چکیده
هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر رفتار کارآفرینی کارکنان بانک کشاورزی استان آذربایجان غربی می باشد. برای این منظور عوامل موثر بر رفتار کارٱفرینانه کارکنان با مطالعه کتب، مقالات، تحقیقات پیشین و کسب نظر از کارشناسان امر بصورت اولیه در 58 عامل شناسایی و رفتار کارآفرینانه بر اساس نظریه پیرس تعریف گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان بانک کشاورزی استان آذربایجان غربی می باشد که تعداد 449 نفر است. حجم نمونه آماری با استفاده از رابطه کوکران 207 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه، پرسشنامه عوامل موثر با 58 سوال و پرسشنامه رفتار کارآفرینی شامل 12 سوال است که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و در سطح استنباطی برای سنجش سطح رفتار کارآفرینانه کارکنان از آزمون تحلیل همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss و برای پاسخگویی به به سؤالات مربوط به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رفتار کارآفرینانه کارکنان از تکنیک تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که سطح رفتار کارآفرینانه در حد بالایی بوده و از عوامل شناسایی شده اولیه (58 عامل)، 9 عامل شناسایی و در چهار دسته؛ ارتباطات سازمانی، ساخنار سازمانی، رضایت شغلی و فرهنگ سازمانی دسته بندی گردید که در دسته ارتباطات سازمانی، عامل برقراری ارتباط رو در رو، در دسته ساختار سازمانی، عامل رسمیت مشاغل، در دسته رضایت شغلی، عامل سازگاری بین همکاران و در دسته فرهنگ سازمانی، عامل خطرجویی کارکنان در رتبه اول قرار دارند.
قیمت پایان نامه 14000 تومان
این پایان نامه مشتمل بر 150 صفحه می باشد.
word
80 ص
فصل اول : کلیات تحقیق فصل اول : کلیات تحقیق مقدمه 1 بیان مسئله 3 اثرات و عوارض طلاق 6 آثار اجتماعی طلاق 7 عوامل مؤثر بر طلاق 9 راه حل مسئله 11 اهمیت و ضرورت تحقیق 13 اهمیت تحقیق از لحاظ اجتماعی 15 اهمیت تحقیق از لحاظ شخصی 17 ضرورت تحقیق 18 اهداف تحقیق 19 هدف کلی 20فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق مبانی نظری 21 طلاق از دیدگاه اسلام 27 طلاق از دیدگاه قرآن 29 طلاق از دیدگاه مسیحیت 31 تاریخچه طلاق 33 طلاق و انواع آن 33 پیشینه تحقیق 35 مدل 37 فرضیه های تحقیق 38 مفاهیم و متغیر ها 38 فصل سوم : روش تحقیق روش تحقیق 40 نحوه انجام کار 40 جامعه آمار ی 40 جمعیت نمونه و شیوه نمونه گیری 40
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نمودار و جداول مربوط به طلاق 65-41
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات نتایج یافته ها 66 پیشنهادات 69 پرسشنامه 69 منابع و مأخذ 70
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 37 صفحه می باشد.
این پژوهش به بررسی وتحلیل عوامل مؤثر درپیدایش وگسترش اسکان غیر رسمی درشهر یزد می پردازد. یا این هدف که ضمن تبیین شاخص های اسکان غیر رسمی در این شهر ازلحاظ اقتصادی ، اجتماعی وکالبدی به مقایسه تطبیقی اسکان غیر رسمی شهر یزد با اسکان غیررسمی جهان و ایران پرداخته است.
روش تحقیق توصیفی –تحلیلی است،جامعه آماری محله حسن آباد شهر یزد می باشد. برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای ،ابزار پرسشنامه ،مصاحبه ومشاهده بهره گرفته شده است . نوع نمونه گیری دراین تحقیق تصادفی بوده است برای تجزیه وتحلیل وپردازش داده ها ازنرم افزارSpss Excel, استفاده شده است
عوامل موثر در پیدایش وگسترش اسکان غیر رسمی درشهر یزد ( محله حسن آباد ) مهاجرت، بی کاری ،کمبود درآمد، ارزانی زمین ومسکن و.... بوده است. که اولین عامل حاشیهنشینی در یزد اقتصاد و بعد از آن دلایل فرهنگی واجتماعی است تعداد افراد وخصوصیات آنها در حاشیه ها متفاوت است.
اسکان غیر رسمی که با عناوین دیگری همچون حاشیه نشینی ،زاغه نشینی،کپرنشینی و.... نیز مترادف گردیده است. از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر بویژه نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابری های منطقه ای است که عدم توازن ونابرابری سطح زندگی در روستا وشهر خودباعث حاشیه نشینی می شود مهاجرت روستائیان به شهرها پس ازمدتی شهرها رااشباع میکندسازمانها ومسئولین کنترل کننده شهری از پذیرایی آنها می مانند تعدادی از روستائیان خود رابا محیط وفق نداده وجذب حاشیه ها می شوند.
واژگان کلیدی : اسکان غیر رسمی- حاشیه نشینی – توانمندسازی – ساماندهی
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
چکیده. ۱
مقدمه. ۳
فرضیههای پژوهش… ۹
اهداف پژوهش… ۱۰
مواد و روشها ۱۱
نتایج و بحث.. ۱۲
مقایسه دو گروه کشاورزان همکار و غیر همکار پروژهها ۱۸
مقایسه پروژههای انتقال یافتهها از نظر برخی از متغیرها ۲۲
همبستگی بعضی از متغیرها و ویژگیهای کشاورزان مورد مطالعه با میزان عملکرد گندم آبی: ۲۴
تحلیل رگرسیون.. ۲۵
منابع.. ۳۶
چکیده
توسعه منابع انسانی و انتقال فناوری، از مهمترین کارکردهای محوری در توسعه کشاورزی است که با همکاری محققان، مروجان و کشاورزان حاصل میگردد. فقدان و یا ضعف فناوری لازم برای بسیاری از نظام های زراعی، از سوی اکثر صاحب نظران بعنوان یکی از نتایج و پدیده های حاصل از ضعف ارتباط بین محققان، مروجان و کشاورزان قلمداد گردیده است. تطابق دانش فنی و روشهای مورد توجیه با شرایط بهره برداران در هر منطقه، یکی از مسایل مهم در افزایش تولید و توسعه کشاورزی است. پروژههای تحقیقی- ترویجی، تحقیقی- تطبیقی و روز مزرعه، از جمله پروژههای انتقال یافته ها هستند که در صددند تا ارتباط بین محققان، مروجان و بهره برداران را مستحکمتر کنند. هدف اصلی این مقاله، بررسی اثربخشی این پروژه ها وتحلیل عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان همکار و غیرهمکار در پروژههای انتقال یافتهها بوده است که از آن میان تعداد 126 نفر کشاورز همکار و 135 نفر کشاورز غیرهمکار از شش استان آذربایجان غربی، کرمان، همدان، گلستان، خوزستان و خراسان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها دو نوع پرسشنامه ای بود که پایایی آنها بر اساس آلفای کرنباخ با مقدار بیش از 0/70 مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها، علاوه بر آمار توصیفی، از آزمونهای ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره، من ویتنی، تی استیودنت و کروسکال والیس استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد که میزان علاقمندی و آمادگی کشاورزان برای شرکت در پروژههای انتقال یافتهها به ترتیب اولویت شامل پروژههای تحقیقی- ترویجی، روز مزرعه و تحقیقی- تطبیقی میباشد. دلایل عدم بکارگیری توصیههای فنی، حاصل از پروژههای انتقال یافتهها به ترتیب اولویت، عدم دسترسی بموقع به نهادهها، عدم اطلاع کافی، از نحوه بکارگیری توصیههای فنی عدم کارایی یافتهها و توصیهها ، هزینه اضافی و عدم تطابق توصیهها با شرایط کشاوزان قلمداد شده است. در مقایسه کشاورزان همکار و غیرهمکار پروژهها، مشخص گردید که از نظر تعداد دفعات دریافت وام، تعداد تماس با کارشناسان و مروجان، شرکت در کلاسها و بازدیدهای ترویجی، مقدار عملکرد گندم آبی و دیم، میزان آشنایی با پروژهها و میزان بکارگیری توصیهها، بین دو گروه از کشاورزان مورد مطالعه تفاوت معنیداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: پروژههای انتقال یافتهها، پروژههای تحقیقی – ترویجی، پروژههای تحقیقی، تطبیقی، روز مزرعه
مقدمه
تغییر روشهای سنتی تولید به روشهای جدید و مبتنی بر اصول علمی ، یکی از مهمترین عوامل دستیابی به توسعه کشاورزی است که این مهم با همکاری محققان، مروجان و کشاورزان حاصل میگردد. پارسل و اندرسون (1997) ، فقدان تکنولوژی لازم و مناسب برای بسیاری از سیستمهای معمول زراعی را به خاطر ارتباط ضعیف بین محققان، مروجان و کشاورزان می دانند. ریل وساندز (1989) نقش کشاورزان را حتی بالاتر از همکاری در آزمایشهای داخل مزرعه یا آنفارم میدانند و اعتقاد دارند که ارتباط با کشاورزان باید در حدی باشد که اطمینان بدهد تحقیقات انجام گرفته در راستای نیازها و رفع مشکلات کشاورزان است. اگبامو (2000) و ماندی (1992)، برای ترویج دو نقش ارتباطی و تسهیلگری در خصوص تعیین نیازهای فنی و تحقیقاتی کشاورزان، اجرای تحقیقات تطبیقی در مزارع کشاورزان، ارزیابی مشارکتی و انجام بعضی فعالیتهای گروهی و مشترک با همکاری محققان و کشاورزان قایلند (Agbamu,2000) و .(Mundy, 1992)
از نظر سوانسون و همکاران، (1381) تولید فناوری، شامل برنامهریزی، مدیریت و اجرای فعالیتهای تحقیقی در راستای توسعه، سنجش، سازگار کردن و آزمایش کردن فناوریهای پیشرفته کشاورزی برای کشاورزان و دیگر بهرهبرداران است که مراحل: تحقیق و کشف، آزمون صحرایی یافتهها، ارایه یافتههای جدید به کشاورزان و کمک در بکارگیری فناوری و یافتههای جدید را شامل می شود. این فرآیند می تواند در قالب یک نظام فناوری کشاورزی تحقق یابد (ATS ) که شامل همه افراد، گروهها، سازمان ها و موسساتی است که مشغول تولید، توسعه و اشاعه فناوریهای جدید و فناوری موجود است (Kaimowite,1991). از سوی دیگر، رولینگ نیز نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ( (AKIS را گروهی از افراد و یا سازمان های کشاورزی، و ارتباط و تعامل بین آنها می داند که در فرآیند تولید، تبدیل، انتقال، ذخیره سازی، بازیابی و اصلاح، تکامل، نشر و کاربرد دانش و اطلاعات، با هدف استفاده از آنها در تصمیمگیری، حل مشکلات و نوآوری در کشاورزی کشور، درگیرند (Roling,1990) .
فقدان یک رابطه کاری و نظاممند بین سازمانهای تحقیقی - ترویجی و گروههای مختلف کشاورزان یکی از مهمترین مسائل نظامهای دانش کشاورزی در اکثر کشورهای در حال توسعه، از جمله در ایران میباشد. (کرمی دهکردی، 1377).یکی از روشهای ارتباط فعالیتهای تحقیق و ترویج در چارچوب تحقیق و توسعه ، و همکاریهای مبتنی بر تحقیق عملی، ایجاد مزارع تحقیقی- تطبیقی است. این روش امکان استفاده از یک رهیافت کل نگر و یک ظرفیتسازی موثر برای همکاری تحقیق و ترویج را فراهم میسازد. (Brion, 2002). تحقیق و ترویج باید از شروع تا پایان فعالیتها با مشارکت کشاورزان و ایجاد مزارع تحقیقی - تطبیقی در تقویت ارتباط تحقیق و ترویج و در نهایت توسعه کشاورزی به طور موثری اقدام نمایند (Anenias, 2002). محققان کشاورزی در این فرایند با همکاری و حمایتهای ترویج، در مزارع کشاورزان به انجام تحقیقات تطبیقی میپردازند و چنانچه به نتایج مطلوبی دست یابند آن را در منطقه گسترش میدهند (محمدزاده و صدیقی، 1382).