1- مقدمه
مطالعات و پژوهشهایی که طی دو دهه اخیر در رابطه با علل موفقیت شرکتها و مؤسسههای موفق جهان بعمل آمده است، حکایت از آن دارد که انتظارات مشتری از کیفیت خدمترسانی در این سازمانها به مثابه یک موضوع استراتژیک مطرح بوده و تمامی فعالیتهای سازمان در جهت تامین آن هماهنگ میشود. بنابراین کیفیت بعنوان مهمترین معیار برتری در بازار رقابت مطرح شده و نقش تعیینکننده آن در حفظ موقعیت رقابتی و توان ادامه حیات اقتصادی سازمانها کاملاً محرز شده است.
در این میان، خدمات نسبت به کالاها و محصولات تولیدی از پیچیدگیهای خاصی برخوردارند. بنابراین بحث کیفیت خدمات نیز به همان اندازه پیچیده است. وقتی صحبت از کیفیت کالا به میان میآید بلافاصله در ذهن افراد، مشخصات فنی کالا، قابلیت دوام و ... شکل میگیرد، اما میان کیفیت خدمات و کیفیت کالا همان قدر فاصله است که بین کالا و خدمت فاصله وجود دارد.
معمولاً محیط کسبوکار خدماتی در شرایط نامطمئن و مبهم میباشد؛ از طرف دیگر، انتظارات مشتری از خدمت و ادارک او، مفاهیمی مبهم، گنگ و پیچیده هستند؛ لذا در چنین شرایطی توانایی کمیسازی متغیرها و پدیدهها به شدت کاهش مییابد و ارزیابی آنها به شدت کیفی و فازی میشود. این متغیرها را میتوان با استفاده از تئوری مجموعههای فازی صورتبندی نمود. بطور کلی تئوری مجموعههای فازی تحلیل شرایطی از تجزیهوتحلیل و تصمیمگیری است که دادههای جمعآوری شده از نوع مبهم و سربسته میباشند. مهمترین خصوصیت این تئوری نزدیککردن منطق ریاضی به منطق انسانی است. بدین ترتیب سیستمها و مدلهای طراحیشده بر اساس منطق فازی، هوشمندتر عمل میکنند.
در کسبوکار خدماتی، بویژه صنعت بانکداری، کیفیت خدمات و ادراک مشتریان از آن نقش بسیار مهمی در رضایت مشتری و وفاداری آن ایفاء مینماید. با توجه به اهمیت کیفیت خدمترسانی در صنعت بانکداری، در این تحقیق در نظر است تا ضمن شناسایی و تعریف معیارهای کیفیت خدمات در صنعت بانکداری و تعیین اهمیت هر یک از این معیارها، مدلی کمی جهت ارزیابی کیفیت خدمات ارائه نمود؛ به عبارت دیگر چگونه میتوان از قابلیتهای تئوری فازی و روشهای تصمیمگیری چند معیاره (MCDM) در ارزیابی و مقایسه شعب بانک از نظر کیفیت ارائه خدمات، استفاده نمود.
45ص
در زمانهای بسیار دور تعداد تولید کنندگان و عرضهکنندگان خدمت کم بودند و از طرف دیگر تعداد مشتریان نیز اندک بودند. در هر منطقهای تولید کننده یا عرضهکنندهای مشغول به ارائه محصول و خدمتی بود و خریداران محصول یا دریافتکنندگان خدمت هم، برای این تولید کنندگان و عرضهکنندگان شناخته شده بودند. لذا هر چه تولیدکنندگان و عرضهکنندگان به بازار ارایه میدادند همان بفروش میرسید، اما به تدریج تعداد مشتریان و بازارها افزایش یافت و همگام با آن تعداد تولیدکنندگان و ارایهدهندگان خدمت نیز زیاد شد و کمکم پدیده رقابت برای جذب مشتری بین تولیدکنندگان و ارائه دهندگان خدمت شکل گرفت.
اما پس از شکلگیری بانک در جوامع مختلف دنیا و در طول سالهای متمادی، این مؤسسات پولی و مالی به عنوان یک اهرم اقتصادی نقش بسزایی را در رشد و تکامل و شکوفایی اقتصاد کشورها ایفا کردند.
آنچه مسلم است این است که در زمان حال دیگر این مؤسسات باید اصل مشتری محوری را مدنظر قرار دهند چرا که مشتری سرمایه و فلسفه وجودی بانکهای امروزی است و بانکها برای اینکه بتواند نقش موثر خود را به عنوان اهرم اقتصادی در جامعه ایفا کنند نیاز به جلب رضایت مشتری دارند و باید فعالیتهای خود را بر مبنای ارائه خدمات مطلوب و جلب و رضایت مردم استوار سازند(1 )
از آنجایی که بیشتر خدمات بانکی توسط کارکنان به مشتریان ارایه میشوند، کارکنان خوب کلید موفقیت یک بانک میباشند. یک کارمند خوب میتواند باعث جلب و جذب مشتریان به بانک شود و یک کارمند نامناسب ممکن است تمامی تلاشهای بانک را نابود سازد.
بانک کشاورزی نیز به عنوان یکی از قدیمیترین سازمانهای اعتباری و مالی کشورمان در راستای رضایت مشتریانش و در شرایط کنونی جامعه که رقابت زیادی مابین نهادها و مؤسسات مالی و اعتباری کشور وجود دارد میتواند با بالا بردن سطوح مختلف کیفیت خدماتی که توسط سیستم خدماتی این بانک ارائه میشود هر چه بیشتر در جهت جلب رضایت مشتریانش و جذب مشتریان جدید برآید، بنابراین بانک کشاورزی نیز برای حضور در صحنه رقابت با دیگر مؤسسات باید با گزینش، استخدام، آموزش و انگیزش و کارکنان و نیز بهبود تسهیلات مختلف بانک و به روز کردن تجهیزاتش بکوشد تا بدین وسیله مراحل مختلف رشد و توسعه و تعالی سازمانش را با گامهایی محکمتر و استوارتر بردارد تا هر روز شاهد موفقیتهای بیشتری از این نهاد پرافتخار کشورمان باشیم.
36ص
مطالعات و پژوهشهایی که طی دو دهه اخیر در رابطه با علل موفقیت شرکتها و مؤسسههای موفق جهان بعمل آمده است، حکایت از آن دارد که انتظارات مشتری از کیفیت خدمترسانی در این سازمانها به مثابه یک موضوع استراتژیک مطرح بوده و تمامی فعالیتهای سازمان در جهت تامین آن هماهنگ میشود. بنابراین کیفیت بعنوان مهمترین معیار برتری در بازار رقابت مطرح شده و نقش تعیینکننده آن در حفظ موقعیت رقابتی و توان ادامه حیات اقتصادی سازمانها کاملاً محرز شده است.
در این میان، خدمات نسبت به کالاها و محصولات تولیدی از پیچیدگیهای خاصی برخوردارند. بنابراین بحث کیفیت خدمات نیز به همان اندازه پیچیده است. وقتی صحبت از کیفیت کالا به میان میآید بلافاصله در ذهن افراد، مشخصات فنی کالا، قابلیت دوام و ... شکل میگیرد، اما میان کیفیت خدمات و کیفیت کالا همان قدر فاصله است که بین کالا و خدمت فاصله وجود دارد.
معمولاً محیط کسبوکار خدماتی در شرایط نامطمئن و مبهم میباشد؛ از طرف دیگر، انتظارات مشتری از خدمت و ادارک او، مفاهیمی مبهم، گنگ و پیچیده هستند؛ لذا در چنین شرایطی توانایی کمیسازی متغیرها و پدیدهها به شدت کاهش مییابد و ارزیابی آنها به شدت کیفی و فازی میشود. این متغیرها را میتوان با استفاده از تئوری مجموعههای فازی صورتبندی نمود. بطور کلی تئوری مجموعههای فازی[1] تحلیل شرایطی از تجزیهوتحلیل و تصمیمگیری است که دادههای جمعآوری شده از نوع مبهم[2] و سربسته[3] میباشند. مهمترین خصوصیت این تئوری نزدیککردن منطق ریاضی به منطق انسانی است. بدین ترتیب سیستمها و مدلهای طراحیشده بر اساس منطق فازی، هوشمندتر عمل میکنند.
در کسبوکار خدماتی، بویژه صنعت بانکداری، کیفیت خدمات و ادراک مشتریان از آن نقش بسیار مهمی در رضایت مشتری و وفاداری آن ایفاء مینماید. با توجه به اهمیت کیفیت خدمترسانی در صنعت بانکداری، در این تحقیق در نظر است تا ضمن شناسایی و تعریف معیارهای کیفیت خدمات در صنعت بانکداری و تعیین اهمیت هر یک از این معیارها، مدلی کمی جهت ارزیابی کیفیت خدمات ارائه نمود؛ به عبارت دیگر چگونه میتوان از قابلیتهای تئوری فازی و روشهای تصمیمگیری چند معیاره (MCDM)[4] در ارزیابی و مقایسه شعب بانک از نظر کیفیت ارائه خدمات، استفاده نمود.
بطور کلی، این تحقیق به ارزیابی و مقایسه شعب بانک کشاورزی (شعب مرکزی و اصلی شهر تهران) از نظر کیفیت خدمات بانکی با رویکرد فازی پرداخته است و یافتههای آن در قالب موارد زیر بدست آمده است:
160 صفحه
همراه با پرسشنامه و فهرست منابع
پروژه مدیریت وای فای شرکت دابکو سیستم جنوب به همراه سورس کد و بانک اطلاعاتی