موسیقی سنتی ایرانی1
مسیقی های قدیمی از خواننده های قدیمی معروف
لذت ببرید.
بانک ایمیل فعال نیازمندی ها ایمیل سال 94
کامل ترین بانک ایمیل سایت های نیازمندی ها که کاملاً فعال هستند به صورت آنلاین پرداخت کنید و سپس لینک دانلود ایجاد شده را به صورت آنلاین دریافت و می توانید دانلود کنید
به روز ترین بانک ایمیل سایت های نیازمندی ها در سال 94
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:
فهرست مطالب:
عنوان ……………………………..صفحه
فصل اول ……………………..
1- تقدیم …………………………………………………………………………………………………
2- تشکر ………………………………………………………………………………………………..
فصل دوم (بخش تحقیق) ………………………………………………………………………….
بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران ………………………………..
فصل سوم ………………………………..
آنالیز مارش رویش ………………………………………………………………………………..
نت نگاری قطعه ………………………………………………………………………………………
چکیده:
آنالیز قطعه:
فرم مارش:
این قطعه برای یک ارکستر 32 نفره نظامی (meliterj Barnd) تنظیم شده است که شامل Clarinet Eb, Basson, Baritone Sax, Tenorsux, Alto sax, oboe, Flute, Piccolo هر کدام یک عدد clarinet Bb I,II,III نه عدد / Horninf I,II چهار عدد/ cornet دو عدد/ turmpet Bb یک عدد، Snar drum, Symbals, tuba, Euphoinm, Bass trombon, teror tromban, tromban / Bass drum هر کدام یک عدد.
قسمت مقدمه A با ارکستراسیون کامل و از درجه V گام سی بمل ماژور شروع میشود و در میزان 8 با کاوش کامل روی درجه T حل میشود. شدت اجرای مقدمه FF میباشد در قسمت a ارکستراسیون تغییر نمیکند ولی شدت اجرای آن یک F کاهش مییابد.
این قسمت با درجه I شروع میشود و از درجات VI,V,IV,II نیز در حل هارمونی این قسمت استفاده شده که نهایتا در ولت دوم از چند نت آلتره استفاده شده و با یک کاهش V به I خاتمه مییابد.
قسمت b در ارکستراسیون تغییری اعمال نشده ولی از لحاظ هارمونی متغیر است در این قسمت با یک مدولاسیون به گام F ماژور می رسیم که در ابتدا قسمت B درجه I این گام آمده است و در سه میزان پایانی این قسمت با یک کاونس کامل به تنالیته اصلی باز میگردد.
پس از خاتمه A با یک مقدمه چهار میزانی که تنالیته Mib ماژور را مهیا میکند، وارد قسمت B یا trio میشویم و در این قسمت ساختار ارکستری تغییر میکند و شدت اجرا به MF کاهش مییابد و نیز تعدادی از سازها سکوت میکنند. این سازها عبارتند از : oboe, Flut, Piccolo و هر سه trombon . همچنین سعی شد از نتهای کشیده تری نسبت به دو بخش قبلی استفاده شود. هارمونی این قسمت که با درجه Mib I ماژور شروع می شود نهایتاً با یک مدولاسیون در ولت I به تنالیته Sib ماژور برمیگردد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:41
فهرست مطالب:
یش گفتار …………………………………………………………………….. 8
پیدایش موسیقی………………………………………………………………… .9
اجرای موسیقی…………………………………………………………………. 10
موسیقی سازی………………………………………………………………….. 10
موسیقی آوازی…………………………………………………………………. 11
موسیقی صحنه ای………………………………………………………………. 12
موسیقی نظری(تئوریک)…………………………………………………………. 12
مهمترین فصول مورد بحث تئوری موسیقی……………………………………………. 12
تقسیم بندی موجود انواع موسیقی………………………………………………….. 13
موسیقی محلی………………………………………………………………….. 13
موسیقی ضربی- ضرب دار……………………………………………………….. 13
موسیقی کلیسایی یا روحانی……………………………………………………….. 14
موسیقی مذهبی ایران…………………………………………………………….. 14
موسیقی دراماتیک………………………………………………………………. 15
موسیقی سنتی …………………………………………………………………. 15
موسیقی کلاسیک……………………………………………………………….. 16
موسیقی باستانی………………………………………………………………… 16
موسیقی الکترواکوستیک………………………………………………………… 16
موسیقی الکترونیک…………………………………………………………….. 17
موسیقی درمانی………………………………………………………………… 17
موسیقی درمانی چیست…………………………………………………………… 17
تاریخچه موسیقی درمانی…………………………………………………………. 18
موسیقی درمانی چگونه اثر می کند…………………………………………………. 18
جلسات موسیقی درمانی به چه شکل برگزار می شود……………………………………. 19
کاربرد موسیقی درمانی………………………………………………………….. 20
چگونه یک موسیقی درمانگر انتخاب کنیم……………………………………………. 20
رویکردهای گوناگون موسیقی درمانی………………………………………………. 22
شیوه های موسیقی درمانی………………………………………………………… 22
ملاک تجویز موسیقی درمانی……………………………………………………… 23
جایگاه علمی و عملی موسیقی درمانی……………………………………………….. 23
تم درمانی چیست……………………………………………………………….. 24
تم های آرام ساز……………………………………………………………….. 25
تم های خلق ساز……………………………………………………………….. 26
تم های جسمانی ساز…………………………………………………………….. 26
تاثیرات موسیقی……………………………………………………………….. 27
موسیقی اثرات غیر قابل انکاری دارد………………………………………………. 27
تاثیر موسیقی بر رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان…………………………………… 28
آرام کردن گریه نوزادان با موسیقی……………………………………………….. 28
گوش دادن به موسیقی کلاسیک باعث هوش کودکان نمی شود……………………………… 29
نواختن موسیقی سبب افزایش توان مغز می شود……………………………………….. 29
موسیقی مغز را فعال می کند………………………………………………………. 31
دیگر تاثیر موسیقی بر مغز………………………………………………………. 32
تاثیر موسیقی بر روان انسان……………………………………………………… 34
اثر موسیقی بر حیوانات…………………………………………………………. 36
موسیقی بر رشد و جوانه زنی و تکوین گیاهان موثر است……………………………….. 38
هشدار برای گوش دادن به موسیقی با صدای بلند………………………………………. 39
خلاصه و نتیجه گیری ما برای شما عزیزان………………………………………….. 41
پیشنهادات و نظرات ……………………………………………………………. 44
فهرست منابع………………………………………………………………….. 45
پیش گفتار
موسیقی نوازشگر گوش، رهنمون و مهیج دل و تلطیف کننده و صفادهتده روح است و خلق موسیقی عبارت از نظامی صوتی است که اجزاء گوناگون یک اثر موسیقایی را با انسجامی وصف ناپذیر به یکدیگر پیوند می دهد. موسیقی ساده ترین و خالص ترین هنرهاست که توصیف کننده هیجانات و محرک ذوق هنری و حس زیبا پرستی و ترجمان احســاسات به دور از سود جویی است.”شوپنهاور” موسیقی را عالی ترین هنرها می داند چون بیش از سایر آنها از قید هدف های غیر هنری آزاد است.مهمترین عاملی که به معنای اعم،پایه و اساس جدی در آموزش موسیقی به کار می رود، سلفژ است که از دو قسمت عمده تشکیل می شود: 1 -قسمت عملی 2- قسمت نظری(عملی)
قسمت عملی شامل خواندن و تلفظ نت ها به شکل آوازی و به شکل وزن خوانی و قسمت نظری شامل کلیه علامت ها و قواعدی است که در طی قرون متمادی به منظور اجرای هر چه دقیق تر موســـــیقی به تدریج ابداع شده و تکامل یافته اند تا بتوان شناخت هنری را که واقعیتی درونی است و بیشتر جنبه عاطفی دارد با این علامت ها و قواعد به شناخت علمی تبدیل نمود.این پروژه در پاییز سال 1386 با موضوع ((موســـیقی و تاثیرات آن بر موجودات )) با توجه به درس “شیـــوه ارائه گفتاری و نوشتاری” وبا هدف ایجاد علاقه به موسـیقی در خوانندگان ،و با همراهی استاد موسیقی عزیزم، سرکار خانم مونا ضرابی،ودوست نازنینم مونا پرویزی احمدی واینجانب مریم ساجدی پیربازاری ، در دانـشگاه آزاد اســـلامی واحد کرج (سما) جهت مطالعه علاقمندان ارائه کردیده است ،امید است مورد پسند واقع گردد. انشاالله
1پیدایش موسیقی:
انسان در میان اصوات ونواهای طبیعت به دنیا آمده است و مبانی موســــــــــیقی را از طبیعت آموخته.در مسیر تمدن خویش،انسان به اصوات تازه ای پی برد و به ترتیب متوجه شد صــــــــداهای منظم میتوانند بر فعالیت او تاثیر مثبت داشته باشند. در واقع هنر با درک زیبایی از طبیعت و با تقلید آهنگهای طبیعی و انعکاس این آثار به وجود آمده است . انسان برای پرســـــــــتش خدایان و غلبه بر ترس،آوازهایی میخواند که به تدریج به شکل سرودهای مذهبی و دسته جمعی برای عبادت در آمد.رقص و شعر و موسیقی با بشر به وجود آمد و انسـان را که از بدو حضور در این جهان دارای احساسات وعواطف بود و حالاتی نظیر بیم و غم و شادی و نفرت و سایر کیفیات درونی را تجربه میکرد،این عواظف و احســـــــاسات که همیشه با بشر همراه بوده اند ، می بایست به گونه ای جلوه گر شوند ، بنابراین به وسیله صدا،حرکات و کلمات آشکار شدند که نمودار آن آواز و رقص و شعر بوده است.
از وقتی که بشر توانست حالات درونی خود را بوسیله صدا نمایش دهد و با کمک صـــــــــداهای منظم طبیعت وزن را بدســـت آورد،موسیقی به وجود آمد. جهان پر از اصوات مختلف است و بر پایه توازن و نظم استوار است.هر ملتی داستان پیدایش موسیقی را به نحو خاصی و ضمن افسانه ها و داستانها بیان کرده اســت و این داســــــــــــــــتانها سینه به سینه و نقل شده اند و به نسل های بعدی رسیده اند .انسانهای اولیه موسـیقی را عطـیه خدایان می دانستند، مثلا در ژاپن روزی [1]الهه خورشید قهر کرد و مردم هر چه فکر کردند جز این چیزی به خاطرشان نرسید که با آواز خواندن او را بیرون آورند. این رسم امروزه نیز در ژاپن به هنگام کسوف انجام می شود. از مجموع این داستانها به این نتیجه می رسیم که موســــــــیقی همزاد بشر است و وطن خاکی ندارد ،به همین ترتیب همه ملل و اقوام قدیم،تاریخ پیدایش موسیقی را با افسانه و قصد در هم آمیخته اند ،از آنجا که هر چیز موزون مورد پسند طبع بشر بوده است و آواز و رقص وشعر نیز موزون هستند ،از همان دوران قدیم به شکل آداب و رسوم زندگی ملل مختـــلف قرار گرفته است. ابتدا این آداب و رسوم شکل جادویی داشت، سپس با تشــریفات مذهبی همراه شد و به تدریج از آن جدا گردیدند و استقلال یافتند و با تاثیر عوامل طبیعی ،جغرافیایی ،مذهب ،زبان،شیوه زندگی ، عادات و ……. با یکدیگر اختلاف پیدا کردند.”کرل اشتومف” استاد فلسفه دانشگاه برلین تاریخ موســـــیقی را از زمانی می داند که مردم برای ارتباط با هم متوسل به اصوات شدند.با وسعت دایره تمدن ،رقص و شعر و آواز نیز دستخوش تغییر و تحول شد و تحت شرایط و قوانین درآمد و به تدریج از سادگی و روحــانیت آن کاسته شد . آنها از یکدیگر تفکیک شدند و تابع قوانین و شـــــــرایط شده و هر یک تبدیل به رشـته وفنی جداگانه گشتند، از نظر علمی،یونان پایه و اساس موسیقی غربی و ایران پایه و اساس موسیقی شرقی را بنا نهاد.به هر حال هنوز تاریخ دقیق پیدایش موسیقی به طور دقیق و قطعی معلوم نیست. با تمام فرضـیات و تئوری های موجود در این مورد ،دقیقا مشخص نیست که کدامیک دارای قطعیت می باشند .
اجرای موسیقی : .
اجرای موسیقی از جهت روش ارائه بر دو نوع کلی آواز و نوازندگی تقسیم میشود . که در اصــطلاح موسیقی سازی و آوازی گفته میـشود .
1-1موسیقی سازی:
این گروه آثار برای یک یا چند ساز یا برای ارکستر کوچک( مجلسی) یا برای ارکستر بزرگ تصنیف می شوند. یکی از انواع این آثار که برای یک ساز تنها یا دو ساز تصنیف می شود، سونات می باشد. دوئت اثری برای دو ساز، تریو اثری برای سه ساز، کورتت اثری برای چهار ساز، کوئینتت اثری برای پنج ساز، سکستت اثری برای شش ساز، سپتت اثری برای هفت ساز، اکتت اثری برای هشت ساز می باشد. موسیقی مجلــــسی اثری است برای ارکستری کوچک حد اکثر با ده- دوازده نوازنـــده که معمولاً سازهای زهی در آن نقش مهم تری دارند. ســـــــمفونی اثری است برای ارکستر بزرگ که معمولاً به فرم سونات و دارای چهار بخش یا بیشتر است که در توصیف افکار و احساسات و ایده ها و عاطفه های عمیق تصـــــــنیف می شود و یکی از عالی ترین و کامل ترین شکل های موسـیقی کلاسیک است. کنسرتو اثری است برای یک ساز در برابر ارکـستر. معمولاً این ساز سلو ویولن یا پیانو و گاهی نیز گیتار یا هارپ و فلوت و دیگر سازهاست و در این گونه آثار ساز در برابر ارکســــتر نقش اصلی و ارکستر نقش همراهی کننده را بر عهـده دارد و بین آن ها مکالمه ای همراه با پرسش و پاسخ یا همنوایی برقرار است. کنــــــــــسرتو ها اغلب دارای سه قسمت تند و کند متناوب می باشند. پوئم سنفونی اثری است برای ارکستربر روی یک داستان یا یک ایده ذهنی یا بر مبنای یک توصــیف مشخص، مانند توصــــیف یک پدیده طبیعی یا خود طبیعت، یا توصیف یک شخصیت و مانند این ها. فــانتزی و کاپریچیو قطعاتی با فرم آزاد هستند و دارای مضــمونی عاشقانه و غنایی( لیریک) و لحنی رمانتیک و احســــاساتی می باشند. از دیگر آثار سازی می توان به بالاد، پاســـــــــاکاگلیا، شاکن، پرلود، روندو، سوئیــــــــت، فوگ، کانن، واریاسیون اشاره کرد.
1-2موسیقی آوازی:
این گونه از موسیقی برای صدای انسانی و بیشتر بر روی کلام و گاهی به صورت زمزمه بدون کلام ( نجوا ) سروده می شود. آواز ممکن است فردی(سولو) یا جمعی( کُر) باشد. از مهم ترین انواع این آثار می توان به این ها اشاره کرد:لید: اثری برای یک صدا و یک ساز- کانتات: فرمی ست آوازی متعلق به دوره باروک- اوراتوریو: اثری ست آوازی و چند بخشی به همراهی ارکسـتر و کُر بر روی متنی طولانی که معمولاً دینی آیینی یا توصیفی است. مس: آوازی ست کلیســــایی برای یادبود حوادث شام آخر عیـــسای مسیح. رکوییم: مرثیه ای ســـت که در سوگ مرگ عزیزی سروده می شود- مادریگال: آوازی ســــت غیر مذهبی و دارای کلامی ساده و دلنشین- پاسیون: ذکر مصیبت به زبان موسیقی بر روی یکی از متون قدیمی کلیسا در بیان درد و رنج های عیــسای مسیح یا حواریونش- سمفونی آوازی: سمفونی دارای بخش های آوازی با صدای تکخوان یا گروه خوانی.
1-3موسیقی صحنه ای:
موزیـکی ست که همراه نمایش است و باید بر روی صحنه نمایش و به کمک بازیــــــــــــــــــــــــگران و رقصـــندگان اجرا شود. مانند اپرا اپرت بالت- موسیقی صحنه ای- و انواع رقص های تک نفره، چند نفره و گروهی مانند والس، پلونز، تانگو، بلرو، فاندانگو، روندو، رومبا، و …….
1-4موسیقی نظری (تئوریک) :
شامل مجموعه قواعد ئ علائمی است که به وسیله آنها ما قادر به ثـبت و نوشتن اصوات خاهیم شد و از طریق این علائم و زبان خاص می توانیم اصوات را نظم داده و با یکدیگر ترکیب و تلفیق کنیم .
1-4-1 مهمترین فصول مورد بحث تئوری موسیقی شامل :
2-تقسیم بندی های موجود انواع موسیقی :
2-1موسیقی محلی:
این نوع موسیقی در بر گیرنده قطعات – آهنگها – آوارها و ترانه هایی است که مربوط به مردم یک مـــنطقه و محل خاص در نزد ملل می باشد که بیشتر در مناطق دور از شهر روستاها و حتی تئسط کوچ نشینان وجود دارد مانند مئسیقی محلـــــــــــــی لری گیلکی کردی و یا موســـــیقی جنوب که در آنها از یکی دو ساز محدود استفاده مسشود و معمولا تــــــــــــک خوانی یا گروه خوانی روســـتائیان همراه بوده و اغلب با حرکات نمایشی گروهی همراهی میشود.نغمه های دل انگیز – ملودی های طبیـــــــــــــعی و دلنشین و نواهایی بدوی و ساده این نوع موســـیقی اغلب ملل جهان امروز از اهمیت و جایگاه ویژه ای بر خوردار شده است و اغلب موســـــــــــیقی دان ها این ملودی ها و مایه های موسیقی محلی را دستمایه ساختن آهنگهای موفق و زیبا نموده اند .
2-2موسیقی ضربی – ضرب دار:
این موسیقی دارای تک مایه های ضربی و پر تحرک است و دارای وزن و ضـرب معین است و انواع رقصها – مارشهای نظامی وموزیک های پرضرب و مهیج در این گروه قرار می گیرند.این موسیقی قابلیت تحــرک و تهییج زیادی داشته به نحوی که در مواقع اجرا هر شنونده ای را بر می انگیزد.ریتم شاد و سرزنده و فرح بخش این موسیقی قادر به ایجاد احســــــاسات قوی و پر شکوه و با وقار می باشد.نوع موسیقی ضربی به دلیل خصلتبسیار شاداب و غو زدای خود در ایجاد حس شادی و ســـــــــــرزندگی موثر است . موسیـــقی سنتی ما بدون ضرب محزون بوده و بر خلاف موسیقی ضربی که برای ایجاد شــــادی و هیــــــــجان و دور شدن از غم و اندوه نواخته میشود دارای ریتم بکنواخت و غم افزایی بوده . بهترین نمونه موسیقی بدون ضرب انواع ردیف ها و دستگاه های موســیقی آوازی ایران اســــــــــت که این نوع موسیقی به دلیل ماهیت عارفانه و شاعرانه خود (غالب بودن مضمون شعری بر نوع موسیقی ) تفکر بر انگیز و محزون کننده است.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:
پیشگفتار ۱
موسیقی محللی (فولکلور) ۳
موسیقی آذربایجان ۸
موغام و مفاهیم مربوط به آن ۱۴
دستگاه ۲۱
دستگاههای موغام آذربایجان ۲۲
آواز ۲۶
شکلگیری و طبقهبندی دستگاه ۳۰
انواع موغام ۳۵
موغامهای با حجم کوچک ۴۰
چکیده:
در این تحقیقگونه سعی در بدست دادن تعریف ویژه از موسیقی نیست، تنها هدف در سیر تاریخی موسیقی در بخشی از خاک کشور عزیزمان، ایران است. موسیقی آذری که یکی از ابعاد شکلدهنده فرهنگ موسیقی ماست، مانند بخشهای دیگر در دورانهای مختلف تاریخی دچار افت و خیز بود و فراز و فرودهایی داشته است و با توجه به اینکه هر موسیقی، زبان مشترک بشری است و تاثیرگذار و تاثیرپذیر از سایر فرهنگها و اینکه توجه داشته باشیم بسیاری از سرزمینها و کشورهای همجوار در روزگاران دور و نزدیک، در محدودهی مرزهای ایران قرار داشتهاند و هر یک اکنون مستقل هستند و همین دوری و نزدیکی ایجاب میکند برای تحقیق در مورد هر یک از ابعاد فرهنگی و اجتماعی بخشی از کشورمان، حوزهای وسیع درداخل و خارج مرزهای کنونی مد نظر قرار گیرد.
ولذا تحقیق در خصوص موسیقی آذری از این قاعده مستثنی نبوده و برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، بایستی موسیقی آذری در بین اقوام و ملل گوناگون که در پیرامون کشور ما به زبان آذری (ترکی) سخن میگویند، مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد و از تمامی منابع موجود در زمینههای فرهنگی و تاریخی مربوط به موسیقی و تاریخ آن برای رسیدن به هدف بهره گرفت، یا بهطور کلی، تحقیق علمی و پایهای ایجاب میکند که ما از کلیهی ابزارها و منابع استفاده کرده و در صورت لزوم با اساتید موسیقی به صورت چهره به چهره صحبت کنیم، سازها و کارکرد آنها را بشناسیم، و تا حدودی با گوشهها، زوایا، پردهها و دستگاهها، ردیفها الحان مختلف آن بخش از موسیقی مورد مطالعه آشنا باشیم و مهمتر از همه، زبان و گویش مورد محاوره را تا حدودی درک کنیم، اما ما در نظر داریم در این تحقیق به موسیقی آذری به عنوان یک موسیقی محلی (فولکلور) نگاه کرده و از این دریچه کوچک و تنها در محدود خاک ایران آن را مورد بازنگری قرار دهیم. زیرا معتقدیم، موسیقی آذری (ترکی) در گستردگی وسیعی از جهان مثل مغولستان، ترکمنستان، ازبکستان، ترکیه و … رواج داشته و به تبع حوزه جغرافیایی خود، تغییراتی کم و زیاد در آن بوجود آمده است، از این رو همانطور که قبلاً گفته شد، در این تحقیق سعی شده به موسیقی آذربایجان به عنوان یکی موسیقی محلی و فولکلور نگاه کنیم.
امیدواریم هنرمندان این عرصه، مخصوصاً نوازندگان و خوانندگان آذری زبان که در راه پرپیچ و خم هنر موسیقی آذری، ضربات سنگین روزگاران نامساعد را تحمل کردهاند و با پایداری و خلاقیت خویش و با فداکاریها و تلخکامیها، عاشقانه در باروری و حفظ این هنر کوشیدهاند.
بر ما خرده نگیرید و ما در ردیف خشکاندیشانی قرار ندهید که در طول تاریخ همواره به این قشر هنرمند تحت عنوان مظاهر شیطانی و عوامل لهو و لعب نگاه کرده و گاهاً آنان را وادار کردهاند که با کولهباری از محنت و تنهایی و دلتنگی، به خلوتگه عارفانه خویش پناه ببرند و در غبار غربت و فراموشی زمان محو گردند.
تمام کمی کاستیهای را به حساب کمبود منابع و عدم آشنایی به این هنر بگذارید، ولاغیر.
موسیقی محلی (فولکلور)
همانطور که درمقدمه عنوان شد، نگاه ما به موسیقی آذربایجان، نگاهی است منطقهای و محدود و برای اینکه موضوع کاملاً روشن شود که این تاکید و. اصرار ما چه حوزهای را دربرخواهد گرفت، تعریفی از موسیقی محلی را بیان میکنیم:
لغت فولکلور از دو بخش Folk-lore به معنای ( =Folkملت و =Lore علم) تشکیل شده است و بنا به تعریف لغتنامه آکسفورد (Oxford) فولکلور یعنی «قصه و عادت و عقاید قدیمی و یا دستهای از مردم (مردم بومی)»، اما به مرور زمان لغت فولکلور وسعت بیشتری را پیدا کرد و جنبههای دیگر زندگی تودههای مردم، از جمله روانشناسی عوام، سنن مردم، موسیقی محلی و …) دربرگرفت.
ترانههای محلی اولین پایهی تجربی موسیقی هر قوم و کشوری بشمار میرود. غمها و شادیها، شکستها و پیروزیها، قهرمانان و شخصیتهای برجسته مردم به این موسیقی راه مییابند، از اینرو از ارزش ویژهای برخوردار است، به عبارت دیگر سرمایهی اصلی موسیقی یک کشور یا قوم یا منطقه را میتوان نغمههای بومی و محلی آن کشور دانست. البته این بدان معنی نیست که موسیقی یک مدت نغمههای محلی آنست، ولی هیچگاه از آن به دور نیست، زیرا زبان روحیه یک ملت به شمار میرود.
در جهان ملت یا نژادی وجود ندارد که از موسیقی محلی بیبهرهمند باشد، حتی دورافتادهترین اقوامی که از هنر، بهرهی بسیار کمی بردهاند، از ترانههای محلی (عامیانه) برخوردارند. انسان به همان شیوهای که زبان مادری را میآموزد، نغمههای بومی و محلی را نیز فرا میگیرد و در برابر آن واکنش مثبت نشان میدهد و برعکس، در برابر نغمههای فرهنگهای بیگانه از خود واکنش چندانی نشان نمیدهد.
موسیقی، بیانگر و توصیفکننده روحیات، ذوق و احساسات هر قوم و ملتی است و از آنجائیکه موقعیت جغرافیایی، شرایط اجتماعی و آداب و رسوم هر قوم و ملت از یکدیگری متفاوت و موسیقی، مترجم تخیلات و از تراوشهای روحی و ذهنی آنان سرچشمه میگیرد، از اینرو موسیقی اقوام گوناگون از همدیگر متمایز است. همانطور که هر گروه و جمعیتی از بشر برای بیان هدف و مقصود خود به ایجاد زبان و حروف ویژهای مبادرت ورزیدهاند، که این زبان با زبان گروه دیگر متفاوت است،موسیقی هر قوم و ملتی با موسیقی دیگر اقوام متفاوت است، زیرا موسیقی هر قوم و مردمی، زادهی روحیات و خلقیات و نیز نماینده خواستهها و آرزوها و پدیدههای گوناگون آنها میباشد و این عوامل به اوضاع جغرافیایی، طرز اعتقادات و اندیشهها، آداب و رسوم، دین و مذهب، نیازمندیهای زندگانی مادی و سوابق تاریخی بستگی دارد.
روی این اصل موسیقی یک قوم، کلیهی این ویژگیها را دربر میگیرد و تحت تاثیر آن ساخته میشود و بطور کلی، بیانگر فرهنگ و روح یک ملت و قوم میباشد و گفتیم شرایط کلی لهجهها و زبان هر قوم با قوم دیگر متفاوت است. پس لحن هر موسیقی بر اساس لهجهی ملتها و هر منطقهِی خاص، متفاوت است. در کشور ما، لهجهها و زبانها و گویشهای گوناگون لری، کردی، آذری، بلوچی و … وجود دارد که هر کدام با لطافت وزیبایی ویژه خود آشکار میگردد و از ویژگیهای مخصوصی برخوردار هستند.
چون موسیقی از ذوق فطری هر قوم و مردمی سرچشمه میگیرد و بیانکننده عواطف و احساسات آنها میباشد، از اینرو مایههای اصلی موسیقی یک کشور را در نغمههای محلی و فولکلور آن باید جستجو کرد.
متاسفانه امروزه بعضی از غربزدگان و شیفتگان فرهنگ غربی که در که موسیقی دستی دارند، در پی احیاء و ترویج موسیقی غربی بوده «هرچند موسیقی غربی ذاتاً عیبی ندارد» ولی در بیتوجهی و کنارزدن موسیقی محلی و بومی هستند و کسانی را که در این زمینه فعالیت میکنند، افرادی معرفی میکنند که به احیای خرافهها، سنتهای پوسیده و منجمد، کهنهپرستی و بازگشت به سنتهای بومی وحشی و بدوی میپردازند و روحیهی مبارزاتی وپیگیری آنها در برابر یورش بیگانگان را مدنظر قرار نمیدهند، ولی سعی و تلاش میکنند فرهنگ بیگانه را در قالب فرهنگی، متجدد و مترقی عرضه نمایند.
کشور ایران از غنیترین گنجینههای هنر بومی برخوردار است و بدلائل گوناگون که خارج از بحث ماست، تحقیق مستقل و علمی بر روی موسیقی و ترانههای علمی آن صورت نگرفته است.
در رژیم سابق، دستگاهها و سازمانهای متولی هنر در کشور، مثل رادیو و تلویزیون و فرهنگ و هنر به دلایل سیاسی و سیستم فرهنگی حاکم بر جو جامعه، مردم و مخصوصاً جوانان را بیاراده در ارزشها و قالبهای فرهنگی غرب، غرق می کردند و با نمایش و اجرای نمایشات مبتذل غربی، آنها را سرگرم میکردند و آنها را از موسیقی محلی کشورمان دور نگاه میداشتند.
و یا در هر برههای از تاریخ، که کشور درگیر جنگهای داخلی و ملوکالطوایفی و یا جنگ با بیگانگان بود، هنر موسیقی در انزوا و بیتوجهی قرار میگرفت، ولی از آنجاییکه موسیقی عنصر جدائیناپذیر جامعه قومی است، نابودی آن امری محال و غیرممکن بوده و هست و همانطور که نمیشود زبان آنها و احساس آنها و وجودشان را تسخیر کرد و به نابودی کشاند، موسیقیشان را نیز از میان برد. زیرا موسیقی در تمام شئون زندگی انسانها از جایگاه ویژهای برخوردار است، مثل موسیقی مذهبی، موسیقی جنگی، موسیقی غنایی، موسیقی صوفیان و دراویشی و امثالهم، موسیقی محلی، بازگوکننده تاریخ آن سرزمین است.
موسیقی کردستان با تحرک و شور و هیجان خود، بیانگر مبارزات و سختیها میباشد که از غم و درد درونی سخن میگوید، موسیقی غمانگیز و سوزناک سیستان و بلوچستان، گویای تاریخ سرزمین ماست، موسیقی ترکی با فریادهای خود ، رنجها و دردهای یک قوم را بیان میکند و موسیقی آذربایجان، بختیاری، شمال ایران و غیره بر اساس شیوه زندگی از ویژگیهای خود برخوردارند.
علت سوز و گداز موسیقی بلوچ را در وضعیت جغرافیایی منطقه میدانند که به دلیل صاف و هموار بودن سرزمین، پیوسته مورد تهاجم اشرار، راهزنان بودند و برعکس، آن آذربایجان، به علت صعبالعبوربودن و نداشتن دسترسی راحت دشمنان و بیگانگان و راهزنان به آنان و وجود امنیت جغرافیایی دارای موسیقی شاد و پرتحرک که با پایکوبی همراه است، بهرهمند میباشد.
علاوه بر اینکه پستی و بلندی بر نوع موسیقی محلی اثر میگذارد، وضعیت آب و هوا، رودخانهها، جنگلها، آبشارها، دشت و کویر نیز در نوع موسیقی بیتاثیر نخواهد بود.
موسیقی محلی از جهانبینی ساده و بیپیرایهای برخوردار است، به همین دلیل واقعگرا، زنده، صمیمی و ساده میباشند، نغمههای زیبا و دلاویزی که از دل صحرانشینان سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان تا شالیکاران کرانههای خزر و کوهنشینان و دامپروران کردستان و لرستان و ماهیگیران جنوب سرمیزند، همه بیانگر احساسات و آرزوهای آنهاست.
فلذا هرگونه بیتوجهی و سهلانگاری در تحقیق، مطالعه، حفظ و اشاعه موسیقی محلی و فولکلور نوعی خیانت به فرهنگ ملی است، زیرا در خلق موسیقی علمی و هنری از ترانهها و موسیقی بومی میتوان به عنوان درونمایه اصلی استفاده کرد و در زمینهی موسیقی ملی به نوآوریهایی دست یافت.
موسیقی توشمالهای کردستان، بخشهای ترکمنصحرا، موسیقی مردم شمال خراسان و سیستان و بلوچستان، موسیقی مراسم «زار» مردم بندر، موسیقی دراویشی کردستان و …و موسیقی عاشیقهای آذربایجان دربرگیرندهی هزاران دستگاه مقام ـ ملودی و ترانه است که در مراسم مختلف جشن و عروسی، مرگ و سوگواری و کار و غیره از آن استفاه میشود.
برای نمونه بطور خلاصه و گذری نظری به موسیقی آذربایجان خواهیم داشت وتوجه ویژه ما به عاشیقها و اوزانهها و اکار دوبیتیها (بایاتیها) خواهد بود.
بایاتی (Bayati)، دوبیتیهای بومی ادبیات شفاهی آذربایجان هستند. بایاتیها از نظر وسعت مضمون، ترنم موسیقی و تحوج ذوق و احساس، در ردیف جذابترین و شورانگیزترین آثار بدیع فولکلوریک جای میگیرد. به خصوص وقتی با آهنگ ویژه خود و با نوایی گیرا خوانده میشود، عنان از کف دل میربایند و سرشک بر چهره احساس میافشانند.
بایاتی نوعی از شعر هفت هجایی چهارمصراعی است که موضوع آن را شکوه و شکایت، هجران و غم و عشق و مضامین اجتماعی تشکیل میدهد و از انواع شعر فولکلوریک به شار میآید:
خشک چوب و خشک سیم و خشک پوست
از کجا می آید این آوای دوست
موسیقی آذربایجان
موسیقی در این سرزمین مانند تمدن و فرهنگش اصیل و از تاریخ و دیرینگی بس درازی برخوردار است. موسیقی مردم یکی از ویژگیهای بارز این سرزمین است که از زمانهای بسیار دور بوجود آمده است.
اوزانها (Ozan) نخستین گروه مردمی نوازندگان محلی در این سرزمین بودند که نیاکان عاشیقها بودند. اوزانها بازگوکننده درد و رنج مردم بودند که با توپوز یا تار مقدس خویش آنها را بازگو میکردند و تا زمانی که توپوز را بر سینه میفشردند، راویان مصیبت مردم به شمار میرفتند و از حمله خیرهسران مصون بودند.
اوزانها، ادبیات شفاهی را در میان مردم رواج میدادند، به عبارت دیگر، عامل گسترش این ادبیات در میان مردم به شمار میرفتند. آنها به منظور بازگونمودن و آشکارساختن جور و ستم حکام و اربابان ستمگر با توپوز یا ساز خود از محلی به محل دیگر نقل مکان میکردند و دردها و رنجهای مردم را با صدای خویش و همراه با نوای ساز بیان و آشکار میکردند. اوزانها و سازهایشان عزت و احترام فراوانی داشتند و از جایگاه ویژهای برخوردار بودند، چنانکه هیچگاه به اوزانی که قوپوز در دست داشت، حملهای از سوی دشمنان نمیشد، حتی ناسزا و نارویی از سوی مخالفان صورت نمیگرفت، مگر اینکه اوزان، قوپوز را از خود جدا کند و کنار بنهد.
عاشیقها، پس از اوزانها نسلهای پسین آنها، عاشیقها، نشانگر موسیقی فولکور آذربایجان گردیدند. عاشیقها نیز مانند اوزانها راوی فرهنگ و رسالتی ویژه بودند. آنها از هنرمندان خلقی و مردمی بشمار میروند که در آذربایجان وجود دارند. عاشیقها در آغوش سبلان، کوه پوشیده از برف آذربایجان و دراوبههای (خانههای نمدی) عشایر شاهسون در اشعار وسرودههای خویش بنام (بایاتی) از کوچنشینی و مرارتهای آن، از غم و دوری و کوتاهی عمر سخن میگویند. در این سرزمین گونهای تار (تار عاشیقها) و قرهنی به عنوان ساز سمبلیک و اصیل شناخته شده است. با گذشت زمان و تاثیر موسیقی دیگر فرهنگهای همسایه، موسیقی آذربایجان سیر تکاملی و صعودی خود را پیمود، حتی در طول تاریخ زمانی که حکومت صفویه و حکومتهای همانند آن بر ایران فرمانروایی میکردند و دوره قدرتنمایی آداب و رسوم خشک و منحط بود و راههای رشد و پیشرفت برای این موسیقی بسته شده بود، با تمام این مسائل، راه پیشرفت را طی نمود.
میتوان گفت موسیقی آذربایجان به علت همسایگی با فرهنگهای غنی (جمهوری آذربایجان) و نبود دسترسی بیگانگان نسبت به موسیقی دیگر قومها، رشد و تکامل بیشتری یافته است و همواره تحت تاثیر فرهنگ پربار موسیقی جمهوری آذربایجان که آهنگسازان بزرگی چون امیدف، حاجیبیگاف، کارگارایوف و دیگران را در خود پرورش داده است، بوده است.
البته نه تنها موسیقی آذربایجان بلکه سایر مناطق ایران، بیارتباط با موسیقی ملل همجوار خود نیست و فرهنگها و موسیقیها توسط مرزبندی سیاسی و جغرافیایی از هم جدا نشدهاند، بطوریکه اشتراک فرهنگی وجود دارد. مرزبندی به تقسیمات کشوری بر اساس موقعیت جغرافیایی مربوط میشود. مرز در حوزهی فرهنگی، هنری و به خصوص موسیقی به طوریکه موسیقی آذربایجانشرقی با موسیقی جمهوری آذربایجان پیوند خورده و ارتباط موسیقی آذربایجانغربی با موسیقی شرق ترکیه به وضوح دیده میشود و باز موسیقی آذربایجانغربی با موسیقی آذربایجانشرقی گره خورده است. همچنین موسیقی آذربایجانشرقی با موسیقی مرزهای داخلی پیوند مییابد، از طریق خلخال به تالش سپس به گیلان و در واقع این پیوندها حلقههای زنجیری است که بین فرهنگهای ملل همجوار و مرزهای داخلی ایران نسبت به هم حفظ شده و آنها را به هم مربوط میسازد.
کلیه آثاری که در کل منطقه آذربایجان ساخته شده است، حتماً سنفونیها و اپراها از پایههای فولکلور آذری برخوردار بوده و از آن مایه گرفته است. در اصل موسیقی و متن، الهامپذیر از فولکلورهای آذربایجان و از لطافت و زیبایی ویژهای بهرهمند هستند و سازها ترکیبی از سازهای اصیل – هستند که در برخی از آنها سورنا و ساز (از آلات اصیل است که معمولاً عاشیقها میزنند) وجود دارند.
ترانههای ساخته شده در آذربایجان از اصالت ویژهای برخوردارند، چنانکه یا از نهادهای تاریخی بهرهمندند، مانند (اپرای کوراوغلو) و یا سرودی از یک محل یا چشمانداز طبیعت میباشند. بهترین نمونهی اینگونه موسیقی را میتوان سمفونی (قیزقالاسی) (یکی از قلعههای مشهور آذربایجان) اثر گارایوف دانست و یا آهنگهای عشقی مانند (اپرای لیلی و مجنون) اثر ئوزیر حاجیاف و آثار دیگر.
در موسیقی آذربایجان، به علت مهاجرین آذربایجانی، حضور اقلیتهای ارمنی و آکسوری و دلایل سیاسی و فرهنگی، تاسیس «هنرهای زیبا» 1324 شمسی و انجمن نیلها (مونیک تبریز) 1325 شمسی و … اپرا و اپرت جایگاه ویژهای کسب کردهاند. داستانهای اپرا (لیبرتو) معمولاً از داستانها و افسانهها و یا واقعیت زندگی مردم آذربایجان مایه گرفته است. این سرزمین به علت ساختار اجتماعیاش در طول تاریخ، شخصیتهای بزرگی را پرورش داده است و اپراهای آن از نظر موضوع عموماً قوی و کامل هستند و از آهنگسازان مردمی برخوردار بوده است.