اختصاصی از
کوشا فایل دانلود مقاله مدیریت در نظام آموزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مشخصات این فایل
عنوان: مدیریت در نظام آموزش
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 56
این مقاله درمورد مدیریت در نظام آموزش می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله مدیریت در نظام آموزش می خوانید :
بخش سوم :
سبکهای مدیریت
مدیریت امری متغیر و فعال است و نسبت به زمان و مـکان حالت انعطـاف پذیری باید داشته باشد ،درک ، پیش بینی ، کنترل رفتار و تغییر نگرش ، مطالعه انگیزه های انسانی ، بررسی سبکها و روشهای مدیریتی ویژگیهای بارز امر مدیریت میباشد.
لذا در انتـخاب ، تربیت و بـکارگیری مدیـران ، خصوصا“ مـدیران آمـوزشی برای شرایط و موقعیتهای مختلف باید بررسی های جدی انجام گیرد .
قبل از پرداختن به سبکهای مدیریت در این بخش ، لازم است به دو مفهوم سبک مدیریتی کار مدار و سبک مدیریتی رابطه مدار پرداخته شود :
در مورد بکارگیری سبکهای مدیریتی در محیطهای مختلف کاری ، تحقیقات زیادی انجام گرفته و نتایج کاربردی آنها نیز اعلام گردید از جمله سبک مدیریت کارمدار را برای سازمانهای مناسب داشتندکه دخالت انسان نسبت به سایر عوامل (تولید) کم باشد و سبک مدیریت رابطه مدار را برای سازمانهای مناسب دانستند که عوامل انسانی از سطح بلوغ روحی و کاری بالای برخوردار هستند.
مدیر با سبک مدیریتی کار مدار برای رسیدن به اهداف سازمانی از ساختار رسمی سازمان و قوانین خشک و بی روح اداری استفاده می کند و توجه کمتری به روابط انسانی دارد .
انسانها در این سبک به منزله ابزارهای مکانیکی تلقی میشود که بایستی هر یک از آنها وظایف از پیش تعیین شده را انجام دهند. مدیر در رأس سازمان قرار دارد و به تنهایی مسؤلیت طرح و برنامه ریـزی هدایت و نظارت بر اجرای برنامه ها و کنترل امـور را بر عهـده می گـیرد . هـدف مدیر فقط موفقیت و افزایش کمی بازده است .ارتباطات بصورت عمودی صورت گرفته و تصمیمات از پیش گرفته می شود .
تشـکیل جلسات به منزله تأییـد و تصویب تصمیم های از پیش اتـخاذ شده می باشد .اهرمهای انگیزشی تنبیه و توبیخ است .
ابتکارات اعضای سازمان تضعیف شده و برای ایجاد جو سازمانی که در آن روحیه افراد بالا رود تلاش نمی شود بلکه بین اعضای سازمان اختلاف پیدا می شود ،بد- بینی ،سوءنیت و پیش داوریهای غیر واقعی و جو عدم اطمینان در فضای سازمانی رواج پیدا می کند.
مدیر با شیوه مدیریتی رابطه مدار از طریق توجه به نیازها و مسایل منابع انسانی و با بر قراری روابط حسنه یا از سازمان تلاش می کند به اهداف سازمانی برسد .
در دیدگاه اینگونه مدیران اولویت با اعضاء سازمانی است و هدف سازمان در درجه دوم اهمیت قرار دارد . مدیر رابطه مدار برای ایجاد صمیمیت تلاش می کند و سعی دارد خود را محبوب القلوب همکاران بنماید .
(مصطفی عسگریان ،سازمان و مدیریت آموزش و پرورش ص63 سال 1371 )
محیط کاری گرم و دوستانه اما نه جدی فراهم است و انضباط اداری جدی تلقی نمی شود . خطای اعضاء سازمان نادیده گرفته می شود ، در نتیجه اهداف سازمانی تحت مدیریت اینگونه مدیریتها دچار تزلزل می شوند.
مدیران برای دستیابی به اهداف سازمانی نیازمند علوم رفتاری و آشنایی با تئوریهای مختلف مدیریتی هستند تا با توجه به موقعیتها و شرایط مختلف بتوانند سازمان خود را با کارایی و اثر بخشی بیشتری اداره کنند . تئوریهای مدیریتی موفقیت مدیرانی را تأیید می کند که توانسته اند تعادل بین توجه به نیروی انسانی و اهداف سازمانی را حفظ کند.
سبکهای مدیریتی هرسی و بلانچارد :
در نظریه هرسی بلانچارد دو سبک کلی مدیریت یعنی سبک مدیریت کار مدار و سبک مدیریت رابطـه مـدار در قالب چهـار سبک کـه هر کـدام دارای ویژگیهـا و مشخصات خـاصی می باشد وجود دارد . به عبارت دیگر در این نظـریه به روابط رفتار رهـبری یعنی رفتـار کار مدار و رفتار رابطه مـدار توجه شده و از ادغـام آنها چهار سبک مدیریتی شکل می گیرد.
هرسی و بلانچـارد در تشریح اثر بخشـی سبـکهـای مدیریتی خود از کـلمـه بلـوغ استفاده کرده و بلوغ را با توانـایی تعیین اهداف عالی و قابـل حصول و نیز تمـایل افراد به پذیرش مسئولیت و داشتن تجربه کاری مترادف می دانند .
باید توجه داشت که بلوغ یک مفهوم نسبی است یک فرد و یا یک گروه در حالت کلی بالغ یا نا بالغ تلقـی نمی شود،بلـکه بلوغ در ارتباط با وظیـفه خاصی که عضو انجام می دهد در نظر گرفته می شود بنابراین افرادی که دارای سطوح بلوغ مربوط به کار قوی تر هستند علاوه بر توانایی ،معلومات ،تجربه و انگیزش انجام کار از اعتماد به نفس نیز برخوردار هستند . از طرف دیگر افرادی که سطح بلوغ مربوط به کار ضعیف تری دارند از توانایی ،انگیزش ، معلومات کار کمتری برخوردارند.
(هوی و میسکل ترجمه سید عباس زاده جلددوم ص133 )
Organizational Behavior)
هرسی و بلانچارد سبکهای مدیریتی خود را در چاپ پنجم کتاب رفتار سازمانی به شرح زیر آورده است:
1)سبک دستوری یا وظیفه مدار قوی و رابطه مدار ضعیف
این سبک مناسب افرادی است که هم از نظر بلوغ بلوغ روانی نابالغ وهم از نظر تجارب شغلی در سطح پایینی قرار دارند و باید با آنها بطوری دستوری رفتار کرد و در واقع وظایف عضو را باید تعریف نمود.
2)سبک ارشادی یا وظیفه مدار قوی و رابطه مدار قوی
این سبک در مـورد افرادی از سازمـان بکـار می رود کـه افراد تقریبا“نا بالغ بشمار می روند .بنابراین آنها را باید در تحقق اهداف سازمان متقاعد،قانع و توجیح کرد . بدین منظور از رابطه مداری و کار مداری حداکثر استفاده را می کنند .
3) سبک مشارکتی یا سبک وظیفه مدار ضعیف و رابطه مدار قوی
این سبک مناسب حال افرادی است که تقریبا“ بالغ هستند .مشارکت بهترین سبک برای همکاری با آنان است در این شیوه مدیر کاذکنان خود رادر تصمیم گیریها مشارکت می دهد .
4)سبک تفویمی یا وظیفه مدار ضعیف و رابطه مدار ضعیف
این سبـک مـناسب افرادی است کـه از لحـاظ بلوغ و رشد به حد کـامل و در حد انتظار رسیده اند در این سبک حداقل رفتار حمایتی و مستقیم به کارگرفته می شود. دراین نظـریه افـراد هرچه از نـظر مـیزان رشـد به مرحله تـکامل می رسند سبـک مدیریت از شیـوه تـئوری بـه سوی سبک تفویضی تغییر پیدا می کـند . به عقیـده هرسی و بلانچاردبرای تعیین شیوه رهبری مناسب برای موقعیـت معنی رهبر بایـد ابتدا سطوح بلوغ فرد یا گروه را در ارتباط با تکلیف بخصوصی که در نظر دارد بـا کوشش آنها به انجام برساند تعیین نماید در واقع زمانی که سطح بلوغ فرد یـا گروه شناسایی کرد و شیوه مناسب رهبری نیز تعیین می شود.
با توجه به شکل بالا هنگام کار با مردمی که از نظر بلوغ در رابطه با انجام یک کار مشخصی در سطح پایین (MI ) قرار دارند یک شیوه تکلیف حداکثر، رابطه حداقل (Q1 ) بیشترین احتمال موفـقیت رادارد . و در رفتار با مردمی که پایین سطح پـا متوسط بلوغ (M2 ) قـراردارنـد رابـطه حداکـثر و تکـلیف حداکـثر به نظرمی آید (Q2 ) مناسب ترین شیـوه باشـد و در کـار با مـردمی که بینابین بلـوغ متوسط تا حداکثر قرار دارند در رابطه با انجام یک کار مشخصی ، رابطه حداکثر و تکلیف حداقل شیوه (Q3 ) بیشترین احتمال توفیق رادارد. شیوه تکلیف حداقل و رابطه حداقل بیشترین احتمال توفیق را در مردمی که کمال بلوغ وابسته به تکلیف رسیده اند(M4 ) خواهد بود.
سیستمهای مدیریت لیکرت : (Management Rensis Likert )
رنسیس لیکرت و همکارانش در مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه میشیگان ضرورت توجه به منابع انسانی و منابع سرمایه ای را به عنوان دارائیهایی که مستلزم مدیریت شایسته و مناسب است مورد تأکید قرارداده اند.
لیکرت در مطالعاتش دریافت که سبکهای متداول مدیریت سازمانها را می توان بر روی بیوستاری از سیستم یک تا سیستم چهار نشان داده است.
سیستم یک: به نظر می رسد که در این سیستم ، مدیریت هیچ اعتماد و اطمینانی به زیر دستان ندارد و آنها را از فرآیند تصمیمی گیری دور نگه می دارد .
همه تصمیمات و هدف گذاری در رأس سازمان انجام گرفته و از طریق سلسله مراتب سازمانی به پایین انتقال داده می شود .زیر دستان مجبورند باترس ،تهدید ، تنبیه و گاهی نیز با تشویق و ارضای نیازهای سطوح فیزیولوژی و ایمنی کار کنند. اگرچه فرآیند کنترل شدیدا“در سطح مدیریت عالی متمرکز می شود ولی سازمان غیر رسمی در مخالفت با اهداف سازمانی تحت این شرایط بوجود می آید.
سیستم دو:در این سیستم ، مدیریت اعتماد و اطمینان کمی به زیر دستان می کند و تمام تصمیمات و تعیین هدفهای سازمان دررأس انجام می گیرد ، یعضی تصمیمات تجویز شده ای در سطوح پایین اتخاذ می شود .پاداشها و تنبیهات عملی یا بالقوه برای افزایش انگیزه کارکنان مورد استفاده قرار می گیرد .معمولا“ یک سازمان غیر رسمی تحت این شرایط تشکیل می شود ولی همیشه در مقابل هدفهای سازمانی مقاومت نمی کند.
سیستم سه:در این سیستم ، مدیریت اطمینان و اعتماد قابل توجه و نه کامل به زیر دستان دارد . در حالی که سیاستهای کلی Brod polky و تصمیمات عمومی در سطح مدیریت بالا اتخاذ می شود ولی به زیر دستان نیز اجازه داده می شود در سطوح پایین در موارد بسیار خاص تصمیم بگیرند.
ارتباط در سلسله مراتب سازمانی جریان داشته و از پاداشها و تنبیهات استفاده و تا حدودی مشارکت در تعیین اهداف سازمانی جهت ایجاد انگیزش استفاده می شود .سازمان غیر رسمی تحت این شرایط تشکیل و ممکن است اهداف سازمانی را تأیید و یا با آن مخالفت ورزد.
سیستم چهار : در این سیستم اعتـماد و اطمیـنان کامل نسبت به زیـر دستان ابراز می دارد با این که تصمیم گیری به طور وسیع در سراسر سازمان توزیع می گردد با وجود این ،سازمان از یک وحدت و یگانگی برخوردار است .ارتباط نه تنها در سلسله مراتب بالا و پایین سازمان جریان دارد بلکه در میان گروه ها و همکاران نیز جریان دارد .
کارکنان از طریق تعیین اهداف ،مشارکت در امور برقراری پاداشهای اقتصادی ،مشارکت در بهبود روشها و ارزیابی و پیشرفت کار در جهت اهداف سازمانی مورد انگیزش قرار می گیرند.در این سیستم تعامل بسیار دوستانه بین سرپرست - زیر دست Superier-Subordinat وچود دارد . ویک درجه بالایی از اعتماد و اطمینان و مسؤلیت برای فرآیند کنترل در سطح سازمان به طور گسترده توزیع می گردد.
سازمان رسمی و غیر رسمی تحت این شرایط یکی است .تمام نیروهای اجتماعی نیز از رسیدن به اهداف سازمانی حمایت می کنند.
سبکهای مدیریت رالف ورایت ورونالدلیپیت:
وایت و لیپیت بر روی سه سبک مدیریتی با ویژگی های متمایز تأکید میکنند و سه سبک مشخص را معرفی می کنند:
1)سبک دستوری Authoritarian
الف) تمامی سیاستها و خط مشی ها توسط مدیر تعیین می شود.
ب) مراحل فعالیتها ، تکنیکها ،و روشها توسط مدیر تعیین می شود .
ج) مدیر معمولا“ کار و وظایف خاصی برای هر یک از اعضاء تعیین می کند .
د) مدیر معمولا“ در ارزیابی فعالیتهای هر یک از اعضاء دوست دارد ترفیع و تنبیه به صورت فردی اعمال گردد و از دید گروه دور باشد مگر این که خواسته باشد به عمل خود حالت نمایشی بدهد .
سبک مردمی: Democratic
الف-خط مشی ها و سیاستها از طریق مباحثات گروهی تعیین شده و مور حمایت و تشویق مدیر قرارگیرد.
ب- تصمیم در موردفعالیتها به صورت گروهی اتخاذ شده و در صورت نیاز به راهنمایی های فنی ، مدیر راه حل هایی پیش نهاد می کند که از میان آنها راه حلی انتخاب می شود .
ج- اعضاء در انتخاب اینکه با چه کسی کار کنند آزاد هستند و اجازه تقسیم کار از بالا به گروه داده می شود.
د- مدیر در تمجید و انتقاد از فعالیتها های عضو واقع گراست و تلاش می کند که یک گروه منسجم بر پایة روحیة بالا ایجاد کند نه بر پپایة کار زیاد.
3)سبک بی قیدی Laissez-faire
الف- آزادی کامل برای گروه و افراد در تصمیم گیری با حداقل مشارکت مدیر فراهم است.
ب- منابع مختلف و مورد نیاز بدون اینکه اعضاء در تصمیم گیری مشارکت کنند توسط مدیر تهیه می شود .
ج- عدم انگیزش اعضای سازمان و عدم ارزیابی یا تنظیم وقایع مگر در موارد استثنائی .
در این سبک نقش مدیر در اداره سازمان از سبک یک تا سبک سه حالت نزولی پیدا می کند .به طوری که در سبک یک مدیر شدیدا“ اعضای سازمان را تحت سلطه و از نزدیک به آنها نظارت و کنترل دارد .ولی در سبک سه نقش مدیر تا حد یک فرد پشتیبانی کننده کاهش می یابد .
سبک های مدیریت جان کی همفیل John K.Hemphill
یکی از تحقیقات مشهور که در مدارس انجام شده به نام تحقیق مدرسه وایت من Whit Man School Study شهرت دارد، در این تحقیق به هشت سبک مدیریتی اشاره شده است که رابرت جی اونز در کتاب رفتار سازمانی در مدارس Robert G .Owens Organizational Behavior in School HALL , INC , 1970
آنها را به ترتیب ذکر می کند :
1-سبک ارتباطی نزدیک High communicatio stycle
در این سبک مدیر در مواجه با مشکل به برقراری ارتباط با زیر دستان خئد می پردازد .
2- سبک مباحثه ای نزدیک High complience stycle
در این سبک مدیر در اداره امور به مباحثه رودررو تأکید می کند
3- سبک توافقی بالا High analysis stycle
برطبق این سبک مدیر تلاش می کند پیشنهادهای زیر دستان را عمل می کند
4- سبک تحلیل گری بالا High analysis style
در این سبک مدیر در تجزیه و تحلیل مشکلات اداری نسبت به دیگران تلاش بیشتری از خود نشان می دهد
5- سبک رابطه ای نزدیک High relationship
این سبک به روابط نزدیک در سطح سازمانی به خصوص روابط نزدیک بین سرپرستان تأکید می کند.
6- سبک سازمان کاری بالا High work-organization style
این سبک به اصولی اشاره می کند که نشاندهنده تأکید مدیر در سازماندهی و زمان بندی کار است.
7- سبک برون مداری Outside-Orientation
در این سبک مدیر به عوامل بیرون از مدرسه بیشتر از دیگر عوامل توجه دارد.
8- سبک هدایت کار Workdirection
در این سبک مدیر بخش اعظم کار خود را راهنمایی دیگران می داند.
سبکهای مدیریت کنتزواودائل:
کنتز و اودائل در کتاب Essentials of Management اشاره دارد به اینکه تفکیک تئوریهای رهبری مشکل است با این وجود تعدادی از محققان برروی رفتار رهبران تمرکز نموده و سبکهای مدیریت را مبنای توانائی هدایت و چگونگی استفاده از قدرت مقام تقسیم کرده اند که عبارتند از :
1- سبک دستوری Autcocratic
در این سبک مدیر دستور را صادر می کند و انتظار دارد از دستورش پیروی کنند.اوزیر دستانش رابر مبنای پاداش و تنبیه هدایت می کند.
2-سبک مردم گرا یا مشارکتی
در این سبک مدیر با زیر دستان در مورد تصمیمات وپیشنهادها به مشاوره می پردازد و مشارکت آنها را در امور مورد تشویق قرار می دهد.در این سبک مدیریت ،مدیر بدون هم فکری Concurrence با زیر دستان تصمیمی را اتخاذ نمی کند.
3- سبک رهبری با اعمال کمترین قدرت
در این سبک مدیر به زیر دستان خود درجه بالایی از آزادی را در اجرای عملیات می دهد در این سبک رهبران در تعیین اهداف و تعیین ابزارهای مناسب برای دستیابی به اهداف تعیین شده به زیر دستان خود وابسته هستند ،مدیر اهداف و ابزار عملیات را با نظر زیر دستان تعیین می کند،در واقع نقش خود را به عنوان یاری دهنده زیردستان تعریف می کند .
سبکهای مدیریت مطالعات میشیگان Michigan
مرکز تحقیقیقاتی دانشگاه میشیگان در مطالعات رهبری دسته هایی از صفات خاصی را که به نظر می رسید به یکدیگر وابسته باشند مشخص کرده و سپس آنها را به شاخص های اثر بخش ربط دادند. دانشگاه میشیگان مطالعات رهبری خود را در سازمان های صنعتی و بازرگانی نظیر شرکتهای بیمه ، واحدهای تولیدی،بانکها، بیمارستانها و سازمانهای دولتی انجام داد.
معیارهای این مطالعات رضایت شغلی ، غیبت ،سوددهی و کارایی بودند.
نهایتا“ این مطالعات دو مفهوم را مشخص کردند که آنها را کارمند مدار و تولید مدار نامیدند. (هرسی و بلانچارد ترجمه علاقه بند ص75 )
رهبران تولید مدار به وظیفه یا کار اصلی و جنبه های فنی شغل تأکید داشتند.
...
بخشی از فهرست مطالب مقاله مدیریت در نظام آموزش
مقدمه
بیان مسئله:
اهمیت و ضرورت مسئله تحقیق:
فرضیه های تحقیق :
تعزیف مفاهیم و واژه گان :
مدیریت کار مدار:
نوع تحقیق:
خلاصه روش انجام تحقیق :
جامعه و نمونه آماری مورد پژوهش :
ابزار گرد آوری اطلاعات:
روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده ها :
فصل دوم
ادبیات تحقیق
بخش اول :
بررسی و پیشینه پژوهش حاضر:
بخش دوم :
پیشینه مدیریت آموزشی:
ضرورت توجه به مدیریت آموزشی :
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان :
بخش سوم :
سبکهای مدیریت
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله مدیریت در نظام آموزش