کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

گزارش کارآموزی مرکز آفرینشهای هنری یزد

اختصاصی از کوشا فایل گزارش کارآموزی مرکز آفرینشهای هنری یزد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

گزارش کارآموزی مرکز آفرینشهای هنری یزد


 گزارش کارآموزی مرکز آفرینشهای هنری یزد

دانلود  گزارش کارآموزی رشته صنایع دستی  مرکز آفرینشهای هنری یزد بافرمت ورد وقابل ویراشی تعدادصفحات 145

گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی

این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد

مقدمه 

اهمیت موضوع تحولات گوناگون در تاریخ هر مرز و بومی جدای از همه عوامل درونی و بیرونی اش یک واقعیت غیر قابل انکار بوده است. عرصه های گوناگون اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و ... شاهد این دگرگونی با درجات مختلف بوده اند.  یک روز در جامعه ای ورود صنعت و ماشین منشا این تحولات بوده و روزگاری شرایط خاص منطقه ای چنین نقشی را ایفا کره است. شهرها و روستاهای مختلف سرزمین عزیزمان ایران، سرد و گرم بسیار چشیده اند و تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با پیشرفت علم، فن آوری ارتباطات و ... روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گریز ناپذیر تر نموده اند. چنین تحولات، علتها، چگونگی و تبعات آن بخشی است که شاید راهکارهای مناسبی برای دستیابی به یک هدف مشخص در هر زمینه فعالیتی باشد.  ساختار معماری هر منطقه ای هم روند فوق الذکر را داشته است و کما بیش تحولات و دگرگونی هایش منطبق بر مدعای اخیر است. با یک نگاه گذرا اما پر دقت می توان دریافت که بافتهای شهری و اجتماعی شهرهای ایران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسیاری از اتفاقات به طور خواسته و یا ناخواسته و مثبت یا منفی گشته اند. سنت، مردم، اعتقادات، اقلیم، امکانات و ... در طول دورانهای مختلف گذشته چهره یک شهر یکدست، متمرکز را تصویر کرده است. که در سایه تمامی همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوی تمام جوانب یا لااقل بخش عمده ای از نیازهای زمان خود بوده است.  به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسی بر اساس مرکزیت اماکن عمومی مثل بازار،مسجد جامع، حسینیه ها و حمام و ... شکل گرفته بود و در نهایت به کوچه ها و در بندها و هشتی و حیاط و اتاقها منتهی می شد، راهکاری بود برای پاسخگویی به تمامی نیازهای فوق. اقلیم سرد بواسطه سازوکارهای اندیشیده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود. مسائل اعتقادی و فرهنگی نیز چه در مقیاس بزرگ شهری (مساجد و ...) و چه در مقیاس مسکن شخصی (اندرونی و بیرونی و ...) به شکل مطلوبی پاسخ داده شده بود برای هر پرسش، پاسخ برازنده تراشیده شده بود در هر زمان برای هر سوالی، جوابی در خور (یا لا اقل قابل قبول) اندیشیده می شد که خود پیوستگی دورانها و تحولات آن مورد را رقم می زد. این راهکارها و تفکرات پاسخگو را شاید بتوان در زمره پیشرو ترین های آن دوران قلمداد کرد. اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتی و پس از آن عدم کفایت حکام زمان و ...) دوران شکوفایی در تمام عرصه ها به نوعی از دست این قوم گسیخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئی که همیشه چشم دیگران به ما که در جلو بودیم دوخته شده بود. حالا چشم به ساق پیشرو سبقت گرفته داریم. به این ترتیب ابتکار عمل و اندیشه به لحاظ عقب افتادگی ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغییرات تحولاتی بودیم که به علت وجود اندیشه ها و کارهای نوی دیگران ما را نیز تحت تاثیر قرار می داد. اما از آنجا که تحولات پی در پی و رشد پویای همه جانبه افکار، اندیشه ها، فن اوری و ... یکی از اصول همیشگی دورانها بوده است، بی تردید هر مملکت و قومی که به هر علتی نتواند رشد قابل توجه در زمینه ای مختلف داشته باشد نمی تواند تعیین کننده و تاثیر گذار باشد. به عبارتی همزمان باافول تدریجی همه جانبه تواناییها در سرزمین ما و رشد و توسعه جوامع دیگر به خصوص مغرب زمین، تمام فعالیتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثیر این موج ایجاد شده قرار گرفت. به طوری که با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد کمرنگ شدن اصالتهاو هویتهای خویش بودیم. علت نیز کاملا مشخص است، وقتی توان و مایه اصلی به هر علت و دلیلی وجود نداشته باشد توانایی مقابله با مایه ها و حرفها و توانهای شاید بد، اما اندیشیده شده نیز نخواهد بود. مانند بسیاری از ورزشها ما نیز در این شرایط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتیم، دفاع بازی که هر بار بازتر و بازتر می شد.  بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم. تجربه و تحقیق نشان داده است که در طی این روند خواسته یا ناخواسته ملتهایی از نوع و درجه ملت ما هر جا که اندیشه ها و فکر برتر و طبیعتا عمل مناسب تر در آستین داشته اند موفق بوده اند. یعنی هر جا که صرفا مصرف کننده بدون تفکر نبوده ایم و در همان زمینه وارداتی اندیشه را نیز بکار گرفته ایم، نسبتا موفق بوده ایم چنین جریانی در باب فرهنگ و معنی به ویژه در چند سال اخیر بعد از انقلاب اسلامی در کشور خودمان به شکل زاینده ای دیده می شود. برای مثال درست است که سینما و فیلم یک مقوله کاملا بیگانه با فرهنگ ماست و ما مبتکر آن نبوده ایم اما با مختصری اندیشه و کار عاقلانه توانسته ایم در سالهای گذشته (صرف نظر از سالهای قبل از انقلاب که خود بافته بودیم) حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و سینمایی را تحت عنوان «سینمای ایران» در دنیا مطرح کنیم. باشد که در کلیه زمینه های فرهنگ ، هنر و .. به جایگاه واقعی خود دست یابیم .   فرهنگسرا Cultural Center  فرهنگ معماری مدرن به طور سیستماتیک، فضاهای شهری سنتی مانند خیابان و میدان را از شهرها حذف کرد و با تفکیک کار بریها بر اساس عملکرد آنها برای هر یک ، یک مجموعه  یا ساختمانهای اختصاصی در نظر گرفت. بدین ترتیب، فروشگاههای کنار خیابانها به فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید، دفاتر قدیمی به مجموعه های اداری، تماشاخانه ها و گالریها به مجموعه های عظیم فرهنگی نقل مکان کردند. این نگرش یک بعدی به پاسخگویی به نیازها موجب شد ابنیه مدرن به محفظه هایی برای تعدادی کاربری مشخص از قبیل کتابخانه ، سینما، تئاتر، موزه، گالری و ... تبدیل شوند.  اما در سه دهه پایانی قرن بیستم توجه جهانیان به این واقعیت معطوف شد که ارتباطات اجتماعی پیچیده ای که به طور ضمنی در بهره وری از کاربریهای شهری شکل می گیرند و موجب جاری و تپیده شدن زندگی شهری می شوند. به مراتب مهم تر از پاسخگویی صرف به نیازی مشخص به صورت مستقیم و صریح است. تحقیقات بسیار دهه های 70 و 80 نشان دادند که کاربریهای مهم فرهنگی اعم از سینما، تئاتر، موزه، اپرا و ... همه درگیر بحران اند و نمی توانند مخارج خود را تامین کنند. و علت اصلی این بحران بی روح بودن و تخصصی بودن بیش از حد این فضاهاست. این تحقیقات نشان دادند که ایجاد امکانات پیشرفته علمی و تکنولوژی برای پاسخگویی به نیاز مردم کافی نیست.  تئوریهای جدید موزه سازی، که به ایجاد تغییرات در موزه های مهمی چون لوور انجامید، حاصل تجدید نظر در نگرشهای رایج نسبت به این نوع فضاها بودند و در عمل اثبات کردند که تلفیق کاربریهای تخصصی با کاربریهای جذاب عادی می تواند در موفقیت یک موزه نقش مهمی ایفا کند.  هم اینک دیگر موزه های جدید خواه علمی ، خواه هنری دیگر مکانهایی نیستند که فقط افراد علاقه مند با اهداف مشخصی به آنها رجوع می کنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت که در عین حال آشنایی با اهداف مشخصی به آنها رجوع میکنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت اند که در عین حال آشنایی مردم را با مضامین حدی و اصلی نیز امکان پذیر می کنند. درواقع، امروزه تمایل پذیرفته شده در هم آمیختن فعالیتهای فرهنگی و علمی با تفریح، سرگرمی و برخوردهای اجتماعی است. موزه های علمی گالریهای نقاشی، نمایشگاهها و لابراتوارها، بیش از آنکه به ارائه نمونه های اصل و آزمایشهای علمی دقیق مورد توجه متخصصان بپردازند. به طور عمده به برنامه های آموزشی ـ تفریحی، شبیه سازیهای بازی گونه، به نمایش گذاردن ماکتها و نمونه های بدلی فراوان، متنوع و سرگرم کننده، اختصاص یافته اند از معروفترین این نوع مراکز فرهنگی، مرکز ژرژپمپیدو و مجموعه فرهنگی دلاویلت است.  چنین بینشی با شرایط جدید پیشرفت علم و تکنولوژی و تنوع و تغییرات سریع در زمینه های هنری مطابقت دارد. چرا که معلومات عمومی علمی یک فرد تحصیلکرده ـ حتی اروپایی ـ عمدتا مربوط به کشفیات و اختراعات قرن نوزده  است و کمتر کسی از آخرین پیشرفتهای علم نجوم، فیزیک، ریاضیات و ... خبر دارد. فرهنگسراها از اولین نمونه های فضاهای فرهنگی هوشمند برای پاسخگویی به این شرایط جدید به شمار می روند.  فرهنگسرا به عبارتی فضای واقعی محصور شهری است که در درون آن کاربریهای بسیار متنوع و غیر همجنس تجاری، فرهنگی، آموزشی، نمایشی و ... در کنار هم قرار می گیرند؛ محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهای اجتماعی و معاشرتهاست، مکانی است برای شرکت مردم در تولید فرهنگ، و سرانجام جایی است که در آن بین شهر و شهروند رابطه ای متقابل و پویا ایجاد می شود.  و به همین دلیل بر دیگر کاربریهای تک منظوره و کمابیش منفعل مانند موزه و گالری سنتی برتری دارد. استقبال وسیع ایران به صورت مختص تهران از فرهنگسراها، که با تاخیر زیاد نسبت به دیگر کشورها ولی با سرعت چشمگیر ساخته شده اند، حاکی از موفقیت آنها در پاسخگویی به نیازی عینی است. ظاهرا آنها اگر چه از نمونه های غربی اقتباس شده اند. کاملا با فرهنگ و روحیه ایرانی تطابق دارند. پیشینه فضاهای شهری در ایران حاکی از آن است که ایرانیان بسیار پیش از اروپاییها به محاسن  تلفیق کاربریهای گوناگون در قالب مجموعه ای واحد پی برده اند. کتابخانه ، مساجد، مدارس، بازار حسینیه ها و تکایا همواره به عنوان اندامهای یک ارگانیزم واحد به هم مربوط بوده اند و کاربریهای عمومی شهر نه به صورت ساختمانهای مجزای قرار گرفته در فضاهای «بیرونی» میدان و خیابان که اجزا و درونهای مجموعه ای بزرگ به شمار می آمده اند.    پیشینه مراکز فرهنگی  اگر بخواهیم به طور کل به موضوع فرهنگ نگرشی داشته باشیم، شاید بتوان نخستین مساجد، حسینیه ها و میدان ها را به عنوان فرهنگسرا و فرهنگستان های اولیه نامید. مراکز محله و فضاهای مذهبی خود به عنوان مکانی در جهت رشد و توسعه ی مذهب و فرهنگ، نقش موثری داشته اند. در این خصوص احداث ساختمان تکیه ی دولت که به دستور ناصر الدین شاه در سمت جنوب تالار الماس در سال 1285 هـ.ق آغاز شد را می توان اولین بنای مذهبی و به نوعی فرهنگی در ایران است که تحت تاثیر آمفی تئاتر فرهنگی بنیان نهاده شد. قرار داشتن غرفه های خواص جهت تماشای مراسم در اطراف صحنه وشکل مدور گونه تکیه دولت، درمعماری سنتی ایران سابقه نداشته و این نوع طراحی به سالن های اجرای نمایش و اپرا در فرانسه نظیر سالن اپرای پلیتر و سالن خانه ی اپرای پاریس شباهت زیادی دارد. در این تکیه محل نمایش و اجرای مراسم در فضای میانی بنا بوده که حضار و تماشاچیان در گرداگرد سکوی وسط و افراد مشخص در غرفه های  داخل بنا مراسم را تماشا می کردند. حضور زنان با چادرهای سیاه و روبنده و اجرای مراسم رژه توسط موزیکچیان ملبس به یونیفرم های فرنگی و در حال نواختن ادوات موسیقی غربی، همانند طرح خود بنا همجواری سنت و تجدد در یک زمان و مکان را به نمایش می گذارد. به مرور زمان، فکر جدا کردن عملکردها مد نظر قرار گرفت و فضاهای فرهنگی ـ آموزشی در مجموعه هایی جدا از هم تعریف شد. به طور کلی میتوان گفت که فرهنگستان به عنوان یکی از پیامدهای قرن سیزدهم، در طی دوران های مختلف، به عنوان یک فضای زیر بنایی در اشاعه ی فرهنگ ایران فعالیت می نمود.  فعالیت های فرهنگی و هنری در دوره ی پهلوی اول ، بعد تازه ای به خود گرفت. آنچه قبل از آن و در دوره ی قاجار به عنوان فعالیتهای هنری و یا فرهنگی انجام می گرفت، هیچ گاه در یک قالب منسجم سیستماتیک دنبال نشد و اصولا فعالیتی کلاسیک و وسیع در نقش یک تشکیلات فرهنگی و هنری به وقوع نپیوست؛ تلاش هایی که انجام گرفت، تنها در چندین شخصیت و از جمله کمال الملک خلاصه می شد و تمامی آنچه به عنوان میراث فرهنگی اتلاق می شد، آن بود که بین توده ی مردم و تماماً به شیوه ی سنتی ، محلی، سینه به سینه و منحصرا از استاد به شاگرد منتقل می شد.  نخستین اقدامات به شیوه ی جدید، در دوره ی معاصر، در زمان پهلوی اول به تاثیر از فرنگ انجام پذیرفت. اولین فرهنگستان در زمان کابینة فروغی تشکیل شد و فعالیت هایی در زمینة ایجاد واژه ای جدید مورد احتیاج در زبان فارسی و تبدیل بعضی لغات بیگانه و عبری به زبان فارسی انجام گردید. اولین موزه هنرهای زیبا در سال 1309 برای پیشرفت و رواج هنرهای زیبای ایران آغاز به کار نمود وهمزمان با آن ، هنرستان صنایع قدیمه نیز افتتاح شد و گروهی از هنرمندان برجسته ایرانی برای ترویج و پرورش هنرهای زیبای باستانی دعوت شدند؛ که این هنرستان در رشته های مختلف هنرهای سنتی، دستی و قدیمی ایران، خدماتی ارزنده در زنده نمودن و بازسازی این هنرهای فراموش شده انجام داد. فعالیت موزه ایران باستان نیز در سال 1315 هـ. ش آغاز شد و این موزه در بخش های مختلف (دوران پیش از تاریخ، دوران های تاریخی پیش از اسلام، دوره های اسلامی، سکه ها و مهره ها و ...) فعالیت خود را شروع نمود.  این روند ادامه پیدا کرد و به مرور زمان در تمامی نقاط کشور، کتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها و مکان هایی از این قبیل تاسیس شدند.  البته آنچه امروزه از یک مرکز فرهنگی ـ هنری انتظار داریم، بسیار فراتر از آن چیزی است که در چند دهه اخیر از آن انتظار می رفت. در آن زمان، مرکز فرهنگی، فضایی برای نمایش آثار خلق شده بود، ولی امروزه بسیاری از فعالیتهای جنبی از قبیل نمایشگاه های موقتی، همایش ها، پایگاه های اطلاع رسانی و ... درکنار آن اضافه شده اند، چرا که جهان امروز، جهان ارتباطات است و برای آگاهی از موقعیت خود ضروری است علاوه بر شناسایی دقیق فرهنگ ملی،از سایر رخدادهای فرهنگی دنیا نیز آگاه بود. این مراکز با ارزش ترین و پر ثبات ترین عناصر زیر بنای ملی در هر کشور محسوب می شوند که بیشترین دانش های بالقوه از طریق آنها جمع آوری و ذخیره شده و سپس بازتاب می یابد.    اهمیت تاسیسات فرهنگی ـ اجتماعی  رشد شهر نشینی و گذران اوقات فراغت در مناطق شهری امروزه یکی از مباحث پر اهمیت در جامعه شناسی شهری و بطور کلی علم جامعه شناسی است. اثر پذیری روابط اجتماعی و بروز ناهنجاریها در محیط های پر جمعیت و به دور از نظارت های اجتماعی از ویژگی های نقاط شهری است. افزایش آسیب های اجتماعی و فرهنگی نظیر جرم و جنایت، سرقت و خودکشی، طلاق، عقب ماندگی فرهنگی و امثال آن روابط مستقیمی با وضعیت های نهادی موجود هر جامعه دارد و محرومیت از برخی تاسیسات اجتماعی ـ فرهنگی و یا کمبود های موجود در این زمینه خود مهیا گر سوق طبقات سنی، خاصه نوجوانان و جوانان به کج رویهای اجتماعی در محیط های شهری است در این خصوص تامین مراکز گذران اوقات فراغت جهت تمامی گروههای سنی و اقشار مختلف بصوری سازنده و مفرح، مانند توسعه مراکز تفریح کودکان و نوجوانان، احداث سالنهای نمایش و سینماها، کتابخانه های عمومی در مراکز شهری و مراکز نواحی، کلوپ های تفریحات سالم، مراکز ورزشی و پارکها، شهر بازی و فرهنگ سراها جهت پر کردن اوقات فراغت و بیکاری جوانان و نوجوانان و افراد میانسال خانوارهای شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد.   ضرورت مجموعه های فرهنگی  افزایش جمعیت و رشد و توسعه شهر نشینی طی دهه آینده نیازهای جدیدی را جهت گذران اوقات فراغت و ارتقاء کیفی نیازمندیهای اجتماعی ساکنان شهر ایجاب می نماید و از اینرو با توجه به :  1ـ رشد اجتماعی ـ اقتصادی شهر تحت تاثیر برنامه های منطقه ای و ملی  2ـ رشد فرهنگی جامعه شهری تحت تاثیر روز افزون فرهنگ و آموزش و آشنایی با شیوه زندگی جدید از طریق وسائل ارتباط جمعی  3ـ تاثیر متقابل رفتار  اجتماعی گروههای تحصیل کرده در سایر گروههای اجتماع شهر 4ـ ارتقاء سطح در آمد و سهولت برخورداری از اوقات فراغت جهت گروههای مختلف اجتماعی  5ـ چاره جویی جامعه شهری  جهت حل معضلات آسیب های اجتماعی خاصه در بین جوانان و نوجوانان  6ـ  توسعه وسایل ارتباط جمعی در سطح ملی، افزایش میزان چاپ نشریات و مجلات و کتب و فیلم و نوار لزوم بوجود آمدن مکانی جهت پاسخگویی موارد فوق مشهود می باشد.   تقسیم بندی فضاهای فرهنگی شهر  با توجه به نوع استفاده از فضاهای فرهنگی مختلف از چند جهت می توان آنها را دسته بندی و طبقه بندی  نمود که بتواند جهت دستیابی به اهداف خاص ما را یاری دهد حاکمیت فضای شهری و ترافیک آن در شهر سبب شده است که فضاهای خدماتی مورد نیاز در شهرها به محله ای، منطقه ای و شهری تقسیم شوند بنابراین فضاهای فرهنگی نیز که جزو خدمات شهری و فضاهای شهری عصر جدید می باشند این تقسیم بندی را به خود می گیرند. حال به ویژگی های این فضاها می پردازیم:


دانلود با لینک مستقیم

گزارش کارآموزی رشته معماری مرکز آفرینش های هنری یزد

اختصاصی از کوشا فایل گزارش کارآموزی رشته معماری مرکز آفرینش های هنری یزد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

گزارش کارآموزی رشته معماری مرکز آفرینش های هنری یزد


گزارش کارآموزی رشته معماری مرکز آفرینش های هنری یزد

دانلود گزارش کارآموزی رشته معماری مرکز آفرینش های هنری یزد بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 145

گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی


این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد

مقدمه 

اهمیت موضوع تحولات گوناگون در تاریخ هر مرز و بومی جدای از همه عوامل درونی و بیرونی اش یک واقعیت غیر قابل انکار بوده است. عرصه های گوناگون اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و ... شاهد این دگرگونی با درجات مختلف بوده اند.  یک روز در جامعه ای ورود صنعت و ماشین منشا این تحولات بوده و روزگاری شرایط خاص منطقه ای چنین نقشی را ایفا کره است. شهرها و روستاهای مختلف سرزمین عزیزمان ایران، سرد و گرم بسیار چشیده اند و تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با پیشرفت علم، فن آوری ارتباطات و ... روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گریز ناپذیر تر نموده اند. چنین تحولات، علتها، چگونگی و تبعات آن بخشی است که شاید راهکارهای مناسبی برای دستیابی به یک هدف مشخص در هر زمینه فعالیتی باشد.  ساختار معماری هر منطقه ای هم روند فوق الذکر را داشته است و کما بیش تحولات و دگرگونی هایش منطبق بر مدعای اخیر است. با یک نگاه گذرا اما پر دقت می توان دریافت که بافتهای شهری و اجتماعی شهرهای ایران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسیاری از اتفاقات به طور خواسته و یا ناخواسته و مثبت یا منفی گشته اند. سنت، مردم، اعتقادات، اقلیم، امکانات و ... در طول دورانهای مختلف گذشته چهره یک شهر یکدست، متمرکز را تصویر کرده است. که در سایه تمامی همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوی تمام جوانب یا لااقل بخش عمده ای از نیازهای زمان خود بوده است.  به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسی بر اساس مرکزیت اماکن عمومی مثل بازار،مسجد جامع، حسینیه ها و حمام و ... شکل گرفته بود و در نهایت به کوچه ها و در بندها و هشتی و حیاط و اتاقها منتهی می شد، راهکاری بود برای پاسخگویی به تمامی نیازهای فوق. اقلیم سرد بواسطه سازوکارهای اندیشیده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود. مسائل اعتقادی و فرهنگی نیز چه در مقیاس بزرگ شهری (مساجد و ...) و چه در مقیاس مسکن شخصی (اندرونی و بیرونی و ...) به شکل مطلوبی پاسخ داده شده بود برای هر پرسش، پاسخ برازنده تراشیده شده بود در هر زمان برای هر سوالی، جوابی در خور (یا لا اقل قابل قبول) اندیشیده می شد که خود پیوستگی دورانها و تحولات آن مورد را رقم می زد. این راهکارها و تفکرات پاسخگو را شاید بتوان در زمره پیشرو ترین های آن دوران قلمداد کرد. اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتی و پس از آن عدم کفایت حکام زمان و ...) دوران شکوفایی در تمام عرصه ها به نوعی از دست این قوم گسیخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئی که همیشه چشم دیگران به ما که در جلو بودیم دوخته شده بود. حالا چشم به ساق پیشرو سبقت گرفته داریم. به این ترتیب ابتکار عمل و اندیشه به لحاظ عقب افتادگی ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغییرات تحولاتی بودیم که به علت وجود اندیشه ها و کارهای نوی دیگران ما را نیز تحت تاثیر قرار می داد. اما از آنجا که تحولات پی در پی و رشد پویای همه جانبه افکار، اندیشه ها، فن اوری و ... یکی از اصول همیشگی دورانها بوده است، بی تردید هر مملکت و قومی که به هر علتی نتواند رشد قابل توجه در زمینه ای مختلف داشته باشد نمی تواند تعیین کننده و تاثیر گذار باشد. به عبارتی همزمان باافول تدریجی همه جانبه تواناییها در سرزمین ما و رشد و توسعه جوامع دیگر به خصوص مغرب زمین، تمام فعالیتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثیر این موج ایجاد شده قرار گرفت. به طوری که با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد کمرنگ شدن اصالتهاو هویتهای خویش بودیم. علت نیز کاملا مشخص است، وقتی توان و مایه اصلی به هر علت و دلیلی وجود نداشته باشد توانایی مقابله با مایه ها و حرفها و توانهای شاید بد، اما اندیشیده شده نیز نخواهد بود. مانند بسیاری از ورزشها ما نیز در این شرایط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتیم، دفاع بازی که هر بار بازتر و بازتر می شد.  بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم. تجربه و تحقیق نشان داده است که در طی این روند خواسته یا ناخواسته ملتهایی از نوع و درجه ملت ما هر جا که اندیشه ها و فکر برتر و طبیعتا عمل مناسب تر در آستین داشته اند موفق بوده اند. یعنی هر جا که صرفا مصرف کننده بدون تفکر نبوده ایم و در همان زمینه وارداتی اندیشه را نیز بکار گرفته ایم، نسبتا موفق بوده ایم چنین جریانی در باب فرهنگ و معنی به ویژه در چند سال اخیر بعد از انقلاب اسلامی در کشور خودمان به شکل زاینده ای دیده می شود. برای مثال درست است که سینما و فیلم یک مقوله کاملا بیگانه با فرهنگ ماست و ما مبتکر آن نبوده ایم اما با مختصری اندیشه و کار عاقلانه توانسته ایم در سالهای گذشته (صرف نظر از سالهای قبل از انقلاب که خود بافته بودیم) حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و سینمایی را تحت عنوان «سینمای ایران» در دنیا مطرح کنیم. باشد که در کلیه زمینه های فرهنگ ، هنر و .. به جایگاه واقعی خود دست یابیم .   فرهنگسرا Cultural Center  فرهنگ معماری مدرن به طور سیستماتیک، فضاهای شهری سنتی مانند خیابان و میدان را از شهرها حذف کرد و با تفکیک کار بریها بر اساس عملکرد آنها برای هر یک ، یک مجموعه  یا ساختمانهای اختصاصی در نظر گرفت. بدین ترتیب، فروشگاههای کنار خیابانها به فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید، دفاتر قدیمی به مجموعه های اداری، تماشاخانه ها و گالریها به مجموعه های عظیم فرهنگی نقل مکان کردند. این نگرش یک بعدی به پاسخگویی به نیازها موجب شد ابنیه مدرن به محفظه هایی برای تعدادی کاربری مشخص از قبیل کتابخانه ، سینما، تئاتر، موزه، گالری و ... تبدیل شوند.  اما در سه دهه پایانی قرن بیستم توجه جهانیان به این واقعیت معطوف شد که ارتباطات اجتماعی پیچیده ای که به طور ضمنی در بهره وری از کاربریهای شهری شکل می گیرند و موجب جاری و تپیده شدن زندگی شهری می شوند. به مراتب مهم تر از پاسخگویی صرف به نیازی مشخص به صورت مستقیم و صریح است. تحقیقات بسیار دهه های 70 و 80 نشان دادند که کاربریهای مهم فرهنگی اعم از سینما، تئاتر، موزه، اپرا و ... همه درگیر بحران اند و نمی توانند مخارج خود را تامین کنند. و علت اصلی این بحران بی روح بودن و تخصصی بودن بیش از حد این فضاهاست. این تحقیقات نشان دادند که ایجاد امکانات پیشرفته علمی و تکنولوژی برای پاسخگویی به نیاز مردم کافی نیست.  تئوریهای جدید موزه سازی، که به ایجاد تغییرات در موزه های مهمی چون لوور انجامید، حاصل تجدید نظر در نگرشهای رایج نسبت به این نوع فضاها بودند و در عمل اثبات کردند که تلفیق کاربریهای تخصصی با کاربریهای جذاب عادی می تواند در موفقیت یک موزه نقش مهمی ایفا کند.  هم اینک دیگر موزه های جدید خواه علمی ، خواه هنری دیگر مکانهایی نیستند که فقط افراد علاقه مند با اهداف مشخصی به آنها رجوع می کنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت که در عین حال آشنایی با اهداف مشخصی به آنها رجوع میکنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت اند که در عین حال آشنایی مردم را با مضامین حدی و اصلی نیز امکان پذیر می کنند. درواقع، امروزه تمایل پذیرفته شده در هم آمیختن فعالیتهای فرهنگی و علمی با تفریح، سرگرمی و برخوردهای اجتماعی است. موزه های علمی گالریهای نقاشی، نمایشگاهها و لابراتوارها، بیش از آنکه به ارائه نمونه های اصل و آزمایشهای علمی دقیق مورد توجه متخصصان بپردازند. به طور عمده به برنامه های آموزشی ـ تفریحی، شبیه سازیهای بازی گونه، به نمایش گذاردن ماکتها و نمونه های بدلی فراوان، متنوع و سرگرم کننده، اختصاص یافته اند از معروفترین این نوع مراکز فرهنگی، مرکز ژرژپمپیدو و مجموعه فرهنگی دلاویلت است.  چنین بینشی با شرایط جدید پیشرفت علم و تکنولوژی و تنوع و تغییرات سریع در زمینه های هنری مطابقت دارد. چرا که معلومات عمومی علمی یک فرد تحصیلکرده ـ حتی اروپایی ـ عمدتا مربوط به کشفیات و اختراعات قرن نوزده  است و کمتر کسی از آخرین پیشرفتهای علم نجوم، فیزیک، ریاضیات و ... خبر دارد. فرهنگسراها از اولین نمونه های فضاهای فرهنگی هوشمند برای پاسخگویی به این شرایط جدید به شمار می روند.  فرهنگسرا به عبارتی فضای واقعی محصور شهری است که در درون آن کاربریهای بسیار متنوع و غیر همجنس تجاری، فرهنگی، آموزشی، نمایشی و ... در کنار هم قرار می گیرند؛ محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهای اجتماعی و معاشرتهاست، مکانی است برای شرکت مردم در تولید فرهنگ، و سرانجام جایی است که در آن بین شهر و شهروند رابطه ای متقابل و پویا ایجاد می شود.  و به همین دلیل بر دیگر کاربریهای تک منظوره و کمابیش منفعل مانند موزه و گالری سنتی برتری دارد. استقبال وسیع ایران به صورت مختص تهران از فرهنگسراها، که با تاخیر زیاد نسبت به دیگر کشورها ولی با سرعت چشمگیر ساخته شده اند، حاکی از موفقیت آنها در پاسخگویی به نیازی عینی است. ظاهرا آنها اگر چه از نمونه های غربی اقتباس شده اند. کاملا با فرهنگ و روحیه ایرانی تطابق دارند. پیشینه فضاهای شهری در ایران حاکی از آن است که ایرانیان بسیار پیش از اروپاییها به محاسن  تلفیق کاربریهای گوناگون در قالب مجموعه ای واحد پی برده اند. کتابخانه ، مساجد، مدارس، بازار حسینیه ها و تکایا همواره به عنوان اندامهای یک ارگانیزم واحد به هم مربوط بوده اند و کاربریهای عمومی شهر نه به صورت ساختمانهای مجزای قرار گرفته در فضاهای «بیرونی» میدان و خیابان که اجزا و درونهای مجموعه ای بزرگ به شمار می آمده اند.    پیشینه مراکز فرهنگی  اگر بخواهیم به طور کل به موضوع فرهنگ نگرشی داشته باشیم، شاید بتوان نخستین مساجد، حسینیه ها و میدان ها را به عنوان فرهنگسرا و فرهنگستان های اولیه نامید. مراکز محله و فضاهای مذهبی خود به عنوان مکانی در جهت رشد و توسعه ی مذهب و فرهنگ، نقش موثری داشته اند. در این خصوص احداث ساختمان تکیه ی دولت که به دستور ناصر الدین شاه در سمت جنوب تالار الماس در سال 1285 هـ.ق آغاز شد را می توان اولین بنای مذهبی و به نوعی فرهنگی در ایران است که تحت تاثیر آمفی تئاتر فرهنگی بنیان نهاده شد. قرار داشتن غرفه های خواص جهت تماشای مراسم در اطراف صحنه وشکل مدور گونه تکیه دولت، درمعماری سنتی ایران سابقه نداشته و این نوع طراحی به سالن های اجرای نمایش و اپرا در فرانسه نظیر سالن اپرای پلیتر و سالن خانه ی اپرای پاریس شباهت زیادی دارد. در این تکیه محل نمایش و اجرای مراسم در فضای میانی بنا بوده که حضار و تماشاچیان در گرداگرد سکوی وسط و افراد مشخص در غرفه های  داخل بنا مراسم را تماشا می کردند. حضور زنان با چادرهای سیاه و روبنده و اجرای مراسم رژه توسط موزیکچیان ملبس به یونیفرم های فرنگی و در حال نواختن ادوات موسیقی غربی، همانند طرح خود بنا همجواری سنت و تجدد در یک زمان و مکان را به نمایش می گذارد. به مرور زمان، فکر جدا کردن عملکردها مد نظر قرار گرفت و فضاهای فرهنگی ـ آموزشی در مجموعه هایی جدا از هم تعریف شد. به طور کلی میتوان گفت که فرهنگستان به عنوان یکی از پیامدهای قرن سیزدهم، در طی دوران های مختلف، به عنوان یک فضای زیر بنایی در اشاعه ی فرهنگ ایران فعالیت می نمود.  فعالیت های فرهنگی و هنری در دوره ی پهلوی اول ، بعد تازه ای به خود گرفت. آنچه قبل از آن و در دوره ی قاجار به عنوان فعالیتهای هنری و یا فرهنگی انجام می گرفت، هیچ گاه در یک قالب منسجم سیستماتیک دنبال نشد و اصولا فعالیتی کلاسیک و وسیع در نقش یک تشکیلات فرهنگی و هنری به وقوع نپیوست؛ تلاش هایی که انجام گرفت، تنها در چندین شخصیت و از جمله کمال الملک خلاصه می شد و تمامی آنچه به عنوان میراث فرهنگی اتلاق می شد، آن بود که بین توده ی مردم و تماماً به شیوه ی سنتی ، محلی، سینه به سینه و منحصرا از استاد به شاگرد منتقل می شد.  نخستین اقدامات به شیوه ی جدید، در دوره ی معاصر، در زمان پهلوی اول به تاثیر از فرنگ انجام پذیرفت. اولین فرهنگستان در زمان کابینة فروغی تشکیل شد و فعالیت هایی در زمینة ایجاد واژه ای جدید مورد احتیاج در زبان فارسی و تبدیل بعضی لغات بیگانه و عبری به زبان فارسی انجام گردید. اولین موزه هنرهای زیبا در سال 1309 برای پیشرفت و رواج هنرهای زیبای ایران آغاز به کار نمود وهمزمان با آن ، هنرستان صنایع قدیمه نیز افتتاح شد و گروهی از هنرمندان برجسته ایرانی برای ترویج و پرورش هنرهای زیبای باستانی دعوت شدند؛ که این هنرستان در رشته های مختلف هنرهای سنتی، دستی و قدیمی ایران، خدماتی ارزنده در زنده نمودن و بازسازی این هنرهای فراموش شده انجام داد. فعالیت موزه ایران باستان نیز در سال 1315 هـ. ش آغاز شد و این موزه در بخش های مختلف (دوران پیش از تاریخ، دوران های تاریخی پیش از اسلام، دوره های اسلامی، سکه ها و مهره ها و ...) فعالیت خود را شروع نمود.  این روند ادامه پیدا کرد و به مرور زمان در تمامی نقاط کشور، کتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها و مکان هایی از این قبیل تاسیس شدند.  البته آنچه امروزه از یک مرکز فرهنگی ـ هنری انتظار داریم، بسیار فراتر از آن چیزی است که در چند دهه اخیر از آن انتظار می رفت. در آن زمان، مرکز فرهنگی، فضایی برای نمایش آثار خلق شده بود، ولی امروزه بسیاری از فعالیتهای جنبی از قبیل نمایشگاه های موقتی، همایش ها، پایگاه های اطلاع رسانی و ... درکنار آن اضافه شده اند، چرا که جهان امروز، جهان ارتباطات است و برای آگاهی از موقعیت خود ضروری است علاوه بر شناسایی دقیق فرهنگ ملی،از سایر رخدادهای فرهنگی دنیا نیز آگاه بود. این مراکز با ارزش ترین و پر ثبات ترین عناصر زیر بنای ملی در هر کشور محسوب می شوند که بیشترین دانش های بالقوه از طریق آنها جمع آوری و ذخیره شده و سپس بازتاب می یابد.    اهمیت تاسیسات فرهنگی ـ اجتماعی  رشد شهر نشینی و گذران اوقات فراغت در مناطق شهری امروزه یکی از مباحث پر اهمیت در جامعه شناسی شهری و بطور کلی علم جامعه شناسی است. اثر پذیری روابط اجتماعی و بروز ناهنجاریها در محیط های پر جمعیت و به دور از نظارت های اجتماعی از ویژگی های نقاط شهری است. افزایش آسیب های اجتماعی و فرهنگی نظیر جرم و جنایت، سرقت و خودکشی، طلاق، عقب ماندگی فرهنگی و امثال آن روابط مستقیمی با وضعیت های نهادی موجود هر جامعه دارد و محرومیت از برخی تاسیسات اجتماعی ـ فرهنگی و یا کمبود های موجود در این زمینه خود مهیا گر سوق طبقات سنی، خاصه نوجوانان و جوانان به کج رویهای اجتماعی در محیط های شهری است در این خصوص تامین مراکز گذران اوقات فراغت جهت تمامی گروههای سنی و اقشار مختلف بصوری سازنده و مفرح، مانند توسعه مراکز تفریح کودکان و نوجوانان، احداث سالنهای نمایش و سینماها، کتابخانه های عمومی در مراکز شهری و مراکز نواحی، کلوپ های تفریحات سالم، مراکز ورزشی و پارکها، شهر بازی و فرهنگ سراها جهت پر کردن اوقات فراغت و بیکاری جوانان و نوجوانان و افراد میانسال خانوارهای شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد.   ضرورت مجموعه های فرهنگی  افزایش جمعیت و رشد و توسعه شهر نشینی طی دهه آینده نیازهای جدیدی را جهت گذران اوقات فراغت و ارتقاء کیفی نیازمندیهای اجتماعی ساکنان شهر ایجاب می نماید و از اینرو با توجه به :  1ـ رشد اجتماعی ـ اقتصادی شهر تحت تاثیر برنامه های منطقه ای و ملی  2ـ رشد فرهنگی جامعه شهری تحت تاثیر روز افزون فرهنگ و آموزش و آشنایی با شیوه زندگی جدید از طریق وسائل ارتباط جمعی  3ـ تاثیر متقابل رفتار  اجتماعی گروههای تحصیل کرده در سایر گروههای اجتماع شهر 4ـ ارتقاء سطح در آمد و سهولت برخورداری از اوقات فراغت جهت گروههای مختلف اجتماعی  5ـ چاره جویی جامعه شهری  جهت حل معضلات آسیب های اجتماعی خاصه در بین جوانان و نوجوانان  6ـ  توسعه وسایل ارتباط جمعی در سطح ملی، افزایش میزان چاپ نشریات و مجلات و کتب و فیلم و نوار لزوم بوجود آمدن مکانی جهت پاسخگویی موارد فوق مشهود می باشد.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

اختصاصی از کوشا فایل مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری


مقاله تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

نوع فایل : Word

تعداد صفحات : 54 صفحه

 

چکییده :

نمادها و نشانه ها در جهان باستان از جمله مهر در تمدن ایران و بودا در تمدن هند، که در مذهب و فرهنگ آنان جایگاه خاصی داشته اسـت و بـه عنـوان نمـاد دینـی و آیینـی کـارکرد داشته اند. این مقاله با رویکرد اندیشمندانی چون کوماراسوامی و یونگ، الیاده، نقش نمادین و آیینی بـودا و مهر را بر ما روشن خواهد کرد و در این مقاله با ذکر وجوه نمادین آنها مهر و بودا به وجوه اشتراک و تفاوت نمادهای بودیسم و میتراییسم خواهیم پرداخت.

 

فهرست مطالب :

  • چکیده
  • مقدمه
  • مشترکات فرهنگی ایران و هند
  • بررسی تطبیقی بودا و مهر
  • مقایسه ی تطبیقی بودا و مهر (تشابه ها و تفاوتها)
  • بررسی نمادهای مقدس بودا و مهر
  • نماد چلیپا در آیین بودا و مهر
  • نماد استوپا در آیین بودیسم و مهرابه در آیین میتراییسم
  • نماد شمایلی بودا و مهر
  • جمع بندی
  • پی نوشتها
  • منابع

دانلود با لینک مستقیم

راهکارهای موفقیت تجاری و هنری

اختصاصی از کوشا فایل راهکارهای موفقیت تجاری و هنری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

راهکارهای موفقیت تجاری و هنری


راهکارهای موفقیت تجاری و هنری

 

 

 

 

 

 

موضوع این پروژه « راهکارهای موفقیت تجاری و هنری» (در بخش نظری) و ساخت فیلم « واینجاست» ( در بخش علمی) برای اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته ارشد در رشته تصویر متحرک است که مطلب آن در فصل اول شامل تاریخچه فیلم های موفق انیمیشن در جهان و در فصل دوم شامل عواملی است که باعث این موفقیت شده اند از قبیل صدا، حرکت، شخصیت سازی، فیلمنامه نویسی، بازاریابی وغیره ……… در پایان کار هم به نتیجه گیری و گزارش کار عملی پرداخته شده است که امید است مورد توجه و عنایت دوستداران هنر قرار گیرد.

 

متن کامل را دانلود نمائید ............


دانلود با لینک مستقیم

تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

اختصاصی از کوشا فایل تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری


تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

تجلی نمادین آیین های مهر و بودا در آثار هنری و معماری

42 صفحه در قالب word

 

 

 

چکیده

در جهان باستان، اعتقادات دینی و اسطورهای سرمنشأ بسیاری از حرکتهای انسانی بود. درون و ذات هر پدیدهای که رخ میداد، به نوعی به اسطوره و دین پیوند می خورد و هنر بهترین وسیله برای نمـایش ایـن تفکر دینی و اسطورهای بود. در هنر باستانی، برخی نقش ها و نمادها صرفاً تصویر نبودند بلکـه نمـاد یـک عقیده و نمادی دینی بودند. نمادها و نشانه ها در جهان باستان از جمله مهر در تمدن ایران و بودا در تمدن هند، که در مذهب و فرهنگ آنان جایگاه خاصی داشته اسـت و بـه عنـوان نمـاد دینـی و آیینـی کـارکرد داشته اند. این مقاله با رویکرد اندیشمندانی چون کوماراسوامی و یونگ، الیاده، نقش نمادین و آیینی بـودا و مهر را بر ما روشن خواهدکرد و در این مقاله با ذکر وجوه نمادین آنها مهر و بودا به وجوه اشتراک و تفاوت نمادهای بودیسم و میتراییسم خواهیم پرداخت.

کلیدواژه: تمدن ایران و هند، مشترکات فرهنگی ایران و هند، مهر، بودا، مقایسهی تطبیقی مهر و بودا.

 

مقدمه

ایران و هند در دوره ی  باستان دو تمدن کهن ایران و هند، همواره در طول تاریخ در ارتباط با هم بوده اند و اشتراکات فرهنگـی و هنری فراوانی داشته اند. با بررسی آیین ها و نمادهای این دو تمدن، نقاط مشـترک بسـیاری از هنر و فرهنگ اعتقادی مردمان آنها بر ما روشن میشود. در اینجـا بـه خلاصـه ای از دو تمـدن ایران و هند اشاره خواهد شد. سرزمین ایران و هند، دو تمدن باسـتانی انـد کـه قـدمت آنهـا بـه چندین هزار سال میرسد و اشتراکات فراوانی دارند، ریشه زبان هر دو، هند و اروپایی است. این اشتراکات در اساطیر که بنیان زندگی اجتماعی و فرهنگی آنهاست، فراوان به چشم میخورد.

در واقع، اساطیر اصل پیدایش جهان، جانوران، گیاهان و انسان را شرح میدهند. درمورد جانوران، بسیاری از آنها نقش مقدسی در قبایل داشتند؛ از جمله حیواناتی که در اساطیر ایران و هند فراوان نام برده شده مانند گاو و حتی خـدایان و گیاهـان و ... مـردم ایـران و هنـد در طول تاریخ، حتی پیش از ورود اقوام آریایی به فلات پهناور ایـران زمـین و سـرزمین وسـیع هندوستان با یکدیگر آمد و شد مستمر داشته اند.

آثار کهنی که در دره ی سند در کاوش های موهنجودارو به دست آمده، نشـان مـیدهـد که در حدود 2550 سال پیش از میلاد، تمدن بالنسبه پیشرفتهای در آن نواحی وجـود داشـته است. آثار مکشوفه در هند، مشابه آثاری است که هیئت های باستانشناسی در فلات ایران و درهی رودخانه های فرات و دجله از زیـر خـاک بیـرون آورده انـد و حکایـت از ایـن دارد کـه سکنه ی هند و ایران پیش از هجوم طوایف آریایی با هم ارتباط نزدیک و مـداوم داشـته انـد.

پاره ای از باستان شناسان احتمال داده اند کـه سـاکنان هنـد پـیش از هجـوم اقـوام آریـایی و سکنه ی ایران قبل از دوره ی مادها و هخامنشیان و همچنین، سومری ها در بین النهرین، هـرسه از یک اصل و تبار بوده اند.

 

مشترکات فرهنگی ایران و هند

ارتباط فرهنگ پیش آریایی در درهی سند با فرهنگ بومی ایران و فرهنگ عظیم بـین النهـرین، بیانگر تحول یکسانی در اساطیر آریـایی هنـدوان درهی سـند بعـد از ورود آریاییـان و اسـاطیرآریایی ایرانیان بعد از ورود آریاییان است. امروزه باور دارند که اساطیر نخستین کتابهای ریـگودا معرف اساطیر آریایی است. یعنی ایرانیان و آریاییان هند، پـیش از جـدایی خـدایان، اسـاطیر مشترکی داشتهاند که در کتاب های مقدم ریگ و دا آثاری از آن را میبینیم. در اساطیر ایـران و هند دو طبقه از خدایان وجود دارد. در هند اسورهها و دئوهها و در ایران اهوره و دیوها. اسوره هـا یا اهوره ها بیشتر با مسائل معنوی و دئوه ها یا دیوها بیشتر با مسائل دنیوی سروکار داشـتند، امـا پس از آمدن آریاییان به سند و نجد ایران، تغییری مشترک در دین هنـدوان آریـایی و آریاییـان ایران راه یافت. بدین معنی که ارباب انواع خوبی و خیر هندی مغضوب آریایی های ایرانی شـده و به عکس ارباب انواع بد، هندیان مقبول ایرانیان شد. به عبارتی دیگر، اهوره هـا یـا اسـوره هـا بـه دیوان هندی، و دئوه ها (دیوها) به الههها و خدایان هندی تبدیل شدند.

یکی از اشتراکات فرهنگی ایران و هند ایمان به یک انـرژی مؤنـث و پرسـتش الهگـان است. بنا به یافته ها در درهی سند، در آنجا آیین مـادر خـدا وسـیعاً وجـود داشـته و بسـیاری پیکرک های الهه ی مادر عمومیت این آیـین را مـی رسـاند. در ایـران نیـز در دوره ی عـیلام، پرستش الهگان که به عنوان مادر خدایان بودند، وجود داشته است.

از مشترکات دیگر این دو تمدن، ایران و هند سنت پرستش مهر است که بـه دوره هـای کهن بازمی گردد. در هند دوران ودایی نام او به صورت «میتـره» بـا مفهـوم پیمـان و دوسـتی ظاهر میشود که یکی از خدایان گروه فرمانرواست و با «وارونـا» جفـت جـاودانی را تشـکیل میدهند که از سوی مردم به یاری خوانده میشوند. در سنت هندی نیز همچون ایران، میترا گردونهای درخشان و اقامتگاهی زرین دارد. میترا در هند خدایی است کهن، ولی در سنت و آیین زرتشت و پیش از آن در ایران از مقامی والا برخوردار بود، و بعـداً در آیـین زرتشـت در مقامی پایینتر از اورمزد قرار میگیـرد و آفریـدهی او محسـوب مـیشـود تـا از آفـرینش او پاسداری کند. در ایران میترا معروفترین ایزد در میان ایزدان ایرانی است و هماننـد هنـد بـا مفهوم پیمان و دوستی ظاهر میشود. او انسان ها را به راست (اشه) هدایت میکند و آنهـا را از حمله در امان نگه میدارد.

بررسی تطبیقی بودا و مهر

الف) بودا

آیین بودیسم که در حدود پنج قرن پیش از میلاد در شمال هند پدید آمد، در واقـع واکنشـی در برابر تفکرات انحصار طلبانه برهمنان هندو بود. اگرچه در بودیسم، وجـود شـخص بـودا و شناخت زندگی او در برابر اصل معنوی بودا شدن، اهمیت چندانی ندارد، ولی در اصـول کلـی آیین بودیسم، به نحوی در مطالعه زندگی شخص بـودا روشـن مـی شـود. در مـورد وجـود و زندگی بودا به داستانها و افسانههای موجود در متون مقدس بودیسم ــ که البته دارای یک نوع وحدت نظر است ــ منحصر میشود. مطابق این روایت ها، بودا (بهمعنـای بیـدار شـده)، لقب گوتاما ساکیامونی، پسر حاکم قبیله «ساکیا» است که در حدود سال (560 ق.م) بـه دنیـا آمد، و نام او را «سیدارتا» نهادند. البته بعدها به نام ساکیامونی به معنی فرزانـه و شـیر قبیلـه سـاکیاها، و گـاهی بـه نـام قبیله اش «گوتمه» هم خوانده میشد. بودا با مشاهدهی آن علائم که پـیشگـویی شـده بـود برخورد کرد. برای یافتن راه رهایی و آسوده شدن از همـه دردهـا و رنـجهـا چنـد سـالی بـه ریاضت و تفکر پرداخت، و به این نتیجه رسید که، اگرچه سراسر جهان رنج است، امـا راهـی برای رهایی از آن وجود دارد. اندیشههای بودا، متکی بر نوعی جهانبینی است و از این حیث دارای فلسفهای خاص است، اما بیشتر آموزههای بودا جنبه عملی و اخلاقی دارد. کهنتـرین مجموعه کتاب های بودایی، «سه سبد» یا «تیپیتکه» خوانـده مـیشـود کـه بـه کـانون پـالی معروف است. «پیتکه» نام سبدی است از خیزران کـه کتـابهـا را هنگـام جابـهجـایی در آن مینهادند. زبان کتابها همان زبان حکایت و تمثیل است. که بیشتر کتـابهـا بـودایی ایـن چنین است. به منظور حفظ عین کلام بودا بود که حدوداً دویست سـال بـهصـورت حفظـی، سینه به سینه نقل میشد. بعدها صورت نوشتاری پیدا کرد، که شامل گفـتوگوهـایی میـان بودا و پیروانش و آموزه های او بود

سؤال و جوابهایی که راهبان مـیپرسـیدند و بـودا جـواب مـیداد و گـاهی بـهصـورت درس هایی که بودا به شاگردانش میداد و در بعضی مواقع حکم مواعظ که خطاب به کسانی یا مردمانی میگفت. شماری از درس گفتارهای متون مقدس بودایی متشکل از مباحثی است که میان خود راهبان صورت میگیرد. حفظ و نقل به موقع آموزهها و برای شکلهای تکـرار شونده که بهصورت فرمول یا شعر یا بهصورت آواز حفظ میکردند. زبان پالی بـه زبـان بـودا بسیار نزدیک بود، سانسکریت و پراکریت [بهمعنای جلا نیافته] عرضه میشد. که همگـی در زمره زبانهای هند شمالی بودند و از همهی این زبانها، زبان مقدس پالی است که در کلیت تامش به یک زبان هندی همچنان محفوظ مانده است.

پس از گذشت هزارسال آیین بودا به چین و دیگر نقاط برده شد و از خطر نابودی مصون ماند. متون پالی نحله ی مشایخ (تـراوادی هـای) سـریلانکا، تایلنـد، برمـه بـود و در حفـظ و گهداری از این نحله بسیار کوشش کردند. محققان غربی مرگ بودا را 483 ق.م و محققـان چینی 368 ق.م میدانند.

باورها؛ آیینهای مذهبی و نمادهای بودایی طی دوهزار و پانصد سال پس از پیدایش آن، بهتدریج از زادگاهش در هند به تبت و کشورهای آسیای جنوب شرقی و ژاپن رسـیده اسـت.

بر خلاف مذاهب اصلی دیگر، مذهب بودا معتقد به جباریت خداوند بـر سرنوشـت انسـانهـا نیست و بیشتر مسئولیت رستگاری را در اختیار پیروانش، چه افراد عـادی و چـه برگزیـدگان میداند. این برگزیدگان یعنی راهبان بودایی نقشی اساسی در جهان بودایی دارنـد. در هنـر و معماری آنها پیچیدهترین نمادگرایی آمیخته با بودا را میتوان یافت. در اینجا ذکر این مسـئله ضروری است که بودا در دورهی زایش و بالش تمدن هند بود، سلسلهی مائورایایی یک یا دو قرن بعد از مرگ بودا بنیانگذاری شد. درسـت همـان طورکـه سـقراط نیـز در قلـب دوره ای میزیست که دورهی زایش و بالش تمدن غرب در یونان بود. در این دوره هنر و معماری بـه دستور آشوکا گسترش یافت و... اما بهدلیل پذیرا بودن این دین روادار و سـازگار، نمـادگرایی آن نیز پیچیده و متنوع است.

بیشتر نمادها نشانگر خود بودا، زندگی و تمثالهایش است. اصول و تعـالیم او (دارمـا) و اجتماع بودایی ها (سانگا) است که به سه گـوهر معـروف اسـت. بـودا آدمـی عملگـرا بـود و مطالبش را اغلب به کمک مثالهای پیرامونش و بهطور ملموس بیان میکـرد و ایـن مقـدار زیادی از جهان او را برای ما باز مینمایاند. در اینجا با نوعی تفکر آشناییم که عام است و نـه خاص، انتزاعی است نه عینی، به استدلال گذاشته میشود و نـه ایـن کـه بـا فـرامین فـوق طبیعی تأیید شود؛ بلکه با تصویرپردازیهای معهود به تمثیل در آورده میشود، پرشـور و پـر احساس و حقایق دربارهی عواقب امور و ادارهی حیات آدمی.

بودا زندگی و تعالیماش را خلاصه شده در این تثلیث مـیدانسـت و ایـن سـه گـوهر دنیای بودایی را تشکیل میدهند. مثلاً تمثالهای بودا با توجه به وضعیت و حالت های آن، نشانگر بسیاری چیزهاست. مراقبه، آموزش، روشنبینی یا مرگ. حتی نحوهی قرارگیـری پاهای بودا دارای مفاهیم خاص خود است. دارما یا اصول و حکمت بودا، بر مبنای دیـدگاه بودا از چهار حقیقت برتر قرار دارد چرخ یا چرخه نماد دارما است. نمادهای دیگر بهعنـوان مثال طریقت تبلور آغاز راهی است که در آن تعالیم بودا باید به کـار گرفتـه شـوند. همـه فرقههای بودایی در اعتقاد به جوهر نظریات بودا، که به چهار حقیقت مطلق مشهور است، مشترک اند. (رامز، 1382)

بودا پس از دستیابی به روشنایی (اشراق) در زیر درخت بودهی به مراقبه اش ادامـه داد.  او حکمتی را بنا کرد که پس از او، به دیگران منتقل شود. این حکمت به نـام دارمـا معـروف شد. دارما یعنی قانون یا تعلیم . گفته میشود که این حکمـت پـس از مـرگ بـودا اولـین بـار توسط آناندا شاگرد محبوب بودا بازگو شده است و سپس راهنمایی اساسی برای کل بوداییان شد. هستهی این حکمت از چهار حقیقت برتر تشکیل شده است. هر چند تعالیم بودا خشـک و متعصبانه نبوده و همیشه با شرایط محیطی منطبق شـده اسـت، امـا نمادهـا و مظـاهر آن ویژگیهای خود را حفظ کردهاند نظیر چرخه و طریق (تصویر 1).

  1. همه چیز رنج است.
  2. ریشه ی رنج طلب و آرزوست.
  3. زیستن در نیروانا، پایان رنج است.
  4. طریقتی که بودا پیش پای ما میگذارد، به نیروانا میرسد.

این چهار حقیقت نکات اصلی حکمت بودا بودند. اولین حقیقت بـه طبیعـت ناخوشـایند و ناپایدار زندگی اشاره میکند. خودپرستی و فردیت دومین حقیقت اسـت؛ نفـس یـا خویشـتن دارای پنج جزء است: جسم، احساس، ادراک، اشکال ذهنی و خودآگاهی. نیروانا پایـان رنـج و رهایی از خودپرستی اسـت. و سـرانجام، طریقـت هشـت گانـهی برتـر اسـت: درک درسـت، اندیشهی درست، گفتار درست، کردار درسـت، معیشـت درسـت، تـلاش و کوشـش درسـت، اندیشمندی درست و مراقبهی درست.  بعد از مرگ بودا و در حالی که تنها راه انتقال آموزههای او، سنت شفاهی بود، در اثر تفاسیر مختلف گفتههای او، فرقههای گوناگون بودایی پدید آمد. حدود پانصد سال پس از مرگ بودا مدرسهی جدید بودایی، مهایانه به وجود آمد که بیشتر بر جنبـه هـای انتزاعی و معنوی قدرت بودا متمرکز بود در حالی که تراودا یـا طریقـت پیشـینیان، در جستوجوی الهاماتی از رویدادهای زندگی زمینی بودا بود. از ایـن رو تصـویر بـودا در هنر مهایانه، تصویر موجودی متعالی است، هنوز هم همهی چیزهای مربـوط بـه بـودا مورد احترام و پرستش اند.

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


دانلود با لینک مستقیم