این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 175 صفحه می باشد.
مقدمه. ۱
چکیده. ۲
عدالت چیست؟. ۷
حسن و قبح عقلی.. ۸
سرچشمه « ظلم » یکی از امور زیر است.. ۹
دعوت به عدل و داد. ۱۰
فلسفه آفات و شرور. ۱۰
قضاوت نسبی و معلومات محدود. ۱۱
حوادث ناخوشایند و هشدارها ۱۲
فلسفه حوادث ناخوشایند زندگی.. ۱۳
پرورش انسان در آغوش مشکلات.. ۱۳
مشکلات سبب بازگشت به سوی خدا ۱۴
مشکلات و فراز و نشیبها به زندگی روح می دهد. ۱۵
چرا جهان طبیعت اینقدر زیباست؟. ۱۵
یک دلیل روشن آن عدم یکنواختی است. ۱۵
مشکلات خود ساخته: ۱۶
مساله جبر و اختیار. ۱۷
سرچشمه اعتقاد به جبر. ۱۷
نکته اصلی اشتباه جبریها ۱۸
عوامل اجتماعی و سیاسی مکتب جبر. ۱۹
عوامل سیاسی.. ۱۹
عوامل روانی.. ۱۹
عوامل اجتماعی.. ۱۹
روشنترین دلیل برای آزادی اراده و اختیار. ۲۰
وجدان عمومی انسانها جبر را نفی می کند. ۲۰
تضاد منطق « جبر » با منطق « مذهب ». ۲۱
« امر بین الامرین » چیست؟. ۲۲
تفویض در برابر جبر. ۲۲
مکتب واسطه. ۲۲
قرآن و مساله جبر و اختیار. ۲۳
هدایت و ضلالت به دست خدا است . ۲۴
اقسام هدایت و ضلالت.. ۲۴
یک سئوال مهم. ۲۵
علم ازلی علت عصیان کردن! ۲۶
عدل خداوند و مساله « خلود ». ۲۶
گروهی از طریق شفاعت- گروهی از طریق عفو. ۲۸
نگاهی به معنای لغوی عدل. ۳۰
مفهوم اصطلاحی عدل. ۳۱
جایگاه عدل در بیان علوی.. ۳۲
مفهوم عدالت اجتماعی.. ۳۳
برابرى و مساوات.. ۳۳
قانونمندى.. ۳۴
فرق میان « عدالت » و « مساوات ». ۳۴
چرا از میان همه صفات عدل برگزیده شده است؟. ۳۴
گونه شناسی مفاهیم عدالت اجتماعی: ۳۶
مفهوم سلبی(منفی) یا ایجابی(اثباتی) عدالت: ۳۶
مفهوم عدالت می تواند محافظه کارانه یا اصلاح طلبانه باشد. ۳۶
مفهوم اقلی یا اکثری عدالت. ۳۶
مفهوم عدالت گاه سیاسی و گاه اجتماعی است. ۳۶
مبانی معرفت شناسی عدالت.. ۳۶
تعریف عدالت.. ۳۷
آیا عدالتخواهى فطرى است؟. ۳۸
نظر نیچه و ماکیاول. ۳۹
نظر برتراند راسل.. ۳۹
نقد این نظریه. ۴۰
نظر مارکسیسم. ۴۰
نظر اسلام. ۴۱
عدالت اجتماعِی در حکومت علوِی.. ۴۳
اوضاع سیاسى و اجتماعى و ادارى.. ۴۳
عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی.. ۴۹
انقلاب آزادی استقلال. ۴۹
فریاد یا محمدا ۵۳
علِی و عدالت ۵۶
علی ( ع ) ، عدالت و بیت المال ۵۹
·سهم مساوى على علیه السّلام و بندهاش ۵۹
·خاموش کردن چراغ بیت المال ۶۰
·درد دل على علیه السّلام با مالک اشتر ۶۰
·توبیخ خزانهدار بیتالمال ۶۱
على علیه السّلام و مرد یهودى ۶۲
·على علیه السّلام و مرد سارق ۶۲
·سفارش على علیه السّلام در مورد ابن ملجم ۶۳
·آخرین سخن ۶۳
·حضرت علِی (ع) و عدالت در تقسیم بیت المال ۶۴
·نمونههایى از عدالت آن حضرت در تقسیم بیتالمال ۶۶
امام علی ( علیه السلام ) و عدالت اجتماعی ۶۹
حکومت و عدالت علِی.. ۷۳
ارزش و اعتبار عدالت از نظر نهج البلاغه. ۷۴
آِیا عدالت شرِیفتر و بالاتر است ِیا بخشندگِی؟. ۷۵
عدالت نباِید فداِی مصلحت بشود. ۷۷
اعتراف به حقوق مردم. ۷۸
منطق نهج البلاغه در باره عدالت.. ۸۰
حکمران امانتدار است نه مالک… ۸۱
ارزش عدالت از نظر امام علِی.. ۸۴
امام خمینی و دفاع از حقوق طبقات محروم جامعه. ۸۷
وصیت نامه امام خمینی.. ۸۷
مردان شجاع و زنان زینب گونه. ۹۰
پرهیز از شعارگرایی در دفاع از حقوق طبقات محروم جامعه ۹۰
وجود کارگزاران برخاسته از طبقات محروم جامعه ۹۱
توان ایجاد عدالت اجتماعی در سطح سیاست خارجی و روابط بین المللی ۹۱
حفظ نظام جمهوری اسلامی در مقابل آسیب های داخلی و تهدیدات خارجی ۹۲
پیام ویژه ۹۳
عدالت اجتماعی رمز بقا انقلاب اسلامی ۹۵
عدالت اجتماعی اصلی ترین ویژگی جمهوری اسلامی ۹۵
عدالت اجتماعی خط تمایز بین اسلام ناب و اسلام آمریکایی ۹۶
نجات مسلمین (سید جمال الدین). ۱۰۱
ایده نجات اسلام (مذهب). ۱۰۲
متدولوژی نجات اسلام برای مسلمین.. ۱۰۳
عزت و اقتدار مسلمین از طریق اجرای شریعت.. ۱۰۴
شعار نجات اسلام از شرآباد کردن دنیای مسلمین.. ۱۰۵
شعار نجات مسلمین و اسلام. ۱۰۷
جهانی سازی و عدالت.. ۱۰۸
احمدی نژاد، عدالت.. ۱۲۰
عدالت و جنجالهای سیاسی.. ۱۲۱
انر ژ ی هسته ای.. ۱۲۱
فرانسه و روسیه: ایران دست نگه دارد. ۱۲۳
روسیه: بحث تحریم انگیزه سیاسى دارد. ۱۲۳
توسعه عدالت در دولت احمدی نژاد. ۱۲۷
محرومیت دختران از آموزش… ۱۲۸
·چرا ما به بسیج ایدزی نیازمندیم که به صورت خاص بر روی کودکان متمرکز است؟. ۱۳۱
چگونه کودکان و افراد جوان تحت تاثیر اچ آی وی / ایدز قرار میگیرند؟. ۱۳۲
آموزش عدالت پیشرفت ۱۳۳
هزینه های آموزش ، عدالت ، پیشرفت کشور. ۱۳۵
روشهای مختلف استفاده از بهداشت عمومی.. ۱۳۷
از طریق مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها : ۱۳۷
از طریق بیمه : ۱۳۷
از طریق طب خصوصی : ۱۳۷
عوامل تحقق عدالت.. ۱۴۲
موانع اجرای عدالت.. ۱۴۳
الف: تبعیض… ۱۴۴
ب: سودجویی.. ۱۴۵
ج: امتیاز طلبی.. ۱۴۶
د: ضعف نفس: ۱۴۷
گسترده عدالت در حکومت دینی.. ۱۴۸
سرآغاز بی عدالتی ها در تاریخ سیاسی اسلام. ۱۴۸
جلوه های عدالت در سیره علوی.. ۱۴۹
ستیز با عدالت گریزان.. ۱۵۰
عدالت علوی در سیاست و اقتصاد. ۱۵۱
برقراری عدالت جاودان ۱۵۶
مساله عمر حضرت حجت ۱۵۷
مشخصات دوره حضرت مهدى علیه السلام ۱۵۹
عدالت و مهدویت در قرآن و احادیث نبوى ۱۶۲
على علیه السلام و مهدویت ۱۶۳
ماهیت قیام مهدى علیه السلام ۱۶۴
مهدویت فلسفه بزرگ جهانى و عدالت ۱۶۶
منــــابــع. ۱۶۸
۱- قرآن مجید
۲- الغارات ، ص ۲۹ ، نشر دارالاضواء
۳-آزادی فرد و قدرت دولت ، ص ۷۸ ، تألیف دکتر محمود صناعی .
۴-امام علی ( ع ) ، صدای عدالت انسانیت ، تألیف هادی خسروشاهی ، انتشارات فراهانی .
۵-اصول کافی ، ج اول ، ص ۱۳۱
۶-بحارالانوار ،ج ۱۷ ، ص ۴۷ ، ج ۴۰ ، ص ۳۲۷
۷-ترجمه تفسیر المیزان ، ج ۲۴ ، علامه طباطبائی
۸-تاریخ ابن عساکر قسم امام علی ( ع ) ، ج ۳ ص ۳۳۸ ، سال ۱۳۵۸
۹-تاریخ طبری ج۲ ص ۵۷۸ ، چاپ دارالکتاب العلمیه بیروت
۱۰-تحقق عدالت اجتماعی ( چالشها ، چاله ها ، چاره ها ) ، تالیف سید محمدرضا علوی ، انتشارات آینه آثار
۱۱-توحید عدل عدالت اجتماعی ، تألیف محسن قرائتی ، انتشارات صبا
۱۲-جامعه توحیدی اسلام و عدالت اجتماعی ، تألیف علی محمد حیدری نراقی و مصطفی سباعی ، انتشارات حکمت
۱۳-راهنمای انسانیت ، ص ۴۴۹ ، تألیف مصطفی فرید تنکابنی ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی سال نشر ۱۳۷۴
۱۴-زنگ عدالت ، تألیف فاطمه توفیقی ، انتشارات بوستان کتاب قم
۱۵-سیری در نهج البلاغه ، استاد شهید مرتضی مطهری
۱۶-سفینه ، جلد ۲ ، ص ۶۵۹
۱۷-سیمای عدالت در قرآن و حدیث ، تألیف رمضان فؤادیان دامغانی ، لوح محفوظ
۱۸-شرح ابن ابی الحدید ، ج ۱ ص ۲۰۰
۱۹-شرح نهج البلاغه ، ج ۲ ص ۱۳
۲۰-طلوع عدالت ، تألیف سید محمد حکیمی ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۲۱-غررالحکم ، جلد ۱ ، فصل اول ص۱۲۰
۲۲-عدالت اجتماعی در اسلام ، تألیف سید قطب ، ترجمه سیدهادی خسروشاهی و محمدعلی گرامی
۲۳-عدل الهی ، تألیف مرتضی مطهری
۲۴-عدالت اجتماعی “بخش اقتصاد” تألیف اکبر هاشمی رفسنجانی ، نشر الامام المنتظر
۲۵-عدالت در اندیشه های سیاسی اسلام ، تألیف بهرام اخوان کاظمی ، نشر بوستان کتاب قلم
۲۶-عدالت اجتماعی در اسلام ، تألیف جمال الدین موسوی اصفهانی ، نشر دانش و اندیشه معاصر
۲۷-عدل از منظر نهج البلاغه ، تألیف اصغر ثنائی ، محل نشر قلم
۲۸-عدل الهی از دیدگاه امام خمینی ، محل نشر تهران ، ناشر مؤسسه نشر اثار امام خمینی .
۲۹-عدل در جهان بینی توحیدی ، تألیف محمد محمدی ری شهری ، محل نشر قم ، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی
۳۰-عدل گستر جهان ، حضرت مهدی ( عج ) ، تألیف سید محمدعلی کاظمینی بروجردی ، ناشر حروفیه
۳۱-قرارداد اجتماعی ، ص ۳۷
۳۲-کتاب الحدیث ، دفتر فرهنگ و نشر اسلامی
۳۳-کشف الغمه ، جلد اول ، ص۱۷۶
۳۴-مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری ، جلد ۱۸ ، ص ۱۵۱
۳۵-مبانی نظری عدالت اجتماعی ، تألیف مدیریت بهره وری بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی ، انتشارات بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی
۳۶-نهج البلاغه
۳۷-نشان دادن وحدت در اجرای عدالت
عدالت دارای دو معنی متفاوت است:
۱- معنی وسیع این کلمه همانطور که گفتیم « قرار گرفتن هر چیز در جای خویش » است و به تعبیر دیگر موزون بودن و متعادل بودن.
این معنی از عدالت در تمام آفرینش در منظومه ها در درون اتم، در ساختمان وجود انسان، و همه گیاهان و جانداران حکمفرماست.
این همان است که در حدیث معروف پیامبر (ص) آمده که فرموده: بالعدل قامت السموات و الارض:
« به وسیله عدالت آسمانها و زمین بر پاست. »
فی المثل اگر قوای « جاذبه » و « دافعه » کره زمین، تعادل خود را از دست دهد، و یکی از این دو بر دیگری چیره شود یا زمین به سوی خورشید جذب می شود و آتش می گیرد و نابود م گردد و یا از مدار خود خارج شده و در فضای بیکران سرگردان و نابود می شود.
این معنی از عدالت همانست که شاعر در اشعار معروفش گفته است:
عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش
ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش!
عدل چه بود؟ آب ده اشجار را
ظلم چه بود؟ آب دادن خار را!
بدیهی است اگر آب را به پای بوته گل درخت میوه بریزند در جای خود مصرف شده، و این عین عدالت است و اگر به پای علفهای هرزه بی مصرف و خار بریزند در غیر مورد مصر ف شده، و این عین ظلم است.
۲- معنی دیگر عدالت « مراعات حقوق افراد » است، و نقطه مقابل آن « ظلم » یعنی حق دیگری را گرفتن و به خود اختصاص دادن یا حق کسی را گرفتن و به دیگری دادن یا تبعیض قائل شدن، به این ترتیب که به بعضی حقوقشان را بدهند و به بعضی ندهند.
روشن است معنی دوم « خاص » و معنی اول معنی « عام » است.
قابل توجه اینکه هر دو معنی « عدل » در مورد خداوند صادق است هر چند در این مباحث بیشتر معنی دوم منظور است.
معنی عدالت خداوند این است که نه حق کسی را از بین می برد، و نه حق کسی را به دیگری می دهد. و نه در میان افراد تبعیض قائل می شود او به تمام معنی عادل است و دلائل عدالت او را در بحث آینده خواهیم دانست.
« ظلم » خواه به گرفتن حق کسی باشد، یا دادن حق کسی به دیگری، و یا اجحاف و تبعیض در مورد ذات پاک خدا راه ندارد.
او هرگز نیکوکار را مجازات نمی کند، بدکار را تشویق نمی نماید، کسی را به گناه دیگری مواخذه
نمی کند و تر و خشک را هرگز با هم نمی سوزاند.
حتی اگر در یک جامعه بزرگ همه خطاکار باشند جز یک نفر، خدا حساب آن یک نفر را از دیگران جدا می کند و او را در مجازانت در کنار گناهکاران قرار نمی دهد.
و این که جمعیت « اشاعره » گفته اند اگر خدا همه پیامبران را به دوزخ بفرستد و همه بدکاران و جانیان را به بهشت، ظلم نیست، سخن گزاف و زشت و شرم آور و بی پایه ای است و عقل هرکس آلوده به خرافات و تعصب نباشد به زشتی این سخن گواهی می دهد.
· فرق میان مساوات و عدالت
نکته مهم دیگری که اشاره به آن در این بحث لازم است این است که گاهی « عدالت » با « مساوات » اشتباه می شود و گمان می رود معنی عدالت آنست که رعایت مساوات شود، در حالی که چنین نیست.
در عدالت هرگز مساوات شرط نیست بلکه استحقاق و اولویت ها باید در نظر گرفته شود.
فی المثل عدالت در میان شاگردان یک کلاس این نیست که به همه آنها نمره مساوی دهند و عدالت در میان دو کارگر این نیست که هر دو مزد مساوی دریافت دارند، بلکه عدالت به این است که هر شاگردی به اندازه معلومات و لیاقتش، و هر کارگری به اندازه کار و فعالیتش « نمره » یا « مرد » دریافت دارد.
در عالم طبیعت نیز عدالت، به معنی وسیع همین است، اگر قلب یک بالن ( نهنگ عظیم دریایی ) که حدود یک تن وزن دارد! با قلب یک گنجشک که شاید یک گرم بیشتر نباشد مساوی بود عدالت نبود، و اگر ریشه یک درخت تنومند بسیار بلند با ریشه یک نهال بسیار کوچک مساوی باشد عدالت نیست و عین ظلم است.
عدالت آن است که هر موجودی به میزان حق و استعداد و لیاقت خود سهمی دریافت دارد.
قبلاً دانستن این مساله لازم به نظر می رسد که عقل ما « خوبی » و « بدی » اشیاء را تا حدود قابل توجهی درک می کند ( این همان چیزی است که دانشمندان از آن به عنوان حسن و قبح عقلی یاد می کنند ).
مثلاً می دانیم عدالت و احسان خوبست، و ظلم و بخل بد است، حتی قبل از اینکه دین و مذهب از این امور سخن گوید برای ما روشن بوده است. هرچند مسائل دیگری وجود دارد که علم ما برای درک آن کافی نیست و باید از رهنمود رهبران الهی و پیامبران استفاده کند.
بنابراین اگر گروهی از مسلمین به نام « اشاعره » منکر « حسن و قبح عقلی » شده اند، و راه شناخت خوبی و بدی را، حتی در مثل عدالت و ظلم و مانند آنها فقط شرع و مذهب دانسته اند اشتباه محض است.
چه اینکه اگر عقل ما قادر به درک خوبی و بدی نباشد از کجا بدانیم خداوند معجزه را در اختیار فرد دروغگویی نمی گذارد؟، اما هنگامی که می گوییم دروغ گفتن زشت و قبیح است و محال است از خداوند سر زند می دانیم که وعده های خداوند همه حق است و گفته های او همه صدق است، هرگز دروغگو را تقویت نمی کند و هرگز معجزه را در اختیار شخص کاذب قرار نمی دهد.
این جاست که می توان به آنجه در شرع و مذهب وارد شده اعتماد کرد. بنابراین نتیجه
می گیریم که اعتقاد به حسن و قبح عقلی اساس دین و مذهب است ( دقت کنید )
اکنون به دلایل عدالت خدا باز می گردیم؛ برای پی بردن به این حقیقت باید بدانیم:
۱- جهل- گاهی آدم ظالم به راستی نمی داند چه می کند، نمی داند حق کسی را پایمال می سازد و از کار خود بی خبر است.
۲- نیاز – گاه نیاز به چیزهایی که در دست دیگران است انسان را وسوسه می کند که دست به این عمل شیطانی بزند، در حالی که اگر بی نیاز بود در این گونه موارد دلیلی بر ظلم نداشت.
۳- عجز و ناتوانی – گاه انسان مایل نیست در ادای حق دیگری کوتاهی کند اما قدرت و توانایی این کار را نداردف و ناخواسته مرتکب « ظلم : می شود.
۴- خودخواهی و کینه توزی و انتقامجویی – گاه هیچ یک از عوامل فوق در کار نیست، اما « خودخواهی » سبب می شود که انسان به حقوق دیگران تجاوز کند، و یا « حس انتقامجویی » و « کینه توزی » او را وادار به ظلم و ستم می کند، و یا روح « انحصار طلبی » سبب تعدی به دیگران می شود …. و مانند اینها.
اما با توجه به اینکه هیچ یک از این صفات زشت و این نارساییها و کمبودها در وجود مقدس خداوند راه ندارد زیرا او به همه چیز عالم و از همه بی نیاز، و بر هر چیز قادر و نسبت به همگان مهربان است معنی ندارد مرتکب ظلمی شود.
او وجودی است بی انتها و کمال او نامحدود است از چنین وجودی جز خیر و عدالت، جز رافت و رحمت سرچشمه نمی گیرد.
و اگر بدکاران را کیفر می دهد در حقیقت نتیجه اعمال آنهاست، که به دست آنها می رسد همانند کسی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا نوشیدن مشروبات الکلی به انواع بیماریهای کشنده مبتلا می گردد. قرآن مجید می گوید:هل تجزون الا ما کنتم تعملون « آیا جزای شما چیزی جز اعمال شما هست »؟! ( سوره نمل، آیه ۹۰ )
· قرآن و عدالت پروردگار
قابل توجه این که در آیات قرآن مجید روی این مساله بسیار تاکید شده است، در یک جا می فرماید: ان الله لا یظلم الناس شیئاً و لکن الناس انفسهم یظلمون؛ خداوند به هیچ کس ستم نمی کند این مردم هستند که به خودشان ظلم و ستم روا می دارند. ( سوره یونس، آیه ۴۴)
در جای دیگر می فرماید: ان الله لا یظلم مثقال ذره … خداوند حتی به اندازه سنگینی ذره کوچکی ظلم و ستم بر هیچ کس روا نمی دارد. ( سوره نساء، آیه ۴۰)
و در مورد حساب و جزای رستاخیز می گوید: ونضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئاً؛
ما ترازوهای عدالت را در روز قیامت بر پا می کنیم و به هیچ کس کمترین ظلم و ستمی نخواهد شد. (سوره انبیاء، آیه ۴۷ )
باید توجه داشت منظور از « میزان » در اینجا وسیله سنجش نیک و بد است نه ترازوئی همچون ترازوهای این جهان )
گفتیم صفات انسان باید پرتوی از صفات خدا باشد و در جامعه انسانی صفات الهی پرتو افکن گردد، روی این اصل به همان مقدار که قرآن روی عدالت پروردگار تکیه کرده است به عدل و داد در جامعه انسانی و در فرد فرد انسانها اهمیت می دهد ، قرآن مجید کراراً ظلم را مایه تباهی و نابودی جامعه ها معرفی می کند و سرنوشت ظالمان را دردناکترین سرنوشت می شمرد.
قرآن ضمن بیان سرگذشت اقوام پیشین بارها این حقیقت را خاطر نشان کرده که ببینید بر اثر ظلم و فساد چگونه گرفتار عذاب الهی شدند و نابود گشتند، بترسید از این که شما هم بر اثر ظلم به چنین سرنوشتی گرفتار شوید.
قرآن با صراحت و به عنوان یک اصل اساسی می گوید: ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی؛ خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خویشاوندان دستور می دهد و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می کند. ( سوره نحل، آیه ۹۰ )
جالب توجه این که همانگونه که ظلم کردن کار زشت و قبیحی است پذیرش ظلم و زیر بار ستم رفتن نیز از نظر اسلام و قرآن غلط است، چنانکه در سوره بقره آیه ۲۷۹ می خوانیم: لا تظلمون و لا تظلمون؛ نه ظلم کنید و نه زیر با ظلم بروید.
اصولاً تسلیم در برابر بیدادگران موجب تشویق ظلم و توسعه ستم و اعانت ظالم است.
از قدیم ترین ایام تا امروز گروهی از ناآگاهان بر عدالت خدا خرده گرفته اند، و مسائلی را مطرح نموده اند که به اعتقاد آنها با عدالت خدا سازگار نیست، و حتی گاه آنها را نه تنها دلیل بر نفی عدالت که دلیلی بر انکار وجود خدا پنداشته اند!
از جمله، وجود حوادث ناگوار مانند توفانها و زلزله ها و مصائب دیگر که همگانی است. و همچنین تفاوتهایی که در میان انسانها دیده می شود.
و نیز شرور و آفتهایی که دامن انسان یا نباتات و موجودات دیگر را می گیرد.
این بحث گاهی در ضمن بحثهای مربوط به خداشناسی در برابر مادیین مطرح می شود و گاه در بحث عدل پروردگار و ما آن را در این بحث مطرح می کنیم.
برای اینکه بدانیم تا چه اندازه در تحلیل دقیق این پندارها نادرست است، باید بحث مشروحی در این زمینه داشته باشیم و امور زیر را دقیقاً بررسی کنیم.
معمولاً همه ما در قضاوتهای خود و تشخیص مصداقها روی رابطه ای که اشیاء با ما دارند تکیه می کنیم. مثلاً می گوییم فلان چیز دور یا نزدیک است یعنی نسبت به ما.
یا فلان کس قوی و یا ضعیف است یعنی با مقایسه به وضع روحی یا جسمی ما، او دارای چنین حالتی است. در مسائل مربوط به خیر و شر و آفت و بلا نیز داوری مردم غالباً همین گونه است.
مثلاً اگر بارانی در سطح منطقه ببارد، ما کار نداریم که تاثیر این باران در مجموع چگونه بوده است، ما تنها به محیط زندگی و خانه و مزرعه خودمان و یا حداکثر شهرمان نگاه می کنیم، اگر اثر مثبتی داشته می گوییم نعمت الهی بود و اگر منفی بود نام « بلا » بر آن می گذاریم.
هنگامی که ساختمان فرسوده را برای نوسازی ویران می کنند و ما به عنوان یک راهگذر تنها از گرد و غبار آن سهمی داریم می گوئیم چه حادثه شری است، هرچند در آینده در آنجا بیمارستانی ساخته شود که افراد دیگری از آن استفاده کنند، و هر چند در مثال باران در مجموع منطقه اثرات مثبتی پیدا شده باشد.
در قضاوت سطحی و عادی نیش مار را آفت و شر می شمریم، بی خبر از اینکه همین نیش و زهر یک وسیله موثر دفاعی برای این حیوان است و غافل از اینکه گاهی از همین زهر داروهای حیات بخش می سازند که جان هزاران انسان را نجات می دهد.
بنابراین اگر ما بخواهیم گرفتار اشتباه نشویم باید به معلومات محدود خود نگاه نکنیم، و در قضاوتها تنها روی روابط اشیا با خودمان ننگریم بلکه تمام جوانب را در نظر بگیریم و قضاوت همه جانبه کنیم.
اصولاً حوادث جهان مانند حلقه های زنجیر بهم پیوسته است؛ توفانی که امروز در شهر ما می وزد و باران سیل آسائی که فرو می ریزد یک حلقه از این سلسله طولانی است که با حوادث نقاط دیگر کاملاً بهم مربوط است، و همچنین با حوادثی که در « گذشته » روی داده یا در « آینده » روی می دهد ارتباط دارد.
نتیجه اینکه انگشت روی یک قسمت کوچک گذاردن و درباره آن قضاوت قطعی کردن از منطق و عقل دور است.
آنچه قابل انکار است آفرینش « شر مطلق » است اما اگر چیزی از جهاتی خیر و از یک جهت شر است و خیر آن غلبه دارد بی مانع است، یک عمل جراحی از جهاتی ناراحت کننده و از جهات بیشتری مفید است بنابراین خیر نسبی است.
باز برای توضیح بیشتر به مثال زلزله دقت می کنیم: درست است که در یک نقطه ویرانی هایی به بار می آورد اما ارتباط زنجیره ای آن را با مسائل دیگر در نظر بگیریم چه بسا قضاوت ما عوض شود.
آیا زلزله مربوط به حرارت و بخارات درون زمین است یا مربوط به جاذبه ماه که پوسته خشک و جامد زمین را به سوی خود می کشد و گاه می شکند، و یا مربوط به هر دو است؟ دانشمندان نظرات گوناگونی اظهار کرده اند.
ولی هر کدام از اینها باشد باید آثار دیگر آن را در نظر گرفت. یعنی باید بدانیم که حرارت درون زمین چه اثری در ایجاد منابع نفتی که مهمترین ماده انرژی زا در عصر ماست و همچنین تولید ذغال سنگ و مانند اینها می گذارد؟! بنابراین خیر نسبی است.
و نیز جزر و مد حاصل از جاذبه ماه در دریاها چقدر برای زنده نگاهداشتن آب دریاها، و موجودات آن و گاه آبیاری سواحل خشک در آنجا که آبهای شیرین به دریا می ریزد تاثیر دارد، آن نیز خیر نسبی است.
اینجاست که می فهمیم قضاوتهای نستبی و معلومات محدود ماست که این امور را به صورت نقاط تاریک در صحنه آفرینش جلوه گر ساخته است، و هر قدر در ارتباط و پیوند حوادث و پدیده ها بیشتر بیاندیشیم به اهمیت آن مطلب آشناتر می شویم.
قرآن مجید به ما می گوید:«بهره شما از علم و دانش اندک، است» و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا (سوره اسراء،آیه۸۵ )
و با این علم و دانش اندک نباید در قضاوت عجله کرد.
همه ما افرادی را دیده ایم که وقتی غرق نعمتی می شوند گرفتار « غرور و خودبینی » می گردند، و در این حالت بسیاری از مسائل مهم انسانی و وظائف خود را به دست فراموشی می سپارند.
و نیز همه ما دیده ایم که در هنگام آرام بودن اقیانوس زندگی و راحتی و آسایش کامل چگونه یک حالت « خواب زدگی و غلفت » به انسان دست می دهد که اگر این حالت ادامه یابد منجر به بدبختی انسان می گردد.
بدون شک قسمتی از حوادث ناخوشایند زندگی برای پایان دادن به آن حالت غرور، و از بین بردن این غلفت و خواب زدگی است.
حتماً شنیده اید که رانندگان با تجربه از راههای صاف و هموار که خالی از هرگونه پیچ و خم و فراز و نشیب و گردنه هاست شکایت دارند. و این جاده ها را خطرناک توصیف می کنند، چرا که یکنواختی این جاده ها سبب می شود راننده در یک حال خواب زدگی فرو رود، و درست در اینجاست که خطر به سراغ او می آید.
حتی دیده شده در بعضی از کشورها در اینگونه جاده ها فراز و نشیب ها و دست اندازهای مصنوعی ایجاد می کنند تا جلو اینگونه خطرات را بگیرند.
مسیر زندگانی انسان نیز عیناً به همین گونه است. اگر زندگی فراز و نشیب و دست اندازی نداشته باشد و اگر گهگاه حوادث نامطلوبی پیش نیاید، آن حالت غفلت و بیخبری از خدا و از سرنوشت و از وظائفی که انسان بر عهده دارد حتمی است.
هرگز نمی گوییم انسان باید با دست خود حوادث ناخوشایند بیافریند و به استقبال ناراحتی ها برود، چرا که همیشه این امور در زندگی انسان بوده و هست، بلکه می گوئیم باید توجه داشته باشد که فلسفه قسمتی از این حوادث این است که جلو غرور و غفلت را که دشمن سعادت اوست بگیرد، تکرار می کنیم این فلسفه قسمتی از این حوادث ناخوشایند است مه همه آ«ها، چرا که بخش های دیگری وجود دارد که به خواست خدا بعداً از آن سخن خواهیم گفت.
کتاب بزرگ آسمانی ما قرآن مجید در این زمینه چنین می گوید: فاخذناهم بالبأساء و الضراء لعلم یتضرعون؛ ما آنها را به حوادث سخت و دردناک و رنجها گرفتار ساختیم تا به درگاه خدا روی آورند. ( سوره انعام، آیه ۴۳ ).
گفتیم گروهی از خرده گیران، مساله حوادث ناگوار و بروز آفتها و مشکلات، و ناکامیهایی را که در زندگی دامنگیر انسان می شود بهانه ای برای انکار عدالت پروردگار و گاهی انکار اصل وجود خدا گرفته اند! در بحث گذشته به تحلیل و بررسی قسمتی از این حو.ادث پرداختیم و دو فلسفه آن را بازگو کردیم:
اکنون به ادامه این بحث توجه کنید.
باز تکرار می کنیم ما نباید با دست خود برای خودمان مشکل و حادثه بیافرینیم، اما با این حال بسیار می شود که حوادث سخت و ناگوار اراده ما را قوی و قدرت ما را افزایش می دهد، درست همانند فولادی را که به کوره های داغ می برند و آبدیده و مقاوم می شود ما هم در کوره این حوادث آبدیده و پر مقاومت می شویم.
جنگ چیز بدی است ولی گاهی یک جنگ سخت و طولانی استعداد یک ملت را شکوفا می کند، پراکندگی را مبدل به وحدت و عقب ماندگیها ر به سرعت جبران می نماید.
یکی از تاریخ نویسان معروف غرب می گوید: « هر تمدن درخشانی در طول تاریخ در نقطه ای از جهان ظهور کرده به دنبال این بوده است که یک کشور مورد هجوم یک قدرت بزرگ خارجی قرار گرفته و نیروهای خفته آنها را بیدار و بسیج کرده است »!
البته واکنش همه افراد و همه جامعه ها در برابر حوادث تلخ زندگی یکسان نیست. گروهی گرفتار یأس و ضعف و بدبینی می شوند و نتیجه منفی می گیرند، اما افرادی که زمینه های مساعد دارند در برابر این حوادث تحریک و تهییج شده به حرکت در می آیند و می جوشند و می خروشند، و نقطه های ضعف خود را به سرعت اصلاح می کنند.
منتها چون در اینگونه موارد بسیاری از مردم قضاوت سطحی می کنند تنها تلخی ها و سختی ها را
می بینند و اما آثار مثبت و سازنده را نادیده می گیرند.
ادعا نمی کنیم همه حوادث تلخ زندگی در انسان چنین اثری دارد ولی حداقل قسمتی از آنها چنین است.
شما اگر زندگی نوابغ جهان را مطالعه کنید می بینید تقریباً همه آنها در میان مشکلات و ناراحتیها بزرگ شدند، کمتر می توان افراد ناز پرورده ای را پیدا کرد که در زندگی نبوغی از خود نشان داده باشند و به مقام والائی برسند، فرماندهان بزرگ نظامی آنها هستند که میدانهای نبرد سخت و طولانی دیده اند، مغزهای متفکر اقتصادی آنها هستند که در بازارهای بحران زده اقتصادی گرفتار شده اند.
سیاستمداران قوی و بزرگ آنها هستند که با مشکلات سخت سیاسی دست به گریبان بوده اند.
کوتاه سخن این که: مشکلات و رنجها انسان را در آغوش خود پرورش می دهد.
در قرآن مجید چنین می خوانیم: فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه حیرا کثیرا؛ ای بسا چیزی را ناخوشایند بشمرید اما خداوند در آن خیر فراوان قرار دهد ( سوره نساء، آیه ۱۹ ).
در بحثهای گذشته خوانده ایم که جزء جزء وجود ما هدفی دارد، چشم برای هدفی است، گوش برای هدفی دیگر، قلب و مغز و اعصاب هرکدام برای هدفی آفریده شده اند، وقتی خطوط سر انگشتان ما هم فلسفه ای دارد.
بنابراین چگونه ممکن است کل وجود ما بی هدف و فاقد فلسفه باشد.
و نیز در بحثهای سابق خواندیم که این هدف چیزی جز تکامل یافتن انسان در تمام زمینه ها نخواهد بود.
مسلماً برای رسیدن به این تکامل احتیاج به برنامه های آموزشی و پرورشی عمیقی است که سراسر وجود انسان را فرا گیرد، و به همین جهت خداوند علاوه بر فطرت پاک توحیدی که به انسان داده، پیامبران بزرگی را با کتابهای آسمانی فرستاده تا رهبری این انسان را در این مسیر بر عهده گیرند.
ضمناً برای تکمیل این هدف باید گاه به گاه عکس العمل گناهان و خطاهای او را به او نشان دهد و بر اثر تخلف از فرمان خدا با ناراحتیهایی در زندگی روبرو شود تا به عواقب زشت و شوم اعمال خویش آشنا گردد و رو به سوی خدا آورد. و در اینجاست که قسمتی از بلاها و حوادث ناگوار در واقع رحمت و نعمت الهی است.
همانگونه که قرآن کریم خاطر نشان می کند: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا العلهم یرجعون؛ فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد خدا
می خواهد نتیجه قسمتی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید بیدار شوند و به سوی او بازگردند ( سوره روم، آیه ۴۱ ).
با توجه به آنچه در بالا گفتیم حوادث دردناک را مصداق « شر » دانستن و از آنها به « بلا » تعبیر کردن، و آن را بر خلاف عدالت الهی شمردن بسیار دور از منطق و دلیل و عقل است، چرا که هر قدر در این مساله باریکتر می شویم به فلسفه های بیشتری دست می یابیم.
از آنجا که مشکل آفات و شرور و حوادث ناگوار و ناخوشایند برای بسیاری از مطالعه کنندگان بحث های خداشناسی و توحیدی مشکل قابل ملاحظه ای است، باز هم ناچاریم بحث و تحلیل دیگری روی این مساله داشته باشیم و فلسفه هایی را که درباره شرور و آفات گفتیم ادامه دهیم.
شاید درک این مساله برای بعضی مشگل باشد که مواهب و نعمتها اگر مستمر و یکنواخت باشند ارزش و اهمیت خود را از دست می دهند.
امروز ثابت شده که اگر جسمی را در وسط اطاقی بگذارند و از تمام اطراف نور قوی و یکسان به آن تابنده شود و خود جسم و اطاق نیز کاملاً صاف و مدور باشد هرگز آن جسم را نمی توان مشاهده کرد، زیرا همیشه سایه ها وقتی در کنار نور قرار می گیرد ابعاد جسم را مشخص می کند و آنرا از اطراف خود جدا
می سازد و ما می توانیم آن را ببینیم.
ارزش مواهب زندگی نیز بدون سایه های کم رنگ و پر رنگ مشکلات هرگز قابل مشاهده نیست. اگر در تمام عمر بیماری وجود نداشت لذت سلامتی هرگز احساس نمی شد، به دنبال یک شب تب داغ و سوزان و سردرد شدید و جانکاه است که صبحگاهان به هنگام قطع تب و درد چنان طعم سلامتی در ذائقه انسان شیرین می گردد که هر زمان به یاد آن شب بحرانی و رنج می افتد متوجه می شود چه گوهر پر ارزشی به نام سلامتی در اختیار دارد.
اصلاً زندگی یکنواخت – حتی مرفه ترین زندگی ها – خسته کننده و بی روح و مرگبار است، بسیار دیده شده که افرادی به خاطر یک زندگی مرفه و خالی از هرگونه ناراحتی و رنج آنچنان خسته شده اند که دست به خودکشی زده و یا دائماً از زندگی خود شکایت دارند.
شما هیچ معمار با ذوقی را پیدا نمی کنید که دیوارهای یک سالن بزرگ را مانند دیوار یک زندان صاف و یکنواخت کند، بلکه با فراز و نشیب و پیچ و خم ها باصطلاح به آن حالت می دهد.
چرا منظره جنگلهایی که بر روی کوهپایه ها می روید و نهرها به صورت مارپیچ از لابلای درختان کوچک و بزرگش می گذرد آنقدر جالب و دل انگیز است؟!
نظام « نور » و « ظلمت » و آمد و شد شب و روز که قرآن در آیات مختلفش روی آن تکیه کرده یک اثر مهمش پایان دادن به زندگی یکنواخت انسانهاست، چرا که اگر همواره خورشید در یک گوشه آسمان، یکنواخت به کره زمین می تابید، نه تغییر حالتی داشت و نه پرده طلائی شب جای آن را می گرفت، گذشته از اشکالات دیگر در مدت کوتاهی همه انسانها خسته می شدند.
روی این حساب باید قبول کرد که حداقل بخشی از مشکلات و حوادث ناگوار زندگی این فلسفه را دارد که به بقیه زندگی روح می دهد و آنرا شیرین و قابل تحمل می سازد، ارزش نعمتها را آشکار می کند، و به انسان امکان می دهد که از مواهبی که در دست دارد حداکثر بهره برداری را کند.
نکته دیگری که در آخرین مرحله این بحث اشاره به آن را ضروری می دانیم این است که بسیاری از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهی گرفتار اشتباه می شوند و ظلمهایی که به دست انسانهای ستمگر انجام شده است به حساب بی عدالتی دستگاه آفرینش می گذارند و بی نظمی کار بشر را به حساب بی نظمی سازمان خلقت.
مثلاً گاهی ایراد می کنند « چرا هرچه سنگ است برای پای لنگ است؟! » چرا زلزله ها در شهرها خسارت کمی ایجاد می کند اما در روستاها قربانیان زیادی می گیرد و گروه کثیری زیر آوار می مانند، ایین چه عدالتی است؟ اگر بنا هست بلائی قسمت شود چرا یکسان قسمت نمی شود؟
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 115 صفحه می باشد.
فصل اول: کلیات طرح تحقیق
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
اهداف تحقیق ۷
فرضیههای پژوهشی ۷
تعاریف واژهها و اصطلاحات ۷
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه ۱۴
مفهوم هوش هیجانی ۱۶
هوش چیست؟ ۱۷
نقش هیجانها در هوش ۱۹
تاریخچه پیدایش هوش هیجانی ۲۴
مدل هوش هیجانی “بار- آن” ۲۶
مولفههای هوش هیجانی ۲۸
نقش (EQ) در موفقیت ۳۳
رابطه رفتار و هوش هیجانی ۳۵
مفهوم هوش معنوی ۳۷
نعمت هوش ۳۷
نماد هوش معنوی ۳۸
موانع اصلی هوش ۳۹
اصول راهنمای تقویت هوش احساسی ۴۵
مفهوم هوش معنوی ۴۶
پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی ۴۸
ویژگی های تیزهوشان معنوی (افراد با هوش معنوی بالا) ۵۰
مؤلفه های هوش معنوی ۵۱
هوش معنوی از دیدگاه اسلام ۵۳
برخی کاربردهای هوش معنوی در زندگی روزمره ۵۵
پیشینه تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق ۶۱
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق ۶۷
جامعه آماری، حجم نمونه و شیوه نمونه گیری ۶۷
ابزار اندازه گیری ۶۷
روش جمع آوری اطلاعات ۶۸
روش اجرای تحقیق ۶۸
اعتبار یا روایی پرسشنامه هوش هیجانی ۶۸
روش تجزیه و تحلیل دادهها ۶۹
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه ۷۲
آمار توصیفی ۷۷
آمار استنباطی ۹۱
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری ۹۹
محدودیت¬های تحقیق ۱۰۲
پیشنهادات ۱۰۳
منابع ۱۰۴
۱- احمدی، علی اصغر. (۱۳۷۲). مفاهیم بنیادی در روانشناسی نوجوانی و جوانی، چاپ پنجم، نشر بنیاد.
۲- احمدوند، علی. (۱۳۸۳). بهداشت روانی. تهران. انتشارات پیام نور.
۳- اسماعیلی، غلامعلی. (۱۳۷۷). بررسی سلامت روان دانشجویان دانشگاههای تهران . پایان نامه کارشناسی ازشد دانشگاه علامه طباطبایی.
۴- امین بیگی، علی، عباسزاده، صمدعلی. (۱۳۸۴). هنجاریابی آزمون SCL-90 –R و بررسی سلامت روانی دانش آموزان ۱۸- ۱۵ ساله استان آذربایجان غربی.
۵- آزاد، حسین. (۱۳۸۲). آسیب شناسی روانی (۲). تهران. ناشر دانشگاه پیام نور (با همکاری انتشارات دلیل).
۶- اورنسون، الیوت. (۱۳۷۷). روانشناسی اجتماعی. ترجمه دکتر حسین لشکر کن، چاپ یازدهم، انتشارات رشد.
۷- بهادرخان، جواد. (۱۳۷۲). بررسی همه گیر شناسی اختلالات روانی در مناطق روستایی گناباد. پایان نامه کارشناسی ارشد. انستیتو روانپزشکی.
۸- بوالهدی، جعفر. (۱۳۷۰). بهداشت روان. تهران. انتشارات تبلیغ بشری.
۹- پارسا، محمد. (۱۳۶۰). روان شناسی یادگیری، تهران، موسسه انتشارات بعثت، چاپ اول
۱۰- حقانی، علی اصغر. (۱۳۷۸). روانشناسی رشد نوجوانان، تهران ، نشر شورا ، چاپ اول.
۱۱- حقیقی، محمدعلی، (۱۳۸۲). تکنولوژی و مهندسی فکر، تهران، انتشارات فرار وان ، چاپ چهارم.
۱۲- دیوسیون، جرالدسی. نیل، جان ام. کرنیگ، آن ام. مرتجم دهستانی، مهدی. (۱۳۸۳). تهران. نشر ویرایش.
۱۳- رضاپور، احمد. (۱۳۷۶). هنجاریابی آزمون SCL-90 –R بر روی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهید چمران اهواز، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۴- رئوفی، محمد حسین. (۱۳۸۰). مدیریت رفتار کلاسی، مشهد ، انتشارات آستان قدس رضوی ، چاپ چهارم
۱۵- شاملو، سعید. (۱۳۷۳). آسیب شناسی روانی. تهران. رشد.
۱۶- شاملو، سعید. (۱۳۷۸). آسیب شناسی روانی. تهران. رشد.
۱۷- شریفی، حسن پاشا. (۱۳۸۱). اصول روان سنجی و روان آزمایی. تهران. مرکز نشر و پخش آثار روانشناسی تربیتی.
۱۸- شعاری نژاد، علی اکبر. (۱۳۷۰). روانشناسی عمومی. تهران، توس
۱۹- شفیع آبادی، عبدالله.ناصری، غلامرضا. (۱۳۷۷). نظریههای مشاوره و روان درمانی. تهران. مرکز آموزشگاهی.
۲۰- کریمی، یوسف. (۱۳۸۳). روانشناسی اجتماعی. چاپ هیجدهم، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
۲۱- کی نیا، مهدی (۱۳۸۴). روانشناسی جنایی. تهران. انتشارات رشد.
۲۲- گنجی، حمزه. (۱۳۸۱). روانشناسی عمومی. تهران. ناشر دانشگاه پیام نور (با همکاری انتشارات دلیل).
۲۳- مرعشی، حسن. (۱۳۷۵). بررسی سلامت روانی در جانبازان شاغل و غیرشاغل اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
۲۴- میرزائی، رقیه (۱۳۵۹). ارزیابی پایایی و اعتبار آزمون SCL-90-R در ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد. انستیتو روانپزشکی.
۲۵- نجاریان، بهمن. داودی، ایران. (۱۳۸۰). ساخت و اعتباریابی SCL-25 . مجله روانشناسی سال پنجم. شماره ۲
۲۶- هیلگارد، ارنست و همکاران. (۱۳۷۰). زمینه روانشناسی. جلد دوم، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، چاپ سوم، انتشارات رشد.
هوش هیجانی پدیدهای پیچیده روانی ـ اجتماعی است، این پدیده صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست بلکه اساساً در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگیهای اجتماعی در مراحل مختلف رشد در خانه و جامعه پدیدار میشوند.
«کلمن» ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی میگوید «هوشبهر IQ» در بهترین حالت خود تنها ۲۰ درصد از موفقیتهای زندگی است، ۸۰ درصد موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی، داشتن روابط مناسب اجتماعی با دیگران، کار کردن در کنار دیگران، اطمینان داشتن به آنها و … را تشکیل میدهد (Tebyannet, 1998).
امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفهها میشود مسئله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژهای دارد و آزمونهای هوشی نمیتوانند تعیین کنند صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشد. به عنوان مثال فردی که از لحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوماً مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد. موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد میباشند. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینههای مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی.
هوش معنوی یا SQ را می توان همان توانایی دانست که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی را که بر عهده می گیریم در بر می گیرد. هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی مان می پردازیم و به وسیله آن در زندگی خود تغییراتی را ایجاد می کنیم.
با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم.
یکی از نمادهایی که معمولا در توضیح این هوش به کار گرفته می شود، نماد گل نیلوفر است که در آن با تلفیق سنت و عقاید موجود در شرق و غرب و با استعانت از مسائل علمی، مدلی قابل لمس و زیبا برای SQ ارائه داد.
اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ توسط «میلر و سالووی» بریا تشریح برخی ویژگیها مثل خود آگاهی، ابراز همدردی افراد با یکدیگر و کنترل هیجانات مطرح شد و پنج سال بعد «کلمن» ابراز کرد که موفقیت در زنگی بیش از آنکه به هوش شناختی بستگی داشته باشد به هوش هیجانی وابسته است.
افرادی که هوش هیجانی پایین دارند در روابط اجتماعی خود با دیگران دچار مشکل هستند و نمیتوانند در زندگی اجتماعی خود موفقیتهای لازم را کسب کنند (شریفی، ۱۳۸۱).
دنیای امروز در حال تغییر است. زندگی در حال پیچیدهتر شدن است و دیگر فرصت فکر کردن به ما نمیدهد. در این شرایط ما واقعا نیاز به داشتن یک قدرت بالا و یک مهارت بالا برای ایجاد ارتباط با این جهان جهانی شده داریم و کسانی میتوانند در این بازار جهانی بازی را ببرند که دارای مهارت بالایی در هوش هیجانی باشند. متاسفانه با توجه به زمینههای ادبی، فلسفی و دینی و اخلاقی ما، میزان هوش هیجانی در کشور ما بسیار پایین است. یکی از پایهها و اساسهای هوش هیجانی خودشناسی است. مردم ما آنقدر که در رفتار دیگران مطالعه میکنند، در رفتار خود خود دقت نمیکنند. یعنی در تمام سازمانها، بیشترین توجه به دیگران است در حالی که اگر انسان بخواهد مسیر ترقی و رشد را بپیماید، اول باید دست به خودشناسی بزند. من عرف نفسه فقد عرف ربه. چرا ما در مقدمات خودشناسی در جامعه ضعیف هستیم؟ ما هر روزه با سیلی از واژههایی که در مکالمات روزمره به کار میبریم، نشان میدهیم که تا چه میزان تربیت فرهنگیمان پایین است. بهره هوشی ما بسیار بالا است. تمام المپیادهای جهانی را داریم میبریم. اما هوش هیجانی است که جامعه ما را جلو میبرد. ۷۵% از موفقیتهای اجتماع، سیاست و حوزه دولت وابسته به هوش هیجانی است نه IQ . بیل گیتس اگر بهره هوشی خیلی خوبی دارد اما شبکهای از دانشمندان را دور خودش جمع کرده است. او نمیتواند در یک فضای یک نفره کار بکند. پس در این دنیای پیچیده EQ+IQ میشود موفقیت.
از میان آزمونهای هوش مختلفی که در اختیار متخصصان و کارشناسان ایران میباشد ، به آزمونی برنمیخوریم که برای کودکان ایران استاندارد شده باشد و بتوان با اطمینان از آن استفاده نمود . بیشتر آزمونهایی که در اختیار دست اندرکاران روانسنجی است متعلق به کشورهای غرب بوده که متأثر از فرهنگ ویژگیهای خاص خود میباشد در میان این آزمونها به دستهای از آزمونها برمیخوریم که با عنوان آزمونهای غیر کلامی ، هدفشان این است که بدون توجه به زبان بخصوصی و بعضاً با کمترین دخالت فرهنگی به اندازهگیری هوش بپردازد و نتایج آن را در ارتباط با مسائل دیگر مانند خلاقیت ، سازگاری ، پیشرفت تحصیلی و غیره بررسی کنند. (شریفی، ۱۳۸۲)
تعلیم و تربیت فرآیندی است پر دامنه و وقتگیر در عین حال پر ثمرترین دستاورد انسان میباشد. اهمیت آن را از این زاویه میتوان نگریست که حقیقت آدمی به برکت تعلیم و تربیت معنا و مفهوم مییابد و به برکت این فرآیند است که استعدادها و توان بالقوه آدمی بارور و شکوفا میشود، اهمیت جایگاه تعلیم و تربیت را نیز میتوان در زیانها و خسرانهایی دید که بر اثر فقدان و نقصان این حرکت پویا دامنگیر فرد و جامعه میشود و چنان است که در راه حل معضلات اجتماعی و فرهنگی باید از تعلیم و تربیت به تمام کمال مدد طلبید. یکی از نشان دهندههای ارایه تعلیم و تربیت خوب و مناسب در جامعه پیشرفت تحصیلی افراد است (تدینی، ۱۳۸۰).
پیشرفت تحصیلی که دارای ملاکها و معیارهایست که اغلب با افزایش نمرة معدل دانش آموختگان همراه است .
دانش آموزان در یادگیری درسهای آموزش داده شده دارای توانمندیهای متفاوتیاند عدهای مستعد یادگیری و عدهای فاقد استعداد لازم برای یادگیری اند. به عنوان مثال از میان دانش آموزانی که دارای شرایط یکسان برای آموزش درسهایشان هستند عدهای دارای نمرات خوب و مناسب و عدهای پیشرفت تحصیلی را هرگز تجربه نکردهاند. اگر سن، انگیزه و بقیه شرایط این دانش آموزان را یکسان در نظر بگیریم دلیل بروز این تفاوتها واقعاً در چیست؟
به عقیده گلمن حدود ۸ درصد دلیل موفقیتها را میتوان به هوش هیجانی نسبت داد. گلمن هوش هیجانی را این گونه تعریف میکند: «هوشی که شامل قابلیتهای زیر باشد: برانگیختن انگیزه در خود، پافشاری در صورت ناکامی، کنترل غرایز و به تأخیر انداختن حس رضایت، تنظیم حالات شخصی و مانع شدن از این که رنج و ناراحتی جلوی تواناییهایی مانند فکر کردن ، اصرار ورزیدن و امید داشتن را بگیرد». چندی بعد گلمن تعریف دیگری از هوش هیجانی ارایه داده و آن را به ۲۵ گونه مختلف از قابلیتهای هوشی تقسیم میکند که در میان آنها اعتماد به نفس خودآگاهی و انگیزه به چشم میخورد (گلمن، ۱۹۹۸).
نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که هوش هیجانی بیشتر از ضریب هوشی در موفقیت زندگی و تحصیل نقش دارد. همچنین این تحقیقات حاکی از اهمیت وجود هوش هیجانی در محیطهای کاری، کلاسهای درس، بهبود عملکرد در مصاحبهها، کارهای گروهی و مسائل ذهنی است .
با توجه به ماهیت کلاسهای درس که در آن افراد میبایست با یکدیگر همکاری داشته باشند و گاهی نیز تحت فشار و استرس زیادیاند به نظر میرسد هوش هیجانی در این کلاسها اهمیت زیادی دارد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی است . در این مطالعه ، نقش هوش هیجانی در معدل نمرات دانشگاهی بررسی شده است .
در این تحقیق قصد بر این است که بر روی تعدادی از دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس مختلف شهر چایپاره پرسشنامه رگه فرا خلقی انجام گیرد با این هدف که پاسخی برای سئوالات ذیل باشد:
۱- آیا هوش هیجانی بالا و پایین در موفقیت تحصیلی دانشجویان نقش دارد؟
۲- آیا میان هوش هیجانی در مردها و زنها تفاوت وجود دارد؟
۱- بین نمرات هوش هیجانی بالا و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .
۲- بین نمرات هوش هیجانی پایین و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .
۳- هوش هیجانی دختران بیش از پسران است.
۴- رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
تعاریف واژهها و اصطلاحات
متغییر مستقل : نمرات هوش هیجانی
متغییر وابسته : پیشرفت تحصیلی
متغییر مزاحم : شرایط محیطی اقتصادی و عوامل فرهنگی
آزمون : آناسازی آزمون روانی را اینگونه تعریف میکند : آزمون روانی وسیلهای است عینی و هنجار شده و برای اندازهگیری نمونهای از رفتار (آناسازی، ۱۳۴۶).
هوش هیجانی: کوششهایی که برای تدوین یک تعریف از هوش به عمل آمده اغلب با مشکل مواجه بوده و به تعریفهای بحث انگیزی منجر شدهاند دلیل این امر آن است که هوش یک مفهوم انتزاعی است در واقع هیچگونه لایة محسوس و عینی وجود ندارد که بتوان آن را جایگاه هوش دانست (کرمی، ۱۳۸۲).
سالوی و میر (۱۹۹۰) هوش هیجانی را اینگونه تعریف کردهاند : توانایی کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران، متمایز کردن آنها و بر اساس این اطلاعات سمت و سو بخشیدن به رفتار و تفکر شخصی. آنها همجنین به منظور ذکر تفاوت میان تواناییهای هوش هیجانی و استعدادها و یا مشخصههای اجتماعی، مدلی با تأکید بر بررسی تواناییهای ذهنی ارایه دادند. هدف اصلی این مدل بررسی استعدادهای ذهنی خاص برای شناختن و نظم بخشیدن به عواطف است .
به گفته آنها ، یک مدل جامع و کامل هوش هیجانی باید برخلاف مدلهای قبلی که فقط بر روی درک و نظم بخشیدن احساسات تأکید داشتند، شامل معیارهایی برای فکر کردن دربارة احساسات هم باشد.
سرانجام، نظریه هوش هیجانی در سال ۱۹۹۵ با چاپ کتاب پر فروش گلمن با نام «هوش هیجانی» به تمام دنیا معرفی شد . از نظر گلمن (۱۹۹۵) هوش هیجانی موضوعی است که از بررسی نتایج چندین تحقیق علمی بر روی هوشهای مؤثر در زندگی انسانی به دست آمده است. بررسی این نتایج حاکی از قابلیتهایی مانند «همدلی» ، «خوش بینی» و «تسلط به نفس» است که پیامدهای مهمی در خانواده، محل کار و دیگر صحنههای زندگی دارند .
بار ـ آن (۱۹۹۷) هوش هیجانی را اینگونه تعریف میکند: «مجموعهای از تواناییها ، قابلیتها و مهارتهای غیر شناختی که بر توانایی شخص در کنار آمدن با مشکلات و فشارهای محیطی تأثیر میگذارد .
هوش هیجانی از نظر او شامل ۵ قسمت کلی مهارتها و قابلیت میشود ، ضریب هیجانی درون فردی ، ضریب هیجانی میان فردی، ضریب هیجانی سازگاری ، ضریب هیجانی کنترل استرس و ضریب هیجانی حالت عمومی.
پیشرفت تحصیلی: پیشرفت تحصیلی یعنی موفقیت در یادگیری دروس مدرسهای وقتی فرد در یک موقعیت برنامهریزی با هدفهای مشخص تحصیل قرار میگیرد و در صورتی که بتواند به تمامی هدفهای از پیش تعیین شده برسد، پیشرفت تحصیلی کامل دارد و در صورتی که به برخی از هدفها برسد پیشرفت نسبی کسب کرده است (سیف، ۱۳۸۳).
تعاریف دیگری از پیشرفت تحصیلی:
- مقدار دستیابی دانش آموز به هدفهای تربیتی که معمولاً در حیطة شناختی و در یک موضوع درسی خاص است میباشد ( خوی نژاد، ۱۳۷۴).
- تعیین مقدار یادگیری دانش آموزان در طول یک نیمسال تحصیلی و یکسال تحصیلی که به وسیله یک آزمون در پایان دورة آموزشی اندازهگیری میشود (شعبان سیجانی، ۱۳۷۴).
- مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد به صورتی که توسط آزمونهای مختلف دروس مانند: ریاضی، علوم و … سنجیده میشود (شلویری، ۱۳۷۷).
رایجترین ملاک برای تعیین پیشرفت تحصیلی میانگین نمرات دروس مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا دارای ثبات و اعتبار بیشتری نسبت به سایر ملاکهاست و دقیقتر پیشرفت تحصیلی را نشان میدهد (فراهانی، ۱۳۷۲).
عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی:
پیشرفت تحصیلی به عوامل متعدد بستگی دارد. تقسیمبندیهای متفاوتی از آن به عمل آمده است در یکی از این تقسیمبندیها تفاوتهای فردی و عوامل مربوط به مدرسه نظام آموزش و پرورش را بعنوان دو مقوله کل از عوامل تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی نام میبرد (شلویری، ۱۳۷۷).
در تقسیمبندی دیگر علاوه بر موارد مذکور به شرایط محیطی و اقتصادی، اجتماعی خانواده نیز اشاره شده است (رحیمینژاد، ۱۳۷۲).
حتی بعضی از پژوهشها سهم هر یک از عوامل را درپیشرفت تحصیلی معین کردهاند. بعنوان مثال: سهم توانایی فردی در حدود ۲۵% از واریانس را به خود اختصاص میدهد (فراهانی، ۱۳۷۲).
به طور کلی متغییرهای شناختی مجموعاً ۷۰% وسایر متغییرها از قبیل عوامل محیط اجتماعی و عوامل موقعیتی مجموعاً ۳۰% از واریانس را به خود اختصاص دادهاند (فراهانی، ۱۳۷۲).
به نظر سرلیسک و پروکس متغییرهای غیرشناختی زیر با پیشرفت تحصیلی در سطح دانشگاه مرتبط هستند:
خود پندارنده مثبت، ارزشیابی واقعی از خود، ترجیح اهداف بلند مدت از اطراف کوتاه مدت، دسترسی به افراد ذی نفوذ، تجربة رهبری موفقیت آمیز و خدمت اجتماعی آشکار (سیسختی، ۱۳۶۶).
به طور کلی عوامل مرتبط با پیشرفت تحصیلی عبارتند از:
هوش (رحیمینژاد، ۱۳۶۹)، انگیزش (شلویری، ۱۳۷۷)، خصوصیات شخصیتی (حسینی، ۱۳۷۰)، مکان کنترل (فراهانی، ۱۳۷۲) ، جو عواطفی خانواده (انصاری، ۱۳۷۵).
موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی: خانواده (شلویری، ۱۳۷۷)، روش تدریس و جو عاطفی کلاس (فراهانی، ۱۳۷۲)، احساس موفقیت در امتحان و درس (سیف، ۱۳۷۲؛ انصاری، ۱۳۷۵).
افت تحصیلی: در برابر پیشرفت تحصیلی، موضوع افت تحصیلی قرار دارد که عبارت است از رد شدن، تکرار پایة تحصیلی و ترک تحصیلی (شجاع رضوی، ۱۳۷۴) عوامل مؤثر بر افت تحصیلی زیاد است که تعدادی از آنها عبارت است از: جنسیت و روشهای برخورد با دانش آموزان در کلاس درس، ازدواج در دختران، نامساعد بودن شرایط اقتصادی، عدم علاقه به موضوعات درسی، نوع رشته تحصیلی، مشکلات موجود در درون مدرسه، محتوی دروس، قصور نظام آموزشی در فراهم کردن هدفها و برنامههای مناسب و روشهای آموزشی، مسائل مربوط به رشد، محرومیت محلی و جغرافیایی ، نامناسب بودن معلمان از نظر صلاحیتها و شایستگیهای مورد نظر، نامناسب بودن مقررات و شرایط و فضای مدرسه با نیازها و شرایط اجتماعی و روانی دانش آموزان ، نامناسب بودن روشهای ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، شرایط نامناسب فرهنگی و اجتماعی ، توزیع نامناسب امکانات آموزشی ، شغل والدین ، تحصیلات والدین ، عوامل ذهنی و روانی هر یک از عوامل مختلف سهم متفاوتی در افت تحصیلی دارند . بعنوان مثال ، عوامل مربوط به نظام آموزشی ۸۶/۲۴% ، خصوصیات معلم ۶۷/۱۶% ، محیط آموزشی ۸۵/۱۱% ، مسائل خانوادگی ۸۵/۱۶% ، عوامل مربوط به اجتماع ۶۸/۱۱% در کاهش بازدهی تحصیلی نقش دارند (یحیوی، ۱۳۶۸).
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 55 صفحه می باشد.
مقدمه :
بچه با حرکات دست و پا کم کم مهارتها را یاد می گیرد و با مشاهده رفتار و حرکات اطرافیان , عادات و آداب آنها را جذب میکند و با رد یا قبول دنیایی که برای خود ساخته , آن را تجربه می کند . پس بیشتر از طریق آزمایش تا خطا , شادی تا غم , تجربه تا تلقین و گفتگو تا هدایت , مسائل را فرا می گیرد .
در نتیجه کودک بیشتر از طریق عشق ,از راه شکیبایی ,از طریق درک و فهم ,از راه احساس تعلق داشتن به دیگری ,از طریق عملی و از راه احساس موجودیت کردن ,مسائل را می آموزد .با گذشت هر روز از زنمدگی ,طفل اندکی از آنچه از دیگران می دانند ,می اندیشند و درک می کنند ,را فرا می گیرد .
اگر خوب دقت کنیم می بینیم بچه ها از نظر استعدادها یی که دارند با یکدیگر متفاوتند .دو کودک را نمی توان پیدا کرد که از همه لحاظ شبیه هم باشند .مثلاً اگر در کلاس درس سوالاتی از آنان شود هر کدام از این دانش آموزان به وسیله هوش و استعداد های ذاتی که دارند ,جوابهای گوناگونی را خواهند داد.
لذا روانشناسان و جامعه شناسان با کمک علم زیست شناسی ,پرونده تحصیلی را جهت هر یک از محصلین اتداع نموده اند که هر یک از این پرونده ها ,می توانند بیانگر خصوصیات و شایستگی های فرد فرد دانش آموزان باشد .
امروزه همه تلاش ها کنکا شها و تحقیقات به این جهت است که تمام نو نهالان برای تعلیم و تربیت بهتر و ترقی و تکامل باید از همه متمایز و شناخته شوند .
آگاهی از تفاوتهای فردی می تواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد ,وقتی قبول کردیم که انسانها از نظر تواناییهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند ,در پی این نخواهیم بود که از همه ,رفتارهای یکسانی را انتظار داشته باشیم .
اگر کلاس بندی هر یک از دانش آموزان در پایه ها و مقاطع تحصیلی به صورت به صورت علمی و شایسته انجام گیرد ,امکان غفراگیری و کسب مهارت ,با توجه به کلاس بندی صحیح و مدرن ,وجود خواهد داشت.
مساله تحقیق :
بیان مساله :
در این تحقیق ما در پی پاسخ این سوال هستیم که کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد :
دبستان خانه شاگرد و معلم و محلی است که بنای زندگی اطفال در آن پی ریزی می شود و یادگارهای گوناگون از دوره پرشور و هیجان طفولیت در خاطره ها به جای می گذارد . در همین خانه بزرگ است که مغز کوچک اطفال شکل اجتماعی
می گیرد و به آهنگ با انضباط زندگی آشنا می شود .
اگر دبستان را به ساده ترین صورت آن در آوریم , واحد کوچکی از آن باقی می ماند که کلاس درس نامیده می شود . آنجا نیز قاعدتا"" عده ای طفل خرد سال با شخصی به نام معلم گرد هم نشسته اند و مقدمات کتاب زندگی را ورق می زنند
طبقه بندی شاگردان در دبستانهای معمولی از مهمترین وظایف مدیر دبستان است .
در طبقه بندی باید به رشد جسمی و قدرت فکری و عقلی و رشد ذهنی و اجتماعی و سازگاری روحی و اخلاقی کودکان توجه شود , تا اطفال که بهتر می توانند با یکدیگر کار کنند در یک اتاق قرار گیرند و بین آنان اختلافاتی که به ناسازگاریها منجر می شود , بوجود نیاید .
حال باید دید که :
اگر کلاس بندی صرفا""بر مبنای تراز علمی صورت گیرد و معدل کل دانش آموزان در سال قبل ملاک باشد , آیا این کلاس بندی ایده آل است ؟
اگر کلاس بندی صرفا بر مبنای تراز اخلاقی صورت گیرد و چگونگی رفتار دانش آموزان با دیگران و سازگاری وی با محیط مدرسه و کلاس مد نظر باشد , و دانش آموزانی که برای مدرسه ایجاد مشکل می کنند , در کلاسهای هم پایه به نسبت تساوی تقسیم شوند , آیا چنین کلاس بندی می تواند مناسب باشد ؟
اگر در کلاس بندی , فقط شرایط سنی دانش آموزان در نظر گرفته شود , آیا این کلاتس بندی بهینه است ؟
و یا اگر در کلاس بندی و تقسیم دانش آموزان بین کلاسها , صرفا به میزان تحصیلات والدین دانش آموز توجه شود , آیا چنین کلاس بندی می تواند موفق باشد و موجب هم تراز بودن کلاسها شود و رضایت معلمین همپایه را به دنبال داشته باشد .
برای رسیدن به این پاسخ , در گرمه جاجرم به مناطق مختلف آموزش و پرورش رفته و از نزدیک با نحوه کلاس بندی مدارس آشنا شدیم , که متعاقبا به ذکر آنها خواهیم پرداخت .
اهمیت و ضرورت تحقیق
دکتر ابراهیمی استاد دانشگاه تهران می گوید :
((در بعضی از مدارس , بخصوص در امر کلاس بندی پایه اول دبستان , نحوه تقسیم دانش آموزان در بین کلاسها , فقط بر مبتای تحصیلات والدین صورت می گیرد و دلیلشان این است که دانش آموزانی که پدر و مادر تحصیلکرده باشد , هیچ گونه زحمتی بر دوش معلم ندارد و معلم فقط باید به دانش آموزانی رسیدگی کند که دارای پدر و مادر بی سواد یا کم سواد هستند ))
در بیشتر مدارس ما , کلاس بندی بر اساس معدل کل دانش آموزان صورت می گیرد , باید دید که آیا این روش کمی تواند در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر باشد .
طرح تحقیق :
در کشور ما چندین مدرسه وجود دارد که از نظر کلاس بندی با مشکل مواجه هستند ما بر آنیم تا روش صحیحی برای حل این مشکل بیابیم .
در ابتدا باید بدانیم که کلاس بندی چیست و چه نقشی بر پیشرفت تحصیلی دارد و بین مدارسی که کلاس بندی دارند با دیگر مدارس چه تفاوتی وجود دارد و وظایف معلمان در اینگونه مدارس چگونه است .
در این تحقیق منظور ما از کلاس بندی تقسیم دانش آموزان در بین کلاسها بر اساس معدل سال قبل آنها می باشد . ما می خواهیم بدانیم آیا این روش صحیح است یا خیر؟
بهمین دلیل به سراغ پایه های ابتدایی در چند مدرسه تهران رفته ایم و تحقیق خود را با پرسشنامه و پرونده تحصیلی دانش آموزان شروع کرده ایم .
سوالات تحقیق :
بله خیر تا حدودی
15_ آیا با طرح کارانه به صورت فعلی موافقید ؟
16_ طرح کارانه به افراد لایق تعلق می گیرد .
17 _ طرح کارانه زمینه رقابت بین آموزگاران پایه ها را سبب می گردد .
فرضیه های تحقیق :
سن و جنس دانش آموزان بر روی کلاس بندی آنان تاثیر می گذارد .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول :
فصل دوم :
پیشینه تحقیق 10
تاریخچه تشکیل مدارس در ایران 10
فصل سوم :
فصل چهارم :
فصل پنجم :
فهرست نمودار
عنوان صفحه
این فایل در قالب ورد و قبل ویرایش در 51 صفحه می باشد .
مقدمه :
بچه با حرکات دست و پا کم کم مهارتها را یاد می گیرد و با مشاهده رفتار و حرکات اطرافیان عادات و آداب آنها را جذب میکند و با رد یا قبول دنیایی که برای خود ساخته آن را تجربه می کند . پس بیشتر از طریق آزمایش تا خطا، شادی تا غم ، تجربه تا تلقین و گفتگو تا هدایت ، مسائل را فرا می گیرد .
در نتیجه کودک بیشتر از طریق عشق ،از راه شکیبایی ،از طریق درک و فهم ،از راه احساس تعلق داشتن به دیگری ،از طریق عملی و از راه احساس موجودیت کردن ،مسائل را می آموزد .با گذشت هر روز از زندگی طفل اندکی از آنچه از دیگران می دانند ،می اندیشند و درک می کنند را فرا می گیرد .
اگر خوب دقت کنیم می بینیم بچه ها از نظر استعدادها یی که دارند با یکدیگر متفاوتند .دو کودک را نمی توان پیدا کرد که از همه لحاظ شبیه هم باشند .مثلاً اگر در کلاس درس سوالاتی از آنان شود هر کدام از این دانش آموزان به وسیله هوش و استعداد های ذاتی که دارند جوابهای گوناگونی را خواهند داد.
لذا روانشناسان و جامعه شناسان با کمک علم زیست شناسی پرونده تحصیلی را جهت هر یک از محصلین اتداع نموده اند که هر یک از این پرونده ها می توانند بیانگر خصوصیات و شایستگی های فرد فرد دانش آموزان باشد .
امروزه همه تلاش ها کنکا شها و تحقیقات به این جهت است که تمام نو نهالان برای تعلیم و تربیت بهتر و ترقی و تکامل باید از همه متمایز و شناخته شوند .
آگاهی از تفاوتهای فردی می تواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد ,وقتی قبول کردیم که انسانها از نظر تواناییهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند ,در پی این نخواهیم بود که از همه ,رفتارهای یکسانی را انتظار داشته باشیم .
اگر کلاس بندی هر یک از دانش آموزان در پایه ها و مقاطع تحصیلی به صورت به صورت علمی و شایسته انجام گیرد ,امکان غفراگیری و کسب مهارت ,با توجه به کلاس بندی صحیح و مدرن ,وجود خواهد داشت.
مقدمه 2
فصل اول :
مساله تحقیق 4
اهمیت و ضرورت تحقیق 6
طرح تحقیق 6
سوالات تحقیق 7
فرضیه (های ) تحقیق 8
تعریف عملیاتی اصطلاحات تحقیق 9
فصل دوم :
پیشینه تحقیق 10
تاریخچه تشکیل مدارس در ایران 10
فصل سوم :
روش تحقیق 16
جامعه آماری 17
نمونه آماری 17
حجم نمونه و روش نمونه گیری 17
ابزارهای تحقیق 17
روش تجزیه و تحلیل 17
فصل چهارم :
مقدمه 34
جداول
فصل پنجم :
تجزیه و تحلیل خلاصه های مطالب 40
آزمون بینه و سیمون 47
محدودیت ها 50
پیشنهادات 51
منابع 52
فهرست نمودار
نمودار 1-2 33
نمودار 4-1-2 33
نمودار 1-3 34
نمودار 4-1-3 34
نمودار 1-6 35
نمودار 4-1-6 35
نمودار 1-10 36
نمودار 4-1-10 36
نمودار 1-12 37
نمودار 4-1-12 37
نمودار 1-14 38
نمودار 4-1-14 38
جدول درصد و فراوانی 39
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 150 صفحه می باشد.
چکیده
یکی از مواردی که همواره توجه روانشناسان، وحققان و دانشمندان را به خود جلب می کند تاثیر تغذیه صحیح و درست بر انواع کارکردهای روانی می باشد.در تحقیق حاضر سوال زیر مورد بررسی قرار گرفت:
آیا تغذیه بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی تاثیر دارد یا خیر؟
با توجه به شواهد و قراینی که در بیان کلی مسئله مطرح گردید، فرض زیر را مطرح کردیم
تغذیه بر یادگیری دانش آموزان تاثیر مستقیم دارد.
پژوهش حاضر برای بررسی میزان تاثیر تغذیه بر یادگیری، از بین دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی مدرسه رازی شهرستان رباط کریم ، تعدادی را به طور تصادفی انتخاب نمودیم و روی آنها پژوهشی را انجام دادیم . در این تحقیق از معدل پایان ترم دانش آموزان انتخاب شده برای بررسی هدف این تحقیق استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنا داری بین سطح یادگیری دانش آموزانی که از تغذیه مناسب استفاده کرده اندو دانش آموزانی که از تغذیه مناسب بی بهره بوده اند وجود دارد.همچنین سطح یادگیری در دانش آموزانی که تغذیه شده اند بالاتر ازسطح یادگیری دانش آموزانی است که از تغذیه مناسب استفاده نمی کردند.
فهرست
عنوان صفحه
چکیده.....................................
فصل اول
مقدمه.....................................
بیان مسئله................................
هدف از اجرای طرح..........................
فرضیه.....................................
تعریف متغیرها.............................
فصل دوم
مقدمه ....................................
تاریخچه...................................
تعریف تغذیه...............................
تحولات غذا در طول تاریخ....................
وعده های غذایی............................
انواع غذاهای تولید شده....................
تعریف صبحانه..............................
تجارت غذا.................................
تغذیه و سلامتی.............................
تحولات اخیر غذا............................
رابطه غذا و سلامتی.........................
ارتباط تغذیه با هوش کودکان................
تاثیر تغذیه بر نوجوانی....................
کم خونی و فقر آهن و اثر آن بر قدرت یادگیری
میزان کالری مورد نیاز بدن.................
نقش صبحانه در سلامتی.......................
اختلالات غذا خوردن..........................
رفتارهای غذایی............................
نقش تغذیه در استرس........................
سوءهاضمه و نفخ............................
مشکلات نغذیه...............................
ویژگیهای جدید مواد خوراکی.................
تعریف یادگیری.............................
یادگیری کلامی..............................
یادگیری حرکتی.............................
یادگیری مشاهده ای.........................
یادگیری اجتنابی...........................
یادگیری تصادفی............................
یادگیری نهفته.............................
تعریف نظریه یادگیری.......................
تاریخچه یادگیری...........................
سیر تحولی و رشد یادگیری...................
نظریات رفتاری.............................
نظریات شناختی.............................
نقش و تاثیر یادگیری در زندگی..............
ارتباط یادگیری با سایر علوم...............
کاربرد های یادگیری........................
انواع تکنیک های یادگیری...................
چرخه یادگیری..............................
سبک های یادگیری...........................
دیدگاه های مختلف نسبت به یادگیری..........
رویکرد های آموزشی.........................
اصول یادگیری موءثر........................
یادگیری تقویتی............................
نقش تغذیه بر یادگیری......................
تاثیر صبحانه بر یادگیری...................
چگونگی تاثیر غذاهای حاوی پروتیین بر یادگیری
چگونگی تاثیر وضعیت بهداشت و تغذیه ی دانش آموزبر توانایی
تاثیر تغذیه بر یادگیری و حافظه طولانی تر...
تاثیر مایعات بر یادگیری...................
تاثیر مشکلات تغذیه بر یادگیری دانش آموزان..
مشکلات تغذیه ای،کم خونی و فقر آهن و تاثیر آن بر قدرت فراگیری
کمبود ید و یادگیری دانش آموزان............
نقش تغذیه مناسب در یادگیری................
عوامل تقویت حافظه.........................
تاثیر تغذیه بر یادگیری دانش آموزان........
الگوهای فرهنگی غذا........................
تاثیر ورزش و تغذیه بر افزایش هوش .........
وظایف برخی سازمانهای جهانی در مورد تغذیه..
تغذیه و سلامت کودکان.......................
تغذیه و رشد شناختی........................
یادگیری و تغذیه در کودکان.................
یادگیری مبتنی بر مغز......................
فصل سوم
جامعه مورد تحقیق..........................
روش نمونه گیری............................
معرفی ابزار تحقیق.........................
نحوه طرح و اجرای آزمون....................
مدل آماری.................................
فصل چهارم
محاسبه داده های آماری.....................
بیان فرض تحقیق............................
تفسیر نتیجه تحقیق.........................
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری..........................
محدودیت ها و پیشنهادات....................
خلاصه تحقیق................................