لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
فصل اول : کلیات یا طرح تحقیق
تعریف فقر
1 ) تعریف و پیشینه ی موضوع تحقیق :
مسئله فقر ، نه تنها یکی از مسائل مهم جهان است . بلکه یکی از مهمترین مسائل ومشکلات داخلی کلیه جوامع ، چه ثروتمند و چه فقیر ، هم هست . طبق آمارهای ارائه شده در سال 1970 در حدود 3/2 جمعیت جهان در کشورهای فقیر و یا به عبارتی توسعه نیافته و به مفهوم واقعی تر در جوامع عقب نگاهداشته شده زندگی می کردد . در همان سال جوامع فقیرتر آسیا ف آفریقا و آمریکای لاتین که حدود 60 درصد جمعیت جهان را تشکیل می دادند ، فقط در حدود 12 درصد درآمد جهان را تصاحب می کردند ، در حالی که آمریکا که 6 درصد جمعیت جهان در آن زدگی می کنند از 30 درصد درآمد دنیا بهره مند می شد . اگر چه اطلاعات آماری فوق نشاندهنده وجود مسئله حاد فقر در جهان است ، ولی باید توجه داشت که در خود جوامع ثروتمند هم مسئله فقر به صورت یک مسئله حاد اجتماعی و اقتصادی وجود دارد . که دولتمردن و متخصصین به دلایل مختلف برای از بین بردن آن چه به طور ریشه ای و چه به طور موقت و یا به منظور پیاده کرده سیاستهای حکومتی خود ، در تلاش هستند . به طور مثال ، در آمریکا که در سال 1970 تقریباٌ 30 درصد درآمد جهان را به خود اختصاص داده بود و جزء ثروتمندترین کشوره9ای جهان محسوب می شد و در حدود 5/25 میلیون نفر که 4/12 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند . فقیر بودند . اگر تعداد فقرا را در آمریکا بر اساس نژاد تقسیم بندی کنیم متوجه می شویم که در همان سال 1370 در حدود 6/7 میلیون نفر سیاهپوست که 6/33 درصد کل جمعیت سیاهپوستان را تشکل می دهد فقیر بودند . گرجه مسئله فقر در سطح کل جهان مطرح است . ولی با توجه به زمینه های مطالعاتی این پروژه در قسمتهای بعدی این فصل مسائل و مشکلات فقر در داخل جوامع بررسی خواهد شد .
جامعه شناسان و انسان شناسان اغلب فرهنگ فقر را مورد بررسی قرار می دهند و سعی می کنند که روش زندگی مردم فقیر را بشناسد . آنها پیشنهاد می کنند که مسئله بدبختی و بینوایی چیزی بیشتر از فقطر اقتصادی است . بنابراین ، این موضوع غیر قابل بحث است که فقر اقتصادی فقط یکی از عوامل بدبختی است و عوامل دیگر مطمئناٌ باید مورد مطالعه قرار گیرد . احتمالاٌ مطالعه این موضوع که کدام یک از عوامل بدبختی و بینوایی مهمتر است . بیفایده خواهد بود ، تعریفی کلی از فقر وجود ندارد ، ولی شقهای اصلی عبارتند از : فقر مطلق و فقر نسبی . فقر مطلق به حداقل سطح معاش اشاره می کند . این تعریف روش و واضحی نمی تواند باشد ف زیرا تعیین حداقل معاش به شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور مورد بحث بستگی دارد. برای مثال حداقل سطح زندگی در یک کشور پیشرفته ممکن است برابر با سطح زندگی بالا در یک مشور توسعه نیافته باشد .
همچنین به مرور زمان بر اثر رشد و توسعه کشور . این حداقل سطح زندگی هم افزایش می یابد . از آن گذشته ، مقدار ریالی حداقل سطح زندگی برای خانوارهای مختلف با اندازه های متفاوت فرق می کند . بنابراین تعیین یک مقدار ریالی معین حداقل سطح زندگی ، رضایتبخش نیست . به طور مشابه از انجایی که هزینه زندگی در نواحی مختلف کشور فرق می کند ، باید اختلافی در مقدار ریالی حداقل سطح زندگی در مناطق مختلف وجود داشته باشد . مع هذا با توجه با تمام این مسائل که عنوان شد ، روش فقر مطلق ، یک حداقل درآمدی را تعیین می کند که فقط به مرور زمان به دلیل تغییر در قیمتها تعدیل می شود .
فقر نسبی به قضاوت فرد ، در این مورد بستگی دارد که آیا او از یک حداقل سطح زندگی ، نسبت به افراد اطراف خود ، برخوردار است یا خیر . طرفداران این نظریه معمولاٌ برای اندازه گیری فقر درآمد خانوارها را با درامد متوسط جامعه مقایسه می کنند . این روش به جای تأکید بر روی مسئله فقرا به عنوان یک گروه مجزا از جامعه ، مسئله توزیع درآمد در تمام جامعه را مورد رسیدگی قرار می دهد . اگر رشد اقتصادی باعث افزایش درامد تمام طبقات درآمدی جامعه به یک نسبت شود . فقر نسبی تغییری نخواهد کرد . فقط اگر توزیع درامد به نفع گروه کم درآمد تغییر کند ، آن وقت می توان گفت که اصلاحی در وضع فقرا به وجود آمده است .
سیاستهای مبارزه با فقر مطالق و فقر نسبی ، نتایج مختلفی به بار می آورد . اگر فقر مطلق مورد نظر باشد عوامل ظاهری ایجاد فقر و مشکلاتی که فقرا با آن مواجهند بررسی خواهد شد و سیاستهای مختلف ، برای مبارزه با این مسائل ، اتخاذ می شود . اگر فقر نسبی مورد نظر باشد ، آن وقت تمام جامعه مورد بررسی دقیق قرار می گیرد .فقیر ممکن است فقیر باشد نه به دلیل یا عامل ذاتی و فطری ، بلکه به سبب اینکه ثروتمندان ، بیش از حد ثروتمندن .در این صورت راه حل فقر فقط توزیع مجدد درامد است واضح است که فقر نسبی از دیدگاه یک نظام سرمایه داری و گروهی که قدرت و ثروت جامعه را در دست دارند . مفهومی خطرناک است به دلیل اینکه مبارزه با فقر مطلق به منابعی احتیاج دارد که می توان با استفاده از منبع درآمد عمومی دولتی ، آن را تأمین کرد . در صورتی که برای مبارزه با فقر نسبی باید نحوه توزیع درآمد تغییر کند و این به نفع ثروتمندان جامعه نخواهد بود .
با توجه به دو شق ارائه شده از تعریف فقر ، یعنی فقر مطلق و نسبی ، می توان تمام تعاریف خاصی را که در مورد فقر ارائه می وشد با یکی از این دو تطبیق داد : به عنوان مثال ، تارو – لوکاس برای تعریف فقر بر روی فاصله موجود بین بالاترین و پایینترین درآمد ، در یک توزیع درآمدی ، تأکید می کند که این همان فقر نسبی است و این موضوع را بررسی این نتیجه عجیب به دست می آید که نرخ رشد بیشتر فقر بیشتر به همراه خواهد داشت . ولی به طور کلی برای تعریف فقر باید آن را از چند
مقاله فقر