فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:69
چکیده:
در مورد تاریخ سکونت گزینی در اشکذر همانطور که قبلاً گفته شد بنای اولیة شهر اشکذر به زمان اشکانیان باز میگردد. احمد بن حسین علی کاتب یزدی مولف کتاب تاریخ جدید یزد می نویسد: در زمان اشکانیان اشک بن زال ( اشکین زال) که از ملوک الطوایف بود اشکذر را ساخت. بنابراین با توجه به مطالب فوق اشکذر در زمان اشکانیان بوجود آمده است که قدمت آن به حدود 2 هزار سال می رسد، گرچه عده ای بر این باورند که اشکذر قدیمی تر از آنچه گفته شده است، می باشد و معتقدند بنای اولیة اشکذر بعلت هجوم شن های روان در دل خاک مدفون گردیده است.
قبل از بوجود آمدن اشکذر مردم در اسفنجریه که از اسکندریه گرفته شده است زندگی می کرده اند. این قریه در نزدیک اشکذر در سمت جنوب غربی آن، واقع شده است لیکن امروز به دلیل حرکت شن و طوفانهای شدید در زیر خاک مدفون گردیده بطوریکه امروز قابل شناسائی نیست.
در جامع مفیدی و جامع الخیرات نیز آمده است: این که در محلی در حدود یک فرسخی آثار آبادی قدیم تلهایی که بر آنها ساختمان بوده است وجود دارد که گفته می شود بنیان گذار آن اسکندر بوده است و مردم این محل را اسکندریه می نامند، که همان اسفنجرد مذکور در تواریخ یزد است.
از جمله ((جعفری)) در تاریخ جدید یزد آن را نزدیک مجومرد فعلی ذکر می کند ((اسفنجرد)) در عصر صفوی به کلی متروک و ویرانه گردیده است محمد مستوفی در کتاب جامع مفیدی اینگونه توضیح میدهد:
این محل واقع است در میان ریک عزآباد بوده و در نهایت آبادی و قلعه ای داشته است به غایت محکم. مجاهدان و هموطنانش در کمال صلاح و پرهیزگاری، حضرت شیخ ربانی و قطب همدانی، شیخ فخرالدین که آوازة کشف و کراماتش از شرق به غرب رسیده اسفنجردی الاصل بوده است. این محل بدلایلی خراب و مجاورانش متفرق گردیده اند. لذا زمانیکه اشکذر بنا شده از روستاهای همسایة آن همین اسفنجریه بوده است و دیگر محله های موجود مانند مجومرد و فیروزآباد و چرخاب هنوز تا آن موقع وجود نداشته اند.
بنای وجودی اشکذر با احداث قناب کبیر بدست اشک بن زال آغاز و شروع به رشد می نماید و مردم آن در آمال خوشی و آبادانی به کشاورزی می پردازند، این قنات از زمان احداث حدود 120 قفیر آب داشته و اراضی بسیاری را به زیر کشت می برده است.
حملة شنهای روان به اشکذر موجب ترک محل توسط مردم و مهاجرت به سایر نقاط
( در صورت توانائی) و در غیر اینصورت به ساخت خانه ای در همان نزدیکی اقدام کرده اند. امروز اگر کسی مسجد جامع ( جمعه) اشکذر را در میان جنگلهای تاغ و کز بنگرد تعجب خواهد کرد که چرا اینجا محل اصلی و مرکز اشکذر بوده با وجود سابقة زیاد آن و وجود مزارع کشاورزی کمتر از مناطق اطراف توسعه یافته است.
1- سیر تحول شهر اشکذر
همانگونه که قبلاً گفته شد حرکت شنهای روان موجب تخلیة اسفنجریه و زیر خاک رفتن آن می گردد. همچنین ناامنی نیز موجب مهاجرت روستائیان به سایر مناطق و بافت اشکذر نیز در جهت شمال شرق درست در جهت باد توسعه می یابد. در همین زمان مردم مسجد جمعه را در حاشیة جادة موسوم به شاهی می سازند که محل ساختمان آن و ورودی آن طوری بوده که از روستاهای دیگر نیز به این محل می آمده اند و علائق مذهبی آنها به این مسجد سبب کشش آنها جهت ادای نماز جمعه و مراسم مذهبی در این مسجد می گردیده است که ضمن ادای مراسم مذهبی خرید و فروش و تجارت توسط مردم در این محل رونق می گیرد. در دورة صفویه بدلیل رقابت مومنین، ساخت مساجد و سایر اماکن مذهبی مانند حسینیه ها تجلی بیشتری می یابد، لذا در سمت شرق روستا، حسینیة سفید، مسجد خواجه در فاصلة 150 متری مسجد و حسینیة حاج رجیعلی ساخته می شود که قدمت آن به همان اندازه است. ساخته شدن مساجد در شرق روستا نشاندهندة هدایت روستا از غرب به شرق بوده بطوریکه عملاً سمت غربی کم کم به زیر شن می رود. امروزه قلعه و مسجد جمعه به کلی از اشکذر جدا شده و مسجد جمعه کاملاً آسیب دیده و قلعة آن نیز در حال نابودی است. حرکت شنهای روان در مرحلة بعد سبب حرکت طبیعی جمعیت از شمال غربی به طرف شرق می گردد. بدین معنی که مردم خانه ای مورد هجوم شن را کم کم رها نموده و به طرف باغات روی می آورند. در این دور محلات پشت باغ شکل می گیرد.
در 35 سال اخیر فشار شنهای روان سبب ترک محل زندگی از سوی مردم و مهاجرت آنان به طرف شهرهای دیگر و یا انتقال از توده و اطراف مسجد جمعه به باغ بالا و حکیم آباد گردیده است. اما قسمت محلة پشت باغ کاج و حسینیة آب و حسینیة بخشداری (17 شهریور) به رشد خود ادامه میدهد. بدنبال این وضعیت کم کم بیشترین قسمت محله ((توده)) در زیر شن مدفون گردیده بطوریه فقط بامها از خارج نمایان می باشد. تا اینکه با اقدامات بیابان زدائی و تثبیت شن های روان مهاجرین کم کم به محل خود بر می گردند. و شنهای داخل قسمتی از محله را تخلیه و زندگی دوباره در «توده» را از سر می گیرند بطوریکه جمعیت آن در حال حاضر قابل توجه است.
در مرحلة بعد پس از جابجائی جادة موسوم به سنتو و نزدیک تر شدن جاده به اشکذر راه به جادة اصلی گشوده می گردد و در حاشیة مسیر تا جادة اصلی خیابان احداث می شود و مردم به صورت پراکنده در حاشیة خیابان خانه و مغازه می سازند.
مقاله کشاورزی با عنوان آئین کار نگهداری درسردخانه (ازمرحله برداشت تا نگهداری) در فرمت ورد در 11 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
پیش گفتار
مقدمه
میوه ها و سبزیها - زردآلو- آئین کار نگهداری درسردخانه (ازمرحله برداشت تانگهداری)
هدف ودامنه کاربرد
مراجع الزامی1
اصطلاحات وتعاریف
نرمی سنج2
آنتوسیانین ها
دمه نسبی
آمادگاه
درجه روز
شرایط برداشت محصول
رنگ پوست میوه
بافت میوه
سردکردن پس ازبرداشت
ترابری
جداکردن وبسته بندی میوه زردآلو
نگهداری درسردخانه
د ما
صدمات یخ
دمه نسبی
تهویه
مدت نگهداری
عملیات پس ازخاتمه نگهداری درسردخانه
ضدعفونی اتاقهای سردخانه ووسایل بسته بندی
مقاله با عنوان آئین کار نگهداری در سردخانه (از مرحله برداشت تا نگهداری) در فرمت ورد و شامل مطالب زیر می باشد:
* پیش گفتار
* مقدمه
* میوه ها و سبزیها - زردآلو- آئین کار نگهداری در سردخانه (از مرحله برداشت تا نگهداری)
* هدف و دامنه کاربرد
* مراجع الزامی
* اصطلاحات و تعاریف
* نرمی سنج
* آنتوسیانین ها
* دمه نسبی
* آمادگاه
* درجه روز
* شرایط برداشت محصول
* رنگ پوست میوه
* بافت میوه
* سردکردن پس از برداشت
* ترابری
* جداکردن وبسته بندی میوه زردآلو
* نگهداری در سردخانه
* دما
* صدمات یخ
* دمه نسبی
* تهویه
* مدت نگهداری
* عملیات پس ازخاتمه نگهداری در سردخانه
* ضدعفونی اتاقهای سردخانه و وسایل بسته بندی
در صحبت ایران و همسایگان، روسیه از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
ایران از عصر صفوی به عنوان یک واحد ملی منسجم ظاهر شده وبه لحاظ مجاورت با نواحی جنوبی روسیه به تعامل با آن کشور پرداخته است. بالطبع در تحلیل روابط خارجی این دو کشور باید به نقش متغیرهای مختلف داخلی، منطقهای و بین المللی توجه وافر داشت. شرایط قوت و ضعف داخلی معادلات و مناسبات منطقهای و نظام ساختار بین الملی همگی بر روابط ایران و روسیه تاثیر کذار بودهاند.
از عصر صفوی تا به امروز نشیب و فرازهای مختلفی برای روابط دوجانبه ایران و روسیه رخ داده و مناسبات آنها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در پاسخ به این سوال که چه علل و عواملی در جهتگیریها وسیاست خارجی متقابل ایران و روسیه تأثیر داشتهاند، باید گفت که این نوشته تعامل و پیوند متداخل متغیرهای سطوح ملی، منطقهای وبینالمللی در دورههای مختلف تاریخی را فرض میگیرد که بر الگوهای رفتاری و روابط ایران وروسیه تاثیرگذار بودهاند.
در بیان مطلب حاضر، ابتدا یک درآمد مختصر به مسائل نظری به عنوان اساس تئوریک بحث خواهیم داشت.
دربخش دوم به مرور کلی و مختصر مسائل وحوادث روابط خارجی ایران و روسیه در مقاطع مختلف خواهیم پرداخت.
دورة اول به دوران صفوی تا پایان حکومت زندیه، دورة دوم به عصر قاجاریه، دورة سوم به عصر پهلوی، دورة چهارم به دوران پس از انقلاب اسلامی تا فرو پاشی شوروی و بالاخره دوره ششم به دوران پس از فروپاشی شوروی اختصاص خواهند داشت. درپایان هم یک جمعبندی از مباحث ارائه خواهیم داد.
ملاحظات نظری
ادبیات غرب محور روابط بین الملل، معاهده صلح وستفالیا 1648 را نقطه آغار شکلگیری روابط بینالمللی به حساب میآورد. براساس پیامدهای این نظام جدید، شاهد نوعی برابری ونابرابری میان واحدهای مختلف جامعه بین المللی بودیم. دولتهای ملی روس، پروس، پرتقال، اسپانیا، فرانسه، انگلیس اصلیترین مؤسسین این نظام بودند و از نظر حقوقی و براساس اصل حاکمیت ملی برابر تلقی میشوند. این دولتهای اروپایی مسیحی، برخی از واحدهای اروپایی مثل لهستان راهم سطح خود نمیدانستند و برای تنظیم روابط و منافع خویش، حتی به حمله و تجزیه این کشورها میپرداختند. از طرف دیگر ممالک غیر اروپایی وغیر مسیحی را نیزهمشأن خود تلقی نکرده و خود را مجاز به دست اندازی درآنها می دانستند، تا در فرآیند استعمار وآبادانی، آنها را نیز اجتماعی گروه و به جرگه واحدهای برابر وارد سازند. سیر تحولات و رقابت این دول اروپایی در ممالک آمریکای لاتین، آفریقا وآسیا، انعقاد قراردهای تحت الحمایگی و کاپیتالاسیون هم در همین راستا بوده است[1].
نابرابری عملی میان دولتهای اروپایی آن دوره، برحسب مؤلفه قدرت و به صورت سلسله مراتبی تاهژمونی باعث شده بود تا هریک ازاین دولتها با ظهور خویش دورانی از عرصة رقابت را ساماندهی نماید. پرتقال، اسپانیا، هلند، بریتانیا، فرانسه و آلمان مهمترین واحدهایی بودند که درخارج از اروپا به فعالیت میپرداختند. روابط “ سطح تضاد و تعارض” بین اروپائیان به خارج از اروپا کشیده شد و آنها بین خود و در قبال غیراروپائیان روابط مبتنی بر رقابت ـ همکاری را بنیان نهادند.
براساس مؤلفههای قدرت در هردوره، توزیع تواناییها متفاوت بوده، اما در شرایط و موقعیتهای مختلف همواره سعی میشده است که به نوعی “ نظام موازنه” برقرار گردد. این توازن سیستیمی میتواند مبتنی بر توافقات مکتوب(عهدنامه، کنوانسیون و… ) و یا به صورت عرفی و نانوشته باشد. بنابراین، حالتی از رژیمهای بین المللی بین اعضا شکل میگرفت که آنها قادر به تأثیر گذاری بر یکدیگر بودند، ولی با واحدهای غیرتأثیرگذار روابط دیگری را دنبال می کردند.
با توجه به سطح و میزان قدرت و توانایی دولتها(نا برابری) بر حسب مؤلفههای نظامی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، می توان 5 سطح مختلف را در نظر گرفت : سطح ابر قدرت، سطح قدرتهای بزرگ ، قدرت متوسط، قدرت کوچک و بالاخره واحدهای ذره ای در کل جامعة بینالمللی مرکب از دولتها، تعدا د مختلفی از این 5 دسته دولتها میتوانند در منا طق مختلف جغرافیایی وجود داشته باشند[2].
[1] - آنتونیو کاسسه . حقوق بین الملل در جهانی نا متحد،ترجمه مرتضی کلانتریان ،تهران :نشر ، 13 ، ص
[2] - عبدالعلی قوام. اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل . تهران : سمت ،1380، صص 65-59.
قلمرو اختیارات ولی فقیه از دیدگاه فقهای شیعه (از دیدگاه امام خمینی (ره))
61 صفحه در قالب word
مقدمه:
ولایت فقیه ازنگاه امام خمینی:
به حرف آنهایی که برخلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب میکنند ولی می خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند گوش ندهید. اگر چنانچه فقیه درکار نباشد، ولایت فقیه درکار نباشد طاغوت است یا خدا یا طاغوت، یا خداست یا طاغوت. اگر به امر خدا نباشد رئیس جمهور با نصیب فقیه نباشد غیر مشروع است وقتی غیر مشروع است وقتی غیرمشروع شد طاغوت است. اطاعت او اطاعت طاغوت است. وارد شدن در حوزه او حوزه طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود شما نترسید از این چهار نفر آدمی که نمی فهمند اسلام چه است. نمی فهمند ولایت فقیه یعنی چه؟ آنها خیال میکنند یک فاجعه به جامعه است. آنها اسلام را فاجعه می دانند نه ولایت فقیه را، ولایت فقیه تبع اسلام است[1].
فرازی از سخنان امام خمینی:
ولایت فقیه برای مسلمین، یک هدیه ای است که خدای تبارک و تعالی داده است
سخنی با امام خمینی:
درواقع، آن کسی که درطول تاریخ غیبت، پرچم ولایت فقیه را برافراشت و دراین راستا، سنگ تمام گذاشت و رنج ها کشید . امام بود.
راه امام برای همه زنده است هرگز او از میان ها نرفته است و برما لازم است اواصلی که ایشان درآن راه حرکت می کردند، حمایت و حراست کنیم .
فصل اول : انتصابی یا انتخابی بودن رهبری:
برای اثبات ولایت مطلقه برای ولی فقیه، لازم است انتصابی بودن آن را با ادله عقلی و نقلی بیان کنیم و درضمن رد کردن انتخابی بودن رهبر و نقدآن، به مقایسه دو نظریه انتصابی و انتخابی بپردازیم و درنهایت به اثبات به مفهوم ولایت مطلقه فقیه، برای رهبر می پردازیم.
الف) ولایت انتصابی[2]:
امام خمینی همانند بسیاری از فقها براین عقیده است که ولایت فقیه مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی دارد، یعنی ازیک طرف تمام فقها باالفعل از ناحیه معصومین برای اعمال ولایت و اجرای احکام الهی منصوب شده اند و از طرف دیگر برای اینکه ولایت آنها ازقوه به فعلیت برسد، باید مستقیم مورد پذیرش مردم قراربگیرند.
دلایل بسیار است که مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی آن را اثبات میکند که در این تحقیق چند دلیل را بیان می کنیم و به تفصیل آن نمی پردازیم زیرا که سخن ما در اثبات ولایت فقیه نیست و در مورد اختیارات ولی فقیه است.
دلیل اول:
اولاً: خدا نه تنها خالق انسان است، بلکه او تنها مدبر و فرمانروای حقیقی است که ولایت برمال و جان انسانها دارد: چراکه «ان الحکم الا لله»[3] به این مسأله اشاره میکند.
ثانیاً : خدا در عصر حضور با اذن و نصب خویش، معصومین را موظف به اجرای احکام الهی نمودو به آنان ولایت مطلقه را عطاکرد، زیرا که خود فرموده است «النبی اولی بالمومنین من انفسهم»[4] اما درعصر غیبت برای این که، این راه استمرار پیدا کند، فقهای جامع الشرایط را برای زعامت و ورهبری نصیب نموده است.
دلیل دوم:
دلیل دیگر همان دو روایت، مقبوله و توقیع است، چرا که درروایت آمده است «فانی قد جعلته علیکم حاکماً[5]» و «فانی حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم»[6] که معنای صریح درروایت این است که فقها برای اجرای احکام الهی نصب شده اند.
دلیل سوم:
زمانی که به کتاب و سنت مراجعه می کنیم، نسبت به مساله مشورت و نظر خواهی ازمردم تأکید خاصی شده است، زیرا دربرخی آیات آمده است: «والذین استجابوا اربهم و اقاموااللصلوه و امرهم شوری بینهم و مما رزقنا ینفقون[7]» و «شاورهم فی الامر، فاذا عزمت فتوکل علی الله[8]»، معنی :«در کار با آنان مشورت کن پس چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن» و ازاین روی است که امام خمینی (ره) درپاسخ آیه الله مشکینی، درهنگام بازنگری قانون اساسی می فرمایند : «اگرمردم به خبرگان رای دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند وقتی خبرگان فردی را تعیین به عنوان رهبری کنند قطعاً او مورد قبول مردم است، دراین صورت او ولی مردم می شود و حکمش نافذ است».
ب) ولایت انتخابی[9]
برخی، مشروعیت ولایت فقیه راناشی از خواست مردم می دانند، یعنی درزمان غیبت، انتخاب و گزینش به عهده مردم است و هر فقیهی که مورد پذیرش اکثریت مردم واقع شود، ولایت برجامعه پیدا کرده و برای اثبات این مدعا دلایلی آورده اند که ما پس از ذکر آن، به نقد دلایل می پردازیم.
دلیل اول:
اولاً : درقرآن آمده است «والذین استجابوا الربهم و اقاموالصلواه و امرهم شوری بینهم»[10]
ثانیاً : واژه «امر» دراین آیه به معنای حکومت است یاحداقل قدر متقین آن حکومت است . پس با توجه به تاکیداتی که به اصل شورا شده نتیجه می گیریم که رهبری باید انتخابی و با آراء مردمی باشد.
نقد و بررسی:
اولاً :اگر رهبری انتخابی و شورایی بوده چرا پیامبر شخصاً از این اصل استفاده نکرده است و درولایت امیرالمومنین (ع) ازراه تنصیص و انتصاب استفاده کرده است.
ثانیاً: اصولاً شور و مشورت بااهل نظر که تخصص لازم نیست به موضوع مربوطه به مشورت را دارند، مطرح می شود نه این که مشورت باهمه مردم باشد. مثلاً درمسائل نظامی، باکسانی که صاحب نظر درامور نظامی هستند باید مشورت شود، بنابراین نمی توان از این دسته آیات عموم مشورت را استفاده نمود. وبرفرض اینکه مردم مشورت میکنند منافاتی با اصل انتصابی بودن فقیه ندارد چراکه رای مردم جنبه کارآمدی و فعلیت بخشیدن دارد[11].
ثالثاً : درصورتی که اکثریت مردم، ولی فقیهی را به رعایت برگزینند، چگونه و با چه مبنای شرعی، این رهبر انتخابی برسرنوشت همه مردم حاکم شود . زیرا اقلیتی به او رای نداده اند.
دلیل دوم: اگر فقهای یک عصر همه بالفعل منصوب معصوم (ع) باشند ازچند حال بیرون نیست، 1- یا همه آنان مستقل ازیکدیگر حق اعمال ولایت دارند، که این مستلزم هرج و مرج است، 2- یا یکی ازبین آنها حق ولایت دارد، این را هم چون راه حلی برای شناخت او وجود ندارد، باطل است، 3- یایکی از اول حق اعمال ولایت دارد، اگر چنین است پس چرا معصم همه فقها را منصوب نموده است، 4- یاهمه با توافق یکدیگر اعمال ولایت می نمایند که این امر باعالم ذهن و خیال نزدیک است تا با عالم واقع،پس چون انتصابی بودن محال است نتیجه می گیریم که رهبری انتخابی است.
نقد و بررسی:
1-هرچند همه فقهاء بالفعل منصوب معصومند ولی اگریکی از آنها اقدام به اعمال ولایت بکند بقیه موظف به اطاعت هستند، پس به طور طبیعی بقیه اعمال ولایت نمیکنند تا مستلزم هرج و مرج باشد، علاوه براین اعمال ولایت، واجب کفایی است به صرف این که یکی از فقها اقدام کرد، تکلیف از بقیه ساقط است، پس اعمال ولایتی وجود ندارد تا چنین محذوری به دنبال داشته باشد.
2-ممکن است همان فرض دوم صحیح است، یعنی یکی از بین فقها حق ولایت داشته باشد ولی شناخت و معرفی آن به وسیله خبرگان انجام می گیرد . درحقیقت خبرگان مصداق را به مردم معرفی می کنند[12].
3-خداوند حضرت علی (ع) رابه مقام امامت منصوب کرده است زیراکه رسالت بدون امامت ناقص است[13] ولایت فقیه هم مکمل امامت است و باید درامتداد امامت اولیاء باهمان اختیارات، حکومت اسلامی را اداره کند. آیا چنین وظیفه خطیری راخدا و پیامبر و ائمه رها میکنند و به مردم می سپردند و اگر ولی فقیه درمبحث حکومت، سیاست، همان اختیارات پیامبروامام را دارد باید بپذیریم که این اختیارات را مردم نمی توانند به ولیه فقیه بدهند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است