تمام رامها تست شده و در صورت بروز مشکل با آیدی allrom1502@ تلگرام ویا با جیمیل allrom1502@gmail.com تماس بگیرید
در اولین فرصت جوابگوی شما عزیزان هستیم.
فایل فلش فارسی نوکیا 7270 ورژن 03.26
تمام رامها تست شده و در صورت بروز مشکل با آیدی allrom1502@ تلگرام ویا با جیمیل allrom1502@gmail.com تماس بگیرید
در اولین فرصت جوابگوی شما عزیزان هستیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
ویتامینها
تعریف :
ارائه تعریفی جامع برای کلمه ویتامین، عملاً غیر ممکن است. این کلمه در سال 1910 . م به وسیله « فونک » اختراع شد. در این سال او توانست از پوسته برنج عنصر کریستالی را بدست بیاورد که از بیماری بری بری پیشگیری نموده و آن را درمان می کند ( ناراحتی که زمانی اطلاعی از آن در دست نبود و بر اثر فقر ویتامین B ایجاد می شود.)
وی به این عنصر نام « آمین حیاتی » را داد که طبیعتاً اصطلاح ویتامین از کلمه آمین حیاتی گرفته شده و پس از آن، این نام به مجموعه عناصر مورد نیاز فعالیتهای حیاتی که بدن نمی تواند آنها را بسازد و بنابراین باید آنها را از طریق تغذیه بدست بیاورد اطلاق شد.
بنابراین، ویتامین عبارت است از عنصر ضروری برای فعالیت مناسب بدن و عامل حیاتی است که اغلب در مقادیر بسیار کم در مواد گیاهی و حیوانی وجود دارد. هر یک از ویتامین ها به نوعی به شکل کاتالیزورهای لازم برای ایجاد پدیده های مورد نیاز بدن و پدیده های تولید نسل نظیر تکثیر، رشد، گسترش، حفظ فعالیت حیاتی و غیره بکار می رود.
فقدان ویتامین های مختلف باعث ایجاد ناراحتی ها و آسیبهای خاصی می شود که بر حسب نوع ویتامین متفاوت است.تکاندهنده ترین نمونه کمبود ویتامین اسکوربوت است که از زمانهای بسیار دور شناخته شده است.
روشهای درمانی که در دوران قدیم علیه این بیماری بکار می بردند، بسیار متغیر بوده ( بدون اینکه هرگز کسی بتواند توجیه علمی برای این روشها پیدا کند. )
« پلین » از علف بریتانیکا صحبت می کند ( که بی شک نوعی ترشک بوده است)، داروئی که همراه با ژنتیان در یک رساله پزشکی ایسلندی در قرن پانزدهم هم تجویز شده است. « ژاک کارتیه » گزارش داده که برخی از افراد مبتلا به اسکوربوت با مصرف دم کرده سوزنهای کاج بر اساس دستور فارماکوپه ی هندی درمان شده اند و سرانجام، گروهی دیگر از خواص درمانی سنبل ختایی و . . . نام برده اند.
ولی همه باید تا قرن شانزدهم انتظار می کشیدند تا بتدریج به خواص میوه های خانواده لیمو برای درمان این بیماری مشکوک شوند. اما این بیماری همچنان ملوانان کشتی های بادبانی را که ماهها در دریا سفر می کردند و در طول سفر غذای آنها تنها از مواد کنسرو شده، آردی و نمک سود تشکیل می شد و از هر نوع میوه، سبزیهای تازه و گوشت تازه بایستی از تجربیات معاصر دکتر « آلن بومبار » که چند سالی است انجام شده، استفاده کنیم تا دریابیم که ادامه حیات افرادی که در دریا گمشده اند با استفاده از خود دریا که منبع ویتامین ها است (پلانکتونها) نیز امکان پذیر بوده است.
من واقعاً تعجب می کنم که چرا اندیشه ی صید ماهی تازه به مغز ملاحان قدیمی کشتیهای بادبانی خطور نمی کرده است؟ خصوصاً که همة ما روغن جگر ماهی مورو را می شناسیم و از غنای آن از ویتامینهای A و D آگاهیم. اما ماهی تازه دارای ویتامینهای متعدد دیگری نیز هست.
ضمناً باید این نکته را متذکر شوم که گوشت ماهی به صورت خام دارای آنزیمی به نام تیامیناز است که ویتامینB1 را از بین می برد ( و البته این آنزیم بر اثر پختن از بین می رود.)
فقر ویتامین C تنها دلیل ایجاد اسکوربوت است که اگر ادامه پیدا کند، باعث پیدایش بیماریهای شدید و سپس مرگ خواهد شد. در حالیکه استفاده از تغذیه ای عادی همراه با گوشت و خصوصاً سبزیها و میوه های تازه، افراد مبتلا به این ناراحتی را که بیماری بیش از حد در آنها پیشرفت نکرده باشد به سرعت بهبود
می بخشد .
ابتلاء به این بیماری منحصراً بر اثر فقر ویتامینC است ( درست مثل بری بری که صرفاً بخاطر فقر ویتانین B و راشیتیسم که به دلیل کمبود ویتامین D به وجود می آید.)
پس از مدتی محققین متوجه شدند که با قرار دادن حیوانات تحت رژیمهای غذایی خاصی که از نظر برخی ویتامین های مشخص دچار کمبود است، بیماری ایجاد می شود که بعدها آن را فقر ویتامینی نامیدند.
فقر ویتامینی یک بیماری کاملاً مشخص بوده و ناراحتیها و علائم خاص خود را دارد و تنها بر اثر فقدان یا کمبود یک ویتامین کاملاً مشخص ایجاد شده و ادامه می یابد ( که البته تنها به وسیله مصرف مجدد همان ویتامین درمان می شود.)
بدین ترتیب، گروهی از ویتامینها کشف شدند و نام های A ، B ، C ، D ، E و غیره را به خود اختصاص دادند. اما در هر یک از این گروهها نیز ویتامینهای مختلفی یافت شد که آنها را با ارقامی همراه با حروف مربوط به آن ویتامین مشخص کردند. به عنوان مثال، می توان از ویتامین B نام برد که خود به حدود پانزده ویتامین دیگر نظیر B1 ، B2 ، B3 ، B4 و . . . تقسیم شده و هر یک از آنها خاصیت و نقش ویژه خود را دارند.
البته اگر سعی کنیم ویتامینها را به نوعی تعریف کنیم، شاید بتوان گفت که این عناصر یا بهتر از آن، عناصر حیاتی، برای ادامه حیات لازم بوده ( تکثیر، رشد، حفظ و نگهداری ، فعالیت، جذب و تحلیل و . . . ) و به بدن امکان می دهند تا مواد غذایی را که دریافت می کند ( عناصری را که از این ویتامین ها برخوردار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
موضوع تحقیق
استان خوزستان
گردآورنده :
نادر مرتضوی دانش آموز سال سوم راهنمایی
مدرسه ارشاد
سال 1381-1382
منابع مورد استفاده
1-دائره المعارف زرین
2-گیتا شناسی کشورها
3-کارنامه آموزش و پرورش استان خوزستان
4-نگاهی به خوزستان
خوزستان در عصر سوم و چهارم زمین شناسی
خوزستان در عصر سوم و چهارم زمین شناسی بوجود آمده است . در منطقه خوزستان و عربستان در دوران دوم زمین شناسی ، دریائی وسیع وجود داشت کهع به اقیانوس هند متصل بود و خشکی های این مناطق منحصر به چند جزیره کوچک و بزرگ بوده که در اثر عوامل آتش فشانی از زیر آب سر برآورده و آن جزائر در جائی قرار داشت که اکنون کوههای دماوند ، الوند ، ، زردکوه و دنا قرار دارد .
بنام خداوند بخشنده مهربان
مقدمه
من استانی که برای تحقیق انتخاب کرده ام استان خوزستان است استانی که اجداد من از سالهای بسیار دور در یکی از شهرهای آن (ابتدا در شوشتر که یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران و مرکز خوزستان در آن سالها بوده) و بعداً شهر اهواز که تاکنون نیز مرکز آن استان می باشد و من هم در این شهر به دنیا آمده ام . استان خوزستان یکی از استانهای پهناور و دارای جلگه های حاصلخیز و رودخانه های پرآب و معادن عظیم نفت و گاز می باشد .
کلمه خوز به معنی شکر است و خوزستان به معنی شکرستان است چون در قدیم خوزستان مرکز نیشکرکاری و تهیه شکر بوده است . استان خوزستان به این نام نامیده شده است . استان خوزستان در زمانها قدیم مرکزی برای علم و دانش و تربیت علما بوده و دانشگاه جندی شاپور یکی از آن مراکز بوده است . که دانشگاه جندی شاپور فعلی از آن نام گرفته است .
شهر اهواز که اکنون مرکز استان خوزستان است تا قبل از سلطنت رضاخان شهری کوچک به نام ناصری ودارای جمعیتی اندک بوده و پس از آنکه مرکز استان قرار گرفت و جمعیت آن روبه فزونی گذاشت .
رودخانه کارون از وسط شهر از شمال به جنوب در حرکت است و شهر را به دو قسمت تقسیم می کند . اولین مدرسه ابتدایی که در این شهر تاسیس گردید حدود سالهای 1303 و 1304 بوده که با سعی و کوشش جد من و آوردن معلم از شیراز با مخارج ایشان بوجود آمد و چون در آن زمان شیخی به نام شیخ چاسب بر استان خوزستان حکم روایی می نمود این مدرسه به نام چاسبیه نامیده شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مفهوم عدالت در حقوق
الف) مفهوم عدالت
تعریف عدالت
«عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود میشناخته و برای استقرار آن کوشیده است.([۱]) مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال میکند.([۲]) انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که در راستای این نظم طبیعی باشد، درست و عادلانه است.حقوق نیز از این قاعده بیرون نبوده و مبنای آن در مشاهده موجودات و اجتماعهای گوناگون است. پس، از ملاحظه «آنچه هست» میتوان به جوهر «آنچه باید باشد» دست یافت. به بیان دیگر، در شیوه ارسطویی جستجوی عدالت، واقعگرایی و پایه آن مشاهده و تجربه است. ([۳])
این مقاله جای تفصیل برای ملاحظه سیر تاریخی عقاید نیست، ولی تعریفهای مهمی از عدالت را بیان میکند.
افلاطون و عدالت اجتماعی
افلاطون در کتاب «جمهوری» به تفصیل از عدالت سخن میگوید. ([۴]) به نظر او عدالت آرمانی است که تنها تربیتیافتگانِ دامان فلسفه به آن دسترسی دارند و به یاری تجربه و حس نمیتوان به آن رسید. عدالت اجتماعی در صورتی برقرار میشود که «هر کس به کاری دست زند که شایستگی و استعداد آن را دارد، و از مداخله در کار دیگران بپرهیزد». پس، اگر تاجری به سپاهیگری بپردازد، یا یک فرد سپاهی، حکومت را به دست گیرد، نظمی که لازمه بقا و سعادت اجتماع است به هم خواهد ریخت و ظلم جانشین عدلخواهی شد.
حکومت، شایسته دانایان و خردمندان و حکیمان است و عدل آن است که هر کسی بر موضع خود قرار گیرد و، به جای پول و زور، خرد بر جامعه حکومت داشته باشد.
بی گمان، مقصود افلاطون طبقاتی کردن جامعه به شیوه خوانسالاران نبوده. زیرا، در جامعه آرمانی او اوصاف سپاهیگری، حکمت و تجارت اکتسابی است نه ارثی، و معیار توصیف اشخاص، زمان اشتغال است نه ولادت. با وجود این، بر او خرده گرفتهاند که چرا وضع شغل و معلومات شخص، او را به حکم طبیعت، تنها سزاوار کاری معین میکند، چندان که تجاوز از آن ستمگری باشد. وانگهی، تقسیم میان آزادمردان و بردگان نیز در این طبقهبندی میگنجد: چنان که ارسطو بر همین پایه ادعا کرد که بعضی از مردم به حکم طبیعت، بردهاند و باید در همین وضع باقی بمانند.([۵])
نفس آدمی نیز به عدالت نیازمند است، و هنگامی این فضیلت به دست میاید که هر یک از قوا در جای خود قرار گیرند و نظمی خاص بر روابط آنها حکمفرما باشد. تمام قوای انسانی، مانند خشم و شهوت، باید زیر فرمان عقل قرار گیرند و هر کدام عهدهدار وظیفه خود شوند. ([۶]) مانند این مضمون را در ادبیات و حکمت و فقه نیز فراوان میتوان دید، که نشانه نفوذ افکار حکیم دانای یونانی است. از جمله در مثنوی مولوی میخوانیم: عدل چه بود وضع اندر موضعش ظلم چه بود وضع در ناموقعش نیست باطل هر چه یزدان آفرید از غضب و زحلم و زنضج و مکید خیر مطلق نیست زینهار هیچ چیز شر مطلق نیست زینها هیچ چیز نفع و ضر هر یکی از موضع است علم از این رو واجبست و نافعست([۷]) همچنین از شیخ طوسی از کتاب مبسوط نقل شده است که : «ان العدل فی اللغه، ان یکون الانسان متعادل الاحوال متساویا»([۸]) در تفسیر «المیزان» (ج ۱، ص ۳۷۱) عدالت با این عبارت تعریف شده است: «و هی اعطاء کل ذی حق من القوی حقه، و وضعه فی موضعه الذی ینبغی له» و این مضمونها نفوذ اندیشههای افلاطون را در این زمینه نشان میدهد. چنان که گفته شد، افلاطون، که مفهوم عدالت را در جامعهای با فضیلت جستجو میکند، عدالت اجتماعی را در حاکمیت دانشمندان و خردمندان میبیند و تجاوز از آن را ظلم میشمارد. ارسطو و اعطای حق به سزاوار آن به نظر ارسطو، عدالت دارای دو معنی خاص و عام است: ([۹]) عدالت به معنی عام شامل تمام فضایل است. زیرا هر کس به کار ناشایستهای دست زند، ستم کرده است. سعادت واقعی از آن کسی است که با فضیلت باشد و از دستورهای عقل اطاعت کند. فضیلت انسان دو آفت بزرگ دارد: افراط و تفریط، که بایستی از هر دو پرهیز کرد. میانهروی و اعتدال، میزان تشخیص رذایل از فضایل است؛ پس تهور و ترس هر دو مذموم و حد وسط بین آنها یعنی شجاعت فضیلت است؛ همچنان که سخاوت میانه بخل و تبذیر، و مناعت و تواضع، اعتدال میان تکبر و زبونی است. در آخرین تحلیل، میتوان گفت: عدالت به معنی عام، «تقوای اجتماعی» است. ([۱۰]) در نظر ارسطو انسان، به حکم طبیعت، نه خواهان فضیلت و کمال است، نه گریزان از آن. فطرت انسان بسیط است و فضیلت و عدالت اکتسابی؛ منتها، طبیعت او به گونهای است که میتواند خود را با آنچه کسب کرده سازگار کند و با خو کردن به آن، به کمال یابد. این مفهوم عدالت نیز در اخلاق و حکمت اسلامی نفوذ کرده است: از جمله در کتاب اخلاق عالم آرا (محسنی) میخوانیم که: «عدالت جامع فضایل است و مانع رذایل» و در توجیه آن مینویسد: «به جهت وحدت تناسبی است که در میان اجرای متباینه به هم میرسد و کثرت را به صورت وحدانی جلوه میدهد و آنجا که حضرت خیر الانام به کلام معجز نظام (خیر الامور اوسطها) به خیریت اوساط تصریح فرموده، شرف عدالت را بر وجهی ابلغ بیان نموده....» (ص ۳۴) . خواجه نصیر الدین طوسی نیز در کتاب اخلاق ناصری مینویسد: «اما انواعی که در تحت جنس عدالت است دوازده است: اول صداق، دوم الفت، سوم وفا، چهارم شفقت، پنجم صله رحم، ششم مکافات، هفتم حسن شرکت، هشتم حسن قضا، نهم تودد، دهم تسلیم، یازدهم توکل، دوازدهم عبادت...». ([۱۱]) عدالت، به معنی خاص کلمه، برابر داشتن اشخاص و اشیاء است. هدف عدالت همیشه تامین تساوی ریاضی نیست. مهم این است که بین سود و زیان و تکالیف و حقوق اشخاص، تناسب و اعتدال رعایت شود. پس، در تعریف عدالت میتوان گفت: «فضیلتی است که به موجب آن باید به هر کس آنچه را که حق اوست داد.» ارسطو عدالت را به معاوضی و توزیعی تقسیم میکند: مقصود از عدالت معاوضی، تعادل میان دو عوض در معامله است، به گونهای که یکی از دو طرف قرارداد نتواند به بهای فقر دیگری، ثروتمند شود یا هر دو عوض را به دست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مقدمه :
واژه ی فرهنگ را در زبانهای اروپاپی (انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی) culture culture kultur می گویند که از واژه ی cultura بر می آید از ریشه لاتینی colere این واژه طیف معنایی گسترده ای داشته است مانند : مسکن گزیدن ، کشت کردن ، حراست کردن ، پرستش کردن استعمال فرهنگ به عنوان یک اسم مستقل ، فراگردی انتزاعی بوده که پیش از پایان قرن هیجدهم میلادی اهمیتی نداشته و تا نیمة قرن نوزدهم میلادی معلوم نبوده است با این حال می توان گفت که این تحول به طور ناگهانی در زبانهای اروپایی به وقوع نپیوسته است جان میلتون ، شاعر انگلیسی در سال 1660 فرهنگ را در معنایی انتزاعی به کار می گیرد در قرن هیجدهم در انگلستان هنوز معنای رایج فرهنگ همان معنایی است که از CULTVATION و CULTINATED بدست می آید .
استعمال این واژه در ابتدا مترادف است با تمدن ( CIVILZATION ) نخست در معنایی انتزاعی که معرف یک فراگرد عام است به کار گرفته می شود که متمدن بودن و فرهیخته بودن را می نمایاند ، پس از آن در معنایی رواج پیدا می کند که مورخان رنسانس (عصر روشنگری) از تمدن می کردند وتوصیفی از فراگرد دنیایی و غیر دینی تحول بشری در تاریخنگاریهای عالم خود به دست می دادند .
هردر در این زمینه دگرگونی تعیین کننده ای پدیدار ساخت و در رسالة خود به نام ((اندیشه هایی در بارة فلسفه تاریخ بشریت)) دربارة فرهنگ نوشت :
(هیچ چیز نامشخص تر از معنای این واژه نیست ، هیچ چیز فریبنده تر از انطباق این واژه بر ملتها و دورانها نیست) ، او اندیشه پیشرفت تک خطی بشریت را که در تاریخ نگاریهای عصر روشنگری انعکاس می یافت مورد انتقاد قرار داد . هردو از فرهنگها به صورت جمع سخن به میان آورد ، فرهنگ در معنای انتزاعی خود سه کاربرد عمده پیدا می کند :
اول : بصورت اسم مستقل و انتزاعی که فراگرد عام رشد فکری ـ معنوی و زیبایی شناسانه را می نمایاند .
دوم : آنکه کاربردی عام یا خاص پیدا می کند که معرف روش زندگی معینی (در یک گروه ـ دوره یا بشریت به طور کلی) است .
سوم : توصیف آثار و تجربیات فکری است که به خصوص فعالیتهای هنری را هدف می گیرد امروزه بسیاری از فعالیتهای هنری را با فرهنگ مترادف می گیرند و وزارتخانه هایی در دنیا به اسم وزارت فرهنگ برپا شده اند که بسته به مورد و کشور ، فعالیتهای مختلفی را به نام فرهنگ و هنر سازمان می دهند ، در ایران چنین وزارتخانه ای نخست با نام وزارت فرهنگ و هنر در سال 1343 براه افتاد که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 57 تغییر نام داد و اکنون نام وزارت فرهنگ را یدک می کشد و به عنوان وزارت فرهنگ و آموزش عالی رسمیت یافته است .
در زبان فارسی در قیاس با زبانهای اروپایی واژة فرهنگ معنای غیر مادی واضح تری دارد وقتی می گوییم فرهنگ ترافیک ، منظورمان نوع خاصی از رفتار در حوزة راهنمایی و رانندگی است یا وقتی می گوییم فلانی فرهنگ آپارتمان نشینی ندارد ، منظورمان این است که با قواعد و آداب سکونت در مجتمع های مسکونی آشنا نیست ، هنگامی که می گوییم فلانی فرهنگ خانه داری ندارد یعنی نمی داند چگونه خانه و کاشانه خود را اداره کند .
این معنا ها در زبان فارسی و همگی به نوع رفتار و به شیوة زیستن توجه می کند .
در این تحقیق که برگزیده و چکیده مطالب چند کتاب است سعی شده مفاهیم : توسعه فرهنگی سیاستهای فرهنگی و هدفهای توسعه فرهنگی همچنین جایگاه آداب و رسوم در فرهنگ را به صورتی ساده و روان گردهم بیاورم . بنابراین لازم دیدم قبل از پرداختن به مطالب فوق به توصیف مفاهیم و معانی و موارد استعمال واژة ((فرهنگ)) بپردازم . امید است این تلاش در خور توجه اساتید گرانمایه قرار گیرد و کمی ها و کاستی های آن را به دید کوتاهی ننگرند زیرا تحقیق فوق اولین مجموعه جمع آوری شده توسط محقق می باشد .
فصل اول
توسعة فرهنگی
مقدمه :
مفهوم توسعه فرهنگی بر اثر کوششهایی که یونسکو در دهة هفتاد میلادی قرن بیستم به کار بست از رواج چشمگیری در مباحث و گفتگوهای فرهنگی بهره مند شد . پیش از آن نیز یونسکو با برپایی مجامعی کارشناسی در طی دهة شصت ابزار لازم را جهت دامن