کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود تحقیق کامل درباره انعقاد قراردادهای الکترونیکی 77 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق کامل درباره انعقاد قراردادهای الکترونیکی 77 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 77

 

موضوع تحقیق:

انعقاد قراردادهای الکترونیکی

قوانین← آیین نامه ی اجرایی فعالیتهای مشخص به منظور گسترش فن آوری اطلاعات 9/4/81

قانون برنامه ی پنج ساله ی دوم سوم چهارم توسعه

قانون آ.د.م دادگاههای عمومی و انقلاب

قانون تجارت

قانون تجارت الکترونیک

قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

قانون مدنی

مصوبه ی دولت الکترونیکی شورای عالی اداری 15/4/81

 

مقدمه:

انعقاد قراردادهای الکترونیکی

مبحث اول: اعتبار قراردادهای الکترونیکی

گفتار اول : انعقاد قراردادهای رضایی در محیط الکترونیکی

گفتار دوم : انعقاد قراردادهای تشریفاتی در محیط الکترونیکی

) اشکال تشریفات

( 1 -1 ) صراحت در بیان قصه

( 1 -2 ) شرط قبض مال موضوع قرارداد

( 1 - 3) کتبی بودن و امضاء شدن قرارداد

( 1 -4) تنظیم سند رسمی

) تأمین تشریفات با داده ی پیام

( 2- 1 ) شرط صراحت

( 2 -2 ) شرط قبض مال موضوع تعهد

( 2- 3 ) کتبی بودن و امضاء شدن اسناد

(2- 4) قیاس ساختاری نوشته و امضاء دستی با نوشته و امضاء الکترونیکی

( 2- 5) مواضع قانونی در موضوع برابری داده پیام با نوشته و امضاء دستی

مبحث دوم: شرایط تشریفات

زمان و مکان موضوع عقد

گفتار اول : سیستم های دارای نص خاص

گفتار دوم : سیستم های فاقد نص

مفهوم ارسال و وصول

( 1- 1 ) زمان دریافت

( 1 -2 ) مکان ارسال و دریافت

مبحث سوم : قواعد عمومی حاکم بر زمان و مکان وقوع عقد در حقوق ایران

گفتار اول : چگونگی اعمال قواعد عمومی در قرارداد الکترونیکی

گفتار دوم : ماهیت قراردادهای الکترونیکی

( 1- 1 ) ماهیت انعقاد قرارداد از طریق پست الکترونیکی

( 1 -2 ) ماهیت انعقاد قرارداد از طریق سرویس وب

انعقاد قراردادهای الکترونیکی

قراردادها را به اعتبار ابزار بیان قصد، می توان به قراردادهای الکترونیکی ، یعنی قراردادهایی که طرفین از سیستمهای مخابراتی ( الکترونیکی که نوری و مانند آن) وبه عبارت دیگر از(( داده پیام)) به منظور بیان قصد خویش استفاده می کنند و قراردادهای غیر الکترونیکی ، یعنی قراردادهایی که انعقاد آنها توسط روش های دیگر از جمله لفظ و نوشته صورت می گیرد تقسیم کرد.انعقاد قراردادهای الکترونیکی ، اصئلا تابع قواعد عمومی قراردادهاست.زیرا تنها وجه فارق این گونه عقود از سایر پیمانها ابزار بیان قصد است.بنابراین ، در بیان مباحث متعدد راجع به انعقاد قرارداد، باید به طرح مباحثی اکتفاکرد یابه نوعی باشیوه بیان قصد ارتباط پیدا می کنند یا به جهت ابعاد فنی موضوع ، چگونگی اجرای قواعد عمومی در هاله ای از ابهام بوده و یا تأمل در قئاعد عمومی جایز است. از این رو در فصل حاضر مباحث اصلی زیر را مورد بررسی قرار می دهیم:

1 ) حسب بند الف ماده 2 قانون تجارت الکترونیکی ایران (( داده پیام )) عبارت است از (( هر نمادی از واقعه ، اطلاعات یا مفهوم که با وسایل الکترونیکی ، نوری و یا فناوریهای جدید اطلاعات تولید ، ارسال ، دریافت، ذخیره ، یا پردازش می شود)).در اصطلاح قوانین دیگر نیز داده پیام عبارت است از اطلاعاتی که توسط ابزارهای الکترونیکی نوری و مانند آن مشتمل بر ، نه محدود به تبادل الکترونیکی داده ها ..


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره انعقاد قراردادهای الکترونیکی 77 ص

خواص و حالات روح در ظاهر و باطن انسان 77 ص

اختصاصی از کوشا فایل خواص و حالات روح در ظاهر و باطن انسان 77 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 77

 

خواص و حالات روح در ظاهر و باطن انسان

 

١ - سوال : تفاوت خواص باطنی یا معنوی انسان با دیگر حیوانات چیست ؟

جواب :  حیا و خجالت دو عامل خاص انسانست که در حالات معین و اماکن خاصه به پیش آمدهای دوست دارترین خود از حیا نمی بیند و می پرهیزد، که در این مختصر، حقیقت این کیفیت به خوبی نشاید قابل فهم باشد.

٢ - سوال : انسان کیست ؟

جواب : انسان موجودی که دارای صفاییت ظاهری و باطنی عالی است و از جمله خجالت و حیا نیز یکی از خواص معنوی عالی انسان بوده و در حال اقدام به کدام کار ممنوع از قوانین مدنی یا شرعی یا فامیلی، هرگاه تحت غرایز جنسی و نفس قرار گیرد و کسیکه بر امتناع آن قانون وارد باشد، بروی رسد و او را ببیند از خجالت، بدون مخالفت، خود را باطناً به نا آرامی شدید مواجه می بیند.

٣ - سوا ل : انسان کیست ؟

جواب : انسان موجودی که اگر از نگاه نفس یا روح تکامل کرده باشد باطناً بیست تا سی تا صد یا بالاتر مثل خود بزرگتر معلوم می شود (اما به دیدهء نیکان بشر، فرشتگان و شیاطین) – مولانا بلخی گوید: تن ز جان و جان ز تن مستور نیست

لیک کس را دید جان دستور نیست

٤ - سوال : انسان کیست ؟

جواب : یگانه موجودی که قسمتی از دید و وادیدهای نظری و معنوی خود را در خواب عیناً به کیف و شان کامل می بیند بعداً همه و یا پارهء از آن را پس از بیداری در بین موجوات روی زمین بازگو کرده می تواند، چرا و این چه کیفیت است که رخ میدهد چرا غور نمی نماید؟ آری! ثابت کنندهء حقیقت ماهیت روح نامکمل شده بشریت باشد.

٥ - سوال : اساساً انسان داری چه نیروی نامرئی است ؟

جواب : انسان موجودی است بین دو دستگاه نشراتی خیر و شر، که بی اراده و با اراده همواره مشغول خود و ماحول خویش است، تا کدامین غالب آید و وی را بدانسو کشد.

٦ - سوال : پس به چه صورت انسان به مقام اعلی رسیده و به چه کوایف پست می شود؟

جواب : هرگاه به پیروی از نفس، به حضیض ذلت و انتهای دنائت گراید، ظاهراً انسان اما باطناً حیوان درنده، بسیار نیرنگ باز و دغل پیشه است که به استفاده از مقام انسانیت بهره کشی های سوء می نماید، زیرا قوای روحانیش به مرتبهء روح حیوانی رسیده باشد. اما اینقدر تفاوت دارد که به همچو اشخاص بازهم با همین حالت، بازگشت به سوی خدا جل جلاله میسر است که اگر بکوشد دارای مقام و یا رتبهء کامل حقیقت انسانی گردد و نیز برعکس تا زمانیکه روح او مستشعر مقام جان نشود و نفسش به مطمئنه مبدل نگردد احتمال فیصد (٢٥ تا ٣٠) لغزش او ممکن باشد.

٧ - سوال : انسان کیست ؟

جواب : انسان موجودی که کلانی باطنی او را اکثراً نه او بیند و نه دیگران، خواه از نگاه نفس باشد  یا از صفائیت روح، اما کلانی ظاهری او را به کدام تصرفی که یافت از قبیل علم، ثروت یا قدرت یا شهرت های صادق و کاذب که بی بقاست، هر کس دیده تواند.

٨ - سوال : دیگر از صفات معنوی عالی انسانی چیست ؟

جواب : اکثراً در حال حمله به دفاع قوای بالمثل، مانند دیگر حیوانات بنابر عقل سلیم پاسخ نمی دهد و می سنجد مگر که قدرت جانب بر او از کدام نگاه فزونی داشته و حیاتش به خطر باشد در صورتیکه خود را در مقابلش لاشی و بی قدرت بیند اینجاست که به الحاح یا وسیلهء دیگر دفاع معنوی پرداخته بدین ترتیب رقت قلب او را به خود متوجه می سازد.

٩ - سوال : اگر روشنی بیشتر اندازند ؟

جواب : بلی انسان های سلیم علاوه از احساس آلام جسم یا روح دیگران حمله را بر مال و شرف نیز بد می بینند که در  چنین موارد پختگان شان به تأمل و عاجل طبیعتان شان بدون درنگ پاسخ داده دفاع می کنند.

١٠ - سوال : انسان کیست ؟

حواب :انسان موجودی که به حکم استیلای حب ریاست، بر جانداران دیگر که از خود ضعیف تر بیند و یا در مقام تصرف، خود را بر او غالب یابد بر وی حمله نکند و آزار ندهد و اگر برعکس او را رقیب خود یافت می کوشد تا به هر نوع شود وی را از پا بیاندازد و به مقام تسلیم آرد.

١١ - سوال : انسان کیست ؟

جواب : انسان موجودی دارای استعداد خدا داد که به هر پیمانه بخواهد می تواند در کار های نیک و بد به شکل نهائی از آن بهره گیری کرده و کارروائی کند.

١٢ - سوال : انسان کیست ؟

جواب : انسان موجودی است که به وضاحت تمام خورسندی خود را به خنده و غم و اندوه خویش را به گریه تمثیل می کند.

١٣ - سوال : این مهارت و تصرفش چه امتیازی را به وی ثابت می کند ؟

جواب : فقط نموداری و تثبیت لیاقت و کفایت عالی خدا داد خود را که از همه موجودات اضافه تر  وکاملتر دارد نشان داده روشن می نماید.

١٤ - سوال : چرا همه موجودات را غیر انسان افقی خلق کردند؟

جواب : برای اینکه تا هرچه زودتر سر شان جانب زمین برای اکل و نوش برابر باشد لذا از عروج معنوی بی بهره گردیده اند.

٥ - سوال : چرا انسان را برعکس عمودی در بین همه جانداران روی زمین آفریدند ؟


دانلود با لینک مستقیم


خواص و حالات روح در ظاهر و باطن انسان 77 ص

دانلودتحقیق درمورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلودتحقیق درمورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 88

 

سلطان سلیم اول و جنگ چالدران

سلطان سلیم و قیام برادران

سلیم که با کمک مؤثر ینی چریان به سلطنت رسیده بود، هنگام جلوس به تخت پادشاهی به هر یک از آنان انعام داد و پسرش سلیمان را حاکم استانبول کرد. سلیم که در سنگدلی و بی‌رحمی کم‌همتا و از خونریزان بنام تاریخ است از همان آغاز پادشاهی به کشتار شاهزادگان مبادرت ورزید. او نخست دستور داد 5 نفر از برادرزاده‌های خود، پسران شهنشاه، عالمشاه و محمود را در بورسا خفه کنند. هنگامی که مأموران بچه‌های برادرانش را خفه می‌کردند او از اتاق مجاور کشته شدن برادرزاده‌های خود را تماشا می‌کرد و صدای استغاثه محمد را که 7 سال داشت می‌شنید.

سلیم نگران برادرش شاهزاده احمد بود. احمد که با شاه اسماعیل رابطه نزدیک داشت پس از تاجگذاری سلیم به ملاطیه نزدیک ایران رفت تا ارتباط او با شاه اسماعیل آسانتر انجام گیرد. هنگامی که احمد در ملاطیه بود والی آن ناحیه در نامه خود به مصطفی پاشا وزیر اعظم نوشت که احمد «مرتبا با شاه اسماعیل در تماس است و چنانچه ]بین دو برادر[ آشتی صورت نگیرد به شاه اسماعیل پناهنده خواهد شد.»

سلیم برای از میان برداشتن شاهزاده احمد به نیرنگ متوسل شد. او نخست مصطفی پاشا وزیر اعظم را که طرفدار احمد بود کشت و سپس از طرف برخی از بزرگان دربار عثمانی نامه جعلی به احمد نوشت. او در آن نامه جعلی از قول آن بزرگان به احمد اطمینان داد آنان در کنار او با سلیم خواهند جنگید. احمد فریب نامه را خورد و با نیروهای خود از آماسیه به سوی قونیه و سپس بورسا حرکت کرد. سلیم نیروی بزرگی برای سرکوبی او اعزام داشت و خود نیز از بورسا به سوی او شتافت. احمد در جنگ با سلیم ابتدا پیروز گردید ولی سپس شکست یافت. او دستگیر شد و به دستور سلیم در شوال 918 هـ. (دسامبر 1512 م) خفه گردید. شاهزاده مراد پسر احمد به شاه اسماعیل و شاهزاده قاسم فرزند دیگرش به سلطان مصر پناه بردند.

سلیم قورقود را نیز که پس از مدتی متواری بودن در غاری پنهان گردیده بود به دست آورد و هنگامی که او را به بورسا می‌آوردند به دستور سلیم در 5 محرم 919 هـ. (13 مارس 1513 م.) خفه کردند.

انگیزه‌های جنگ چالدران

سلطان سلیم پادشاهی مغرور و جاه طلب بود. او رویه مسالمت‌آمیز پدر را در تحمل دشمنان تأیید نمی‌کرد. او مانند نیای خود سلطان محمد فاتح جنگ طلب و متعصب مذهبی بود و می‌خواست با برپا کردن جنگها، حدود متصرفات عثمانی را گسترش بیشتری دهد و پرچم اسلام رادر نقاط دوردست به اهتزار درآورد.

تا زمان سلطان سلیم، پادشاهان عثمانی توجه اسای خود را مصروف توسعه متصرفات خود در کشورهای اروپایی و جنگ با پادشاهان مسیحی آن قاره می‌کردند و با همسایگان شرقی خود کمتر رو به رو می‌شدند. تنها سلطان محمد فاتح ضمن داشتن توجه به غرب، پس از تصرف کنستانتینوپل پایتخت امپراتوری بیزانس- استانبول فعلی که عربان آن را قسطنطنیه نامیدند- به شرق روی آورد و ترابوزان و قرامان را تصرف کرد و با حسن بیک آق قویونلو (اوزون حسن به جنگ پرداخت. سلطان سلیم از همان آغاز پادشاهی به جهاتی که در زیر توضیح داده می‌شود تصمیم گرفت به شرق مسلمان روی آورد و اروپای مسیحی را به حال خود بگذارد.

1- سلطان سلیم مانند اکثر پادشاهان عثمانی سنی متعصب بود. تندرویهای مذهبی شاه اسماعیل، کشتار سنیان، لعن مقدسان مذهبی آنان، خراب کردن آرامگاه ابوحنیفه خشم او را برانگیخته و در او احساس کینه توزانه برای انتقامجویی از شاه اسماعیل به وجود آورده بود.

ارسال پوست پر از کاه شده سر شیبک خان سنی برای سلطان سنی عثمانی، ضربه سنگینی به رابطه‌های دو کشور ایران و عثمانی وارد کرد. شاه اسماعیل با ارسال پوست سر شیبک خان، سلطان عثمانی را تحقیر کرد و تلویحا او را به مبارزه طلبید. بدیهی است این اقدام، دربار عثمانی، به ویژه عالمان مذهب سنی را که در بزرگان کشوری و لشکری نفوذ داشتند برآشفته می‌کرد و مخالفان سیاست صلح دوستی با یزید را تحریک می‌نمود که به دو فرزندش سلیم که مغرور و جنگ‌طلب بود و هیچ تحقیری را تحمل نمی‌کرد گرد آیند و پدر را ناگزیر به کناره‌گیری کنند. در صفحه‌های گذشته از قول نویسنده عالم آرای صفوی گفته شد که سلطان بایزید به تحریک فرزندش سلیم، ایلچی شاه اسماعیل که پوست سر شیبک خان را آورده بود به قتل رساند.

2- شاه اسماعیل مانند نیاکان خود پیوسته کسانی را به نام خلیفه به اناتولی اعزام می‌داشت تا در تبلیغ طریقت صفوی و افزایش تعداد مریدان خاندان صفوی و کوچاندن آنان به ایران فعالیت کنند. آنان با توجه به سیاست مدارای سلطان بایزید دوم و با کوششهای خود موفق شدند گروههای زیادی از ترکان عثمانی را مرید و هواخواه شاه اسماعیل کنند و بدین ترتیب، بر میزان نفوذ و دخالت شاه اسماعیل در امور داخلی عثمانی بیفزایند. مریدان شاه اسماعیل در عثمانی گاهی اوقات به منظور طرفداری از شاه اسماعیل شورش می‌کردند و مانند شورش شاهقلی بابا مردم بسیاری را می‌کشتند؛ شهرها و روستاهای عثمانی را غارت می‌کردند؛ با نیروهای سلطان به جنگ می‌پرداختند و فرماندهان آنها را می‌کشتند.

سلطان سلیم هنگامی که والی ترابوزان بود فعالیت ترکان شیعه عثمانی را که علویان نامیده می‌شدند- و امروز نیز به همین نام نامیده می‌شوند – زیرنظر داشت و از تبلیغهای خلیفه‌های شاه اسماعیل در میان آنان آگاه بود. در آغاز پادشاهی سلطان سلیم به موجب یکی از سندهای توپقاپی، «زیاده از 10000 تن دور ملحدی به نام صوفی عیسی خلیفه اوغلی گرد آمده‌اند... چندین ده را تالان کرده‌اند؛ بسیاری را بکشتند و اسبها و اموالشان را یغما کردند. در اینجا علف بر زمین نمانده است... بیست هزار صوفی در آماسیه گرد آمده‌اند و بسیاری از مسلمانان را کشتند و شاهزاده مراد (پسر شاهزاده احمد پسر بایزید دوم) را با خود به گولدوگون بردند و در آنجا فساد اعظم کردند. اساتید و پادشاها را فراری دادند و خود وارد شهر شدند. نوشیروان قاضی چوروم را کشتند... مردم شهر گریختند، عده‌ای به کوهها و عده‌ای به قلعه پناهنده شدند... وضع این دیار دیگر گونه شد و مسلمانان در مخاطره و تهلکه ماندند.

نکته شایان توجه در سند بالا آن است که مقامهای دولتی عثمانی بر پایه موج کینه‌ای که در فضای مذهبی کشور عثمانی برخاسته بود، خلیفه‌های شاه اسماعیل در ان کشور را «ملحد» می‌دانستند و


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص

تحقیق و بررسی درمورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی درمورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 77

 

سلطان سلیم اول و جنگ چالدران

سلطان سلیم و قیام برادران

سلیم که با کمک مؤثر ینی چریان به سلطنت رسیده بود، هنگام جلوس به تخت پادشاهی به هر یک از آنان انعام داد و پسرش سلیمان را حاکم استانبول کرد. سلیم که در سنگدلی و بی‌رحمی کم‌همتا و از خونریزان بنام تاریخ است از همان آغاز پادشاهی به کشتار شاهزادگان مبادرت ورزید. او نخست دستور داد 5 نفر از برادرزاده‌های خود، پسران شهنشاه، عالمشاه و محمود را در بورسا خفه کنند. هنگامی که مأموران بچه‌های برادرانش را خفه می‌کردند او از اتاق مجاور کشته شدن برادرزاده‌های خود را تماشا می‌کرد و صدای استغاثه محمد را که 7 سال داشت می‌شنید.

سلیم نگران برادرش شاهزاده احمد بود. احمد که با شاه اسماعیل رابطه نزدیک داشت پس از تاجگذاری سلیم به ملاطیه نزدیک ایران رفت تا ارتباط او با شاه اسماعیل آسانتر انجام گیرد. هنگامی که احمد در ملاطیه بود والی آن ناحیه در نامه خود به مصطفی پاشا وزیر اعظم نوشت که احمد «مرتبا با شاه اسماعیل در تماس است و چنانچه ]بین دو برادر[ آشتی صورت نگیرد به شاه اسماعیل پناهنده خواهد شد.»

سلیم برای از میان برداشتن شاهزاده احمد به نیرنگ متوسل شد. او نخست مصطفی پاشا وزیر اعظم را که طرفدار احمد بود کشت و سپس از طرف برخی از بزرگان دربار عثمانی نامه جعلی به احمد نوشت. او در آن نامه جعلی از قول آن بزرگان به احمد اطمینان داد آنان در کنار او با سلیم خواهند جنگید. احمد فریب نامه را خورد و با نیروهای خود از آماسیه به سوی قونیه و سپس بورسا حرکت کرد. سلیم نیروی بزرگی برای سرکوبی او اعزام داشت و خود نیز از بورسا به سوی او شتافت. احمد در جنگ با سلیم ابتدا پیروز گردید ولی سپس شکست یافت. او دستگیر شد و به دستور سلیم در شوال 918 هـ. (دسامبر 1512 م) خفه گردید. شاهزاده مراد پسر احمد به شاه اسماعیل و شاهزاده قاسم فرزند دیگرش به سلطان مصر پناه بردند.

سلیم قورقود را نیز که پس از مدتی متواری بودن در غاری پنهان گردیده بود به دست آورد و هنگامی که او را به بورسا می‌آوردند به دستور سلیم در 5 محرم 919 هـ. (13 مارس 1513 م.) خفه کردند.

انگیزه‌های جنگ چالدران

سلطان سلیم پادشاهی مغرور و جاه طلب بود. او رویه مسالمت‌آمیز پدر را در تحمل دشمنان تأیید نمی‌کرد. او مانند نیای خود سلطان محمد فاتح جنگ طلب و متعصب مذهبی بود و می‌خواست با برپا کردن جنگها، حدود متصرفات عثمانی را گسترش بیشتری دهد و پرچم اسلام رادر نقاط دوردست به اهتزار درآورد.

تا زمان سلطان سلیم، پادشاهان عثمانی توجه اسای خود را مصروف توسعه متصرفات خود در کشورهای اروپایی و جنگ با پادشاهان مسیحی آن قاره می‌کردند و با همسایگان شرقی خود کمتر رو به رو می‌شدند. تنها سلطان محمد فاتح ضمن داشتن توجه به غرب، پس از تصرف کنستانتینوپل پایتخت امپراتوری بیزانس- استانبول فعلی که عربان آن را قسطنطنیه نامیدند- به شرق روی آورد و ترابوزان و قرامان را تصرف کرد و با حسن بیک آق قویونلو (اوزون حسن به جنگ پرداخت. سلطان سلیم از همان آغاز پادشاهی به جهاتی که در زیر توضیح داده می‌شود تصمیم گرفت به شرق مسلمان روی آورد و اروپای مسیحی را به حال خود بگذارد.

1- سلطان سلیم مانند اکثر پادشاهان عثمانی سنی متعصب بود. تندرویهای مذهبی شاه اسماعیل، کشتار سنیان، لعن مقدسان مذهبی آنان، خراب کردن آرامگاه ابوحنیفه خشم او را برانگیخته و در او احساس کینه توزانه برای انتقامجویی از شاه اسماعیل به وجود آورده بود.

ارسال پوست پر از کاه شده سر شیبک خان سنی برای سلطان سنی عثمانی، ضربه سنگینی به رابطه‌های دو کشور ایران و عثمانی وارد کرد. شاه اسماعیل با ارسال پوست سر شیبک خان، سلطان عثمانی را تحقیر کرد و تلویحا او را به مبارزه طلبید. بدیهی است این اقدام، دربار عثمانی، به ویژه عالمان مذهب سنی را که در بزرگان کشوری و لشکری نفوذ داشتند برآشفته می‌کرد و مخالفان سیاست صلح دوستی با یزید را تحریک می‌نمود که به دو فرزندش سلیم که مغرور و جنگ‌طلب بود و هیچ تحقیری را تحمل نمی‌کرد گرد آیند و پدر را ناگزیر به کناره‌گیری کنند. در صفحه‌های گذشته از قول نویسنده عالم آرای صفوی گفته شد که سلطان بایزید به تحریک فرزندش سلیم، ایلچی شاه اسماعیل که پوست سر شیبک خان را آورده بود به قتل رساند.

2- شاه اسماعیل مانند نیاکان خود پیوسته کسانی را به نام خلیفه به اناتولی اعزام می‌داشت تا در تبلیغ طریقت صفوی و افزایش تعداد مریدان خاندان صفوی و کوچاندن آنان به ایران فعالیت کنند. آنان با توجه به سیاست مدارای سلطان بایزید دوم و با کوششهای خود موفق شدند گروههای زیادی از ترکان عثمانی را مرید و هواخواه شاه اسماعیل کنند و بدین ترتیب، بر میزان نفوذ و دخالت شاه اسماعیل در امور داخلی عثمانی بیفزایند. مریدان شاه اسماعیل در عثمانی گاهی اوقات به منظور طرفداری از شاه اسماعیل شورش می‌کردند و مانند شورش شاهقلی بابا مردم بسیاری را می‌کشتند؛ شهرها و روستاهای عثمانی را غارت می‌کردند؛ با نیروهای سلطان به جنگ می‌پرداختند و فرماندهان آنها را می‌کشتند.

سلطان سلیم هنگامی که والی ترابوزان بود فعالیت ترکان شیعه عثمانی را که علویان نامیده می‌شدند- و امروز نیز به همین نام نامیده می‌شوند – زیرنظر داشت و از تبلیغهای خلیفه‌های شاه اسماعیل در میان آنان آگاه بود. در آغاز پادشاهی سلطان سلیم به موجب یکی از سندهای توپقاپی، «زیاده از 10000 تن دور ملحدی به نام صوفی عیسی خلیفه اوغلی گرد آمده‌اند... چندین ده را تالان کرده‌اند؛ بسیاری را بکشتند و اسبها و اموالشان را یغما کردند. در اینجا علف بر زمین نمانده است... بیست هزار صوفی در آماسیه گرد آمده‌اند و بسیاری از مسلمانان را کشتند و شاهزاده مراد (پسر شاهزاده احمد پسر بایزید دوم) را با خود به گولدوگون بردند و در آنجا فساد اعظم کردند. اساتید و پادشاها را فراری دادند و خود وارد شهر شدند. نوشیروان قاضی چوروم را کشتند... مردم شهر گریختند، عده‌ای به کوهها و عده‌ای به قلعه پناهنده شدند... وضع این دیار دیگر گونه شد و مسلمانان در مخاطره و تهلکه ماندند.

نکته شایان توجه در سند بالا آن است که مقامهای دولتی عثمانی بر پایه موج کینه‌ای که در فضای مذهبی کشور عثمانی برخاسته بود، خلیفه‌های شاه اسماعیل در ان کشور را «ملحد» می‌دانستند و روشن است که رفتار مسلمان قرن 10 هجری در برابر کافر چگونه بی‌رحمانه بوده است.

شاه اسماعیل توسط خلیفه‌ها و مریدانش و با اعتقاد عمیقی که آنان نسبت به او داشتند در امور داخلی کشور عثمانی دخالت می‌کرد و با اخلال در نظم و امنیت کشور، نگرانی سلطان عثمانی را از تحریکهای خود شدت می‌بخشید. سلطان سلیم که هیچ گونه دخالتی را در امور کشور خود برنمی‌تافت برای آنکه به گونه قاطع و دایمی از اعزام خلیفه‌ها و تحریک علویان عثمانی به شورش علیه سلطان جلوگیری کند چاره را در آن دانست که با شاه اسماعیل به نبرد برخیزد و با سرکوبی او از تحریکهایش جلوگیری کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص

تحقیق و بررسی در مورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 88

 

سلطان سلیم اول و جنگ چالدران

سلطان سلیم و قیام برادران

سلیم که با کمک مؤثر ینی چریان به سلطنت رسیده بود، هنگام جلوس به تخت پادشاهی به هر یک از آنان انعام داد و پسرش سلیمان را حاکم استانبول کرد. سلیم که در سنگدلی و بی‌رحمی کم‌همتا و از خونریزان بنام تاریخ است از همان آغاز پادشاهی به کشتار شاهزادگان مبادرت ورزید. او نخست دستور داد 5 نفر از برادرزاده‌های خود، پسران شهنشاه، عالمشاه و محمود را در بورسا خفه کنند. هنگامی که مأموران بچه‌های برادرانش را خفه می‌کردند او از اتاق مجاور کشته شدن برادرزاده‌های خود را تماشا می‌کرد و صدای استغاثه محمد را که 7 سال داشت می‌شنید.

سلیم نگران برادرش شاهزاده احمد بود. احمد که با شاه اسماعیل رابطه نزدیک داشت پس از تاجگذاری سلیم به ملاطیه نزدیک ایران رفت تا ارتباط او با شاه اسماعیل آسانتر انجام گیرد. هنگامی که احمد در ملاطیه بود والی آن ناحیه در نامه خود به مصطفی پاشا وزیر اعظم نوشت که احمد «مرتبا با شاه اسماعیل در تماس است و چنانچه ]بین دو برادر[ آشتی صورت نگیرد به شاه اسماعیل پناهنده خواهد شد.»

سلیم برای از میان برداشتن شاهزاده احمد به نیرنگ متوسل شد. او نخست مصطفی پاشا وزیر اعظم را که طرفدار احمد بود کشت و سپس از طرف برخی از بزرگان دربار عثمانی نامه جعلی به احمد نوشت. او در آن نامه جعلی از قول آن بزرگان به احمد اطمینان داد آنان در کنار او با سلیم خواهند جنگید. احمد فریب نامه را خورد و با نیروهای خود از آماسیه به سوی قونیه و سپس بورسا حرکت کرد. سلیم نیروی بزرگی برای سرکوبی او اعزام داشت و خود نیز از بورسا به سوی او شتافت. احمد در جنگ با سلیم ابتدا پیروز گردید ولی سپس شکست یافت. او دستگیر شد و به دستور سلیم در شوال 918 هـ. (دسامبر 1512 م) خفه گردید. شاهزاده مراد پسر احمد به شاه اسماعیل و شاهزاده قاسم فرزند دیگرش به سلطان مصر پناه بردند.

سلیم قورقود را نیز که پس از مدتی متواری بودن در غاری پنهان گردیده بود به دست آورد و هنگامی که او را به بورسا می‌آوردند به دستور سلیم در 5 محرم 919 هـ. (13 مارس 1513 م.) خفه کردند.

انگیزه‌های جنگ چالدران

سلطان سلیم پادشاهی مغرور و جاه طلب بود. او رویه مسالمت‌آمیز پدر را در تحمل دشمنان تأیید نمی‌کرد. او مانند نیای خود سلطان محمد فاتح جنگ طلب و متعصب مذهبی بود و می‌خواست با برپا کردن جنگها، حدود متصرفات عثمانی را گسترش بیشتری دهد و پرچم اسلام رادر نقاط دوردست به اهتزار درآورد.

تا زمان سلطان سلیم، پادشاهان عثمانی توجه اسای خود را مصروف توسعه متصرفات خود در کشورهای اروپایی و جنگ با پادشاهان مسیحی آن قاره می‌کردند و با همسایگان شرقی خود کمتر رو به رو می‌شدند. تنها سلطان محمد فاتح ضمن داشتن توجه به غرب، پس از تصرف کنستانتینوپل پایتخت امپراتوری بیزانس- استانبول فعلی که عربان آن را قسطنطنیه نامیدند- به شرق روی آورد و ترابوزان و قرامان را تصرف کرد و با حسن بیک آق قویونلو (اوزون حسن به جنگ پرداخت. سلطان سلیم از همان آغاز پادشاهی به جهاتی که در زیر توضیح داده می‌شود تصمیم گرفت به شرق مسلمان روی آورد و اروپای مسیحی را به حال خود بگذارد.

1- سلطان سلیم مانند اکثر پادشاهان عثمانی سنی متعصب بود. تندرویهای مذهبی شاه اسماعیل، کشتار سنیان، لعن مقدسان مذهبی آنان، خراب کردن آرامگاه ابوحنیفه خشم او را برانگیخته و در او احساس کینه توزانه برای انتقامجویی از شاه اسماعیل به وجود آورده بود.

ارسال پوست پر از کاه شده سر شیبک خان سنی برای سلطان سنی عثمانی، ضربه سنگینی به رابطه‌های دو کشور ایران و عثمانی وارد کرد. شاه اسماعیل با ارسال پوست سر شیبک خان، سلطان عثمانی را تحقیر کرد و تلویحا او را به مبارزه طلبید. بدیهی است این اقدام، دربار عثمانی، به ویژه عالمان مذهب سنی را که در بزرگان کشوری و لشکری نفوذ داشتند برآشفته می‌کرد و مخالفان سیاست صلح دوستی با یزید را تحریک می‌نمود که به دو فرزندش سلیم که مغرور و جنگ‌طلب بود و هیچ تحقیری را تحمل نمی‌کرد گرد آیند و پدر را ناگزیر به کناره‌گیری کنند. در صفحه‌های گذشته از قول نویسنده عالم آرای صفوی گفته شد که سلطان بایزید به تحریک فرزندش سلیم، ایلچی شاه اسماعیل که پوست سر شیبک خان را آورده بود به قتل رساند.

2- شاه اسماعیل مانند نیاکان خود پیوسته کسانی را به نام خلیفه به اناتولی اعزام می‌داشت تا در تبلیغ طریقت صفوی و افزایش تعداد مریدان خاندان صفوی و کوچاندن آنان به ایران فعالیت کنند. آنان با توجه به سیاست مدارای سلطان بایزید دوم و با کوششهای خود موفق شدند گروههای زیادی از ترکان عثمانی را مرید و هواخواه شاه اسماعیل کنند و بدین ترتیب، بر میزان نفوذ و دخالت شاه اسماعیل در امور داخلی عثمانی بیفزایند. مریدان شاه اسماعیل در عثمانی گاهی اوقات به منظور طرفداری از شاه اسماعیل شورش می‌کردند و مانند شورش شاهقلی بابا مردم بسیاری را می‌کشتند؛ شهرها و روستاهای عثمانی را غارت می‌کردند؛ با نیروهای سلطان به جنگ می‌پرداختند و فرماندهان آنها را می‌کشتند.

سلطان سلیم هنگامی که والی ترابوزان بود فعالیت ترکان شیعه عثمانی را که علویان نامیده می‌شدند- و امروز نیز به همین نام نامیده می‌شوند – زیرنظر داشت و از تبلیغهای خلیفه‌های شاه اسماعیل در میان آنان آگاه بود. در آغاز پادشاهی سلطان سلیم به موجب یکی از سندهای توپقاپی، «زیاده از 10000 تن دور ملحدی به نام صوفی عیسی خلیفه اوغلی گرد آمده‌اند... چندین ده را تالان کرده‌اند؛ بسیاری را بکشتند و اسبها و اموالشان را یغما کردند. در اینجا علف بر زمین نمانده است... بیست هزار صوفی در آماسیه گرد آمده‌اند و بسیاری از مسلمانان را کشتند و شاهزاده مراد (پسر شاهزاده احمد پسر بایزید دوم) را با خود به گولدوگون بردند و در آنجا فساد اعظم کردند. اساتید و پادشاها را فراری دادند و خود وارد شهر شدند. نوشیروان قاضی چوروم را کشتند... مردم شهر گریختند، عده‌ای به کوهها و عده‌ای به قلعه پناهنده شدند... وضع این دیار دیگر گونه شد و مسلمانان در مخاطره و تهلکه ماندند.

نکته شایان توجه در سند بالا آن است که مقامهای دولتی عثمانی بر پایه موج کینه‌ای که در فضای مذهبی کشور عثمانی برخاسته بود، خلیفه‌های شاه اسماعیل در ان کشور را «ملحد» می‌دانستند و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سلطان سلیم اول و جنگ چالدران 77 ص