عوامل موفقیت و شکست پروژه های IT در سازمانها
مقدمه:
امروزه گسترش فعالیتهای بازرگانی، جهانی شدن و تغییرات وسیع تکنولوژیک در محیط سازمانها باعث گردیده که آنها برای حفظ بقاء و مزایای رقابتی خود از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند لازمه انعطاف پذیری تغییرات سریع است و تغییرات سریع بدون داشتن اطلاعات امکان پذیر نیست، در نتیجه اطلاعات که به عنوان یک منبع بسیار پر ارزش در کنار سایر عوامل موثر در هر سازمان مطرح است.
وجود سیستم های اطلاعاتی یکپارچه از ضروریات حرکت به سمت کسب و کار الکترونیک و رقابت بوده و استفاده از فن آوری اطلاعات (IT) و سیستم های اطلاعاتی (IS) برای کلید سازمانها و شرکتها ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد.
بسیاری از سازمانها به اهمیت فن آوری اطلاعات و تاثیر آن بر سرعت و دقت گردش کارها، رضایت بیشتر مشتریان یا سیستم های پشتیبانی، تصمیم گیری مدیران و به ویژه کارآیی آن واقف شده اند و این امر باعث گردیده که به سرعت به سمت استفاده از آن روی آورند.
هر شرکت یا سازمانی شامل 3 هسته اصلی یعنی فرایند تصمیم گیری، جریان اطلاعات و جریان مواد است، که فن آوری اطلاعات روی هر 3 هسته فوق می تواند تاثیر بگذارد. کاربرد فناوری اطلاعات، شرکت ها را قادر می سازد امتیازات مهمی از قبیل موارد زیر کسب کنند:
1- صرفه جویی در هزینه و بهبود بخشیدن جهت تبادل اطلاعات .
2- اجتناب از خطاهای انسانی هنگامی که وظایف، تکراری یا بسیار پیچیده است.
3- صرفه جویی مالی بدلیل کاهش خطاها و زمان انجام وظایف.
4- ادغام و هماهنگی چندین وظیفه در یک وظیفه.
5- بهبود بخشیدن کارایی و اثربخشی سازمانی.
6- بهبود مدیریت میانی و کاهش فرآیندهای زائد از طریق اطلاعات مفیدتر.
ولی اجرای پروژه های (IT) در آنها بدون مشکل نبوده و اجرای غیر صحیح، ناقص یا بدون برنامه ریزی مناسب باعث شکست یا توقف آنها با تحصیل هزینه های هنگفت می گردد.
علی رغم وابستگی زیاد سازمانها به (IT)، باوراین که هنوز کل پروژه های IT، به نوعی با شکست مواجه می شوند مشکل است.
مطالعات نشان می دهد که بالغ بر 50 درصد پروژه های فن آوری اطلاعات شکست می خورند، 83 درصد از آنها اهداف تحویل و قیمت را محقق نمی کنند و بیش از 30 درصد آنها قبل از تحویل به طور کامل منحل می شوند. و این در حالی است که شکست یا موفقیت پروژه (IT) توان تاثیر روی تمام افراد درگیر در پروژه، از تیم پروژه گرفته تا کل سازمان و نهایتا مدیریت عالی را دارا است.
پروژه های (IT) موفق منابع قابل سنجشی را برای سازمان داشته و پیشرفت شغلی افرادی را که در این نوع پروژه ها کار می کنند، بهبود می بخشند، در صورتیکه پروژه های ناموفق از لحاظ راهبردی به دلیل شکست در ایجاد تغییر و به لحاظ عملیاتی به دلیل شکست در ارائه راه حلهای قابل اجرا که خواسته های سازمان را برآورده می سازند در سازمان عدم اطمینان بوجود می آورند.
به منظور برنامه ریزی جهت رسیدن به موفقیت بایستی دلایل و عوامل شکست پروژه های (IT) را شناخت و درک کرده، با مشخص شدن راهبرد دفاعی ما در برابر شکست و تعیین عوامل موفقیت می توان با استفاده از مناسبترین روشها به ایجاد موثر پروژه های (IT) مبادرت ورزید.
این مقاله تلاشی است در جهت تبیین عوامل شکست و در نتیجه عوامل موفقیت در اجرای پروژه های (IT) در سازمانها و شرکتها.
تعداد صفحات: 45
فصل اول : عدالت و فن آوری اطلاعات . ص5 مفهوم عدالت . ص5 رشد وتوسعه .ص7 جایگاه IT در تحقق عدالت .ص11 فصل دوم : انرژی ، توسعه اقتصادی و IT . بهره وری انرژی طراحی أینده انرژی نفت در wpc . بررسی توسعه و تنوع ، بخش ساماندهی انرژی مجمع آمستردام . نقش IT در توسعه کاربرد انرژی های تجدید پذیر در کشور. فصل سوم : خلاقیت ، توسعه و IT : نوأوری و توسعه . ص15 ابداعات کاربردی ص17 ویپو wipo ص19 یونیدوunido ص20 ا . پی . سی . تی . تی A.P.C.T.Tص26 کامستک COMSTECH ص27
مقدمه(پیشگفتار) : انواع منابع مختلف در توسعه اقتصادی یک کشور موثر عبارتند از : منابع طبیعی ، منابع معدنی ، منابع انسانی و منابع تکنولوژی . باید توجه داشت که این منابع توسعه اقتصادی با یکدیگر در ارتباط بوده و می توانند برهم اثر بگذارند . این منابع در هر عصر ودوره ای ودر هر ناحیه جغرافیایی نقش خاص خود را داشته اند اما در دنیایی مدرن امروز منابع تکنولوژی برای توسعه اقتصادی ودر پی ان توسعه اجتماعی بسیار حیاتی شد واین امر هم برای کشورهای توسعه یافته وهم کشورهای در حال توسعه ، هردو به یک نسبت مهم است ، در عین حالی که ماهیت و ترکیب مشارکت منابع تکنولوژی در برنامه های توسعه از کشوری به کشور دیگر متفاوت است . مرکز تکنولوژی آسیا و اقیانوسیه APCTT ، تکنولوژی را متشکل از چهار عنصریا چهار جز می داند (1986) . 1) تکنولوژی افزار( Techno ware) : به معنای سخت افزار که شامل تمامی تجهیزات و ماشین آلات وابزاری است که در قالب اشیا و به صورت اجسام مختلف می تواند باشد . 2) انسان افزار( Human ware) : انسان افزار به معنای تکنولوژ3 متجسم در انسان است وشامل مهارت های تولید ،نوآوری وخلاقیت می گردد . که در حقیقت توانایهای انسان ، مهارت ، تجربه واستعداد وهوش او را د ربر می گیرد . 3 ) اطلا عات افزار info ware) ) : عبارت است از تکنولوژی متجسم در مدارک و اسناد که در مجموع به انها دانش یا اطلاعات گفته می شود که در قالب تئوری ها ،طرح ها ، اساس نامه ها ، پایگاه داده ها ی کامپیوتری وغیره تجلی می یابد. 4) سازمان افزار orga ware)) : عبارت است از تکنولوژی متجسم در سازمان و مدیریت که در حقیقت عامل ارتباط دهنده و هدایت کننده سایر اجزا تکنولوژی است و عملیات تولید یا ارائه خدمت را رهبری و هماهنگ می کند . که موارد فوق الذکر به شاخه ها و زیر گروه های دیگری تقسیم می شود به نحوی که در یکی از الگوها برای بدست اوردن یک شاخص حدود 273معیار معرفی گردیده است که دراین تحقیق سعی بر آن است که بعضی از این عوامل که در توسعه و نیز توسعه اقتصادی کشور موثرند و ارتباط با آنها با تکنولوژی اطلاعات (IT) بررسی گردد رد این تحقیق به مواردی همچون عدالت وننقش أن در توسعه اقتصادی وتاثیر گذاری IT برر آن ، نقش انرژی وارتباط آن با IT وتاثیر بخشی از آن در توسعه ، خلاقیت و ابتکارات و اختراعات وجایگاه آن در توسعه و ارتباط آن با IT و… بررسی می گردد .
عدالت و فن آوری اطلاعات :
با توجه به اهمیت ونقش به سزایی عدالت در توسعه اقتصادی در این فصل از این مقاله ارتباط عدالت و توسعه نیز جایگاهی که مسئله فن آوری اطلاعات در این میان به خود اختصاص داده است را بررسی می کنیم .
ابتدا لازم است مفهوم عدالت را کنکاو کنیم . عدالت مفهومی است که از آن قرائت های متفاوتی تا کنون شده است و علمای مختلف نظرات متفاوتی پیرامون آن مطرح کرده اند . لیکن در اینجا تنها به بیان برخی از این تعاریف و از قول علمای اسلامی می پردازیم .
مفهوم عدالت :
استاد مطهری اصول اولیه پیشنهادی برای علم اقتصاد را در عدل و مساوات وپرهیز از استثمار ورعایت حقوق طبیعی و تکوینی می داند و همچنین تحت عنوان اصول متعارفه موضوعه قوانین ومقررات اقتصادی از 6 اصل نام می برد که عبارتند از :
1-اقتصاد باید به نحوی باشد که موجب ازدیاد ثروت شود ، راکد و ثبات نباشد ، متکامل باشد و حداکثر استفاده از عامل طبیعت و عامل انسانی را بنماید .
2-عدالت ومساوات را رعایت کند .
3-در آن فردی ، فرد دیگر را استثمار نکند .
4-حقوق طبیعی افراد را رعایت کند .
5-به آزادی افراد در انتخاب کار احترام گذاشته شود .
6-آزادی ها منحصر به اخلاق و معنویات بشر باشد .
عداالت از مفاهیم کلیدی در اسلام است وهمچنین اکثر مواردی که در اقتصاد اسلامی مطرح می شود به نحوی به عدالت مرتبط می شوند . پس به تعبیری عدالت آرمان مشترک تمام اجزا اقتصاد اسلامی است . غزالی (در اسلام وشرایط اقتصادی ) یکی از اصول سیستم اقتصاد در اسلام را عدل اجتماعی دانسته و تامین اجتماعی و عدالت اجتماعی را از شعبات آن می داند .
عمید زنجانی (در نظام اقتصاد اسلامی) عدالت اقتصادی را شامل توزیع منابع طبیعی و در آمدهای عمومی ، استرداد ثروتهای نا مشروع ، موازنه اقتصادی از طریق گرفتن مالیات ، تامین اجتماعی و ایجاد کار برای همه از طریق فراهم ساختن امکان اشتغال به کار برای همه افراد دانسته است .
محمد باقر صدر (در اقتصاد ماج اول) نیز عدالت اقتصادی را یکی از اصول ساختمان اسلامی دانسته است .
عدالت اقتصادی لازمه و جزئی از عدالت اجتماعی است وبه مفهوم قسط در اسلام نزدیک است . عدالت اقتصادی یک اصل کلی در نظام اقتصادی اسلام است و عبارت است از تساوی امکانات یعنی عدالت در توزیع ثروت ، تقسیم عادلانه موا د اولیه طبیعی برای افراد جامعه و تناسب کار انجام شده با مزد در یافت شده همچنین در نظام اقتصاد اسلامی فعالیت های اقتصادی که موجب تخریب ، تجاوز و نابودی حقوق دیگران شود ممنوع می باشد و بال عکس فعالیت های که موجب رشد ، توسعه و امکان بهره برداری همه از حقوق مساوی باشد مجاز می باشد .
خداوند به عدالت خواهی ، بخشش وبه دستگیری نزدیکان فرمان میدهد :
ان الله یامر بالعدل والاحسان و ایتا ذی القربی .(نحل 90)
ای اهل ایمان به پادارندگان قسط وداد باشید وبه خاطر خدا گواهی دهید :
یا ایها الذین آمنو اکونو اقوامین بالقسط شهداء .(نساء135)
در نظام های سرمایه داری رشد اقتصادی به عنوان مهم ترین هدف نظام اقتصادی بر شمرده می شود و مصلحت فرد بر مصالح اجتماعی اعم از توسعه و عدالت مقدم می باشد دیگر آنکه در نظام سرمایه داری سر جمع لذت اهمیت دارد و نه چگونگی توزیع لذت بین افراد جامعه . اگر نابرابری موجب افزایش سر جمع کل لذت در جامعه شود مطلوب است و گرنه باید با آن مبارزه کرد . اما اسلام این مطلب را رد کرده و مصلحت عموم مسلمین را در نظر می گیرد و امنیت اقتصادی ، عدالت اقتصادی ، رشد و توسعه اقتصادی ممکن است مارا از عدالت اجتماعی دور سازد و لیکن با توجه به اینکه در اسلام تکیه بر عدالت شده است ، پس توسعه اقتصادی که خود عدالت را در پی دارد بر رشد اقتصادی مقدم می باشد .
در اینجا لازم است تفاوت میان رشد و توسعه را خاطر نشان شویم .
رشد و توسعه :
زیرا آنچه که همواره همزمان با توسعه مطرح می شود ، رشد است و البته در نگاه عوام رشد و توسعه مترادف هم دیده می شود . اما با توجه به تفاوت های کلیدی این دو کلمه لازم است هر دو مفهوم به طور کامل اشکار شود زیرا تداخل این دو در مفاهیم دیگر اشکالات اساسی ایجاد می کند .
رشدبه معنای به راه راست شدن ، در راه هدایت بودن ، پایداری و مقاومت در طریق حق و نمو کردن و بالیدن یا نمو و بالش است که در اینجا بیشتر معنای نموکردن آن مطرح است و طبق مدل رشد «هارود – دومار» اضافه شدن سرمایه گذاریها ی خالص جدید بر ذخایر سرمایه برای رشد ضروری است . به معنای افزایش نمو ،قابل اندازه گیری می باشد به این صورت که مثلا افزایش تولید را یک سال یا سال مورد نظر (پایه) مقایسه می کنیم افزایش تولید ناخالص ملی ( GNP ) در سال مورد نظر نسبت به سال پایه را رشد اقتصادی می نامند . افزایش در تولید کالا و خدمات نتیجه رشد اقتصادی است . که بر اثر افزایش نیروی کار در طول زمان که جویای کار می باشد و زمینه تولید کالا و خدمات را فراهم می سازند روی میدهد و شکل دیگر رشد در نتیجه اقزایش در کارآیی اقتصادی که در نتیجه بهره گیری از سطوح بالاتر تکنولوژی و سازماندهی تولید اتفاق می افتد و نهایتا عامل دیگر رشد رابه کار گیری ظرفیت های خالی میتوان نام برد که البته به کار گیری ظرفیت خالی تفاوتی که با افزایش نیروی کار کالا و خدمات جدید تولید شده و کار و سرمایه جدید به کار گرفته می شود اما در ظرفیت خالی کار و سرمایه ای یه خدمت گرفته می شود که در گذشته آماده سازی و رها شده است .
با توجه به اینکه رشد اقتصادی ، سطح زندگی افراد را بالا می برد و موجب افزایش فرصتهای شغلی و کاهش نرخ وبیکاری می شود ، یکی از اهداف کلان اقتصادی بر شمرده می شود . البته باید در نظر داشت رشد اقتصادی برای افزایش تولید بدون هیچ حد ومرزی منابع طبیعی را تخریب کرده و لطماتی را به محیط زیست وارد می آورد و اینجاست که در مقابل آن مسئله توسعه پایدار مطرح می گردد . توسعه آن جا مطرح می گردد که بحث از جامعه به میان آید و هدف اسلام نیز اصلاح اجتماع است .
توسعه اقتصادی دارای مفهومی گسترده تر و جامع تر از رشد اقتصادی می باشد به این صورت که علاوه بر آنکه مسائل کمی را در بر می گیرد شامل شاخص های کیفی نیز می باشد وچگونگی تغییرات فنی وسازمانی در کیفیت تولید و تخصیص منابع انسانی و مادی و کاهش نابرابری و فقر، بهبود کیفیت زندگی ، حفظ محیط زیست و … را نیز شامل می شود . این است که توسعه اقتصادی خود متضمن ادامه رشد اقتصادی است . بخش های مختلف اقتصادی یک جامعه اعم از تولید ، توضیع و مصرف ، قسمتی از فرهنگ آن جامعه را تشکیل می دهند و بدینسان اقتصاد یک زیر مجموعه فرهنگی به شمار می آید پس باید پذیرفت که فرهنگ بخشی جدا نشدنی از فرایند اقتصادی و اجتماعی توسعه در کشورها است پس می توان گفت که توسعه بدون توجه به فرهنگ یک نوع رشد بدون روح است . در حالیکه توسعه اقتصادی ، شکوفا و متعادل است وبخشی از فرهنگ یک ملت است . به تعبیر دیگر توسعه اقتصادی نوعی رشد اقتصادی است همواره با افزایش ظرفیت های تولیدی اعم از ظرفیت های فیزیکی ، انسانی و اجتماعی که در کنار آن نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد . نگرش ها تغییر خواهند کرد توان بهره برداری از منابع افزایش یافته و هر روز خلق جدیدی صورت خواهد گرفت .
پراسد میسرا اقتصاددان هندی پیرامون توسعه می گوید :
توسعه به عنوان یک مفهوم متعالی ، دستاورد بشری و پدیده ای چند بعدی است وفی نفسه یک مسلک به حساب می آید . توسعه به دلیل اینکه دستاورد انسان محسوب می گردد ، در محتوا ونمود دارای مختصات فرهنگی است و بر تحول ارگاتنیک دلالت دارد . هدف از توسعه ، ایجاد زندگی پر ثمره ای است که توسط غرهنگ تعریف می شود و چون در اسلام ارزش ها و باید ها ونباید ها مشحص شده اند و مبانی فرهنگی و چارچوب کلی آن معلوم است می توان چنین استنباط کرد که توسعه نیز باید اسلامی باشد زیرا باید بر مبنای مبانی و ارزش های دینی استوار باشد و مبانی اسلامی معیاری است برای سنجیدن شاخص های توسعه ، در نتیجه در یک جامعه اسلامی می بایست توسعه اقتصادی را نیز که زیر مجموعه ای از توسعه است را بر مبنای اسلام عملی ساخت . نوسعه به خاتر داشتن مفهومی گسترده دارای تعاریف گوناگون می باشد از جمله : لوئیس : توسعه اقتصادی فرایندی است که موجب افزایش تولید سرانه شاغلی نیروی کار در بلند مدت می شود .
می یرز : توسعه اقتصادی فرایندی است که موجب افزایش درامد سرانه در بلند مدت می شود .
هیگینز : توسعه اقتصادی فرایندی که که اقتصاد از یک دوگانگیبه اقتصاد مدرن می رسد .
کوزنتز : توسعه اقتصادی افزایش ظرفیت های تولیدی و تنوع در تولیدات یک جامعه در بلند مدت است .
توسعه اقتصادی را به سهولت رشد اقتصادی نمی توان اندازه گیری کرد زیرا توسعه اقتصادی علاوه بر آنکه کمی است کیفی نیز می باشد ضمن آنکه توسعه اقتصادی یک پروسه طولانی مدت است حال آنکه ما ، در یک سال می توانیم شاهد رشد اقتصادی باشیم و همچنین جامعیت و فراگیر بودن توسعه ، کار اندازه گیری آن را مشکل می کند زیرا باید تمام جامعه را از جمیع مسائل بررسی کنیم و دیگر آنکه انسان محور توسعه می باشد اما با این وجود شاخص هایی برای اندازه گیری در نظر گرفته شده است مانند شاخص توسعه انسانی .
از جمله مواردی که مواجهه با آن تفاوت میان رشد و توسعه اقتصادی را روشن می سازد ، رشد اقتصادی هم با توسعه منفی ، می باشد به این صورت که تولید ناخالص ملی ( GNP ) افزایش پیدا کرده باشد اما به قیمت تضعیف شدن برخی از افراد جامعه می باشد و صروت مانند توپی در دست سروتمندان باشد و دیگر افراد جامعه روز به روز فقیرتر شوند این نوعی از رشد اقتصادی با توسعه منفی می باشد و البته برعکس این حالت نیز امکان پذیر است یعنی اینکه ممکن است در فرایند توسعه اقتصادی شاهد رشد اقتصادی منفی باشیم اما چون رشد اقتصادی کوتاه مدت بوده و توسعه اقتصادی بلندمدت ، توسعه اقتصادی این رشد منفی را پوشش خواهد داد .
همان طور که اشاره شد مدت زمان رشد وتوسعه از دیگر تمایزات این دومی باشد رشد
اقتصادی کوتاه مدت و گذرا می باشد به همین علت ثبات و پایداری ندارد ولیکن توسعه اقتصادی در طولانی مدت حاصل می شود و به علت آنکه جامعه از هر نظر برای توسعه آماده شده است در صورت مواجهه با یک رشد منفی در کوتاه مدت ثبات خود را از دست نمی دهد و تعادل خود را حفظ می کند . در جدول زیر می توان رشد و توسعه را با یکدیگر مقایسه کرد .
تعداد صفحه :32
فهرست:
فصل اول :
عدالت و فن آوری اطلاعات .
ص5
مفهوم عدالت .
ص
5رشد وتوسعه .
ص7
جایگاه IT در تحقق عدالت .
ص11
فصل دوم :
انرژی ، توسعه اقتصادی و IT .
بهره وری انرژی طراحی أینده انرژی نفت در wpc .
بررسی توسعه و تنوع ، بخش ساماندهی انرژی مجمع آمستردام .
نقش IT در توسعه کاربرد انرژی های تجدید پذیر در کشور.
فصل سوم :
خلاقیت ، توسعه و IT :
نوأوری و توسعه .
ص15
ابداعات کاربردی
ص17
ویپو wipo
ص19
یونیدوunido
ص20ا
. پی . سی . تی . تی A.P.C.T.T
ص26
کامستک COMSTECH
ص27
مقدمه(پیشگفتار) :
انواع منابع مختلف در توسعه اقتصادی یک کشور موثر عبارتند از : منابع طبیعی ، منابع معدنی ، منابع انسانی و منابع تکنولوژی . باید توجه داشت که این منابع توسعه اقتصادی با یکدیگر در ارتباط بوده و می توانند برهم اثر بگذارند .
این منابع در هر عصر ودوره ای ودر هر ناحیه جغرافیایی نقش خاص خود را داشته اند اما در دنیایی مدرن امروز منابع تکنولوژی برای توسعه اقتصادی و در پی ان توسعه اجتماعی بسیار حیاتی شد واین امر هم برای کشورهای توسعه یافته وهم کشورهای در حال توسعه ، هردو به یک نسبت مهم است ، در عین حالی که ماهیت و ترکیب مشارکت منابع تکنولوژی در برنامه های توسعه از کشوری به کشور دیگر متفاوت است .
مرکز تکنولوژی آسیا و اقیانوسیه APCTT ، تکنولوژی را متشکل از چهار عنصریا چهار جز می داند (1986) .
1) تکنولوژی افزار( Techno ware) :
به معنای سخت افزار که شامل تمامی تجهیزات و ماشین آلات وابزاری است که در قالب اشیا و به صورت اجسام مختلف می تواند باشد
2) انسان افزار( Human ware) :
انسان افزار به معنای تکنولوژ3 متجسم در انسان است وشامل مهارت های تولید ،نوآوری وخلاقیت می گردد . که در حقیقت توانایهای انسان ، مهارت ، تجربه واستعداد وهوش او را د ربر می گیرد .
3) اطلا عات افزار (info ware) :
عبارت است از تکنولوژی متجسم در مدارک و اسناد که در مجموع به انها دانش یا اطلاعات گفته می شود که در قالب تئوری ها ،طرح ها ، اساس نامه ها ، پایگاه داده ها ی کامپیوتری وغیره تجلی می یابد.
4) سازمان افزار (orga ware) :
عبارت است از تکنولوژی متجسم در سازمان و مدیریت که در حقیقت عامل ارتباط دهنده و هدایت کننده سایر اجزا تکنولوژی است و عملیات تولید یا ارائه خدمت را رهبری و هماهنگ می کند . که موارد فوق الذکر به شاخه ها و زیر گروه های دیگری تقسیم می شود به نحوی که در یکی از الگوها برای بدست اوردن یک شاخص حدود 273معیار معرفی گردیده است که دراین تحقیق سعی بر آن است که بعضی از این عوامل که در توسعه و نیز توسعه اقتصادی کشور موثرند و ارتباط با آنها با تکنولوژی اطلاعات (IT) بررسی گردد
رد این تحقیق به مواردی همچون عدالت وننقش أن در توسعه اقتصادی وتاثیر گذاری IT برر آن ، نقش انرژی وارتباط آن با IT وتاثیر بخشی از آن در توسعه ، خلاقیت و ابتکارات و اختراعات وجایگاه آن در توسعه و ارتباط آن با IT و… بررسی می گردد
تعداد صفحات: 29
مقدمه
ای تی برای اداره کردن تبادلات، اطلاعات و دانش مورد نیاز برای شروع و ادامه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی لازم و ضروری است. این فعالیتها تمامی نهادهایی که بطور یکپارچه با یکدیگر فعالیت میکنند را در بر میگیرد برای اینکه موفق باشند. در بسیاری از سازمانها، IT برای پشتیبانی، حفظ و نگهداری و رشد تجارت، اساسی است. زمانیکه بسیاری از سازمانها تشخیص دادند و درک کردند مزایای بالقوهای را که تکنولوژی میتواند داشته باشد، یکی از سازمانهای موفق، ریسکهای موبوط به اجرای تکنولوژیهای جدید را شناسایی و مدیریت کرد. در این میان چالشهای سازمان عبارتند از : تطابق استراتژی IT با استراتژی تجارت. تنظیم و ایجاد استراتژی و اهداف در داخل سازمان ایجاد ساختارهای سازمانی که اجرا و پیاده سازی اهداف و استراتژی را تسهیل میکند. تکیه بر یک چارچوب کنترل IT برای ارزیابی عملکرد IT تایید و بکار برده شود. وجود معیارهای اندازهگیری به موقع و موثر نشان میدهد که بدلیل وجود نگرانیهای مدیریت ارشد، لایههای نظارت و مدیرت یک سازمان لازم است توسعه داده نشود. بنابراین، هیئت مدیره و مدیریت اجرایی باید مدیرت را که قبلا در سراسر سازمان برای IT از طریق یک چارچوب مدیریتی موثر IT اجرا نشده، توسعه دهند که این چارچوب، تعیین استراتژی سازمان ارزیابی عملکرد، مدیریت ریسک، انتقال ارزش (کسب اعتبار سازمان از طریق اجرا و مدیریت IT) و مدیریت منابع را در برمیگیرد. مدیریت IT و بکارگیری موثر یک چارچوب مدیریت IT، مسئولیت هیئتمدیره و مدیران اجرایی میباشد. مدیریت IT یک پخش جدایی ناپذیر مدیریت سازمان است و شامل ساختارهای سازمانی و رهبری و فرایندها میباشد برای اینکه اطمینان حاصل نماید از اینکه IT سازمان استراتژیهای و اهداف سازمان را پشتیبانی میکند و توسعه میدهد. یک چارچوب مدیریت IT مثل COBIT میتواند عنصر مهمی برای اطمینان یافتن از مدیریت و کنترل مناسب تمامی اطلاعات و سیستمهایی که اطلاعات را ایجاد، ذخیره، کنترل و بازیابی میکند.
اهداف مدیریت IT اهداف کلی فعالیتهای مدیریت IT درک مباحث IT و اهمیت استراتژیک IT برای اطمینان یافتن از اینکه سازمان میتواند عملیاتش را حفظ کند و ادامه دهد و میتواند استراتژیهای مورد نیاز برای توسعه فعالیتهایش درآینده را اجرا نماید. فعالیتهای مدیریت IT در جهت اطمینان یافتن از اینکه به انتظارات و پیشبینی های در نظر گرفته شده برای IT نائل شده است، عملکرد IT ارزیابی شده است، منابع آن مدیریت شده است و ریسکهای آن کاهش یافته است، انجام میگیرد.
فرآیند مدیریت IT فرایند مدیریت IT با تنظیم اهداف برای IT سازمان و ایجاد مسیر اولیه آغاز میگردد. سپس یک حلقه پیوسته ایجاد شده است. عملکرد ارزیابی نشده و با اهداف مقایسه شده است، در نتیجه تعیین مجدد فعالیتها در جائیکه لازم باشد و تغییر اهداف در جائیکه مناسب باشد، انجام میگردد. از آنجاییکه تعیین اهداف اصولاً مسئولیت هیئتمدیره است و عملکرد توسط مدیریت ارزیابی میگردد، بدیهی است که عملکرد میبایست هماهنگ با اهدافی که قابل دستیابی هستند توسعه داده شود و این عملکرد ارزیابی گردد برای اینکه اهداف را به درستی ارائه نماید. برا اساس دستورالعمل دریافت شده، فعالیت IT نیاز دارد که روی تحقق بخشیدن مزایا، با افزایش اتوماسیون و اثر بخشتر شدن سازمان و کاهش هزینهها و کارامدتر شدن سازمان و کنترل ریسکها (امنیت، قابلیت اطمینان و مطلوبیت)، تمرکز کند. چاچوب مدیریت IT بصورت زیر میتواند کامل شود. هدف از ایجاد مدیریت IT هدف از ایجاد مدیریت IT هدایت تلاشهای IT است برای اطمینان یافتن از اینکه عملکرد IT میتواند به اهداف زیر دست یابد: IT هماهنگ با سازمان باشد و مزایای وعده داده شده تحقق یابد. IT سازمان را برای استفاده کردن از فرصتها و حداکثر نمودن مزایا، توانا سازد. منابع IT به طور مناسب بکار گرفته شود. ریسکهای مرتبط با IT بطور مناسب کنترل شود. مطالب فوق مروری بر مدیریت IT بود که برای آشنایی خواننده با موضوع طرح شده است. در این پروژه ابتدا وضعیت سازمانهای IT را بررسی میکنیم و سپس بطور عمیقتر مفاهیم مدیریت IT مطرح شده است. در فصل بعد مطالب مطالعات موردی در این زمینه برای درک بهتر مطالب ذکر شده و بعد نحوه اجرا و پیاده سازی مدیریت IT توضیح داده شده است و در آخر هم چگونگی ممیزی مدیریت IT به تفصیل بیان شده است. وضعیت سازمان IT در قرن 21 «حرکت به سمت فرایندگرایی» وقتیکه ما حرکت میکنیم به سمت هزار سال بعد، دید مدیریت شرکت روی فرایندها و قابلیتهای اصلی شرکت متمرکز میشود. فناوری اطلاعات یک عامل توانایی مهم برای این ابتکارات میباشد. برای مثال، محرک رایج اجرا و پیادهسازی راهحلهای ERP معمولاً تمایل به استاندارد کردن و یکپارچه سازی فرایندهای سازمانی میباشد. دانش و آموزش سازمانی معمولاً در ابتکارات جدید شامل IT جدید در شکلگیری اینترنت، ابزار گروهی، ابزارهای داده کاوی و سیستمهای پشتیبانی عملکرد، سهیم هستند. و تجارت الکترونیک نمونهای بر مبنای IT میباشد که الگوهای تجاری جدیدی را ایجاد میکند. [1] سازمانهایی که میکوشند که تمرکز روی مشتری داشته باشند بیشتر فرایندگرا هستند آنها ممکن است شکلهای ساختاری مختلف مثل عملیاتی، ماتریسی و یکپارچه را در نظر بگیرند و ممکن است که به مکانیزمهای مختلف مدیریتی برای انجام دادن فعالیتها به خاطر پاسخگویی سریعتر به خواستههای مشتری، تکیه کنند. اطلاعات و فناوری اطلاعات، برای توانمند کردن فرایندهای بین بخشی، اهمیت دارد، اما نقش واحد IT در پشتیبانی شرکتهای فرایند گرا واضح نیست. ما میدانیم که سازمانهای IT فعلی شکلهای مختلف ساختاریشان را شامل متمرکز، غیر متمرکز، فدرال (متحد) و مرکب نشان دادهاند. ما همچنین میدانیم مدیران IT مکانیزمهایی را برای ایجاد سرمایههای و داراش استراتژیک IT و قابلیتهای اصلی IT با ما سهیم شدند در مورد اینکه چطور آنها در حال تغییر و رشد سازمانهایشان هستند به روشهایی که به آنها اجازه میدهد یاد بگیرند که چگونه شرکتهای فرایندگرا را پشتیبانی نمایند. در این گزارش تحقیقاتی ما یک دید کلی در مورد اینکه سازمان IT فردا چگونه خواهد بود، را بر اساس چشم انداز و دیدگاه 12 نفر از خبررسانانمان ارائه نمودهایم. ما با شرح تعدادی از انحرافات مهم سازمانی شروع کردهایم و سپس چهار فرایند اصلی IT و شش اصول IT را که برای نقش جدید IT لازم و ضروری است را نشان دادهایم.
فرمت ورد تعداد صفحات 215