اثر تشویق و تنبیه بر کارکرد کارکنان دولت
با فرمت ورد قابل ویرایش
گردآوری شده در 65 صفحه
نظام تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام
بخش اول
چکیده
نظام تشویق و تنبیه از مهمترین عواملی است که میتواند موفقیت مدیران و کارگزاران را در پیشرفت برنامهها و تغییرات اساسی که بهدنبال آن هستند، تضمین نماید. اتخاذ شیوههای تشویقی و تنبیهی متناسب، تأثیر عمدهای در انگیزش کارکنان به انجام وظایف محولشده به آنان و نیز پیشگیری از تخلف آنها دارد. از سویی، اتخاذ روشهای ناکارآمد تشویقی و تنبیهی نیز نمیتواند اهداف یک سازمان یا اداره را چندان محقق سازد و چه بسا به نتایج منفی و خلاف برآوردها نیز منجر میگردد.
با توجه به اهمیت تشویق و تنبیه، نخست باید توجه داشت که موضوع تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام، بسیار مورد توجه قرار گرفته و حتی در مواردی راهبردهای اساسی و شیوههای کلی تشویقی و تنبیهی، جهت پرهیز از خطاهای احتمالی و کاهش کارآمدی آنها، ارائه شده است.
اسلام، علاوه بر ارائة شیوههای کارآمد تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی، به مسألة ضمانت اجرای دنیوی و اخروی آن نیز توجه داشته و بدان پرداخته است.امام علی(ع) در دورة کوتاه زعامت و رهبری خویش، کاملترین الگوی تشویق و تنبیه کارگزاران را ارائه نموده است.
توجه به آیین تشویق و تنبیه و نیز ضمانت اجرای تنبیه در اسلام، میتواند راه روشنی را جلوی روی مدیران قرار داده و در نتیجه، موفقیت ادارات و سازمانها و نیز کارآمدی بیش از پیش آنان را منجر گردد.
واژگان کلیدی
آیین تشویق، آیین تنبیه، اصول تشویق و تنبیه، ضمانت اجرای تنبیه، کارآمدی نظام اداری
مقدمه
نظام تشویق و تنبیه کارگزاران و کارکنان اداری، از مسلّمات اصول مدیریت محسوب میگردد؛ چرا که یک مدیر کارآشنا، بعد از نظارت و ارزیابی از تلاشهای کارمندانی که شایستگی خویش را در میدان عمل به اثبات رساندهاند، آنها را تشویق و در مقابل، کسانی را که به مسؤولیت خود عمل نکردهاند، تنبیه مینماید.
در مدیریت اسلامی، برای انتخاب افراد؛ جهت واگذاری مسؤولیت، نهایت دقت و حساسیت صورت میگیرد و پس از انتخاب، فرد از امنیت شغلی برخوردار است؛ هر چند این امنیت تا زمانی خواهد بود که فرد در حیطة مسؤولیت خویش تخلف نکند و از آنچه شرع، قانون و مقررات تعیین نمودهاند، تخطّی ننماید. در مقابل، اگر در راستای شرع و قانون حرکت کند، از بهترین تشویقها و پاداشها نیز بهرهمند خواهد بود؛ چنانچه امام علی(ع) ضمن توصیههای لازم به مالک اشتر در انتخاب قاضی فرمود: «پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوتهای او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار که نزدیکان تو، به نفوذ در او طمع نکنند تا از توطئة آنان در نزد تو در امان باشد»(نهج البلاغه، نامة53).
همانگونه که ملاحظه میگردد، امام(ع) علاوه بر تشویق و پاداش مالی به پاداشهای روحی و معنوی نیز توجه دارد.
یکی از آفتهای مشاغل اداری، پدیدة «تخلف» از قوانین است؛ یعنی کارگزار در قلمرو مسؤولیت خویش آنچه را که باید انجام بدهد، انجام ندهد یا آن را ناقص و یا غلط انجام بدهد. بدیهی است که در چنین صورتی، مسؤول مافوق او با وی برخورد خواهد کرد. لکن بحث در این است که مسؤول مافوق با این کارگزار خاطی، چگونه برخورد کند؟ اینجاست که ضعفها و قوتها در مدیریت یک مدیر، نمودار خواهد شد. همچنین ممکن است کارگزاری وظایفش را به بهترین شکل انجام دهد و زمینة پیشرفت جامعه را فراهم نماید. بدیهی است که از کنار این مسألة مهم نیز نمیتوان به آسانی گذشت و صرفاً گفت که مدیر یا کارگزار به وظیفهاش عمل کرده است، بلکه مسؤولین، وظیفه دارند آن مدیر یا کارگزار وظیفهشناس را به میزان لیاقتش، تشویق نمایند تا هم از زحمات او تشکر کرده باشند و هم برای دیگران ایجاد انگیزه نمایند.