در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
در حوزه مسائل اعتقادى، مبحث راهنماشناسى از اهمیتى ویژه و جایگاهى والا برخوردار است. از فروع مبحث راهنماشناسى، بحث طرق اثبات نبوت خاصه یا راههاى تشخیص مصادیق راستین پیامبرى از مدعیان دروغین است.
پس از قبول لزوم نبوت و ارسال رسل از سوى خدا براى هدایتبشر، از جمله مسائلى که بهطور جدى در برابر یک انسان جویاى حقیقت در این مسیر مطرح مىباشد، این است که اثبات صدق دعوى نبوت چگونه و از چه راهى ممکن و میسر است. به عبارت دیگر، آیا مىتوان بدون داشتن سخنى قاطع و دلیلى متقن، به دنبال هر کس که مدعى سفارت از سوى خداست، روان شد و فرامینش را بهکار بستیا اینکه باید طریقى مطمئن و دلیلى محکم براى این کار وجود داشته باشد تا بر اساس آن، انسان دچار اشتباه و انحراف نشود و به حقیقت رهنمون گردد؟ بحث از مساله اعجاز به عنوان یک راه شناختیا اثبات آن در همین راستا اهمیت مىیابد و شکل مىگیرد; زیرا از جمله امورى که به عنوان راه اثبات نبوت، و به مطرح گردیده و به طور جدى مورد بحث و نظر واقع شده مساله معجزه است. (2)
در این مقاله، کوشش شده است که دلالت معجزه به عنوان یک وسیله و راه براى اثبات صدق مدعاى آورندهاش مبنى بر نبوت او، بررسى و ارزیابى شود. به دیگر سخن، در این نوشتار سعى ما آن است تا روشن گردد که آیا اساسا معجزه مىتواند گذار به صدق دعوى نبوت را براى کسى که در جستوجوى یافتن مصداق حقیقى منصب نبوت است، هموار کند تا دچار حیرت نشود یا در دام افراد شیاد کذابى که نقاب پیامبرى بر چهره زدهاند، نیفتد و به بیراهه نرود، یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است چرا و چگونه؟
پیش از ورود به بحثبررسى دلالت معجزه، تذکر دو نکته بجاست:
1- برخى از مسائل براى این بحث، جنبه مقدمه دارند و در اینجا، به عنوان اصل موضوع پذیرفته شدهاند; از جمله: اثبات وجود خدا و صفات او، لزوم بعثت انبیاعلیهمالسلام و ارسال رسل، تحقق ادعاى پیامآورى از سوى خدا در میان بشر و ارائه معجزه از سوى پیامبرانعلیهمالسلام.
2- مقصود از معجزه در اینجا، معجزه به مفهوم عام و تمام اقسام آن نیست، بلکه مراد آن دسته از اعمال و امورى است که مدعیان نبوت براى صدق ادعاى خود به عنوان دلیل و حجت ارائه دادهاند، با ویژگىهایى که آنها را از سایر اعمال مشابه امتیاز مىبخشد; از جمله:
- خارج از توان بشرى بودن و در نتیجه، مغلوب واقع نشدن و قابل تعلیم و تعلم نبودن;
- با ادعاى آورنده مطابقت داشتن;
- براى اثبات نبوت و اتمام حجت صادر شدن; بنابراین کرامات اولیا و اعمال خارقالعاده مرتاضان و ساحران و امثال آنان(هر چند از لحاظ ماهیتبا معجزه متفاوت است) و نیز معجزاتى که به منظور عذاب قومى یا براى ارهاب معاندان و تعظیم و تکریم مؤمنان صورت گرفته باشد، از دایره این بحثخارج است.
رابطه معجزه و نبوت
آیا معجزه مىتواند بهگونهاى دال بر چیزى خارج از خود باشد؟ بر فرض دلالت، آن چیز خارج از معجزه چیست و چه رابطهاى بین معجزه و صدق ادعاى آورندهاش وجود دارد؟ آیا معجزه با نبوت پیوند منطقى دارد و به صورت برهانى، بر آن دلالت مىکند یا خیر؟
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.