چکیده: قسمت سوم : در طول تاریخ، حوادث تلخ و خشونت آمیز همراه با مصائب و آلام بسیار به وقوع پیوسته است و امروزه در اوایل قرن بیست و یکم علیرغم پیشرفتهای علمی، هنوز معضل خشونت، وجدانهای بیدار را میآزارد. با گذشت زمان نه تنها، خشونت به عنوان یک مسئله حاد اجتماعی باقی است، بلکه خشونت مدرن، با مصادیق و وجوه جدیدی مطرح گردیده است؛ بطوریکه تحقیقات وسیعی از سوی دولتها جهت شناسایی ابعاد انسانی خشونت در حال انجام است تا از دامنه فجایع وخیم خشونت جلوگیری به عمل آید و راهکارهایی جهت پیشگیری و کاهش آسیبهای آن ارائه گردد.
در طول تاریخ، حوادث تلخ و خشونت آمیز همراه با مصائب و آلام بسیار به وقوع پیوسته است و امروزه در اوایل قرن بیست و یکم علیرغم پیشرفتهای علمی، هنوز معضل خشونت، وجدانهای بیدار را میآزارد. با گذشت زمان نه تنها، خشونت به عنوان یک مسئله حاد اجتماعی باقی است، بلکه خشونت مدرن، با مصادیق و وجوه جدیدی مطرح گردیده است؛ بطوریکه تحقیقات وسیعی از سوی دولتها جهت شناسایی ابعاد انسانی خشونت در حال انجام است تا از دامنه فجایع وخیم خشونت جلوگیری به عمل آید و راهکارهایی جهت پیشگیری و کاهش آسیبهای آن ارائه گردد.
تعریف خشونت
خشونت از نظر لغوی به معنای غضب، درشتی و تندی کردن، ضد لینت و نرمی تعریف شده است.[1]
هر چند خشونت در بدو امر، بدیهی و بینیاز از تعریف به نظر میرسد، اما در مقام تعریف، اختلاف نظر بسیاری مشاهده میشود. برخی خشونت را عملی خلاف نرم و طبع میدانند. بعضی دیگر خشونت را رفتاری فردی و جمعی میشمارند که تحت شرایط خاص بروز میکند و از نظر برخی دیگر، خشونت هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و به منظور آسیب بر فرد دیگر انجام میشود. در تعریف دیگری بیان شده است هرگونه تهاجم فیزیکی علیه هستی انسان که با انگیزة آسیب، رنج و یا لطمه باشد. [2] برخی نیز معتقدند خشونت طیفی از رفتارهای بسیار تند و آسیب زا تا عکس العملهای منفی چون بی تفاوتی و کم توجهی را دربردارد.[3]
دسته ای از افراد نیز با استناد به مصادیق کنوانسیون های بین المللی که مطابق فرهنگ خاص (غرب) تدوین شده، خشونت را تعریف مینمایند و رفتار اعضای یک جامعه را با فرهنگهای عاریت گرفته شده، ارزیابی مینمایند. بدین لحاظ به نظر میرسد در اولین گام ضروری است که خشونت با توجه به فرهنگ اسلام بازتعریف شود و سپس رفتار بازیگران خشونت و میزان شیوع آن بررسی و راهکاری مؤثر مطرح گردد. زیرا بدون ارائه تعریفی جامع، انجام تحقیقات علمی و سنجش میزان شیوع خشونت، غیر ممکن بوده و با روح تحقیقات علمی سازگار نیست. هر چند رفتار خشونت آمیز میتواند توسط زنان و مردان انجام پذیرد، به طور نمونه مطابق آمار نرخ زن آزاری خفیف 120 در هزار، نرخ زن آزاری شدید 381 در هزار و نرخ شوهر آزاری(معمولاً مردان مورد خشونت و آزار کلامی و در برخی موارد، آزار جسمی همسر خود قرار می گیرند) 115 در هزار میباشد؛[4] اما این نوشتار معطوف به خشونت علیه زنان میباشد که به نظر میرسد دامنه وسیعتری دارد.
شاخصهای ارزیابی خشونت
الف)ـ نفوذ؛ چند نفر در عمل خشونت آمیز مشارکت داشتهاند؟
ب)ـ دوام؛ خشونت چه مدت به طول انجامیده است؟
ج) ـ شدت؛ چند نوع خشونت بر فرد اعمال شده است؟
د( ـ قلمرو؛ سطح تأثیر گذاری خشونت تا چه حد بوده است؟[5]
هـ( ـ تکرار؛ عمل خشونت آمیز چند بار تکرار شده است؟
و) ـ زمان؛ خشونت در چه مرحله ای از زندگی فرد اعمال شده است؟
ز( ـ ویژگی؛ خصوصیات سنی، تحصیلی، جنسی و طبقاتی قربانی خشونت چه بوده است؟
اهداف اعمال خشونت
الف( ـ سیطره و اعمال قدرت و نفوذ بر دیگری جهت دستیابی به هدف؛
ب( ـ اعمال کنترل و نظارت؛
ج( ـ تغییر شرایط یا وضعیت به نفع خود؛
د (ـ کاهش قدرت و نفوذ دیگران؛
هـ( ـ اعمال نظر و سلیقه فردی و اجبار طرف مقابل به اطاعت؛
برای دریافت کل متن به لینک زیر مراجعه کنید.