در زندگی روزمره چه بسا به افرادی بر می خوریم که با شرایط و موقعیتهای در زندگی روبه رو می شوند که آن شرایط و موقعیتها ناگوار و استرس آمیز است ولی در برخورد با این گونه شرایط افراد مختلف واکنشهای روانشناختی وفیزیولوژی متفاوتی از خود بروز می دهند.عده ای سخت آشفته شده و دچار نابسامانی های روانی و جسمی می شوند و عده ای نیز به آسانی با این گونه شرایط سازگار می شوند و حتی در شرایط سخت،سلامت روانی و جسمی خود را حفظ می کنند،عده ای به طور کلی زندگی را بی ارزش می دانند و در مقابل ناکامی ها و شرایط تعارض برانگیز زود تحمل خود را از دست داده،از تلاش و کوشش خود دست بر می دارد.در مقابل عده ای نیز هر چند که شرایط زندگی سخت و طاقت فرسا باشد و حتی گاهی در مقابل با آن دچار شکست
می شود،اما با این وجود نیرو و انرژی خود را از دست نداده و زندگی را ارزشمند
می بینند.حال با در نظر گرفتن چنین واقعیتهای سوال اینجاست که چه عامل یا عواملی موجب می شوند که انسانها در مقابل یک واقعیت واحد بیرونی پاسخهای کاملا متفاوتی از لحاظ روانشناختی و جسمی از خود به نمایش بگذارند؟ روانشناسان هنوز دانش کافی درباره آنچه که زندگی را برای انسان ارزشمند می سازد ندارند.آنها نیاز دارند درباره این که چگونه انسانها تحت شرایط نا مساعد زنده می مانند و آن شرایط را تحمل می کنند . خیلی چیزها بدانند به هر حال روانشناسان دربارهی آن که چگونه افراد عادی تحت شرایط مساعد تر به اوج شکوفای می رسند کم می دانند.(بنیامین 1992)(1) :کوخ ولیاری 1958(2)
دهه اخیر رویکرد دیگر به روانشناسی بنام(روانشناسی مثبت)شروع به فعالیت نموده است.حوزه ی روانشناسی مثبت در سطح ذهنی درباره ی تجارب زهنی [1]ارزشمند از قبیل رضایت و خشنودی (3) (گذشته)امید وخوش [2]بینی(آینده)شادمانی(4) (در حال حاضر)می باشند نظر کریستو فرپترسون (5) درباره ی افراد باد خوش بینی بالا می گوید:اینها گرایش دارند که خلق بهتری داشته باشند ،دارای موفقیت و پشتکار بیشتر باشند و سلامت جسمانی بهتری را تجربه کنند.خوش بینی چگونه کار می کند؟ چگونه می توان آن را افزایش داد؟چه موقع آن شروع به تحریف واقعیت می کند؟اینها بعضی از سوالاتی هستند که پترسون مطرح می کند و پژوهش حاضر نیز در پی فراهم آوردن دانش و اطلاعاتی در این زمینه بخصوص است.پترسون همچنین معتقد است که بحثهای پیچیده ی روانشناسی نمی توانند به تنهای جدا از زمینه های اجتماعی و فرهنگی که آنها را احاطه کرده است،شناخته شوند حال با توجه به این واقعیتها ،این سوال مطرح می شود که چگونه یک فرهنگ نسبتا بدبین بر بهزیستی اعضایش تاثیر می گذارد؟و به طور معکوس آیا یک فرهنگ نسبتا خوش بین می تواند افراد خود را بسوی تندرستی و عملکرد بهینه سوق دهد.(همان منبع)
چکیده1
فصل اول
مقدمه8
بیان مسئله10
اهمیت و ضرورت تحقیق13
اهداف تحقیق16
فرضیه ها 18
متغیرها18
فصل دوم
خوش بینی20
موضوع گیریهای نظری درباره خوش بینی وبدبینی25
خوش بینی بعنوان یک تفاوت فردی30
خوش بینی گرایشی33
سبک تبیینی36
بحثهایی درباره خوش بینی43
خوش بینی و عدم حتمیت57
مولفه های خوش بینی59
چگونه می توان شیوه های اسنادی خوش بینانه را آموزش داد؟61
تحقیقات انجام شده:65
نتیجه گیری:66
فهرست مطالب
عنوانصفحه
فصل سوم
روش تحقیق69
جامعه آماری69
نمونه آماری روش نمونه گیری69
ابزار اندازه گیری69
روش جمع آوری اطلاعات70
روش تجزیه و تحلیل داده ها71
فصل چهارم
مقدمه73
تحلیل داده ها79
فرضیه داده ها 74
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری:81
پیشنهادات:84
محدودیتهای تحقیق:86
منابع وپیوست87
شامل 93 صفحه فایل word