نام رئالیسم و قواعد مکتب آن را نخست «شانفلوری» در اولین نوشته های خود بتاریخ 1843 به میان آورد. در «مانیفست رئالیسم» چنین نوشت: «عنوان «رئالیست» به من نسبت داده میشود، همانطور که عنوان «رومانتیک» را به نویسندگان و شاعران سال1830 اطلاق می کنند.»
رئالیست و برون گرایی:
رئالیسم در درجة اول بصورت مشف و بیان واقعیتی می شود که رومانتیسم یا توجهی به آن نداشت و یا آن را مسخ می کرد. در این دوران سلطة علم و فلسفه اثباتی رمان نمی تواند وجود خود ار توجیه کند مگر با کنار گذاشتن وهم و خیال و توسل به مشاهده. فلوبر می گوید: «رمان باید همان روش علم را برای خود برگزیند.» و تن می گوید: «امروز از زرمان انتقاد و از انتقاد تا رمان فاصلة زیادی نیست. هر دو تحقیق و مطالعه ای در بارة انسان هستند.» همة آن چیزهایی که در رومانتیسم، چیزی غیرواقعی را جایگزین واقعیت می کرد: (از قبیل ماوراءالطبیعه، فانتزی، رؤیا، افسانه، جهان فرشتگان، جادو و اشباح) حق ورود به قلمرو رئالیسم ندارند.
رئالیست و برون گرایی:
تأثیرات اولیه همانند بذر هستند.
* اولین جلسة روخوانی نمایشنامه از دیدگاه استانیسلاوسکی
گام دوم تجزیه و تحلیل نمایشنامه
1- «رئالیست»
چیست؟
یک مکتب عینی و غیرشخصی
قهرمانها و موضوع اثر رئالیستی
صحنه سازی در رئالیسم و رومانتیسم
گام اول (آشنایی با نقش از طریق خواندن نمایشنامه)
گام سوم: ساخت شرایط برونی
شامل 41 صفحه فایل word