پدیده استرس در قرن حاضر به عنوان یکی از مسائل عمده ای است که گریبانگیر قریب به اتفاق انسانهاست. استرس یا فشار روانی شایعترین، فراگیرترین و مخربترین نیروی موجود در جامعه امروزی ماست. بدین جهت بخش مهمی از زندگی که استرس فراوانی را برای انسانها ایجاد می کند "شغل" آنهاست (میقانی، 1380).
با پیچیده تر شدن روزافزون جوامع امروزی، بطور حتم رسالت سازمانها در جهت برآورده شدن انتظارات جوامع، حساس تر و با اهمیت تر می شود. آنچه که امروزه در بین اهل فن به اتفاق نظر، به یقین تبدیل شده است، نقش اساسی انسان به عنوان گرداننده اصلی سازمانها می باشد. انسانها هستند که به کالبد بی روح سازمانها، جان می بخشند و عملا تحقق اهداف را میسر می سازند. بنابراین کارکنان ارزشمندترین سرمایه هر سازمان بشمار می آیند و عملکرد فرد فرد آنان در عملکرد کل سازمان تاثیرگذار است (مهمانفر، 1384). توجه به نیروی انسانی در سازمانها در طی سالهای اخیر بخش عظیمی از زمان و سرمایه سازمانهای پیشرو را به خود اختصاص داده است (فانی و عرب کلمری، 1383).