فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:218
پایان نامه دکترای جامعه شناسی
فهرست مطالب:
فصل اول :کلیات 5
پیشگفتار 5
نگاهی به تاریخ صنعت نفت ایران 11
جایگاه تکنولوژی در صنعت نفت 16
وضعیت تکنولوژی در صنعت نفت امروز ایران 19
برنامه ها وسیاست های کنونی انتقال وتوسعه تکنولوژی صنعت نفت ایران 22
اهمیت ولزوم توجه به انتقال و توسعه تکنولوژی نفتی در ایران 24
عوامل اجتماعی- سیاسی موفقیت در توسعه قابلیت های تکنولوژیک نفتی: یک الگوی موفق 30
پرسش اصلی:عوامل جامعه شناختی موثر درکسب قابلیت های تکنولوژیک نفتی 32
فصل دوم :تعاریف و رویکرد های نظری 35
1)درآمدی بر علم و تکنولوژی 35
2) سطوح تکنولوژیک ،انتقال/توسعه تکنولوژی وقابلیت های تکنولوژیک 38
سطوح تکنولوژی 39
شیوه های انتقال تکنولوژی 41
قابلیت های تکنولوژیک 43
3) پارادایم ها ونظریات جامعه شناختی تکنولوژی 44
1-3 )پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک 45
2-3) پارادایم بررسی تعین اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی تکنولوژی 46
4)اشاعه وتوسعه قابلیت های تکنولوژیک ازمنظر جامعه شناختی(انتقال وترجمه تکنولوژی) 62
5)چارچوب نظری بررسی توسعه صنعت و تکنولوژی نفت ایران 65
فصل سوم: روش شناسی 77
روش تحقیق 77
فصل چهارم: یافته ها 83
بررسی تکنولوژی و صنعت نفت ایران (1357-1280) 83
1)دوره امتیاز: از تحصیلداری مالیاتی تا عزم اداره ملی در شبکه ای شبه استعماری 83
1-1) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت 83
2-1) کنشگران اصلی 87
1-2-1) شرکت نفت ایران - انگلیس 87
2-2-1) نظام آموزشی 91
3-2-1) ساختار صنعت نفت 93
4-2-1) دولت 95
5-2-1) سیاستمداران 98
3-1) معنا و تصویرتکنولوژی صنعت نفت 100
4-1) شبکه کنشگران صنعت نفت 102
5-1)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت 103
6-1)جمع بندی 109
2) دوره کنسرسیوم: از مشارکت تا کسب هویت در شبکه ای قطبی 111
1-2) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت 111
2-2) کنشگران عمده 116
1-2-2) کنسرسیوم 116
2-2-2) شاه 118
3-2-2) دولت 121
4-2-2)ساختار صنعت 125
5-2-2) نظام آموزشی/پژوهشی 129
3-2) معنا و تصویر تکنولوژی صنعت نفت 132
4-2) شبکه کنشگران صنعت نفت دوره کنسرسیوم 133
5-2)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت 135
6-2)جمع بندی 139
4) دوره فروش وخرید( قرارداد سن موریتز): استقلال نسبی در شبکه ای رانتیه 141
1-3) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت 141
1-2-3) نفت 145
2-2-3) شاه 148
3-2-3) دولت 150
4-2-3) نظام آموزشی / پژوهشی 152
5-2-3) ساختار صنعت 154
3-3) تصویر تکنولوژی صنعت نفت 156
4-3) شبکه کنشگران صنعت نفت در دوره قرارداد سن موریتز 157
5-3)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت 159
6-3)جمع بندی 162
فصل پنجم:نتیجه گیری و پیشنهادات 165
قراردادهای نفتی،نگاشت وترجمه هایی برای انتقال تکنولوژی 165
الزامات قانونی،علمی و نهادی افزایش قابلیت های تکنولوژیک 171
گفتمان های تکنولوژیک حاکم در صنعت نفت 175
تغییرات ساختار قدرت در شرکت ملی نفت 177
کنشگران ،روابط اجتماعی وقابلیت های تکنولوژیک 180
نتیجه گیری 183
پژوهش،ایجاد هماهنگی و هم افزایی:کلید توسعه صنعت نفت 192
پیشنهادات 197
ضمایم 201
ضمیمه1: نگاهی به تکنولوژی و صنعت نفت نروژ 201
سازمان نهادی نفت نروژ 203
سیاست نفتی نروژ 204
برنامه استراتژیک توسعه صنعت نفت وگاز نروژ (OG21) 205
چارچوب راهبرد توسعه تکنولوژی نفت نروژ 206
جایگاه تکنولوژی در صنعت نفت نروژ 206
ضمیمه 2: قراردادهای نفتی وانواع آنها 208
قراردادهای امتیازی 208
قراردادهای مشارکتی 208
قراردادهای خدماتی 209
قراردادهای بیع متقابل 210
منابع 213
فارسی 213
انگلیسی 215
فصل اول :کلیات
پیشگفتار
با برخورد مته حفاری «ژرژ برنالد رینولدز»، سرپرست عملیات حفاری نفت دارسی در کنار بقایای تاریخی مسجد سلیمان به مخزن نفت، اولین «شرکت – شهر» نفتی ایران در 5 خرداد1287 متولد شد. به این ترتیب با کشف میادین نفتی در مسجدسلیمان ، این نقطه به عنوان اولین مکان پیدایش و توسعه صنعت نفت ایران ثبت گردید. پس از آن آبادان ، لالی،هفتگل و... نیز به جرگه شرکت – شهرهای نوین ایران پیوستند و سیمای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متفاوتی را در بخشی از کشور ایران پدید آوردند. این امر ممکن نمی شد مگر به مدد تکنولوژی جدید به کاربسته شده در صنعت نفت؛ تکنولوژی و صنعتی که خود یکی دیگر از مظاهر مدرنیته و انقلاب صنعتی بود وبا اطراق در مناطق جنوبی کشور، سیمای متفاوت و کاملاً جدیدی را به همراه آورد.
در واقع بنای اصلی شرکت شهری مانند مسجد سلیمان با ایجاد کمپ اکتشافی نفت در سال 1908 برای کارگران بومی و عمدتاًَ خارجی در این منطقه گذاشته شد. این منطقه در قلب سرزمین بختیاری قرار داشت و تنها در فصل زمستان با ورود عشایر بختیاری فعالیت انسانی در آن آغاز می شد و با پایان زمستان و عزیمت عشایر کوچ رو خالی از سکنه می شد(مجله مشعل، 1383).
در اوایل قرن سیزده هجری ورود امتیاز داران انگلیسی و استقرار صنعت نفت توسط آنها در این منطقه، چهره عشایری – سنتی منطقه را با فعالیت های جدید متحول می سازد. راه های شوسه و نیز راه آهن ( اولین راه آهن کشور)، این منطقه را از انزوا خارج می کند و وسایل جدید حمل و نقل و اتومبیل های باری و سواری در اینجا به کار می افتند، کارخانه برق تاسیس می شود و توسعه می یابد و وسایل خانگی، مواد غذایی و پوشاک از خارج وارد این مناطق می گردد و خانه سازی و توسعه و عمران شهری روز به روز بیشتر می شود.
شرکت نفت انگلیس وایران در مسجد سلیمان و آبادان با موج فزاینده مهاجرین کشاورز و صنعتگری روبروست که از اصفهان، شهرکرد، چهار محال بختیاری و یزد به مسجد سلیمان می آیند و کشاورزی و صنعتکاری را رها می کنند تا در شرکت نفت در مشاغل فراشی ، باغبانی ، نگهبانی، فیتر ی و کارگری ساده استخدام شوند. در اینجا شور و شوق جوانان بی سواد عشایر به چشم می خوردکه بدنبال آموختن در کارگاههای این شرکت هستند ، جوانانی که درکارگاه شرکت نفت در مسجد سلیمان آموزش می بینند تا بعنوان تعمیر کار و کمک کار در کارهایی مثل تراشکاری و سوهانکاری مشغول به کار شوند.لذا شرکت نفت که تصمیم به آموزش سیستماتیک آنها دارد، سعی می کند این عشایر کوچ رو بیسواد را که فصلی کار می کنند باسواد کند تا پس از آموختن خواندن ونوشتن فارسی بتوانند دستورالعمل های روی دستگاهها، اعداد و شماره های انگلیسی را بخوانند(عباسی شهنی،1374 :192،163).
به موازات تاسیس این صنعت اولین مدارس ابتدایی (مدرسه خیام در 1303 در اهواز با 105 شاگرد) و متوسطه( در 1305) نیزدر این مناطق تاسیس می شوند و توسعه صنعتی و رفاهی روزبه روز بیشتر می شود. مدارس فنی مخصوص در مسجدسلیمان ، اهواز و آبادان سالانه 700 نفر را آموزش داده از شاگر صنعتگر به صنعتگر تبدیل می کنند و در مسجدسلیمان با رسیدن سالی 300 نفر به درجه صنعتگری وضع زندگی ایلی به صنعتی تغییر شکل می دهد (شرکت نفت انگلیس وایران،1306: 28).
به این ترتیب با تغییر معیشت و کار، فرهنگ وارداتی غربی بر حوزه ساختمان ، اسکان و کار و استراحت نیز اثر می گذارد. امکانات زیستی مناسب تر می گردد و برای حضور خانواده ها، خانه های بزرگ تر، مجهزتر و با امکانات رفاهی و خدماتی جدید پدید می آید. سیستم لوله کشی آب و کانال فاضلاب ، خیابان بندی و برق کشی(به میمنت ایجاد کارخانه برق) شکل می گیرد و بیمارستان مسجدسلیمان در سال 1914 با سبک خاص معماری اروپایی به یکی از بهترین و مجهزترین مراکز درمانی در سطح ایران وخاورمیانه تبدیل می شود. با احداث فرودگاه ، باشگاههای تفریحی ، سینما ها و استخر ، مسجدسلیمان به سرآمد شهرهای ایران تبدیل گردید و بسیاری از مظاهر صنعت و مدنیت را در خود جای داد.
شرکت نفت انگلیس وایران (1306: 15) وضعیت صنعت نفت و اولین شرکت شهر ایران را در سالهای اولیه استقرار آن اینگونه تصویر می کند:
«عده مستخدمین شرکت در مسجدسلیمان بالغ بر ده هزار نفر ایرانی و پانصد اروپایی می باشدکه برای سکونت آنها 550 باب عمارت بنا گشته و همه گونه وسایل آسایش و تفریح آنها فراهم شده است. 8 باب کلوپ برای تفریح طبقات مختلف مستخدمین تشکیل گردیده که هر یک دارای عمارت مخصوص و لوازم کافیه می باشند. گذشته از این یک باب عمارت بزرگ دیگر بنا شده که مرکز تفریح آنها واقع گردیده و در آنجا نمایش سینماتوگراف و کنسرت و کنفرانس و غیره داده می شود. متصل به آنهم استخر وسیعی برای شنا ترتیب داده شده که مورد استفاده مستخدمین است. بازی تنیس هم رواج کاملی در مسجدسلیمان پیدا کرده و لهذا سی عدد میدان برای بازی مزبور و چندین میدان دیگر به جهت بازی گالف و سایر ورزشهای بدنی تدارک دیده شده است.»
گرچه این امکانات تا قبل از ملی شدن این صنعت اکثراً به کارکنان و کارگران خارجی اختصاص داشت اما درکنار استثمار و استعمار، اثر نفت بر تغییرات اجتماعی و فرهنگی و تغیر بافت اجتماعی غیر قابل انکار است .در سال 1325 که مسجدسلیمان به عنوان مرکز کل مناطق نفتخیز ایران محسوب می شد و از نظر امکانات زندگی و وجود تکنولوژی همپای مراکز صنعتی اروپا به شمار می رفت؛ شهرهای فعلی ایذه، باغملک و شهرکرد ، روستاهایی با جمعیت هفتاد هشتاد نفر بودند و در آن روستاها آثاری از آبادانی و صنعت به چشم نمی خورد.« مسجدسلیمان ، هفتگل و آبادان درآن روزها، مبدل به جوامع بزرگی مانند شهرهای انگلستان شده بودند. برای هر نوع علاقه یک تفریح وجود داشت. از بازیهای گلف ، تنیس و فوتبال تا تیراندازی ، اسکواش، قایق سواری ، بریج، بولینگ، عکاسی ، نقاشی، تئاتر، هنرهای دراماتیک و پارتی های شبانه همه در دسترس بودند با این تفاوت که دسترسی به این تفریحات در انگلستان مستلزم پیمودن بعد مسافت زیادی بود»(عباسی شهنی، 1374: 187). فضای مدیریت تیلوریستی آن ایام انگلیس با سوت فیدوس و لباس یکدست انبوه کارگران نفتی مشخص می شود.فضای صنعتی ای که باعث شده بود آنها زندگی خود و خانوادهاشان را با صدای فیدوس تنظیم کنند؛تا جایی که کاسب های شهر و مغازه داران نیز وقت کارشان را با توجه به این کارگران تنظیم می کردند و واژه های انگلیسی، کالاهای خارجی و سایر هنجارهای دارندگان امتیازو ساکن درشهر هایی با خیابانها ومنازلی به سبک شهرهای برایتون و سان بری گسترش می یافت.
اما در آن ایام این سیمای حیات مدرن ، شاداب ، فعال و سرزنده که به مدد خون سیاه نفتی در رگهای منطقه ای عشایری دمیده شده بود و حیاتی شبه مدرن، صنعتی و جدید را پدید آورده بود وابسته به قلب و هسته مرکزی چاههای نفت مسجدسلیمان ، لالی و هفتگل و پربودن مخازن سبک و مرغوب آنها بود. سیمای امروزی این شهرها و به ویژه مسجدسلیمان دیگر به طروات و روال سابق نیست.
« امروزه شهری به جا مانده که چین و چروک های ناشی از کهنگی و سالخوردگی آن از نظر عملیات نفتی ، چهره شاداب و پرطراوت دیروزش را فراگرفته و گرد سفید پیری بر چهره اش نشسته والزاماً بایستی چون پیرشده از میکده بیرون رود! او آنچه در توان داشته به مدت بیش از 87 سال در طبق اخلاص نهاده و کریمانه بخشیده و ... سفره خالی شده معدن نفت خود را می نگرد که اینک قطراتی چند در گوشه و کنار آن یافت می شود و آب شور و نمکین امروز به جای طلای سیاه دیروز آن نشسته است » ( عباسی شهنی،1374: 446).
اقتصاد و رونق این شهر از اواخر دهه 1340 با کاهش تولید نفت روبه افول گذاشت.در سال های 54-1350 شرکت نفت مسجدسلیمان ادارات آموزشی خود را به آبادان و اهواز منتقل کرد و بین سالهای 55-1345 برنامه جایگزینی ارتش (و واحدهای نظامی) به جای اقتصاد متکی به نفت شهر در دستور کار قرار گرفت. اگر در این شهر بخش نفت 61% اشتغال را در سال 1335 به خود اختصاص داده بود، میزان اشتغال زایی آن در سال 1345 به5/48 و در سال 1355 به 7/44 درصد رسید. تا این سال سعی می گردد کاهش اشتغال ناشی از این بخش در سایر بخشها( ارتش، ساختمان و خدمات عمومی) جبران شود، اما درصد بیکاری در سال 1365 به5/34 درصد (همان ،ص410) می رسد(31 درصد بیش از سال1355) و آثار افسردگی در شهر کاملاً هویدا می گردد.
اینک مسجد سلیمان شهریست با نشست های قدیمی سطح زمین و پیدایش چشمه های نفتی ، نشت گازهای نفتی وگاه آلوده به سولفید هیدروژن سمی از آنها که هر لحظه خطرات زیست محیطی و انتشار گازهای سمی و نیز آلودگی آبهای سطحی و هوا را در بردارند؛ شهری که شاهد از بین رفتن تاسیسات خدماتی و بهداشتی و رفاهی شرکت و مهمتر از همه بیکاری و بی رونقی اقتصادی و تمامی نتایج اجتماعی- فرهنگی حاصل از آن است. علی رغم احداث دو سد عظیم کارون و کارخانجات تعمیر و مونتاژ تانک و کارخانه سیمان و واحدهای مختلف شهرک صنعتی ، هنوز جای خالی شرکت نفت برطرف نشده و عده کثیری از جمعیت فعال شهر مهاجرت کرده یا به شهرهای دیگر نقل مکان کرده اند( همان:241).
فضایی که از دو مقطع تاریخی ( پیدایش صنعت نفت تا حال حاضر) از اولین شرکت - شهر ایران ترسیم شد، نشان دهنده آسیب کلی و تاریخی ای است که درکشورما دامنگیر کلیه نواحی و اجتماعات وابسته به صنایع غیر سنتی و متکی به تکنولوژی پیچیده است. فقدان نگاه جامعه شناسانه و اجتماعی به تکنولوژی و صنعت و غفلت از آینده آن ، که خود متاثر از نگرش تکنوکراتیک و فن سالار به صنعت و تکنولوژی است ، عواقب و نتایج اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جبران ناپذیری را در بردارد، که حل و رفع آنها گاه ناممکن و گاه هزینه های بسیاری را در بر دارد. فقدان تامل و بینش یکپارچه و عمیق از تکنولوژی و علوم ، طراحی برنامه های آینده نگرانه و جامع برای انتقال ، استقرار و توسعه یک تکنولوژی (همچون تکنولوژی عظیم و پیچیده نفتی ) و نداشتن برنامه ای برای گسترش شبکه های تامین و توزیع و بومی سازی آنها ، آینده افسرده و تیره ای را پدید می آورد که در آن این شرکت – شهرک ها به گذشته حسرت بار ما تبدیل می شوند تا خاطر افسرده و ناکام و درمانده اکنونمان را با گذشته طربناک و پرهیاهوی گذشته تسلی بخشیم و آنها را به موزه های یاد و گذشته نوستالژیک خود بسپاریم.
شاید این موزه تاریخی صنعت بتواند مجالی برای اندیشیدن و درس گرفتن از خطاهای گذشته و به حساب نیاوردن حوزه ها و سویه هایی را پدید آورد که اینک وقت اندیشیدن به آنهاست. توسعه ناپایدار ، برنامه ریزی تک بعدی، صنعت و تکنولوژی غیر درونزا و وارداتی، بی برنامگی برای گسترش خوشه های صنعتی ، تولیدی و تامین کالا و گسترش اصناف جدید و جامعه مدنی شهری – صنعتی از خطاهای این نگرش های فن سالارانه است که اهمیت نگاه جامعه شناسانه به تکنولوژی را برجسته تر و مهمتر می سازد.
شاید مناطق دیگر نفتی ، همچون منطقه ویژه انرژی بندرامام یا منطقه عسلویه که ظاهراً از برزخ عقب ماندگی در حال تبدیل شدن به بهشت صنعتی هستند، روزی سرنوشتی تیره و تارتر از مسجدسلیمان را در پیش داشته باشد. اگر این تکنولوژی از موطن خارجی خویش نگسلد و اگر در جای جای این مناطق بیتوته نکند و با داد و ستد به خانه ها و اصناف و طبقات و گروههای مختلف راه نگشاید و ریشه ندواند و با فرهنگ و صنایع دیگر پیوند صنفی،اجتماعی وخانوادگی (خوشه صنایع)برقرار نکند، بعید نیست که روزی که گازهای مخزن پارس جنوبی به اتمام رسند، تکنولوژی نفتی نیز به سادگی بدون آنکه به صورت عمقی و گسترده در آنجا نهادینه شده و بواسطه صنایع جانبی وزنجیره تامین مناسب ریشه دوانده باشد، بقایای منسوخ شده و بدون کارکرد خود را برجای گذارده ویا دوباره رو به جایی که از آنجا نشات گرفته یا شاید رو به سوی موزه دیگری از تاسیسات اوراق نفتی جهت گیری کند و آنگاه اجتماعاتی برجای بمانند که به مانند مردمان یتیم ، درمانده، بیکار ، بی نان و بی نام درانبوهی از مسایل و معضلات اجتماعی و اقتصادی احاطه هستند. به هر حال آینده ای که با اتمام ذخایر نفتی فرا رسد در این شرایط چندان مطلوب نخواهد بود.
به یقین اگر نگاه به تکنولوژی نفت صرفاً بهره برداری و برداشت از سرمایه نبود و صنایع تکنولوژیک پیرامون آن( چون ساخت پمپ، موتور، لوازم جانبی و اندازه گیری،لوله سازی و شرکت های بزرگ نفتی) در این مناطق رشد می کردند و تکنولوژی نفتی به طور کاملاً یکپارچه وخانوادگی انتقال می یافت، امروزه این مناطق موزه دار نفت نبودند و به جای نگاه حسرت زده، شاهد شهرها ،شهرک ها واصناف و صنایع نفتی قدرتمند وکارآفرینی بودیم که هویت تاریخی سرزنده ومولد خود را به رخ می کشیدند.
اگر راه حل در نیفتادن درآینده ای تاریک وپر از فقر وفلاکت پرسش ،چالش وتامل پیشینی وقبل از وقوع مسایل وحوادث است،این کار جز با تحقیق ،بررسی و صورتبندی و ترسیم مسیرهای پیموده شده در گذشته واندیشیدن به حال و آینده نخواهد بود.خطا ها،موانع،کاستی ها ومحدودیت های گذشته وراههای درست ونادرست طی شده است که می تواند ما را در ترسیم سیاست ها ،برنامه ها وتصمیمات مناسب کنونی یاری کند. نگاهی به گذشته صنعت نفت ازخلال چشم اندازی جامعه شاسانه یکی از ابزارهای کمک به ترسیم آینده مطلوب وبهتر است که جای آن در کنار نگاه های مسلط فن سالارانه غایب است وامید است که این پژوهش نیز بتواند به سهم خود در واکاوی فرصت ها وتهدیدها وآموختن از اقدامات صورت گرفته سهم مناسبی داشته باشد.
**********
******
**
مقدمه
نفت در دنیای امروز خود را از ظاهر سیاه و روغن مقدس سالیان دور به ماده طلایی جهان تبدیل کرده است و به پر مصرف ترین و بزرگترین حامل انرژی دنیای مدرن و صنعتی مبدل شده است . حدود 150سال (سال 1859 سال کشف و استخراج نفت در آمریکاست) از کشف این ماده حیاتی در شهر پنسیلوانیای آمریکا می گذرد( سعادت،1346: 4) و در طول این مدت ، این ماده سیاه به یکی از ذخائر گرانبهای جهانی تبدیل شده است. پس از پشت سرگذاشتن سوخت های چوبی و زغال سنگ و با توجه به مواد مشتق از نفت و نقشی که به طور مستقیم در گستره جهان صنعتی دارد، نقاط جغرافیایی دارای این ذخایر نیز به مناطق ژئوپولتیک تبدیل شده و زنجیره تامین و صنایع جانبی و پیرامونی بهره برداری از این منبع طبیعی به بزرگترین و عظیم ترین صنعت جهانی مبدل شده است.
به این ترتیب استفاده از خود این ذخایر و منابع طبیعی مستلزم صنعت اکتشاف ، استخراج و بهره برداری است تا آن را در نهایت به صورت فرآورده های مختلف در اختیار مصرف کننده قرار دهد. این مسیر تولید تا توزیع را در سه سطح بالادستی ، میان دستی و پایین دستی تقسیم بندی کرده اند که هر کدام عهده دار فعالیت های زیر هستند:
1) بخش بالا دستی : عهده دار مراحل اکتشاف و حفاری تا استخراج و تحویل نفت خام آماده فرآوری به بخش پالایش است.
2) بخش میان دستی : عهده دار مراحل انتقال وحمل و نقل و پالایش و توزیع محصولات اصلی حاصل از پالایش نفت به بخش پایین دستی است.
3) بخش پایین دستی : صنایع این بخش مصرف کننده فرآورده های مختلف تولید شده می باشند وبا تغییراتی این مواد را به محصولات گرانبهای پتروشیمیایی یا نفتی دارای ارزش افزوده تبدیل می کنند.
اداره این صنعت گسترده وبا این سطح از فعالیت مستلزم امکانات ، تجهیزات و به عبارتی تکنولوژی متنوع ،پیچیده و گسترده وبهره گیری از علوم و حرف مختلف است. علوم ومشاغلی که بخشی از آنها عبارتند از: مهندسی مخازن، ابزار دقیق، مکانیک ، برق و مخابرات ، مهندسی فرآیند و کاتالیست، صنایع طراحی و ساخت پمپ، موتور ، کمپرسور( برقی و بخاری) ، مخازن و برج های تقطیر ،خنک کنندهها و مبدل های حراراتی، کولر و پنکه های هوایی، سیستم های کنترلی و اتاق های کنترل، شیرهای بخار ، فشارشکن،شیرهای کنترل ، خطوط لوله و اتصالات متنوع، کور ه ها ، مشعل ها و... .
اما علاوه بر داشتن ذخایر و منابع خدادادی و طبیعی نفت ، باداشتن مهارت و تکنولوژی این صنایع و تکنولوژی اکتشاف تا فرآوری و تجهیزات و ادوات نفتی می توان درآمد ، اشتغال و سرانه عظیمی را به همان اندازه ذخایر (یا گاه بیشتر از آن) برای یک کشور بدست آورد ؛چراکه وابستگی در طراحی، تهیه وساخت این تجهیزات وفقدان دانش ومهارت لازم برای به کار اندازی آنها نیز زمینه ساز عدم توسعه و بروز مشکلات اجتماعی وسیاسی برای کشور های متکی به این صنعت خواهد شد.به نظر می رسد در کشور ایران این صنعت وتکنولوژی نفتی با گذشت نزدیک به یک قرن، توسعه مطلوب و مورد انتظار را نیافته است وصنعتی با این پیچیدگی ،گستردگی واثر گذاری می بایست مورد توجه وتامل بیشتری قرار می گرفت.مهمتر ازآن این است که این موضوع هنوز به صورت جدی به پرسش وسوال برای تحقیق وپژوهش بیشتر تبدیل نشده است. چراکه مقدمه پژوهش های عالی پرسش های جدی وخوب است.از این رو نه تنها طرح این موضوع در حوزه ای پژوهشی واجد اهمیت است بله بررسی ابعاد انسانی وبه عبارتی جامعه شناختی آن اهمیت بیشتری دارد .زیرا با موضوعات صنعتی وتکنولوژیک از این دست عموما به صورت تکنیکی و با نگاه سخت وریاضیِ تکنوکراتیک برخورد می شود و به نقش عوامل انسانی-اجتماعی در پیدایش وتوسعه آنها توجه چندانی نمی شود.لذا این تحقیق با در نظر داشتن این موارد در صدد است تا به گوشه ای از این موضوع بپردازد و با تاملی تاریخی، از چشم انداز جامعه شناسی تکنولوژی وسازمانی عوامل موثر در انتقال وتوسعه صنعت وتکنولوژی نفتی را از زمان پیدایش تا انقلاب بررسی کند.
این تحقیق در 5 فصل ودو ضمیمه تنظیم شده است . درفصل اول کلیاتی در مورد این صنعت،تکنولوژی نفتی، اهمیت آن وسیاست های کنونی اتخاذ شده در بخش نفت وگاز کشور برای توسعه تکنولوژی ولزوم واهمیت پژوهش ارائه می گردد. به این منظور نخست برای ورود به مبحث تاریخ مختصر این صنعت مرور می گرددوسپس نقش اقتصادی واجتماعی تکنولوژی نفتی در دنیای کنونی وبه ویژه در کشور ایران مورد بررسی قرارمی گیرد و اهمیت بررسی جامعه شناسانه این موضوع از جهات مختلف طرح می گردد. دراین بررسی سعی شده است برای ایجاد تصویر قابل توجه از آینده مطلوبی که رسیدن به آن ممکن بود اما محقق نشد وکشورهای دیگر آن را تحقق بخشیدند، به یک نمونه استناد شود ودلایل اجتماعی وسیاسی این موفقیت نیز ارائه شود.
در فصل دوم با بررسی ماهیت وتعاریف تکنولوژی ونگاهی که به این پدیده در رشته جدید مطالعات علم و تکنولوژی می شود ،مقدمات طرح چارچوب نظری پژوهش فراهم می گردد.به این منظور نظریات جامعه شناسانه تکنولوژی و دلالت های مربوط به اشاعه وانتقال تکنولوژی وکسب قابلیت های تکنولوژیک ارائه می شوند ودر نهایت با طرح وتعریف قابلیت های تکنولوژیک (به عنوان متغیر وابسته) وشیوه های انتقال،وسطوح تکنولوژی، چارچوب نظری که عمدتا یک چارچوب کنشگر- شبکه ای است طرح می گردد تا با آن متغیر های مستقل پژوهش که شبکه صنعت نفت را ساخته اند دریک طرح کلی مورد بررسی قرارگیرند .
فصل سوم معرفی روش شناسی تحقیق است که مبتنی بر مطالعات اسنادی وکتابخانه ای ،مصاحبه با خبرگان و افراد مطلع صنعت نفت وبه کار گیری تکنیک تحلیل محتوا برای ترسیم جریان تولید علمی وتوسعه قابلیت های تکنولوژیک ونقش کنشگران اثر گذار در شبکه این صنعت است.
فصل چهارم مهمترین فصل تحقیق ومحل ارائه یافته های مربوط به بررسی شبکه کنشگران این صنعت در طول سال های 1287 تا 1357 است.در این فصل، مقطع 70 ساله مورد پژوهش به سه دوره تقسیم گردیده است وشبکه کنشگران هر دوره معرفی ونقش کنشگران اصلی و نوع تاثیر وتاثرات هریک به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته اند..پس از ارائه نقش وتاثیر هر کنشگر، وضعیت کلی این شبکه ،معنا وتصور کلی حاضر در هر دوره از تکنولوژی وصنعت نفت ارائه شده است زیرا این تصور ونگاه به تکنولوژی است که جهت ومسیر توسعه آن را تعیین می کند.در پایان هر دوره با توجه به نقش عاملان وحاملان توسعه تکنولوژی به نهادها ،افراد ،اجتماعات وگروههای نقش آفرین در انتقال وتوسعه تکنولوژی پرداخته شده است.