لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
چکیده:
به منظور بررسی رابطه عزت نفس و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان تعداد 150 دانشجو به صورت یک نمونه اتفاقی گزینش شد. اطلاعات مربوط به عزت نفس توسط پرسشنامه کوپر اسمیت 58 سوالی که از اعتبار و روایی کافی برخوردار است بدست آمد و شواهد مربوط به نمره هوش هیجانی افراد از پرسشنامه 20 سوالی پل بدست آمده که این پرسشنامه جنبه های خشم و محبت عمیق را از کل هوش هیجانی می سنجد. اعتبار این پرسشنامه با حذف سوال های نامناسب آن به 622/0=a رسید که مشخص است این پرسشنامه از هماهنگی درونی کافی برخوردار است. به کمک آزمون همبستگی اطلاعات تجزیه و تحلیل شد و شواهد حاکی از وجود این مطلب است که
بین نمرات عزت نفس و هوش هیجانی رابطه معکوس وجود دارد.
بین نمرات L ( میزان هماهنگی با تست) و هوش هیجانی نیز رابطه معکوس وجود دارد، به عبارت دیگر افرادی که از هوش هیجانی نمره بالاتری گرفته اند، سعی کرده اند خود را بهتر از آنچه هستند نشان دهند، کمی حجم نمونه و عدم یک طرح مناسب نمونه برداری از جمله محدودیت های جدی پژوهش است.
فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه:
دهه اخیر شاهد ظهور بی سابقه تحقیقات علمی راجع به هیجانات مختلف ( عشق، ترس، نفرت و...) بوده است، مهیج ترین دستاورد، مربوط به تصویر برداری از مغز در حین فعالیت است که به مدد روشهای نوآورانه همچون تکنولوژی های جدید مغز نگری حاصل شده است.
این تکنولوژی ها ما را قادر به دیدن چیزهایی کرده اند که همیشه به عنوان گنجینه ای از رازهای دست نیافتنی تلقی شده است: اینکه توده درهم پیچیده سلول های مغز در هنگام تفکر، بروز احساسات خیالبافی و رویاها چگونه عمل می کنند. این اطلاعات عصب زیست شناختی برای ما این امکان را فراهم می آورد تا به گونه ای دقیقتر بفهمیم که بخش های مربوط به هیجانات عاطفی در مغز چگونه ما را وارد به خشم یا گریه می کنند، و چگونه بخش های قدیمی تر مغز که ما را به جنگ با دیگران یا عشق ورزیدن به آنها بر می انگیزد در جهت عملکرد بهتر یا بدتر هدایت می شوند. این روشنگری بی سابقه در مورد کارکرد هیجانات و نقاط ضعف آن، چندین روش درمانی، جدید را برای حل بحران های عاطفی جمعی بشر، در پیش روی ما قرار می دهد ( گلمن، 1379، صص 14و15).
محیطی که در آن زندگی می کنیم. نمره های آزمون هوشی از جمله باثبات ترین خصوصیات انسان است که روان شناسان به اندازه گیری آن می پردازند. اما این هوشبهر دارای تغییرات زیادی است. تغییرات زیاد در هوشبهر معمولا با سلامت، مسائل عاطفی، خصوصیات شخصی کودک و متغیرهای محیطی ارتباتط دارند ( اتکنسیون و هلیگارد، 1378،ص 312).
در سالهای اخیر، گروه پیشرفته ای از روان شناسان به نتایج مشابه در رابطه با هوشبهر رسیده اند. از جمله مفاهیم قدیمی بهره هوشی بر حول محدود خاصی از مهارت های زبانی و ریاضی می چرخد، ولی هیچ گونه شناختی از توانایی های فرد در عرصه های مختلف زندگی ارائه نمی دهند. این روان شناسان از دیدگاههای گسترده تر به هوش آدمی نگریسته اند و تلاش دارند آن را به عنوان عاملی که موجب موفقیت فرد در سراسر زندگی می شود معرفی کنند. این تلاش و جستجو به درک نقش کلیدی هوش هیجانی یا هوشیاری احساسات می انجامد ( گلمن، 1379، ص 77).
همچنان که افراد از خود درکی پیدا می کنند و هویت خود را می یابند تلویحا برای خصوصیات خود ارزشی منفی یا مثبت قایل می شوند. مجموعا این ارزیابی ها که کودک از خود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد. مفهوم خود مجموعه ای است از عقاید فرد درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت. بعضی از بخش های خود خوب یا بد تلقی می شود، ولی بعضی از بخشها نه خوب تلقی می شود و نه بد. از طرف دیگر عزت نفس ارزیابی شخصی از خصوصیاتش اطلاق می شود ( ماسن و همکاران، 1378، ص413).
به طور کلی عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن، این حس از مجموعه افکار، احساسات، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می شود، همه افراد، صرف نظر از سن، جنس، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند نیازمند عزت نفس هستند.
در حقیقیت بررسی های گوناگون روان شناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود نیازهای گسترده تر نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود می ماند. نظر فرد نسبت با خویشتن و حس عزت نفس به تدریج پیچیده تر می شود، پیشرفت
تحقیق عزت نفس