لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
رویکردهای جهانی شدن
رویکردهای جهانی شدن: فرآیند پرشتاب جهانی شدن در دهه های اخیر، زمینه های مناسب و انگیزه ای برومند برای بررسی و تحلیل این فرآیند پدید آورده و امروزه اقتصادی دانان، جامعه شناسان و عالمان سیاسی پر شماری درباره جنبه های گوناگون جهانی شدن می اندیشند که حاصل کار آنها نظریه هایی در رابطه با پیدایش، گسترش و تشدید فرآیند جهانی شدن و تاثیرها و پیامدهای آن در زندگی اجتماعی در جهان معاصر است. (کل محمدی، 1383، ص31)
در یک دسته بندی ساده، سه رویکرد نسبت به جهانی شدن وجود دارد که مختصات این رویکردهای، تعاریف مربوط را روشن می سازد. نخست؛ رویکرد منفی یا پروژه ای است. این دسته از متفکران، همچون اگناسیورامونه، هانس پیترمارتن، هارولد شومان، حسن حنفی، محمد عابدالجابری که در زمره مارکسیست های نو، رادیکال ها و ناسیونالیست ها هستند. از جهانی سازی به جای جهانی شدن سخن می گویند. به نظر آنان یکسان سازی فرهنگی و ملی فرهنگ های بومی، طراحی نظام جدید بین المللی بر پایه منابع قدرت ها و کشورهای توسعه یافته نقص حاکمیت دولت ها، قدرت یافتن شرکت های چند ملیتی و سرنگونی شرکت های ملی و کوچک از پیامدهای گریزناپذیر جهانی سازی است. این گروه که در ایران هم پیروان و مدعیانی دارد، جهانی شدن را غربی سازی و آمریکاسازی نامیده، معتقدند، اگر امپربالیسم، آخرین مرحله سرمایه داری است، جهانی شدن نیز آخرین مرحله امپریالیسم است. آنان معتقدند در خلال سال های 1948 تا 1998 حجم دارایی های کشورهای ثروتمند جهان، دو برابر شده و این حاکی از عمیق تر شدن شکاف طبقاتی است که خود، تهدیدی جدی برای رفاه و دموکراسی است. به نظر اینان جهانی شدن طرف بازنده و برنده دارد. کشورهای ثروتمند که حدود 86 درصد تولید ناخالص ملی کل جهان را در اختیار دارند و دارایی چند نفر از ثروتمندانشان، برابر با مجموع دارایی های 40 کشور فقیر است. طرف برنده هستند و مردم عادی و حاشیه نشینان، طرف بازنده هستند؛ از دکتر شاپور روانشناسی به عنوان یکی از متفکران و مخالفان سرسخت جهانی شدن می توان نام برد.
اما رویکرد دوم که از موافقان جهانی شدن هستند، از ایجاد فرصت برای فقرا برای شکستن انحصار دولت ها برای سفر، کار و تحصیل، تقسیم کار بین المللی، رقابت و پیروزی لایقان و شایستگان و نابودی ناشایستگان، امکان مقایسه شهروندان، جهانی با یکدیگر و اعتراض به حکومت ناکارآمد و ضعیف به عنوان فرصت های جهانی شدن سخن می گویند.
هاتن و گیرنز معتقدند: پرندگان ثروت فراوان به هم می زنند و بازندگان در صف مستمندان قرار گیرند. (اندیشه، 1381، ص43)
اما دسته سوم که جهانی شدن را تیغ دودم می دانند؛ آنان به یکسره جهانی شدن Globalization را می پذیرند و به یکسره در دایره تنگ بومی گرایی Localization می مانند بلکه سخن از Glocalism می گویند. به اعتقاد اینان که هنوز نتوانسته اند، پارادایم علمی از دیدگاه خود ارائه دهند، جهانی شدن خود به خود دارای ارزش، سمت و سو و تأثیر بالفعل نیست و این واحدهای پذیرفته جهانی شدن هستند که به آن ها معنا می بخشند. برای مثال؛ مالزی از جهانی شدن خرسند است و بهره های مادی و فرهنگی، می برد، ولی سودان، قدرت هضم جهانی شدن را ندارد و با بحران مواجه می شود. (دبیری مهر، 1385).
خانواده در دنیای امروز
انقلاب صنعتی را به واقع می توان یکی از رخدادهای مهم تاریخ حیات بشر بحساب آورد از آن بابت که کمتر رویدادی را در جهان می توان ذکر کرد که تا بدین حد در جوانب ابعاد حیات انسان اثر گذارده باشد.
نهضت صنعتی عاملی بود که در آن سرمایه داران کوشیدند برای دستیابی به کار بیشتر و مزدی کمتر زنان از خانواده ها به بیرون کشند و به سوی کارخانه ها گسیل دارند و این امر با فریب و حقه تحت عنوان دادن حق آزادی به زنان و تساوی حقوق آنها با مردان آنچنان فلاکت و بیچارگی برای این طبقه بوجود آورد که وصف ناشدنی است.
امروزه در رابطه با خانواده ها در بسیاری از نقاط جهان با وضعی مواجهیم که در آن حیثیت و شرافت بسیاری از انسانها نادیده گرفته می شود. زندگی انسانها صورت مبتذلی پیدا کرده و افراد انسانی در معرض ارضای هوسهای سطحی و زودگذر بجای عشق و آرامش واقعی هستند. (قائمی، 1382، ص11)
خانوادة انسانی از آغاز پیدایی خود، همچون حریم امن حیات انسان تجلی یافت. ضرب المثل معروف «چهار دیواری اختیاری» در بین هزارها مثل دیگر گواره بر وجود دیوارهایی گاه بلند در اطراف خانه است. انسانها در درون آن استراحت می کردند، به کار می پرداختند و در هر حال از قیل و قال جامعه دور بودند. عصر ارتباطات جمعی بر این واقعیت رقم بطلان زد و پایان این دوران را بر حیات تاریخی خانواده اعلام داشت. بدین سان دیواره های نفوذ ناپذیر خانه فرو ریخت، و امواج رادیو و تلویزیون سرتاسر آن در تمامی شبانه روز از انباشت. در خانواده هر لحظه جامعه جای یافت و این کانون امن حیات، مرکز مباحث اساسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گردید. بنابراین خانواده دیگر محدوده ای جدا و محصور نیست. (ساروخانی، 1384، ص 14)
ژان کازنو به نقل از ویلیانر می نویسد: «عواملی ثبات خانواده را تهدید می نماید. خانواده ای که در زن و شوهر و فرزندان خلاصه می شود، صرفاً از طریق والدین به نمایندگان نسلهای پیشین می پیوندد؛ بدون آنکه خود را در آنان ادغام نماید. بچه ها نیز به نوبة خود خانواده را به محض ازدواج ترک می کنند و دیگر خانواده عامل ایجاد کننده که وام زمانی نیست. علاوه بر این افزایش طلاق ما را به سوی نظامی می کشد که در آن خانواده های چند همسر به طور متوالی پدید آمده، جانشین یکدیگر می شوند.»
الن تونلر در اثرش ضربة آینده از این نیز فراتر رفته می نویسد؛ «در آینده به جای خانوادة امروزی شاهد پیوندهایی صرفاً موقت خواهیم بود.» (همان منبع، ص 17)
دکتر قرایی مقدم معتقد است: به طور کلی خانواده در غرب مفهوم اصلی خود را از دست داده است. غربیان فیلم ها و تبلیغات بیشماری در مورد اهمیت دادن به خانواده تولید می کنند و به دلیل کمرنگ شدن مفهوم خانوار در غرب تولید نسل نیز کاهش چشمگیری داشته است. به دلیل پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات وسایل اقتصادی و مالی اعضای خانواده بیشتر وقت خود را در محیط بیرون از خانه سپری می کنند و جامعه هم این طور به نظر می رسد که سعی دارد تمامی نیازهای افراد جامعه را در بیرون از محیط خانه برطرف کند.
(اینترنتی)
به طور کلی و به خصوص در کشورهای صنعتی و پیشرفته شیوه های زندگی امروزی و ویژگی های زندگی امروز نسبت به گذشته تغییر کرده و این تغییر ساختار و عملکرد خانواده ها را تحت شعاع قرار داده انسان امروز وقت بیشتری در خارج از خانه به سر می برد و فرصت کمتری برای دور هم بودن دارد. در بیرون از خانه مرد و زن در مناسبات تولیدی سرمایه مدار به کسب پول و مشارکت در چرخه های اقتصادی که متوجه به هدف کسب درآمد بیشتر است می پردازد جامعه هم برای اینکه او را در ایفای این نقش حفظ کند انگیزه هایی برای مصرف تولیدات خود و بازگرداندن پول به دست آورده که به چرخه مصرف کمک می کند یعنی خدمات و کالاهایی را در ازای پول در اختیار افراد قرار می دهد که سابق بر این کانون خانواده آن را تامین می کرد، مثلاً غذاهای حاضر و آماده، پوشاک شیک و مناسب، حتی سرپناه که اگر اغراق نکرده باشم اتومبیل امروزه به عنوان سرپناهی جایگزین خانه شده و روز به روز انواع مدرن تر و مجهز تر و راحت تر از آن به بازار آمده که به انسان امروز که گرفتار و دچار کمبود وقت است امکانات جدید عرضه داشته، برای مصرف این کالاها و خدمات به تبلیغات لجام گسیخته ای دست می زند و به طور مستقیم و غیرمستقیم به مردم القا می کند که نیازهایشان را می توانند با مصرف آنچه به آنها عرضه شده رفع کنند که باز بخشی از این نیازها را سابق بر این خانواده ها برطرف می کرد.
/http://www. ilovemylove. Blogfa. Com
دیدگاه جهانی شدن:
درباره ایران
جهانی شدن در واقع بخشی از فرآیند تاریخی تکامل اجتماعی است و به رسم عده ای ناشی از ماهیت و ذات رشد سرمایه تلاش برای بقاء و کسب بازارهای جدید و سودآور و نیاز آن به صدورسرمایه از بازارهای اشباع شده به بازارهای بکر و بالقوه می باشد که این انتقال سرمایه تبعات مثبت و منفی بسیاری برای کشورهای عقب مانده و در
رویکردهای جهانی شدن 11 ص