لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
سازگاری جنسی در زناشویی
پیش از آن که به طور گذرا به کارکردها و پاسخها ویژه جنسی زن و مرد بپردازم لازم میدانم توه خوانندگان را به آمار و ارقام مرتبط با مشکلات و اختلالات جنسی شایع در بین زنان و مردان جلب کنم. به هر صورت، بر اساس مطالعاتی که پژوهشگرانی چون لین رالفی و چون کلی و دکتر سامول پارکر در این خصوص انجام دادهاند نتایج حاصله گویای این مطلب است که 65 درصد زنان و مردان، سازگاری جنسی در زناشویی مهم تلقی کرده و فقدان این مهم را یکی از دلایل اصلی تزلزل و فروپاشی زناشویی میدانند. همین طور، مطالعه دکتر پارکر نشان میدهد که دست کم 25 درصد زن و شوهرهایی که سالهای اولیه زندگی مشترک خود را پشت سر میگذارند با مشکلات و اختلالات جنسی مواجه هستند.
بله، همان طور که آمار و ارقام فوق و نتایج حاصله از سایر پژوهشهای مرتبط نشان میدهد نارساییها و مشکلات جنسی در بین بسیاری از زن و شوهرها نمود داشته و این امر سبب میشود که این دسته از همسران دردمند، نتوانند از یکی از مهمترین مؤلفه تداوم بخش زناشویی برخوردار شده و بدین علت درگیر جدایی و طلاق شوند.
اما سؤالی که اکنون مطرح میشود این است که اساساً ریشه اصلی این مشکل (ناسازگاری جنسی) در زناشویی چه بود، و زن و شوهرها، چگونه میتوانند بر این مشکل فراگیر چیره شده و بدین طریق از سر زندگیهای ارتباطی برخوردار شوند؟
پاسخ ساده سؤالاتی از این دست، این است که اساساً زن و مرد از بسیاری جهات با یکدیگر تفاوت داشته و تا زمانی که زن و شوهر تفاوتهای جنسی و جنسیتی طرفین را به رسمیت نشناخته و در عین حال گامهایی را در جهت نزدیکی و تشابهات بیشتر برندارند، میتوان قاطعانه گفت که اساساً دستیابی به نزدیکیهای کلی پیشبرنده در زناشویی دشوار شده و زمانی که زوجی از این مهم (نزدیکی کلی) محروم میشوند پیامد آن درگیری، تلاطم، تشنج و ستیزه ، کشمش، صف آرایی و جبههگیری زن و شوهر است. پس جهت دور ماندن از جدایی، متارکه و طلاق در ابتدا باید تفاوتهای جنسیتی زن و مرد را به رسمیت شناخته و جهت محقق ساختن نزدیکی هر چه بیشتر، آراسته به «ویژگیهای دو جنسیتی» شویم، چه در غیر این صورت، زناشوییهای امروزی نمیتوانند از پس تحولات و دگرگونیهای نفسگیر این دوره زمانه برآیند. اما آن چه که مربوط به بحث ما میشود این است که زن و مرد از نظر روانشناختی و بیولوژیکی با یکدیگر تفاوت دارند . برای مثال، از نظر روانشناختی میتوان بر روی تفاوتهایی چون ویژگیهای تیمارگرایانه و غمخوارانه زنان عاطفی تر بودن این جنسیت و جامعه پذیری خاص جنس مؤنث اشاره کرد و این در حالی است که تربیت عملگرایانه مردانه و نوع ویژه اجتماعی شدن این جنسیت، سبب میشود که مردان آشکارا در قیاس با زنان از کرختی و بیرنگی عاطفی رنج ببرند. به زبان سادهتر؛ مردان مریخی بوده و زنان ونوسی هستند بدین علت تا مادامی که طرفین هویت و فردیت یکدیگر را به رسمیت نشناسند نمیتوانند تفاهم و سازگاری شکوفایی آفرین را محقق سازند. از طرف دیگر، تفاوتهای بیولوژیکی زنان و مردان نیز درخشندهتر از آفتاب بوده و پرداختن به این مسایل، توضیح واضحات خواهد بود. ماحصل کلام این که، در مکا؟؟؟ و معادله جنسی زن و شوهر، عوامل و پارامترهای بسیاری ایفاگر نقشی بوده و برخورداری از سازگاری جنسی در زناشویی طلب میکند که زن و شوهر سعادت طلب، حتیالمقدور آگاهیهای این چنینی و مرتبط خود را افزایش دهند تا بدین واسطه بتوانند از شر این عوامل مشکل آفرین در امان باشند و چون مشکلات جنسی همان طور که آمار و ارقام موجود نشان میدهد و در بین زن و شوهرهای بیشماری شایع است بدین علت علت آن آن جایی که میتوانیم در این مبحث هر چند به طور گذرا، بر روی عوامل مشکل آفرین این لازم ماندگرای زناشویی انگشت گذاشته و در عین حال راههای گریز از مشکل را نیز در اختیار سعادت طلبان و زناشویی باوران قرار خواهیم داد.
لازم به ذکر است که مطالب مطروحه در این مبحث، مربوط به چگونگی غلبه کردن بر مشکلات جنسی در زناشویی شده و ربطی به مقولههایی چون جدایی، متارکه و طلاق ندارد اگرچه در انتهای این بحث به مطلب مورد نظرمان خواهیم پرداخت.
به هر صورت، همان طور که گفته شد در بروز مشکلات جنسی زن و شوهر عوامل بسیاری ایفاگر نقشی هستند که از جمله این فاکتورها هیجان و میل نهایی جنسی طرفین زناشویی است، چون خوب میدانیم که هیجان آدمی از قابلیت سرایت کنندگی برخوردار است. به این معنی که در جریان نزدیکی حالات روحی و هیجانی زن و شوهر به سادگی طرف مقابلش را تحت تأثیر قرار میدهد چون در زناشویی نزدیکی عملی گروهی و ؟؟؟ بوده و التهابات، کرختی و دلزدگی یکی از طرفین به سادگی دیگری را تحت تأثیر قرار میدهد.
برای مثال اگر زن به واسطه سرخوردگیهای عدیده و مکرر درگیر یأس و سردمزاجی شود روشن است که عدم هیجان نهایی زن را میتواند میل
تحقیق و بررسی در مورد سازگاری جنسی در زناشویی 38 ص