فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
چکیده:
در این پژوهش سازند آسماری که توالی ضخیمی از سنگهای کربناته با سن الیگوـ میوسن در برش لالی است، با هدف تعیین رخسارههای زیستی، دیرینه محیطها و ارائه یک مدل رسوبی مورد مطالعه قرار گرفته است. حاصل مطالعات دقیق سنگشناختی و فسیلشناختی تشخیص 10 ریزرخساره مربوط به پنج دیرینه ـ محیط بود.
رسوبات دربردارنده این میکروفاسیسها در پنج محیط رسوبی اصلی شامل پهنه کشندی، لاگون، سدهای ماسهای بیوکلاستی (shoal)، سراشیب (slope) و بخش ژرفتر دریای باز (basin) نهشته شدهاند. این محیطها بخشی از یک پلاتفورم کربناته بودهاند که بر روی یک شلف باز قرار داشته و سد مؤثری لاگون را از دریای باز جدا نمیساختهاست.
واژههای کلیدی: سازند آسماری، الیومیوسن، میکروفاسیس، چینهنگاری سکانس.
مقدمه:
سازند آسماری، توالی ضخیمی از سنگهای کربناته الیگومیوسن است که سنگ مخزن اصلی نفت خام در جنوب غربی ایران محسوب میشود. این لایهها بر روی یک پلاتفورم کربناته در حوضه زاگرس نهشته شدهاند (شکل 1). سازند آسماری در سرتاسر زاگرس حضور دارد، اما در فروافتادگی دزفول کاملترین توالی
شکل1- نمودار تطابق واحدهای سنگچینهای ترشیری در جنوبغرب ایران ( Ala, ).
آن دیده میشود. این سازند از نظر لیتولوژی شامل لایههای سنگآهک، سنگآهک دولومیتی، و سنگآهک رسی میباشد ( Adams and Bourgeois).
در شمالغرب حوضه زاگرس، بخش تبخیری کلهر با سنگآهکهای آسماری میانی به طور بین انگشتی قرار میگیرد، اما در جنوب شرق اهواز، رخساره ماسه سنگی جایگزین لایههای آهکی میشود. هدفهای اصلی این پژوهش عبارتند از: 1ـ تحلیل و تشخیص رخسارههای این توالی (که 345 متر ضخامت دارد)، و 2ـ طبقهبندی رخسارهها به منظور ارایه یک مدل رسوبی برای تشکیل سازند آسماری.
روش مطالعه و موقعیت منطقه مورد مطالعه
منطقه مورد مطالعه در 141 کیلومتری شمال اهواز و 60 کیلومتری شمالشرق لالی قرار گرفته است (شکل 2). برش پیمایش شده در تاقدیس گورپی، تنگ انبار اسپید با عرض جغرافیایی 32 و 30 شمالی، و طول جغرافیایی 49 و 11 شرقی قرار دارد.
در مرحله نخست برش لالی بر روی زمین مطالعه گردید. با توجه به 345 متر ضخامت سازند در این برش بیش از 300 نمونه به طور منظم (با فواصل حدود یک متر) و با در نظر گرفتن تغییرات رخسارهای برداشت و از آنها مقطع نازک تهیه شد. تعدادی نمونه هم از سازند زیرین (پابده) برداشته شد.این مقاطع از نظر پتروگرافیکی و دیرینهشناختی برای تعیین میکروفاسیسها بررسی گردیدند. در این مطالعات نوع دانههای کربناتی، بافتها و مورفولوژی کنشی روزنداران بزرگ مورد توجه قرار گرفت، و بر اساس روند تغییرات آنها 10 میکروفاسیس کربناته نامگذاری و معرفیشد. نامگذاری سنگهای آهکی بر اساس روش دانهام ( Dunham, ) انجام گردید، و میکروفاسیسها بر اساس روش لاسمی ( Lassemi, ) طبقهبندی شدند.