کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود پایان نامه پیرامون جامعه شناسی و نقد ادبی

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه پیرامون جامعه شناسی و نقد ادبی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه پیرامون جامعه شناسی و نقد ادبی


دانلود پایان نامه پیرامون جامعه شناسی و نقد ادبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رشته :جامعه شناسی و ادبیات

 

فرمت:word

تعداد صفحات:325

 

چکیده

نقد جامعه‌شناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌آید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمی‌توان یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سال‌ها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریان‌های بسیار در پیوسته است.

یکی از مهم‌ترین این جریان‌ها که پیوندی گسست‌ناپذیر با جامعه‌شناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخه‌ای از نقد جامعه‌شناسی می‌دانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی می‌نگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.

این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعه‌شناسی می‌پردازد و ویژگی‌های اصلی آن را جست و جو می‌کند و مهم‌ترین گرایش‌های این گونه‌ی نقد ادبی را معرفی می‌کند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوه‌های این رویکرد تحلیل می‌کند و مناسبات سووشون را با جامعه‌ای که در آن شکل گرفته و نیز جامعه‌ای که روایتش می‌کند مورد کنکاش قرار می‌دهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن می‌رود و در فصل پایانی سووشون از چشم‌انداز این رویکرد نوآیین و در حال شکل‌گیری بررسی می‌شود.

 

دیباچـه

 

نقد ادبی در برنامه‌ی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گره‌گاه‌های این کاستی نابخشودنی البته در این مجال نمی‌گنجد. اما این قدر هست که تمرکز بر شاخه‌های معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایسته‌ی آن، اگر با تطبیق آن رویکردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راه‌گشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر می‌آید که به جای توجه به آخرین و تازه‌ترین جریان‌های روز، از جریان‌های اولیه و پیشین آغاز کرد که جنبه‌ی آموختاری (کلاسیک) افزون‌تری یافته‌اند. اساساً چگونه می‌توان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربه‌های نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعه‌ی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دوره‌ی رمانتیک و آموزه‌های شلگل و کولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را که سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیق‌تر این جریان‌ها تنها از رهگذر کاربست آموزه‌ها و شیوه‌های آن‌ها در آثار ایرانی صورت می‌پذیرد و ما را از مرحله‌ی ترجمه به مقام تجربه ارتقا می‌دهد.

نگارنده با درک مجملی که از این احتیاج مبرم جامعه‌ی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد که «با نخستین قدم‌های ناآزموده‌ی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند کوچک داشته باشد.

آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید می‌بخشید دم همّت استاد فرزانه دکتر پورنامداریان بود که از پیشگامان برجسته‌ی این میدان‌اند و در شناسایی سنجیده‌ی شیوه‌های گوناگون نقد و زیبایی‌شناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی کهن و کاربست آن در آثار کهن و نو چهره‌ای دوران ساز به شمار می‌آیند.

به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم که بی‌گمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است که مستعد و سزامند بررسی‌های ادبی از چشم‌اندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریه‌ی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا که از زمان نشر با همه‌ی فراز و نشیب‌های اجتماعی،‌ همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آورده‌اند، توفیقی که رمان‌های انگشت شماری از آن نصیب برده‌اند.

از میان شیوه‌های نقد، رویکرد جامعه‌شناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن که سووشون از این چشم‌انداز بسیار تأمل‌برانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن که نقد جامعه شناختی از شاخه‌های با سابقه و گسترده‌ی نقد است که خود بر بسیاری از شاخه‌های تازه‌تر به شیوه‌های مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یکی از شیوه‌های نوآیین نقد که انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی که تقریباً شاخه‌ای نورسته است بر این شاخ کهن‌تر. شاید دقیق‌تر آن باشد که بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر می‌تابد که آن را می‌توان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.

همین جا به توضیح نکته‌ای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخش‌بندی این رساله هم در مقام معرفی رویکردها و هم در مرحله‌ی تحلیل سووشون بر پایه‌ی رویکردها، آشکارا سهم بسیار افزون‌تری به نقد جامعه‌شناختی داده‌ایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندکی دارد. این مسأله به نظر ما کاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب می‌نماید، زیرا اولاً نقد جامعه‌شناختی رویکردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گسترده‌تر، با سابقه‌تر و پیچیده‌تر و فربه‌تر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانکه یادآور شده‌ایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و کمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن می‌پردازد، حتی به نظر می‌آید که این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند هم‌پای رویکردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأمل‌برانگیز طرح شود.

ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه که پیش‌تر بر آن تأکید کردیم و با قرائت ما از سووشون هم‌خوان بود، بیشتر در حد و اندازه‌ی یکی از شیوه‌ها و زیر گروه‌های نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با کلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمی‌نمود.

ثالثاً سووشون آشکارا دایره‌ی گفت و گوی بسیار فراخ‌تری با نقد جامعه‌شناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیل‌های جامعه‌شناسی می‌انجامد.

بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعه‌شناختی پرداختیم که البته به مقتضای حد متعارف رساله‌های دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. کوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانی‌ترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تکوین این نقد را از نخستین تأملات پراکنده و خام تا جریان‌های جدی و گسترده‌ی سده‌ی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریان‌های عمده از اندیشگران و فعالان برجسته‌ی این رویکرد یاد کردیم. از آن میان از سه تن به واسطه‌ی اهمیت و دوران‌سازی آموزه‌هایشان با تأکید و تفصیل افزون‌تری سخن گفتیم: لوکاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).

پس از آن با این چشم‌انداز به سراغ سووشون رفتیم و کوشیدیم ربط و نسبت‌های گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دوره‌ای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و می‌توان با توجه به لایه‌های نمادین و شبکه‌های اشارات روایت تا آن جا پیش رفت که رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشته‌های دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(

در معرفی نقد فمنیستی با آن که ناگزیر از معرفی جریان عام و عمده‌ی فمنیسم بوده‌ایم، بیشتر به رهیافت‌هایی تکیه کرده‌ایم که در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی می‌توانند داشت. از اشاره به این نکته نیز پروا و پرهیز نکرده‌ایم که این رویکرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوه‌ای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمی‌آید. به گمان ما هنوز در میانه‌ی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیده‌ترین تأملات از آن نویسنده‌ی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد که در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفه‌ای و متعارف کلمه منتقد و محقق نبود و خود واژه‌ی فمنیسم را خوش نمی‌داشت و به کار نمی‌گرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)

سرانجام سووشون را از این زاویه نگریسته‌ایم که این رمان به عنوان نخستین رمانی که نگاشته‌ی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایت‌های دیگر متمایز است؟‌روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش می‌دهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد می‌کنند؟‌و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را می‌توان نقادی کرد ونقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)

اشاره به چند نکته ضروری می‌نماید:

1ـ ارجاع‌ها و پانوشت‌ها که گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصل‌های دوم و چهارم استثنایی قائل شده‌ایم. به علت ارجاعات مکرر به سووشون و امکان دسترسی آسان‌تر و سریع‌تر به آن قسمت از روایت، شماره‌ی صفحه‌ی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.

2ـ کوشیده‌ایم داوری ما درباره‌ی سووشون جنبه‌ی توصیفی داشته باشد و از ستایش‌های پرشور و احساسی اجتناب کرده‌ایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور کلیشه‌ای محک زدن و تعیین ارزش نبوده است.

3ـ تحلیل داستان سیاوش را که در فهم لایه‌های نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه کرده‌ایم.

این پایان‌نامه با همه‌ی کاستی‌ها اگر تا اندازه‌ای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است که افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد کوچک خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دکتر تقی پورنامداریان که نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلکه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نکردند.

استاد ارجمند دکتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاوره‌ی این پایان‌نامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.

مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم که در یادآوری نکته‌ها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛‌دکتر مسعود جعفری، دکتر جابر عناصری، دکتر علی محمدشاه‌سنی،‌ دکتر عبدالله حسن‌زاده، محمد یکه‌دهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.

به ویژه از دوست و همسر مهربانم دکتر حمیدرضا توکلی سپاس‌ها دارم که اگر همراهی‌ها و تشویق‌های ایشان نبود،‌ این رساله هیچ‌گاه سرانجام نمی‌یافت. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.

 

پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین

نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعه‌شناسی ادبیات در ذهن نقش می‌بندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.

اما حتی پیش از آن‌که به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفته‌اند، برویم با تأمل در مجموعه‌ی نسبت‌های محتمل میان ادبیات و جامعه می‌توانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که در آغاز می‌پنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گسترده‌ی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمی‌انگیزند:

1ـ آیا می‌توان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟

2ـ آیا می‌توان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟

3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر می‌گذارد یا به واسطه‌ی تأثیر بر نویسنده؟

4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر می‌نهند یا آن‌که حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد می‌کنند، اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟

5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آن‌که در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟

6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟

7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبه‌ی هنری ـ ادبی متن باز می‌گردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ می‌پذیرد؟

8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحقق‌پذیر است؟

9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالب‌های خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟

10ـ آیا می‌توان از اثرپذیری اجتماعی نظریه‌های ادبی سخن گفت؟

11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبه‌های سیاسی را دربر می‌گیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟

12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونه‌ای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟

13ـ واقعیت‌های اجتماعی براثر تأثیر می‌نهند یا آرمان‌هایی که هنوز تحقق نیافته‌اند؟

14ـ آیا نشانه‌های اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آن‌که ساخت کلی متن از جامعه اثر می‌پذیرد؟

15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقه‌ی خاصی از جامعه است یا می‌کوشد تصویری از همه‌ی جوانب اجتماع به دست دهد؟

16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گستره‌ای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟

17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونه‌ای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟

18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بی‌کم و کاست فضای جامعه دست می‌زند یا در آن تصرف و اغراق می‌کند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن می‌نگرد؟

19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمی‌دهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟

20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟

بی‌تردید با تأمل بیشتر می‌توان بر این پرسش‌ها افزود و یا بسیاری از آن‌ها را به شکلی دقیق‌تر و فنی‌تر مطرح کرد.

مسأله‌ی‌ پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایش‌های گوناگون جامعه‌شناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافته‌اند، هرکدام به بخش‌هایی از این زمینه‌ی پهناور توجه کرده‌اند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسش‌های بیست گانه‌ی پیش گفته، برآمده‌اند.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم

آرایه‏ های ادبی قرآن و جایگاه آنها در ترجمه

اختصاصی از کوشا فایل آرایه‏ های ادبی قرآن و جایگاه آنها در ترجمه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

آرایه‏ های ادبی قرآن و جایگاه آنها در ترجمه


آرایه‏ های ادبی قرآن و جایگاه آنها در ترجمه

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

پیش از آن که المعتزّ باللّه‏ عباسی (متوفی 296) کتاب البدیع را بنویسد و برای نخستین‏بار محسّنات بدیعی و آرایه‏های ادبی را به عنوان یک علم مطرح کند، در میان عرب‏ها توجه خاصی به زیبایی‏های کلام می‏شد و اگر چه این زیبایی‏ها تعریف نشده بود، اما به هر حال در نظم و نثر به کار می‏رفت. یک نمونه آن قرآن کریم است که از این نظر شاهکاری بزرگ به شمار می‏رود و به طوری که خواهیم دید انواع صنعت‏های بدیعی به گونه‏ای چشمگیر در آن به کار رفته است.

المعتزّ با نوشتن کتاب خود، برای نخستین بار این علم را پایه گذاری کرد و اصطلاحات خاص آن را پدید آورد. البته پیش از او نیز محسنات بدیعی به کار می‏رفته و اصطلاح «بدیع» در میان اهل شعر و بلاغت رواج داشته است؛ مثلاً جاحظ (متوفی 255) را می‏بینیم که از بدیع در شعر شاعران یاد می‏کند، آن هم به گونه‏ای که گویا پیش از او اهل ادب این اصطلاح را می‏شناخته‏اند.1 خود المعتزّ تعریف «مطابقه» را که یک صنعت بدیعی است از خلیل بن احمد و تعریف «مذهب کلامی» را که آن نیز یکی از صنایع است از جاحظ نقل می‏کند.2 کاری که المعتزّ کرد این بود که با نوشتن کتاب البدیع به این مطالب متفرقه نظم خاصی داد و آن را به عنوان یک علم، فصل‏بندی کرد. او خود در آغاز کتاب اذعان کرده است که دانشمندان جدید آنچه را او در کتاب خود آورده، بدیع نامیده‏اند.3 المعتزّ در این کتاب از هفده نوع صنعت بدیعی نام برده است.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 26


دانلود با لینک مستقیم

نقد ادبی

اختصاصی از کوشا فایل نقد ادبی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

نقد ادبی


نقد ادبی

 

 

 

 

 480 ص

چکیده :

این مجموعه شامل مطالبی پیرامون زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان ( 1364-1357 ) ، ( 1375-1364 ) ، ( 1385-1380 ) مورد بحث و برّرسی قرار گرفته است هدف از این تحقیق : شناخت افکار ایدئولوژیکی شاعر ، آشنایی با تعهّدات اخلاقی و اجتماعی ، مردم گرایی و انسان گرایی شاعر ، احتراز شاعر از گروه ها و دسته های دوره ای شناخت ، شخصیّت علمی و آکادمیک ایشان به عنوان استاد دانشگاه و نگاهی به بُعد روان شناسی شاعر در سرودن هر اثر می باشد .

روش تحقیق برای رسیدن به هدف مورد نظر ، گردآوری فیش ، مطالعات کتابخانه ای و کاربرد اینترنت همراه با روش توصیف و کاربرد می باشد .

طبق تحقیقات انجام شده قیصر شاعری هم درد است که از میان توده ی مردم ظهور می کند امّا هیچگاه توده ای نمی شود . قدرت اعتراض و شکایت شاعر و شیوه ی روایی گری او در رساندن اخبار جنگ شایسته ی تحسین است .

او خود فرزند جنگ بود و تنها دیده ها را می سُرود نه شنیده ها را .

او از ابتدا شاعر انقلاب و دفاع مقدّس بود و در میانه ی عمر تبدیل به شاعری از جنس مردم گشت و سرانجام به دنبال خویشتن خویش می گشت تا نیمه ی پنهای خویش را کشف و جوابی برای سؤال های فلسفی خویش بیاید و سرانجام از دور ، دستی بر آتش رساند و عارفی عاشق گونه در لباس عرفانی ظاهر شد . او بی تفاوت بود ، بی تفاوت به زر و زور ، بی تفاوت به ریاکاری و نمایش مردم و بی تفاوت به خودش . آن زمان که خود را شناخت خود را به خدایش باخت و با هجرت از این دنیا ساخت .

فهرست مطالب :

مقدّمه       

اهمیّت تحقیق   

اهداف تحقیق   

روش تحقیق      

پیشینه ی تحقیق

فصل اوّل : تعریف نقد

1-1 نقد چیست ؟  

2-1 نقد ادبی    

3-1 نقد ادبی ایران و جهان

پی نوشت های فصل اوّل              

فصل دوّم : معرّفی قیصر امین پور

1-2 زندگی نامه ی قیصر امین پور

2-2 دوره ی اوّل شاعری قیصر ( دهه ی اوّل )   

3-2 دوره ی دوّم شاعری قیصر ( دهه ی دوّم )     

4-2 دوران سوّم شاعری قیصر ( دهه ی سوّم )        

5-2 دوران کمال شاعر                          

6-2 اوضاع سیاسی و اجتماعی در دهه ی اوّل        

7-2 تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی بر ادبیّات    

8-2 شعر مقاومت و ویژگی های آن        

9-2 قیصر و شعر مقاومت              

10-2شعر آیینی و ویژگی های آن     

11-2 قیصر و شعر آیینی         

12-2 تحوّل در شعر قیصر    

13-2 تحوّل در قالب و فرم ( فضای بیرونی شعر )     

14-2 تحوّل در محتوا و مضمون ( فضای درونی شهر ) 

پی نوشت های فصل دوّم                

فصل سوّم : ویژگی های سبکی شاعر

1-3 لغات و ترکیبات                        

2-3 کنایه ها و اصلاحات عامیانه در شعر      

3-3 طنزهای با محتوا                       

4-3 گوناگونی موضوعات                       

5-3 مضمون بکر                               

6-3 وزن ریتمیک در شعر                       

7-3 استفاده از قالب های مُدرن               

8-3 استفاده از آیات و روایات               

9-3 نحوه ی نگرش                            

10-3 نوستالوژی در شعر قیصر                

11-3 اگزیستانسیالیستی دینی در شعر قیصر    

12-3 عینیّت و ذهنیّت در شعر قیصر             

پی نوشت های فصل سوّم                      

فصل چهارم : صور خیال در شعر قیصر

1-4 استعاره و تشبیه در شعر قیصر                

2-4 تکرار در شعر قیصر                         

3-4 تکرار در مجموعه ی تنفّس صبح و در کوچه آفتاب 

4-4 تکرار در مجموعه ی آینه های ناگهان         

5-4 تکرار در مجموعه ی گلهای                  

6-4- تکرار در مجموعه ی دستور زبان عشق        

7-4 تکرار آوایی در شعر قیصر                 

8-4 ایهام و لکنت آرایی ایهام در شعر قیصر    

9-4 تضمین در شعر قیصر                       

10-4 عنصر رنگ آمیزی در شعر قیصر            

پی نوشت های فصل چهارم                

فصل پنجم : مقایسه ی شعر قیصر با سهراب

1-5 سهراب سپهری                       

2-5 اختلاف اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب 

3-5 اشتراک اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب   

4-5 مقایسه ی کاربرد وزن در اشعار سهراب و قیصر  

5-5 مشترکات در حوزه ی زبان قیصر و سهراب

6-5 اشتراک مضامین در اشعار قیصر و معاصرانش

پی نوشت های فصل پنجم                

نتیجه گیری                            

فهرست منابع                           

فهرست مقاله ها                        

پیوست ها

چکیده ی انگلیسی پایان نامه


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه ادبی جنبش فرمالیسم (شکل گرایی) روسی

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پایان نامه ادبی جنبش فرمالیسم (شکل گرایی) روسی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه ادبی جنبش فرمالیسم (شکل گرایی) روسی


دانلود پایان نامه ادبی جنبش فرمالیسم (شکل گرایی) روسی

این فایل در قالب ورد وقابل ویرایش در 150 صفحه می باشد .
فهرست مطالب:

 آشنایی زدایی (بیگانه کردن) [Ostranenie]

تکنیک های آشنایی زدایی

هنر به مثابه تمهید (فن) Art as technique

بوریس توماشفسکی (Boris Tomashevski)

طرح (Plot)

انگیزش یا مقابلع با عادی یا طبیعی بودن (motivation)

عنصر غالب

کارکرد (Function) به جای تمهید

ماده قصد (Fabula) و قصد پرداخت شده (Syzhet)

فرم و محتوا

بررسی زمان اثر ادبی (شعر) و هنری در نظام خاص خود نه در نظام موقعیت ادبی

جدایی اثر از نیت مولف

جدایی شعر و زبان کاربردی (دشواری زبان شعر)

اهمیت ریتم (ضرباهنگ) و آوا

معنا و تمهیدات زبانی در شعر

ساختگرایی در شعر درب اره غیرارتباطی و ابزاری بودن زبان در شعر

در نوع ساختار در داستان های روایت گر

نقد به فرمالیسم

در این راستا دو روش دارند

تاکید بر گوهر اصلی و ادبی متن

استقلال پژوهش ادبی

کوشش برای شناختن شیوه های بیان ادبی در موقعیت امروزی شان

یاکوبسن

نقش عاطفی

نقش ترغیبی (یا کوشش)

نقش ارجاعی

نقش همدلی

نقش فرازبانی

نقش شعری

استعاره و مجاز

نقد یاکوبسن

استعاره و مجاز در پروست

استعاره – مجاز یاکوبسن در میمون پشمالو

(umberto Eco) در مقاله ایجاد پیامهای زیباشناختی در زبان

یاکوبسن

بختین

کارناوالی شدن

«کارناوال»

ساختارگرایی و معنا

نقد فرمالیسم

تخیل رمانتیک

ویلیام بلیک

لوکاچ

باوره

شلی شعر و زبان زدایی

ارگارد آلن پو

بودله ادگار آلن پو

تخیل و شهود نزد بودلر

رمبو

زندگی ها

تکنیک های سمبولیسم در شعر

استفان مالارمه

فضای شاعرانه و غیرعقلانی و غیرقابل فهم بودن شاعرانگی در اتندیشه مالارمه

هاوزر

الیوت

رهایی شعر از اعتقاد

الیوت و تجربه شاعری (شعری) شهود

خیال از نظر الیوت

تحلیل (I.A.Richards)

ریچاردز

ایماژیسم

جونز

سورئالیسم

سوررئالیسم و رمانتیسم

وضوح (شهود و مکاشفه)

بیگزبی

مناسبت زبان‎ با نقاشی

ورود به دنیای شهود و اشراق و کندن از روزمرگی

سوررئالیسم و افلاب

تخیل و کشف (تخایل و کشف و ابداع)

شگفت‎انگیزی (ترکیب‎های جدید و بازی‎های زبانی و تصویری)

ترکیب‎های جدید بازی‎های تصویر و زبانی

جادو

کلاژگونه بودن

نگارش خودکار

نقد اتوماسیون نگارش خودکار

نقد اتوماسیون درامه

تصادف، درک شهودی و غیرتداعی‎گر

رویا

شعر

واقعه حادثه بودن هنر

جنون و شعر

مکان

مکان از نظر ژنه

عمل (کنش) در تئاتر شاعرانه

خود قانون‎گذاری

قطعه قطعه بودن (کلاژگونه بودن)

کلاژ و رویا

سلسله مراتب‎زدایی

غنی شدن ناخودآگاه

نشانه در تئاتر (صحنه)

تک گویی درونی (ذهنیت سیال)

روش های تک گویی

زمان

زمان و مکان

تکرار در مواجهه با شعر و تئاتر شاعرانگی

تکرار

تداعی و خاطره

دکتر بنیامین معتقد است

بکت و تداعی

تقابل های دوگانه و شاعرانگی

تقابل های دوگانه از نظر دریدا

دریدا

نفی کارآمدی و نادیده مداری در هنر و شعر

کانت

داوری ذوقی از نظر کیفیت

داوری ذوقی از نظر کمیت

داوری ذوقی از نظر نسبت

داوری ذوقی از نظر جهت

شوپنهاور و بی غرضی در هنر

 

 

چکیده:

جنبش فرمالیسم (شکل گرایی) روسی یکی از جریان های ادبی است که علیرغم آنکه در اوایل قرن بیستم به وجود آمد و خیلی رود هم از بین برده شد. اما تاثیر انکارناپذیری بر جریان های ادبی گذاشت که سال های دوری بعد از آن پا گرفت.

بسیاری از اصولی که امروزه در بررسی و نقد و تحلیل شعد و ادبیات، اصول مسلم فرض می شوند، برای نخستین بار در جنبش فرمالیسم مطرح و تئوریزه شدند. فرمالیست ها در پس پاسخ به این سوال برآمدند که چه چیز باعث می شود که شعر یا متن ادبی از متون دیگر متفاوت باشد؟ در پاسخ به این سوال به سوی تعریف نوعی شعر ناب روآوردند که تأکیدش بر جنبه های صوری ادبیات و شعر و شکل های خاص آن است و به خصوص نوع زبانی که به کار می برد. و این به دلیل استفاده از تکنیک ها و شگردهایی است که به کار می برند.

در این بخش سعی در معرفی این شگردها داریم که به کاذر بستن آنها موجد شاعرانگی در زبان است.

آشنایی زدایی (بیگانه کردن) [Ostranenie]

یکی از مهم ترین و جذاب ترین مفاهیم در فرمالیسم که از اصلی ترین ویژگی هایی است که به شکل های مختلفی در بیان ادبی استفاده شده است، آشنایی زدایی یا بیگانه کردن است. شکلوفسکی (Victor Shkovsky) نخستین بار این مفهوم را مطرح کرد. پس از او یاکوبسن و «تینیالوف» در مواردی از این مفهوم به عنوان بیگانه سازی یاد کردند. ویکتور شکلوفسکی در رساله اش «هنر همچون شگرد» (هنر به مثابه فن) (Art Technique) 1917 برای اولین بار به این مفهوم اشاره می کند.

به گفته «شکلوفسکی» ما هرگز نمی توانیم تازگی دریافتهایمان از اشیاء را حفظ کنیم. الزام های وجود متعارف موجب می شود که آن ها تا حدود زیادی «خودکار» شوند. آن چشم انداز معصومانه ای که در آن طبیعت شکوه و تازگی یک رویا را حفظ می کند، حالت متعارف شعور انسانی نیست. این وظیفه خاص هنر است که آن اشیاء را که به موضوع های عادی آگاهی روزمره ما تبدیل شده است به ما بازگرداند (مسلون، ویدوسون (1377) ص 49)

هر ادراک حسی ما را دوباره سازمان یم دهد و در این مسیر قاعده های آشنا و ساختارهای به ظاهر ماندگار واقعیت را دگرگون می کند. هنر عادت هایمان را تغییر می دهد و هر جنبه آشنا را به چشم ما بیگانه می کند. میان ما و تمام چیزهایی که به آن خو گرفته ایم فاصله می اندازد و اشیاء را چنانکه برای خود وجود دارند به ما می نمایاند و خودکاری را که زاده ادراک حسی است از ما دور می کند.

این برداشت از آشنایی زدایی تاثیر پدیدارشناسی (هوسرل) بر شکلوفسکی است و آشکارا یادآور بحث نابسنده بودن رویکرد آغازین یا طبیعی ما به جهان و ضرورت راهیابی به خود چیزهاست (احمدی (1375) ص 47) شکلوفسکی در کتاب «هنر همچون شگرد» این نکته را آشکار می کند.

«هنر وسیله ای است برای تجربه ساختن شیء، اما شی ساخته شده اهمیتی در هنر ندارد»

«هنر هست تا به ما کمک کند حس زندگی را بازیابیم، هست تا واداردمان که چیزها را احساس کنیم، تا سنگ را سنگی کند. غایت هنر اعطای حی شی است آن گونه که دیده می شود، نه آن گونه که شناخته یم شود. تکنیک هنر ناآشنا کردن چیزهاست. مبهم کردن فرم هاست. تا دشواری و طول زمان ادراک را افزایش دهد. عمل ادراک در هنر فی نفسه غایت است و باید طولانی شود در هر تجربه ما از ساختن است که اهمیت دارد نه شی ساخته شده.

او می گوید «وقتی ادراک عادت یم کند، خودکار می شود.... سی را گویی پیچیده در کیسه می بینیم. از هیئتش می دانیم که چیست، اما فقط سایه ی آن را می بینیم.»

«شکلوفسکی» تعریف از روش «تولستوی» (Talstoy) سرمشق می گیرد یعنی «دیدن چیزها خارج از زمینه ی معمولی و طبیعی وجودشان» او در بررسی قطعه ای از یادداشتهای روزانه ی «تولستوی» به این نتیجه می رسد: عادت اشیاء، لباس ها، اثاث، همسر آدم و ... پس از جنگ را می بلعد. اگر کل زندگی پیبچیده بسیاری از انسان ها ناآگاهانه ادامه یابد، در این صورت این زندگی ها انگار هرگز نبوده است.

«شکلوفسکی» سپس با ذکر نمونه هایی از آثار «تولستوی» تکنیک آشنایی زدایی را به تفصیل تشریح می کند و نشانمان می دهد که تولستوی چگونه با استفاده از نظرگاه یک دهقان، یا حتی یک حیوان، می تواند امر آشنا را بیگانه بنمایاند. به نحوی که در باره آن می بینیم... در داستان، آشنایی زدایی البته از طریق نظرگاه و سبک انجام می پذیرد، اما نحوه ی تدارک طرح هم در نیل به آن سهیم است. طرح، با تنظیم در باره ی رخدادهای قصه، آن ها را آشنایی زدایی می کند. و چون هنر خود معرضو زمان است، تمهیدات خاص برای آشنایی زدایی هم تن به عادت می دهند و به قراردادهایی بدل می شوند که سرانجام همان اشیاء و رخدادهای را که هدف از ابداع این تمهیدات آشکار کردن آن ها بود تار و مبهم می کنند پس وجود یک تکنیک «واقعگرایانه»ی دائمی امکان پذیر نیست.

در نهایت، واکنشی که هنرمند به استبداد قراردادهای داستانی یا بازنمایی داستانی نشان می دهد واکنشی هجوآمیز است. او، چنان که «شکلوفسکی» می گوید، با مبالغه در تکنیک های متعارف، آن ها را «عریان» می کند. (اسکولر (1383) صص 122 و 123)

آشنایی زدایی در آثار «شکلوفسکی» به دو معنا به کار رفته است:

1-نخست به معنای روشی در نگارش که آگاهانه یا ناآگاهانه در هر اثر ادبی برجسته ای یافتنی است و حتی گاه شکل مسلط بیان است. این مفهوم، ریشه در بحثی قدیمی در نظریه ی ادبی در مورد کاربرد عناصر مجاز در متون ادبی و شعر دارد. کاربرد مجازی واژگان ذهن را متوجه معنای تازه ای می کند و معناهای آشنا بی اهمیت و ناپدید می شدند.

معنای دوم «آشنایی زدایی» در آثار «شکلوفسکی» معنایی گسترده است و تمامی شگردها و فنونی را دربر می گیرد که مولف آگاهانه از آنها سود می جوید تا جهان متن را به چشم مخاطبان بیگانه بنمایاند. نویسنده به جای مفاهیم آشنای واژگان، شیوه ی بیان یا نشانه های ناشناخته را به کار می گیرد. این ترفند، البته درک دلالت های معنایی اثر را بسیار دشوار می کند و موضوع را چنان جلوه می دهد مه گویی از این پیشتر وجود نداشته است.

هدف بیان زیبایی شناسانه در این حالت نه روشن کردن فوری و مستقیم معانی، بلکه آفرینش حس تازه، ویژه و نیرومندی است که خود آفریننده ی معانی تازه می شود. در واقع با ورود واژه و موضوع شعری به قلمرو ادراک حسی تازه آشنایی زدایی آغاز می شود.

«شکلوفسکی» نوشته است که ساحل نشینان صدای امواج دریا را دلگیر نمی شوند و ما هر روز به یکدیگر نکاه می کنیم بدون آنکه یکدیگر را ببینیم. زیرا ادراک حسی ما به جهان عادت کرده است. وظیفه ی شاعر از میان بردن نیریو عادت است، آفرینش دنیای تازه و دیدن چیزهای پیشتر نادیده.

«شکلوفسکی» تلاش در «بیگانه سازی» و «آشنایی زدایی» را به هیچ وجه من خاص هنر مدرن نمی داند. بلکه آن را خصلت بسیاری از بسیاری از متون هنری گذشته می شناسد. او یکی از استادان هنر رئالیستی یعنی «تولستوی» مثالی می آورد که بهترین لحظات آثارش آنهایند که از هر چیز آشنا جدا می شوند. در جنگ و صلح صحنه ی اپرا به مجموعه ای از ورق های بازی همانند می شود و یا راوی داستان کوتاه «خولستومر» یک اسب است. (احمدی (1375) صص 47-48)

«شکلوفسکی» در تک نگاری خود «برتریسترام شندی» اثر «استون»، توجه خواننده را به شیوه هایی معطوف می دارد که در آن اعمال آشنا در نتیجه کند شدن و طولانی شدن آشنایی زدایی می شوند. این شگرد تاخیر و طولانی کردن اعمال ما، ما را وادار می کند مناظر و حرکات را به گونه ای بنگریم که ادراک خودکاری از آنها نداشته باشیم و بدین ترتیب آنها را غریبه شده ببینیم. (سلدن، دیوسون (1377) صص 50 و 51)

هدف آشنایی زدایی در ادبیات طبق نظر «شکلوفسکی» آن است که ادراک های زندگی واقعی را تازه کند، ادراک هایی که در اثر عادت ملال آور و خودکار می شود. خودکاری ای که اشیاء را می فرساید. اما هنر رویکردهای ناآشنا و شیوه های نامنتظره ی برای دیدن فراهم می کند تا بتوانیم به گونه ای اشیاء را ببینیم که گویی نخستین بار است که آن را می بینیم.

«شکلوفسکی» شگردهای غیرخودکارکننده را می ستاید. و مهم تر از همه برای او شگردهای پرشمار بازدارنده ای است که از دریافت آسان جلوگیری می کنند. مثلاً دورزدن ها، تکرارها و به طور کلی زبان پیچیده شده.

ما باشد شی را از مجموعه ی تداعی هایی که آن را در برگرفته اند بیرون بکشیم...

«ما به تعریفی از شعر دست پیدا کرده این که شعر را از زبان گفتار تحریف شده و بازداشته شده می داند» (Shklovski (1990) P.13)

سطح دیگر از آشنایی زدایی، آشکارسازی شگرد است. یعنی بیگانگی واژگان در زبان که توجه را به سوی واژه به منزله ی واژه و زبان به منزله ی زبان می کشاند. رسانه که دیگر به شیوه ی معمول کار نمی کند نیز غیر خودکار شده است و در بالاترین سطح آگاهی و حتی در همان هنگام که شگردهای به کار گرفته می شوند، از آن ها آگاهی می یابیم...

این امر نه تنها اعتلای دیدن آگاهانه نیست بلکه اعتلای شکل نسبت به محتوا است. هنگامی که شگرد به خود فرد باز می گردد تحقق یافتن شکل، همان محتوای اثر به معنای واقعی واژگان است.

بدین ترتیب آشنایی زدایی هم با «خودکارکردن زندگی» واقعی و هم با «خودکارکردن» واژگان ادبیات رویارویی می کند. فرمالیستها درمی یابند که چشم اندازهای ناآشنا سرانجام آشنا و تحریف هیا نامنتظر زبان، سرانجام مطابق انتظار می شود... نتیجه ای که از این بینش به دست می آید آن است که تکامل ادبی زنجیره ی بی پایانی از انقلاب هاست.

ادبیات برای آنکه بتواند انجام دادن یک کار را ادامه دهد باید همواره راه های انجام آن را دگرگون کند. (هارلند (1382) ص 242)

تکنیک های آشنایی زدایی

1-ناآشنا و غریبه کردن چیزها (به نحوی که از عادت ها و کارکردهای خودکار دور شود).

2-مبهم کردن فرم ها و دشوار کردن قالب ها.

3-با افزایش دشواری طول زمان ادراک را افزاش دادن.

 

هنر به مثابه تمهید (فن) Art as technique

تأکید فرمالیست ها به جنبه های تمهیدی (تکنیکی) موجب شد که آنها ادبیات را نوعی کاربرد ویژه زبان به شمار آورند که با انحراف از «زبان عملی» (روزمره) و در هم ریختن آن متمایز یم گردد. زبان عملی در خدمت برقراری ارتباط قرار می گیرد و حال آنکه زبان ادبی هیچ گونه کارکرد عملی ندارد و صرفاً ما را وادار می کند که ]امور را[ به گونه ای متفاوت ببینیم. فرمالیست های اولیه بر این تمایل بودند که «ادبی بودن» را با «شاعرانه بودن» یکسان قلمداد کنند. به آسانی می توان نشان داد که هیچ زبان ادبی ذاتی وجود ندارد... آنچه ادبیات را از زبان علمی متمایز می کند کیفیت ساخته شده ی آن است. فرمالیست ها شهر را کاربرد ادبی ناب زبان می دانستند...


دانلود با لینک مستقیم

بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی

اختصاصی از کوشا فایل بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی


بررسی آرایه های ادبی در متون و اشعار مانوی

 پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات

گرایش فرهنگ و زبان های باستان

110 صفحه

چکیده:

مانی در سال 215 میلادی در بابل از پدر و مادری ایرانی به دنیا آمد. او پس از ادعای دریافت وحی در دو مرحله، یکی در سن 12 سالگی و دیگری در سن 24 سالگی؛ خود را آخرین فرستادة خداوند نامید و به­ خود لقب " خاتم ­النبیین" داد. مانی برای ترویج دین خود به ­ایران و چند کشور دیگر سفرکرد. در ایران از شاپوراول اجازه ­گرفت و تا زمان بهرام­ اول بدون هیچ­گونه مشکلی به ­ترویج دین خود پرداخت. دین مانی ترکیبی از آموزه ­های ادیان مسیحی، زرتشتی و گنوسی است که او آن را در قالب اسطوره به ­شعر و نثر بیان­ کرده ­است. سرود نامه ­­ها، بخش عمده ­ای از ادبیات مانوی را تشکیل می­دهند که از مهم­ترین آنها انگدروشنان (روشنی ­های کامل) و هویدگمان (نیک­بختی برای ما) و مهرنامگ(سرودنامه) می­باشد. همچنین داستان­های تمثیلی قسمت مهمی از ادبیات مانوی را به­خود اختصاص­ می­دهند که در پس آن داستان­ها، عقاید دین مانی نهفته ­است. مانی شاعر توانایی بود و در اشعار خود از تشبیهات زیبا و استعاره و کنایه ­های بدیع بهره ­می­برد. متون و اشعار مانوی از جنبه ­های زیادی همچون ساخت دستور زبان، ترجمه، ریشه­ شناسی و وزن شعری بررسی شده و کتاب­های ارزشمند فراوانی در این زمینه ها نوشته ­شده ­اند. امّا زیبایی این متون و اشعار از نظر ادبی چندان مورد توجه قرارنگرفته ­است. در این پایان ­نامه سعی­ شده که بازتاب اندیشه­ های مانی در اشعار او مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد و این نکته روشن شود که آیا اساساً مانی و مانویان از ادبیات به ­عنوان وسیله ­ای جهت تبلیغ دین خود استفاده می­کردند. که این امر با مطاله و بررسی کتاب­های به­روز نویسندگان صاحب­ نام این رشته و نیز مقالات جدید اساتید ایرانی و غیر ایرانی انجام ­شد و در نهایت نگارنده را به این نتیجه رساند که مانی با بهره ­گیری از واژگانی خاص در قالب آرایه ­های ادبی (بخصوص کنایه، تشبیه و استعاره) دین خود را تبلیغ می­کرده ­است.

کلید واژه : مانی، آرایه­ های ادبی، شعر


دانلود با لینک مستقیم