کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درمورد عبدالجواد ادیب نیشابوری

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درمورد عبدالجواد ادیب نیشابوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد عبدالجواد ادیب نیشابوری


تحقیق درمورد عبدالجواد ادیب نیشابوری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

ادیب نیشابوری

عبدالجواد ادیب نیشابوری ، ادیب ، مدرس و شاعر نامدار دوره مشروطیت در سال 1281 ه. ق در روستای بیژن گرد از توابع نیشابور زاده شد ، پدرعبدالجواد کشاورزی تنگدست بود . عبدالجواد در 4سالگی به بیماری آبله مبتلا شد ، بینایی یک چشم خود را از دست داد و برای چشم دیگر وی نیز بینایی اندکی ماند . از این رو ، پدرش او را به مکتب نمی فرستاد ، اما عبدالجواد با نمایاندن حافظه قوی و استعداد خود به پدر، او را بر آن داشت که فرزند را به مکتب بسپارد.

عبدالجواد پس ازفراگیری ِ خواندن و نوشتن و آموختن مقدمات زبان عربی در زادگاه خود ، رهسپار نیشابور شد و در مدرسه گلشن ، دروس مقدماتی عربی را ادامه داد و به فراگیری منطق پرداخت ، سپس برای تکمیل آموخته های خویش حدود سال 1297 ه. ق  راهی مشهد شد و در مدارس خیرات خان ، فاضل خان و نواب مسکن گزید . " ادیب " در مشهد ، برخی از متون عربی مانند شرح قطرالندی اثرابن هشام ، شرح سیوطی بر الفیه ی ابن مالک و شرح جامی بر کافیه ی ابن حاجب را نزد چند تن از استادان آموخت ؛ اما پس از آن ، دیگر نزد استادی نرفت و سطح عالی ادبیات عرب و کتابهایی چون مغنی اللبیب ابن هشام ، مطوّ ل تفتازانی ، مقامات بدیعی و مقامات حریری را با مطالعه و ممارست خویش فرا می گرفت و در همان حال در سطوح پایین تر به تدریس می پرداخت . " ادیب " پیش از مرگ پدر سفری به نیشابور کرد و در حدود سال 1310 ه . ق به مشهد بازگشت و تا پایان عمر در مدرسه نواب اقامت گزید و در واقع تدریس حرفه ای او از همین سال آغاز شد.

" ادیب " در دو سطح متوسط و عالی تدریس می کرد. در سطح متوسط ، برای عموم طلاب بیشتر شرح نظام بر الشافیه ابن حاجب ، مغنی و مطول می گفت و برای شاگردان خصوصی ، سطح عالی ادبیات عرب را از متن هایی چون مقامات بدیعی ، مقامات حریری ، معلقات سبع ، حماسه ابوتمام و مجموعه ای در باب عروض که خود گرد آورده بود ، درس می داد و گاه منظومه ی ملاهادی سبزواری در فلسفه و منطق را نیز تدریس می کرد. تسلط و مهارت " ادیب " در فنون ادبی و محفوظات نظم و نثرعربی و فارسی ، شگفتی همگان را برمی انگیخت . " ادیب " درعلوم عقلی و نقلی چون فلسفه ، نجوم ، ریاضیات ، طب ، موسیقی نظری ، فقه ، اصول ، رجال و تاریخ دست داشت . شیوه ی تدریس او خطابی بود و شاگرد اجازه بحث و پرسش نداشت . وی بر آن بود که با این روش ، درس را به گونه ای تقریر می کند که هیچ اشکالی حتی برای شاگردانی که  پایین ترین سطح استعداد را دارند ، بر جای نمی ماند .

" ادیب " به لفظ قلم سخن می گفت و به یاری حافظه ای نیرومند ، تمامی دانسته های خویش را به شیوه ای منسجم به شاگردان القا می کرد و همین امر حلقه های درس او را چنان جذاب و شیرین ساخته بود که گاه بیش از 300 طالب علم در آن حضور می یافتند . از این رو ، او بیش از آنکه شاعری ارزشمند باشد ، مدرسی توانا بود و در مکتب او ادبا و فضلای بسیاری پرورش یافتند و به دست دانش آموختگان مکتب او بود که نخستین دانشکده های ادبیات در ایران تاسیس شد . کسانی چون ملک الشعرا ی بهار ، بدیع الزمان فروزانفر ، محمد تقی مدرس رضوی ، محمد پروین گنابادی ، ادیب طوسی ، سید محمد باقر عربشاهی سبزواری ، محمود فرخ و مجدالعلای بوستان از دست پروردگان او به شمار می آیند . و ادیب تاثیری شگرف برهر یک از اینان نهاد و متقابلاً از فضایل و کمالات آنان تاثیر پذیرفت. به گفته پروین گنابادی هنگامی که قصیده ی دماوند بهار به چاپ رسید ، ادیب با آنکه اندک رنجشی از ملک الشعرا در دل داشت ، از خواندن سروده ی او بسیار به وجد آمد و بهار را استاد شاعران ایران خواند .

ادیب در 35 سالگی شیفته ی یکی از شاگردان خود شد. مرگ نابهنگام آن شاگرد تأثیر شگرفی در زندگی ادیب گذارد و او به یاد " حبیب" شعرهایی عاشقانه سرود . گفته اند که عشق ادیب ، عشق به " مظهری از مظاهر جمال" ، عشقی صوفیانه ، برخاسته از معنویت و دست آویزی برای شکوفایی ذوق غزل سرایی او بوده است.

ادیب با آنکه تنگدست بود ، همگان از مناعت طبع و عزت نفس او یاد کرده اند . وی به مستمری سالانه مدرسه ی نواب و عایدی اندکی که از ملک ارثی به او می رسید ، بسنده می کرد و دعوت هیچ یک از ثروتمندان و " خان "  های خراسان را نمی پذیرفت و در اواخر عمر از بزرگان جز صیدعلی خان با کسی مراوده نداشت و در برابر صاحب منصبان ، سر تعظیم فرود نمی آورد و به مدح کسی نمی پرداخت. قصیده وی در ستایش مظفرالدین شاه نیز به سبب افتتاح مجلس شورای ملی بود . پیشنهاد ریاست انجمن ادبی خراسان را نیز با سخنانی گزنده و تند ، رد کرد. به گفته ی ادیب طوسی ، حتی پیشنهاد مُدرسی آستان قدس را که مستمری قابل توجهی داشت ، نپذیرفت . زندگی او در درس و بحث خلاصه می شد ، تنها یک بار در اواخر عمر به زادگاهش و کاشمر و مَحوَلات ( ازبخشهای تربت حیدریه) سفر کرد . تنها تفریح او گردش در باغهای مشهد بود که آن هم به بحثهای ادبی می گذشت و گاه در پایان هفته به منزل دوستانش از جمله ایرج میرزا و میرزا قهرمان می رفت.

وضع ظاهری ادیب برخلاف محیط طلبگی آن روز ، آمیزه ای ازسنتهای قدیم و جدید بود. با این حال نسبت به امور مذهبی تعصب داشت.

ادیب به هنگام تحصیل در نیشابور با دیوان قا آنی آشنا شد. از این رو در آغاز به سبک وی اشعاری می سرود و گاه شعرهای او را تضمین می کرد ، اما پس از ورود به مشهد و دیدار با صیدعلی خان درگزی و به اشارت وی ، به سبک خراسانی روی آورد و با آثارشاعرانی چون فردوسی ، فرخی سیستانی ، منوچهری ، عسجدی ، مسعود سعد سلمان آشنا شد و در نظر او ، دیگر اشعار قاآنی سست می نمود. پیوند و ارادت ادیب به صیدعلی خان تا قتل او در1336 ه. ق پایدار بود و این دو به استقبال یکدیگر ، شعرها می سرودند .

ادیب گرچه خود را شاعرتر از استاد می دانست ، اما در شعر شناسی به برتری او اذعان داشت. مرگ استاد چنان بر ادیب اندوهبار بود که محاسنش رو به سپیدی گذاشت.

ادیب در سرودن اشعار عرفانی از صفای اصفهانی ( متوفی  1309 ق) شاعر شوریده حال و منزوی نیز سخت متأثر بود. از کسانی که ادیب تا پایان عمر با آنان معاشرت دائمی داشت ، ایرج میرزا بود، در این همنشینی که گاه دیگران ازجمله میرزا قهرمان نیز حضور داشتند ، در باب مسائل ادبی و سیاسی گفت و گو می شد . ادیب با آنکه با ایرج اختلاف سبک داشت ، شعراو را می ستود . ایرج میرزا نیز به ادیب ارادت تمام داشت ، از او بهره ها می برد و درعارف نامه ی خود، او را بزرگ داشته و از ادیب پیشاوریبرتردانسته است. ادیب در ذیعقده 1344 ه . ق ، دو ماه و اندی پس از مرگ ایرج ، درگذشت و در یکی از رواقهای حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

سروده های ادیب را می توان به سه دسته تقسیم کرد: 1- اشعاری که در جوانی به پیروی از قاآنی سروده است. 2-  اشعاری که به تشویق صیدعلی خان پس از آشنایی با شعرای سبک خراسانی سرود . این شعرها به سبب برخورداری از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد عبدالجواد ادیب نیشابوری

تحقیق درباره زندگی نامه دو ادیب نیشابور

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره زندگی نامه دو ادیب نیشابور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه دو ادیب نیشابور

تحقیق درباره زندگی نامه دو ادیب نیشابور

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره زندگی نامه دو ادیب نیشابور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه دو ادیب نیشابور

زندگی نامه دو ادیب نیشابور

اختصاصی از کوشا فایل زندگی نامه دو ادیب نیشابور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه دو ادیب نیشابور

دانلود تحقیق کامل درباره عبدالجواد ادیب نیشابوری

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق کامل درباره عبدالجواد ادیب نیشابوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

ادیب نیشابوری

عبدالجواد ادیب نیشابوری ، ادیب ، مدرس و شاعر نامدار دوره مشروطیت در سال 1281 ه. ق در روستای بیژن گرد از توابع نیشابور زاده شد ، پدرعبدالجواد کشاورزی تنگدست بود . عبدالجواد در 4سالگی به بیماری آبله مبتلا شد ، بینایی یک چشم خود را از دست داد و برای چشم دیگر وی نیز بینایی اندکی ماند . از این رو ، پدرش او را به مکتب نمی فرستاد ، اما عبدالجواد با نمایاندن حافظه قوی و استعداد خود به پدر، او را بر آن داشت که فرزند را به مکتب بسپارد.

عبدالجواد پس ازفراگیری ِ خواندن و نوشتن و آموختن مقدمات زبان عربی در زادگاه خود ، رهسپار نیشابور شد و در مدرسه گلشن ، دروس مقدماتی عربی را ادامه داد و به فراگیری منطق پرداخت ، سپس برای تکمیل آموخته های خویش حدود سال 1297 ه. ق  راهی مشهد شد و در مدارس خیرات خان ، فاضل خان و نواب مسکن گزید . " ادیب " در مشهد ، برخی از متون عربی مانند شرح قطرالندی اثرابن هشام ، شرح سیوطی بر الفیه ی ابن مالک و شرح جامی بر کافیه ی ابن حاجب را نزد چند تن از استادان آموخت ؛ اما پس از آن ، دیگر نزد استادی نرفت و سطح عالی ادبیات عرب و کتابهایی چون مغنی اللبیب ابن هشام ، مطوّ ل تفتازانی ، مقامات بدیعی و مقامات حریری را با مطالعه و ممارست خویش فرا می گرفت و در همان حال در سطوح پایین تر به تدریس می پرداخت . " ادیب " پیش از مرگ پدر سفری به نیشابور کرد و در حدود سال 1310 ه . ق به مشهد بازگشت و تا پایان عمر در مدرسه نواب اقامت گزید و در واقع تدریس حرفه ای او از همین سال آغاز شد.

" ادیب " در دو سطح متوسط و عالی تدریس می کرد. در سطح متوسط ، برای عموم طلاب بیشتر شرح نظام بر الشافیه ابن حاجب ، مغنی و مطول می گفت و برای شاگردان خصوصی ، سطح عالی ادبیات عرب را از متن هایی چون مقامات بدیعی ، مقامات حریری ، معلقات سبع ، حماسه ابوتمام و مجموعه ای در باب عروض که خود گرد آورده بود ، درس می داد و گاه منظومه ی ملاهادی سبزواری در فلسفه و منطق را نیز تدریس می کرد. تسلط و مهارت " ادیب " در فنون ادبی و محفوظات نظم و نثرعربی و فارسی ، شگفتی همگان را برمی انگیخت . " ادیب " درعلوم عقلی و نقلی چون فلسفه ، نجوم ، ریاضیات ، طب ، موسیقی نظری ، فقه ، اصول ، رجال و تاریخ دست داشت . شیوه ی تدریس او خطابی بود و شاگرد اجازه بحث و پرسش نداشت . وی بر آن بود که با این روش ، درس را به گونه ای تقریر می کند که هیچ اشکالی حتی برای شاگردانی که  پایین ترین سطح استعداد را دارند ، بر جای نمی ماند .

" ادیب " به لفظ قلم سخن می گفت و به یاری حافظه ای نیرومند ، تمامی دانسته های خویش را به شیوه ای منسجم به شاگردان القا می کرد و همین امر حلقه های درس او را چنان جذاب و شیرین ساخته بود که گاه بیش از 300 طالب علم در آن حضور می یافتند . از این رو ، او بیش از آنکه شاعری ارزشمند باشد ، مدرسی توانا بود و در مکتب او ادبا و فضلای بسیاری پرورش یافتند و به دست دانش آموختگان مکتب او بود که نخستین دانشکده های ادبیات در ایران تاسیس شد . کسانی چون ملک الشعرا ی بهار ، بدیع الزمان فروزانفر ، محمد تقی مدرس رضوی ، محمد پروین گنابادی ، ادیب طوسی ، سید محمد باقر عربشاهی سبزواری ، محمود فرخ و مجدالعلای بوستان از دست پروردگان او به شمار می آیند . و ادیب تاثیری شگرف برهر یک از اینان نهاد و متقابلاً از فضایل و کمالات آنان تاثیر پذیرفت. به گفته پروین گنابادی هنگامی که قصیده ی دماوند بهار به چاپ رسید ، ادیب با آنکه اندک رنجشی از ملک الشعرا در دل داشت ، از خواندن سروده ی او بسیار به وجد آمد و بهار را استاد شاعران ایران خواند .

ادیب در 35 سالگی شیفته ی یکی از شاگردان خود شد. مرگ نابهنگام آن شاگرد تأثیر شگرفی در زندگی ادیب گذارد و او به یاد " حبیب" شعرهایی عاشقانه سرود . گفته اند که عشق ادیب ، عشق به " مظهری از مظاهر جمال" ، عشقی صوفیانه ، برخاسته از معنویت و دست آویزی برای شکوفایی ذوق غزل سرایی او بوده است.

ادیب با آنکه تنگدست بود ، همگان از مناعت طبع و عزت نفس او یاد کرده اند . وی به مستمری سالانه مدرسه ی نواب و عایدی اندکی که از ملک ارثی به او می رسید ، بسنده می کرد و دعوت هیچ یک از ثروتمندان و " خان "  های خراسان را نمی پذیرفت و در اواخر عمر از بزرگان جز صیدعلی خان با کسی مراوده نداشت و در برابر صاحب منصبان ، سر تعظیم فرود نمی آورد و به مدح کسی نمی پرداخت. قصیده وی در ستایش مظفرالدین شاه نیز به سبب افتتاح مجلس شورای ملی بود . پیشنهاد ریاست انجمن ادبی خراسان را نیز با سخنانی گزنده و تند ، رد کرد. به گفته ی ادیب طوسی ، حتی پیشنهاد مُدرسی آستان قدس را که مستمری قابل توجهی داشت ، نپذیرفت . زندگی او در درس و بحث خلاصه می شد ، تنها یک بار در اواخر عمر به زادگاهش و کاشمر و مَحوَلات ( ازبخشهای تربت حیدریه) سفر کرد . تنها تفریح او گردش در باغهای مشهد بود که آن هم به بحثهای ادبی می گذشت و گاه در پایان هفته به منزل دوستانش از جمله ایرج میرزا و میرزا قهرمان می رفت.

وضع ظاهری ادیب برخلاف محیط طلبگی آن روز ، آمیزه ای ازسنتهای قدیم و جدید بود. با این حال نسبت به امور مذهبی تعصب داشت.

ادیب به هنگام تحصیل در نیشابور با دیوان قا آنی آشنا شد. از این رو در آغاز به سبک وی اشعاری می سرود و گاه شعرهای او را تضمین می کرد ، اما پس از ورود به مشهد و دیدار با صیدعلی خان درگزی و به اشارت وی ، به سبک خراسانی روی آورد و با آثارشاعرانی چون فردوسی ، فرخی سیستانی ، منوچهری ، عسجدی ، مسعود سعد سلمان آشنا شد و در نظر او ، دیگر اشعار قاآنی سست می نمود. پیوند و ارادت ادیب به صیدعلی خان تا قتل او در1336 ه. ق پایدار بود و این دو به استقبال یکدیگر ، شعرها می سرودند .

ادیب گرچه خود را شاعرتر از استاد می دانست ، اما در شعر شناسی به برتری او اذعان داشت. مرگ استاد چنان بر ادیب اندوهبار بود که محاسنش رو به سپیدی گذاشت.

ادیب در سرودن اشعار عرفانی از صفای اصفهانی ( متوفی  1309 ق) شاعر شوریده حال و منزوی نیز سخت متأثر بود. از کسانی که ادیب تا پایان عمر با آنان معاشرت دائمی داشت ، ایرج میرزا بود، در این همنشینی که گاه دیگران ازجمله میرزا قهرمان نیز حضور داشتند ، در باب مسائل ادبی و سیاسی گفت و گو می شد . ادیب با آنکه با ایرج اختلاف سبک داشت ، شعراو را می ستود . ایرج میرزا نیز به ادیب ارادت تمام داشت ، از او بهره ها می برد و درعارف نامه ی خود، او را بزرگ داشته و از ادیب پیشاوریبرتردانسته است. ادیب در ذیعقده 1344 ه . ق ، دو ماه و اندی پس از مرگ ایرج ، درگذشت و در یکی از رواقهای حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

سروده های ادیب را می توان به سه دسته تقسیم کرد: 1- اشعاری که در جوانی به پیروی از قاآنی سروده است. 2-  اشعاری که به تشویق صیدعلی خان پس از آشنایی با شعرای سبک خراسانی سرود . این شعرها به سبب برخورداری از


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره عبدالجواد ادیب نیشابوری