پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات
گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی
141 صفحه
چکیده:
انسان نیاز به زندگی اجتماعی دارد و نمیتواند بدون کمک اجتماع، نیازهای حیاتی خود را رفع نماید و با گذشت زمان و ایجاد نیازهای مشترک، نیاز به هماهنگی و وحدت در راستای حل مشکلات در راه رفع نیازمندیها، بیشتر از گذشته احساس میگردد. اکثر اجتماعات دارای شریعت مخصوص به خود هستند و خواه نا خواه این عامل موجب تمایز افراد به مؤمن و کافر میشود. اسلام در خصوص مرزهای ارتباطی با کفار ضمن حفظ استقلال مسلمانان با رعایت اصول انسانی روابط با کفار را تعریف کرده است.
این پژوهش مرزهای ارتباطی با کفار را از دیدگاه مذاهب خمسه در چهار فصل کلیات، اصول روابط با کفار، ازدواج با کفار و روابط اقتصادی با کفار را مورد بررسی قرار داده است و به شکل توصیفی- تحلیلی به تبیین شباهت و تفاوت دیدگاههای موجود میپردازد.
واژگان کلیدی: ارتباط، حقوق، کفار، مرزها، مذاهب خمسه
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:210
فهرست مطالب:
فصل اول؛ کلیات تحقیق
سرآغاز 2
طرح مسأله 3
تحقیقات انجام شده 6
اهداف تحقیق 7
اهمیت موضوع تحقیق 7
اهمیت مطالعه حوزه تولید تلویزیونی سازمان صدا و سیما 8
اهمیت مطالعه برنامه سازی برای نوجوانان 8
روش تحقیق 12
مطالعه سیاستها، قوانین و آیین نامه ها، اولویتها و محورهای برنامه سازی 12
مصاحبه عمیق با سیاستگذاران، مدیران وعوامل اصلی تولید برنامه 12
مشکلات تحقیق 14
ساختار پایان نامه 15
فصل دوم؛ مروری بر ادبیات تولید سازمان تلویزیونی
مقدمه 18
جایگاه تلویزیون در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی 19
تلویزیون و نظام سیاسی 20
تلویزیون و مفهوم قدرت 21
تلویزیون و دموکراسی 22
تلویزیون و حیات فرهنگی جامعه 23
مطالعه تلویزیون 25
حوزه تولید تلویزیونی 27
حوزه متن تلویزیونی 29
رمزهای تلویزیونی 32
حوزه دریافت تلویزیون 34
چارچوب نظری 38
اقتصاد سیاسی تلویزیون 39
ایدئولوژی در رمزگذاری و تولید نشانه تلویزیونی 41
تولید نشانه تلویزیونی و رمزگذاری 44
تئوری هژمونی 47
ابعاد سازمانی تلویزیون 50
جمعبندی 54
فصل سوم؛ روششناسی
مقدمه 56
روش تحقیق 56
تحقیق کیفی 57
مطالعه موردی 58
روش گردآوری اطلاعات (تکنیک تحقیق) 61
اسناد 61
مصاحبههای عمیق 64
تحلیل دادهها 68
اعتبار و میزان اعتماد 69
فصل چهارم؛ مطالعه حوزه تولید سازمان صدا و سیما
مقدمه و یادآوری 73
شرایط کلان تولید 74
مالکیت صدا و سیما 74
نحوه انتخاب رئیس سازمان صدا و سیما 76
اقتصاد سازمان صدا و سیما 77
وظایف و اهداف کلان حوزه تولید 80
سازمان صدا و سیما از منظر سیاستگذاریهای کلان کشوری 80
سازمان صدا و سیما از منظر رهبری انقلاب اسلامی 81
سیاستگذاری محتوایی در سازمان صدا و سیما 83
سیاستهای برنامه سازی برای نوجوانان 87
شرایط تولید 91
مروری بر ساختار سازمانی 91
نظام تولید برنامه 92
نظام تهیهکنندگی 94
عوامل تولید 97
جمعبندی 98
فصل پنجم؛ از سیاستگذاری محتوایی تا تولید برنامه ترکیبی برای نوجوانان
مقدمه 101
سیاستگذاری، تدوین ضوابط برنامهسازی و اعمال آنها در برنامه 102
منشاءسیاستگذاری محتوایی 102
وابستگی به رهبری 108
عملیاتی کردن سیاستها 112
نحوه ابلاغ سیاستها و اولویتهای برنامهسازی 116
تولید 119
اقتصاد تولید 127
مخاطب شناسی 132
هدف برنامهسازی برای نوجوانان 132
شناسایی مخاطب نوجوان 136
نیاز، گرایش و مصلحت مخاطب 138
خلاقیت و آزادی عمل 141
نقش سلسله مراتب در تولید 144
برنامهسازی برای نوجوانان در قالب ترکیبی 147
جمعبندی 150
فصل ششم؛ خانه فرهنگ نیم رخ
مقدمه 153
نیمرخ آغاز یک تحول در برنامهسازی ویژه نوجوانان 154
تأسیس خانه فرهنگ نیمرخ 156
جمعبندی 160
فصل هفتم؛ نتیجهگیری
نتیجهگیری 163
شرایط برنامهسازی 163
نوجوانی در تولید تلویزیونی سازمان صدا و سیما 165
منابع
منابع فارسی 169 منابع لاتین 172 اسناد، گزارشها و مصوبات 173
فهرست جداول
جدول 2-1 : انواع نماهای تلویزیون به همراه تعریف معنایی که تداعی می کنند 31
جدول 2-2: انواع کادر دوربین به همراه تعریف و معانی که تداعی می کنند 31
جدول 4-1: پرداختی های کمکی دولت به سازمان صدا و سیما در سال 1380 79
فهرست شکل ها
شکل 1-1: محیط هایی که نوجوانان در آن قرار گرفته اند 10
شکل 2-1: مدل حوزه های مطالعات تلویزیونی 28
شکل 4-1: مرحله طرح و برنامه 96
شکل 4-2: مرحله تحقیق و نگارش 97
شکل 4-3: مرحله پیش تولید 98
چکیده
در این پایاننامه حوزه تولید تلویزیونی سازمان صدا و سیما مورد تحلیل قرار میگیرد و در سطح مطالعه موردی آن برنامهسازی ویژه نوجوانان بررسی میشود. حوزه تولید تلویزیونی در بستر کلان اقتصاد سیاسی قرار دارد و برای تحلیل لایههای پنهان آن باید این حوزه را در ارتباط با نظام سیاسی- اقتصادی و نهاد قدرت مطالعه کرد. علاوه بر ساختار سازمانی و عوامل انسانی که بر تولید مؤثرند قواعد نوشته و نانوشتهای نیز در سازمان تلویزیونی وجود دارد که آنها به عنوان سیاستهای محتوایی اعمال میشوند. این تحقیق تحلیلی است بر اقتصاد سیاسی تلویزیون ایران که علاوه بر بررسی ساختار سازمانی، بر سیاستهای محتوایی برنامهسازی تأکید ویژهای دارد. برای نیل به این منظور تلاش شد اهداف، چشم اندازها و منابع اصلی سیاستگذاری و ارتباط این حوزه با نظام کلان سیاسی کشور تحلیل شود.
موضوع این تحقیق در عرصه مطالعات تلویزیونی قرار دارد اما محقق برای تبیین و توصیف فرآیندهای تولید در سازمان صدا و سیما و تحلیل مسیر تبدیل شدن سیاستهای کلان محتوایی به برنامه، از پارادایمهای مکاتب انتقادی و مطالعات فرهنگی بهره برده است. در این تحقیق پس از مروری بر جایگاه سازمان صدا و سیما در قوانین کلان کشوری، نظام سیاستگذاری محتوایی و روند برنامهسازی مورد توجه قرار میگیرد. نظام سیاستگذاری محتوایی و مراحل ابلاغ و اعمال آن در تولید، نظام نسبتاً پیچیدهای در سازمان صدا و سیما دارد. از سوی دیگر حجم زیادی از سیاستهای کلان، ضوابط و محورهای برنامهسازی، آزادی عمل و خلاقیت عوامل تولید را با محدودیتها و چالشهایی رو به رو کرده است.
از آنجا که مطالعه موردی این تحقیق تحلیل روند برنامهسازی ویژه نوجوانان است، علاوه بر بررسی سیاستهای برنامهای ویژه نوجوانان، ذهنیت سیاستگذاران و برنامهسازان را درباره این گروه سنی تحلیل کردم. برای دستیابی به اطلاعات، اسناد مربوط به تحقیق را مطالعه و با سه سیاستگذار، سه مدیر گروه، دو تهیهکننده و دو کارگردان حوزه نوجوانان مصاحبه کردم.
کلید واژهها
تلویزیون، سازمان صدا و سیما، اقتصاد سیاسی تلویزیون ایران، سیاستگذاری محتوایی، برنامهسازی ویژه نوجوانان، نظام سیاسی و تلویزیون، ساختار سازمانی تلویزیون، اهداف سازمان تلویزیونی، عوامل تولید، مدیر گروه برنامهساز، تهیهکننده، کارگردان، قالب ترکیبی
دانلود پروژه آمار دبیرستان آیا ارتباطی بین دروس تفهیمی و دروس حفظی وجود دارد با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 40
دانلود پروژه آمار آماده
مقدمه:
اگر بخواهیم کلیه دروس را تقسیم نماییم، می توانیم آنها را به دو دسته ی حفظی و تفهیمی تقسیم کنیم در دسته دروس حفظی می توان زبان وادبیات فارسی، تاریخ،جغرافیا،تعلیمات دینی،علوم اجتماعی و عربی را نام برد .
برای گروه تفهیمی نیز می توان دروس ریاضیات ، فیزیک ، شیمی ، زبان خارجه و... را نام برد . دروس زبان و ادبیات فارسی را نمی توان به طور کامل در گروه دروس حفظی جای داد.چون اولاً ما این درس را از ابتدای مدرسه رفتن یعنی از کلاس اول دبستان تا آخر تحصیلات در میان دروسمان داریم و دوماً آنکه ما خودمان فارسی زبان وایرانی هستیم و این درس ، زبان خودمان است . پس جایز نیست که بگوییم ادبیات جزو دروس حفظی است .هر گروه حفظی و تفهیمی سختی ها و آسانی های خاص خود را دارد . مثلا در گروه حفظی حجم اعظم دروس یا اینکه مجبوریم دروس را در طول سال چندین بار مطالعه کنیم از مشکلات آن باشد ولی در گروه مفهمومی شاید دروس حجم زیادی نداشته باشند وخوبی دیگر این دروس این است که اگر یک بار درس را یاد گرفتی ، دیگر لازم نیست که آنرا خیلی خواند و برای امتحان ، کافیست یک یاد آوری کوچک شود . ولی همین که بتواینم یک بار درس را فرا گیریم خود مشکل بزرگی است که باز این مشکل در دروس حفظی دیده نمی شود .همه در امتحانات معمولا در دروس تفهیمی اضطراب بیشتری دارند . وبه نظرشان دروس حفظی خیلی راحت تر می آید . هدف این تحقیق بررسی میزان موفقیت در میان دروس حفظی وتفهیمی است .
این پروژه آمار به صورت کامل و دقیق طراحی شده و کلیه جداول و نمودار های لازم را جهت ارائه دارد و قادر به کسب نمره کامل می باشد. قیمت این محصول نسبت به نمونه های مشابه سراسر اینترنت بسیار مناسب تر می باشد و بر خلاف بسیاری از نمونه ها که فقط عنوان پروژه را کپی می کنند نمونه کاملی است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست مطالب
نقش فناورى هاى ارتباطى در پیشرفت کشور
توسعه دانش و اطلاعات، وضعیت جدیدى را در دنیا به وجود آورده است و صاحبنظران و اندیشمندان، آن را با انقلاب اطلاعات از تحولات پیشین صنعتى متمایز ساخته اند. کارو لوکس، استاد دانشگاه تهران و از هموطنان ارمنى ما اعتقاد دارد که انقلاب جدید تکنولوژیکى، فرصت هاى بى شمارى را فراروى کشورهاى در حال توسعه و از جمله ایران گذاشته است تا عقب ماندگى صنعتى خود را جبران کنند. دکتر لوکس بر این نکته تأکید دارد که بهره گیرى از تکنولوژى هاى جدید، الزامات خاصى را طلب مى کند.
او در عین حال، برگردان «فناورى» را ترجمه مناسبى براى «تکنولوژى» نمى داند از این نظر، اصطلاح «فن شناسى» را به کار مى برد. گفت وگو با این استاد دانشگاه در پى مى آید.
اگر اجازه بدهید نخست این سؤال را بپرسم که چه انگیزه اى باعث شد شما در کنار حوزه تخصصى برق و کامپیوتر، به فعالیت هاى دیگرى در حوزه هاى آموزش، خلاقیت و در مجموع مسائلى که به توسعه مرتبط است روى بیاورید؟
در واقع، تخصص اصلى من مهندسى کنترل سیستم است. یعنى تخصصى که بیشتر به متدولوژى کار دارد تا به حوزه هاى کاربردى. همانقدر مى شود یک سیستم مهندسى را مورد کنترل قرار داد که یک سیستم اجتماعى و اقتصادى مورد کنترل قرار گیرد. آن متدولوژى که تخصص من هست در حوزه هاى مختلف مورد استفاده قرار مى گیرد.
در مورد شخص خودم، علایق میان رشته اى در من قوى بود و محیط هاى درس خواندن و فعالیت کارى ام هم این را تشویق مى کرد. من فارغ التحصیل دانشکده فنى دانشگاه تهران هستم و در دانشگاه کالیفرنیا - برکلى تحصیلاتم را تا مقطع دکترا ادامه دادم. در هر دوى این دانشگاه ها، رشته ما به صورت طیف وسیع تعبیر مى شد و همکاران من در دانشگاه تهران هم، طیف وسیعى از علایق دارند و من تنها فردى نیستم که به صورت میان رشته اى، تحقیقاتم را در حوزه هاى مختلف دنبال مى کنم. بنابراین هم به صورت فردى این انگیزه وجود داشت و هم در محیط کارى، فضا براى اتخاذ چنین رویکردى، مناسب بود. به اینها باید یک عامل سومى اضافه کنم و آن، همکارى با همسرم است که در دپارتمان انسان شناسى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران تدریس مى کند و بسیارى از مقالات علمى که در کنفرانس هاى مختلف ارائه دادیم با همکارى یکدیگر نوشته شده اند.
در محیط دانشگاهى، این رویکرد میان رشته اى به چه نحو تقویت شد؟
بعضى از دانشکده هاى فنى دانشگاه ها روى جنبه فنى یک رشته تحصیلى تأکید مى کنند. اما دانشگاه تهران و دانشگاه کالیفرنیا دانشگاه هایى هستند که طیف وسیع عمل مى کنند. به این صورت که دانشجو علاوه بر رشته اصلى تحصیلى، باید رشته اى دیگر هم براى خودش تعریف کند. رشته اصلى من، مهندسى کنترل سیستم ها و دو رشته فرعى «اقتصاد مالى» و «آمار و ارتباطات» است. اما به تدریج در حوزه هاى دیگرى مثل آموزش هم فعالیت هایى انجام دادم و سالیان سال است که در دانشگاه به تحقیق و تدریس مشغول هستم. من متخصص مهندسى کنترل هستم ولى این مهندسى کنترل را با کار در یک کارخانه به کار نبسته ام. آموزش، علاوه بر جنبه تجربى که شامل تدریس مى شود، یک جنبه تخصصى هم دارد و ما به آموزش به عنوان سیستم نگاه مى کنیم.
شما به عنوان یکى از سخنرانان ایرانى کنفرانس «مدیریت دانش، آموزش الکترونیکى و ارتباطات» با ارائه مقاله اى حضور داشته اید. در آنجا چه مباحثى مطرح شده است؟
مقاله اى که ارائه شد با عنوان اصلى «فن شناسى اطلاعات و توسعه جهانى - محلى» و با تیتر فرعى «نقشه راه براى رویکردهاى ابتکارى به آموزش و مدیریت دانسته» با کمک همسرم تهیه و تنظیم شده است.
اصولاً فن شناسى اطلاعات، تحول زیادى در آموزش ایجاد کرده است. برخى از امکانات جدیدى که فن شناسى اطلاعات عرضه مى کند، یکى این است که ارتباط بین «یاددهنده» و «یادگیرنده» را تغییر مى دهد. دیگر لزومى ندارد که آموزش و یادگیرى در یک مکان و همزمان صورت بگیرد. از طریق فن شناسى اطلاعات مى توانیم یادگیرى الکترونیک، یادگیرى از راه دور، یادگیرى غیرهمزمان و انواع روش هاى یادگیرى را به اجرا دربیاوریم و مشکلات مکانى و زمانى را از میان برداریم.
علاوه بر این موارد، امکاناتى مثل موتورهاى جست وجو، کتابخانه هاى الکترونیک، دادکاوى و ابزارهاى اکتشاف معرفت در اختیار محققان است و آنها مى توانند به سرعت منابع موردنیاز و سوابق کارهاى انجام شده را مطالعه کنند. در گذشته، چنین امکاناتى در اختیار هیچ محققى نبود.
وجود این امکانات موجب ارتقاى کیفیت آموزش مى شود و به همین دلیل ما باید از این ابزارها، امکانات و وسایل استفاده کنیم. اما حرف من این است که این استفاده باید توأم با ابتکار باشد. اگر این نوع استفاده با ابتکار همراه باشد، آموزش هم متحول مى شود. چون فلسفه هاى حاکم بر آموزش و نحوه استفاده از این وسایل و فنون تغییر پیدا مى کند. وقتى ما از فن شناسى اطلاعات استفاده مى کنیم، دیگر لزومى ندارد به شیوه سنتى و مرسوم بیاییم آموزش هاى لازم را ارائه دهیم. ما هنگامى که مشکل هم مکانى و همزمانى نداریم، نیازى نیست که فرضاً ۴۰ نفر در یک ساعت و زمان معین آموزش ببینند و در واقع آنها زمان خود را با زمان یک نفر که یاددهنده است، تنظیم بکنند. در روش جدید، هر موقعى که حداکثر آمادگى براى یاد گرفتن توسط یک نفر به وجود بیاید، او مى تواند شروع به یادگیرى کند. اگر در کلاس هاى حضورى، یک استاد به ۴۰ یا ۵۰ نفر درس مى دهد، این رابطه مى تواند عوض شود و اقتصاد یادگیرى تغییر پیدا کند و یک نفر بتواند از معلومات و آگاهى ۳۰ یا۴۰ استاد بهره مند شود.
بنابراین آموزش، بیشتر مى تواند یادگیرنده محور باشد تا اینکه به برنامه محورى توجه شود. به تدریج، ما به سمت مدل هایى مى رویم که نیازهاى یادگیرنده، تعیین کننده اصلى است و نه اینکه یک برنامه از پیش تعیین شده محتواى مطلب یادگیرى را تعیین کند. ضمناً نقش معلم هم دچار تحول مى شود.
من حتى از سالها پیش در ابتداى هر ترم، براى دانشجویان توضیح مى دهم که تصور رایج از آموزش را کنار بگذارند و فکر نکنند که دانش، چیزى است که در ذهن استاد وجود دارد و در هر مرحله به ذهن آنها باید انتقال پیدا کند. من با صراحت به آنها مى گویم که آن مدل، کهنه شده است.
در حال حاضر ، استعاره دیگرى براى دانش به کار مى رود. امروزه گفته مى شود که دانش، چیزى است که باید به وسیله یادگیرنده کشف شود، استاد هم صرفاً نقش کمک کننده را دارد و اصلاً نباید نقش انتقال دهنده داشته باشد.
وقتى که وسایل آموزشى عوض مى شوند، ما باید سراغ تغییر رویکردها برویم. هر وسیله اى ، رویکرد خاص خود را مى طلبد.
در مقاله، نمونه هایى از ابتکار عمل ها را در زمینه آموزش عالى ارائه شده است. یک نمونه اش ، آموزش الکترونیکى است که در روستاى «قرن آباد» و روستاهاى اطراف آن پیاده شده است.