فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
مقاله فاقد منابع و مآخذ میباشد
مقدمه:
ما مردم ایالات متحده، به منظور تشکیل اتحادیه ای کاملتر،استقرار عدالت، تامین آسایش ملی، تضمین دفاع مشترک، ارتقای رفاه عمومی و حفظ برکات آزادی برای خود و آیندگانمان، قانون اساسی حاضر را برای ایالات متحده آمریکا وضع و مقرر می نماییم.
اصل اول
بخش1
کلیه اختیارات قانونگذاری اعطا شده در این قانون اساسی، به کنگره ایالات متحده مرکب از مجلس سنا و مجلس نمایندگان، واگذار می گردد.
بخش 2
[1] مجلس نمایندگان متشکل از اعضایی است که مردم ایالتهای مختلف هر دو سال یکبار آنان را انتخاب می کنند: و رای دهندگان در هر ایالات باید از همان شرایط لازم برای رای دهندگان ایالتی کهمجلس آن ایالات بیشترین نماینده را دارد، برخوردار باشند.
[2] هیچ کس تا زمانی که به سن بیست و پنج سالگی نرسد و هفت سال تبعه ایالات متحده نباشد و در زمان انتخاب، مقیم ایالتی که از آنجا انتخاب می گردد نباشد، نمی تواند نماینده (مجلس) شود.
[3] تعداد نمایندگان و میزان مالیاتهای مستقیم ایالتهای که به اتحادیه ملحق می شوند بر حسب تعداد جمعیت آنها تعیین می شود. تعداد جمعیت با افزودن سه پنجم سایر افراد به کل افراد آزاد معین می شود. افراد آزاد شامل کسانی است که برای یک دوره چند ساله تعهد خدمت داشته باشند ولی سرخپوشان معاف از مالیات را در بر می گیرد. سرشماری اصلی ظرف سه سال پس از نخستین اجلاس کنگره ایالات متحده و در هر دوره ده ساله بعدی به طریقی انجام خواهد شد که کنگره از طریق قانون تعیین می کند. تعداد نمایندگان برای هر سی هزار نفر از یک نماینده نباید تجاوز کند، لیکن هر ایالات باید حداقل یک نماینده داشته باشد و تا زمان انجام سرشماری مزبور هر یک از ایالتها به تعداد ذیل نماینده انتخاب می کنند: ایالت نیوهمپشیر، سه نماینده؛ماساچوست، هشت نماینده؛ رود آیلند و توابع، یک نماینده؛ کانکتیکت، پنج نماینده؛ نیویورک، شش نماینده؛ نیوجرسی، چهار نماینده؛ پنسیلوانیا، هشت نماینده؛ دلاویر، یک نماینده؛ ویرجینیا، ده نماینده؛ کارولینای شمالی، پنج نماینده؛ کارولینای جنوبی، پنج نماینده، وجورجیا، سه نماینده؛
[4] هر گاه کرسیهای نمایندگی ایالتی خالی شود، مقامات اجرایی آن ایالات دستور انتخابات را برای جایگزینی آنها صادر می کنند.
[5] مجلس نمایندگان رئیس و سایر «مقامات» خود را انتخاب می نماید و دارای اختیار انحصاری «اعلام جرم علیه مقامات دولتی» است.
بخش 3
[1] دو سناتور از هر ایالت که مجلس قانونگذاری ایالتی برای مدت شش سال انتخاب می کند سنای ایالات متحده را تشکیل می دهند و هر سناتور دارای یک رای است.
[2] در جلسه ای سناتورهای مجلس سنا پس از نخستین انتخابات تشکیل می دهند، سناتورها باید بلافاصله به سه دسته در حد امکان مساوی تقسیم شوند. کرسیهای سناتورهای دسته نخست باید در پایان سال دوم، کرسیهای دسته دوم در پایان سال چهارم و کرسیهای دسته سوم در پایان سال ششم خالی شود، به طوری که بتوان هر دو سال یک بار یک سوم نمایندگان را دوباره انتخاب نمود و چنانچه در دوره فترت مجلس قانونگذاری ایالتی کرسی نماینده ای به دلیل استعفا یا نظایر آن خالی شود، مقامات اجرایی آن ایالات می توانند تا برگزاری اجلاس آینده مجلس قانونگذاری ایالتی که کرسیهای خالی را پر می نماید به طور موقت انتصابهایی را انجام دهند
[3] هیچ کس تا زمانی که به سن سی سالگی نرسد و نه سال تبعه ایالات متحده نباشد و در زمان انتخاب مقیم ایالتی نباشد که از آن انتخاب می شود، نمی تواند سناتور سنا شود.
[4] معاون رئیس جمهوری ایالات متحده، ریاست مجلس سنا را به عهده دارد ولی حق رای نخواهد داشت، مگر زمانی که تعداد نمایندگان موافق و مخالف مساوی باشد.
[5] سنا سایر مقامات خود و نیز یک نفر رئیس موقت را برای مواقع غیبت معاون رئیس جمهور و یا زمانی که وی به جای رئیس جمهور ایالات متحده انجام وظیفه می نماید، انتخاب خواهد کرد.
[6] مجلس سنا به طور انحصاری اختیار دارد که به کلید «اعلام جرم علیه مقامات دولتی» رسیدگی کند و اعضای آن هنگامی که بدین منظور تشکیل جلسه می دهند، باید سوگند یاد نموده یا رسماً اظهار کنند که جزء حقیقت نکویند.زمانی که شخص رئیس جمهور ایالات متحده محاکمه میشود، ریاست جلسه یا رئیس دیوان عالی کشور می باشد. هیچ کس را نمی توان مجرم شناخت مگر اینکه دو سوم نمایندگان حاضر در این مورد اتفاق نظر داشته باشند.
[7] در مورد اعلام جرم علیه مقامات دولتی، حکم صادره در حد عزل از سمت، سلب صلاحیت احزار هر گونه سمت افتخاری یا مسئولیت تعهدآور و یا انتفاعی در ایالات متحده خواهد بود؛ با این حال کسی که محکوم می شود، بر اساس قانون تحت پیگرد، محاکمه، محکومیت و مجازات قرار می گیرد.
بخش 4
[1] مجلس قانونگذاری هر ایالت، زمان، مکان و شیوه برگزاری انتخابات سنا و مجلس نمایندگان را مشخص خواهد کرد، ولی کنگره در هر زمان، از طریق وضع قانون می تواند مقررات مزبور را به جز در موارد مربوط بهمکان انتخاب سناتورها، تنظیم نموده یا تغییر دهد.
[2] کنگره در هر سال حداقل یک بار تشکیل جلسه می دهد، جلسه مزبور در اولین دوشنبه ماه دسامبر می باشد، مگر اینکه نمایندگان به موجب قانون روز دیگری را تعیین نمایند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
مقدمه
گفتار اول : تاملی براصل 167 قانون اساسی و قلمرو و شمول آن در صدور احکام کیفری و مدنی
مبحث اول : تحلیل اصل و مراحل پژوهش حکم
مبحث دوم : بررسی واژه « دعوی » مصرح در اصل 167 قانون اساسی
مبحث سوم : شمول اصل 167 قانون اساسی دردعاوی مدنی با تاملی بر ماده 3 قانون آئین دادرسی مدنی
مبحث چهارم : تاملی بر سابقه موضوع در قوانین جزایی سابق
گفتار دوم : بررسی نظرات مخالفین و موافقین اعمال اصل 167 در صدور احکام کیفری
مبحث اول : نظرات مخالفین
مبحث دوم : نظرات موافقین
گفتار سوم : نگاهی به مشروح مذاکرات مجلس در مورد طرح و تصویب اصل 167 قانون اساسی
نتیجهگیری
ارجاعات
منابع
مقدمه:
وضعیت صدور احکام کیفری در نظام جزایی ما ، بویژه با عنایت به اصل یکصدو شصت و هفتم قانون اساسی از مسائلی است که صحنه تاخت وتاز عقاید مختلف و نظرات محققین و منتقدین شده است . ابهامات موجود ، نارسا و مبهم بودن اصل ،درک واقعی منظور مقنن را دچار مشکل ساخته و دادگاههای صالحه را در سرگردانی فرو برده و همین رویه باعث صدور آراء متناقضی و مختلف گردیده که با هیچ یک از موازین منطقی قضایی همخوانی ندارد و فصل ختام این اختلافها چیزی جز توجه دیگر بار مقنن به اصل فوق نخواهد بود .
دراین تحقیق مختصر سعی شده تا با بررسی عواملی که میتواند قضاوت ما را در مورد اصل 167 قانون اساسی روشن کند ، نگاه واقع بینانهتری نسبت به آن در ما ایجاد و راه را در صورت لزوم برای اصلاح یا تغییر آن هموار نماید .
گفتار اول : تأملی بر اصل 167 و قلمرو شمول آن در صدور احکام ک و م
مبحث اول : تحلیل اصل و مراحل پژوهش حکم
ازتحلیل اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی دو مرحله گوناگون در مقام تمیز حق استنباط می شود که هر کدام قاعده ویژه خود را دارد .
فرضی که در قوانین حکم خاصی برای تمیز حق و رفع خصومت وجود دارد .
فرضی که قانون حکمی ندارد و دادرس ناچار است به قاعده دیگری در تمیز حق رجوع کند.
در مرحله نخست دادرس باید بکوشد تا قاعده حاکم بر دعوی را در میان قوانین بیابد و تا زمانی که قانون هست نمیتواند از آن بی اعتنا بگذرد و به منبع دیگری استناد کند ، بنابراین اگر دادرس متن حکمی را برای تمیز حق در قوانین بیابد باید آن را بکار بندد و رای را مستند به آن کند ، در این فرض رجوع به فقه ضروری نمیباشد . اما به منظور پی بردن به منظور قانونگذار و پیشینه حکم قانونی بیگمان مفید است ولی نباید از آن حربهای برای مبارزه با قانون ساخت .
ذکر این نکته ضروری است که تقدم قانون منحصر به مواردی نیست که حکم در منطق آن آمده باشد مفهوم قانون نیز از همان اعتبار برخوردار است و مانع از امکان رجوع به فقه میشود چه مفهوم مخالف و چه مفهوم موافق .
مرحله دوم از زمانی آغاز میشود که قانونی در دسترس او نباشد و عدالت معطل بماند ، آن گاه است که پس از جستجوی لازم و ناامیدی از یافتن حکم در قانون باید حقوق اسلامی را به عنوان متمم قانون بیابد وبکار بندد.
ترتیب میان قانون وقواعد اسلامی به معنی ترجیح نظم دولتی بر اسلامی نیست ، این توهم را اصل 4 قانون اساسی از بین میبرد ، ترتیب ناشی از این قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز براساس موازین اسلامی وضع شده ، استنباط قوه قانونگذاری از روح اسلام و آمیزه آن با مصالح ملی وعمومی است . پس طبیعی است که این استنباط بر آن چه قاضی در پی یافتن آن است ترجیح دهد .
مبحث دوم : بررسی واژه « دعوی » مصرح در اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی
اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی قضات را موظف نموده است کوشش کنند حکم هر دعوی را در قوانین مدونه بیابند و….
عمومیت وگستردگی واژه « دعوی » و عدم تصریح آن به مورد خاصی از سوی مقنن ،باعث شده که پارهای از حقوقدانان عبارت فوق را هم بر امور کیفری و هم بر امور مدنی حمل نمایند براساس همین دیدگاه است که بعضیها معتقدند اصل 167 قانون اساسی در واقع پذیرش اصل قانونی بودن جرایم مجازاتها را در سیستم قضایی ایران رد کرده است ، یعنی این که با تصویب این اصل جرایم و مجازات ها تابع وضع قانون نیستند و واژه دعوی را هم شامل دعاوی کیفری و هم دعاوی مدنی میدانند .
اما دقت در مفهوم اصل فوق و توجه به اصول و مقررات حاکم در سیستم قضایی و عنایت به این موضوع که اگر منظور قانونگذار از عبارت « دعوی » هم دعوی مدنی و هم کیفری بود پس چرا مجلس شورای اسلامی ، ماده 214 قانون آئین دادرسی کیفری را تصویب کرده است.
آیا با وجود اصل 167 قانون اساسی که به زعم قانونگذار در خصوصی امور جزایی و هم قابل تسری بود ( با توجه به عدم تصریح اصل به مورد خاصی ) نیاز به تصویب و تقنین ماده جزایی فوق بود ؟ آیا غیر از این میباشد که به اعتقاد قانونگذار مجلس شورای اسلامی اصل 167 فقط در خصوص امور حقوقی بوده و برای جبران قصور قانون اساسی ماده 214 را وضع کرده است ؟ مستفاد می گردد که منظور قانونگذار از « دعوی » مندرج در اصل 167، دعوای مدنی است زیرا گذشته از سکوت قانون اصل 169 قانون اساسی نیز قاضی را در رسیدگیهای جزایی از مراجعه به سایر منابع ( منابع فقهی و فتاوای معتبر ) ممنوع میکند و قرابت اصول 167 و 169 مبین این داده است که منظور قانونگذار از دعوی مندرج در اصل 167 دعوی مدنی است نه جزایی .
از سوی دیگر پذیرا باشیم که اصل 167 قانون اساسی در امور کیفری هم کاربرد دارد و واژه دعوی را حمل بر امور کیفری نیز بدانیم ، بناچار باید بپذیریم که اصولی چند از قانون اساسی با این اصل مغایرت دارد . آیا چنین تعارضی در اصول قانون اساسی و چنین مسامحهای از سوی مقنن در تدوین اصول قانون اساسی قابل پذیرش میباشد ؟
در صورت وجود چنین تعارضی کدام اصول باید ملغی شود اصل 167 قانون اساسی یا اصول 22، 25، 32، 36 ، 37، 159، 169 قانون اساسی ؟
برای گریز از چنین تعارضی چارهای نیست جز این که بپذیریم اصل 167 قانون اساسی در موارد کیفری کاربردندارد در غیر این صورت باید پذیرا باشیم که بین اصول قانون اساسی تعارضی وجود دارد که قابل جمع نیست و این ناپذیرفتنی است.
مبحث سوم : شمول اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی در دعاوی مدنی با تاملی بر ماده 3 قانون آئین دادرسی مدنی
در امور مدنی از آن جا که اراده دو طرف قرارداد به هر نحو که توافق نمایند به شرطی که توافق مزبور خلاف شرع و خلاف قانون نباشد ، بین آنها معتبر و لازم الاجرا است و از آن جا که قانونگذار نمیتواند تمام این اشکال را در قانون احصاء کند و در عین حال فصل خصومت نیز وظیفه قوه قضائیه است در نتیجه لازم است که در موارد نقضی یا ابهام یا تناقضی قاضی با عنایت به مبانی و ریشههای اصل مواد قانونی به موضوع رسیدگی کند . این ضرورت اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی به صدور حکم به هر نحو ممکنی ، منحصراً در دعاوی مدنی است و نسبت به رسیدگیهای جزایی نه تنها این امر تجویز نشده است بلکه اگر مقنن در موردی سکوت کرده باشد ،محکوم ساختن مرتکب ممنوع است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
چکیده:
اصل 1
جمهوری فنلاند کشوری مستقل است که قانون اساسی آن بر اساس شکل کنونی حکومت و سایر قوانین وضع گردیده است.
اصل 2
حاکمیت مطلق، از آن مردم است که آن را از طریق نمایندگان منتخب خویش در پارلمان اعمال مینمایند.
اعمال قوه مقننه از طریق پارلمان و در رابطه با رییس جمهور میباشد.
اعمال قوه مجریه بر عهده رییس جمهور گذارده شده است، به منظور اداره امور عمومی مملکت علاوه بر رییس جمهور، شورای وزیران نیز که متشکل از نخست وزیر و تعداد لازم از وزراء میباشد تشکیل خواهد گردید.
اعمال قوه قضاییه به دادگاههای مستقل دادگستری واگذار خواهد گردید.
عالیترین مرجع رسیدگی به دعاوی، دیوان عالی کشور و دیوان عالی عدالت اداری خواهد بود.
اصل 3
جمهوری فنلاند کشوری غیر قابل تجزیه است و مرزهای آن را نمیتوان تغییر داد مگر با تصویب پارلمان.
اصل 4
حق تابعیت فنلاند متعلق به کلیه افرادی است که از پدر و مادر فنلاندی و یا از زنان خارجی که به ازدواج شهروندان فنلاندی درآمدهاند، متولد شده باشند. اتباع خارجه نیز میتوانند با رعایت مقررات و شرایطی که قانون معین خواهد کرد به تابعیت کشور فنلاند درآیند.
اصل 5
مردم فنلاند در برابر قانون مساوی خواهند بود.
اصل 6
زندگی، شرف، آزادیهای فردی و حق مالکیت افراد مورد حمایت قانون میباشد.
حق اشتغال کلیه افراد ملت مورد پشتیبانی ویژه دولت میباشد. شرایط پرداخت غرامت کامل به کسانی که از اموال آنان به منظور تأمین رفاه عمومی سلب مالکیت شده است را قانون معین میکند.
اصل 7
هیچ کس را نمیتوان از حق اقامت در کشور و انتخاب آزادانه محل زندگی و مسافرت از نقطهای به نقطه دیگر محروم نمود، مگر در مواردی که قانون مقرر میدارد. ضوابط مسافرت به خارج از کشور را قانون معین میکند.
اصل 8
هر کس میتواند به طور انفرادی و یا دسته جمعی به انجام مراسم مذهبی خود بپردازد. مشروط بر این که به حریم قانون و یا اخلاق حسنه تجاوز ننماید، و همچنین همه افراد ملت حق دارند که بر اساس قوانین مربوطه جامعه مذهبی خود را ترک نموده و پیرو مذهب دیگری شوند.
اصل 9
پیروی یا عدم پیروی از مذهب خاصی به هیچ وجه تغییری در حقوق و وظائف افراد بوجود نخواهد آورد و در موارد مربوط به استخدام مشاغل دولتی و اداری که مربوط به استخدام دولتی و مشاغل اداری میگردد محدودیتهای پیشبینی شده قبلی همچنان معتبر خواهد بود، مگر آن که قانون ترتیب دیگری مقرر نماید.
اصل 10
آزادی بیان، چاپ و نشر عقاید چه به صورت کلام و یا تصویر بدون ایجاد مزاحمت از جانب مقامات کشوری، مورد حمایت قانون است.
تشکیل اجتماعات برای ابراز عقیده در مورد رویدادهای عمومی و یا هر منظور دیگر مشروط بر آن که بر خلاف قانون و یا اخلاق حسنه نباشد آزاد است.
ضوابط آن را قانون معین میکند.
اصل 11
مسکن اشخاص مصون از تعرض است. شرایط صدور مجوز جهت بازرسی خانهها را قانون معین میکند.
اصل 12
بازرسی مکاتبات پستی و افشای مخابرات تلگرافی و تلفنی ممنوع است مگر به حکم قانون
اصل 13
هیچ کس را نمیتوان محاکمه نمود مگر در دادگاهی که صلاحیت قانونی داشته باشد.
اصل 14
زبان فنلاندی و سوإدی، زبانهای ملی کشور هستند. مردم حق دارند هنگام مراجعه به دادگاهها و ادارات دولتی به زبان مادری خود تکلم نموده و اسناد و مدارکی را که به این زبان نوشته شده است، مبادله و دریافت نمایند.
دولت موظف است حقوق مردم فنلاندی و سوإدی زبان را مورد حمایت قرار دهند.
دولت موظف است نیازهای فرهنگی و اقتصادی مردم فنلاندی و سوإدی زبان را به طور یکسان برآورده سازد.
اصل 15
عناوین اشرافی و سایر امتیازات موروثی در کشور، ملغی میباشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:24
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:160
فهرست مطالب
جغرافیای طبیعی ایران…………………………………………………………………………………..
نگاهی اجمالی بر تاریخ سیاسی- مذهبی ایران…………………………………………………..
ایران در ادوار پیش از اسلام (ایران باستان)……………………………………………………
حکومت هخامنشی…………………………………………………………………………………………
دوره سلوکیها و اشکانیان………………………………………………………………………………
دوره ساسانیان…………………………………………………………………………………………….
ایران در ادوار بعد از ظهور اسلام (ایران اسلامی)……………………………………………
ایران در دوران خلافت امویان و اوایل خلافت عباسیان……………………………………..
ایران از نیمه قرن 8 میلادی تا حمله مغولها…………………………………………………….
ایران از حمله مغولها تا جلوس صفویه بر سرید سلطنت…………………………………..
ایران از صفویه به بعد (ایران شیعه)……………………………………………………………….
اول- ایران از صفویه تا انقلاب مشروطیت……………………………………………………….
دوران صفویهها……………………………………………………………………………………………
حکمرانان زند……………………………………………………………………………………………….
قاجاریه………………………………………………………………………………………………………..
وضع عمومی ایران در اواخر قرن 13 هجری…………………………………………………..
اختیارات پادشاه……………………………………………………………………………………………
صدر اعظم یا وزیر اعظم……………………………………………………………………………….
قوانین………………………………………………………………………………………………………….
مجازاتها…………………………………………………………………………………………………….
نهضت مشروطیت…………………………………………………………………………………………
دوم- ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی…………………………………………….
نگاهیجمعی و کلی بر مطالب آمده در قانوناساسی مشروطیت و متمم آن در وظایف مجلس- حدود و حقوق آن
در اظهار مطالب به مجلس شورای ملی……………………………………………………………
عنوان مطلب از طرف مجلس…………………………………………………………………………..
در شرایط تشکیل مجلس سنا………………………………………………………………………….
حقوق ملت ایران……………………………………………………………………………………………
قوای مملکت………………………………………………………………………………………………….
حقوق اعضای مجلسی……………………………………………………………………………………
حقوق سلطنت ایران……………………………………………………………………………………….
راجع به وزراء …………………………………………………………………………………………….
اقتدارات محاکمات…………………………………………………………………………………………
تجدید نظرات و تغییرات قانون اساسی مشروطیت…………………………………………….
عدم تجانس اصول قانون اساسی مشروطیت……………………………………………………
اجمالی از اثرات مثبت انقلاب مشروطیت…………………………………………………………..
خاندان پهلوی و دین اسلام…………………………………………………………………………….
سوم- ایران از انقلاب اسلامی به بعد………………………………………………………………
تولد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران………………………………………………………
کرنولوژی سقوط پادشاهی پهلوی…………………………………………………………………..
تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران……………………………………………………
فصل دوم- شکل و محتوای نظامی جمهوری اسلامی ایران
کلمه «جمهوری» بیانگر شکل حکومت است………………………………………………………
حکومت یک تن………………………………………………………………………………………………
حکومت عدهای معدود……………………………………………………………………………………
حکومت عدهای بیشمار…………………………………………………………………………………..
تقسیم بندی شکل حکومت از نظر ارسطو…………………………………………………………
نقدی بر تقسیم بندی شکل حکومت………………………………………………………………….
نتیجه……………………………………………………………………………………………………………
کلمه «اسلامی» مبین محتوای نظام است…………………………………………………………..
فصل سوم- مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی ایران
ویژگی بنیادی نظام جمهوری اسلامی ایران……………………………………………………..
ایمان به خدای یکتا- (توحید)…………………………………………………………………………..
ایمان به وحی الهی- (نبوت)……………………………………………………………………………
ایمان به معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان بسوی خدا- (معاد)…………
ایمان به عدل خدا در خلقت و قانونگذاری- (عدل)……………………………………………..
ایمان به امامت و رهبری مستمر- (امامت)……………………………………………………….
کرامت انسان و ارزش والای انسان………………………………………………………………..
فصل چهارم- حاکمیت مذهبی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
حاکمیت مطلق از آن خداوند است……………………………………………………………………
نتیجه فصل…………………………………………………………………………………………………..
فصل پنجم- حاکمیت ملی در جمهوری اسلامی ایران
اول- مفهوم………………………………………………………………………………………………….
حاکمیت اقتداراتی مطلق و عالی است……………………………………………………………….
اراده عمومی در کشورهای غربی……………………………………………………………………
مفهوم حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران…………………………………..
نتیجه……………………………………………………………………………………………………………
دوم- اعمال حاکمیت ملی……………………………………………………………………………….
رفراندم «تایید استقرار» جمهوری اسلامی ایران……………………………………………….
انتخابات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی…………………………………………………….
رفراندم «برای تایید» قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران……………………………….
اعمال حاکمیت ملی، از زمان تدوین قانون اساسی……………………………………………..
اول- راه انتخابات…………………………………………………………………………………………
انتخابات ریاست جمهوری………………………………………………………………………………
انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری……………………………………………………………..
انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری……………………………………………………………
انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری………………………………………………………….
انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی…………………………………………………….
انتخابات مجلس خبرگان…………………………………………………………………………………
دوم- راه رفراندم…………………………………………………………………………………………
فصل ششم- تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران…………………………………………..
نگرش اسلام به تقسیم امور و وظایف عمومی………………………………………………….
نتیجه……………………………………………………………………………………………………………
فصل هفتم- حقوق و آزادیهایی فردی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران- حقوق ملت
کلیات…………………………………………………………………………………………………………..
تساوی حقوق افراد……………………………………………………………………………………….
مصونیت جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض……………………………
منع تفتیش عقاید، وجود آزادی نشریات و مطبوعات………………………………………….
منع بازرسی و نرساندن نامهها و غیره……………………………………………………………
آزادی احزاب و اجتماعات………………………………………………………………………………
حق داشتن شغل، برخورداری از تامین اجتماعی و غیره…………………………………….
منع دستگیری و توقیف افراد………………………………………………………………………….
حق دادخواهی، حق داشتن وکیل……………………………………………………………………..
منع هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار……………………………………………………………..
علنی بودن محاکمات………………………………………………………………………………………
فصل هشتم- رهبری در جمهوری اسلامی ایران……………………………………………..
اول- کلیات…………………………………………………………………………………………………..
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………..
تولد دولت اسلامی…………………………………………………………………………………………
تشیع چگونه پیدا شد؟…………………………………………………………………………………….
شیعه چگونه بوجود آمد؟……………………………………………………………………………….
«مفهوم قدرت از دیدگاه شیعه»……………………………………………………………………….
دوم- رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران…………………………………….
نگاه کلی …………………………………………………………………………………………
فصل اول: تاریخچه حقوق اساسی
مرزهای کشور ما، از زمان حمله عربها، کشور گشایی سلجوقیان، و تسلط مغولها و تیموریان و…. تغییرات زیادی را پذیرا شدهاند. در حال حاضر، ایران، در شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان و در غرب، به کشورهای ترکیه و عراق محدود است. تنها کشور همسایه در شمال، با مرز مشترکی بطول بیش از 1000 کیلومتر، اتحاد جماهیر شوروی است. بالاخره، در جنوب، کشورمان، منتهی به خلیج فارس و دریای عمان میشود.
کشوری است با آب و هوای متنوع؛ گرم در سواحل خلیج فارس، مطبوع و خشک در فلات و ملایم مدیترانهای در سواحل دریای مازندران.
نژاد اکثریت مردمان این مرز و بوم آریایی، زبان و خط رسمی و مشترک اینان فارسی، و دین رسمیشان اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی است.
کشوریی کهنین همان همانند جهان، لیک و پیوسته در حال جوان شدن، از آن، با ایقان از ابدیت.
آنگاه که کشور گشایان یونانی را رام، بر فرمانروایی رم پیروز، فاتحین تازی را در خویش هضم، باقی و مستمر از مغول، برافراشته در برابر تجاوز بنا حق بعثیون عراقی، محرکین و حامیان آنها، ….، معترض و هشدار از ستم و جفای حکمرانان بیگانه و دون اندیشه..
چه میتوان نگران آینده بود؟
که آفریدگار جهان نگهدار آن بوده و هم مست و هم خواهد بود.
تاریخ سیاسی- مذهبی کشورمان به دو دوره تقسیم میشود:
اول- ایران باستان دوم- ایران اسلامی
«اهورا مزدا» خدایی است بزرگ، اوست که ما فوق خدایان است، اوست که آفریدگار آبها و زمین است، اوست که انسانها را آفریده و سلطنت را او به «کوروش» عطا کرده است.
این اعتقاد ایرانیان در عصر هخامنشیان بوده است. در این دوران بود که دین زرتشت در ایران آغاز و در تمام امپراطوری پراکنده شد.
پادشاهان اشکانی به ادیان خارجی با دیده احترام مینگریستند.
ولی، آنگاه که ایران اتحاد سیاسیاش را درمییافت، یگانگی مذهبیاش را نیز باز میگرفت.
از نظر سیاست خارجی، این خاندان میبایست مدام در مبارزه باشد، علیه رومیان در غرب، علیه قبایلی دیگر در شرق و آن دیگری در شمال.
این جنگهای طولانی و فرسایش، زبد بر شورشهای روسای ارتش داخلی، استبداد سیاسی- مذهبی شاهان، رقابتهای خشونت بار و خولین، مبارزات طبقاتی اختلافات مذهبی، بی نظمی و هرج و مرج اداری و….. امپراتوری را به ضعف و در فرجام به سقوط سوق داد.
مردم درامر حکومت نقش و دخالتی نداشتند. با وجود این، سجایای اخلاقی پادشاهان هخامنشی و احترامی که آنها بعقاید مذهبی و آداب و رسوم اجتماعی میگذاشتند فشار استبداد را برای مردم قابل تحمل میساخت.
امپراطوری هخامنشی، قبل از داریوش بزرگ، سازمان سیاسی- اداری مرتبی نداشت. اما، اینپادشاه برایاولین بار درتاریخ، سازمانی بوجود آورد که مورد تقلید و اقتباس دیگرملتها هم قرار گرفت. سازمان سیاسی- اداری داریوش براساس سیستم مرکزیت و تقویت قدرت پادشاه استوار بود.
همچنین بازرسانمخصوص وجود داشتند که آنها را «چشم و گوش شاه» مینا میدند. اینان، ماموران بسیار مقتدری بودند که کارهای دولتی را بازرسی کرده، نتیجه را مستقیما به پادشاه گزارش میدادند.
حمله اسکندر مقدونی به ایران، که در پی آمد تصادم و برخورد سیاست هخامنشیان با سیاست یونانیها در سال 330 قبل از میلاد مسیح، اتفاق افتاد، موجب تصادم در شرق و غرب و رواج زبان، فلسفه، فرهنگ، آداب و رسوم یونانی در ایران و سایر نقاط مفتوحه شد. اسکندر که در آغاز بعنوان یک انتقامجو «تخت جمشید» را آتش زد، در اواخر تغییرعقیده داد وتحت نفوذ تمدن ایرانیها قرار گرفت. او، اینان را به کارهای مهم گماشته و دربار خود را به رسم پادشاهان ایرانی ترتیب میداد.
اشکانیان در سیستم سیاسی- اداری ایران تجدیدنظر نکردند و به ترکیب ایالات که بوسیله سلاطین و امرای محلی اداره میشد، دست نزدند. فقط آنها را تابع خود نمودند.
امپراتوری اشکانی، مرکب از شش یا هفت حکومت بزرگ محلی بود. در راس همه آنها شاهان کوچک قرار داشتند که از طرف پادشاه بزرگ اشکانی منصوب شده بودند. شاه بزرگ از آنها جز اطاعت و انقیاد و دادن خراج و سپاه چیز دیگری نمیخواست. هر یک از حکومتهای مزبور نیز به نوبه خود مرکب از چند امیر نشین بودند.
ساسانیان، که بعد از اشکانیان بقدرت رسیدند، سیاست مرکزیت را در پیش گرفته، خود مختاری ایالات را از بین بردند و رژیم فئودالیته و ملوک الطوایفی را از ایران برانداخند.