رشد استراتژیک از طریق بازارهای خارجی
مقدمه
شرکتهای بین المللی در زمینه هماهنگی و کنترل فعالیتهای شعب، واسطه ها و زیر مجموعه های خارجی خود با مشکل مواجه هستند. گاهی اوقات صادرکنندگان حتی نمی دانند که محصولاتشان در کدام کشور به فروش میرود.
پراکندگی جغرافیایی زیاد شعب شرکت امر هماهنگی و کنترل را به اندازه کافی دشوار می کند، ولی وقتی دفاتر فروش، بازاریابی و حتی مراکز تولید هم هزاران کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند برنامه ریزی و کنترل متمرکز و قوی فعالیتها بسیار سختتر می شود.
در چنین شرایطی عدم تمرکز در برخی تصمیم گیری ها اجتناب ناپذیر، است حتی زمانیکه مدیریت یک استراتژی واحد را برای همه بخشهای عملیات ترجیح می دهد و مسئولیتهای هماهنگی و برنامه ریزی را به بالاترین سطوح مدیریت واگذار می کند.
در این فصل موضوعاتی را که بر توانایی هماهنگی وکنترل تصمیمات بازاریابی بین المللی اثر می گذارند، بررسی می کنیم. اولین عامل نقش بازارهای خارجی در رشد استراتژیک شرکتهای بین المللی است. در ادامه در مورد دامنه مطلوب تمرکز در تصمیم گیری های بازاریابی بحث می کنیم.
این موضوع بطور مختصر در فصل 8 بیان شد، اما در این فصل بیشتر از (به جای) تخصیص مسئولیت تصمیم موضوع را از نقطه نظر کنترل و هماهنگی مورد بررسی قرار می دهیم. سپس متغیرهایی که تمرکز استراتژیک بر تلاشهای توسعه خارجی شرکت را فراهم می کنند، اشاره می کنیم.
در این قسمت، شایستگی های نسبی تنوع بازار و تمرکز بازار را به عنوان استراتژیهای توسعه مرور می کنیم، و بعد نشان میدهیم که چگونه می توانید از تحلیل محصول – بازار برای انتخاب یک استراتژی مناسب استفاده کنید.
مبحث بعدی، برنامه ریزی در شرکتهای چند ملیتی خواهد بود. که با تحقیقی در زمینه عوامل رقابتی، نظیر چرخه عمر محصول بین المللی، روابط هزینه – حجم، که استراتژیهای بازاریابی بین المللی را تحت تاثیر قرار می دهند همراه است.
در پایان، به بحث در مورد فرآیندهای توسعه و بهینه سازی استراتژی بازارهای بین المللی خواهیم پرداخت. در این زمینه، چک لیستی برای حوزه های تصمیم گیری استراتژیک ارائه خواهیم کرد، که با جزئیاتی در مورد توسعه یک برنامه بازاریابی در (ضمیمه A) همراه است.
تعداد صفحات: 20
برنامه ریزی استراتژیک
تعریف برنامهریزی
برنامهریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است.
برنامه خروجی فرایند برنامهریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. از جنبه ماهیت، برنامهریزی دارای انواع برنامهریزی فیزیکی ، سازمانی، فرایند، مالی، وظیفهای و عمومی است.
از جنبه افق زمانی، برنامهریزی را میتوان در قالب برنامهریزی کوتاهمدت ، برنامهریزی میان مدت و برنامهریزی بلندمدت دستهبندی کرد. بیشتر برنامهریزیها بر اساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل آرمانها و اهداف- طرحها و اقدامات- منابع موردنیاز هستند.
در این مدلها ابتدا آرمانها و اهداف سازمانها تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع موردنیاز برای انجام پروژه برآورد میگردند. -برنامهریزی و تغییر -تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظام ها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامهریزی تأثیر گذاشته که در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند.
برنامهریزی در شکل اشاره شده در فوق ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامهریزی باید بتوان با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامهریزی استراتژیک شد.
بر خلاف برنامهریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند در برنامه ریزی استراتژیک، هدف تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامهریزی سنتی و برنامهریزی استراتژیک را به کار برد.
استراتژی
استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی ، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.
برنامهریزی استراتژیک
برنامهریزی استراتژیک گونهای از برنامهریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند عمر کوتاه یا بلند داشته باشد برنامهریزی استراتژیک میتواند برنامهریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما رویکردی متفاوت دارد.
مدیریت استراتژیک
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین الملل رسیدهاند؟
آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت پاسخ بسیاری از این گونه سئوالات را باید در مفاهیمی به نام «استراتژی» و «مدیریت استراتژیک» جستجو کرد.
در این مقاله سعی شده است نگاهی گذرا بر مدیریت استراتژیک و ضرورت و موانع بکارگیری آن در سازمانها داشته باشیم.
تعداد صفحات: 24
برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون
برنامه ریزی استراتژیک
بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» میباشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند.
تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامه ریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد.
این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند هدف برنامه ریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است.
بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بکار برد.
تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است.
در اینجا تعریفی ارائه میشود که بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.برنامه ریزی استراتژیک گونهای از برنامه ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست.
از آنجایی که استراتژی میتواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک میتواند برنامه ریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست.واژه «استراتژیک» معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژی» از کلمه یونانی «استراتگوس» گرفته شده است که به معنای رهبری است.
برنامه ریزی استراتژیک کوششی است ساختیافته برای اتخاذ تصمیمهای اساسی و انجام اعمالی که ماهیت سازمان، نوع فعالیتها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل داده و مسیر میبخشد.
همانطور که استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامه ریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال میکند.مدل برایسوننمودار آمده در آخر این بخش مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در قالب مدل برایسون را نمایش میدهد.
همانطور که اشاره شد این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدلهای قبلی و رفع نقاط ضعف آنها برای کاربرد در سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی میباشد. همانطور که ملاحظه میشود این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر میباشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد.
در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
تعداد صفحات: 6
مدیریت استراتژیک
تعریف مدیریت استراتژیک چیست؟
مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلند مدت یک شرکت را تعیین می کند. مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل.
بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد.
مراحل مدیریت استراتژیک چیست؟
فرآیند مدیریت استراتژیک در بر گیرنده سه مرحله می شود:
1- تدوین استراتژی ها
2- اجرای استراتژی ها
3- ارزیابی استراتژی ها
مقصود از تدوین استراتژی این است که مأموریت شرکت تعیین شود. شناسایی عواملی که در محیط خارجی، سازمان را تهدید می کنند یا فرصت هایی را به وجود می آورند.
شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، تعیین هدف های بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژی های گوناگون و انتخاب استراتژی های خاص جهت ادامه فعالیت.
اجرای استراتژی ها ایجاب می کند که سازمان هدف های سالانه در نظر بگیرد، سیاست ها را تعیین کند، در کارکنان انگیزه ایجاد کند و منابع را به گونه ای تخصیص دهد که استراتژی های تدوین شده به اجرا در آید.
ارزیابی استراتژی ها بدان سبب باید استراتژیهای را مورد ارزیابی قرار داد که موفقیت امروز نمی تواند موفقیت فردا را تضمین نماید. موفقیت همیشه موجب بروز مسائل جدید و گوناگون می شود، سازمانی که به وضع کنونی خود بسنده نماید یا دچار تکبر شود محکوم به فنا خواهد بود.
مزایای مدیریت استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می دهد که به شیوه ای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند.
این شیوه مدیریت باعث می شود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیت هایش به گونه ای درآید که اعمال نفوذ نماید و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.
تعداد صفحات: 5
مدیریت استراتژیک در صنعت توریسم
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:39
فهرست مطالب :
فصل اول- مقدمات و آمار و اطلاعات کلی و مورد نیاز........... 2
مقدمه (2)
توریسم و توسعه (3)
سابقه جهانگردی در ایران (4)
ایجاد تشکیلات توریستی در ایران (6)
اشتغال و جهانگردی (8)
سازمان جهانی جهانگردی (10)
مهمترین فعالیتهای سازمان جهانی جهانگردی (10)
برنامه های عمومی کار سازمان جهانی جهانگردی (10)
انواع عضویت در سازمان جهانی جهانگردی (11)
کمکهای سازمان جهانی جهانگردی (11)
سیمای جهانی جهانگردی (12)
فصل دوم- اهاف و ماموریتها..............................13
ایران و معضلی به نام توریسم (13)
کمی آمار برای روشن شدن موضوع (13)
هر روز بدتر از دیروز (14)
ورود گردشگران بین المللی به ایران (14)
خروج ایرانیان از کشور (15)
هزینه گردشگری (15)
تاسیسات اقامتی (16)
هتل (16)
هتل آپارتمانها و مسافرخانه ها (16)
دفاتر خدمات مسافرتی (16)
مبادی بین المللی ورودی ایران (17)
ناهمخوانی منابع و سهم از درآمدهای توریسم (17)
فناوری اطلاعات ابزار استراتزیک هزاره سوم (19)
دیدگاههای کلان تغییر کند (20)
برگزاری کنفرانس UNWTO (21)
14
فصل سوم- نقاط ضعف و قوت داخلی.............................. 23
جاذبه های توریستی ایران (23)
25 درصد آثار تاریخی دنیا در ایران وجود دارد (23)
جاذبه و چشم اندازهای طبیعی (24)
جاذبه های فرهنگی و هنری و یادمانهای تاریخی (25)
جاذبه های مذهبی و مراکز زیارتی (25)
نتایج یک پایان نامه کارشناسی ارشد (27)
پایان نامه ای دیگر (28)
فصل چهارم- نقاط ضعف و قوت خارجی.............................. 30
ویزا- کارت اعتباری و مالیات (30)
تبلیغات طبل اغراق آمیز (30)
تاثیرات سینما بر صنعت توریسم (32)
امنیت حتی مهمتر از زیرساخت ها (34)
فصل پنجم- تحلیلهای گروه
EFA(35)
ماتریس تجزیه و تحلیل عوامل داخلی (36)
ماتریس تجزیه و تحلیل عوامل خارجی (37)
فهرست منابع.............................. 39
چکیده :
زمانی که از هر یک از گروها خواسته شد در مورد یک صنعت در پروژه خودبه بحث وگفتگو بپردازند وحتی شاید زمانی که به شما بگویند در مورد صنعتی به گفتگو بپردازید ذهن شما به سوی صنعت هایی مثل لوازم خانگی ،اتومبیل،کامپیوتر،ماشین آلات کشاورزیوسرامیک وغیره می رود شاید کمتر کسی به این فکر کند که توریسم یک صنعت است البته این امر در کشور هایی مثل کشور ماهنوز مورد بحث قرار نگرفته شاید چون ما به توریسم به عنوان یک مجموعه جداگانه ودور از فعالیت های اقتصادی فکر کرده وهرگز تحولات آن را در درآمد ملی کشورودر ارتقای سطح اقتصادی مناطق دخیل نمی بینیم وشاید چون اقتصاد ما پشتوانه انرژیمثل نفت وگاز دارد وفکر ها به سمت توریسم نرفته است بد نیست بدانید که به عنوان مثال دو سال گذشه رایزن فرهنگی ایران درکشور ترکیه به هنگام برپایی نمایشگاه صنایع دستی ایران درآن کشور اعلام کرد که در آن سال تقریباً 800000فقط از ایران به ترکیه به عنوان توریسم سفر کرده اند واگر فرض کنیم به ازای هر نفر 200دلار ارز وارد آن کشور شده باشد تقریباًمعادل 160000000دلار درآمد کشور ترکیه فقط از توریست های ایرانی بوده وبماند که از کشورهای دیگر چه مقدار درآمد حاصل شده پس چطور نمی توان آن را به عنوان صنعت شناخت ؟وجدای آن کشور ما جز کشورهای غنی از لحاظ بناهای تاریخی وقدیمی است وچندین بنای ایرانی در فهرست آثار جهانی قرار دارد پس چطور تا به حال به این مطلب اهمیت داده نشده که باید از متولیان امر پرسید اما آنچه مسلم است هنوز هم دیر نشده وهنوزهم می توان از این صنعت یک صنعت تاثیر گذار در اقتصاد کشورساخت ولذا یک از دلایل انتخاب این موضوع از سوی اینجانبان همین می باشد به عنوان مثالی دیگر کشور کوچک بحرین ومجمع الجزایر آن که زمانی جزو خاک ایران بوده با آن که جزو کشور های نفت خیز می باشد ولی به عنوان یک کشور توریستی مطرح است وحتی کشور مالزی که بناهای تاریخی زیادی ندارد ولی بناهای گردشگری فراوانی دارد واز همین توریسم درآمد فراوانی کسب می کند هر چند آین درآمد برای ما در مقایسه با صنعت های دیگر رایج در کشور کم است ولی بخشی از آن است ودر اقتصاد تاثیر گذار .
یکی از شعبات توریسم که به تازگی بوجود آمده توریسم پزشکی است هما طور که میدانیددر هر موردی که صخبت می شود همیشه از کشورهای همسایه و مخصوصاً عربی به عنوان یک فرصت یاد می شودوحال آنکه ما مشاهده می کنیم که توریسم پزشکی در ایران از طریق این کشور ها انجام می شودو این خود یک مقوله ی مهم است هر چند امروزه د اکثر کشورها امکانات درمانی وجود دارد ولی امکانات تخصصی در هر کشوری وجود ندارد وضمنا یادمان نرود که در گذشته ما شاهد سفر هموطنان به کشورهای دیگر برای درمان بودیم ولی اکنون این مقوله دیگر وجود ندارد ولذا لازم دانستیم تا درمورد صنعت توریسم پروژه ای ارائه دهیم امید است که جلب رضایت خواننده کند واطلاعات مطلوبی در مورد این صنعت وچالش هاوفرصت های پیش رو به خوانندگان ارائه کند .
در ایران مسئله توریسم تاکنون جایگاه واقعی خود را نیافته است و علیرغم موقعیت مناسب و مساعد جغرافیائی بین دنیای شرق و غرب و وجود بسیاری از مواهب طبیعی، فرهنگی و اسلامی و انواع جاذبههای قابل عرضه به بازارهای توریستی بینالمللی، درآمد ارزی ایران از این بابت بسیار ناچیز بوده و قابل توجه نمیباشد.
لذا باتوجه به اینکه جمعیت کشور رو به افزایش است و درآمد حاصله از نفت که میزان آن نیز گهگاه رو به کاهش نهاده و بهرهبرداری بیش از حد آن نیز عادلانه نیست، نمیتواند نقش عمدهای را در توسعة اقتصادی ـ اجتماعی کشور عهدهدار باشد، به همین علت برای رونق بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی در کشور و ایجاد رشد و توسعهای هماهنگ، بخشهای صنعت و کشاورزی را میبایست بازسازی نمود و بخش سومی تحت عنوان توریسم را بدان افزود و به آن بها داد، چرا که رونق بخشیدن به آن نیاز به سرمایهگذاری کمتری در مقایسه با بخش کشاورزی و صنعت دارد.
توریسم وتوسعه:
ایران از نظر جاذبه های گردشگری اعم از فرهنگی ،تاریخی ،وزیست محیطی از جمله غنی ترین کشورهای دنیاست.
با وجود این ایران هنوز در زمینه توریسم حتی از کشورهایی نظیر ترکیه سال ها عقب است .در حالی که در بهترین شرایط سالانه 5/1الی 2 میلیون گردشگر از ایران دیدن می کنند ،ترکیه در زمان مشابه و در بدترین شرایط پذیرای دست کم 13میلیون توریست خارجی است .
در واقع با وسعتی حدود یک سوم خاک ایران سالانه چندین برابر از گردشگری در آمد کسب می کند .
این تفاوت فاحش در حالی حادث شده که که دو کشور ایران وترکیه از بسیاری از جهات مشابه هم ودر بعضی موارد دارای بیشینه تاریخی مشترکی هستند از نظر آب وهوایی نیز به نظر می رسد ایران شرائط مطلوب تری داشته باشد .اما این کشور اخیراً نتوانستهبه واسطه جاذبه های تاریخی وطبیعی جایگاه در خور توجهی را کسب کند .در حالی که ایران می تواند سالانه میلیون ها وحتی میلیارد ها دلار از صنعت توریسم درآمد کسب کند از بخش گردشگری درآمد چندانی نصیب این کشور نمی شود .
به اعتقاد برخی از کارشناسان وصاحبنظران در زمینه صنعت توریسم ،کمبود امکانات ،نبود زیر ساخت های مناسب ،تبلیغات اندک ودر بسیاری از مواقع پائین تر از استاندارد های جهانی واتکای بیش از حد به درآمد نفت از عواملی است که باعث عقب ماندگی ایران در عرصه گردشگری شده باشد .
در بخش امکانات ایران از نظر اقامتگاه ها وتفریحگاه های توریستی وضعیت بسیار اسفناکی دارد.برای مثال ،هتل هاواقامت گاه های ما بااستاندارد های جهانی منطبق نیستند.در بسیاری از اقامت گاه ها از پرسنل مجرب اعم از کارمند رسپشن ،مستخدم وپیشخدمت استفاده نمی شود وبه رغم آن که طی سال های اخیر برخی از هتل های قدیمی مورد باز سازی قرار گرفته همچنان کشور با کمبود هتل مواجه است .از نظر تبلیغات نیز طی سال های اخیر وبا اشاعه تکنولوژی برتر نظیر اینترنت در جامعه ،مسئولان میراث فرهنگی وگردشگری تبلیغ رادر اولویت کاری خود قرار دادند.
اما همین تبلیغات نیز از کیفیت نازلی برخوردار خود .از نظر صادرات بیش از 80درصد صادرات ایران رانفت ومشتقات آن تشکیل می دهند وتازمانی که اتکا به درآمد نفتی کاهش نیابد نمی توان نسبت به بهبود وضعیت گردشگری امیدی داشت .با فراهم شدن زمینه های ورود گردشگر خارجی ارز وارد مملکت شده وبا ارزی که وارد می شود می توان روند کند وبطئی صنایع کشوررا سریع تر به گردش درآورد همان گونه که در کشورهایی نظیر ترکیه واسپانیا نیز رخ داده است .بر اسا آمار ها اسپانیا میان دو تا چهار برابر سود نفتی ایران از توریسم کسب در آمد می کند .در واقع اسپانیا از جاذبه های تاریخی وگردشگری خود به بهترین وجه استفاده کرده واین در حالی است که ما همچنان قادر نیستیم امکانات اولیه برای توسعه بخش توریسم را فراهم کنیم توریسم ازجمله صنایعی است که می توان با اتکا به آن وبه دلیل ارز آور بوده آن از وابستگی خارجی کشور نیز به میزان قابل توجه کاست .
سابقة جهانگردی در ایران
سرزمین ایران با آثار تاریخی، هنری و میراثهای فرهنگی خود به طور قطع برای جهانگردان عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشد. گرچه از سیاحانی که قبل از اسلام به ایران سفر کردهاند اطلاع دقیقی در دست نیست ولی آنچه که مسلم است، بعداز اسلام جهانگردانی به ایران سفر کرده و مشهودات خود را در سیاحت نامههای خویش به رشتة تحریر درآوردهاند. مشهورترین جهانگردان خارجی که از ایران بازدید نموده و آثاری به نام سیاحتنامه از خود به جای گذاشتهاند عبارتند از:
ـ ابن حوقل، سیاح عرب که در اواسط قرن چهارم هجری به ایران آمد و مشهودات خود را درباره ایران در کتابی به نام «صورة الارض» نگاشته است.
ـ مقدسی، صاحب کتاب «احسن التقاسیم فی معرفت الاقالیم» که در اکثر بلاد اسلامی منجمله ایران مسافرت و ساحت کرده و در کتاب خود دربارة شهرهای ایران سخن به میان آورده است.
ـ یاقوت حموی، مولف کتاب «معجمالبلدان» در جغرافیا (آغاز قرن هفتم هجری) که به ایران سفر کرده و به شرح بلاد ایران پرداخته است.
ـ ابن بطوطه، از اهل طنجه در مراکش است که به ایران سفر کرده و در سیر خود از نقاط مختلف ایران و از جمله شهرهای ان نام برده و به توصیف آنها پرداخته است.
ـ ابودلف، جهانگرد عرب، شاعر و جغرافیدان معروف که در سالهای 331 تا 341 هجری قمری در شهرهای مختلف ایران گردش کرده و از آثار تاریخی اصفهان به تفصیل در نوشتههای خود یاد کرده است.
از جهانگردان اروپایی و غیراسلامی که به ایران سفر کردهاند، از معروفترین آنها میتوان به شرح زیر نام برد:
ـ شش تن از جهانگردان و نیزی که در دوران صفویه به ایران آمدند و در سفرنامة خود از وضع اجتماعی زنان و مردان ایران سخن گفتهاند.
ـ پیترو دلاواله، سیاح و معمار معروف ایتالیایی که در عصر صفویه به ایران آمد و از اصفهان دیدن کرد و در سفر نامه خود راجع به تمامی آثار و ابنیة تاریخی اصفهان و ارزش معماری هر یک از آنها قلم فرسایی کرد.
ـ ژان شاردن، شوالیه ژان شاردن سیاح معروف فرانسوی است که در زمان صفویه به ایران آمد و مدتی در اصفهان اقامت نمود در سفرنامة خود ادعا کرد که اصفهان را بیش از لندن میشناسد.
ـ انگلبرت کمپفر، سیاح آلمانی در سال1684 به ایران آمد، سفرنامة وی حاوی مطالب ارزندة جغرافیایی در مورد ایران است.
تاورنیه، سیاح تاجر پیشة فرانسوی در طول سالهای 1041 تا 1078 هجری قمری شش بار به ایران سفر کرد، سفرنامة وی حاکی از انتقاد از بافت قدیمی شهر اصفهان است
ـ آنتونی شرلی، به اتفاق برادرش روبرت شرلی در زمان شاه عباس از انگلستان به ایران آمد. وی در سفرنامة خود از مساجد بسیار عالی و اعتقادات مذهبی ایران سخن گفته است.
ـ مادام دیولافوا، که با زوج هنرمند خود مارسل معمار و نقاش معروف در اواخر قرن سیزده هجری به ایران سفر کرده است. در سفرنامههایی که از خود به یادگار گذاشته اصفهان و آثار تاریخی آن را توصیف نموده و به وصف دیگر شهرهای ایران نیز پرداخته است.
ـ هانری رئه دالمانی، سیاح فرانسوی که در سال 1324هجری به ایران آمد، سفرنامهای از خود تحت عنوان از خراسان تا بختیاری به جای گذاشته است.
ـ پیرلوتی، سیاح و نویسندة معروف فرانسوی در سال 1321هجری به ایران مسافرت نمود. وی سفرنامة خود را تحت عنوان «به سوی اصفهان» به رشتة تحریر درآورده است.
ـ اوژن فلاندن، سیاح و نقاش فرانسوی که در دوران قاجاریه به ایران آمد و سفرنامة وی همراه با آلبوم مصور از آثار باستانی ایران است.
ـ لارنس لکهارت، در ایران مطالعاتی انجام داده و کتابی دربارة ایران تحت عنوان «انقراض سلسلة صفویه و ایام استیلای افاغنه» نوشته است.
ـ جرج کلارک، شهرساز معروف جانی که به ایران سفر کرده و دربارة اصفهان میگوید که به عقیده وی، اصفهان را بعد از پکن باید بزرگترین و معروفترین شهر قدیمی جهان دانست.
ایجاد تشکیلات توریستی در ایران
صنعت توریسم از نیم قرن بیش از این طرف به منظور شناساندن مفاخر ایران و تمدن کهن این سرزمین باستانی، رسماً شکل گرفت و برای اولین بار در سال 1314، ادارهای در وزارت کشور به نام «ادارة امور جهانگردی» تاسیس شد. فعالیت این اداره محدود به چاپ نشریاتی به صورت کتابچههای کوچک راهنما، به منظور راهنمایی توریستها و معرفی ایران از نظر جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، و تهیه و توزیع آنها گردید. بعد از شهریور سال 1320 ادارة مذکور، جای خود را به «شورایعالی جهانگردی» داد. این شورا هفتهای یکبار در وزارت کشور تشکیل میشد و امور اداری آن را ادارة سیاسی وزارتخانه مزبور انجام میداد.
و...