پایان نامه رشته روانشناسی بررسی اثرات افسردگی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 102
مقدمه:
از میان اختلالات روانی شاید بتوان گفت که افسردگی یکی از شایعترین اختلالات جوامع امروزی میباشد که انسانهای زیادی از آن رنج میبرند هر انسانی ممکن است در دوره ای از زندگی خود آن را تجربه کند طوری که امروزه آن را سرماخوردگی روانی مینامند . اختلالاتی که این بیماری در زندگی روزمره ایجاد میکند بر کسی پوشیده نیست. گستره بیماری طوری میباشد که تمام حیطه های کارکردی شغلی ، خانوادگی و اجتماعی را مختل میکند. تا اواسط قرن حاضر اطلاعات اندکی در رابطه با افسردگی در دسترس بود و تحقیقات محدودی در جهت شناسایی آن به عمل آمده بود و تبیین و توصیف آن همواره در چهارچوب پزشکی و مدل تکعاملی صورت میگرفت. اما امروزه شاهد تغییراتی در نحوه نگرش به این بیماری از لحاظ سبب شناسی ، سیر شکل گیری و درمان آن هستیم نتیجه این تغیرات دگرگونیهای مختلفی بود که عمدتاً در عرصه روان شناسی مرضی، روان شناسی تجربی و روان شناسی شناختی پدید آمد و به دنبال همین دگرگونی ها بود که نظریه پردازان به بررسی ابعاد این بیماری پرداختند و مکاتب مختلف و درمان های متعددی شکل گرفت . از بین این مکاتب روانشناسی شاید بتوان گفت که مکتب شناختی پیشرفت قابل ملاحظهای را در سبب شناسی و درمان اختلالات خلقی داشته است اخیراً افسردگی به عنوان یک اختلال شناختی مطرح شده است همچنین برخی از نظریه پردازان اعتقاد دارند که بهتر است علایم مرضی افسردگی را به حساب اسنادهای علی که درباره حوادث زندگی توسط بیماران افسرده ارائه میشود، گذاشته شود. نظریه درماندگی آموخته شده یکی از نظریات نسبتاً جدیدی است که در این زمینه به تحقیقات روان شناختی وسیعی میدان داده است این نظریه حوزه رفتاری ـ شناختی را به هم ربط میدهد به عقیده سلیگمن درماندگی آموخته شده در انسان ها میتواند به صورت افسردگی تجربه شود و این هنگامیاست که شخص بر این باور باشد که کنترلی بر مسیر رویدادهای زندگی ندارد. در همین راستا تحقیقات نشان داد که انسان ها
در ارتباط با نتایج پاسخ هایشان دارای سبک اسنادی میشوند و این شیوه تبیین در پیشبینیهای آنها از حوادث آتی موثر است . سلیگمن و همکارانش اسنادها را در سه بعد بیرونی ـ درونی، کلی ـ اختصاصی و پایدار ـ ناپایدار طبقه بندی کردند و معتقدند که سبک اسناد چهار اصل دارد و فرض بر این است که برای وقوع افسردگی وجود هر چهار اصل لازم است، که عبارتند از:
1ـ انتظار شیوع حوادث بسیار ناگوار یا انتظار وقوع حوادث بسیار مطلوب.
2ـ ناتوانی در کنترل نتایج مرتبط با این حوادث
3ـ برخورداری از یک سبک اسنادی ناجور (نسبت دادن رویدادهای منفی به علل درونی، پایدار و کلی و رویدادهای مثبت به علل بیرونی، ناپایدار و اختصاصی).
4ـ هر قدر اطمینان درباره حالت ناگوار مورد انتظار و غیر قابل کنترل بودن رویداد بیشتر باشد نارسایی های شناختی، انگیزشی ، نیرومندتر خواهند بود و هر قدر رویداد غیر قابل کنترل برای فرد اهمیت بیشتری داشته باشد، اختلال عاطفی و کاهش عزت نفس بیشتر خواهد بود.
علایق محققان بیشتر بر روی اصل سوم متمرکز شده است . طبق این اصل برخوداری از یک سبک اسنادی ناجور فرد را مستعد میسازد تا در برابر رویدادهای ناخوشایند یا عدم وقوع رویدادهای خوشایند افسردگی نشان دهد (نظری، 1372).
بیان مسئله
امروزه اندیشمندان سبک های یادگیری را مترادف با سبک های تفکر یا سبکهای شناختی میدانند . معتقدند سبک های شناختی آن دسته از ویژگی های فردی را شامل میشود که در نحوة پاسخدهی و عملکرد در موقعیت های مختلف اثر میگذارد و به نوعی قالب فکری ضروری فرد را مشخص میکند . این مفهوم روان شناختی روی جنبههای درونی و شخصیت تمرکز مییابد سبک های شناختی درون همه تجارب انسان از جمله فرایندهای شناختی ، اجتماعی و عملکرد بین فردی جای گرفته است همچنین سبک های شناختی با تفاوت اساسی در انتظارات شخص از زندگی، ارتباط با یکدیگر و روشی که در حل مسائل بکار میگیرد ارتباط دارد. کلب چهار الگوی شناختی تفکر را مشخص میکند . همگرایی، واگرایی ،انطباق دهنده و جذب کنندة هر فردی در زندگی روزمره خود از یکی از این چهار روش بیشتر استفاده میکند . شکل گیری این الگوهای فکری در هر فردی بستگی کامل به نحوه تجارب فردی او در زمان رشدش دارد. هنگامیکه محیط کودکی فرد سرشار از محرک های مختلف باشد، فرد هر روزه برای مقابله با آنها احتیاج به ارزیابی های مختلف دارد. این فرد باید اطلاعات زیادی را از محیط بگیرد و محیط هم اطلاعات زیادی از او میخواهد بنابراین این گونه محیط فرد را وامیدارد که بیشتر رویدادها را مورد تجسس قرار دهد و جنبه های مختلف یک پدیده را ببیند . این افراد به نسبت کسانی که در یک محیط کم محرکی زندگی کرده اند به آشکارا دارای تفاوت در الگوی فکری خودشان میشوند فردی که تجارب زیادی داشته به تدریج دارای یک الگوی فکری واگرا میشود فرد یاد میگیرد که حوادث را از جنبه ها و موقعیت های مختلف مورد بررسی قرار دهد. و به جای قانع شدن به یک علت به چندین علت در مورد یک رویداد بیندیشد پس چنین فردی دامنه فعالیت های خودش را گسترش میدهد. رویدادهای مختلفی را تجربه میکند سعی میکند با همه آنها کنارآید و ازهر کدام استفاده های خاص خودش را ببرد. درمقابل کسی
که در یک محیط کم محرک زندگی کرده است یا در جریان رشد خود شکست های مختلفی داشته است به تدریج از الگوهای فکری همگرا استفاده میکند این افراد در برابر یادگیری های جدید غیر هیجانی میشوند . کمتر دوست دارند که با تجربه های جدید روبرو شوند و معمولاً برای هر حادثه یک یا دو دلیل را بیشتر بیان نمیکنند علاقه های محدودی دارند بیشتر از استدلال های قیاسی استفاده میکنند در مواقعی که تنها یک پاسخ درست وجود دارد خوب عمل میکنند. بنابراین این گونه افراد خیلی زود تر امکان دارد منفعل و درمانده شوند. این افراد هنگامیکه در یک موقعیت شکست میخورند به جای اندیشیدن دربارةجنبه های مختلف یک حادثه به یک بعد آن بیشتر توجه نمیکنند و آن را معمولاً درونی تر و پایدار مییابند کمتر از خلاقیت خود استفاده میکنند و معمولاً پاسخ های کمتری هم برای رهایی از واقعه یا حوادث بد که در زندگی شان رخ میدهد دارند ( البته باید توجه داشت که این الگو لزوماً جنبه منفی ندارد. افراد با این الگو الگو میتوانند در جنبههای مختلف اجتماعی افرادی خلاق و کارآمد باشند و همچنان که امروز آن را شاهدیم) هنگامیکه فرد شکست های پی در پی را تجربه کند بعد از مدتی فرد به جای تفکر خلاقانه در مورد شکست ها به یک ارزیابی منفی از خود و موقعیت و یا حتی جهان پیرامون میرسد و حتی چنان درمانده میشود که از دست زدن به هر عملی به علت احتمال شکست میهراسد. الگوی درماندگی آموخته شده نیز برای اولین بار از این تفکر نشات گرفت.
مقدمه :
در حال حاضر جوامع بشری با همه پیشرفت و جهش که در کلیة متون و علوم مختلف بشری است توجه ناچیزی به جنبه های روانی ، تربیتی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی و بهداشت روانی افراد نموده است .
پیچیدگی و گرفتاریهای جوامع انسانی امروز آگاهی لازم در زمینه های یاد شده را اجتناب نا پذیر و ضروری می نماید . به نظر می رسد اوضاع و احوال شرایط زندگی مدرن و پیچیدگی حاصل از آن انزوا و فرد گرایی همراه با آن از عوامل عمده ای است که زمینة ابتلاء به بیماری روانی از جمله افسردگی را فراهم می کنند .
فهرست مطالب
مقدمه موضوع تحقیق
الف – مسئله
ب – فرضیه
فایدة تحقیق
روش انجام تحقیق
پیش فرض
نمونة تحقیق و چگونگی نمونه برداری
روش آماری تحقیق
روش جمع آوری داده ها
تعریف واژه ها
الف – افسردگی
ب – ورزش
تعریف افسردگی
علائم افسردگی
نشانه های افسردگی تب قطبی
1-نشانه های بد جانی
2-نشانه های شناختی
3-نشانه های انگیزشی
4-نشانه های بدنی
طبقه بندی افسردگی
دوره افسردگی
جامعه تحقیق
نمونه برداری
نمودار شماره 1
نمودار شماره 2
نمودار شماره 2
نمودار شماره 4
ابزار تحقیق
نمودار شمارة 5
نمودار شمارة 6
دستور اجرا
نحوه نمره گذاری
جدول تحقیق میزان افسردگی
جدول شماره 1
طرح آزمایشی
الف – متغیر مستقل
ب – متغیر وابسته
شیوه اندازه گیری
کنترل ها
نمودار شماره 7
نمودار شماره 8
تحلیل نتایج
شیوه اندازه گیری
شیوه گروه بندی
جدول شماره 1
جدول شماره 2
محاسبه لایه های آماری گروه اول
محاسبه لایه های آماری گروه دوم
جدول شماره 3
جدول شماره 4
الف تدوین فرضیه
مسأله
فرضیه
آزمون و مقایسه میانگین دو گروه مستقل
خطای استاندارد
جدول شماره 5
فرضیه در این بخش
فرضیه صفر
فرض خلاف
نتیجه
بحث و نتیجه گیری
خلاصه فصول
مشکلات و محدودیتها
پیشنهادات
منابع
نوع فایل :Word
تعداد صفحات : 59
افسردگی متداولترین بیماری بین اختلالات روانپزشکی به شمار میرود، به طوری که درصد بالایی از کلیه بیماران بستری در بیمارستانها را این نوع بیماری تشکیل میدهند، هر روز،در مراکز درمانی دنیا، میلونها نفر بوسیله متخصصان امر به عنوان مراجع افسرده تشخیص داده میشوند. همه افراد در مرحلهای از زندگی دچار افسردگی میشوند و به عبارتی25% افراد و یا شاید تعداد بیشتری از مردم عادی، حداقل یک بال در زندگی دچار افسردگی شدهاند درصد زیادی از افراد هر جامعه، در شرایط زمانی خاص، به علت انواع استرسها، روابط میان فردی ناسالم و آسیبپذیر، انواع فقدانها، مشکلات و درگیریهای خانوادگی یا زناشویی تنهایی، درگیری اجتماعی یا شغلی، طلاق و جدایی، قرار گرفتن در تضادهای درونی و همینطور اجتماعی، نداشتن حمایتهای اجتماعی، رشد ناسالم دوران کودکی، بهداشت روانی نازل در جامعه، بغرنجی شرایط زندگی، صنعتی شدن و بسیاری عوامل دیگر ممکن است دچار افسردگی شوند (ترجمه شمس، 1379).
افسردگی در همه افراد جامعه،ثروتمند و فقیر، نوجوان، جوان و پیر، زن و مرد، متأهل و مجرد دیده شده است. اما بعضی از افراد بیشتر از دیگران مستعد ابتلا به افسردگی هستند. شیوع افسردگی در زنان دو برابر مردان گزارش شده است. همچنین بیماری از متخصصان بالینی معتقدند که افسردگی در افراد میانسال، نوجوان، کودکان و حتی خردسالان به طور یکسان شایع است هرچند نشانههای مرضی در گروههای مختلف سنی متفاوت است (آزاد، 1378).
با توجه به اینکه دانشآموزان مقطع متوسطه از طرفی (رواج سن نوجوانی و بحرانهای این دوره و از طرفی دیگر در آستانه اتمام مقطع متوسطه و ورود به یک دورة آموزشی نوین بنام پیشدانشگاهی قرار دارند که این شرایط آنان را از بحرانهای روانی مصون نمیدارد. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد که از وضعیت افسردگی دانشآموزان مقطع متوسطه آگاهی یابد.
بیان مسأله:
مسائل و مشکلات عاطفی، امروزه در جهان شیوع و گسترش زیادی پیدا کرده است و بسیاری از افراد از مشکلات و بیماریهاو اختلالات عاطفی رنج میبرند. این مسائل و مشکلات نه تنها افراد را زیر پوشش قرار میدهند بلکه به تبع فرد، جامعه را هم در برگرفته و دچار اختلالات و معضلات بسیاری مینمایند و عواقب و تبعات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی زیادی را به دنبال خود میکشند بررسی مشکلات عاطفی به اشکال مختلف در مدارس، دانشگاهها و مراکز علمی از دیرباز مورد توجه بوده است. یکی از روشهای بررسی مشکلات روانی بررسی میزان افسردگی در افراد میباشد، مسئله تحقیق حاضر به بررسی میزان افسردگی در دانشآموزان و نیز مقایسه آن در دو جنس با یکدیگر در سطح شهرستان کوهدشت میپردازد.
چکیده تحقیق
فصل اول
«طرح تحقیق»
- مقدمه
- بیان مسأله
- ضرورت و اهمیت تحقیق
- اهداف تحقیق
- سؤالات و فرضیات تحقیق
- روش تحقیق
- جامعه پژوهش و حجم نمونه
- تعریف واژهها و اصطلاحات
فصل دوم
«پیشینه تحقیق»
عنوان صفحه
- مبانی نظری
- تعریف افسردگی
- علایم افسردگی
- دیدگاهها و مکاتب مرتبط با افسردگی
- پژوهشهای انجام شده پیرامون موضوع تحقیق
الف: پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
ب: پژوهشهای انجام شده در داخل ایران
فصل سوم
«روش تحقیق»
- روش تحقیق
- روش آماری
- متغیرهای تحقیق
- جامعه تحقیق
- حجم نمونه
عنوان صفحه
- ویژگیهای نمونه
- ابزار سنجش
- اعتبار و روایی ابزار سنجش
- روش جمعآوری اطلاعات
- ابزار اندازهگیری
فصل چهارم
«تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات»
- آزمون فرضیه
- جداول آماری
فصل پنجم
«بررسی و نتیجهگیری»
- نتیجهگیری از سؤالات و فرضیات تحقیق
- محدودیتهای تحقیق
عنوان صفحه
- میزان همبستگی بین یافتههای تحقیق حاضر و تحقیقات قبلی
- پیشنهادات
- منابع
- ضمائم
شامل 80 صفحه فایل word
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 60 صفحه می باشد.
پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی رشته روانشناسی
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول : کلیات تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مسئله 5
سوال مسئله 5
اهمیت و ضرورت تحقیق 6
اهداف تحقیق 6
فرضیه های تحقیق 7
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم 7
فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق 8
اختلالهای افسردگی و آشفتگی – افسردگی 9
تعریف افسردگی 12
شکل گیری افسردگی در جریان تحول 14
افسردگی های دوره اول کودکی 14
افسردگی نوزاد به منزله یک واقعیت شایع بالینی 15
افسردگی اتکایی 15
تصریحای جدید در قلمرو نشانه شناسی افسردگی زود رس 17
افسردگیهای زود رس دیگر 19
فهرست
عنوان صفحه
افسردگی در خلال دوره های دوم و سوم کودکی 24
نشانه هایی که مستقیما به افسردگی وابسته اند 24
نشانه های وابسته به رنج افسرده وار 25
نشانه های دفاعی علیه افسردگی 26
رفتارهای معادل افسردگی 27
افسردگیهای نوجوانی 28
واکنش اضطرابی افسرده وار 29
افسردگی مبتنی بر احساس کهتری 29
افسردگی مبتنی بر احساس رها شدگی 30
افسردگی مالیخولیایی 31
معادلهای افسرده وار 31
فراوانی افسردگی در خلال تحول 33
طبقه بندی اختلالهای خلقی 36
گستره اول : افسردگیهای یک قطبی 37
گستره افسردگی مهاد 38
ضوابط تشخیصی اختلالهای افسردگی (افسردگیهای یک قطبی) 39
جدولهای ضوابطی تشخیصی اختلال افسردگی یک قطبی 43
جدول ضوابط تشخیصی اختلال افسردگی مهاد راجعه بازگشتی 44
فهرست
عنوان صفحه
فصل سوم : روش تحقیق 45
جامعه مورد مطالعه 46
حجم نمونه 46
روش نمونه گیری 46
ابزار اندازه گیری 47
روش تحقیق 47
روش آماری مربوط به فرضیه 48
فصل چهارم : تحلیل داده های پژوهش 49
مقدمه فصل چهارم 50
جدول 1-4 نمرات خام آزمودینها از آزمون افسردگی 51
تجزیه و تحلیل داده ها 53
جدول 2-4 مقایسه افسردگی در بین جوانان ورزشکارو غیر ورزشکار 54
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 55
بحث و نتیجه گیری 56
پیشنهادات 58
محدودیت های تحقیق 59
منابع و ماخذ 60
چکیده :
هدف از تحقیق حاضر مقایسه افسردگی در بین نوجوانان ورزشکار و غیر ورزشکار 18 ساله شهر ابهر است که فرضیه های عنوان شده در تحقیق حاضر عبارتست از از اینکه بین ورزش و افسردگی رابطه وجود دارد و همین طور جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار از لحاظ افسردگی دارای تفاوت هستند که جامعه مورد مطالعه جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار ابهر که در حدود 100 نفر بعنوان نمونه انتخاب گردیده که انتخاب نمونه بصورت تصادفی بوده است که جهت آزمون از آزمون افسردگی یک دارای 21 سئوال 4 گزینه ای است بر روی آزمودنیها اجرا گردیده است . جهت آزمون فرضیه ها از ارزش آماری t و متغییر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار ا لحاظ افسردگی تفاوت وجود دارد و سطح ذهنی دارای آن برابر 5 % است.
مقدمه
در زندگی همه ی ما روز هایی وجود دارند که همه چیز را سیاه می بینم و هیچ چیز شادی ما را بر نمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقعیت نداریم .بد خلق و غمگین هستیم و احساس تنهایی ، خلأ نا امیدی و گنهکاری بر ما چیره می شود و اضطراب ما را فرا می گیرد همه ما با چنین حالتها و احساسهایی که اغلب پس از شکست ها یا فقدا نها و یا حتی بدون دلیل آشکار به وجود می آیند ،کم و بیش آشنا هستیم و با آنها با موفعقیت بیش وکم ، مقابله می کنیم . اما انچه موجب می شود تا چنین احساسهایی به صورت اختلال های روانی درآیند نوع و تعداد نشانه های،شدت و طول مدت و هم چنین حدی است که به جریان بهنجار زندگی روزمره آسیب می رسانند در قلمره زندگی بهنجار و در زمینه تجربه آسیب شناختی ، این احساس ها و شیوه دریافت آنها را با مفهوم افسردگی مرتبط ساخته اند .از زمانی که بقراط نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را با عنوان عارضه سودا ارائه کرد فرضیه های متعددی درباره ی مبنای افسردگی مطرح شده اند و کوشش های فراوانی برای درمانگری آن انجام داده اند معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی ،اصطلاح مالیخولیا ست که امروزه نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند .بدرغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال قرون ،همواه معانی مبهم و متفاوتی به آن نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از ختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود متفاوت بوده است در قرن 19 مؤلفان دو گروه هذیانهایی که «تک جنونی »نامیده میشوند «هذیانهای جزی غمگینی » «با مالیخولیایی هذیانی»را متمایز کردند و در وهله بعد مفاهیم جنون ادواری (فالزه) وجنون دو شکلی ( با یارژه)به منظور متمایز کردن افسردگی های راجعه که در تناوب با حالات شادی نا آرام بودند ،ظاهر شدند و سپس بیماری اخیر توسط کرپلین «روان گستسگی– آشفتگی افسردگی »نامیده شد ، اما حالت افسردگی این روان گستسگی ،انواع دیگر افسردگیها را پوشش نمیدهد و فقط می توان آنرا به عنوان یک زیر گروه افسردگیها در نظر گرفت ، بنا بر این باید گفت که اصطلاح افسردگی از چنین چارچوبی فراتر می رود وهله غمگینی و کاهش تنود روانی که رفتار و زندگی فرد را زیر تأثیر می گیرد متمایز کند .
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 85 صفحه می باشد.
فصل اول ۷
مقدمه ۸
بیان مسئله ۱۵
اهداف تحقیق ۱۷
ضرورت واهمیت تحقیق ۱۹
سوال مسئله ۲۰
اضطراب ۲۱
اختلال خلقی عاطفی ۲۲
جانباز ۲۳
روان درمانی ۲۴
ناهنجاری ۲۵
فصل دوم ۲۷
روش تحقیق ( ادبیات و پیشینه تحقیق ) ۲۸
نظریه علل افسردگی ۲۹
نظریه های یادگیری ۳۰
مروری برتحقیقات انجام شده ۳۵
علائم افسردگی ۳۶
علائم عمومی افسردگی ۳۸
طبقه بندی افسردگی براساس علائم و نشانه ها ۴۰
انواع بالینی افسردگی ۴۶
همه گیرشناسی افسردگی ( شیوع افسردگی ) ۴۷
سبب شناسی افسردگی ( علل افسردگی ) ۴۹
افسردگی و تجارت نخستین کودکی ۵۰
فصل سوم ۵۵
جامعه آماری مورد ۵۶
حجم نمونه ۵۶
روش آماری ۵۹
فصل چهارم ۶۰
نمودار شماره (۱) ۶۷
نمودار شماره (۲) ۶۸
تجزیه و تحلیل آماری ۶۹
تحلیل نتایج ۷۱
فصل پنجم ۷۲
بحث و نتیجه ۷۳
محدودیتهای تحقیق ۷۴
پیشنهادات ۷۶
ضمیمه ۷۸
تست افسردگی بک ۷۹
منابع و ماخذ ۸۵
۱- خلق افسرده ۲- بد بینی ۳- احساس شکست ۴- نا رضایتی
۵- احساس گناه ۶- احساس ۷- نفرت از خود ۸ –اتهام به خود
۹ – تمایلات خود آزاری ۱۰- گریستن ۱۱- زود رنجی ۱۲- گوشه گیری از اجتماع ۱۳- بی ارادگی ۱۴ –تصویر بدنی نا مطلوب
۱۵- کندی کاری (کندی حرکتی ) ۱۶- اختلال در خواب ۱۷ خستگی پذیری ۱۸ - بی اشتهایی ۱۹- کاهش وزن
۲۰- اشتغالات ذهنی در مورد سلبامت بدن (هیپوکندریاک )
۲۱- کاهش نیرو و فعالیت جنسی
۱) نظریه های روانکاوی : نظریه های روانکاوی افسردگی را به عنوان واکنشی در مقابل فقدان (مثلاًاز دست دادن مقام ) شخص افسرده واکنش شدیدی در برابر آن نشان می دهد . وقتی به دلایلی نیاز شخص به محبت و مواظبت در دوران کودکی ارضاء نشده باشد ،ازدست دادن چیزی در دوران بعدی
۲)زندگی سبب می شود که شخص به حالت درماندگی و افسردگی بازگشت کند یعنی به همان دورانی که فقدان اولیه صورت گرفته است .
بنابراین بخشی از رفتار های شخص افسرده افسرده نمودار نیاز او محبت است یعنی نشانه ای است از درماندگی وتمنای محبت و ایمنی .
یکی از فرضهای اساسی در نظریه های روانکاوی این است که افراد مبتلا به افسردگی یاد گرفته اند که احساسات خصمانه خود را واپس برانند چون می ترسند کسانی را که به حمایتشان نیاز دارند از دست بدهند . عزت نفس فرد افسرده وابسته به منابع بیرونی است یعنی نیاز به تاًیید و حمایت دیگران دارد .
بطور خلاصه نظریه های روانکاوی در بارةافسردگی بیشتر بر فقدان ،وابستگی بیش از حد به تاًیید دیگران و درونی ساختن خشم تمرکز دارند .
این نظریه ها بر شیو ه های زندگی فعلی فرد بیشتر از تجارب گذشته تمرکز دارند .در چهار چوب نظریه یادگیری دو رویکرد عمده در تحلیل علل افسردگی وجود دارد :
الف) رویکرد تقویت : این رویکرد براین اصل استوار است که افراد به این علت افسرده می شود که محیط اجتماعی آنان کوچکترین تقویت مثبتی را فراهم نمی آورد .
ب) رویکرد شناختی: این رویکرد بر دیدگاه افراد درباره خود و جهان اطراف خود تأکید دارد نه بر اعمال افراد. بر طبق یکی از این نظریه ها در افراد مستعد افسردگی این نگرش کلی پرورش یافته که خودشان را از یک دیدگاه منفی و انتقادآمیز بنگرند، آنان بیشتر در انتظار شکست هستند تا موفقیت، در ارزیابی کارهای خود معمولاً شکستهای خود را بزرگتر و موفقیتهای خود را ناچیز به حساب می آورند و هر وقت در کارشان مشکلی میشود بیشتر خود را مقصر میدانند تا شرایط و موقعیتها.
در الگوی شناختی افسردگی سه الگوی عمده موجب می شوند بیمار خودش، آینده اش و تجاربش را به نحوی خاص بنگرد:
۱- نگرش منفی بیمار به خودش: فرد افسرده خود را فردی ناقص، نالایق و بیمار می نگرد.
۲- گرایش بیمار به اینکه تجارب روزمره خود را به روشی منفی تعبیر و تفسیر کند مثلاً در هدفهای زندگی خودش موانع غیرقابل عبوری قرار میدهد.
۳- بدبینی نسبت به آینده: مثلاً ناکامی و محرومیت را پیش بینی می کند.
۳ -نظریه های زیست شناختی: به نظر می رسد که آمادگی برای دچار شدن به اختلالهای خلقی بویژه اختلالهای شیدایی افسردگی جنبه ارثی داشته باشد و شواهدی در این مورد از مطالعه دوقلوها بدست آمده است( دو قلوهای یک تخمکی که از نظر وراثت یکسان هستند و دوقلوهای دو تخمکی که از تخمهای مختلف رشد می کنند و از نظر وراثت شباهت آنها مثل خواهر و برادر های معمولی می باشد )در مورد افسردگی میزان همگامی( یعنی اینکه اگر یکی از آنها دچار بیماری شد دیگری هم دچار می شود یا نه )بین دو قلو های یک تخمکی ۴۰ درصد اما بین دو قلو های دو تخمکی ۱۱ درصد می باشد ولی این ارقام در مورد حالت شیدایی افسردگی بیشتر است .
نقش خاصی که عوامل ارثی در اختلالهای عاطفی دارند هنوز چندان روشن نیست ،با این حال بنظر میرسد که نوعی نا هنجاریهای زیست شیمیایی در این مورد در کار باشد .
تنظیم حالات خلقی بر عهده گروهی از مواد شیمیایی به نام انتقال دهنده های عصبی است و رفتار بهنجار مستلزم وجود توازن دقیقی میان آن مواد است که دو انتفال دهنده مهم عبارتند از سرو تونین و نورانپی نفرین .
این دو در منطقهای از مغز که کنترل کننده رفتار هیجانی هستند یعنی در دستگا ه کناری (لیمبیک ) و هیپو تالا موس وجود دارند و افسردگی با کاهش این دو سرو کار دارد . به همین خاطر دارو های ضد افسردگی چند نوع می باشد مثلاً بازدارند های مونور آمین اکسیداز که بر فعالیت آنزیم نابود کننده نوراپی نفرین و سرو تو نین می بندد و میزان این دو انتقال دهنده در مغز افزایش می یابد . شکی بیست که در اختلالاهای خلقی برخی تغییرات زیست شیمیایی در دستگاه صورت می گیرد ،مسئله ای که هنوز حل نشده این است که آیا تغییرات فیزیو لوژیایی علت تغییرات روانشناختی یا معلول تغییرات رو انشناختی هستند .
به عقیده فرستر افسردگی نوعی فنو تیپ یا عارضه ای است که ممکن است از ژنو تیپ ها یا علل مختلفی ناشی شود .این ژنو تیپ ها را فرستر بیشتر در شرایط محیطی می بنند . او عوامل محیطی حاکم بر رفتار فرد افسرده را از نوع زیر می داند :
الف ) عواملی که با پیشرفت و تکامل جمعی یا تراکمی رفتار مغایرت دارند .
ب) برنامه های تقویت حاکم بر رفتار افراد افسرده معمولاًاز نوع بر نامه تقویت جرئی و همراه با تاًخیر است که طبق آنها مقادیر زیادی فعالیت و رفتار باید از فرد سر زند تا تعییرمورد نظر در محیط صورت گیرد که عدم فعالیت افراد افسرده ناشی از این امر می باشد .
ج) تغییرات نا گهانی در محیط زند گی و فعالیت فرد مانند از دست دادن یک دوست نزدیک
د) خشم و عصبانیت حاکم بر گنجینه رفتاری افراد در عین حال که خود ار کمبود تقویت مثبت ناشی شده است فراوانی بروز این قبیل تقویتهای مثبترا بیش از پیش تقلیل می دهد .
ه) افراد افسرده معمولاً برداشتی محدود ،غلط ،ناقص و گمراه کننده از محیط خود دارند،
در نتیجه رفتار آنها با واقعیات محیطی متناسب نبوده و به نتیجة مورد نظر منجر نمی گردد .
مک این نیز طبق نظریات یاد گیری کنشی ذکر کرده که نقش فقدان تقویت مثبت در ایجاد افسردگی یکی از علل عمده است و فرا گیری مهار تهای اجتماعی برای رسیدن به تقویت مثبت را ضروری شمرده است که در واقع افسردگی ناشی از فقدان این تکنیکها است .
۵) رویکرد بین فردی:این رویکرد مخصو صاً برای فهمیدن علل افسردگی بالینی ۳ پارامتر را بصورت ترکیبی به کار می برد این ۳ پارامتر عبارت است از :
الف ) علامات کنشی : (کار کردی ) شامل ظاهر شدن خلق افسرده و علامات منفی دیگری که در افسردگی مطرح هستند می شود و ممکن است ناشی از مکانیسمهای زیستی و روان پویایی باشند .
ب ) ارتباطات اجتماعی و بین فردی :شامل کنشهای بین فردی در رابطه با نقشهای اجتماعی،
یاد گیری براساس تجربیات دوران کودکی و تقویتها به خاطر همنوایی اجتماعی می شود .
ج) مسائل شخصیتی و خصو صیات فردی : شامل صفات برد باری از قبیل بازدارندگی خشم و عصبانیت ،احساس گناه ناچیز بودن ارتباطات روانشناختی معنا دار با دیگران و داشتن مشکل در مورد عزت نفس (خود ارزشی )می شود . این صفات واکنش فردرا به تجربیات بین فردی تعیین می کند .
- در سال( ۱۳۷۱) پژوهشی توسط زهره نصری تحت عنوان بررسی و مقایسه میزان افسردگی بین جانبازان قطع عضو مجرد و متاًهل شهرستان اصفهان انجام گرفته است نتایج آن حاکی از این است که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد .
- در پژوهشی دیگر که توسط افسانه اسدی (۱۳۷۰) تحت عنوان بررسی و مقایسه میزان افسردگی بین آزادگان سالم و آزاد گان معلول شهر ستان آباده انجام گرفت مشاهده شد که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد .
- در پژوهشی که توسط خانم ریاحی چلوانی (۱۳۷۶ ) تحت عنوان بررسی و مقایسه افسردگی معلولین جسمی با معلولین جنگی (جانبازان )انجام گرفت مشاهده گردید که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود ندارد .
طبق نظر آرون بک (۱) آلمانی افسردگی چند مؤلفه اساسی دارد که این مؤلفه ها عبار تند از :
۱- عاطفی ( خلقی ) :
افسردگی در درجه اول یک بیماری خلقی می باشد (خلق افسرده ) یعنی حالتی که در چهره انسان هویدا می باشد و شخصیت انسان از آن رنگ می پذیرد و از حالت مات و مبهوتی دارد ،نگاهها به طرف پایین است که این حالت را می توان در افسردگی اساسی دید .
۲- انگیزشی :
فقدان انگیزه برای رفتار و عمل از مؤلفه های اساسی دیگر افسر دگی است که به صورت فقدان احساس لذت و بی میلی به اموری که قبلاًبرای بیمار جالب بوده ظاهر می شود .
۳- شناختی:به عقیده بسیاری از متخصصان بهداشت روانی ،علت اصلی بیماری افسردگی اختلال شناختی می باشد و در موقع بیماری نیز کار کرد شناختی بیمار دچار اشکال می شود که می تواند بصورت ،اشکال در تمرکز حواس ، فراموشی،افکار هذیان گونه به شکل هذیانهای نیست انگاری ،احساس نا امیدی ،احساس بی یاوری ،افت تحصیلی ،افکاری راجع به مرگ بروز پیدا می کند .
۴- جسمی : افسردگی غیر از اینکه از ابعاد فیزیو لوژیک و زیست شناختی تاًثیر می پذیرد روی ابعاد جسمی وفیزیو لو ژیک هم تاً ثیر می گذارد ،در واقع تاًثیر متقابل می باشد . این مؤلفه های جسمی عبارتند از :بی اشتهایی ،کاهش وزن ، کم خوابی ،پر خوری ،پر اشتهایی ، خستگی پذیری و احساس بودن بدون علت .
تقریباًهر کسی گاه احساس افسر دگی می کند . اکثر ما گاهی وقتها احساس غم و رخوت می کنیم و به هیچ فعالیتی حتی فعالیتهای لذت بخش علاقه ای اشان نمی دهیم . افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشار های زند گی است ،عدم موفقیت در تحصیل ،شغل و ….از جمله موفقیتهای هستندکه اغلب موجب بروز افسردگی میشو ند.
افسردگی در مواقعی که با اضطراب همراه است افسردگی تحریکاتی نامیده می شود ،شخص احساس خستگی می مند و به زندگی بی علاقه می شود اما در عین حال تنش و بیقراری دارد و نمیتواند آرام بگیرد که دین نوع افسردگی بیشتر در افراد سالمند و بزرگسال اتفاق می افتد . لازم به ذکر است که افسردگی یک واکنش طبیعی آدمی می باشد و وقتی بیماری محسوب می شود که بدون توجیه بیرونی و شرایط واقعی باشد (مدت زمان علائم بیش از ۶ ماه باشد ) (مهر یار ،امیر هوشنگ ،۱۳۷۳ ،ص ۱۳۸ )
۱- ارزیابی منفی : افراد افسرده در ارزیابی اعمال خود بیشتر به رویدادهای منفی که به دنبال رفتار بروز می کنند توجه می نمایند ،بدون آنکه رابطه آن رو یداد ها را با رفتار خود در نظر بگیرند.
۲- کاهش یا قطع رفتار های اجتماعی :
در افراد افسرده کاهش یا قطع انواع خاصی از رفتار وجود دارد که در برخورد های اجتماعی روز مره غالباً به تقویت مثبت می انجامد (مانند سلام کردن ) و بر عکس فرد افسرده تمایل بیشتری برای رفتارهای دیگری که جنبه گریز یا پرهیز داشته و بی اعتنایی منجر می گردد از خود نشان می دهد (مانند شکایت مداوم، گریه کردن ،و حساسیت نشان دادن )
۳ – برداشت منفی از خویشتن : فرد افسرده خود را بد شانس و بازنده تلقی می کند چیز بسیار مهمی را در زندگی از دست داده است ، خود را آدمی بی ارزش و نالایق و از لحاظ اجتماعی ناخواسته تلقی می کند ،گمان می کند به هر کاری دست بزند جز شکست و باخت نخواهد داشت و از قبول هر گونه هدف یا اقدام به هر کاری سازند ه ای خود داری می کند .
۴- تفکر همه یا هیچ : فرد افسرده همه چیز را به صورت سیاه و سفید می بیند ، البته این حالت در افسردگیهای شدید اتفاق می افتد و در واقع یک خطای شناختی
می باشد .
۵- تعمیم بیش از حد(خطای شناختی ) ، هر حادثه منفی را به عنوان نوعی شکست بی پا یان می بیند .
۶- فیلتر یا صافی ذهنی :یک حادثه منفی جرئی را انتخاب کرده و آنقدر در باره آن فکر می کند که همه اشیاء و حوادث دیگر تحت تاًثیر جنبه منفی آن قرار می گیرند .
۷- از یاد بردن و نا دیده گرفتن جنبه های مثبت : بیمار به بهانه های مختلف تجارب و رو یدادهای مثبت زندگی را نا دیده می گیرد .
۸- بزرگتر یا کوچکتر جلوه دادن : مریض اشتباه خود را بیش از حد بزرگ می کند و اشتباهات دیگران را کوچک و بی اهمیت جلوه می دهد.
۹- جنبه شخصی دادن : مریض خود را به عنوان علت یا باعث حادثه نا مطبوع و اسفناکی تلقی می کند که در حقیقت در ایحاد آن مسئولیتی نداشته است (احساس گناه)
۱۰-بی تفاوت بودن نسبت به خود :بیمار به جای آنکه از خودش مواظبت کند نسبت به خود و ظاهر خود بی تفاوت میشود وبه جای کوشش برای موفقیت ممکن است به عدم فعالیت و گوشه نشینی روی آورد .
۱۱- سرزنش خود : بیمار به خاطر کمبود ها و ناتواناییهایی که دارد خودش را سرزنش کند.
۱۲-بدبینی نسبت به دیگران :فرد افسرده نسبت به اطرافیان و دنیای اطراف خود بدبین می باشد .