کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

آشنایی با شغل روانشناسی

اختصاصی از کوشا فایل آشنایی با شغل روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آشنایی با شغل روانشناسی


آشنایی با شغل روانشناسی

مقدمه

در دوره های تحصیلی روانشناسی دو هدف عمده مطرح است: اول، هدف اختصاصی، به منظور تربیت افرادی که مفاهیم و اصول نظری و عملی روش های پژوهش در این علم را فرا گرفته و حداقل مهارت های حرفهای را در یکی از شاخههای روانشناسی عمومی، استثنایی و بالینی که در ایران کاربرد فراوان دارد، به دست آورند. دوم، هدف عمومی، بدین منظور که دانشجویان رشته های مختلف را با اصول نظریات، مفاهیم و روش های علم روانشناسی آشنا نماید.

روان شناسی طی تاریخچه کوتاه خود به گونه های متفاوتی تعریف شده است. نخستین دسته از روان شناسان حوزه کار خود را مطالعه فعالیت ذهنی می‌دانستند. با توسعه رفتارگرایی در آغاز قرن حاضر و تأکید آن بر مطالعه انحصاری پدیده های قابل اندازه گیری عینی، روان شناسی به عنوان بررسی رفتار تعریف شد. 

این تعریف معمولاً هم شامل مطالعه رفتار حیوان ها بود و هم رفتار انسان ها، با این فرض که اطلاعات حاصل از آزمایش با حیوان ها قابل تعمیم به انسان ها است. اما با توسعه روان شناسیپدیدار شناختی و روان شناسی شناختی، بار دیگر به تعریف قبلی رسیده ایم و در حال حاضر در تعاریف روان شناسی، هم به رفتار اشاره می‌شود و هم به فرآیندهای ذهنی و از نظر ما روانشناسی مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای روانی می باشد.

چون در این تعریف، روان شناسی هم به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده می پردازد و هم به فهم و درک فرآیندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نیست و بر اساس داده های رفتاری و زیست شناختی قابل استنباط است، توجه دارد.

 

عنوان شغـل

روانشناسی بالینی

 

تعریف شغل:

روان شناسی عبارت است از مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان. در این تعریف بیشترین توجه به رفتار و جنبه های مختلف آن است. به دیگر سخن، به یک معنا می توان روان شناسی را رفتار شناسی نامید، چرا که موضوع اصلی روان شناسی به عنوان یک علم رفتاری ، مطالعه فعالیت ها و واکنش های حیوان وانسان در شرایط و موقیعت های مختلف است.

و اما منظور از " رفتار" آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، کنش ها و واکنش های نسبتاً پایداری است که از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری ، ارزیابی و پیش بینی است.


رسته(گروه) شغلی:

روانشناسی بالینی زیر نظر وزارت بهداشت قرار دارد

 

شرح وظایف ومسئولیت های اصلی شغل:

وظایف روانشناس بالینی متنوع و مختلف است و به مؤسسه ای که روانشناس در آن کار می کند و همچنین به نوع تحصیلات و تعلیمات علمی که داشته است بستگی دارد . برای مثال  ، وظایف روانشناس بالینی در بیمارستان روانی ممکن است منحصر به تشخیص بیماری از طریق تست باشد؛ یا به روان درمانی بپردازد ؛ یا مشغول تحقیقات شود ؛ و یا تعلیم عده ای را به عهده بگیرد.همچنین روانشناس بالینی ممکن است در مدارس,مراکز مشاوره کودکان، زندانها ، بیمارستانها ، دانشگاهها، پرورش گاهها ، کودکستانها ، وزارت کار و انواع دیگر موَسسات کار انجام دهد.


دانلود با لینک مستقیم


آشنایی با شغل روانشناسی

تحقیق در مورد گروه های مرجع در جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی 27 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد گروه های مرجع در جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 43 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

گروه های مرجع در جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی

با تاکید بر نظریه های مرتن و فستینگر

چکیده

در فرآیند شکل گیری نگرش، تصمیم گیری و کنش افراد در جامعه، عواملی چند نقش دارند. از جمله مهمترین آنها افراد یا گروههای مرجع اند که مبنا و معیار داروی و ارزیابی کار کنش گران اجتماعی قرار می گیرند. گروههای مرجع دو کارکرد عمده ی هنجاری و مقایسه ای دارند. سوال اصلی دراین مقاله آن است که گرایش و نیاز افراد تا چه حد بنیانی اجتماعی دارد و در جامعه ساخته می شود و تا چه حد مستقل از عوامل اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد . در پاسخ به این سوال مهم، رویکردهای روان شناختی و روان شناسی اجتماعی به ویژگی ها وابعاد فردی توجه می‌کنند و رویکرد جامعه شناختی به عامل ساختارها و نظام ارزشی حاکم در جامعه می پردازد. این مقاله به شرح و تفصی و مقایسه این رویکردها به ویژه دیدگاههای مرتن و فستینگر خواهد پرداخت.

واژگان کلیدی :گروه مرجع، تعامل، مقایسه اجتماعی، ساخت اجتماعی، کارکرد، منزلت .

مقدمه

در جریان تصمیم گیری ها، کنش ها و حتی شکل گیری نگرش انسانها در جامعه، عواملی چند نقش آفرینند که از جمله مهمترین آنها افراد یا گروههایی هستند که مبنا و معیار قضاوت و ارزیابی کنشگران اجتماعی قرار می‌گیرند. اینها که «گروه مرجع» گفته می شوند دو کارکرد عمده ایفا می‌کنند: اولاً هنجارها، رویه ها، ارزشها و باورهایی را به دیگران القا می کنند و به اصطلاح کارکرد هنجاری دارند، ثانیاً‌ استانداردها و معیارهایی در اختیار کنشگران قرار می دهند که کنش و نگرش خود را با آنها محک می زنند و اصطلاحاً کارکرد مقایسه ای و تطبیقی ایفا می کنند. با ملاکهای عینی به صحت رفتارها یا باورهای خود یقین پیدا کنند، مقایسه با گروههای مرجع وارجاع به آنها راهی برای برون شدن از این معضل و بن بست است. این ارجاع حتی اگر خود آگاهانه نباشد، نقش انکار ناپذیر و به سزایی در تصمیم گیریها و رفتارهای اعضای جامعه ایفا می کند.

در تحلیل و بررسی این موضوع، سوالی که مطرح می شود این است که‌، این گرایش و نیاز تا چه حد از نیازها و انگیزشهای فردی ناشی می شود و چه میزان از ساختارهای فرهنگی و اجتماعی تاثیر می پذیرد؟ به عبارت دیگر در تعیین گروههای مرجع- که نقطه اتکا و مبنای مقایسه، ارزیابی و تصمیم گیری افراد قرار می گیرند، عوامل و عناصر اجتماعی یا گروهی و فردی چه میزان تاثیر گذار هستند؟

در رویکرد روانشناختی و روانشناسی اجتماعی به ویژگیها و ابعاد فردی مساله در گروه توجه می‌شود، اما در رویکرد جامعه شناختی، ارزشهای اجتماعی و ساختارهای حاکم در جامعه نقش آفرین تلقی می شوند و بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. زیرا اساساً موضوع جامعه شناسی بررسی ساختارها و تعاملات اجتماعی است در حالی که روانشناسی اجتماعی به رفتارهای فردی انسانها در بستر جامعه می پردازد وعلائق و انگیزشهای فردی را در تعامل با دیگران مورد توجه قرار میدهد. « روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی هر دو رفتار افراد را در گروه یا نسبت به قالبهای گروهی یا دریافت جمعی مطالعه می کنند، اما جامعه شناسی به رفتارها آن چنان که در افراد خاصی ظاهر می شوند، کاری ندارد، بلکه آنها را به صورت جمعی ، یا به بیان بهتر به صورت تعیین اجتماعی در نظر می گیرد، در حالی که رواشناسی اجتماعی به عکس در رفتارها به مطالعه ی چگونگی ایجاد آنها در فرد می پردازد.» (استوتزل 1374، صص 30-29).

مقایسه این دو رویکرد و بهره گیری از امتیازات هر یک می تواند پرتویی روشنگر بر موضوع بحث بیافکند و با توجه به کاربردهای رو به گسترش آن در زمینه های مختلف از قبیل جامعه شناسی سیاسی، جرم شناسی،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد گروه های مرجع در جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی 27 ص

دانلود روانشناسی انگیزش 30ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود روانشناسی انگیزش 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

روانشناسی انگیزش

رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتاب‌های ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخله‌گر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.

رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتاب‌های ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخله‌گر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین می‌کنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه می‌کند.

● تعریف انگیزش

تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کرده‌اند، اما در یک جمع‌بندی کلی می‌توان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرها‌ی پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهت‌دار احساس و رفتار منجر می‌شود.» تعریف کرد.

● جایگاه انگیزش در روان شناسی

« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط می‌گردد که روان‌شناسی انگیزش با مسائل و پدیده‌هایی سر و‌‌ کار دارد که کل روان‌شناسی با آن روبرو است. با کمی دقت می‌توان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:

چرا رفتار خاصی پدید می‌آید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق می‌افتد؟ و...

این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریه‌های گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)

● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش

انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمی‌گیرد.

چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند می‌دیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری می‌دید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر می‌گیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمی‌گیرد.

● انگیزش یک فرآیند است.

انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزه‌ها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحله‌ای «پیش‌ بینی ، برانگیختگی ، عمل‌رفتاری و پیامد» پیروی می‌کنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت می‌دهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدف‌گرا می‌پردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه می‌کند.

● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.

هنگامی که رفتار توسط نیروها‌ی درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایش‌ها ، نیازها و واکنش‌های فردی به رفتار شخص ناشی می‌شود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته می‌شود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل می‌شود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی می‌شود.

● تغییر شدت انگیزه در طول زمان

انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه می‌کنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزه‌ها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزه‌های نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمی‌دهند، ولی ما مجموعه‌ای از این انگیزه‌ها را که در نهایت می‌توانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر می‌پرورانیم.

● سلسله مراتبی انگیزه‌ها

برخی نظریه‌پردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزه‌های انسان را به صورت سلسله‌مراتبی ارائه کرده‌اند. مزلو انگیزه‌های انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزه‌های (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق‌‌ ‌‌پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونه‌ای دیگر شامل «غرایز ، سایق‌های نخستین ، سایق‌های اکتسابی ، هیجان‌ها و انگیزش شایستگی » طبقه‌بندی می‌کند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه می‌دهد تا انگیزه‌های بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقه‌بندی کند.

● آگاهی انگیزه‌ها در سطح ناهوشیار

انگیزه‌های انسان می‌توانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان داده‌اند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند می‌زنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری می‌شوند و اگر @بی‌پولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک می‌کنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزه‌هایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود روانشناسی انگیزش 30ص

تحقیق درباره روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی

مقدمه

یکی از مسائل مهم در روانشناسی، بحث شخصیت و نظریه‎های مربوط به آن است. به جرأت می‎توان گفت آنچه مطالعات پراکنده روانشناسی را انسجام می‎بخشد، تفسیر این یافته‎ها و مطالعات در قالب یک نظریة منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد شخصیتی توجیه و تبیین نماید.

شخصیت از واژه لاتین پرسونا (Persona) گرفته شده و به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه‌ها در نمایش به صورت خود می‌زدند. پی بردن به اینکه چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی اشاره دارد، یعنی چهره علنی که به اطرافیانمان نشان می‌دهیم، آسان است. بنابراین، بر اساس ریشة این کلمه ممکن است نتیجه بگیریم که شخصیت به ویژگیهای بیرونی و قابل مشاهدة فرد اشاره دارد، جنبه‌هایی که دیگران می‌توانند آنها را ببینند پس شخصیت فرد در قالب تأثیری که بر دیگران می‌گذارد یعنی آنچه که به نظر می‌رسد باشد، تعریف می‌شود. تعریفی از شخصیت در یکی از واژه‌‌نامه‌های استاندارد با این استدلال موافق است. این تعریف می‌گوید: شخصیت جنبة آشکار منش فرد است به گونه‌ای که بر دیگران تأثیر می‌گذارد ولی مطمئناً هنگامی که واژه شخصیت به کار برده می‌شود منظور همین نیست. مقصود در نظر داشتن بسیاری از ویژگیهای فرد است، کلیت یا مجموعه‌ای از ویژگیهای مختلف که از ویژگیهای جسمانی و سطحی فراتر می‌رود. این واژه تعداد زیادی از ویژگیهای ذهنی، اجتماعی و هیجانی را نیز در بر می‌گیرد، ویژگیهایی که ممکن است نتوانیم به طور مستقیم ببینیم، که هر شخص امکان دارد آنها را از دیگران مخفی نگه دارد.

بررسی تعاریف ارائه شده از مفهوم شخصیت نزد روانشناسان نشان می‎دهد که تعریف شخصیت مانند بسیاری از مفاهیم روانشناسی بر اساس بینش فلسفی و جهان شناختی دانشمندان مختلف صورت می‌پذیرد. به عبارت دیگر روانشناسان شخصیت، هنگامی که حاصل مطالعات و تفکرات و یافته‌های خویش را در باب شخصیت گردآوری و خلاصه می‎کنند، آن را در تعریفی فلسفی ارائه می‌دهند. از اینرو، جای آن دارد که پیش از پرداختن به روانشناسی شخصیت محمد رضا پهلوی، دیدگاه اسلام را دربارة شخصیت به اختصار معرفی کنیم.

«قل کل یعمل علی شاکلته فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا»، بگو هر کسی بر شاکله خویش عمل می‌کند و خدای شما به کسی که راهش از هدایت بیشتری برخوردار است، داناتر است. قرآن کریم در این آیه، عمل انسان را مبتنی بر چیزی می‌داند که آن را «شاکله» می‌نامد. به عبارت دیگر منشأ اعمال آدمی شاکله اوست، با توجه به مفهوم شخصیت در روانشناسی می‌توان به طور اجمال شاکله را معادل مفهوم شخصیت در روانشناسی گرفت. به عبارت دیگر، هنگامی که ما تلاش می‌کنیم مفهوم شاکله را روشن نمائیم، در واقع می‌کوشیم مفهوم شخصیت از دیدگاه اسلام را تبیین کنیم.

شاکله دارای معانی زیر است: 1) نیت؛ 2) خلق و خوی؛ 3) حاجت و نیاز؛ 4) مذهب و طریق؛ 5) هیئت و ساخت.

از آنجا که تمامی موارد فوق، زیربنای رفتارهای انسان قرار می‌گیرند، می‌توان گفت که شاکله بر تمامی معانی فوق تطبیق می‌کند. به عبارت دیگر شاکله عبارت است از مجموعه نیات خلق و خوی، حاجات، طرق و هیئت روانی انسان.

محیط دیکتاتوری و کودکی محمدرضا

محمدرضا پهلوی در سال 1298 خورشیدی به دنیا آمد. مادر او تاج‌الملوک همسر دوم رضاخان بود؛ خانواده‎ای از مهاجرین که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمدند. رضاخان از این زن چهار فرزند داشت: شمس، محمدرضا و اشرف (دوقلو) و علیرضا.

محمدرضا دوران کودکی را در فضایی که دیکتاتوری بر آن حاکم بود، گذراند. این مسئله، عامل مهمی در شکل‌گیری شخصیت او بود. خانواده‌ای که تابع اصول دیکتاتوری است معمولاً رشد کودکان را محدود می‌سازد. در این خانواده، یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است. در چنین خانواده‌ای فقط دیکتاتور تصمیم می‌گیرد، هدف تعیین می‌کند، راه نشان می‌دهد، وظیفه افراد را مشخص می‌سازد، امور زندگی را ترتیب می‌دهد. همه باید مطابق دلخواه میل او رفتار کنند. او فقط، حق اظهار‌نظر دارد و دستور او بدون چون و چرا باید از طرف دیگران به معرض اجرا درآید. برنامة کار افراد را دیکتاتور معین می‌کند و در کوچکترین عملی که دیگران انجام می‌دهند، دخالت می‌نماید. تنها دیکتاتور از استقلال برخوردار است. ارزش کار دیگران به وسیله دیکتاتور تعیین می‌شود. آنچه را که او خوب دانست خوب است و آنچه به نظر او بد جلوه کرد، بد تلقی می‌شود. دیکتاتور در کارهای خصوصی اعضا خانواده دخالت می‌کند، او می‌تواند از دیگران انتقاد کند، ولی آنچه خود او انجام می‌دهد بدون چون و چرا باید مورد تأیید دیگران واقع شود. مصالح خانواده و اعضاء آن را فقط او تشخیص می‌دهد و دیگران باید نظر او را در این مورد قبول کنند.

در محیط دیکتاتوری ترس و وحشت بر افراد غلبه دارد. شخصیت و تمایلات و احتیاجات کودک به هیچ وجه مورد توجه نیست. احتیاجات اساسی کودک درخانواده‌ای که وضع دیکتاتوری برقرار است، تأمین نمی‌شود. از محبت خبری نیست. فرزند، مانند دیگران در مقابل دیکتاتور شخصیتی ندارد و به عنوان یک عضو قابل احترام با او رفتار نمی‌شود. کودک در چنین خانواده‌ای احساس امنیت نمی‌کند و وضع او همیشه متزلزل است. هدف از انجام کارها را نمی‌داند و جرئت نمی‌کند دلیل آنها را بپرسد. نظم و انضباط به وضعی زننده و غیرقابل تحمل در خانه رسوخ دارد. اجرای تمایلات دیکتاتوری و پیروی از دستورات او حافظ نظم و انضباط در خانه است. کودک حق اظهار نظر ندارد و باید کورکورانه آنچه را که دیکتاتور تعیین می‌کند، انجام دهد. حق ندارد در امور مربوط به خود نیز تصمیم بگیرد.

کودکانی که در محیط دیکتاتوری پرورش می‌یابند، در ظاهر حالت تسلیم و اطاعت ازخود نشان می‌دهند، ولی در واقع دچار هیجان و اضطراب هستند. این کودکان اغلب در مقابل دیگران حالت خصومت و دشمنی به خود می‌گیرند. به کودکانی هم سن یا کوچکتر از خود آزار می رسانند. معمولاً چون افکار و عقاید خاصی را بدون چون و چرا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی

تحقیق در مورد روانشناسی لبخند درمانی 7 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد روانشناسی لبخند درمانی 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

لبخند درمانی

پس از مطالعه‌ی چندین کتاب و تحقیق درباره‌ی خنده و خنده درمانی و رسیدن به این نتیجه علمی و تجربه عملی مَثل معروف ( خنده بر هر درد بی‌درمان دواست ) و با بیان مکرر این جمله در بین اقوام، دوستان و همکاران و ... دوستی که مثل خودم سخت گرفتار مشکلات روزمرة تورم و ترافیک و فشار مالی و روحی و غیره و بود گفت : ای بابا دلت خوشه خنده کجا بود نفست از جای گرمی بلند می‌شه دل باید خوشی باشه که آدم بتونه بخنده و شادی کنه با این همه مشکلات زمانه و زندگی ماشینی خنده چیه؟!

در جوابش گفتم : دوست عزیز من هم مثل تو شاید شدیدتر از تو درگیرم و بقول معروف « کارم از گریه گذشت بدان می‌خندم » ...

در واقع اگر در اوج فشار و ناتوانی و نگرانی کسی بتونه بر مشکلات خندیده و به کمک لبخند درمانی بر مشکلات پیروز شود برنده است.

این یک واقعیت است که: با خنده فکر آزاد می شود و بهتر می‌توان بر هر مشکلی پیروز شد و این را همان بدان بقولی می گویند :

آن کس که می‌گرید یک غم دارد و آنکه می خندد هزار و یک غم ...

دکتر آندره مورو تحصیل کردة دانشگاه سورین و مونترال کانادا معتقد است : ما باید آگاهانه در جستجوی انگیزه هائی برا ی لبخند زدن و خندیدن در همه ابعاد زندگی خود باشیم. او می گوید: « لبخند زدن وخنده باعث استنباط شخصیت گردیده و انرژی‌های مثبتی که زندگی را لذت‌بخش و با ارزش تر می‌کند آزاد می سازد. »

نورمن کازنیز سردبیر مجله به بیماری لا علاجی بنام جمود و التهاب مهره‌ها دچار شده بود ( این بیماری باعث بی حرکتی ستون فقرات شده بیمار بتدریج زمین گیر می‌شود و در حد شکنجه آوری دردناک است.) پس از مدت مدیدی در بیمارستان بستری و تحت مداوا و داروهای مسکن قوی و شیمیایی گوناگون و اشعه ایکس ( که تأثیری در بهبودی وی نداشت) ، بالاخره تصمیم گرفت از بیمارستان به هتل رفته و در آنجا با دیدن فیلم های کمدی خنده‌دار و صحنه‌های دوربین مخفی با خنداندن خود بصورت اصیل و روده‌بر و خوردن ویتامین C بر بیماری خود بطور معجزه آسایی پیروز گشته و در این باره کتابی بنویسد که این کتاب او باعث ایجاد جنجالی در جامعه پزشکی شد. تا جائی که دانشگاه کالیفرنیا به او کرسی استادی افتخاری را اهداء کرد.

او به دقت به تحقیق خود دربارة خنده و خنده درمانی ادامه داد و کشف کرد که : ده دقیقه خنده روده‌بر اصیل آن چنان تأثیر آرامش‌بخشی دارد که حداقل دو ساعت بعد از آن مداومت می‌یابد.

وقتی اثر آرام‌بخشی خنده از بین رفت او دوباره فیلم‌های خنده‌دار بیشتری را تماشا کرد و یا به خواندن کتابها و جملات طنز می‌پرداخت او می نویسد تماشای فیلم بعدی به خوابی خالی از درد منتهی می شد.

البته تمام ناتوانی‌های او یک شبه ناپدید نشد، اما دایرة ترس افسردگی و وحشتی که او در آن گرفتار شده بود بتدریج معکوس گردید، او پی برد : خنده بطور قطع در عمل تولید اندروفین ( مسکن‌های طبیعی ) را در مغز تحریک می‌کند، خنده به خودی خود حالتی بوجود می آورد که در آن دیگر هیجانات مثبت را می شد به کار انداخت.

در مقاله‌ای که در کالج سلطنتی به پزشکان عمومی انگلستان به چاپ رسیده بود اعلان شده بود :

« خنده از نظر پزشکی برای افراد مفید است. خندیدن بر تمام اندام های بدن تأثیر می‌گذارد و هر قدر خنده روده‌برتر باشد برای شخص فایده بیشتری دارد و بعنوان مسکن طبیعی عمل می‌کند. فشار روانی را کاهش می‌دهد. کالری ها را می‌سوزاند و سوء هاضمه را بهبود می‌بخشد. حال این شما و این خنده که فرمان کشتی بزرگ و با عظمت بدن را بدست دارد»

(( کالج سلطنتی پزشکان عمومی ))

شما می‌توانید با خنده چاقی را از بین ببرید زیرا خنده سرعت سوخت و ساز را افزایش می‌دهد.

اگر شروع به خندیدن کنید چیزی نمی‌گذرد که حقیقتاً احساس شادی خواهید کرد. ذهن و شعور پالایش می‌یابد و مسائل زیاد ناخوشایند به نظر نمی‌رسند. کسی که به حقیقت این امر شک دارد باید آنرا امتحان کرده و نتیجه آنرا مشاهده نماید.

دکتر ملکم کاروتز متخصص در استرس در موارد زیادی بیان کرده: عامل مهم در بیماریهای قلبی اکثراً مربوط به چیزی نیست که می‌خوریم بلکه مهم عاملی است که شما را می خورد

پس باید بیائیم به کمک خنده نگذاریم خورده شویم!

خندیدن به ما این توانایی را می‌دهد که دنیای اطراف خود را با دید واضح بینانه‌تر و زیباتر بنگریم. خندیدن این توانائی را به ما می‌دهد تا فراسوی تظاهر و تفاخر، ریا و خودپرستی، فراسوی حرص و جاه‌طلبی بی رحمانه و تمام چیزهای بد و مخرب را ببینیم.

متأسفانه در جامعه فعلی این خطر ما را تهدید می‌کند که خندیدن را به کلی از یاد ببریم. طی تحقیقاتی توسط روزنامه لومین در فرانسه شده :

فرانسوی ها در سال 1930 بطور متوسط روزی 19 دقیقه می‌خندیدند اما در سال 1980 این میانگین به 6 دقیقه در روزکاهش یافته.

بی علت نیست با وجود اینکه خیلی از بیماریها که در گذشته قابل علاج نبودند امروز علاج پذیرند یا کلاً نابود شده اند. اما بیماریهای که ریشه در استرس دارند اینچنین رو به افزایش می‌باشد بنظر می رسد که ما خوشحال تر از آن دوران نیستیم بلکه درست برعکس تبدیل به موجودات بدبخت تری شده‌ایم.

کلنل مارکوس مؤسس سازمان خیریه یافته‌های جدید در سرطان همه روزه اتاق‌های خنده درمانی بیشتری برای بیماران سرطانی ( در افریقای جنوبی ) تأسیس می‌کند. می‌گوید : چقدر بهتر خواهد بود اگر فضائی برای یک اتاق خنده بوجود آید تا به بیماران سرطانی، کمک کند در آن استراحت کرده و استرس‌های خود را کاهش دهند و دید مثبت تری نسبت به بیماری خود به دست آورند.

دکتر ورنون کولمن در کتاب خود بنام کنترل طبیعی درد می‌نویسد :

آنها که درد دارند باید هر چه بیشتر فیلم ها و کتابهای خنده‌دار جمع‌آوری کنند و سعی کنند تا جائیکه ممکن است با افراد شاد و باروحیه وقت بگذرانند و از افراد افسرده پرهیز کنند تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد یک همنشین خوب چقدر می‌تواند در ذهنیت مثبت شخص مؤثر باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روانشناسی لبخند درمانی 7 ص