لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ابوالجناب احمد شیخ نجم الدین کبری خیوقی خوارزمی، عارف بزرگ ایرانی در قرن ششم و هفتم هجری، در سال 540هجری تولد یافته است.
در کودکی علوم مقدماتی را فرا گرفته و در کسب حدیث و علوم قرآنی و علوم باطن به سیاحت بلاد رفته و در نیشابور از ابوالمعالی فراوی، و در همدان از حافظ ابوالعلاء، و در اسکندریه از ابوطاهر سلفی حدیث شنیده است. عبدالعزیز بن هلال، ناصر بن منصور، شیخ سیف الدین باخرزی و دیگران از او حدیث روایت کرده اند. خرقه ارشاد از شیخ اسماعیل قصری گرفته و نسبت طریقت از طریق شیخ عمار یاسر بدلیسی یافته است.
به شیخ نجم الدین کبری لقب طامةالکبری و شیخ ولی تراش نیز داده اند.
شاگردان و خلفای شیخ نجم الدین کبری، از قبیل، شیخ فریدالدین عطار، باباکمال جندی، شیخ رضی الدین علی لالا، شیخ سعدالدین محمد حمویی، شیخ نجم الدین رازی، مجدالدین بغدادی و بهاء ولد از اعاظم طریقه کبراویه و بزرگان دیگر همه از اکابر طریقه ارشاد و تصوف میباشند.
سلسله کبراویه در قرن ششم و هفتم هجری قدرت روزافزون داشتند. و از این رو یا علت های دیگر، سلطان محمد خوارزمشاه با ایشان دشمنی فراوان داشت؛ تا آن جا که دستور داد تا شیخ مجدالدین بغدادی از بزرگان و خلیفگان و پیروان شیخ نجم الدین کبری را در جیحون انداختند. خود او نیز در ضمن حمله به خوارزم بدست لـشـکـر مـغـول به سال 618 هجری (در سن هفتاد و هشت سالگی) به شهادت رسید.
درباره قتل او نقل کرده اند که «چون چنگیزخان آوازه شیخ نجم الدین شنیده بود به وی پیغام فرستاد که من خوارزم را قتل عام خواهم کرد. آن بزرگ باید از میان ایشان بیرون رود و به ما پیوندد. شیخ رحمةالله علیه در جواب گفت که هفتاد سال با تلخ و شیرین روزگار در خوارزم با این طایفه بسر برده ام، اکنون که هنگام نزول بلاست اگر بگریزم از مروت دور باشد.»
تألیف های نجم الدین کبری بشرح زیر است:
رساله الخائف الهائم عن لومة اللائم، رساله فواتح الجمال و رساله منهاج السالکین سخنانم را در این مبحث کوتاه خلاصه می کنم ابتدا گزارشی مختصر درباره شرح حال و زندگانی نجم الدین رازی معروف به نجم دایه عرضه خواهم کرد؛ سپس درباره صحت انتساب این تفسیر به این مفسر و چند و چونهایی که در این باره بوده و تأثیرهایی که این تفسیر بر کتابهای تفسیری پس از خود گذاشته سخنانی به میان خواهد آمد و در پایان نیز اندکی درباره نگرش حاکم بر این تفسیر و آرای عرفانی نجم دایه در این تفسیر مطالبی عرضه خواهد شد.
نجم رازی از نویسندگان پرکار نیمه دوم قرن ششم و نیمه اول قرن هفتم هجری است و پرکار بودنش از این جهت است که هم به عربی و هم به فارسی کتاب نوشته است؛ یعنی هم در نثر تجربههای موفقی داشته و هم در نظم. یکی از کتابهای بسیار معروف او ـ که شاید نام او به واسطه این کتاب شناخته شده باشد ـ کتاب «مرصاد العباد من المبداء الی المعاد» است که یک دوره عرفان نظری به فارسی و به نثر روان و مرسل است. این کتاب سال هاست مورد توجه اهل تحقیق و مورد استناد در مباحث عرفانی بوده و به عنوان کتاب درسی در دانشگاهها مورد استفاده بوده است.
کتاب دیگر نجم الدین که آن را به فارسی نگاشته «رساله عقل و عشق» است که به شکلی بسیار زیبا نزاع میان عقل و عشق را از آغاز پیدایش عقل و آغاز شکلگیری عشق در نهاد آدمی بررسی میکند و به نیکی از عهده آن بر آمده است. «مرموزات اسدی» نام دیگر اثر اوست که همه این کتابها چاپ شده و کتاب اخیر (مرموزات اسدی) را جناب آقای دکتر شفیعی کدکنی تصحیح کردهاند. «مرموزات اسدی» کتابی است در بیان مباحثی از عرفان عملی و نظری و اشعاری پراکنده نیز دارد. او همچنین دو کتاب به زبان عربی دارد یکی به نام «منارات السائرین» که به تازگی در کویت به چاپ رسیده است و آخرین کار ـ که خاتمه فعالیتهای پژوهشی او بوده است ـ همین تفسیری است که درباره آن سخن خواهیم گفت یعنی کتاب «بحرالحقایق و المعانی فی تفسیر سبع مثانی».
در ری به سال 618ـ617 هجری قمری حمله مغول رخ میدهد و مجبور به ترک دیار و خانمان خویش میشود و از راه اربیل به سوی عراق و از آنجا به شامات میگریزد. دو ـ سه سالی در شام قدیم زندگی میکند و برای دومین بار تحریری از مرصادالعباد خویش را به علاءالدوله علاءالدین کیقباد، پادشاه سلجوقی، هدیه میکند. نجمالدین نیمه دوم و تقریباً سی سال انتهایی عمر خود را در بغداد سپری میکند. مفسر تهرانی پس از حمله مغول در بغداد است و در کنجی خودخواسته نشسته و به نوشتن تفسیر قرآن و تأویلات خود بر قرآن مشغول است. متأسفانه کتابهای تاریخی و منابع و مآخذ ایرانی درباره این مفسر که بیشتر عمر خود را در آن سوی مرزها یعنی در بلاد عرب بوده است، ناقص است. یعنی ما برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره او باید به منابع عربی رجوع کنیم. قدیمیترین منابعی که از تاریخ اسلام برای دستیابی به اطلاعاتی درباره او به ما کمک میکند دو کتاب بسیار مهم در تاریخ اسلام است، یکی از شمسالدین ذهبی مفسر مشهور قرن هشتم که کتابی به نام «تاریخ الاسلام» دارد که چاپ آن چند سالی است که به اتمام رسیده و بیش از 53 جلد است و یکی دیگر کتاب «الوافی بالوفیات» نوشته صلاح الدین
شیخ نجم الدین رازی