کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق و بررسی در مورد عدم النفع

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد عدم النفع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

بسم الله الرحمن الرحیم

چکیده:

عدم النفع را در لغت می توان به معنای سود نبردن و افزودن نشدن بر دارایی، تعریف کرد اما فقها و حقوقدانان عدم النفع23 را به معنای منع از نفع دانسته و آن را یک اقدام و عملی می شمارند که سبب سود نبردن یا افزودن نشدن بردارایی است و پیامدهای حقوقی خاص خویش را دارد. یافتن تعریف و نشان دادن مفهوم عدم النفع به این معنای اخیر در آثار کلاسیک حقوقی کار چندان دشواری به نظر نمی رسد. اما پیگیری این معنا و مفهوم در منابع فقه اسلامی تحمل بیشتری را می طلبد. در مقاله حاضر با تعیین مفهوم عدم النفع و بررسی دیدگاه فقها و حقوقدانان در این زمینه به نحوی جبران این خسارت در عرصة فقه و حقوق پرداخته شده است.

واژگان کلیدی:

مال، مالیت، تفویت منفعت، فوت منفعت، ضرر، ضمان، مسئولیت

طرح مساله

در تبین معنا و مفهوم کلمه «عدم النفع» اولین نکته، رفع ابهام دربیان معنی و مفهوم این واژه است. در بررسی دیدگاه فقها و حقوقدانان در این مساله، با این سوال روبرو می شویم که این دو گروه در مواجهه با این رویداد چه حکمی دارند و این حکم بر اساس کدام مبانی صادر شده است. حقوق دانان با رویکردی عملگرا و اتکای به عرف بر این باور هستند که ممانعت از تحصیل سود دیگران، مصداق ایراد خسارت به غیر و موجب مسئولیت فاعل خسارت است. آنان با بیان شرایطی برای خسارت قابل جبران دقیقاً معلوم کرده اند که دامنه و قلمرو خسارت قابل مطالبه کدام است؛ در مقابل این دیدگاه، فقها بادیدی نظری و ذهنگرا با این مسئله روبرو شده اند با این حال به نظر می رسد بر خلاف آنچه شهرت یافته، فقها نیز در کلیت موضوع با حقوق دانان هم رای بوده و جلوگیری از سود بردن دیگران را موجب ضمان می دانند شاهد بر این مدعی ادله متعددی است که از آراء و اقوال ایشان استنباط می گردد، ولی در دو مورد است که فقیهان از حکم ضمان «عدم النفع» خودداری ورزیده اند، یکی جلوگیری از کارکردن انسان حرو دیگری ممانعت از فروش کالا و کاهش بهای آن در زمان ممانعت، نوشتار حاضر نشان می دهد. تمام اقوالی که در مخالفت فقها با حکم به ضمان در «عدم النفع» نقل می شود منحصر به یکی از این دو مورد است که برفرض قبول مخالفت فقها با حکم ضمان در این مورد، اصل حکم همچنان پا بر جا خواهد ماند و حال آنکه تأمل در سخنان فقها بویژه متأخرین از ایشان گویای آن است که اصولاً مبانی مذکور قابل مناقشه هستند. لذا در نهایت می توان به به تقریب دیدگاه فقهی و حقوقی در این زمینه امیدوار بود و با این مبنا در جهت اصلاح قوانین مربوط همت گماشت.

مقالة حاضر در دو محور فقهی و حقوقی، در صدد بحث از ماهیت عدم النفع و دیدگاههای فقها و حقوقدانان پیرامون این مساله و قائل به خسارت بودن عدم النفع می باشد. در این نوشتار سعی شده تا ادلة قائلین به مسئولیت ناشی از عدم النفع مورد بررسی قرار گیرد و در مقابل ادلة قائلین به عدم مسئولیت ناشی از عدم النفع نیز بیان شود.

1- تبین مفهوم عدم النفع

مفهوم خسارت، از مفاهیم مهم و تعیین کننده در بحث عدم النفع به شمار می آید زیرا یکی از ارکان ضمان (مسئولیت) تحقق ضرر و خسارت است. اگر چه در آثار فقهای متقدم تعریف مستقلی از خسارت ارائه نشده است ولی عنوان ضرر در موارد و مصادیق خسارت به کارگرفته شده است.

اختلاف نظر بین اهل لغت،‌به علت استعمالات مختلف کلمه ی ضرر به میان نظرات فقها پیرامون واژه ی مذکور نیز سرایت کرده، و موجب اختلاف آرای فقهی در این زمینه شده است.

ملا احمد نراقی در تحقیق معنای ضرر چنین گفته اند: «ضرر خلاف نفع است و مراد از آن در اموال تلف چیزی است از مال شخصی دیگر یا از مال شخصی خود، بی آنکه منفعتی یا عوضی برای آن منظور باشد. خواه آن مال تلف شده عین باشد یا منفعت، به عبارت دیگر ضرر عبارت است از اخراج چیزی از عیان یا منافع از دست کسی بی عوض، پس هر چیزی که اتلاف آن برای جلب نفع یا در برابر عوض باشد ضرر نیست............ حاصل آن که هر عمل دنیوی یا اخروی داشته که با آن تغییر مساوی باشد در این صورت نه نفعی بوده و نه ضرری،‌ و اگر آن عوض به حسب متعارف زیادتر باشد به این زیادی نفع می گویند، و اگر عوض کمتر باشد یا اصلاً‌ عوضی در بین نباشد آن تغییر را ضرر می خوانند. (نراقی، ص 17)

مرحوم موسی خوانساری در تقریرات درس فقیه و اصولی، مبرز، میرزای نائینی می نوسید «ضرر عبارت است از فوت آنچه که انسان آن را داراست، اعم از اینکه نفس باشد یا عرض یا مال یا جوارح، بنابراین چنانچه مال کسی یا عضوی از اعضای او به جهت اتلاف یا تلف ناقص شود یا شخص بمیرد یا به عرض او لطمه وارد آید، در این صورت می گویند ضرر به او وارد آمده است، بلکه با عنایت به عرف «عدم النفع» هم در موردی که مقتضی آن تمام و کامل شده باشد ضرر به حساب می آید» (الخوانساری، ص 198، جلد 1)

حقوقدانان نیز با چنین رویکردی ضرر (خسارت) را تعریف کرده اند به عنوان مثال سنهوری (سنهوری، ص 340، جلد 5) در تعریف ضرر معتقد است، «هر جا که نقصی در اموال ایجاد شود یا منفعت مسلمی فوت گردد یا به سلامت و حقیقت و وعواطف شخصی لطمه ای وارد آید می گویند ضرر ببار آمده است»

بر اساس این تعریف خسارت شامل نقص در اموال و فوت منفعت مسلم و لطمه به سلامت و حیثیت و عواطف شخصی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد عدم النفع

تحقیق و بررسی در مورد داور (دادگستر) 105ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد داور (دادگستر) 105ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 108

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

داور د راصل دادور می باشد و دادور به معنای حکم. داوری در لغت بمعنای حاکم وکسی است که میان نیک وبد حکم می کند وکسی که برای قطع وفصل مرافعه دو یا چند نفر انتخاب می شود ونیز به معنای قضاوت وانصاف درباره نزاع وکشمکش ومرافعه دو یا چند نفر.همچنین داوردرلغت به معنای اسم خداوند تبارک وتعالی است و به معنای روز رسیدگی نیز آمده است.

یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد

بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم

همانطوریکه در شعر بالا نیز اشاره شده داور به معنای خداوند تبارک وتعالی آمده و شعرای پیشین نیز به داوری وداور اعتقاد داشته اند ودرشعر دیگری آمده:

گویا باور نمی دارند روز داوری کاین همه دزد ودغل در کارا می کند

در قرآن کریم بارها اشاره شده است وخداوند درآیه های مبارک فرموده اند:

(فان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله وحکما من اهلها فان

یرید اصلاحا یوفق الله بینهما ان الله کان علیما خبیرا (.سوره نسا)

پس اگر بترسد از ناسازنخاری میانشان پس بفرستید داوری را ازکسان مرد وداوری را از کسان زن اگر بخواهند سامان آوردن را سازگاری دهد خدا میانشان به درستی که خداوند آگاه است.

در این آیه مبارک سوره نساء خداوند حکم یا داور را میان مردمان قرار می دهد تا بین مردمان در مورد اختلافات مختلف به نیکی و به انصاف حکم کند.

وهمانطوریکه که از آیه استنباط می شود خداوند به تمامی کارهای مادانا است وآگاه.

در اینجا لازم است فوائد داوری را نیز متذکر شوم:

را صرفه جویی در وقت نظر به اینکه داورها در رسیدگی وصدور حکم تابع مقررات آئین دادرسی مدنی نیستند وسعی می کنند دعوی را در مدت کوتاهی خاتمه دهند.

2-صرفه جویی در هزینه خواهان دعوی همانگونه که د رمبحث دادخواست خواندیم بایستی مطابق با خواسته هزینه دادرسی پرداخت شود ولی داورها یا هزینه دریافت نمی کنند یا اگر هزینه دریافت کنند حق الزحمه بسیار ناچیز می گیرند طبق ماده 670 به بعد آ.د.م

3-انتخاب داور مورد اعتماد، دادرس دادگاه انتخاب شب خواست اصحاب دعوی نیست وتوسط ضوابط ومراجع داخلی دادگستری تعیین می شود ولی اختیار انتخاب داور با طرفین دعوی است بهمین دلیل همیشه سعی می کنند شخص مورد اعتمادی را انتخاب کند.

4-مزایای معنوی، در انتخاب داور برای انتخاب دهنده نوعی رضایت باطنی و درونی ایجاد می شود و داور هم سی می کند طرفین را در رسیدن به نتیجه بهم نزدیک کند ولی در دادگاه چنین مطلبی امکان ندارد.

انگیزه های دوری در تاریخ حقوق اسلام:

داوری در بین ملتهای عرب قبل از اسلام از صورت فوق العاده ای برخوردار است وبوده واعراب بدوی تنها محکمه داوری را به رسمیت می شناخته اند وبا ظهور دین مبین اسلام محکمه داوری نشو ونمای فوق العاده ای داشتند و از نظر بعضی ملتهای عرب و از نظر بعضی دولتها دادگستری اصلی بشمار می رفته است.

اسلام سیستم محکمه داوری را به منظور وضع مسالمت آمیز اختلافات نه تنها در مورد اختلافات بین المللی مورد تایید قرار داده بلکه آنرا در سیستم حقوق داخلی معمول داشته است. اکنون سعی وکوشش من بر این است که انگیزه داوری را بیان کنم.

مطابق معمول طرفین اختلاف می توانند شخص مورد اعتماد خود را بعنوان داور انتخاب و از مراجعه به محاکم دادگستری خودداری کنند واین نوع داور قاضی را در اصطلاح اسلام قاضی تحکیم گویند.

از این نوع داوری در بعضی از اختلافات فیمابین مسلمین وگروههای غیرمسلمین مورد استفاده شده است واستفاده ا زداوری در جنگهای صفین مبنای عملی قانون محکمه داوری در اسلام است.

در اسلام شخص را می توان بعنوان داور انتخاب کردکه اولا مقام قضایی فوق العاده داشته باشد وثانیا برطبق حق و عدالت رای صادرکند .مبنای داوری در اسلام بر پایه دو اصل قرار دارد:

الف-قران کریم: خداوند تبارک وتعالی در باره شخصی که در حال احرام شکار را می کشد امر به داوری فرموده است.(سوره نسائ آیه 58)

ب-دکترین در مورد داوری:

درتالیفات فقه اسلام داوری در ردیف قضایعنی قضاوت قرا رگرفته است ورای روشن شدن مطلب اینکه به تجزیه وتحلیل هر یک از دکتریها در حقوق اسلام می پردازیم:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد داور (دادگستر) 105ص

مقاله زن دراندیشه اسلامی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله زن دراندیشه اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بنابر باور توحیدی، اسلام آخرین دین الهی و جامعترین و کاملترین ادیان بوده و کتاب آسمانی قرآن که معجزه پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد (ص) می باشد حاوی عالی ترین و جامعترین مفاهیم و مضامین مورد نیاز بشر در همه اعصار می باشد.

یکی از مسائل مهم و اساسی مطرح در جوامع امروز، مباحث مربوط به زنان، حقوق و جایگاه ایشان در نظام های فکری و سیاسی است.

لذا طبیعی است که دین اسلام که مدعی ارائه بهترین و کاملترین اصول زندگی بشر می باشد، در این زمینه به بحث و ارائه نظر پرداخته باشد.

بنابراین بررسی جایگاه زن در اندیشه اسلامی از دو جهت حائز اهمیت است؛ اول آنکه تبیین این مطلب به خودی خود و جهت درک و شناخت عموم افراد به خصوص زنان، مفید می باشد؛ دوم نحوه نگرش دینی که کاملترین ادیان بوده و به سعادت و کمال انسانی توجه ویژه ای داشته است به مسأله زن، قابل تأمل و بررسی می باشد.

البته باید توجه داشت که بررسی این موضوع بایستی کاملاً علمی و منطقی و براساس آموزه های اصیل اسلامی صورت گیرد. چه بسا دیده می شود که به نام دین، حقوق مسلم و طبیعی زن مورد خدشه قرار گرفته و یا اینکه به بهانه حقوق طبیعی زن، حدود الهی و آسمانی دین نادیده گرفته می شود. این افراط وتفریط ها زاییده جهل و عدم آگاهی از اصول اسلام می باشد.

به این جهت ضروری است که اندیشه دینی در زمینه های مختلف ازجمله دیدگاه اسلام نسبت به زن، به دقت تبیین و تحلیل گردد.

این نوشتار تلاشی است در جهت بیانی اجمالی از دیدگاه های اسلامی در خصوص زن و بررسی نقش و جایگاه زن در اندیشه اسلامی.

نگاه به زن در طول تاریخ

در سیر تاریخی از آغاز آفرینش تا به امروز، در تمام سرزمین‌ها، اقوام، آیین‌ها، فرهنگ‌ها، اجتماعات و فلسفه‌های گوناگون، از یک زاویه به زن نگریسته نشده است. به عبارت دیگر، زن در هر سرزمینی، فرهنگ و فلسفه‌ای با شخصیتی متفاوت و گاه متضاد شناخته شده و می شود. نگرش به زن در برخی فرهنگ‌ها چنان منفی و دور از واقعیت بوده که وی را عاری از روح انسانی دانسته و او را از قلمرو انسانیت و برخورداری از شخصیت انسانی خارج کرده‌اند. همین بینش و تفکر سبب شده است گروهی از انسان‌ها در گذشته و حال، با زن به مثابه ابزار مادی صرف برخورد کنند.

بنابراین می‌توان گفت، در طول تاریخ نگرش ها و برخوردهای متفاوتی درباره زن وجود داشته است که در این بخش به گوشه‌ای از این دیدگاه ها می‌پردازیم.

الف. زن در تمدن‌های بزرگ

یونان، روم و ایران، سه تمدن بزرگ و شناخته شده در تاریخ جهان هستند که علم و فرهنگ از این سه تمدن سرچشمه گرفته است. هند و چین نیز به عنوان دو کشور پرجمعیت و با سابقه‌ای طولانی، جوامعی هستندکه وضع زن در آنها به اختصار بررسی می‌شود.

1. یونان

در یونان قدیم، زن شخصیت انسانی نداشت و به آسانی، خرید و فروش یا هبه می‌شد. یونانی ها، زن را موجودی شیطانی می‌دانستند و وظیفه او را خدمت به مرد و ارضا کننده غریزه جنسی او می‌شمردند. به همین دلیل، زن درتمدن بزرگ یونان جایگاهی نداشت. سقراط، سلوک با زن را نوعی زجر و ریاضت‌کشی می‌دانست و چشیدن این زهر و تحمل این زجر را برای تقویت اراده و مالکیت نفس، مفید می‌شمرد.

پس از سال ها و قرن ها تلاش، زن از آن پندارهای پست و غیر انسانی خارج شد و جایگاهی شایسته به دست آورد، ولی این تلاش‌ها نیز نتوانست زن را به مقام واقعی خود برساند؛ زیرا به تدریج، زن مظهر فساد و فحشا و ارضاکننده شهوت مردان گردید.

2. روم

زنان در روم، مانند کودکان، همیشه قیم و ولی داشتند و تحت کفالت مردی به سر می‌بردند. مادر بودن و همسر بودن در این امر بی‌تأثیر بود. زن در روم قدیم، شخصیت حقوقی به شمار نمی‌آمد، بلکه به عنوان یک شیء، قابل تملک و خرید و فروش بود. پدر یا شوهر می‌توانست دختر یا زن خود را بفروشد یا قرض و اجاره دهد و حتی می‌توانست او را بکشد.

رومی ها زن را مظهر تام شیطان و از نوع ارواح آزارگر می‌دانستند. از این رو، با او رفتاری خشونت‌آمیز داشتند و حتی از خندیدن و سخن گفتن وی جلوگیری می‌کردند. براساس همین اندیشه، در پارلمان روم مقرر شد که زن موجودی شریر است و باید با او رفتاری حیوانی داشت.

3. ایران

در ایران باستان، به دلیل وجود طبقات اجتماعی مختلف، وضع زن نیز متفاوت بود. زنان اشراف و بزرگان از حقوق بیشتری در مقایسه با دیگر زنان برخوردار بودند، ولی زنان طبقات پایین، وضعی مانند دیگر جوامع داشتند و حتی از حقوق اولیه انسانی‌شان محروم بودند. به طور کلی می‌توان گفت وضع زن در ایران باستان نسبت به دیگر جوامع متمدن آن روز بهتر بود. هرچند جایگاه واقعی خود را نداشت و رفتار مناسبی با او نمی‌شد.

4. هند و چین

در باورهای هندوان، زن روح انسانی نداشت و بدون مرد زندگی برای او بی‌معنا و مفهوم بود. از این رو، پس از مرگ شوهر باید همراه جسد او سوزانده می شد. در غیر این صورت، باید نزد بستگان خود می‌ماند و کم‌خوری و عبادت را پیشه خود می‌ساخت و تا پایان عمر، دیگر حق ازدواج نداشت. به طور کلی، در هند زنان به عنوان خدمتکار و کنیز شناخته می‌شدند و شوهر، ارباب او شمرده می‌شد.

همچنین زن در چین، موقعیت اجتماعی بسیار پایینی داشت. چینی‌ها زن را به کلی از فکر و عقل، بی‌نصیب می‌دانستند. زنان چینی، مانند اسیرانی در دست جلادان بی‌رحم گرفتار بودند و کمترین خطای ایشان، مجازات‌های بزرگی در پی داشت. در مقابل، جرم و جفای مرد به او، هیچ گونه سرزنش یا مجازاتی در پی نداشت.

در سروده‌های چینی آمده است: «در دنیا، چیزی پست‌تر و ارزانتر از زن نیست.» در آن زمان، اگر فردی صاحب فرزند دختر می‌شد خویشان و نزدیکان با تأسف تمام، به پدر و خویشان نزدیک نوزاد تسلیت می‌گفتند و دختر بودن نوزاد را نوعی خشم از جانب نیاکان می‌دانستند.

ب. حقوق زن در جاهلیت

در دوران جاهلیت، زنان گرفتار ننگ‌آورترین شرایط و سخت‌ترین مصیبت‌ها بودند. اعراب در این دوران دختران خود را زنده به گور کرده و به این کار افتخار می کردند. مرد می‌توانست زن خود را به طور رایگان یا در مقابل چیزی به دیگران ببخشد و مردان می‌توانستند بدون هیچ‌گونه قید و شرطی از زنان بهره ببرند.

ج. زن در غرب

در گذشته، زن در جوامع غربی، ارزش و احترامی نداشت. در مجامع اسپانیایی و ایتالیایی، پس از بحث‌های فراوانی که درباره روح زن میان کاتولیک‌ها صورت گرفت، آنان سرانجام به این نتیجه رسیدند که جز مریم مقدس که دارای روح انسانی است، دیگر زنان برزخ میان انسان و حیوان هستند.

شاید فرانسه، نخستین دولت غربی باشد که برای زن شخصیت انسانی قائل شد؛ زیرا مجمع دینی فرانسه در سال 586م. پس از بحث و بررسی فراوان چنین نظر داد که زن انسان است، ولی برای خدمت مرد آفریده شده است.

تا حدود سال 1900م. زن در اروپا چنان حقی نداشت که مرد ناگزیر باشد از روی قانون آن را محترم بدارد. استقلال و شخصیت انسانی و حقوقی زن در ردیف یک برده بود و در هیچ موردی، حقوق مساوی با مرد نداشت، هرچند همواره مسئولیت و وظیفه‌ای بیش از مرد داشت.

تا یکی دو قرن پیش، زن در جوامع غربی، حق مالکیت بر اموال خود را نداشت و مرد می‌توانست بدون رضایت همسرش، در اموال متعلق به او هرگونه دخل و تصرفی روا دارد.

با انقلاب صنعتی و دگرگونی‌های پس از آن و نیز جنگ‌های جهانی اول و دوم، از شمار مردان کاسته شد و بسیاری از خانواده‌ها بی‌سرپرست شدند. از این رو، زنان و کودکان به کارخانه‌ها روی آوردند و کارخانه‌ها نیز در اعلان‌های خود، کارگران زن و کودکان را به کار فراخواندند. زنان، کارگران ارزانتر و مناسبتری بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش و گرانقیمت ترجیح می‌دادند. در این وضعیت، یافتن شغل مناسب برای مرد مشکل شده بود و زن نیز با حقوق اندک نمی‌توانست معیشت خانواده را تأمین کند. کم کم زمینه‌های قیام زنان برای افزایش سطح دستمزد فراهم گردید و به تدریج، نخستین قانونی که بیانگر استقلال مالکیت زن در دستمزد و کارکرد خود بود، در پارلمان انگلستان به تصویب رسید.

زنان به جای خانه، به کارخانه گام نهادند و به اداره‌ها و اجتماع روی آوردند. ولی در همه جا از امتیازها و حقوق انسانی بی‌بهره بودند. بنابراین، زن در همه جا کوشید مانند مرد شود؛ کار مرد را انجام دهد؛ مانند او فکر کند و مانند او حرف بزند؛ سیگار بکشد؛ لباس مردانه بپوشد و مردانه راه برود.

پس از آن، تلاش‌های بسیاری شد تا زن از حقوق اولیه انسانی‌اش برخوردار شود و حقوقی سازگار با شأن خود به دست آورد. به تدریج، جنبش های فمینیستی شکل گرفت که هدف آنها برای حقوق زن و مرد بود. در نگاه اول، این حرکت‌ها به سود زنان و برای به دست آوردن حقوق تضییع شده آنان بود. ولی چون در جنبش‌های طرفداری از زن، به نقش حیاتی همسر بودن و مادر بودن زن در خانواده توجهی نشد، نارضایتی زنان را از دستاوردهای این‌گونه حرکت‌ها در پی داشت. «اکنون سردمداران جنبش‌های آزادی زنان در جهان غرب، زبان به اعتراف گشوده‌اند که ممکن است زنان امروز به آزادی و برابری رسیده باشند، ولی هیچ گاه به این فلاکت و بدبختی نبوده اند.»

در سند کنفرانس جمعیت و توسعه، به عنوان جمع‌بندی مسائل دهه اخیر آمده است:

دگرگونی‌های چشمگیری در وضعیت زنان در بسیاری از کشورها رخ داده است، از جمله، افزایش میزان تحصیلات، افزایش نیروی کار زن در مسائل مختلف، افزایش درآمد زنان و ... ولی این تغییرها، روند مثبتی را در وضعیت زندگی زنان ایجاد نکرده است. در بعضی از کشورها به دلیل مشارکت نداشتن همسران در مسئولیت ها، زنان افزون بر مشاغل بیرون از منزل، همچنان تمامی مسئولیت‌های خانواده را نیز به دوش می کشند که این خود، فشاری مضاعف بر دوش این جمعیت است.

موناشارن، نویسنده امریکایی در مقاله «اشتباه فمینیست ها» می نویسند:

آزادی زنان برای ما افزایش درآمد، سیگار ویژه زنان، حق انتخاب برای تنها زیستن و تشکیل خانواده یک نفره، ایجاد مراکز بحران تجاوز، اعتبارات فردی، عشق آزاد و زنان متخصص بیماری‌های زنان را به ارمغان آورد، ولی در ازای آن، چیزی را به غارت برد که خوشبختی بسیاری از زنان در گرو آن است و آن وجود «همسر» و «خانواده» است.

جمع بندی سیاست‌ها و برنامه‌های اعمال شده در زمینه زنان در سطح بین المللی بدین جا رسید که در بسیاری از کشورها (بیشتر کشورهای غربی)، خانواده، قربانی اصلی اجرای این برنامه‌ها شد. امروزه، تضعیف این رکن اصلی اجتماع، زمینه ساز حرکت‌های مذهبی و اخلاقی برای تقویت کیان خانواده شده است. در شرایط کنونی، دنیا در جستجوی الگویی متعادل است؛ الگویی که آرامش گم شده را به کانون خانواده و زنان بازگرداند.

دیدگاه اسلام نسبت به زن

به موازات نگرش های ناعادلانه ای که در طول تاریخ نسبت به زن وجود داشته است، همواره تفکر و نگرش دیگری نیز در سیر تاریخ، منادی ارزش، فضیلت، کرامت و شخصیت انسانی زن بوده و بشریت را به سوی آن فراخوانده است. این اندیشه که از آغاز آفرینش تا بعثت حضرت محمد (ص) استمرار داشته، دین خداست که رسولان الهی در تمام سرزمین‌ها میان اقوام و فرهنگ‌ها ترویج کرده‌اند و کاملترین شکل آن در دین اسلام تجلی یافت.

پس از ظهور اسلام و حاکمیت قوانین اسلامی، وضعیت زنان به کلی دگرگون شد. اسلام، حق زندگی شرافتمندانه در اجتماع را به زنان بخشید و اجازه شرکت در فعالیت‌های اجتماعی- به شرط رعایت موازین شرعی- را داد. همچنین زنان می‌توانستند مانند مردان با پیامبر بیعت کنند.

اسلام اعلام کرد زن، برده، کنیز و پست نیست، بلکه مظهر جمال الهی و مدرسه انسان‌سازی است. در حقیقت، آموزه‌های اسلامی، زن را در جایگاه حقیقی اش قرار داد؛ نه او را به عنوان برده‌ای بی‌اراده پذیرفتند و نه آزادی بی‌حساب و کتاب و خلاف طبیعت برای او قائل شدند. دست بخشایشگر اسلام، پرده‌های تاریکی و جهالت را از جمال زیبای زن برداشت و او را به عنوان انسان به رسمیت شناخت و گوهر شرف و حسن بر دامانش فرو ریخت و تاج بزرگی و افتخار بر سر او نهاد.

آفرینش زن

زن در آموزه‌های اسلام و آیات قرآن جایگاه ویژه‌ای دارد. اسلام، ساختمان فکری جوامع گذشت نسبت به زن را ویران کرد و شخصیتی ارزشمند برایش قائل شد. اسلام به سرشتی واحد در طبیعت زن و مرد اعتقاد دارد. استاد مطهری در این باره می نویسد:

قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظر سرشت مردان آفریده ایم.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زن دراندیشه اسلامی

ادبیات نمایشی 15 ص

اختصاصی از کوشا فایل ادبیات نمایشی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ادبیات نمایشی

تهیه کنندگان:

میلاد عمارلو

محمد جنتی سنگ نقره

دبیر راهنما:

جناب آقای دانش پژوه

فیلمنامه

فیلمنامه داستانی است که همراه با توضیح صحنه ها برای ساخت فیلم نوشته می شود. عناصر فیلمنامه از این قبیل هستند: داستان و شخصیت ها ، صحنه ها ، سکانس ها ، پرده ها ، موسیقی ، مکان ها و ...

انواع فیلمنامه

فیلمنامه کوتاه

در خصوص فیلمنامه کوتاه تعاریف گوناگونی وجود دارد. برخی از نظریه پردازان هر فیلمنامه‌ای را که کمتر از هفتاد دقیقه باشد فیلمنامه کوتاه می‌دانند. برخی دیگر فیلمنامه کمتر از هفتاد دقیقه را نیز به دو بخش کوتاه، و نیمه بلند تقسیم می‌کنند. این در حالی است که وقتی نام فیلمنامه کوتاه به زبان می‌آید آنچه بیشتر در ذهن شنونده شکل می‌گیرد، فیلمنامه‌ای است که حداکثر حدود سی دقیقه باشد. این فکر بیشتر از آنجا ناشی می‌شود که اغلب افراد فیلمنامه کوتاه را فیلمنامه‌ای غیرحرفه‌ای می‌دانند که نقطه شروع فیلمسازی حرفه‌ای است. به همین علت این افراد معتقدند که فیلمنامه کوتاه تا آنجا که ممکن است باید موجز و فشرده، و کم خرج (از نظر تولید) باشد معمولاً این افراد آنقدر در این اندیشه غرق می‌شوند که به کلی عناصری نظیر قصه، مخاطب گسترده و انبوه، و موقعیت اجتماعی فیلمساز را از یاد می‌برند. در حالی که فیلمنامه کوتاه می‌تواند شخصیت مستقلی برای خود داشته باشد. می تواند مخاطب خود را داشته باشد. همانطور که داستان کوتاه چنین است. بسیاری از افراد بوده‌اند که در قالب کار کوتاه موفقیت بیشتری کسب کرده‌اند. در حالی که در قالب یک کار بلند سردرگم و ناتوان نشان داده‌اندو همانطور که دیده می‌شود برخی از فیلمسازان در سریال‌سازی بسیار موفقتر از کار سینمایی بوده و هستند. ایجاز، وجود شخصیت‌های کم، نگاه نو و بکر، کم هزینه بودن (از نظر تولیدی)، و ارائه فکر و دیدگاه، و نکاتی از این دست می‌تواند از امتیازات یک فیلمنامه کوتاه خوب باشد حتی بعضی از این عوامل می‌تواند شانس تولید یک فیلمنامه را به مراتب بیشتر کرده، آن‌ را به اجرا نزدیک سازد اما نمی‌توان گفت یک فیلمنامه کوتاه حتماً باید همه عوامل

را با هم داشته باشد. مثلاً ممکن است فیلمنامه‌ای کوتاه از چندین شخصیت برخوردار باشد. یا از نظر تولیدی نسبتاً پر هزینه باشد. اما در قالب کار کوتاه قرار بگیرد. در ساختار حرفه‌ای فیلمسازی ممکن است کارگردانی که سابقه تولید چندین فیلم سینمایی در پرونده خویش دارد زمانی تصمیم بگیرد فیلمی کوتاه بسازد. در این ساختار ممکن است امکان کار در قالب سینمایی یا سریال برای

فیلمسازان کوتاه میسر باشد، اما آنها همچنان مایل باشند حرفها و دیدگاه‌، و یا حتی قصه خود را در قالب فیلم کوتاه بیان کنند. طبیعی است که در این جامعه سینمایی هر یک از عناصر انسانی صنعت فیلمسازی جایگاه حرفه‌ای خود را خواهند داشت، و هیچیک دیگری را نفی نمی‌کند. در نهایت می‌توان فیلمنامه کوتاه را اینچنین تعریف کرد: روایتی کوتاه از یک موضوع یا برشی از یک زندگی. در این روایت ممکن است تنها از تصویر استفاده شود، یا تصویر همراه با اصوات، و گفتگو باشد. فیلمنامه کوتاه معمولاً‌ یک موضوع را دنبال می‌کند و فاقد قصه یا موضوع فرعی است.

فیلمنامه بلند

فیلمنامه بلند یا همان فیلمنامه سینمایی متنی است که شروع، میان و پایان مشخصی دارد. این متن معمولاً چیزی حدود دو ساعت فیلم را شامل می‌شود. ”سید فیلد“ مدرس مشهور فیلمنامه‌نویسی معتقد است فیلمنامه سینمایی باید صد و بیست صفحه باشد؛ و بر همین اساس فرمولی را برای ساختار این نوع از فیلمنامه ارائه داده است که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. اما همه می‌دانیم کم نیستند فیلم‌هایی که زمانی حدود نود دقیقه (معادل نود صفحه) دارند. یا فیلم‌هایی سینمایی با زمانی بیشتر، مثلاً دویست و ده دقیقه. اما به هر حال فیلمنامه سینمایی از نظر زمانی بیشتر از هفتاد دقیقه است. در حالی که از لحاظ ساختاری نیز بر خلاف فیلمنامه کوتاه از موضوعی فرعی که رابطه‌ای تنگاتنگ با موضوع اصلی دارد، بهره می‌جوید. این موضوع یا داستان فرعی کمک می‌کند که موضوع اصلی بهتر معنا یابد و گیراتر و پررنگتر جلوه نماید. فیلمنامه بلند نیز می‌تواند گفتگو (دیالوگ) داشته باشد. یا فاقد آن باشد.

فیلمنامه بلند یا همان فیلمنامه سینمایی متنی است که شروع، میان و پایان مشخصی دارد. این متن معمولاً چیزی حدود دو ساعت فیلم را شامل می‌شود. ”سید فیلد“ مدرس مشهور فیلمنامه‌نویسی معتقد است فیلمنامه سینمایی باید صد و بیست صفحه باشد؛ و بر همین اساس فرمولی را برای ساختار این نوع از فیلمنامه ارائه داده است که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. اما همه می‌دانیم کم نیستند فیلم‌هایی که زمانی حدود نود دقیقه (معادل نود صفحه) دارند. یا فیلم‌هایی سینمایی با زمانی بیشتر، مثلاً دویست و ده دقیقه. اما به هر حال فیلمنامه سینمایی از نظر زمانی بیشتر از هفتاد دقیقه است. در حالی که از لحاظ ساختاری نیز بر خلاف فیلمنامه کوتاه از موضوعی فرعی که رابطه‌ای تنگاتنگ با موضوع اصلی دارد، بهره می‌جوید. این موضوع یا داستان فرعی کمک می‌کند که موضوع اصلی بهتر معنا یابد و گیراتر و پررنگتر جلوه نماید. فیلمنامه بلند نیز می‌تواند گفتگو (دیالوگ) داشته باشد. یا فاقد آن باشد.

فیلمنامه سریالی

فیلمنامه سریالی تقریباً همه عناصر فیلمنامه بلند را درون خود دارد. اما با اندکی تفاوت. این نوع از فیلمنامه از نظر زمانی هیچ محدودیتی ندارد. می‌تواند از چند قسمت تا دویست، ‌سیصد، یا... قسمت باشد. از لحاظ موضوع برخلاف فیلمنامه سینمایی، صرفاً یک موضوع یا قصه فرعی دارد، این فیلمنامه می‌تواند چندین موضوع و قصه فرعی را به صورت مستقل یا بطور موازی پی بگیرد. می‌تواند شخصیت‌های رعی فراوانی داشته باشد. از آنجا که این فیلمنامه برای تولید کار تلویزیونی در نظر گرفته می‌شود، و رسانه تلویزیون خصوصیاتی متفاوت با سینما دارد. (از جمله این


دانلود با لینک مستقیم


ادبیات نمایشی 15 ص

مقاله در مورد پنی سیلین 7 ص

اختصاصی از کوشا فایل مقاله در مورد پنی سیلین 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

پنی سیلین

دبیر مربوطه :

جناب آقای حصاری

تهیه کننده:

محمد شیردل

بهار87

پنی سیلین

پنی سیلین‌ها و سفالوسپورین‌ها موجب مهار ترانس پپتیداز‌ها می‌شوند، آنزیم‌هایی که جهت آخرین مرحله اتصال متقاطع در ساخت پپتیدو گلیکان مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال در گونهٔ استافیلو کوکوس اورئوس، ترانس پپتیداسیون بین گروه آمینی که در انتهای پنتا گلیسین قرار دارد و گروه کربوکسیل انتهایی د-آلانین در زنجیره تتراپپتیدی صورت میگیرد. از آنجایی که پنی سیلین از لحاظ شیمی فضایی مشابه دی پپتید دی آلانین- دی آلانین می‌باشد، می‌تواند به قسمت فعّال ترانس پپتیداز متصل شده و فعّالیت آن را مهار نماید. از عوامل دیگری که در فعّالیت پنی سیلین موثّر هستند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

اولاً پنی سیلین به گیرنده‌های گوناگونی متصّل می‌شود که بر روی دیوارهٔ سلولی و غشاء سلولی باکتری قرار دارند. این گیرنده‌ها به پروتئین‌های متصل شونده به پنی سیلین(PBP`s) موسوم هستند. بعضی از PBP‌ها ترانس پپتیداز می‌باشند ولی عملکرد ما بقی آنها نامشخص است. تغییر در PBPهای یک باکتری یکی از دلایلی است که موجب مقاومت باکتری نسبت به پنی سیلین می‌شود.

دومین عامل آنزیم‌های اتولیتیک می‌باشند که هیدرولازهای مورین نام داشته، (مورین مترداف پپتیدو گلیکان می‌باشد) و در باکتری‌هایی که در معرض پنی سیلین قرار گرفته‌اند فعّال شده و موجب تخریب پپتیدو گلیکان می‌شوند. در بعضی از باکتری‌ها مانند سویه‌هایی از استافیلو کوکوس ارئوس به دلیل فعّال نشدن آنزیم‌های اتو لیتیک، نسبت به اثر پنی سیلین تحمّل ایجاد می‌شود. (واژهٔ تحمّل زمانی به کار می‌رود که دارویی که معمولاً باکتریوسید است، مانند پنی سیلین تنها موجب مهار رشد باکتری شده و نتواند آن را از بین ببرد.)

باکتری‌هایی که در معرض پنی سیلین قرار میگیرند، یه دلیل بالا بودن فشار اسمزی داخل آنها، آب به درونشان راه پیدا کرده، پاره شده و میمیرند. اگر فشار اسمزی محیطی را که میکرو ارگانیسم در آن قرار دارد برای مثال با اضافه کردن مقدار کافی نمک KCl به سه برابر برسانیم؛ میکروارگانیسم پاره نشده و می‌تواند به صورت پروتوپلاست به زندگی ادامه دهد. چنانچه باکتری‌ها در معرض آنزیم لیزوزیم که در اشک انسان وجود دارد قرار گیرند، تخریب دیوارهٔ پپتیدو گلیکانی به دلیل پارگی ناشی از افزایش فشار اسمزی رخ می‌دهد که مشابه با اثر پنی سیلین است.

پنی سیلین یک داروی باکتریو سید است اما فقط باکتری‌های در حال رشد را از بین می‌برد. هنگامی که باکتری در حال رشد است پپتیدو گلیکان‌های جدیدی ساخته شده و ترانس پپتیداسیون صورت می‌پذیرد، در حالی که اگر باکتری‌ها در حال رشد نباشند، نیاز به اتصال‌های متقاطع جدید نیست و در این حالت پنی سیلین غیر فعّال است. بنابراین پنی سیلین‌ها طی فاز لگاریتمی رشد باکتری‌ها نسبت به فاز سکون موثّر تر هستند.

پنی سیلین‌ها (و سفالوسپورین‌ها) داروهای بتا- لاکتام نامیده می‌شوند که این موضوع به دلیل اهمیت حلقهٔ بتا لاکتام می‌باشد. وجود یک ساختمان حلقوی دست نخورده جهت فعّالیت ضد میکروبی این دارو‌ها ضروری است. پنی سیلینازها (بتا- لاکتامازها) با شکستن این حلقه موجب غیر فعال شدن دارو می‌شوند. مهم ترین ترکیبی که به صورت طبیعی یافت می‌شود، بنزیل پنی سیلین (پنی سیلین G) است که شامل هستهٔ ۶- آمینو پنی سیلانیک اسید که در تمام پنی سیلین‌ها مشترک است به اضافهٔ یک زنجیرهٔ فرعی

 

ساختار هسته پنی سیلین

انواع پنی سیلین G

پنی سیلین G محلول در آب که بسرعت متابولیزه می شود.

پنی سیلین G پروکائین که در آن پنی سیلین G به پروکائین متّصل شده است. این شکل دارو آهسته تر متابولیزه شده، هنگامی که به صورت داخل عضلانی تزریق می شود، درد کمتری ایجاد می کند زیرا پروکائین بصورت یک عامل بیحس کننده عمل می نماید.

پنی سیلین G بنزاتین که در آن پنی سیلین G به بنزاتین متّصل شده است. این شکل دارو بسیار آهسته متابولیزه می شود و غالباً به عنوان یک فراورده ی ذخیره ای شناخته می شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد پنی سیلین 7 ص