گفتار اول : حضور آمریکا در خاورمیانه
الف ) تاریخچه حضور آمریکا در منطقه
ایالات متحده از زمان استقلال در خاورمیانه برای خود منافعی قائل شده و از همان هنگام با این منطقه ارتباط داشته است. مراکش نخستین کشوری بود که با آمریکا رابطه برقرار کرد. در سال 1866 مسیونرهای آمریکایی در لبنان کالج پروتستانهای سوریه را تأسیس کردند که بعدها به دانشگاه آمریکایی بیروت مبدل گشت و از سالهای نخستین سده بیستم شرکت های بازرگانی،کشف نفت در عربستان سعودی را به عهده گرفتند. افزون بر آن آلفرد تایرماهان،استراتژیست و افسر نام آور نیروی دریایی آمریکا اصطلاح «خاور میانه» را وضع و بر سر زبانها انداخت که منطقه میان هند و کشورهای عربی را در بر میگرفت. وی معتقد بود مرکز این منطقه از دیدگاه یک استراتژیست نیروی دریایی ـ در خلیج فارس است.(42)
روابط ایالات متحده با این «مرکز» در سال 1833 با امضای قرارداد بازرگانی،دوستی و مودت با عمان آغاز شد. از آن زمان تاکنون با توجه به نقش نفت خلیج فارس در اقتصاد جهان واهمیت ژئواستراتژیک این منطقه در دوران جنگ سرد، رابطه آمریکا با کشورهای کرانه خلیج فارس گسترده تر و ژرف تر گشته است. پس از جنگ خلیج فارس نیز به دلیل تحریم های سازمان ملل علیه عراق و همچنین سیاست کاخ سفید درباره مهار کشورهای یاغی منطقه حضور آمریکا افزایش بیشتری یافته است. اسناد و اظهارات رسمی فراوان وجود دارد که گویای منافع و استراتژی ایالات متحده در منطقه خاور میانه بزرگ است که خلیج فارس و جنوب غرب آسیا نیز جزو آن بشمار میرود. جدیدترین و معتبرترین سند«استراتژی امنیت ملی در عصر جهانی شدن» نام دارد که قبل از به پایان رسیدن دوره ریاست جمهوری کلینتون در دسامبر سال 2000 از سوی کاخ سفید منتشر شد. مضمون اصلی این استراتژی در بخش مربوط به «تقویت امنیت» آمده است و اشعار میدارد:
ایالات متحده در تلاش برای برقراری صلحی عادلانه،فراگیر و بادوام درخاورمیانه منافع فراوانی دارد. این صلح باید به گونه ای باشد که امنیت و آسایش اسرائیل را تأمین کرده، به کشورهای عرب شریک ما نیز در جهت امنیت آنان کمک کند و دسترسی جهانی به منابع مهم و حیاتی انرژی را تداوم بخشد،استراتژی ما باید بر اساس تأمین امنیت این منابع تدوین شود.(43)
استراتژی امنیت ملی درباره منطقه خلیج فارس و جنوب غرب آسیا مقرر میدارد که آمریکا باید:«تلاش اصلی خود را بر روی مقابله با نیروهایی که ثبات منطقه ای و مسیرهای انتقال انرژی را تهدید میکند متمرکز ساخته و با تهدیدات ناشی از استقرار سلاحهای کشتار جمعی مبارزه کند، ایالات متحده همچنین باید با خطراتی که امنیت شرکای منطقهای ما را تهدید میکند برخورد کرده و از آنها محافظت کند . این منافع سه گانه و پایدار آمریکا در منطقه که شامل،صلح خاورمیانه، امنیت اسرائیل و کشورهای دوست آمریکا در این بخش از جهان و دسترسی به منابع انرژی میباشد از سال 1986 که تدوین استراتژی امنیت ملی به موجب قانون اجباری شده جزو اهداف ذکر شده است. در این سال (1986) کنگره به تصویب «قانون گلدواترینکلاس درباره سازماندهی مجدد وزارت دفاع،قانون امنیت ملی مصوب 1947 را اصلاح کرد و بدین وسیله رئیس جمهور را ملزم ساخت که سالانه گزارش مبسوط درباره استراتژی امنیت ملی آمریکا به کنگره ارائه نماید،رئیس جمهور ریگان نیز بر اساس همین قانون نخستین گزارش را در ژانویه 1987 منتشر کرد در این گزارش آمده بود:« منافع اصلی ما در خاورمیانه عبارت است از :حفظ ثبات منطقه ای،مهار و کاهش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی، حفظ امنیت اسرائیل و دیگر کشورهای دوست در منطقه،تداوم دسترسی ما و دیگر متحدانمان به منابع نفت و در نهایت مبارزه با تروریسم دولتی.(44)
ب) اهمیت خاور میانه برای آمریکا
قدرتهای بین المللی و حتی قدرتهای منطقه ای چه منافعی را در خاورمیانه جستجو میکنند؟ این منطقه دارای چه جایگاه و اهمیتی است که به نقشهای متفاوت در این منطقه میپردازند؟چرا این منطقه در طول تاریخ کانون بحرانها و آتش زیرخاکستر بوده و بعضی از کشورها منافع خود را در تشنج و برخی دیگر از کشورها در صلح و ثبات این منطقه جستجو میکردند؟
منطقه خاور میانه از نظر نظامی و استراتژیکی بسیار با اهمیت است منطقه ای است که بین اروپا،آفریقا و شرق و جنوب شرقآسیا واقع شده است. چند نقطه استراتژیک دنیا در این منطقه واقع شده است که از جمله تنگه هرمز که منطقه بسیار حیاتی و مهم خلیج فارس را به دریای عمان و سپس اقیانوس هند متصل میکند،تنگه باب المنداب که دریای سرخ را به اقیانوس هند متصل مینماید، کانال سوئز که دریای سرخ را به دریای مدیترانه وصل میکند. بنابراین تسلط بر این منطقه و نقاط استراتژیکی آن، مزیت مهم نظامی و استراتژیکی ایجاد خواهد نمود و همین امر یکی از دلایل مهم چالش دو ابرقدرت ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد به شمار میرفت.(45)
تحقیق در مورد سیاست خارجه امریکا در خاورمیانه + Doc