نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 26 صفحه
چکیده :
در سال 1789 میلادی، در فرانسه، انقلابی روی داد که معروف به “انقلاب کبیر فرانسه” شده است. این انقلاب را فراماسونرها و طرفداران ایدههای بورژوازی رهبری کردند و در متن “پروتکلهای صهیونیزم جهانی” آمده است که: «ما این انقلاب را “انقلاب کبیر” نامیدیم».
انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال - بورژوایی بود. قبل از وقوع انقلاب و در زمان سلطنت لویی شانزدهم، فرانسه دارای یک مجلس طبقاتی بود و اشرافیت فئودال از مزایای ویژهای برخوردار بودند که نمایندگان بازرگانان و سرمایهداران و صاحبان صنایع فاقد آن امتیازها بودند. در جریان انقلاب فرانسه، رهبری با سرمایهداران و بازرگانانی بود که ایدههای بورژوایی و عصر روشنگری را در سر داشتند و تحت شعار “برابری” خواهان حقوق برابر با اشراف و لغو امتیازات ویژة فئودالی بودند.
بورژوازی، ذیل شعار “آزادی”، محدود شدنِ قدرت سلطنت و گسترش نفوذ زرسالارانِ صاحب سرمایه (بازرگانان، رباخواران، صاحبان صنایع) را طلب میکرد و تودههای مردم که اکثراً از دهقانان فقیر و پیشهورزان خردهپا و گروه کمجمعیت کارگران صنایع تشکیل میشد، در آرزوی لغو مالیاتهای فئودالی و عشریههای اجباری به کلیسا بودند.
انقلاب فرانسه به لحاظ ایدئولوژیک تجسم آرمانهای ایدئولوژی لیبرالیسم بود و به لحاظ اجتماعی توسط طبقة سرمایهداری فرانسه و به ویژه روشنفکران مدرنیست رهبری گردید؛ هرچند که سختیها و مشقات و تلفات انسانی آن را تودههای محروم روستایی و شهری متحمل شدند. انقلاب فرانسه به لحاظ میزان تأثیرگذاری و سیر حرکت و ایدئولوژی لیبرال بورژوایی رهبری کنندة انقلاب و نیز نتایج و تبعات گستردة آن در فرانسه و سراسر اروپا، به مظهر و نمونة کلاسیک انقلابهای مدرن تبدیل گردیده است. با انقلاب فرانسه، لیبرالیسم به صورت ایدئولوژی غالب و طبقة سرمایهداران صنعتی و تجاری و بانکداران به عنوان طبقة حاکم در فرانسه مطرح میگردد و نظام فئودالی و سیطرة اشرافیت منسوخ میگردد. انقلاب فرانسه به دلیل ماهیت لیبرال - مدرن آن، خصلت سکولاریستی داشته و دارد و در تاریخ دویست سالة پس از انقلاب، روند کلی جامعة فرانسه به سمت نهادینه شدن هرچه بیشتر سکولاریسم و صنعتی شدن روزافزون جامعة فرانسه بوده است؛ هرچند که مناسبات مذهب با حکومتهای مختلف و وزن اجتماعی کلیسا در دو قرن پس از انقلاب فرانسه، تغییرات و نوساناتی داشته است، اما به هر حال سمت و سویی کلی حرکت رژیمهای سیاسی فرانسه به سوی بسط سکولاریسم بوده است...
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 10 صفحه
چکیده :
سال از انقلاب اکتبر در سال 1917 می گذرد که کارگران ، دهقانان و سربازان روسیه با انقلاب خود ، رژیم بورژوا – زمین دار روسیه – را سرنگون کردند و رژیم فرسوده و فرتوت تزاری را سرنگون کردند . انقلاب اکتبر تحت رهبری لنین و حزب بلشویک ، حکومت کارگران و دهقانان و جمهوری های سوسیالیستی اتحاد شوروی را بوجود آورد .
انقلاب کبیر اکتبر آغاز گر دوران نوینی در تاریخ بشر بود . تا آن زمان انقلاب ها ، جای یک طبقه استثمارگر یا یک گروه حاکم را با یک طبقه استثمارگر و یک گروه حاکم دیگر تعویض کرده بودند . اما این انقلابی بود که برای اولین بار در تاریخ ، در یک کشور وسیع و پهناور ، طبقات استثمارگر را از قدرت به زیر آورد و...
بخشی از متن اصلی :
«ربسپیر، به سبب قیافه عجیب و لهجه دهاتی و پشتکار خارق العاده ای که داشت، تا مدتی مورد استهزاء و تحقیر نمایندگان قرار داشت. این متفکر انقلابی دارای مرام واضح و مشخصی بود و به خودش اجازه نمی داد که ذره ای از آن منحرف شود و بدین جهت، نطق های او عمیق و دقیق بود، ولی چون فاقد حرارت بیان بود، نمی توانست مثل میرابو و بارانف شنوندگان را تحت تأثیر قرار درآورد، با اینکه تفکر عمیق و ژرف بینی او را نداشتند. نطق های لوشابلیه و لامیت و بیتیون و سییس، همه وقت نطق های او را تحت الشعاع می گرفتند، زیرا ربسپیر از ظاهرسازی و اغفال و بازی با احساسات نمایندگان و شنوندگان متنفر بود و حتی برای یک مرتبه هم سعی نکرد تا شنوندگان خود را، با ذکر لطیفه ای بخنداند.»اینطور که در این کتاب و در یکی، دو متن دیگر آمده است، برخی اوقات، فرانسوی ها، او را «فساد ناپذیر» می نامند. سابقه این لقب، به یکی از سخنرانی های «مارا» (یکی از شخصیت های انقلاب فرانسه) بر می گردد که در آن ربسپیر را «فساد ناپذیر» خوانده بود و با استقبال اغلب فرانسویان روبرو شد. تا جایی که به گفته رومن رولان، «لابیل گویار»، تک چهره ای که در سال 1791 از ربسپیر نقاشی کرده بود را با عنوان «فساد ناپذیر» نامگذاری کرد.
اغلب مبارزات سیاسی ربسپیر، در کسوت یک حقوقدان و یا نماینده پارلمانی انجام گرفته است. انگار او می خواسته با استفاده از قوانین حقوقی، زندگی فرانسویان را بهبود ببخشد. او ایده های خود را در غالب لوایح قانونی به مجلس نمایندگان می برد، بیشتر مخالفانش را با محاکمه حقوقی مغلوب می کرد، برای تحت فشار گذاشتن نجبا و فئودال ها، لوایح قانونی متعددی پیشنهاد می داد و حتی در دوره هایی که در میان سیاستمداران فرانسوی، منزوی بود، به پشتوانه قوانین، هفته ها موقعیت سیاسی خود را حفظ می کرد.
ربسپیر در زمانه ای زندگی می کرد که نظام سیاسی فرانسه از یک وضعیت سلطه سلطنتی به یک وضعیت حقوقی-بوروکراتیک تغییر می کرد. هدف اصلی سیاستمداران انقلابی فرانسه، در این دوره، اصلاح قوانین موجود و یا وضع قوانین جدید به منظور بهبود زندگی فرانسویان بود. آنها حتی برای برخی از مفاهیم انتزاعی (مانند آزادی) قوانین مشخص و مدونی تصویب کردند.
اما ویژگی بارز ربسپیر در این است که او برخلاف مرام و مسلک بیشتر چهره های انقلابی دنیا، کمتر در کارناوال های خیابانی شرکت می کرد. رومن رولان این ویژگی او را اینطور توصیف می کند: «[ربسپیر] حتی الامکان از خیابان دوری می جست و کمتر برای ملاقات خلق انبوهی که به افتخار او هورا می کشیدند، عرض اندام می کرد... ربسپیر فقط یک مرتبه به خیابان رفت و آن هم روز نهم ترمیدور بود، برای جان سپردن» (ترمیدور یکی از ماههای تقویم سنتی فرانسه است که به گمانم از شانزدهم ژولای آغازمی شود و در نیمه ژوئن تمام می شود)
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 10
دانلود تحقیق آماده با موضوع منشاء سینمای انقلاب ملی نیکاراگوئه و ال سالوادور که شامل 9 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
مقدمه
سرچشمه سینمای ملی در نیکاراگوئه و ال سالواور راههای مشابه قابل توجه ای را طی کرده با یک تفاوت خیلی چشمگیر. در ژوئیه 1979 انقلاب ساندنیستها در نیکاراگوئه دودمان سوموزا را برچید. متعاقب فروپاشی و اغتشاش، تشکیلات حکومتی که سوموزا ساخته بود و او را حمایت می کرد برچیده شد. ساختار سینمایی ملی در نیکاراگوئه به بازسازی ملتی جدید بر روی خرابه های سوموزا تعلق دارد. به وجود آمده در جنگ آزادیبخش، فیلم و سپس ویدیو جزئی از نهاد رسمی دولت شده و هر دو بوسیله وزارت خانه های دولتی تولید و حمایت شدند.
در ال سالوادور، بر خلاف آنچه گفته شد، فیلم و ویدیو چزیی از تشکیلات سیاسی، نظامی انقلابی باقی مانده که مواجه با دولت مرکزی با هیبتی می باشند که به طور متناوب از کمکهای نظامی، اقتصادی و مالی آمریکا بهره می برد...
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 51 صفحه می باشد.
فهرست
عنوان
صفحهمقدمه
فصل اول: اقدامات شاه و اطرافیان او
اعلان سرکوب از طرف رژیم
سیاست تضعیف مذهب
رفع حجاب از زنان
فروش زمین های دولتی به مردم و رونق زمین بازی
پیدایش طبقات اجتماعی جدید
تغییر نظام آموزش و پرورش
رویارویی روحانیت با زمینه ی آموزش و پرورش
دستگیری امام وقیام خونین پانزده خرداد
فصل دوم: هویت و اوضاع ایران
هویت ایران در مقابل غرب گرایی
اوضاع اقتصادی ایران در دوران رضا شاه
بازگشت به قدرت مطلقه شاه
فصل سوم: آغاز انقلاب
جرقه های انقلاب اسلامی
سال تجدید هیئت سیاسی در ایران
فرار شاه از ایران
پیروزی انقلاب اسلامی
علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
صفات امام خمینی از زبان چندی از علما و روحانیون
چکیده
منابع و مأخذ
مقدمه:
از روزی که پیامبر اکرم (ص)، علی (ع) و شیعیانش را گروه رستگاران نامید و ابوذر، سلمان، عمار، مقداد، و دیگر یاران پیامبر(ص) و همچنین مبارزترین و انقلابی ترین مجاهدان اسلام چون حجربن عدی، صعصه بن صوحان، مالک اشتر، عدی بن حاتم، برای نخستین بار به نام شیعه شهرت یافتند تشیع با خاطرات و تجربیات پرباری از مقاومت، مبارزه، قیام و شهادت آمیخته شد و بعنوان یک مکتب انقلابی، پرچم رسالت خونبار جهاد را در برابر ظلم، خودکامگی و فساد به دوش گرفت. تاریخ شیعه آکنده از مبارزة مداوم و بی امان و نهضتها قیام ها بر علیه حکام خودکامه و ظالم است. شیعه هیچ گاه در طول تاریخ سنگر مبارزه را ترک نکرده است و همواره شعار عدالت و امامت را به عنوان اصیلترین پیام وحی بدوش کشیده است و تا محقق نهایی این دو اصل، مبارزه با همة قدرتهای مانع و حکومتهای ظالم و براندازی هر نوع ستم اجتمایی را فرض، و بخش اجتناب ناپذیر ایمان دانسته است. مورخ و دانشمند معروف اهل تسنن «الوی» در این مورد می گوید: « شیعه نخستین کسانی هستند که تفکر انقلابی و پرچم قیام را در اسلام بر ضد طفیان بدوش کشیدند و همواره نظریات شیعه روح انقلاب را با خود همراه داشت. عقیده به امامت که شیعه بدان سخت ایمان داشت. آنها را به انتقاد و اعتراض نسبت به هیئتهای حاکمه و بالاخره به جبهه گیری در برابر آنها وا می داشت و این حقیقت در سراسر تاریخ شیعه مشهور است. بعقیدهی آنها ( شیعه) هر حکومتی غاضب و ظالم است، بهر شکل و در هر قالبی که باشد مگر آنکه امام معصول یا نایب آن زمان حکومت را در دست گیرد. به همین دلیل بود که شیعه در تاریخ بطور مداوم در یک جریان انقلابی مستمر بسر می بردند، نه آرام می گرفتند و نه آن را رها می کردند»