فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
چکیده:
اصطلاح فقهی و حقوقی ابراء، به مفهوم گذشت اختیاری داین از دین خود، و نیز بررسی ماهیت و اوصاف آن، از دیر باز مورد توجه فقیهان اسلامی بوده و حقوقدانان هم بر ابعاد بحث، غنا و تنوع آن افزودهاند.
مقاله حاضر نیز این مهم را بررسی و با مراجعه به متون فقهی معتبر عامه و خاصه و نقل و نقد آراء و نظرات حقوقدانان ، به ویژه از طریق مطالعه تطبیقی در حقوق سایر کشورها، به صورت مستدل، پیرامون شرایط، طرق اثبات و آثار این عمل حقوقی به بحث پرداخته است.
ابراءِ که مصدر و از باب اِفعال است، در لغت عرب، از ریشه بُروء، بَراء و برائت گرفته شده و به معنی خلاص کردن و رهانیدن از عیب و دین به کار رفته است.(1)در اصطلاح حقوقی، مطابق با ماده 289 ق. م: «ابراء عبارت از این است که داین از حق خود، به اختیار، صرف نظر نماید».
بر این تعریف – که به احتمال زیاد از قانون مدنی فرانسه اقتباس شده(2) ـ ایراداتی چند وارد شده است؛ از جمله اینکه، در آن، به اثر ابراء،یعنی «سقوط دین به اراده طلبکار،» قطع نظر از سبب آن، توجه شده است. بنا بر این، جای آن است که گفته شود: ابراء ممکن است به شکل ایقاع باشد یا عقد؛ معوّض باشد یا رایگان و ضمن عقد صلح، وصیت و تبدیل تعهد واقع شود یا به طور مستقل؛ در حالی که، اگر تعریف، به ماهیت و اوصاف عمل حقوقی میپرداخت و به اثر ابراء قناعت نمیکرد، چنین اختلافی واقع نمیشد.وانگهی، آوردن واژه «اختیار» در تعریف ابراء، این احتمال را به وجود میآورد که وجود رضا، در زمان انشاءِ ابراءِ، از ارکان وقوع ابراء است و پیروی از این نظر، نظم در اجرای قواعد را بر هم میزند.(3)
ایراد نخست وارد نیست؛ چون، از سیاق عبارتی که در ماده 289 ق. م به کار رفته است، میتوان استفاده کرد که ابراء از دیدگاه قانونگذار مدنی، عمل حقوقی یک طرفه است و مطابق با آن، این داین است که با اراده خود ابراء را محقق میسازد و این خود میتواند بر تبرعی بودن آن نیز دلالت داشته باشد؛ زیرا، اگر ابراء در مقابل دریافت عوض انجام گیرد، سقوط دین با اراده دو نفر (داین و مدیون) صورت میگیرد، نه اراده داین به تنهایی.مضافاً این که، از عبارت «صرف نظر نماید» که در این تعریف به کار رفته است، میتوان استنباط نمود که ابراء، اسقاط دین به طور مطلق و بدون انتظار دریافت مالی از مدیون و ایجاد تعهد و التزامی برای اوست؛ هر چند که، چنین تعهدی، فرعی و به صورت شرط باشد.(4)
ایراد دوم نیز نمیتواند مورد تأیید قرار بگیرد؛ زیرا، آوردن شرط «اختیار» در تعریف ابراء، که خود امری نامعهود از قانونگذار است، بیانگر این معنی است که، رضای ابراء کننده، در هنگام انشای ابراء، از ارکان این عمل حقوقی است و ابراء، بدون اختیار نمیتواند مؤثر واقع شود.
قانون مدنی ایران، در بند 3 از ماده 264، ابراء را به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات ذکر کرده و ضمن مواد 289 تا 291 به بحث درباره آن پرداخته است.
نگارنده در این مقاله، مطالب مربوط به ابراء را در چهار قسمت: ماهیت ابراء، شرایط ابراء، وسایل اثبات ابراء و آثار ابراء، مورد بررسی قرار داده است.
2. ماهیت ابراء
2.1. ابراء در زمره ایقاعات است نه عقود
در فقه امامیه، مشهور و در فقه عامه، حنفیها، حنبلیها و شافعیها ابراء را ایقاع میدانند. مطابق با این نظر، درستی ابراء، متوقف بر قبول مدیون نبوده بلکه رد او نیز به نفوذ و اعتبار آن لطمهای وارد نمیسازد.(5)در مقابل، بعضی از فقیهان امامیه از جمله شیخ طوسی،(6) ابن زهره و ابن ادریس،(7) ابراء را عقد دانسته و قبول مدیون را در تحقق آن ضروری میشمارند.
در حالی که، در فقه عامه، فقیهان مالکی و زیدی به لحاظ غلبه معنی تملیک بر اسقاط در ابراء، قبول مدیون را در تحقق آن، لازم میدانند؛(8) در فقه امامیه اساس استدلال بر این است که ابراء دین در واقع منّتی است بر مدیون که نمیتوان وی را بر قبول آن اجبار کرد.(9) در پاسخ از این استدلال چنین گفته شده است که، اسقاط حق و صرف نظر نمودن از آن که با اراده صاحب حق و بدون تقاضا و درخواست مدیون صورت میگیرد، منّتی بر وی محسوب نمیشود تا تحمل آن برای او دشوار باشد.(10)
در حقوق ایران، مستفاد از ماده (289 ق.م)، این است که قانونگذار در تعیین ماهیت حقوقی ابراء، به مشهور پیوسته و آن را از ایقاعات به حساب آوردهاست؛ نه عقود و قراردادها.
در حقوق انگلیس، قاعده کلی این است که طرفین قرار داد، همان گونه که میتوانند از طریق توافق (agreement)برای خود تعهداتی به وجود آورند، خواهند توانست از طریق توافق، یکدیگر را از تعهداتشان مبرّا (release)سازند.به طور مثال: هر گاه (A) به عنوان خریدار قادر نباشد، بابت کالاهایی که به او تسلیم شده است، ثمن معامله را به فروشنده (B) بپردازد؛ ممکن است (B) به موجب توافقی که با (A) منعقد میکند، ذمه او را نسبت به تعهدی که دارد ابراء نماید.(11)
مطابق با ماده 115 قانون تعهدات سویس نیز ابراء، قراردادی است که برای ابطال یا تقلیل یک طلب واقع میشود. (B.remise conventionnelle).(12)
در قانون مدنی فرانسه نیز ابراء، از عقود (convention) شناخته شده است. در قانون مدنی آلمان نیز ابراء، در شمار قراردادها محسوب میشود.
در قانونی مدنی سابق مصر نیز ابراء، عبارت بود از توافقی بین داین و مدیون در مورد سقوط بلاعوض دین؛ ولی، در قانون مدنی جدید این کشور، ابراء به صرف اراده داین محقق میشود و نه با توافق وی با مدیون.(13)
2.2. تفاوت ابراء با هبه طلب به مدیون
بنا به عقیده برخی از فقیهان اسلامی، هبه طلب به مدیون، اگر چه به لفظ هبه انجام بگیرد ایقاع و در حکم ابراء محسوب میشود(14) گروهی دیگر با وجود این که هبه طلب را مانند ابراء وسیلهای برای سقوط تعهد میدانند ؛ ولی، بر خلاف ابراء، برای آن ماهیتی قرار دادی قایل هستند.(15) در حقوق داخلی نیز استادان در این باره اختلاف نظر دارند. بعضی(16) معتقدند که هبه دین به مدیون همان ابراء است و بر این اساس ماده 806 ق.م را خالی از اشکالی ندانسته و برآنند که میبایست در اصلاحات بعدی حذف گردد؛ در مقابل، عدهای(17) آن را عقد به حساب آوردهاند.
به نظر میرسد که هبه طلب، ماهیتی متفاوت از ابراء دارد؛ زیرا، ابراء همان طور که برخی از فقیهان نیز گفتهاند، در واقع اسقاط طلب است؛ در حالی که هبه طلب، تملیک آن به مدیون میباشد. بنابر این، در تحقق آن، قبول مدیون ضروری است.
عدم امکان رجوع واهب از آنچه بخشیده است را نمیتوان دلیل بر آن دانست که هبه طلب، ابرایی است که با لفظ هبه بیان شده است.؛ زیرا، رجوع واهب در موردی است که مال موهوب باقی باشد و تردیدی نیست که با هبه طلب و تملیک آن به مدیون، دین از جهت مالکیت مافی الذمه از بین رفته (ماده 300 ق. م) و سقوط دین از ذمه مدیون به منزله تلف مال موهوب خواهد بود. برای این است که برابر ماده 806 ق. م: «هرگاه داین، طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد».
2.3. در ابراء نمیتوان شرط خیار کرد
خیار شرط به این معنی است که ابراء کننده به هنگام انشای ابراء، حق فسخ را برای خود یا شخص ثالث در نظر بگیرد.بیشتر فقیهان امامیه، خیار شرط را در مطلق ایقاعات منتفی میدانند.(18) شیخ طوسی(19) بر آن است که خیار شرط در طلاق جریان ندارد. محقق حلی(20) نیز خیار شرط را در طلاق و ابراء نفی کرده است.
محقق نایینی،(21) بحث درباره خیار شرط را در مورد همه ایقاعات تعمیم داده و معتقد است که در هر ایقاعی، منشأ با انشای موقع و بدون این که نیازی به قبول آن باشد موجود میشود. بنابر این، هرگاه شرطی بعد از آن بیاید اگر تحقق منشأ، موقوف بر آن نباشد، شرط مزبور به دلیل مجانی و بلاعوض بودن و نیز ناپیوستگی به دو اراده در زمره شروط ابتدایی قرار خواهد گرفت و اگر تحقق منشأ، معلق بر آن باشد چنین تعلیقی باطل است.
قطع نظر از این که به نظر میرسد در کلام محقق نایینی نوعی خلط بین ابراء مشروط و معلق صورت گرفته است؛ استدلال نامبرده مبتنی بر لازمالوفاء نبودن شروط ابتدایی و پذیرش نظریهای است که تعلیق را در مطلق انشائیات موجب بطلان عمل حقوقی میداند.
به نظر ما اگر ابراء را پیش از قبول مشروط علیه (مدیون) محقق بدانیم در این صورت شرط بعدی در حقیقت تعهد جداگانهای است که نمیتواند عنوان شرط ضمن ابراء را داشته باشد و اگر ابراء را موکول به قبول مدیون بدانیم اشکال ابراء مشروط نه به جهت تعلیقی بودن آن بلکه به جهت این است که در این صورت ابراء یک ماهیت عقدی پیدا میکند و دیگر ایقاع نیست امری که با حقیقت ابراء سازگاری ندارد.(22)
در مورد عدم ثبوت خیار شرط در ایقاعات و از جمله ابراء، دلایلی دیگر نیز اقامه شده است که در اینجا، به دو مورد از آنها، اشاره میکنیم:
اول: لزوم در ایقاعات همانند جواز در عقود جایز، یک حکم مشروع؛ ولی، فسخ ایقاع یک امر نامشروع است.در توضیح مطلب فوق گفته شده است که جریان خیارات در عقود، به دلیل این است که لزوم در آنها حق است نه حکم و بر این اساس است که متعاقدین میتوانند عقد را از طریق اقاله منحل نمایند در حالی که در ایقاعات اقاله راه ندارد و از این امر کشف میشود که فسخ در ایقاعات نیز نمیتواند جریان پیدا کند.(23)
دوم: تأثیر فسخ در ایقاعات امری محال است؛ زیرا، مستلزم اعاده معدوم است(24) ابراء به عنوان یکی از ایقاعات، اسقاط حق است و با سقوط حق، امکان بازگشت آن جز با پیدایش سبب جدید وجود ندارد؛ درست همان گونه که اگر یکی از خیارات اسقاط شود اعاده آن ممکن نمیباشد.(25)
شایان ذکر است که فقیهان عامه نیز در مورد عدم جریان خیار شرط در ابراء با مشهور در فقه امامیه هم عقیدهاند.(26)
در حقوق ایران، به نظر میرسد همان گونه که بعضی از استادان(27) نیز تصریح کردهاند، به دلیل ناسازگاری، میان شرط خیار با ماهیت ابراء به عنوان یک عمل حقوقی یک جانبه است که میتوان گفت: خیار شرط در ابراء، بلکه در مطلق ایقاعات راه ندارد. مضافا این که از مقررات قانون مدنی راجع به ابراء و سایر ایقاعات و نیز مقررات مربوط به خیارات نیز میتوان استنباط نمود که خیارات اختصاص به عقود داشته و در ایقاعات، به پیروی از نظر مشهور فقیهان امامیه،قابل درج نیست.
با توجه به اینکه شرط خیار در ابراء به دلایلی که گذشت فاقد اعتبار است، این پرسش مطرح میشود که آیا چنین شرطی به اعتبار ابراء نیز لطمه میزند یا خیر؟در فقه امامیه، توجه فقیهان بیشتر به امکان یا عدم امکان شرط خیار در ایقاعات از جمله ابراء معطوف شده است؛ ولی، در فقه عامه بر صحت ابراء و بطلان شرط اتفاق نظر وجود دارد.(28)
در حقوق ایران نیز بنا به عقیده برخی از مؤلفان، هیچ دلیلی برای بطلان ابرایی که در آن شرط خیار شده است وجود ندارد. بطلان ابراء متناسب با نظر فقیهانی است که بطلان شرط را سبب بطلان عقد میشمارند؛ در حالی که قانون مدنی این نظر را نپذیرفته است؛ مگر آن که چندان اساسی باشد که ارکان عقد را بهم بزند.(29) ولی، به نظر میرسد همان طور که بعضی از استادان حقوق مدنی(30) نیز بیان کردهاند، بطلان شرط در این مورد به عقد نیز سرایت کرده و آن را بی اعتبار میسازد؛ زیرا، با لحاظ چنین شرطی، داین در واقع برائت ذمه مدیون را به صورت مطلق و قطعی اراده نکرده؛ بلکه، آزاد شدن ذمه او را مشروط به امکان اشتغال مجدد از طریق فسخ ابراء نموده است که چنین ابرایی نمیتواند قابل تحقق باشد.
در حقوق انگلیس، ابراء مشروط (conditional release)، به عنوان یکی از اقسام ابراء مورد پذیرش قرار گرفته است؛ که به موجب آن انحلال ابراء، معلق به شرط فاسخ (conditionsubsequent) میشود؛ مانند، این که طلبکار به هنگام ابراء، شرط میکند که اگر در آینده، سازش میان او و بدهکار به عمل نیامد، ابراء به وقوع پیوسته کان لم یکن تلقی شود.(31) یا موجر ضمن ابراء، شرط کند که اگر مستأجر اجاره بهای آینده را به موقع نپردازد، ابراء اجارهبهای گذشته نیز بی اثر شود.
2.4. ابراء یک عمل حقوقی مجانی و رایگان است
در فقه امامیه بعضی از فقیهان، بر بلاعوض بودن ابراء تصریح کرده و معتقدند که صلح حطیطه (صلح به کمتر از خواسته مورد اعتراف) ابراء نیست؛ بلکه، عقدی مجانی میباشد. مطابق با این نظر، چنانچه در مقابل ابراء، عوضی قرار داده شود، ابراء باطل میگردد.
در فقه عامه، شافعیها ابراء معوض را صحیح میدانند و بر آنند که مدیون میتواند در مقابل ابراء، مالی را به داین ببخشد.
فقیهان حنفی نیز هر چند ابراءِ معوض را باطل نمیدانند ؛ ولی، آن را از صورت ابراء، خارج ساخته و در قالب عقد صلحی که در برابر عوض محقق میشود توجیه کردهاند.(32)
در حقوق ایران نیز بیشتر صاحبنظران معاوضه ابراء دین با مال دیگر را باطل میدانند؛ ولی، با این حال بنا به عقیده برخی،(33) تعویض بین دو عمل حقوقی که یکی از آن دو ابراء باشد صحیح است.بر این اساس، تعویض ابراء با ابراء طرف مقابل، نظیر هبه معوّضه، و (ابراء ذمه زوج در مقابل طلاق) امری امکانپذیر است.
به نظر میرسد- همان طور که بعضی از مؤلفان(34) نیز بدان تصریح کردهاند – هر چند که قرار دادن عوض در مقابل ابراء، آن را از صورت ابراء خارج میسازد؛ ولی، میتوان عمل مزبور را به معنی تبدیل تعهد، به اعتبار تغییر دین، قلمداد نمود.
در حقوق انگلیس نیز، ابراء ذمه متقابل (mutual Release)، مورد پذیرش قرار گرفته است. در ابراء ذمه متقابل، هر یک از طرفین قرارداد اصلی، با ابراء ذمه دیگری نسبت به تعهدات موضوع توافق، عوض توافق بر پایان دادن به قرارداد اصلی را فراهم میآورد.این شکل از ابراء ذمه، به اسقاط حق (waiver) معروف است که بر اساس آن هر یک از طرفین، حقوق خود را که از قرارداد اصلی ناشی شده اسقاط میکند و آن در جایی امکانپذیر است که عوض قرارداد اصلی هنوز قابل اجرا باشد؛ ولی، هرگاه یکی از طرفین، تعهدات قراردادی خود را به اجرا گذاشته باشد، چنانچه ابراء به موجب یک قرارداد غیر رسمی (parol release)، خواه به صورت کتبی یا شفاهی، انجام گرفته باشد، توافق مزبور عقدی غیر معوض (undecontract) است که مؤثر و نافذ نخواهد بود؛ مگر این که، بستانکار عوض با ارزشی را در برابر صرف نظر کردن از حق خویش دریافت کرده باشد. شکل ابراء ذمه در این فرض به تراضی و ایفای تعهد (accordandsatisfaction) معروف است accord)) تحصیل ابراء از یک تعهد است به وسیله هر عوض با ارزش خواه تعهد موضوع ابراء ناشی از قرارداد باشد، یا شبه جرم.(35) چنانچه به عنوان مثال، فروشندهای بابت کالاهایی که به خریدار تحویل داده است، مبلغ 50 پوند طلبکار شده باشد، تعهد خریدار به پرداخت نقدی 45 پوند در ازای ابراء ذمه او، یک تراضی و ایفاء تعهد مطلوب و مناسب به حساب نمیآید؛ زیرا، خریدار نسبت به پرداخت 5 پوند باقی مانده بریء الذمه شده است، در حالی که در مقابل آن نه چیزی داده و نه تعهدی را بر عهده گرفته است.
امروزه، این موضوع به عنوان یک قاعده کلی مطرح است که چنانچه طلبکار چیزی متفاوت از آنچه را که استحقاق دریافت آن را داشته است بپذیرد، این امر میتواند موجب برائت ذمه بدهکار از تعهدش باشد.برای مثال: آقای Aموافقت میکند که باغ آقای B را در ازای 10 پوند بیل بزند و این کار را مطابق با قرارداد انجام میدهد؛ (در این زمان) طرفین میتوانند قرارداد نخست را کنار بگذارند و قراردادی دیگر جانشین آن کنند که در آن آقای B موافقت میکند در عوض 10 پوند، یک دوچرخه برای آقای A تهیه کند. اگر آقای A این امر را بپذیرد، آنچه اتفاق افتاده نمونهای از تراضی و ایفای تعهد خواهد بود که در آن واژه تراضی (accord) بیانگر توافق است و واژه ایفای تعهد (satisfaction)، عوض جدید (دوچرخه) را بیان میکند.
هر چند به نظر میرسد که (accord and satisfaction) در حقوق ما، نوعی تبدیل تعهد به اعتبار تغییر دین است؛ ولی، در حقوق انگلیس نباید آن را با (novation) که به معنی تبدیل تعهد در حقوق آن کشور است، اشتباه کرد. (Novation) عبارت است از ایجاد قراردادی جدید بین طرفین که به موجب آن (A)یعنی شخصی که حقوقی را به موجب قراردادی به دست آورده (برای مثال بستانکار) بنا به درخواست (B) یعنی فردی که متعهد است (برای مثال بدهکار) موافقت میکند که (c) مسؤولیت (B) را به عهده گرفته یا تقبل کند.(36) بنابراین، (Novation) در حقوق انگلیس معنایی مضیقتر از تبدیل تعهّد در حقوق ایران پیدا میکند.
بعضی از مؤلفان(37) برآنند که میتوان بر مدیون ضمن ابراء، شرط عوض کرد و از این نظر ابراء احتیاج به قبول پیدا مینماید و ابراء، حقیقت حقوقی خود را از دست نمیدهد. شرط عوض خلاف مقتضای ابراء نیست؛ زیرا، ابراء اسقاط حق است و با شرط عوض نیز اسقاط حق محقّق میشود.
تعداد صفحات :41
فهرست مطالب
خاستگاه وکالت و تبانی در آن در حقوق ایران و انگلیس.....................................................3
جایگاه تبانی در مباحث مربوط به نقض تعهدات وکیل.........................................................10
مقرره های مرتبط با تبانی در قوانین وکالت ایران...............................................................22
ارتباط تبانی با ارتشا....................................................................................................37
نتیجه گیری..............................................................................................................39
فهرست منابع و مآخذ..................................................................................................40
خاستگاه وکالت و تبانی در آن در حقوق ایران و انگلیس
حرفه وکالت از زمانی پدید آمده که افراد از استعمال زور جهت حل اختلافات خود صرفنظر کرده اند قوانین چه مفصل باشند و چه مختصر دارای نکات مهم و پیچیدهای هستند.
تمام روابط حقوقی مردم را طی فرمولها و مواد قانونی نمیتوان پیش بینی نمود هر موردی هم که متن قانونی وجود داشته باشد به خودی خود حل اختلاف را نمی نماید بلکه احتیاج بنظر یکنفر قاضی دارد و اوست که باید قانون را با حقیقت وفق دهد.
لذا همانطور که در حقوق انگلیس و کامن لا گفته شده است هر جا یک قاضی باشد وجود دو وکیل ضروری است.
احتیاط قبلی : هر مدعی منفعت خود را با حق و حقوق خویش را با حق واقعی اشتباه میکند. با وجدانترین مدعیان در موردیکه اخلاق و وجدان با منافع شخصی وی اصطکاک پیدا میکند از آنها چشم پوشی مینماید. بنا بر این بسیار مفید است که احتیاطات لازمه در نظر گرفته شود که قاضی از اشتباهاتی چو مرافعه و زد و بند وکلا با یکدیگر یا با طرف های دعوا آگاه شوند و دادخواهان با حسن نیت باجرای صحیح عدالت کمک نمایند.
از اینرو بهترین راه این استکه میان دادخواهان و قضات افرادی باشند که شغلشان دفاع از منافع اصحاب دعوی بوده ضمناً به پاکی و نازک بینی و دارا بودن دقت وجدانی معروف باشند.
آنچه گفته شد تنها دلیل به وجودآمدن صنف وکلا نیست و باعث ایجاد شغل شریف وکالت فقط علت فوق نگردیده است اصحاب دعوی هر چه با وجدان تر و دقیق تر باشند ضرورت مداخله وکلا در امر دادرسی زیادتر احساس می گردد.
اگر کسی علت مراجعه مدعی را بدفتر کار وکیل سئوال کند باید بداند که از موقع مراجعه او به وکیل تا طرح دعوی در دادگاه چه اشکالاتی وجود دارد تا بتواند پاسخ خود را درک کند.
تشریح موارد ابهام، توضیح نسبت بدعوی، انتخاب اسناد و مدارک و بحث درباره دلایل ادعا همه از وظایف وکیل می باشند.
نام این اعمال را در اصطلاح حقوقی بیان قراردادها و بحث درباره کیفیات دعوی را مباحثه حقوقی میخوانند و حقیتا اگر کسی به عنوان وکیل ظیفه بیان قراردادها و مباحثه حقوقی را به عهده نگیرد و قضات ناگزیر باشند مستقیماً با اصحاب دعوی ارتباط پیدا کنند کارشان فوق العاده مشکل و طاقت فرسا است.
علاوه بر آنچه گفته شد مداخله وکلا در دعاوی از نظر روانشناسی تاثیر عمیقی دارد.
ضرب المثلی است که می گوید : « خداوند عالم با وجود آنکه از امور آشکار و نهان مطلع است معذلک میان خود و مخلوقش واسطه هایی قرار داده است ». این ضرب المثل می فهماند که مخلوق برای برآورده شدن حاجات خویش باید مقدسین را بین خود و خدا واسطه قرار دهد پس چگونه یکنفر قاضی که از حقایق امور اطلاعی ندارد میتواند بی واسطه با مردم عوام مواجه گردد. اصحاب دعوی به شخصی که مانند خودشان دلسوز و با حسن ظن و خوشروئی گفته هایشان را استماع کند و محرم رازهایشان بودهه خودشان هم او را انتخاب کرده باشند احتیاج دارند. وکلایی که تطمیع چشم وجدان آن ها را کور نکند تا به بهانه صرف پول به دفاع از موکل خود بپردازند فلذا به محض آن که از طرف دیگر دعوا منافع مالی بیشتری استشمام کنند به سمت تبانی با وی وسوسه شوند.
به طور کلی می توان دو دسته سازو کار در جهت مقابله با تبانی وکلا با طرف دعوا در نظر گرفت؛ یکی راهکارهای اخلاقی و فرهنگی است و یکی هم راهکارهای حقوقی. بدیهی است آن چه که مورد توجه علم حقوق قرار می گیرد مورد اخیر است؛ چرا که در خصوص هر باید و شاید ی تا زمانی که ضمانت اجرا وجود نداشته باشد ارزش حقوقی ندارد. هرچند در خصوص سازوکارهای اولیه که موجب پیش گیری از تبانی در وکالت می شود فرهنگ سازی در این حرفه و تقویت اخلاق و وجدان کاری که در مشاغل حقوقی از اهمیت مضاعفی برخور دار است بسیار اساسی است.
در حقوق انگلیس
شغل وکالت در انگلستان از مشاغل با اهمیت و مورد توجه بوده و مقام و شأن اجتماعی آن به حدی است که قضات دادگاهها از میان وکلای متخصص و وکلای مشاور مجرب انتخاب می شوند . به همان ترتیب نیز باید انتظار داشت جرائم و تخلفاتی چون تبانی در وکالت مورد مجازات بیشتری از این رسته قرار بگیرد. ابتدا اختصارا به جایگاه و مقرره های کلی وکالت در انگلیس اشاره می کنیم.
حرفه وکالت در انگلستان به دو شاخه تقسیم می شود بریسترها (Barristers) وکلای با صلاحیت طرح و دفاع از دعاوی در دادگاههای عالی که قضات دادگاهها عمدهًٔ از میان آنها انتخاب می شوند و سلیسترها (Solicitors)که صلاحیت مذاکره و مشاوره با مراجعین و تهیه لوایح دفاع و تنظیم وصیت نامه ها ، قراردادهای فروش و سایر اسناد رسمی را دارند .
در بعضی از کشورها حرفه وکالت دریک نوع وکیل خلاصه می شود که همه کارهای حقوقی را انجام می دهند و به نام آتورنی (Attorney)وبریستر (Barrister)یا کنسلر (Counsellors) معروف هستند در قاره اروپا حرفه های حقوقی شامل : قاضی ، وکیل ، دادیار ، مشاور حقوقی و سردفتر می باشند . مطالب زیر در مورد تشریح نحوه انتخاب و فعالیت و صلاحیت وکلای مشاور و مدافع می باشد .
بریسترها ( Barrister )یا وکلای متخصص شرکت در جلسات دادرسی دادگاههای عالی بدوی و تجدید نظر و کمیته قضایی مجلس اعیان به عنوان وکیل دعاوی منحصراً به بریسترها تعلق دارد بریسترها هم می توانند دفاتر خصوصی داشته باشد و هم به استخدام دولت در آیند. هم اکنون حدود ده هزار بریستر در انگلستان وجود دارد که بیش از سه هزار نفر آنها در سازمانهای مختلف دولتی و در واحدهای قضایی و تجاری و صنعتی و نیروهای مسلح فعالیت می کنند برای بریستر شدن دورهای آموزش تیوری و عملی را باید طی کرد . شرط ورود به این دوره ها داشتن لیسانس حقوق یا غیر حقوق و گذاراندن یک دوره تکمیلی و انتقال به رشته حقوق است.
ابتدا باید در یکی ازInn های ( این ها) لندن به نام لینکن این ، اینر تمپل ، میدل تمپل و گریز، در حین تحصیل دانشگاهی یا سال بعد از فارغ التحصیلی عضو شد و دوازده ترم آموزش را در آنجا گذراند . Inn ها از بازماندگان مؤسساتی هستند که در قرون وسطی برای آموزش و تربیت حقوقدانان انگلیسی استفاده می شد و مشابه دانشگاه بودند که دانشجویان را در خود با ارایه خوابگاه و غذا و تحصیل جا می دادند.
تمامی Inn ها درلندن و کنار رودخانه تایم قرارگرفتند . تحصیل در Inn ( این ) به صورت بورسیه است و مذاکره و مشورت با بریسترها ، کتابخانه و رستوران ، آموزش و جلسات تربیت عملی دراختیار دانشجویان قرار می گیرد .
در انتخاب Inn فاکتورهای مختلفی دخالت دارد مانند جو حاکم بر آن ، نزدیکی به محل سکونت و تعداد بورسیه هایی که دراختیار داوطلبان قرار می گیرد .
بعد از این دوره ، مرحله جدید شروع می شود که به دوره B VC معروف است و شامل یکسال دورهٔ تمام وقت یا دوسال دوره نیمه وقت است . این دوره در بیش از 1542 مؤسسه معتبر انجام می شود که در حال حاضر عموماً درمؤسسات و دانشگاههای معتبر حقوق برگزار می گردد . دوره B VC بسیار فشرده است و شامل تمرین عملی ، مباحثه و مذاکرات برای حل مسایل حقوقی ، تنظیم پیش نویس لوایح ، و فعالیتهای مشابه سالهای شروع وکالت و عمدﺓً ایجاد و بالابردن مهارت وکالت است .
موضوعاتی که در طول دوره مورد بحث قرار می گیرند. شامل دعوا مدنی ، دعاوی کیفری ، ادله اثبات دعوی ، مهارت در سخنرانی ، مذاکره ، تهیه و برداشت یادداشت ، تهیه پیش نویس لوایح ، تحقیقات و پژوهش حقوقی و اخلاق حرفه ای است . پس از گذراندن این دوره، کارآموزی یکساله کانون وکلا شروع می شود .
سالانه هفتصد کارآموز پذیرفته می شود موفقیت در امتحان مشکل است زیرا تعداد شرکت کنندگان بیش از ظرفیت است. کارآموزی شامل دو بخش است که در دو بخش هریک از پذیرفته شدگان تحت نظارت یک یا چند بریستر با تجربه قرار می گیرند. شش ماهه نخست ویژهٔ نظارت و ارزیابی است که با انجام پژوهش حقوقی ، تهیه پیش نویس لایحه و اجرای دستور وکیل سرپرست طی می شود . پس از گذراندن موفقیت آمیز دوره اول، مرحله دیگر کارآموزی که اعتبار کار آینده کارآموز را تشکیل می دهد برای 6 ماه بعدی شروع می شود که کارآموز با اجازه وکیل سرپرست در این مدت پرونده را مستقلاً و شخصاً قبول می کند و در دادگاه حاضر می شود و ازآن دفاع می کند.
علاوه بر این آموزش و تعلیمات ، کانون وکلا از کلیه کارآموزان درخواست می نماید تا در کنفرانسهای آموزش علمی که Inn برگزار می نماید شرکت کنند ، کلاً بریسترها مکلف هستند یک دوره فشرده حسابرسی و مالی را در زمان کارآموزی یا سه سال اول وکالت طی کنند .
کارآموزان می توانند در دوره های آموزش دیگر مانند آموزش 6 ماهه با وکیل کشورهای عضو اتحادیه اروپا ، آموزش 5 ماهه در دانشکده حقوق اروپا در لندن ، بروکسل ، آموزش 6 هفته ای در کنار قاضی دادگاه عالی ، آموزش 4 هفته ای در واحدهای حقوقی غیر انتفاعی ، نیز شرکت کنند .
بریسترها که دربخش خصوصی فعالیت می کنند معمولاً با یکدیگر، مؤسساتی حقوقی Chambers را به وجود می آورند که در آن یک مدیر با بیشترین تجربه وکالت به همراه یک منشی و تعدادی عضو دایمی یا موقت فعالیت می کنند . این مؤسسات در مناطق ششگانه دادگستری که به جز لندن انگلستان و ولز را به شش قسمت شمالی ، میدلند ، جنوب شرقی ، شمال شرقی ، غربی و ولز تقسیم می کند واقع هستند .
کارآموزان وکالت به نسبت 50% مردان و 49% زنان می باشند که 43% زیر 25 سال ، 41% بین 25 تا 34 سال و بقیه بالای 35 سال دارند . 75% از بریسترهایی که در بخش خصوصی کار می کنند از مردان و 25% از زنان هستند . تنظیم مقررات آموزشی و تعلیماتی کارآموزان وکالت به عهده کانون وکلا است هر کدام از بریسترها در زمینه خاصی از حقوق متخصص بوده و بیشتر اوقات خودرادر دادگاهها برای طرح یا دفاع از دعوا می گذرانند و مراجعین صرفاً از طریق وکلای مشاور یا سلیسترها به آنها دسترسی دارند .
پس از سالیان زیادی تجربه و فعالیت عملی بریسترها می توانند از رییس قوه قضاییه بخواهند تا به آنها لقب وکیل ملکه ( Queen,s Counsel ) اعطا کنند در این صورت از امتیازات ویژه ای برخوردار خواهند شد و به دنبال اسم خود حروف Q. C می نویسند و لباس ابریشمی مخصوص به تن می کند که با لباس بریسترهای دیگر که در دادگاهها به جز دادگاه صلح می پوشند متفاوت است .
حق الوکاله بریسترها توسط منشی مؤسسه تعیین می شود و مطالبه پیش پرداخت معمول نیست درصورت عدم پرداخت حق الوکاله بریستر شخصاً نمی تواند آن را از مراجعین مطالبه کند بلکه سلیستر در صدد مطالبه آن بر می آید تا پس از وصول به بریستر پرداخت کند .
رفتار خلاف شغل وکالت قابل تعقیب و پیگیری درکمیته انضباطی وکیل است که گاهی موجب محرومیت از وکالت می شود . بریسترها مسؤول خسارتی هستند که در اثر غفلت درطرح دعوا یا دفاع غیر قانونی به موکلین آنها وارد می شود . کانون وکلای بریسترها و نیز این های چهارگانه تحت نظارت شورایی هستند که از سال 1974 تشکیل شده و برکار آنها نظارت می کند و آموزشهای ضمن خدمت نیز برای بریسترها برگزار می کند .
با این مقدمه علت اهمیت صاقت و راستکاری در صنف وکلا از اعصار قدیمه آشکار میگردد.
در انگلیس وکیل دادگستری نه تنها باید عالم به مسائل حقوقی باشد بلکه بایستی شخص امینی بوده انضباط حرفه ای خاصی را رعایت نماید.
انضباط در هر نقطه از جهان دارای درجات و مراحلی است اما کانون وکلای انگلیس در این خصوص از حد تصور بیشتر دقت کرده و نهایت درجه انضباط را برای وکلا در نظر گرفته است.
بیش از ملت فرانسه در دنیا یک نقش ایده اولوژیک را دارندهمچنین وکلای انگلیس از قدیم الایام افتخار دارند که همواره برای تکمیل شرافت حرفه خود حداکثر کوشش را می نمایند. آن ها شغل وکالت را یک خدمت روحانی دانسته و تا حد قهرمانی بر اعتبار آن افزوده اند و ازاینرو همیشه این افتخار را داشته اند که نه تنها مردانی آزاد باشند بلکه آزادترین مردان بمانند و این کلمه آزادی که از زبان آنها شنیده میشود معنی حقیقی خود را میرساند؛ علاوه بر این در انگلیس حیثیت خاصی که در این شغل ازآن سراغ می رود مثال زدنی است.
وکلای انگلیس دقت فوق العاده ای در تلفیق سطح اخلاقی و حوائج زندگی خود دارند.
وکلای انگلیسی در بخشی از سوگند نامه خود به این عقیده قدیمی اشاره می کنند که ما به خود اجازه نمی دهیم بابت خدمت به موکل از وی اجرت بگیریم بلکه هر آن چه پرداخت شود را به مثابه هدیه در نظر خواهیم گرفت. هر چند چنین مباحثی جنبه سمبلیک دارند ولی نشان از پیشینه رفیع کامن لا و حقوق انگلیس در مورد جایگاه وکیل دارد. بر همین اساس می توان از قواعد فنی حرفه وکالت در انگلیس انتظار داشت در خصوص تخلفات وکلا چون تبانی و عدم صرافه موکل خود شدیدترین تمهیدات را در نظر گرفته باشد.
طبیب، دانشمند و هنرپیشه هیچوقت تابع چنین مقررات سختی نیستند با وجود آنکه عموماً آزاد و بیغرضند اجباری هم برعایت این دو اصل مهم ندارند و حتی راجع به وصول دستمزد، کار مزد یا حق ویزیت و غیره مقررات برای آنها آسانتر وضع گردیده است.
طبیب می تواند خود را اجیر یک بیمار متمول نماید، دانشمند مجاز است کارمندی موسسه ای را قبول کند، هنرپیشه حق دارد زنجیر طلائیرا از حامی و مروج علوم دریافت دارد و هر یک از این سه مجاز است مشاغل مختلفی را در جنب کار خود ولو به منظور کسب ثروت هم باشد اختیار کند؛
ولی وکیل قبل از آنکه از شغل وکالت استعفا دهد حق ندارد برای کسی اجیر شود یا از شخصی تبعیت نماید ولو آنکه کار خیلی کوچک و ناچیزی باشد. وی نمی تواند مستقیماً یا غیر مستقیم در معاملات مداخله نماید وبطور خلاصه باید از هر نوع تمایل دنیوی و علاقه بمال و منال آن خودداری نماید.
وکیل نگهدارنده اسرار و مشاور مراجعین است و او همیشه ترجمان احساسات آنها در مقابل دادگاه بوده نباید اندکی از این حد تخطی نماید.
این فایل در قالب پاور پوینت و قابل ارائه و ویرایش در 57 اسلاید می باشد.
انقلاب صنعتی
عبارتست از دگرگونیهای بزرگ در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل که در اوسط قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد.. صنعتی شدن به معنی استفاده از نیروی ماشین به جای نیروی انسان است. انقلاب صنعتی در انگلستان در سه زمینه بافندگی، زغال سنگ و ذوب آهن بیشتر نمود یافت. گاهی سخن از دو انقلاب صنعتی برده میشود که یکی در قرن هجدهم و دیگری در قرن نوزدهم است.
پیامدهای انقلاب صنعتیدر انگلستان
پیامد های مثبت
ساخت اولین پل آهنی در سال ۱۷۷۹
پیامد های منفی
انقلاب صنعتی عبارتست از دگرگونیهای بزرگ در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل که در اوسط قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد..
صنعتی شدن به معنی استفاده از نیروی ماشین به جای نیروی انسان است. انقلاب صنعتی در انگلستان در سه زمینه بافندگی، زغال سنگ و ذوب آهن بیشتر نمود یافت.
گاهی سخن از دو انقلاب صنعتی برده میشود که یکی در قرن هجدهم و دیگری در قرن نوزدهم است.
پیامد های مثبت :
Øساخت اولین پل آهنی در سال ۱۷۷۹
Øاحداث اولین شبکهٔ راه آهن در سال ۱۸۲۵
Øافزایش چشمگیر فرآوردههای کشاورزی و دامی
پیامد های منفی:
Ø جانشینی کارخانهها ی متعدد با دودکشهای بلند و غلیظ به جای دهکدههای سبز و خرم روستایی
Øاز بین رفتن جنگلها و فضاهای سبز ،
Øافزایش دود و آلودگی هوا
Øبوجود آمدن کوههای زغال و تودهٔ فضولات
Øبیکار شدن عده ای از کارگران
Øو ….
گروهی از نقاشان ،پیکره سازان و نویسندگان انگلستان، در سال ۱۸۴۸هنرمندان پیش از رافائل را، الگوی خود قرار داده بودند
و کوشش داشتند تا با مد نظر قرار دادن
جاذبه های معنوی و الهام های هنری برخاسته از طبیعت و مذهب
و نیز آفرینش تاثیرات تزیینی و زیباشناختی
به یک اصلاح هنری دست یازند.
نهضت هنر و صنایع دستی انگلستان یکی از جنبش های فکری –هنری اروپایی است.شکل گیری این جنبش ریشه در سرگشتگی هنرمندانی دارد که خشمگین از موج فزاینده تکنولوزی بر آن شدند تا با برگزیدن هدفی مشترک و رها از هر قید و بندی به یکدیگر پیوسته و از طریق ارتقاء مقام هنرهای کاربردی و نیز احیاء صنایع دستی به اصلاح شرایط اجتماعی بپردازند.
نهضت هنر و صنایع دستی انگلستان یکی از جنبش های فکری –هنری اروپایی است.شکل گیری این جنبش ریشه در سرگشتگی هنرمندانی دارد که خشمگین از موج فزاینده تکنولوزی بر آن شدند تا با برگزیدن هدفی مشترک و رها از هر قید و بندی به یکدیگر پیوسته و از طریق ارتقاء مقام هنرهای کاربردی و نیز احیاء صنایع دستی به اصلاح شرایط اجتماعی بپردازند.
اشتیاق و علاقه شدید به هنر قرون وسطی ، طی دوره تاریخی گرایی یعنی نیمه
قرن نوزدهم ظاهر و به ارزیابی مجدد گوتیک منجر شده بود
تاثیر محسوس عناصر هنری کشورهای بیگانه ، نقشمایه هایی که از معماری مصر
،شمال آفریقا ،هند،ترکیه و به ویژه ژاپن جذب و به کار گرفته می شدند و
کشف اصول عدم تقارن که مستقیما در تقابل با آرمان تقارن در رنسانس
بود.
الهامهایی که معماری جدید از فرم های طبیعی می گرفت . در واقع فرایند رشد ارگانیک ،منبع الهامی بود برای بدست آوردن عناصر نمادینی که به جز شباهتهای صوری انتزاعی ،هیچ گونه وجه اشتراکی با اصل خود نداشتند.
به طور کلی نهضت هنر و صنایع دستی را می توان به لحاظ تحول شا لوده فکری و اهداف ان در دو مرحله مورد تحقیق و مطالعه قرار داد
موریس طراحی خانه خود را به عهده دوست معمار خود، فلیپ وب گذاشت ولی تاثیر اندیشه های وی در در این خانه، که خانه قرمز نام گرفت آشکار است.
طرح خانه چنان که گفتیم ازفلیپ وب بود و موریس و همکارانش تمام اثاثیه و مفروشات خانه را طرح کرده و ساختند.خانه قرمزبعدها، عملا به صورت کارگاه موریس و همکارانش در آمد و مورد استفاده قرار گرفت.
در مورد کارهای دستی ایراد وارد ایشان این بود که صنعت با تقلید بی مایه از طرح های اصیل کارهای دستی آنها را به ابتذال کشیده است.به ویژه موریس با مردم دوستی خود می خواست فرآوردههایی بسازد که :
با دست مردم و برای خود مردم
باشد،اما آنچه کارگاهش تولید می کرد چون کار دست بود آن قدر گران تمام می شد که فقط ثروتمندان می توانستند از عهده پرداخت بهای آن برآیند.
ویلیام دمورگن یکی از بزرگترین و معروفترین هنرمندان نهضت هنر و صنایع و از دوستان ویلیام موریس بود که بسیار تحت تاثیر سفالگری ایرانی قرار داشت.
او سبک خود را «سبک پارسی» مینامید. همچنین درخشندگی و تابناکی رمزآمیز موجود در کاشیهای ایرانی، مهمترین منبع و سرچشمه الهام آثار او بودند.
بیشترین نقوش و تزئینات به کار رفته در آثار دمورگن متشکل از گلهای میخک، سنبل، لاله و نیز برگهای گیاهان است.
انقلاب صنعتی
پیامدهای انقلاب صنعتی در انگلستان
انجمن پیش رافائل
نهضت هنر و صنایع دستی انگلستان (1940-1850)
سه منبع مهم شکل گیری ریشه های جنبش هنر و صنایع دستی
نهضت هنر و صنایع دستی انگلستان (1940-1850)
اهداف،گرایش های فکری و شخصیت ها
فاز اول
فاز دوم
جان راسکین JOHN RUSKIN 1900-1819
ویلیام موریس (1896- 1834) WILIAM MORRIS
فعالیت های موریس
خانه موریس
تناقص در کارها ی موریس و راسکین
ویلیام دمورگن (1917 -1839)
اوئن جونز (74 – 1809) (Owen Jones)
دانته گابریل روستی (82 -1828) (Dante Gabriel Rosseti)
والتر کرین (1915 – 1845) (Walter Crane)
آگوستوس ولبی نورتمور پیوجین (52 – 1812)(AWN Pugin)
ادوارد برن جونز (98-1833)(Edward Burne – Jones)
چارلز لاک ایستلیک (1906 – 1836)Charles Locke Eastlake
آرتور لیبرتی (1917 – 1845)Arthur Lasenby Liberty
کریستوفر درسر (1904 – 1834)Christopher Dresser
چارلز وویسی (1941 – 1857)CFA Voysey
آرتور مک موردو (1942 – 1851)Arthur HMakmurdo
ریچارد نورمن شاو (1912-1831) Richard NShaw
چارلز اشبی (1942 – 1863)Chaerles Robert Ashbee
ویلیام لئبی (1931 – 1857)William RLethaby
منابع
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 23 صفحه می باشد.
پاورپوینتی جامع در رابطه با نظام مدیریتی کشور انگلستان
این پاور شامل :
موقعیت انگلستان از نظر جغرافیایی
تقسیمات کشوری انگلستان
ساختار نظام مدیریت شهری به صورت کامل و جامع