لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 76
منزل الاول یا بدایت و العشق
فی منزل الاول رمیت العشق است فی قلب العاشق که این را بدون اختیار معشوق به سوی عاشق شلیک می شود و عاشق بدون هیچ گونه دفاعی در مقابل هجمت النامعلومه که از سوی معشوق سوق العاشق می شود انجام نمی دهد. بلکه تسلیم و مخدوع آن می شود و آن را زیباترین چیز و زیباترین تسخیر القلوب می داند و آن را برای هممگام آرزو می کند و می گوید لحضه است رویدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد.
عاشق هزاران چیز زیبا دیده و شنید هزاران چیز هست که قلب وی را برای مدتی به اسارت کشیدند ولی هیچ کدام به این اندازه که معشوق او را در بند کرده در بند نکرده اند. این تسخیر با همة تسخیرها فرق می کند.
در منزل اول و خان اول عشق لحضه الاول و معمولاً نظرت الاول وجود دارد لحضه الاول لحظه ایست که در آن عشق می روید در آن بذر عشق در خاک قلب پنهان می شود و به وسیلة دردی که در راهش می کشی آن را آبیاری می کنی و علف هرزش را با لفتت المعشوق به خود می خوشکلانی و می سوزانی و از بین می بری و در وقت عشق گاهی حالا لحظة اول معمولاً همراه با نظرات الاول است یعنی شاید همیشه لحظة اول عاشقی شروعش با نگاه اول است و نگاه اول گاهی دو طرفه است گاهی یک طرفه یعنی گاهی عاشق فقط با نگاه اول به عشق می رسد و گاهی نگاه سحر آمیز معشوق باعث این عشق می شود. نگاهش بدون اغراض در نظر نسبت به عاشق است و یک نگاه معمولی باشد و گاهی عشق با نگاه اول نیست بلکه با نگاه های دوم و سوم است و گاهی معشوق را مدت هاست می شناسی سالهای سال ولی زمانی می آید که نگاهی باعث ایجاد، عشق می شود. حال ما که می گویم نگاه حتماً نگاه چشم در چشم نیست بلکه نگاه یک طرفه و نظاره به روخ و یا چشم معشوق باشد که همیشه نگاه به روخ چون ماه معشوق است که ایجاد کنندة عشق است و روخ زیبایش تمام معایبش را می پوشاند ومعمولاً از رخ زیبایش چشمایش و لبانش است که جذابیت بیشتر دارد و گاهی عشق هم با دیدن مثلاً ران و باسن و مو باعث ایجاد عشق می شود در واقع عشق با نگاه اول به یکی از اندام های معشوق است که باعث عشق می شود ولی در دوستی نگاه اول نیست شما توجه کنید همیشه انسان یک معشوق دارد و یک دوست که روح و روانش در نظر آن به آرامش می رسد و حتی در نزد وی از معشوق هم شکایت می کنید خوب در زندگی توجه کنید دوست خود را پیدا کنید .
دوست یعنی کسی که در نزد وی درد دل می کند بدون ترس بدون خوف دوست معنی کسی که در مدرسه یک سال است او را می شناسید و بعد تمام شد نیست بلکه دوست کسی است که راحت با او حرف می زنید ولی نزد معشوق با ایهام حرف می زنید که مبادا مرغ از قفس بپرد. حالا منظور این است که عشق معمولاً با نگاه اول است ولی دوست ودوستی با نگاه اول نیست بلکه با احساس امنیت اول است که باعث ایجاد آن می شود.
کسی که احساس می کنید در کتمان می کند و با این احساس و هم فکری وی با شما در اکثر موارد باعث ایجاد دوست می شود ولی معشوق معمولاً هم فکر شما نیست پس عشق با نگاه اول ست و دوستی با احساس امنیت اول درد دل اول است و راحتی نفس اول است و عارف معمولاً با صدمة اول شروع می شود معمولاً کسانی که به عرفان می رسند باعث آن صدمه ای بوده است که بر اثر این صدمه به سمت معروف عارف عروج می کند. مثلاً عارفان شاعران که با صدمه از عشق زمینی که دیده اند به عشق الهی روی آوردند و یا عارف مانند دوست با احساسص امنیت نزد خداوند و یا وجه و احاساس توجه خداوند به او و یا با صدمه ای و یا احساس راحتی و فرار از روزگار به عرفان می رسد پس ما باید در اینجا بین عرفان عشق دوستی فرق بگذاریم و این سه را یکی ندانیم که این موضوع در بعدها گسترده تر مورد بحث قرار می گیرد حالا موضوع ما نگاه اول در عشق است.
قبل از بحث در نگاه اول باید متضاد عشق را پیدا کنیم.
ممکن است بگویید دشمنی باید دشمنی در مقابل دوستی است نه در مقابل عشق. یعنی در دوستی احساس امنیت احساس آرامش نزد دوست می کنید در دشمنی متضاد آن وجود دارد از حسادت و رقابت و احساس تنفر و احساس آرامش و امنیت روحی فکر در نزد وی حل خصومت هم وجود که خصومت می تواند دشمنی به وجود آورد ولی دشمنی نیست شیه آن است خصومت معمولاً عدم توافق و عدم رضایت در مورد موضوعی است که خصومت دربارة آن به وجود می آورد نفرت که عامل گروه کراهت است چیزی است که در مقابل عشق قرار می گیرد مثلاً شما با نگاهی از کسی نفرت و کره پیدا می کنید مثل عشق که با نگاهی مجذوب می شوید و اسیر این هم با نگاه متنفر می شوید از آن شخص ممکن است آن شخص را تا به حال ندیده اید همین نگاهتان نگاه اول است به آن شخصی ولی با نگاه اول از او تنفر پیدا می کنید و یا در نگاه اول از او متنفر می شوید ولی در نگاه های دوم و سوم و بعدی تنفر به شدت واج می رسد مانند عشق که به
منزل الاول یا بدایت و العشق