فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
چکیده:
روابط اقتصادی و سیاست خارجی
جنگهای ناپلئونی در دههی نخست قرن نوزدهم (1179 تا 1279 ش) موجب تماس مجدد اروپاییان با ایران گردید. چون فرانسه و انگلستان خواهان روابط دوستانه با این کشور بودند و دولت روسیه بار دیگر به ایران تجاوز کرده بود، کمپانی هند شرقی بریتانیا به دنبال فترت دراز مدت سدهی هجدهم (1079 تا1179 ش) در روابطش با ایران در سال 1801 م/1180ش پیمانهای دوستی و تجارت با دولت قاجار امضا کرد.
انگلستان با استفاده از قدرت نظامی در رسیدن به هدفهای دیپلماتیک و استراتژیکی خویش، در نیمه سده نوزدهم (1179 تا 1279 ش) تفوق تجاری خود در ایران را هم تثبیت نمود. داد و ستد بریتانیا با ایران در نیمهی نخست سدهی نوزدهم (1179 تا 1279 ش) در خلیج فارس و نیز در مسیر بازارهای پر جمعیت شمالی سیر صعودی شتابندهای پیدا کرد. با استقرار تفوق سیاسی کمپانی هند شرقی در هندوستان، این شرکت در مبادلات تجاری با ایران در خلیج فارس به جای پارچههای هندی، کالاها و پارچههای انگلیسی را به ایران صادر کرد.
انگلستان در ضمن کالاهای خود را در مقادیر زیاد با کشتی تا دریای سیاه و بندر ترابوزان متعلق به عثمانی میفرستاد و از آنجا از طریق خاک عثمانی به بازارهای تبریز و صفحات شمالی ایران وارد مینمود. تبریز در این زمان بزرگترین بازار تجارتی ایران بود. وقتی به دههی 1850م میرسیم، انگلستان بزرگترین طرف تجاری ایران است. 50 درصد یا بیشتر صادرات و بیش از 50 درصد واردات ایران را در دست دارد.
در دورهی پنجاه سالهی مابین 1863م/ 1242ش و 1914م/ 1293ش رشته امتیازهایی در مورد بهرهبرداری یا انحصار مواد خام و توسعهی زیربنایی از طرف دولت ایران به اتباع روس و انگلیس و دولتهای مزبور داده شد. در سال 1872 م/ 1251 ش، شاه ایران امتیاز احداث راهآهن، خطهای تلگراف، کشتیرانی در رودخانهها، بهرهبرداری از معادن و جنگلهای دولتی و کارهای زهکشی و آبیاری در ایران را به مدت هفتاد سال به بارون جولیوس دورویتر، از اتباع بریتانیا واگذار کرد و در امتیازنامه مقرر شده بود که رویتر در آینده برای گرفتن امتیاز بانک، احداث جادهها و خیابان و ایجاد کارخانهها نیز حق تقدم خواهد داشت. شاه همهی این امتیازها را تنها در ازای گرفتن 40 هزار پوند استرلینگ به رویتر واگذار کرده بود.
دو امتیاز دیگری که در اینجا شایان ذکرند، امتیاز تنباکو و امتیاز نفت است. ناصرالدین شاه در 1890م /1269ش، انحصار فروش توتون و تنباکو را به یک شرکت انگلیسی واگذار کرد. به دنبال آن، یک نهضت اجتماعی تودهای آغاز شد و شاه را به الغای امتیاز ناچار ساخت. امتیاز دیگری که کمتر جنجال برانگیز بود، اما به همان اندازه سرنوشتساز شد، اجازهی مخصوصهای بود که شاه در ماه مه 1901 به ویلیام ناکسس دارسی داد؛ با این مضمون که به جهت تفتیش و تفحصص و پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات زیر که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد، در تمام وسعت ممالک ایران در مدت 60 سال از تاریخ امروز اعطا میشود. دولت ایران در ازای این امتیاز 20 هزار پوند استرلینگ نقداٌ دریافت کرد و مقرر شد 16 درصد از سود خالص سالانه نیز به ایران تعلق گیرد. در 26 مه 1908 نفت در صفحات جنوبی ایران کشف شد و شرکت نفت انگلیس و ایران که تمامی سهام آن به دولت بریتانیا تعلق داشت، برای این منظور تأسیس گردید. علاوه بر سودی که از این امتیازها عاید بریتانیا شد، بر حجم مبادلات تجاری آن کشور با ایران به مقدار زیادی افزوده شد و این روند صعودی تا جنگ جهانی اول ادامه یافت. جمع داد و ستد دو کشور که در سال 1875 م/1254 ش، به 7/1 میلیون پوند استرلینگ میرسید، در 1895م/ 1274ش، به 3 میلیون و در 1914م/ 1293ش، به 5/4 میلیون پوند رسید. تراز تجارت خارجی 20 درصد به سود بریتانیا بود. به دلیل رشد روزافزون سهم روسیه در تجارت خارجی ایران، افزایش مطلق سهم بریتانیا در تجارت ایران روند نزولی یافته بود و از 50 درصد در دههی 1850م، به 33 درصد در 1903 و 20 درصد در 1914 کاهش یافت و حدود نیمی از این حجم داد و ستد در اختیار هند بریتانیا بود. سهم امپراطوری بریتانیا در صادرات به ایران از این بالاتر بود و به 25 درصد میرسید. بنا به برآورد تقریبی لیتن، سرمایهگذاری بریتانیا در ایران از 1860 تا 1913 در شرکتهای نفتی، تسهیلات، حمل و نقل، تلگراف و فرش به 10 میلیون پوند استرلینگ بالغ میشد.
روابط تجاری با روسیه:
روسیه بین سالهای 1801 و 1828 در دو جنگ با ایران و پیروزی بر این کشور، بخش وسیعی از قلمرو ایران را جدا نمود. در نخستین جنگ، مناطق پهناوری از جمله باکو را به خاک خود ضمیمه ساخت و حقوق گمرکی 5 درصد را برای خود تعیین نمود. به دنبال پیروزی نظامی روسیه، بر منافع اقتصادی آن کشور در ایران افزوده شد. بنا به بعضی برآوردها، صادرات روسیه به ایران در فاصلهی سالهای 1758-1760 تا 1826 ده برابر افزایش یافت. در نیمهی قرن نوزدهم، ایران 900 هزار روبل کالا به روسیه صادر کرد و روسیه در عوض 3/5 میلیون روبل کالا به این کشور صادر نمود. با این حساب یک دهم واردات و یک سوم صادرات ایران در اختیار روسیه بود که اگر اینطور باشد، با سال 1800 تفاوت چندانی نکرده است. روسیه بعد از سال 1850 بر تفوق تجاری و سیاسی خود در ایران افزود. این امر تا حدی ناشی از صنعتی شدن روسیه و تا حدی توسعهطلبی آن در آسیای میانه و ایران بود. در بازار ایران برای کالا و اقدام محصولات کشاورزی روسیه تقاضا ایجاد شد و ایران به بازاری برای کالاهای صنعتی روسیه تبدیل گردید و روسیه هم از حالت فشار نظامی کاست و به وسایل مسالمتآمیز و رخنهی اقتصادی متوسل شد. سیاستی که ماروین انستز، آن را امپریالیسم روبل نامیده است. روسها هم مانند انگلیسیها در صدد کسب امتیاز، نفوذ در نهادها و افزایش داد و ستد با ایران برآمدند. مهمترین امتیازهایی که روسها از ایران گرفتند، امتیاز شیلات دریای خزر، جادهسازی، احداث خطهای تلگراف، راهآهن و ایجاد بانک بود. بانک استقراضی، روسیه یکی از نهادهای کلیدی و عامل نفوذ روسیه در ایران بود که در سال 1801 ایجاد گردید و به زودی املاک زیادی نیز به رهن گرفت، وارد معاملات تجاری شد و وامهای سنگینی به دولت قاجار داد.
بانک استقراضی در سال 1914 معادل 127 میلیون روبل سرمایه داشت که از همهی سرمایهگذاریهای دولت بریتانیا و اتباع آن در ایران در آستانهی جنگ جهانی افزونتر بود. نقطهی عطف صعود روسیه و دستیابی به تفوق در ایران، دهههای 1880 و 1890 بود. روسیه حتی در سال 1895 به عنوان طرف عمدهی تجاری ایران با انگلستان برابری میکرده است (اگر نگوییم از آن پیشی گرفته بود). این فاصله در دههی بعد زیادتر شد. در سال 1914 برتری روسیه در این زمینه امری مسلم بود. روسیه 56 درصد واردات ایران و 72 درصد صادرات آن را در اختیار داشت. این ارقام برای بریتانیا به ترتیب 28 درصد و 13 درصد بود. تراز بازرگانی با ایران نیز به تدریج به نفع روسیه شد و در 1910-1914 کسری تجاری ایران با روسیه به یک میلیون پوند رسید. سلطهی بیحد و مرز روسیه بر عرصهی اقتصادی، در آستانهی جنگ جهانی اول به صراحت توسط انتز بیان شده است؛ ایران تا حد چشمگیری در مدار اقتصاد روسیه قرار داشت و بخشی از اقتصاد آن کشور محسوب میشد.
بازرگانی
موقعیت مناسب ایران برای بازرگانی خارجی و امور ترانزیتی در غالب ادوار تاریخی، موجب بسط تجارت و تمرکز سرمایه در این کشور بوده است. راه مشهور ابریشم که مدیترانه را از طریق راههای ارتباطی شمال ایران به چین مرتبط ساخته بود و راه ادویه که از طریق خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران میگذشت و خریداران کالاهای هندوستان را از طریق ایران با آن شبهقاره مربوط میساخت، از قرن هفتم تا اوایل قرن دهم هجری و تشکیل دولت صفویه موجب رونق بازار تجارت داخلی و خارجی ایران بوده و بندر سیراف (بندر طاهری کنونی) و گمبرون (بندر عباس فعلی) و ریشهر (بندر بوشهر) و بعضی از بنادر دریای عمان و تکیهگاههای دریای ایران در خلیج فارس از قبیل جزایر هرمز و قشم در دورهی حکومت صفویه، به پایهای از فعالیت و رونق تجاری رسیدند که در آسیای غربی و جنوبی نظایر آنها را در آن دوره نمیتوان یافت.
اروپا در قرن هجدهم میلادی مقارن با قرن دوازدهم هجری، با انقلاب صنعتی مواجه گردید و استفاده از نیروهای طبیعی مانند بخار آب برای به کار انداختن کارخانهها نخست، در انگلستان و سپس در ممالک دیگر اروپا رواج یافت و در رشتههای گوناگون صنایع به خصوص نساجی و ریسندگی، اختراعات تازه به عمل آمد و تحول جدیدی روی داد که نتیجهی آن بالا رفتن سطح تولید بود.
انگلستان در رأس کشورهای صنعتی جدید قرار داشت و روسیهی تزاری نیز به تدریج روش و تکنیک صنعت جدید، یعنی صنایع ماشینی را از اروپای غربی اقتباس نمود و کارخانههای متعدد پارچهبافی و شیشهگری و چینیسازی و امثال آنها را دایر کرد.
در دورهی اول سلطنت قاجاریه، یعنی از سال 1210 تا 1250 هجری قمری، حکومت قاجاریه با یک سلسله جنگهای دفاعی در برابر روسیه و عثمانی مواجه گردید و انگلستان پس از راندن رقیب خود، یعنی فرانسه، برای بسط نفوذ سیاسی خویش در کشور ما به فعالیت پرداخت و رقابت اقتصادی و سیاسی روسیه و انگلیس با مظاهر زشت و ناگوار خود به نحو بارزی در ایران تجلی پیدا کرد. این رقابت در درجهی اول برای رخنه در امور مالی و اقتصادی ایران و کسب امتیازات اقتصادی و معافیتهای گمرکی و عقد قراردادهای تجاری پرسود برای آن دو کشور آغاز گردید و روز به روز شدت یافت و هر دو رقیب برای پیشرفت مقاصد خود، از هیچ اقدام و عمل سیاسی خودداری نکردند. بدین ترتیب بازرگانی خارجی ایران، به مرور زمان در انحصار دو دولت زورمند روس و انگلیس قرار گرفت و امور مالی و سایر شئون اقتصادی ایران استقلال خود را از دست داد.
واردات و صادرات
ایران یک کشور کشاورزی بوده و جز مواد خام نباتی و حیوانی، محصول دیگری برای صدور به خارج نداشته و این حالت هنوز در کشور ما برقرار و قسمت اعظم صادرات ما به خارج مواد حاصله از کشاورزی و دامپروری است. ممالکی که با ایران داد و ستد داشتند، سعی میکردند مواد خام نباتی و حیوانی را در بازارهای داخلی به حداقل قیمت خریداری کنند و چون ایران راههای ارتباطی درجهی اول نداشت، خریداران خارجی کالاهای ایران، حمل کالا را تا بنادر جنوب و شمال بر بازرگانان تحمیل میکردند و جنس خریداری شده را در یکی از بنادر جنوب یا شمال ایران تحویل میگرفتند و با کشتیهای نقلیهی خود حمل میکردند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:61
مقدمه : ۱
۱-تعریف سازمان قضائی ۱: ۱
۲-سازمان قضائی در عهد هخامنشی : ۳
۳-قوانین جزائی و انواع کیفر : ۴
۴- سازمانقضائی پس از حمله اسکندر و استقرار حکومت اشکانیان : ۶
۵- سازمان قضائی در عهد باستان : ۷
۶- انواع کیفر : ۸
۷- حقوق مدنی در عهد ساسانیان : ۹
۹- دادگستری در دوران اسلام: ۱۱
دادگستری از آغاز مشروطیت تا پیروزی انقلاب اسلامی : ۱۵
۱- ترتیب اداره وزارت عدلیه: ۱۹
۲- مجلس وزیر عدلیه : ۲۰
۳- کابینه وزارت عدلیه: ۲۰
دفتر منگنه و یادداشت : ۲۱
دفتر تعیین حقوق: ۲۳
۴- مجلس محاکمات داخله: ۲۳
۵- مجلس تفتیش و استنطاق: ۲۴
۶- مجلس استیناف: ۲۵
۷- دایره فراشخانه وزارت عدلیه : ۲۶
۸- ترتیب عدالتخانه های ولایت : ۲۶
۹- محکمه استیناف : ۲۹
۱۰- محکمه تمیز (دیوانعالی کشور) : ۲۹
دادگستریایراناززمانحکومتپهلویتااستقرار جمهوری اسلامی: ۳۰
۱ – محاکم عمومی عدلیه : ۳۱
دادگاه بخش عادی – مستقل و دادگاه بخش سیار تقسیم میکردند: ۳۱
۲ – دادگاه بخش سیار: ۳۲
۳- دادگاه شهرستان : ۳۳
۴ – دادگاه استان : ۳۴
۵ – دیوانعالی کشور: ۳۵
۶- محاکم اختصاصی : ۴۰
آرای قابل تجدید نظر شورای داوری : ۴۲
۷ – وظائف دادسرا : ۴۷
۸- وظائف دادستان کل کشور : ۴۸
قوه قضائیه(پس از انقلاب اسلامی) ۴۹
آشنائی مختصر با تشکیلات قوه قضائیه ۵۰
۱ – دادگاههای عمومی ۵۱
۲ – دادگاه خانواده ۵۱
صلاحیت دادگاه خانواده ۵۱
۳ – اداره سرپرستی ۵۲
۴ – صدور ولایتنامه ۵۳
۵ – صدور قیم نامه(۲) ۵۳
۶ – دادگاه انقلاب ۵۴
۷ – دادگاه تجدید نظر ۵۴
۸ – دیوان عالی کشور ۵۴
۹ – سازمان بازرسی کل کشور ۵۵
۱۰ – دیوان عدالت اداری ۵۶
صلاحیت دیوان عدالت اداری ۵۶
مقدمه :
1-تعریف سازمان قضائی 1:
سازمان قضائی در معنای عام و کلی شامل تمامی تشکیلات قضائی در کشور است که به امر دادرسی بین مردم و یا در ارتباط دولت با مردم و بالعکس اشتغال دارد. بنابراین در این معنای عام و گسترده شامل تمامی دادگاهها و دادسراها میشود،اعم از دادگاهها و دادسراههای عمومی دادگستری که به دعاوی حقوقی یا کیفری مردم رسیدگی می کنند و بر اساس منطق حاکم در روزگاران حیات بدوی انسان،حق با زور بوده است و عبارت معروف الحق لمن غلب از یادگارهای به جا مانده از آن دوران تاریک از زندگی انسان ،حق با زور بوده است و عبارت معروف الحق لمن غلب از یادگارهای به جا مانده از آن دوران تاریبک از زندگی انسان است ،در آن زمان هر کسی تواناتر بود و قدرت بیشتری داشت بدیهی است که بهتر از دیگری می توانست به آنچه مطلوب وی بود برسد،خواه حق با او بود و یا به ناحق موضوعی را مطالبه میکرده است،به هر تقدیر اگر محق هم می بود ولی قدرت احقاق حق نمی داشت،بدیهی است که توفیق احقاق حق را نمی یافت این مسائل منحصر به امور حقوقی نبوده است چرا که در زمینه های کیفری نیز صادق بوده و کسانی که عضوی از خانواده آنها به وسیله مجری به قتل می رسید با توسل به زور و قدرت خود و اقوام و بستگان خود در مقام انتقام جوئی بر آمده و به جنگ و ستیز با مجرم می پرداختند ،بر می آمدند در واقع گاهی همین حس انتقام جوئی از جائی ،موجب میشد که نه تنها خانواده بلکه طایفه و قبیله اای که منجی علیه به آن تعلق داشت با قبیله و طایفه ای که جائی عنصر آن بوده است جنگ و ستیزی سعبانه را آغاز می کردند که انجام آن مرگ و نابودی چندین نفر انسان از دو قبیله منجر میشد.به هر تقدیر با پیدایش قانون در اجتماعات بشری و زایش نور در آن ظلمات نبوده و تاریک زندگی و دوران بربریت و سبعیت به مرور نظم و ترتیب و احقاق حق به وسیله مراجع قضائی جایگزین اعمال زور و قدرت شخصی در تمامی زمینه های دعاوی و اختلافات حادث در زندگی بشر اعم از حقوقی و کیفری شده و برای دادرسی در هر دو زمینه ،تشریفات و آئین ویژه ای وضع و مقرر گردید که به آئین دادرسی حقوقی یا مدنی و آئین دادرسی کیفری موسوم شد .پس به جای توسل به زور و اعمال قدرت شخصی ،مراجعه به دستگاه قضائی یا تشریفات خاص بند اول مرسوم گردید .
در رابطه با دادگستری در عهد باستان ایران و نیز سازمان قضائی و قوانین جزائی و انواع کیفر در ایران بحث کنیم .کلمه (دات) در فارسی قدیم هخامنشی و اوستا به معنی قانون است و همین کلمه در فارسی تبدیل به (داد) گردیده است .کلمه داتیک ،منسوب به (دات) به معنی داد و عدل است .قبل از اینکه اسکندر دانیال را نابود کند در زمان هخامنشیان ،مغان و پیشوایان مذهبی مجری قانون و دادگستری بودند.سیسرون خطیب رومی که در یک قرن پیش از میلاد می زیسته است می نویسد مغان نزد ایرانیان از فرزانگاندانشمندانبشمارند،کسیپیشازآموختنتعالیم مغان به پادشاهی ایران نمی رسد.
نیکولاس (از شهر دمشق) نوشته ،کورش دادگری و راستی را از دامغان آموخت و نیز صدور حکم و قضاوت در حاکمات با مغن بوده است .در منابع خودمان هم همین مشاغل از برای آنان معین شده است ،موبد اسمی که امروز هم به پیشوایان زرتشت داده میشود. (همان کلمه مع است .غالبا در شاهنامه آمده (ص10)که نویسنده و پیشگویان تعبیر خوابواخترشناسیوپندواندرزاست و در بسیاری موارد طرف شور پادشاه قرار می گرفتند.
2-سازمان قضائی در عهد هخامنشی :
در ایران عهد هخامنشی ،تمام قدرتها و اختیارات و از جمله قوه قضائی زیر نفوذ شاه بود با این حال شاه عمل قضاوت و انتخاب قضات را به یکی از دانشمندان سالخورده واگذار میکرد پس از آن محکمه عالی بود که از هفت قاضی تشکیل میشد و پائینتر محکه های محلی قرار داشت که در سراسر کشور تشکیل میشد،قوانین را کاهنان وضع میکردند و تا مدت زیادی کار رسیدگی به دعاوی در اختیار ایشان بود،ولی در زمان های متأخرتر مردان و زنانی جز از طبقه کاهنان به این گونه کارها رسیدگی میکردند.در دعاوی ،جز آنها که اهمیت فراوان داشت غالباً ضمانت را می پذیرفتند و در محاکمات از راه و رسم منظم خاصی پیروی می کردند.محاکم ،همانطور که برای کیفر و پرداخت جزای نقدی حکم صادر می کردند،پاداش نیز می دادند و در هنگام رسیدگی به گناه متهم کارهای نیک و خدمات او را نیز به حساب می آوردند.برای آنکه کار محاکمات قضائی به درازا بکشد،برای هر نوع مدافعه مدت معینی مقرر بود که باید در ظرف آن مدت حکم صادر شود و نیز به طرفین دعوی پیشنهاد سازش از طریق داوری میکردند اختلاف به وسیله داور و به طور مسالمت آمیز حل شود چون رفته رفته سوابق قضائی زیاد شد و قوانین طول و تفصیل پیدا کرد،گروه خاصی بنام سخنگویان قانون پیدا شدند، که مردم در کارهای قضائی با آنها مشورت می کردند و برای پیش بردن دعاوی خود از ایشان کمک می گرفتند.
در محاکمه ،سوگند دادن و واگذاشتن متهم به حکم الهی نیز مرسوم بود بدین ترتیب که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بیگناه باشد از خطر برهد.رشوه دادن و گرفتن ،از گناههای بزرگ بود و مجازات هر دو طرف اعدام بود.کمبوجیه فرمان داد تا پوست قاضی فاسدی را کندند و بر جای نشستن قاضی در محکمه گسترده ،آنگاه فرزند همان قاضی را بر مسند قضا نشاندند،تا پیوسته سرگذشت پدر را به خاطر داشته باشد و از راه راست منحرف نشود.
3-قوانین جزائی و انواع کیفر :
دکتر گیوشن می نویسد: دانشمندانی که متون متعددی را که از داریوش در بیستون و تخت جمشید و شوش و نقش رستم باقیمانده مورد مداقه قرار داده اند،وجوه تشابهی بین فرمانهای او و قوانین حمورابی تشخیص میدهند،این قوانین مبنای کار مشاورین داریوش بوده ،این متون رسمی توسط الواح و پاپیروسها به کلیه مراکز ایالات شاهنشاهی فرستاده میشد.در روی کتیبه هائی که در آرامگاه داریوش است،این جمله به چشم میخورد: (من دوست دوستان خود بوده ام ) و در حقیقت چنین بوده است داریوش مللی را که سر به فرمان او می نهادند مورد احترام قرار میداد و آنها در اقامه کلیه رسوم و آداب و قوانین خود آزاد می گذاشت .وی در کتیبه بزرگی که از او به یادگار مانده است ، چنین میگوید: ( آنچه بدی به کار رفته بود می به خوبی بدل کردم،مناطقی که بین آنها ستیز و اختلاف بود و همدیگر را می کشتند ،آن نواحی به لطف اهورامزدا دیگر همدیگر را نمی کشند،دیگر قوی ضعیف را نمیزند و غارت نمی کند) .از این جملات پیداست که داریوش اهمیت بسیار به نظم و ثبات و اجرای عدالت میداد و قوانین او مدتی دراز، پس از پایان شاهنشاهی برقرار ماند.
هردوت میگوید: قضات شاهی که از پارسیان انتخاب میشدند،وظیفه خود را تا دم مرگ انجام می دادند،مگر آنکه بر اثر عدم اجرای عدالت، از کار بر کنار شوند.آنان در محکمه داوری می کنند،قوانین ملی را تعبیر و تفسیر می نمایند و در همه امور تصمیم می گیرند).
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:59
مقدمه. ۱
(تاریخچه). ۶
دورة ساسانیان (۲۲۶ م – ۶۵۲ م / ۳۱ هـ). ۱۰
دوره پس از اسلام «دوره اسلامی». ۱۳
سلجوقیان: ۱۸
دروان مغول و تیموری (۷۷۱-۹۱۱ هـ . ق). ۱۹
عصر صفویه: (۹۰۷ – ۱۱۳۵ هـ . ق). ۲۳
عصر جدید (افشاریه – زندیه – قاجاریه – پهلوی). ۲۶
وضعیت قالی بافی در سال های معاصر: ۳۱
مجموعه ای از. ۳۵
قالیهای قدیمی و موزه ای ایران.. ۳۵
«فهرست منابع و مأخذ». ۵۶
مقدمه:
می توان ایران و روح ایران را در سه چیز کلی بشناسیم
1) در هنر:قالی بافی
2) در صنعت : کاشی
3) در شعر: رباعی
اما این را هم می دانیم که همیشه و در همه ادوار مختلف ایرانیان ذوق و سلیقه قابل ستایشی را داشته اند که تنها این سه گزینه بلکه بسیاری از هنرهای دیگر معرف این سخن است.
البته آن چیزی که همه ما ایرانیان به آن بالیده و آن را شناسنامه این سرزمین نازنین می دانیم چیزی جز قالی و فرش های ما نمی تواند باشد.
قالی، میراث گرانقدری است که از دیرباز به جا مانده و در شناسنامه ملت ما، مهر تأیید خورده است. از این رو حفظ و بالندگی به این میراث نه یک «تفنن» بلکه یک «وظیفه» است.
ما مردم ایران زمین باید در جهت رشد و ارتقاء این میراث گرانقدر همیشه کوشا باشیم.
یکی از بزرگترین آثار فعالیت بشری، هنر و هنرمند بودن است. هنر و هنرمندان ایران زمین یکی از بزرگترین و شایسته ترین سرمایه ها و افتخارات این کشور بوده اند. زیرا نه فقط ثروت بلکه حیثیت برای آن به وجود آورده و دوستان بسیاری و خواهان زیادی در همه ادوار برای ایرانیان به وجود آورده اند و امروزه همه کشورهای جهان که از تمدن خوبی برخوردارند از مجموعه آثار این مردم هنرمند و کارهای هنری ایران در مجموعه آثار هنری خود استفاده می برند.
قالی بر کف سنگها و مرمرهای تالار کاخها.
قالی بر کف کاهگل کلبه ها و کومه ها
همه جا به شکل باغی نمایان است که گل ها و درختان و … خود را می آراید و همه دلها و چشم ها را به دنیایی دگر کشانده و به سمت تفرج گاه سوق می دهد.
منظره این تفرج گاه ها که برروی قالی نشسته و نمایان است تا حدی برای مردم این مرز و بوم آشناست. زیرا فرهنگ و تمدن ما ایرانیان با اینگونه طرحها و نقش ها عجین شده است.
هر گلی و هر طرحی از این تفرج گاه، انعکاسی از گل های آن باغی است که در آبادی های سرسبز روئیده اتند.
انعکاس این طرحها تا ژرفای جان آدمی خطور می کند.
از قلب و جان و روح آدمی می گذرد و در بطن و سرشت او می نشیند و جای دل انگیزی باز می کند.
قالی ایران Ù هرگاه از آن سخنی به میان می اید آن طبع لطیف بافنده را بیان می کند، زیرا ساخته و دست پرورده زحمتکش ترین و رنجکش ترین مردم ایران زمین اند. که از دل و جان و سرپنجه های بخشنده بافنده برگرفته و نشإت می گیرد.
در واقع همین دل و جان لطیف و دستهای بخشنده است که چهره افتخار ملت ما ایرانیاین را بر صفحه روزگار حک کرده است. زیرا مشخص ترین چیزی است که معرف فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین است. قالی هنری است زنده و گویا، که بیانگر دل و صفای روحانی بافنده را نشان می دهد.
هنری است در حد آدمی که همیشه یکپارچگی و همبستگی خود را حفظ کرده است.
هنری است که از جزء به کل سوق داده می شود.
و گره ها از کنار هم نشستن به یک کلیت زیبا و اصیل می رسند.
هنری است که در خلوت با آدمی صحبت می کند و با آنها زندگی می کند. بعضی از این مردم بر این باورند که قالی از افسانه های گذشتگان تأثیر گرفته است.
قالی را می توان گفت که باغی است البته باغی از رنگها و نگاره ها که بر کف زمین گسترده است.
نه تنها قالی را باید دوست داشت بلکه باید بدان خو گرفت و چشم و دل و جان را باید به گرمای آن سپرد.
نام دیگر قالی را می توان به دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی نام نهاد.
همه این دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی با تلاش و کوشش زنان و مردانی است که با شوریدگی نگاره ها و گرمی رنگ دل های پاک ممزوج شده است.
همه این دست بافته های خلق شده بیانگر مطلبی ارزشمند و والا می باشد و راه و رسم کهن و دیرینه را بیان می دارد. می تواند به نوعی احساسات بافنده را در شرایط مختلف بیان دارد. می تواند بسیاری از سمبل ها و نشانه ها را برای ما روشن سازد.
از طرفی دیگر می تواند بیانگر سنت و تمدن هر قومی باشد. وقتی به درون مایه این دست بافته ها می پردازیم مشاهده می کنیم که بیانگر تاریخ هنر و فرهنگ ایرانی میباشد.
این قالی ها مانند آئینه ای جلوه گری می کنند و تمام زوایای زندگی هر قوم را بازگو می کنند.
پس می توان گفت که هنر اصیل قالیبافی ایران با فرهنگ کهنسال این مرز و بوم پیوند ناگسستنی دارد.
هنر قالیبافی را یکی از مردمی ترین هنرهای روی زمین به شمار آورد. که نه تنها یک هنر است بلکه سرمایه عظیم کشورمان نیز محسوب می شود.
در دروه های اولیه مانند عیلام و ماد و سلوکی و اشکانی : در فرش و قالیبافی نمونه اسناد و مدارک و سوابقی در دست نیست.
مثلا ما راجع به قالیبافی در زمان سلوکیان (129-312 قبل از میلاد) و راجع به قالیبافی در زمان پارتها (170 قبل از میلاد تا 226 بعد از میلاد) سوابق و مدارکی در دست نداریم. البته با آگاهی داشتن از اینکه فرش در طول زمان و بر اثر آب و هوا و دما و گذشت زمان و گرد و خاک فرسوده می شود و از بین می رود.
(تاریخچه)
قالی بافی یکی از بهترین و برجسته ترین هنرهای ایران زمین است. قدمت این هنر به عصر مفرغ می رسد. قالی بافی، در آغاز، در میان قبایل چادرنشین و صحراگرد بوده است که عمده ترین کارشان گله داری بوده است. آنها از پوست گوسفند به جای زیرانداز استفاده می کردند برای راحتی و گرما و یا به روش درهم تندین الیاف گیاهی و پوست درختان و شاخ و برگ درختان و بوریا زیرانداز تهیه می کردند. (عصر حجر در حدود 30 هزار سال پیش).
در حفاریهایی که در سال 1950 در غاری نزدیک دریای خزر تکه هایی از پارچه بافته شده از پشم گوسفند و مو بز بدست آمد. (که مربوط به 6500 سال پیش از میلاد مسیح است.) البته با روش آزمایش کربن 14 به این نتیجه رسیدند.
دوک و خامه هایی در خانه های اولیه فلات ایران در حفریات بدست آمد که تاریخ آن به 5000 سال پیش از مسیح است. (نوسنگی)
بافندگی پارچه های طرح دار به شکل 2 پودی در سال 1000 پیش از میلاد مسیح بدستامده است. انسان های اولیه وقتی از پوست گوسفند و بوریا استفاده کردند و چون دیدند که زود از بین می رود به فکر افتادند تا چیز بهتری از آن بسازند و مورد مصرف قرار دهند. بعد از گذشت زمان زیادی از پشم گوسفندان ابتدایی ترین بافت را انجام دادند و آن هم به صورت نمد بود.
بعد از گذشت زمان های زیادی آمدند از پنبه استفاده کردند و از آن تارهای پنبه ای ساختند و مشغول به بافتن گلیم شدند البته گلیم های ابتدایی (گفته می شود بافتن گلیم تا 1500 سال قبل از میلاد تکامل یافته بود.)
ازجمله شواهدی که در باره قالیبافی پرزی ایران از حفریات بدست آمده تکه های فرشی است که از شهر نوین اولا (سال سوم پس از میلاد) و لولان (متعلق به پیش از سده چهارم میلادی). که هر دو در خاور ایران و در مغولستان امروزی هستند.
قدیمی ترین قالی موجود در جهان قالی پازریک می باشد (Pazirik) این قالی به عنوان پوشش اسب به کار می رفته و مربوط به زمان هخامنشیان است. در هر سانتی متر مربع 36 گره دارد. اندازه این فرش 83/1×2 متر می باشد. گره ها از پشت فرش زده شده.
دارای حاشیه های متفاوتی است Ù حاشیه بیرونی آن نقش مکرر کوچکی است که جانور افسانه ای بالداری را نشان می دهد. پس از آن یک ردیف سوار می ایند که یک در میان پا بر اسبی نشسته و یا در کنار آن در حال راه رفتن می باشند. سپس یک ردیف گوزن خالدار و باز همان نقش مکرر جانور بالدار دیده می شود. پس از آن متن است که از چند ردیف موازی گلهای چهاربرگی تشکیل شده است. در میان این نقش ها بویژه مردانی که بر کنار اسب راه می روند نقش های تخت جمشید را به یاد می آورند.
رنگ هایی که در این فرش به کار رفته است از سرخ تیره، سبز، آبی و زرد کمرنگ و نارنجی می باشد.
از این گذشته، در حدود چهل سال پیش یک تکه قالی به وسیله هیئت اکتشافی به رهبری کوزلف (KUZLOV) در نوئین اولا (Nouin-oula) زیر قشر یخ ها در سیبری پیدا کردند. گره این قالی تنها دور یک تار گره خورده است و بافتی بسیار فشرده دارد. رنگ آن آبی سیر می باشد. (اما تکه های قالی کوچکتر از ان است که بتوان نقش آن را معین کرد. (این تکه های قالی در جعبه لاکی تاریخداری نهاده بودند که تاریخ ان معادل سال سوم میلاد است.)
به غیر از این نمونه ها می توانیم به نوشته ها و مدارکی که به جا مانده اند رجوع کنیم. در یکی از قدیمی ترین این نوشته ها که از آن به گزه نوفون xenophon سردار و مورخ یونانی و شاگرد سقراط است. اشاره به قالی روی هم رفته مبهم است و نمی توان به قطع گفت که سخن از همین نوع بافتنی که امروزه هست می رود.
بنا بر نظر یکی از پژوهشگران معروف به نام دیماند Ù (Dimand) در فرش پازیریک ترکیبی از دوران باستان (هخامنشیان 559-321 قبل از میلاد.) Ù هم زمان با پیدا شدن و کشف قالی پازیریک (واقع در دامنه جنوبی جبال آلتای سیبری) در مقبره شاهان سکائی، در دویست کیلومتری جنوب شرقی بی ایسک (Biisk) و هشتاد کیلومتری مرز مغولستان خارجی در نقطه یا به نام پازیریک (Pazirik) و در میان یخها Ù توسط مردی به نام رودنکو (Rodenko) باستان شناس نامدار روس، در پانزده سال پیش کشف شده است و گفته می شود که این فرش به دوره هخامنشان برمی گردد.
ویژگی های این قالی ایرانی و کشف دوران ساز به قدری اشکار و واضح است که هیچ جای تردید و ابهامی را باقی نمی گذارد.
با کشف چنین فرشی، قدمت و پیشینه فرشبافی از نظر اسلوب بافت Ù (گره بافته شده پرزدار) به بیش از 2500 سال پیش می رسد.
پرفسور رودنکو در کتاب معروفش به تاریخ فرش گره خورده پرزدار به ویژه فرش ایران می پردازد.
رودنکو در کتاب خود به ایرانی بودن این فرش می پردازد و اشاره می کند که:
«شیوه گره زدن دم اسب ها و کامل آنها شبیه ایرانیان است.» و «نقش گوزن ها از تیره گوزن زرد خالدار ایرانی است.» و «صف مردانی که به همراه چارپایان از پی یکدیگر می ایند نمایانگر شیوه های هخامنشی و آشوری است.» پس به این ترتیب جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که فرش دستباف به صورت امروزی، اکنون که در خانه ها از ان استفاده می شود حداقل ترقی 2500 ساله دارد.
در واقع، اگر چنین فرشی که در 25 قرن پیش با آن اسلوب پیشرفته به کمال رسیده است، باید پذیرفت که این اسلوب تکمیل شده و کمال یافته چند قرن سنت قالی بافی را پشت سر گذاشته تا به این درجه از تکامل رسیده است. پس می توان نتیجه گیری کرد که فرش دستباف کمتر از سه هزار سال قبل نمی تواند باشد.
تمام فرمول های ریاضی :از اول دبیرستان تا آخر دانشگاه : حرفه ای شوووو!!!!
با این کتاب فوق العاده تمام فرمول های ریاضی رو یه جا داشته باشید