فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات20
چکیده:
وجه مشخص آثار بهرام بیضایی به عنوان نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، محقق، کارگردان متاتروینی، نگرش فلسفی در فضای تئاتر آیینی است. بدین معنا که بیضایی مفاهیم و مضمون های مورد نظر و اغلب امروزی خویش را با بهره گیری از قالبهای تئاتر سنتی ایران بیان می کند. بیضایی خود می گوید که من در جستجوی زبانی هستم که از مینیاتورها، اساطیر و تهران ایرانی، تغزیه و تماشا (نمایش رو حوضی و انواع نمایشهای میدانی) الهام گرفته باشد. تمامی کار خلاق من با تاریخ ایران، با گذشته ایران و کاری که می توانیم در شرایط جدید پذیرش تاثیر فرهنگ و تهران غربی با این گذشته بکنیم، سر و کار دراد. بیضایی با مطالعاتی که در تئاتر مشرق زمین و نمایش در ایران با درایتی ستودنی از دل افسانه و تاریخ، حقیقت مورد نظر در اندیشه شرقی را استخراج می کند. وی می گوید «تا سرانجام یک روز تاتر به شکل تعزیهای بر من ظاهر شد و مرا افسون کرد. من تا آن روز نمایشی به این حد جذاب ندیده بودم…»
در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه به اندیشه های بهرام بیضایی، بررسی فیلم مسافران وی، پرداخته شود.
نگاه بیضایی در مسافران، نگاه اسطورهای است. اسطورهها تفکرات انسان را درباره هستی و طبیعت روایت می کنند. نگرش انسان ها نسبت به خود، خدا و جهان از طریق اسطورهها صورت می گیرد. اساطیر زبان گویای اوضاع اجتماعی هر ملت هستند. از سویی اسطوره با دین یک بافت را تشکیل می دهند که چون تار و پود به هم پیوسته اند. تعزیه هم نوعی پردازش به اسطوره است. پس اولین رگه های تجلی تعزیه در مسافران بیضایی از همینجا نمایان می شوند.
از سوی دیگر ساختار نمایش تعزیه براساس سمبول، نماد و نشانه است. فیلم مسافران هم یک اثر کاملاً سمبولیک است. برای روشن شدن مطلب به تشریح برخی رمزها و نمادهای این فیلم می پردازیم.
- آینه: نماد هر چیز پاک ایرانی. صافی، نور، صداقت. نماد یک فرهنگ. نماد ارزشهای فرهنگی ایرانی. رمز تجلی است که از خود نوری ندارد، بلکه نور مطلق را باز می تاباند. نماد زایش و تکرار است. در این فیلم خانم بزرگ نگران آینه است.
- دریا: رمز «وجود» است. وجود مطلق دریا موج بر می دارد و از آسمان هفتم تا زمین اول می رسد. شاید دریا در این فیلم نمود نا خودآگاهی، ناشناخته و شاید مرگ است و دهکده در دل طبیعت، نمودار زندگی اجتماعی است.
در اساطیر اقوام گوناگون، آب شالوده تمام جهان، جوهر گیاهان، اکسیرابدیت و مایه عمر دراز و نیروی آفریننده و اصل همه درمان هاست. در اساطیر ایران آناهیتا (ناهید) ایزد بانوی آب است و سرچشمه آب های روی زمین و منبع همه باروری هاست. آب به معناهای مختلف همچون عزت، قدرت، عطا، رحمت، جاه و منزلت بکار رفته است. آب مظهر پاکی است و به صورت نمادین در تعزیه، جنگ بین دو طرف خیر و شر برسر پاکی است.
- آسمان: رمز «روح» است، وجود آسمانی انسان. کره نورانی دور کرانهای است که عرش خداوند محسوب می شود. زندانی است که اهریمن در ان افتاده است. آسمان جز اولین کسانی است که در نبرد اهورامزدا و ا هریمن به یاری اهورا می شتابد.
- زمین: زامیاد در اوستا (زم یزت) و در پهلوی (زام یزد) به معنی ایزد زمین است و نام ایزدی است که غالباً از او با صفت نیک کنش یاد می شود. زمین رمز «جسم» است جسم در مقابل روح و زمین در برابر آسمان قرار دارد. زمین چون مادری مادینه است که می تواند دانه گیاهان را در خویش بپرورد و گیاه را در روی زمین نمایان سازد. زن نیز نماد زایش است. زمین وزن به عنوان عوامل زایش در فیلم مسافران با تاکید فراوان نشان داده می شوند. اعتقاد به مادر بودن و غم خوار بودن زمین و یا خاک در نمایش تعزیه به وضوح به کار رفته است.
عباس:
زمین کربلا خوش کربلایی عجب مهمان نواز و بی وفایی
نزمین کربلا مادر ندارم سرم را روی زانویش گذارم
زمین کربلا تو مادری کن سرم را روی خاکت می گذارم
- جنگل: رمز «هیولی» است. تعین ندارد و خیمره تاریک وجود به حساب می آید. بی وفا و بی حیا و مظهر آشوب ازلی است. جنگل وجه مثبتی هم دارد. چنان که انبوه اسمای خداوند را به «جنگل الهیت» تشبیه کرده اند. جنگل تکثر درخت است و درخت هم نماد انسان است.
- آتش: آتش عنصری است که کیفیت مینوی و آسمانی دارد. آتش محمل روشنایی و گرما و مبنای حرکت تلقی می شود. آتش اساساً عنصری است برای تعیین پاکان یعنی کسانی که می توانند به ملکوت خدا راه یابند. در نمایش تعزیه آتزش به شکل پاک کننده و تطهیر کننده آمده است، آتش گاهی به معنای آتش درون انسان هاست. در تعزیه بیشتر به معنی سوزش دل است که از فراق و دوری حکایت دارد. در فیلم مسافران، آتش به خصوص در صحنه تصادف، هم به معنی ظاهری آن و هم به معنای آنچه در تعزیه به کار می رود، استفاده شده است.
- خورشید: در اوستا هورخشیت به معنی خور درخشان نام کره آسمانی مشهور و به نام ایزدی است. خورشید در اوستا با صفت های جاودانگی، رایومند (شکوهمند) آمده است. در تعزیه از روشنایی و درخشش بسیار یاد شده است. در مسافران، ما مفاهیم جاودانگی، نور، خورشید را به طور برجسته شاهد هستیم.
در ادامه، لازم به نظر می رسد تا به ذکر چند مورد از تجلی رسوم و آداب آئینی در تعزیه اشاره شود. چرا که از این موارد در بخش های مختلف فیلم مسافران استفاده شده است که خود تاکیدی است بر تاثیر بیضایی از نمایش سنتی ایرانی یعنی تعزیه.
- سوگواری و عزاداری: مردمان ایران در دوره اساطیری برای عزیزان و خدایان خویش که در اثر عوامل طبیعی از بین رفته اند، گریسته اند و مراسم سوگواری به پا کرده اند. جامه نیکی کردن که بعدها سیاه پوشی و سیاه جامگی شده است از آیین سیاوش گرفته شده است. در نمایش تعزیه در سوگ قهرمانان، شالی سیاه بر گردن انداخته و لباس سیاه برتن، دور تا دور قهرمان نشته و نوحه خوانی می نمایند. ما این اتفاق را در مردم عزاداری در مرگ مهتاب، حشمت، کیوان و کیهان، زرین کلای سبحانی و صفر مولوی در فیلم مسافران شاهد هستیم.
نگاه بیضایی در مسافران، نگاه اسطورهای است. اسطورهها تفکرات انسان را درباره هستی و طبیعت روایت می کنند. نگرش انسان ها نسبت به خود، خدا و جهان از طریق اسطورهها صورت می گیرد. اساطیر زبان گویای اوضاع اجتماعی هر ملت هستند. از سویی اسطوره با دین یک بافت را تشکیل می دهند که چون تار و پود به هم پیوسته اند. تعزیه هم نوعی پردازش به اسطوره است. پس اولین رگه های تجلی تعزیه در مسافران بیضایی از همینجا نمایان می شوند.
از سوی دیگر ساختار نمایش تعزیه براساس سمبول، نماد و نشانه است. فیلم مسافران هم یک اثر کاملاً سمبولیک است. برای روشن شدن مطلب به تشریح برخی رمزها و نمادهای این فیلم می پردازیم.
- آینه: نماد هر چیز پاک ایرانی. صافی، نور، صداقت. نماد یک فرهنگ. نماد ارزشهای فرهنگی ایرانی. رمز تجلی است که از خود نوری ندارد، بلکه نور مطلق را باز می تاباند. نماد زایش و تکرار است. در این فیلم خانم بزرگ نگران آینه است.
- دریا: رمز «وجود» است. وجود مطلق دریا موج بر می دارد و از آسمان هفتم تا زمین اول می رسد. شاید دریا در این فیلم نمود نا خودآگاهی، ناشناخته و شاید مرگ است و دهکده در دل طبیعت، نمودار زندگی اجتماعی است.
در اساطیر اقوام گوناگون، آب شالوده تمام جهان، جوهر گیاهان، اکسیرابدیت و مایه عمر دراز و نیروی آفریننده و اصل همه درمان هاست. در اساطیر ایران آناهیتا (ناهید) ایزد بانوی آب است و سرچشمه آب های روی زمین و منبع همه باروری هاست. آب به معناهای مختلف همچون عزت، قدرت، عطا، رحمت، جاه و منزلت بکار رفته است. آب مظهر پاکی است و به صورت نمادین در تعزیه، جنگ بین دو طرف خیر و شر برسر پاکی است.
- آسمان: رمز «روح» است، وجود آسمانی انسان. کره نورانی دور کرانهای است که عرش خداوند محسوب می شود. زندانی است که اهریمن در ان افتاده است. آسمان جز اولین کسانی است که در نبرد اهورامزدا و ا هریمن به یاری اهورا می شتابد.
- زمین: زامیاد در اوستا (زم یزت) و در پهلوی (زام یزد) به معنی ایزد زمین است و نام ایزدی است که غالباً از او با صفت نیک کنش یاد می شود. زمین رمز «جسم» است جسم در مقابل روح و زمین در برابر آسمان قرار دارد. زمین چون مادری مادینه است که می تواند دانه گیاهان را در خویش بپرورد و گیاه را در روی زمین نمایان سازد. زن نیز نماد زایش است. زمین وزن به عنوان عوامل زایش در فیلم مسافران با تاکید فراوان نشان داده می شوند. اعتقاد به مادر بودن و غم خوار بودن زمین و یا خاک در نمایش تعزیه به وضوح به کار رفته است.
چکیده:
پانویس:
- آینه:
- دریا:
- آسمان:
- زمین:
- جنگل:
- آتش:
- خورشید:
- سوگواری و عزاداری:
- خاک و خاکستر و کاه ریختن بر سر و جامعه چاک زدن:
- دادن فدیه و نذریه:
- رنگ سفید:
- رنگ آبی:
شامل 21 صفحه فایل word
دو عامل در «هنر اسلامی» خیلی مهم است. این دو عامل یکی عامل «نقشهای هندسی» و دیگری عامل «نقش پیچک» است.
دنیای ما، این دنیای «سمبلیک» کنونی، از «ریتم» و از «حرکت» تشکیل شده داست، آن نقش هائی که در رسمی سازی و مقرنس بندی، وجود دارد در ایجاد سطوح هندسی بکار رفته است و مسلمان ها این فن را به نهایت رساندند، که نظیر آن را در جاهای دیگر دنیا (مگر تا انداره ای در هنر بیزانس) سراغ نداریم.
عوامل هندسی بیشتر عبارت از تبلور دنیای معادن و دنیای بلورین است، که این کلمة «تبلور» و «بلور» درخشش هایی بسیار پرمعنی دارد.
در مقابل، دنیای حرکت را به وسیله «مارپیچ ها» درست کردند و طوری این نقوش هندسی با آن خطوط مارپیچی و مدور با هم تألیف شده است که انسان از یک طرف متوجه کیفیت بلورین شکل گرفته در این دنیا می شود، و از طرفی متوجه حرکتی که انسان در این دنیا دارد می گردد.
و این دنیا عبارت از این دو مسأله است، که عبارت است از یک مقداری پایه های با هیأت نقوش هندسی و یا (آرشیتکورال) که ساخته شده و بنیادی است. و دیگری حرکتی که بعضی از فلاسفه مغرب زمین آن را حرکت و جهش سازنده نامیده و از kHk
به عنوان حرکت زندگی تعبیر کرده اند. از جمله «برگسون« که آنرا «الان ویتال» Elanvitaeue (2) نامیده است. این دو جزء در «هنر اسلامی» به اندازة لازمی که دنیا را معرفی می نماید به چشم می خورد.
وقتی که شما «اسلیمی» را می کشید و بعد شاخه هایی از آن جدا می کنید یا «ختائی» در داخلش می کشید، و گل برگ هایی پر می کنید، هیچکدامش از طبیعت تقلید نمی کند؛ بلکه دنیایی مستقلی است که آدم را به یک جای دیگر می برد.
این پیچش و این گردش طوری تنظیم می شود که انسان را از کثرت یعنی از پراکندگی خاطر و اینکه حواسش به جاهای مختلف باشد، حواسش به کرایه خانه اش باشد، به بچه اش به پدرش، مادرش، و غیره و غیره… باشد، متوجه وحدت می کند، یعنی متوجه یک نقطه می کند، این گردش، ذهن را به کار می اندازد و آدمی به یک نقطه توجه پیدا می کند. یعنی تمرکز؛ و عدم پراکندگی، یعنی از کثرت به وحدت آمدن. روزنه ای به باغ بهشت ص 212
مثلاً فرض بفرمائید یک اسلیمی شکل خاص تزئینی است که گردش دارد و در کنار آن «ختائی» که آن گلها و برگ هایی است که به اصطلاح زمینه را پر می کند، «اسلیمی» عامل اصلی، در نقش یک گنبد یا تزئینات یک محراب و یا منبت کاری های یک منبر و یک در و غیره است.
در بارة «اسلیمی» سخنان بسیاری گفته شده است. گروهی گفته اند «اسلیمی دهن اژدری» از نقش اژدها گرفته شده است. البته اژدها یک موجود افسانه ای است که کسی او را ندیده است تا از روی آن نقاشی کند. گروهی خرطوم فیل را الهام دهنه «اسلیمی» دانشته اند. عده ای هم برگ کنگر را موجد «اسلیمی» می دانند و طرح های اولیه آن را در دورة ساسانیان جستجو می کنند. به هر حال بحث در این مورد زیاد است.
تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی
زبان و بیان در هنر معماری اسلامی
نقوش هندسی، یادآور فقر ذاتی انسان
نقش و رنگ
نقوش در هنر اسلامی
شامل 45 صفحه فایل word
دانلود تحقیق آماده با موضوع تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی که شامل 51 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
تعداد صفحات :221
زندگی نامه
نام: علی 7
پدر: ابوطالب
مادر: فاطمه بنت اسد
شهرت: امیر مؤمنان
کنیه: ابوالحسن
لقب: مرتضی
زمان و محل تولد: سیزدهم رجب، ده سال قبل از بعثت در درون کعبه
مدت امامت: 30 سال
دوران خلافت: 36 تا 40 هـ.ق.
زمان و محل شهادت: 19 رمضان ضربت خورد و 21 رمضان در سن 63 سالگی در کوفه به شهادت رسید.
مرقد شریف: نجف اشرف
دوران عمر: دوران کودکی (ده سال اول)
دوران ملازمت با پیامبر (حدود 23 سال)
دوران کنارگیری از خلافت (حدود 25 سال)
دوران خلافت: (4 سال و 9 ماه)
آ
آرامش دلها
علی حلال مشکلها، علی آرامش دلها
کند تا مشکلم آسان علی گویم، علی جویم
صفات ا... جمالی
* الّا بذکر الله تَطمئن القلوب[1]: مگر نه این است که نام حضرت علی 7 از اعلی، از اسماء الله است؛ مگر نه این است که علی 7 پروردهی مکتب نبوی است؛ مگر نه این است که علی 7همدم و یاور مظلومان است؛ مگر نه این است که علی 7مظهر عدالت و امامت است، بنابراین به یاد علی 7بودن، همراه علی 7بودن، یار علی 7بودن مایه آرامش دلهای عاشقان می باشد.
آسمان آفتاب
لطف حقی، نور رحمت در دلت جا یافته
آسمان آفتابی، آفتابی در دلت پیدا شده
سلمان ساوجی
آسمان مظهر بزرگی و عظمت است و آفتاب مظهر درخشندگی و زیبایی. بنابراین شاعر علی 7 در بیت فوق مشبه به قرار داده که وجه شبه آن بزرگی و درخشندگی است.
آسمان لافتی
ای علی! ای آسمان لافتی، بحر نجا
عشق تو در این فلک غوغا و محشر کرده است
نامعلوم
مصداق این وصف در غزوه اُحد می باشد. وقتی پیامبر (ص) و سربازانش برای مقابله با دشمن به سوی کوه اُحُد حرکت کردند و به آنجا رسیدند، پیامبر (ص) عده ای را مأمور کرد که از گردنه اُحد پاسداری کنند و به هیچ عنوان حتی در صورت پیروزی سپاه اسلام آنجا را ترک نکنند. جنگ آغاز شد و سپاه اسلام پیروز گردید، وقتی سپاهیان وارد میدان شدند جهت جمعآوری غنایم، علیرغم دستور پیامبر (ص) آن عده ای که در گردنه بودند، وارد میدان شدند که ناگهان دشمن از فرصت استفاده کرد و از پشت به سربازان اسلام حملهور شد. در آن زمان وقتی دوباره آتش جنگ شعله ور شد، سپاه دشمن به دروغ اعلام کردند که پیامبر (ص) کشته شد و همین امر سبب شد گروهی از مسلمین فرار کنند. وقتی دشمن فرصت را مناسب دیدند به پیامبر (ص) حمله ور شدند. حضرت علی 7 که در کنار پیامبر (ص) بود. از پیامبر دفاع می کرد و پروانهوار اطراف رسول خدا (ص) می گشت و از او محافظت می نمود. در این جنگ حضرت علی 7 آن قدر با کفّار جنگید و آن قدر با شمشیرش به دشمن ضربه زد تا اینکه شمشیرش شکست و پیامبر (ص) وقتی وضع را بدین گونه دید شمشیر خود را ذوالفقار نام داشت، آن را به حضرت علی 7 داد و با آن حضرت به مقابله پرداخت. در همین زمان بود که جبرئیل در زمین و آسمان ندا کرد: «لا فتی الّا علی لا سَیف اِلّا ذوالفقار». جوانمردی چون علی 7نیست و شمشیری چون ذوالفقارش.
آسمان عدل پرور
خصم جهل و بت پرستی، ضد بیداد و فساد
آسمان عدل پرور یا امیرالمؤمنین
حبیب الله خبّاز
رسول خدا (ص) درباره عدل علی 7 می فرمودند: «کفّی و کفُّ علیّ فی العدلِ سواءٌ و یدی علیّ بن ابی طالبٍ فی العدل سواءُ » دست من و علی بن ابیطالب در اجرای عدالت یکسان سات. سپس فرمودند: «با وفاترین شما در تعهدات الهی نسبت به رعیت و در تقسیم اموال و بالاترین شما در نزد پروردگار علی 7 است.[2]
علی 7قانون فطرت است؛ منبع فیاضی است که تمامی ندارد وی شخصی است که پیش از عمر خود به دنیا آمد. سراسر وجود 7، تاریخ، سیرت، خلق و خوی، و عدل ... او درس است و بس.
«علی 7 پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود، آنقدر بزرگ بودند که روزها چشم انسانها مواسات و از خود گذشتگیهای او را میدید.
آسمان آفتاب
لطف حقی، نور رحمت، در دلت جا یافته
آسمان آفتابی، نور عزت در دلت پیدا شده
سلمان ساوجی
آسمان همان فضای لایتناهی که مظهر عظمت و بزرگی است و آفتاب در شعر و ادب فارسی مظهر درخشندگی و زیبایی. این دو صفت یعنی بزرگی و درخشندگی از اوصاف بارز و آشکاری است که در تمام زندگی مولا امیرالمؤمنین مورد اقرار همه کس حتی دشمن اوست. پیغمبر (ص) و علی 7
از یک نور عظیم و زیبا خلق شدند.
حسین بن علی 7 فرمودند: از جدّم رسول الله شنیدم که فرمود: در شب معراج در عرش الهی فرشتهای دیدم که در دستش شمشیری از نور همانند ذوالفقار علی 7 بود. فرشتگان آسمانی هر وقت مشتاق دیدار علی 7 میشدند به آن فرشته نگاه می کردند. به پیشگاه پروردگار عرض کردم، پروردگارا این برادرم علیبنابیطالب و پسر عم من است؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: ای محمّد! این فرشته را شبیه علی 7 خلق کردم تا مرا عبادت کند و آنچه تا روز قیامت حسنه و تسبیح و تقدیس من می نماید ثوابش متعلق به علیبنابیطالب است.[3] عظمت علی 7 ، صفا و درخشندگی علی 7 آنقدر زیاد است، چه از زبان قرآن، چه از زبان پیامبر (ص) و ائمه و بزرگان که حدّی برای آن وجود ندارد.
در کتاب احقاق الحق نوشته علامه عبدالله حنفی آمده است که: ابی هریره روایت کرد و گفت: روزی نزد رسول خدا نشسته بودیم که علی 7 وارد شد و رسول خدا (ص) گفت: برادر و عموزادهام خوش آمد و من و او از یک نورآفریده شدهایم.[4]
و علامه گنجی در کتاب کفایه الطالب می نویسد: ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت کرد که فرمود: خداوند چهل هزار سال پیش از آنکه دنیا را بیافریند، عمودی از نور آفرید و او را در برابر عرش خود قرار داد تا چون آغاز بعثت من شد، آن را دو نیم کرد از نصف آن پیغمبر شما را آفرید و نیم دیگر علیبنابیطالب است.[5]
آفتاب کبریا
آفتاب کبریایی، دُر بحر لافتی
فخر آل مصطفی مخصوص نص هل اتی
سلمان ساوجی
آفتاب شرع
آفتاب شرع و مهر دین و سلطان امم
مِهر پاک مصطفی یعنی امیرالمؤمنین
آصف تهرانی
آفتاب عالم آسمان
آفتاب عالم اسلام و خورشید صفا
نور یزدان، روشنایی بخش بر لیل و نهار
امین میرهادی
آفتاب فروزان
شمع جمع است چو در گوشهی محراب دعاست
آفتابیست فروزنده چو در پیش صف است
بابا فغانی
آگاه اسرار
تو ای آگاه از اسرار علی جانم، علی جان
سروجانم فدای تو علی جانم، علی جانم
نامعلوم
- حضرت علی 7 خبر داد که ابنملجم فرق من را با تیغ می شکافد و محاسنم را از خون سرم خضاب خواهد کرد.[6]
- امیرالمؤمنین از شهادت امام حسن 7 به زهر و شهادت امام حسین 7 خبر داده بود.[7]
- امیرالمؤمنین از خوارج و نهروان و عبور نکردن ایشان از نهر و کشته شدنشان، شهادت میثم تمار، قنبر، کمیل و حجر بن عدّی خبر داده بود.[8]
- حضرت علی 7 خبر داده بود از وقوع فتنهها در کوفه و کشته شدن سرکردگان ظلم و چنین هم شد که وی خبر داده بود وقتی که زیادبنابیه و یوسفبنعمر و دیگران در کوفه بنای لقدی و ظلم نهادند به هلاکت رسیدند و همچنین خبر داده بود مردم را از عرض کردن معاویه بر ایشان سب و دشنام دادن وی را.[9]
خبری غیبی حضرت علی 7 درباره کشف راز مجدی که با هر بار ساختن خراب می شد، خبر غیبی حضرت مانع از ازدواج پسر و مادر، خبر غیبی درباره احوالات جوان مقدسی در سفر حج، خبر غیبی از کردار دشمنان، خبر غیبی از مقدار صحیح دینارها، خبر غیبی حضرت درباره پرچم دار کفر یعنی حبیب بن حمار، خبر غیبی حضرت بر هلاکت لشکر نهروان، هلاکت معاویه و ... بیانگر آگاهی و ارتباط آن حضرت با عالم غیب می باشد و بس.
آمر به معروف
علی آمر به معروف است، علی مردان مردان است
علی ناهی ز منکر هست علی مردان مردان است
نامعلوم
از نگاه سیره علمی و ملی امیرالمؤمنین یکی از عوامل اصلی تداوم حکومت اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر است، چونکه اقامهی تمامی ارزشهای اسلامی و اشانی ارتباط مستقیم با این فرضیهی الهی دارد؛ از نگاهی اگر این فریضه فراموش گردد، حکومت اسلامی و محمّدی با شکست روبرو خواهد شد. در اشارات پیامبر (ص) و حضرت علی 7 و دیگر ائمه سفارش و تأکید به این مسئله بسیار آمده است. حضرت امیر در آخرین لحظات زندگانی پربرکت خود در وصیت نامهاش می گوید: «لا تترکوا لِامر بالمعروف و النهی عَن المُنکر[10]» امر به معروف و نهی از منکر را رها نکنید تا پلیدان بر شما مسلط گردند، آنگاه دعا کنید و مستجاب نشود.
آیت پروردگار
شاه مردان، شیر یزدان، آیت پروردگار
رمز هستی، نور حق، صُنع خدا را آشکار
نظام الملکی
آیت یزدانی و مِهر تو شد ما را پناه
ای تو ما را اتکا پیوسته گویم یا علی
حسین مظلومی
کدخدای دوسرا، مِهر نبی آیت حق
نور مصباح هُدی یاور پیغامبر!
محمد جعفر اسلامی
آنچه از حضرت علی 7 برحسب ضرورت دربارهی خودش نقل شد همگی به طور مستقیم یا غیرمستقیم حالی از همتایی وی با قرآن و رسول خدا (ص) به استثنای مقام منیع نبوت شرعی و مزایای شریعت است، مانند: اَنا القرآن الناطق، اَن کلام الله الناطق، ما للله بناء اَعظم مینی، ما لله آیه الکبرُ منی[11]. یعنی بزرگترین خبری که در جهان آفرینش الهی مطرح است و نیز بزرگترین نشان خدایی منم و در جهان امکان از من بزرگتر موجودی آفریده نشده و میگوید به من هفت چیز عطا شد که هیچ کس پیش از من به آنها نرسید: 1- آموزش اسماء 2- حکومت بین بندگان 3- تفسیر قرآن 4- تقسیم غنایم بین فرزندان آدم 5- دانش 6- حرف 7- به همسرم مصحفی عطا شد که علمی در آن است و هیچ کس پیش از وی به آن نرسیده، این عطای ویژهای از طرف خدا و رسول او بود.[12]
آیت اجدال خدا
حشمت الله مهین، آیت اجلال خدای
که سلیمان به درش خدمت دربان کند!
عبدالکریم انواری
آیت فضیلت
کیست علی، آیت فضیلت و تقوا
کیست علی مظهر حقیقت دلور
امیر بختیاری
آیت محکم
آیت محکم تویی، احکم و احکم تویی
جام تویی، جسم تویی، شاه سلام علیک
قاسم انوار تبریزی
آیت رازگوی قرآن
ای آیت رازگوی قرآن وی رایت عرش بوی قرآن
مهرداد اوستا
حضرت علی 7 در علوم مختلف قرآن، چون قرائت، تفسیر، ناسخ، منسوخ، خاص و عامه، کلی و مدنی و ... یدی بسیار طولانی دارند، بدون گزاف باید یادآور شد که آبشخور تمام کتابهایی که در علوم قرآنی پدید آمده است. مستقیم یا غیرمستقیم عبارت از بیاناتی است که از علی 7 در منابع کهن و جدید این بیانات منعکس شده اند، این است که راز قرآن در کدام علی نهفته است. علی 7 نخستین کسی است که علوم مختلف قرآنی را ردهبندی نموده است و آنها را بیان داشته است. از جمله، محکم و متشابه، کلی و مدنی، اسباب التنزیل، آیات قضا و قدر، تقدیر و تأخیر، ظاهر و باطن، ابتدا و انتها و... حضرت علی 7 سئوالاتی که شیعیان در ارتباط با قرآن مطرح می کردند با نمونههای قرآنی پاسخ می دادند.
[1] - سوره ... آیهی ... .
[2] - الامام علی بن ابیطالب، ص 494.
[3] - بحارالانوار، ج 39 ، ص 109.
[4] - زندگانی امیرالمؤمنین، ص 31 ، به نقل از احقاق الحق.
[5] - همان، ص 32، به نقل از کتاب کفایه الطالب.
[6] - منتهیالآمال، ص 213.
[7] - همان، ص 214-213.
[8] - همان، ص 215.
[9] - بحارالانوار، ج ، ص .
[10] - سیاستنامه امام علی 7، ص 116
[11] - دانشنامهی علی 7 ، ج 4 ، ص 68.
[12] . همان، ص 69.