لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
زندگی و مذهب خواجه
نام و لقب و زادگاه و اجداد خواجه نصیر:
اسم او را محمد گذاشتند و کینة ابوجعفر و لقب نصیرالدین هم بعدها بر نام و نام پدر و جدش افزوده شد، و بدین جهت در کتب به نام ابوجعفر نصیرالدین محدبن محمدبن حسن طوسی، یا مختصراً خواجه نصیرالدین طوسی مذکور است.
دستهای از دانشوران او را خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر و گروهی دیگر او را استاد البشر نام نهادهاند.
خانواده نصیرالدین طوسی، برحسب اقوال عدهای از مورخین اصلاً از جهرود بودهاند، که آن زمان از توابع ساوه حسوب میشد، اما امروزه جزء ناحیة قم است. این خانواده در طوس سکنی گرفته بودند و نیرالدین در طوس بدنیا آمده و آنجا بزرگ شده و بدین سبب مشهور به طوسی گردیده است.
اغلب مورخان عقیده دارند، که خواجه طوسی در روز شنبه، یازدهم جمادیالاول سال 597 هـ.ق، مطابق 1250 میلادی هنگام طلوع آفتاب متولد شده است.
پدرش محمدبن حسن نام داشته و از مردم تحصیل کرده و تربیت شده آن عهد بوده و اهل علم و تدریس و روایت و درایت بوده است.
پسران خواجه نصیرالدین
صدرالدین علی، اصیلالدین حسن، فخرالدین احمد. صدرالدین علی که بزرگترین اولاد خواجه بود، مردی دانشمند و در زمان حیات پدر متولی امور رصدخانه مراغه بوده و در علم نجوم دست داشته، و پس از مرگ خواجه بیشتر کارها و مناسب پدر را به دست آورده بود و متصی آن مشاغل گردیده و تا مدتی بعد از خواجه ریاست رصدخانة مراغه را داشته است.
صدرالدین علی ؛ دختر عمادالدین ابوالفداء قهستانی (متوفی 666) پادشاه قهستانی را، که به «قهستانیه» معروف بود، به ازدواج درآورده بود.
تاریخ وفات صدرالدین علی بدست نیامده ولیکن معلوم است که او زودتر از برادران خود درگذشته است.
اصیلالدین ابومحمد حسن، پسر دومی خواجه است و هنگام توقف خواجه در الموت و میمون دژ در خدمت پدرش بوده و پس از تسلیم خود شاه با پدر و موفق الدوله و رئیس الدوله و چند نفر از بزرگان از قلعه به زیر آمده و به اردوی هلاکو پیوسته بود.
وی مانند پدرش در سیاست و ادارة امور حکومت دخیل و در زمان حیات پدر و بعد از مرگ او متصدی مشاغل مهمه بوده است.
پایان زندگی او را مورخان مختلف نوشتهاند: در درهالاخبار ذکر شده که در نیکونامی جهان را وداع گفت.
ابوالقاسم فخرالدین احمد کوچکترین اولاد خواجه، اصلش از طوس و مولدش مراغه بوده است. وی فا ضی حکیم و منجی بینظیر و متولی موقوفات بوده. مردی نیکسیرت و خوش سیما و سخی و شیرین گفتار و نیکو اخلاق بوده است.
فخرالدین در زمان وزارت پدر مرتبه و حرمت و قدرت زایدالوصفی یافته بود. او مردی بسار فطن و داهی بوده است، در تاریخ وفات فخرالدین احمد مانند برادرش اصیلالدین اختلافست. مؤیداین گفته قول ابن الفوطی در تلخیص مجمعالآداب است که در شرح حال فخرالدین گوید: «او در سیواس از بلاد روم در روز یکشنبه 21 ذیحجة سال (700) به قتل رسیده و نعش او به مراغه نقل و نزدیک گور برادرش دفن گردیده است.»
ولیکن بعضی دیگر واقعه قتل او را در سال 729 نوشتهاند و ابن الفوطی هم در چند جای دیگر از همان کتاب ضمن شرح حال اشخاصی استرداد گفته که خواجه فخرالدین احمد در رمضان 719 وارد بغداد شده است.
پس وی تا این تاریخ در قید حیات بوده و با آنکه این تاریخ را ابنالفوطی چند مرتبه در چند جای از کتاب خود تکرار کرده، چون این قول با تصریح خود او در ترجمه حال فخرالدین احمد که گفته در سال 700 به قتل رسیده مخالف است ظاهراً اشتباه است.
مذهب و وفات خواجه نصیر
دانشمندان و اصحاب تاریخ شک ندارند در این که، خواجه شیعی مذهب بوده است و بیشتر بر ایناند که دروازه امامی بوده، و در اغلب کتابهای کلامی خود به دوازده امام و وجوب عصمت آنها اشارت دارد.
با آنکه خواجه در ترویج آئین شیعه کوشش میکرده و به زبان و قلم در پیشرفت مذهب امامیه سعی مینموده، باز، با کلیةفرق اسلامی به مهر و محبت رفتار میکرده، و به قدری که در قدرت داشت از پیشآمدها و سختیها که متوجه عمومی مسلمین میشده جلوگیری مینموده، و پیوسته از تعصبهای خشک مذهبی دوری میکرده و همیشه پیرو حق و حقیقت بوده، و علمای شیعه همگی او را به دیانت و ترویج مذهب و و طاقت در نقل حدیث توصیف کرده و با تجلیل بسیار از او نام برده و رئیس اسلام و مسلمینش خواندهاند، و هیچ کس از اسماعیلی بودن او و یا تأیید آئین
تحقیق درباره نصیرالدین طوسی