لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
شاعر بزرگ عرب در ایران
آدونیس
متولد شب توفانى؛ دنباله شعر عرب در شبى توفانى در ژانویه سال ۱۹۳۰ میلادى در روستاى «قصابین» به دنیا آمد. روستایشان آنقدر محروم بود که تا سیزده سالگى اتومبیل و رادیو ندیده بود. پدرش احمد گرچه روستایى فقیر و ساده اى بود اما کتابخوان بود و شناخت خوبى از زبان و شعر عربى و دین اسلام داشت. از پدر زبان آموخت و در دوازده سالگى اشعار کلاسیک عرب را به خوبى مى خواند. امروز هم که شعر عرب وامدار حضور آدونیس است، با سربلندى در جواب این سئوال مهدى یزدانى خرم خبرنگار ادبى شرق که مى پرسد آیا خود را وارث شعر جاهلى عرب مى داند، مى گوید: «خودم را دنباله شعر جاهلیت مى دانم نه وارث آنها، من وارث قرائت خاصى از شعر جاهلیت عرب هستم. » در چهارده سالگى بود که آموخته هاى پدر «على احمد سعید» را به سوى آدونیس شدنش رهنمون کرد. در آن سال یک مامور دولتى که به روستاى آنها آمده بود، از شعرخوانى این نوجوان خوشش مى آید و از او مى خواهد که چند روز بعد براى خواندن شعرى در محضر رئیس جمهور وقت سوریه به شهرى در آن نزدیکى برود. على احمد سعید، پاى پیاده به آن شهر مى رود و شعر زیبایى مى خواند. همان واقعه سبب مى شود که در سال ۱۹۴۴ با خرج دولت وارد مدرسه اى فرانسوى شود و دو سالى در آن مدرسه درس بخواند. تا اینکه سوریه استقلال خود را به دست مى آورد و او به مدرسه دیگرى مى رود. پس از آن است که دیپلم مى گیرد و سپس در دانشگاه هایى در دمشق و بیروت موفق به ادامه تحصیل تا مقطع دکتراى فلسفه مى شود. بعد از دوره اى کارهاى سیاسى در سال ۱۹۵۶ میلادى با همسرش به لبنان مى رود و از سال ۱۹۸۶ تا به حال در پاریس و ژنو زندگى کرده است. او علاوه بر تدریس در دانشگاه سوربن فرانسه و دانشگاهى در ژنو، در یونسکو نیز به عنوان فرستاده اى از کشورهاى عربى مشغول به کار است. من خائن نیستم، شاعرم از دنیاى عرب چیزى در ظواهر آدونیس نمى بینید. سیگار برگش در دست است و هرازگاهى آن را مى گیراند. غذایش را هم با چنگال و کارد مى خورد. (هر چند غذا چلوکباب است) اما اصرار دارد که بگوید شاعرى عرب است.
از آدونیس ترک وطن کرده مى پرسیم که آیا چنین رفتارى نزد روشنفکران عرب، نوعى خیانت به وطن شناخته نمى شود؟ او مى گوید: «به اعتقاد من کلمه اى مانند خیانت هیچ کاربردى نمى تواند در ادبیات و آفرینش داشته باشد. براى اینکه خیانت یک مفهوم قانونى است و آفرینش ادبى و هنرى بنا به تعریف رفتارى خلاف قانون است. به اعتقاد من باید از کاربرد این کلمه براى نوشتن خوددارى کرد. این را هم اضافه کنم که کسى که مى خواهد بنویسد باید خوب خیانت کند. براى اینکه اگر بخواهید وفادارى خود را به حقیقت اثبات کنید، چاره اى جز خیانت به واقعیت ندارید. »آیا نظر مخاطبان آدونیس در این بین برایش اهمیتى دارد؟ او مى گوید: «نظر هیچ کس براى من مهم نیست. » (در بخشى که از نوبل مى گوید چنین دیدگاهى را که کمى شاعرانه نیز هست بیشتر درک مى کنید. )درباره مفهوم هجرت نیز مى گوید: «ما دو نوع هجرت داریم. یکى سیاسى است و یکى اختیارى. در مورد من تبعیدم خودخواسته و اختیارى بود. هجرت دیگرى هم داریم که به نظر من مهم تر است و آن هجرت درون زبان و فرهنگ خودمان است که بین ما مسلمان ها و جهان عرب شیوع بیشترى دارد. تا وقتى که نویسنده نتواند آنچه را که مى خواهد به طور کامل و اساسى در زبان خود بیان کند، در تبعید است. سیاست تنها جلوه اى از آن است. » «ونوس فورى _ قطا» خانم شاعرى که از مترجمان شعر آدونیس به زبان فرانسه است، مى گوید: «آدونیس در کلاس هاى درسش مى گوید شاعرى که در میراث فرهنگى خود غوطه ور مى شود، هرگز این میراث را انکار نمى کند ولى مى آید و این میراث را با کار خودش نو مى کند و آن را شخصى مى کند. براى کسى که کار خلاقه انجام مى دهد، سنت چیزى مثل تخته سنگ نیست که یا باید آن را گرفت، یا که رهایش کرد. سنت براى ذهن آفریننده یک قرائت است. »خانم ونوس که مقیم پاریس است و به زبان فرانسه شعر مى گوید، با مثالى نشان مى دهد که هجرت از زادگاه تنها گریبان آدونیس را نگرفته
تحقیق شاعر بزرگ عرب در ایران