فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50
«کلیات تحقیق» ۴
-چکیده ای در مورد سورة مبارکة بروج ۴
-اهمیت این سوره ۴
-پیشینة تحقیق ۴
- فرضیه تحقیق ۴
سؤالات تحقیق ۴
به نام خدای بخشاینده مهربان ۵
چکیده ای در مورد سورة بروج: ۸
اهمیت این سوره: ۹
تفسیر سورة مبارکه بروج ۱۰
از تفاسیر مختلف ۱۰
وَالْسَّماءِ ذاتِ الْبُروُجِ (۱) ۱۱
وَالْیَومِ الْمَوعُودِ (۲ ) ۱۲
وَشَاهِدٍ وَ مَشهُودٍ ( ۳ ) ۱۳
قُتِلَ اَصحابُِ الأُخدودِ( ۴ ) ۱۷
اَلّنَارِ ذَاتِ الوَقُودِ ( ۵ ) ۱۸
إِذْ هُمْ عَلَیها قُعودٌ( ۶ ) هنگامی که اینان برگرد آن آتش نشسته بودند. ۱۹
وَهُم عَلی ما یَفْعَلونَ بِالمُومِنینَ شُهُودٌ( ۷ ) ۱۹
وَهُم عَلی ما یَفْعَلونَ بِالمُومِنینَ شُهُودٌ( ۷ ) ۲۰
تفسیر عمومی آیات ۴ تا ۷ سورة بروج است: ۲۱
وَ ما نَقَموا مِنهُم اِلاّ اَن یُومِنوا بِاللهِ العَزیزِ الحَمید( ۸ ) ۲۲
اَلَّذی لَه ملکُ السَّمواتِ وَالاَرضِ وَاللهُ عَلی کلِّ شَی ءٍ شَهیدٌ( ۹ ) ۲۴
متن ذیل، تفسیر عمومی آیات ۱ تا ۹ سورة بروج می باشد: ۲۶
نکته ها: ۲۶
اِنَّ الَّـذینَ فَتَـنُوا المُـؤمِنـینَ وَالمُؤمِناتِ ثُمَّ یَتوبوا فَلَهُم عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُم عَذابُ الحَریقِ (۱۰ ) ۲۹
اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم جَنّاتٌ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ ذلِکَ الفَوزُ الکَبیرُ(۱۱) ۳۱
اِنَّ بَطشَ رَبِّکَّ لَشدیدُ( ۱۲ ) ۳۲
اِنَّهُ هُوَ یُبدِیُ وَیُعیدُ( ۱۳ ) ۳۴
وَ هُوَ الغَفورُ الوَدودُ( ۱۴ ) و او آمرزنده و دستدار مؤمنان است. ۳۶
ذُوالعَرشِ المَجیدُ( ۱۵ )صاحب عرش مجید است. ۳۷
فَعّالٌ لِما یُریدُ( ۱۶ ) و آنچه را بخواهد انجام می دهد. ۳۸
متن ذیل تفسیر عمومی آیات ۱۴ تا ۱۶ سورة بروج است: ۳۹
«هَل اَتیکَ حَدیثُ الجُنودِ»( ۱۷ ) آیا داستان لشکرها به تو رسیده است . ۴۰
فِرعونَ وَثَمودَ( ۱۸ ) ۴۱
تفسیر عمومی آیات ۱۷و ۱۸: ۴۲
بَلِ الَّذینَ کَفَروا فی تَکذیبٍ( ۱۹ ) ۴۳
وَاللهُ مِن وَرائِهِم مُحیطٌ( ۲۰ ) ۴۴
تفسیر عمومی آیات ۱۹و۲۰ : آری آنها که رو به کفر رفته اند در تکذیب به سر می برند.۱۹ و خداوند از ورائشان احاطه دارد. ۲۰ ۴۵
بَل هُوَ قَرءانٌ مَجیدٌ( ۲۱ ) بلکه آن قرآن مجید است. ۴۶
فی لَوحٍ مَحفوظٍ( ۲۲ ) ۴۷
تفسیر عمومی آیات ۲۱تا ۲۲: آری آن قرآنی است گرامی۲۱ در لوح محفوظ ۲۲ ۴۸
فهرست منابع: ۵۰
«بسم الله الرحمن الرحیم »
وَالْسَّماءِ ذاتِ الْبُروُجِ ( ۱ ) وَالْیَومِ الْمَوعُودِ ( ۲ ) وَشَاهِدٍ وَ مَشهُودٍ ( ۳ ) قُتِلَ اَصحابِ الأُخدودِ ( ۴ ) اَلّنَارِ ذَاتِ الوَقُودِ ( ۵ ) إِذْ هُمْ عَلَیها قُعودٌ ( ۶ ) وَهُم عَلی ما یَفْعَلونَ بِالمُومِنینَ شُهُودٌ ( ۷ ) وَ ما نَقَموا مِنهُم اِلاّ اَن یُومِنوا بِاللهِ العَزیزِ الحَمید ( ۸ ) اَلَّذی لَه ملکُ السَّمواتِ وَالاَرضِ وَاللهُ عَلی کلِّ شَی ءٍ شَهیدٌ ( ۹ ) اِنَّ الَّـذینَ فَتَـنُوا المُـؤمِنـینَ وَالمُؤمِناتِ ثُمَّ یَتوبوا فَلَهُم عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُم عَذابُ الحَریقِ ( ۱۰ ) اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم جَنّاتٌ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ ذلِکَ الفَوزُ الکَبیرُ ( ۱۱ ) اِنَّ بَطشَ رَبِّکَّ لَشدیدُ ( ۱۲ ) اِنَّهُ هُوَ یُبدِیُ وَیُعیدُ ( ۱۳ ) وَ هُوَ الغَفورُ الوَدودُ ( ۱۴ ) ذُوالعَرشِ المَجیدُ ( ۱۵ ) فَعّالٌ لِما یُریدُ (۱۶) هَل اَتیکَ حَدیثُ الجُنودِ ( ۱۷ ) فِرعونَ وَثَمودَ ( ۱۸ ) بَلِ الَّذینَ کَفَروا فی تَکذیبٍ ( ۱۹ ) وَاللهُ مِن وَرائِهِم مُحیطٌ ( ۲۰ ) بَل هُوَ قَرءانٌ مَجیدٌ ( ۲۱ ) فی لَوحٍ مَحفوظٍ ( ۲۲ )
«صَدَقَ اللهُ العَلِیُّ العَظیم»
قسم به آسمانی که دارای برجها است و قسم به روز موعود و قسم به شاهد و شهادت دهنده، کشته و نابود گردیدند آن قومی که آتش افروختد . آتش که از هیزم ها افروخته شده، و خود آنان بر کنار آتش نشسته و آنها بر آنچه به مؤمنین آزار می رسانند گواهند . و کس بر عمل زشت آنها سرزنش نکرد مگر آنهائیکه ایمان آوردند به خدای غالب ستوده آن کسی که مرا و راست پادشاهی و سلطنت آسمانها و زمین و او بر هر چیزی گواهست.
آنها که به مکر و تدلیس به فتنه انداختند مردها و زنهای مؤمن را و از این عمل زشت ناروا توبه نکردند ، پس برای آنان است آتش دوزخ و عذاب آتش سوزان.
و انان که ایمان آورده و عمل صالح کردند، برای آنهاست بهشت هایی که زیر درختانش آبها جریان دارد و این حقیقتاً سعادت و فیروزی بزرگی است.
و محققاً انتقام کشیدن پروردگار تو بسیار امر سخت و بزرگی است زیرا که او می آفریند و خلق به سوی او بازگشت می نماید. و اوست آمرزنده و دوست و صاحب عرش و بااقتدار و عزّت است. و آنچه بخواهد (با کمال قدرت و اقتدار ) انجام می دهد، (ای پیامبر) آیا خبردار شدی از حکایت لشکرهای فرعون و ثمود. آری آنان کافر شدند و تکذیب (پیمبران ) نمودند و خداوند محیط بر آنان است ، بلکه ابن کتاب قرآن بزرگی است که در لوح محفوظ ثبت و محفوظ است[۱].
«سورة مبارکة بروج ، بیان اختصاری سرنوشت اقوامی خاص، اثر تربیتی عمده ای دارد.»
۱- اصحاب الاخدود چه گروهی بودند؟
۲- شکنجة مسلمانان در صدر اسلام برای چه هدفی صورت پذیرفته بود؟
۳- اثر بیان اختصاری داستان فرعون و ثمود در این سوره چیست؟
۴- اثر این سوره بر تربیت اخلاقی جوامع چگونه است؟
اکثر تفاسیری که تا انتهای قرآن به تفسیر سور قرآن پرداخته اند، به تفسیر این سوره نیز پرداخته اند.
بخشی از متن اصلی :
چند سالی ست که واژه و مفهوم «فارس» در بازار اهل سیاست و نظریه پردازان بخشی از طیف «چپ» دگماتیک (۱) و نیزبسیاری از نژادپرستان و قبیله گرایان ایرانی رونق یافته و در کوشش های «فکر» سازی و نظریهء پردازی آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته و به نغمهء ناسازِپرطنین وهیاهویی بدل شده است. تا آنجا که بسیاری از آنان بنیاد تئوری های ایران گریزو تفرقه افکن خود را بر ِتفسیرهای مجعول و مقلوبی از این مفهوم استوار می دارند که بنا بر انگیزه های سیاسی خاص و درجهت منافع و اغراض و امیالِ قدرت های خارجی و برخی دول همسایه طی سالیان دراز ، بیرون از مرزهای ایران تدارک دیده شده و در سرزمین ما پراکنده و ترویج می شود!
مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوشتر است
جلال الدین محمد مولوی بلخی رومی
این تفسیر از واژه و مفهوم «فارس» می کوشد تا نخست زبان فراقومی ، فرانژادی وفراملی فارسی را به فارسی زبانان ایران امروزی منتسب و منحصر کند و نقش و اهمیت ، فرهنگی و هویت ساز و پیوند بخش ِِاین زبان رادر تاریخ درازدامن کشور ما ، درمیان اقوام وتیره های گوناگونِ ایرانی نادیده انگاشته و آن را هم عرض با دیگر زبان ها و گویش ها و خرده زبان های رایج درایران فرا نماید. و بدین گونه فارسی گویان ایران را «ملت» یا «قوم» ویژه ای به نام «قوم فارس» یا «ملت فارس» بنامد، تا از این طریق بتواند، تئوری های دشمن ساخته و زنگار زده ای که ایران را کشوری «کثیرالملّه» می خوانند و مدعی وجود «ستم ملی» ازسوی «ملت ستمگر فارس» برضد «ملت های ستم دیده و متعدد ساکن ایران» هستند، اعتبار بخشید ه ودر جهت تحقق اهداف آشکار و پنهان و صدساله برخی همسایگان طمعکاربه کار اندازد و برای مطالبات هذیان آلود ِبرخی خردباختگان، یا مزدبگیران سیاسی دستگاه نظری فراهم سازد وهم عنان با برنامه ها و امیال قدرتهای بدسگال جهانی و تحریکات بین الملی ، برای اقداماتِ تفرقه افکن و فتنه انگیزداخلی مشروعیت حقوقی و انسانی تدارک بیند!
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 27
هدف از ارائه مطالب این فصل آن است که خواننده :
نوع شناخت در رابطه با خداوند به شدت در زندگی آدمی تاثیر گذار است. خداشناسی، تنها امری قلبی و ذهنی نیست، بلکه انسان هرطور که خدا را بشناسد، زندگی می کند. خداوند همه چیز یک مومن است. نوع فهم اهل ایمان از خدا، در روش، رفتار و کردار آنان تاثیر می گذارد. کسانی که خدا تلقی جاهلانه و تنگ نظرانه دارد، رحمت خدا را محدود می کنند و خداوند را همواره بر کرسی غضب می نشاند به انتظار اینکه از بنده اش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد کشیده شود. چنان که خوارج، خدا را این گونه فرض می کردند.
از نظر آنان، جز عده بسیار معدودی از بشر همه مخلد در آتش جهنم بودند. چنین اشخاصی همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد می نگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود تصور می کنند. اماکسانی که از خدا تلقی عالمانه و عاشقانه دارند، رحمت او را واسع می بینند؛ خداوند را همواره در جایگاه رحمت می دانند. چون بنده ای گناه ورزد و از ساحت قرب الهی دور گردد، خدای مهربان و از سر لطف و رحمت به سوی بنده عاصی بازگردد تا بنده توفیق استغفار و توبه بیابد، و چون بنده توبه کند توبه او را بپذیرد و او را قبول نماید.
شامل 3 اسلاید powerpoint در 3 فسل مجزا
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
1- همه چیز اندازه دارد 1
2- همه چیز جهان روی حساب است 3
3- اندازهگیری دقیق موجودات 5
4- ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم 10
5- تقدیر الهی و آزادی اراده انسان 12
تفسیر سوره قدر 18-12
6- شب قدر، شب نزول قرآن 12
7- عظمت شب قدر 13
8- فرشتگان در شب قدر نازل میشوند 15
9- شبی آکنده از سلامت 17
10- شب قدر در سخن امام باقر(ع) 17
11- آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان در شب قدر«برد» و«سلام» میشود 18
12- چه اموری در شب قدر مقدر میشوند؟ چرا شب قدر، قدر نامیده
شده؟ (با ذکر 6 دلیل) 18
13- شب قدر کدام شب است؟ 20
14- چرا شب قدر مخفی است؟ 21
15- آیا شب قدر در امتهای پیشین نیز بوده؟ 21
16- چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟ 22
17- چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟ 23
18- آیا شب قدر در مناطق مختلف یکی است؟ 23
19- رابطه قرآن با شب قدر 24
مقدمه
واژه قضا به معنای گذراندن، به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز به معنای داوری کردن (که نوعی یکسره کردن است) به کار می رود و واژه «قَدُر» و «تقدیر» به معنای اندازه، اندازه گیری و چیزی را به اندازه معین ساختن استعمال میشود.
1- همه چیز اندازه دارد.
در آیات مختلفی از قرآن مجید میخوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمیکند. در سوره طلاق آیه3 میفرماید: «قد جعل الله لکل شییء قدراً» (خدا برای هر چیز مقدار و اندازهای قرار داده است) و در سورة حجر آیة 21 میخوانیم و ان من شییء الاعندنا خزائنه و ماننزلهالابقدر معلوم» (هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمیکنیم) در آیات مورد بحث نیز میخوانیم: «و کل شییء عنده بمقدار.»
اینها همه اشاره به آن است که هیچ چیز در این عالم بیحساب نیست، حتی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بیحساب و کتاب فرض میکنیم همه آنها دقیقاً حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم، و اصولاً حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد، که همه چیز در آفرینش او برنامه و حد و اندازه دارد.
آنچه را از اسرار آفرینش امروز بوسیلة علوم دریافتهایم، این حقیقت را کاملاً تأیید میکند. مثلاً خون انسان که حیاتیترین مادة وجودی او است و عهدهدار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاختههای بدن انسان است، از بیست و چند ماده ترکیب یافته. نسبت این مواد و اندازه و کیفیت هر یک بقدری دقیق است که با کمترین تغییر سلامت انسان به خطر میافتد و به همین دلیل برای شناخت نارسائیهای بدن فوراً به سراغ آزمایش خون و اندازهگیری مواد قندی، چربی، اوره، آهن و سایر اجزاء ترکیبیش میروند و از کمی و زیادی این اجزاء فوراً به علل نارسائیهای بدن و بیماریها پی میبرند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.
ضمناً با توجه به این نکته روشن میشود که آنچه را که گاهی ما بینظمیها و نابسامانیهای عالم هستی میپنداریم در واقع مربوط به نارسائی علم و دانش ما است و یک موحد و خداپرست راستین هیچگاه نمیتواند چنین تصوری دربارة عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. نیز این درس را میتوانیم بیاموزیم که جامعة انسانیت که جزئی از مجموعة نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل «کل شییء عنده بمقدار» بر سراسر آن حکومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفریط و کارهائی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتابرا حاکم سازد.
2- همه چیز جهان روی حساب است.
جملة «انا کل شیء خلقناه بقدر» در عین فشردگی از حقیقت مهمی در عالم خلقت پرده برمیدارد، حقیقتی که بر سراسر جهان هستی حاکم است و آن اندازهگیری دقیق در همة کائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشری پیشرفت میکند به این اندازهگیری دقیق آشناتر میشود. این اندازهگیری دقیق در موجودات ذرهبینی موجود در کرات عظیم آسمانی نیز حاکم است. فیالمثل میشنویم فضانوردان با محاسبات دقیق علمی که به وسیلة صدها نفر کارشناس متخصص بوسیله مغزهای الکترونیکی انجام میگیرد موفق میشوند درست در همان منطقهای از کرة ماه که میخواستند، بنشینند، در حالیکه ظرف چند روزی که سفینه فضائی فاصلة زمین و ماه را میپیماید همه چیز دگرگون میشود، ماه هم بدور خود میگردد و هم بدور زمین و جای آن بکلی عوض میشود و حتی در لحظة پرتاب سفینه نیز زمین هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوقالعادهای درحرکت است، ولی از آنجا که تمام این حرکات گوناگون، حساب و اندازة دقیقی دارد که مطلقاً از آن تخلف نمیکند، فضانوردان موفق میشوند که با محاسبات پیچیده، درست در منطقه مورد نظر فرودآیند!
ستاره شناسان میتوانند از دهها سال قبل، خسوف و کسوفهای جزئی و کلی را که در نقاط مختلف زمین روی میدهد دقیقاً پیشبینی کنند، اینها همة نشانة دقت در اندازهگیریهای جهان بزرگ است.
در موجودات کوچک، در مورچگان ریز با آن اندامهای پیچیده، متنوع، رگها و اعصاب، ظرافت این اندازهگیری خیره کننده است. هنگامی که به موجودات کوچکتر، یعنی جانداران ذرهبینی، میکروبها، ویروسها و آمیبها میرسیم ظرافت این اندازهگیری اوج میگیرد و در آنجا حتی یکهزارم میلیمتر و کوچکتر از آن تحت حساب است و از آن فراتر هنگامی که به داخل اتم وارد میشویم تمام این مقیاسهای اندازهگیری را باید دور بریزیم و اندازهها به قدری کوچک میشود که در فکر هیچ انسانی نمیگنجد. این اندازهگیری تنها در مسأله کمیتها نیست، کیفیتهای ترکیبی از این اندازهگیری نیز دقیقاً برخوردار است. نظامی که بر روح و روحیات انسان و امیال و غرائز او حاکم است، نیز اندازهگیری دقیقی در مسیر خواستههای فردی و اجتماعی انسان دارد که اگر کمترین دگرگونی در آن رخ دهد نظام زندگی فردی و اجتماعی او به هم میریزد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
مقدمه:
هدف از آفرینش و عبادت
ملائک و آثار عبودیت
حیات دادن و میراندن انسان:
رد بتها و عبادت خدا
نماز و زکات
عبادت خدا:
مسأله حج
مناسک حج
مسأله جهاد
انذار آشکار:
تشریع حکم جهاد:
نوظهور بودن دین اسلام
انجام شرایع اسلامی
منابع و مأخذ:
مقدمه:
براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری میشود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمیافتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه میشود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده مینمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشتهاند اظهار میدارند:
وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمردهاست. و آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند.
جزء17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شدهاست. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره میپردازیم:
رسیدگی به حساب اعمال
در ابتدای سوره انبیا هشداری تکاندهنده به همه داده میشود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوقالعاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل میشود و همین غفلت سبب میشود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان میباشند لذا هر ذکر تازهای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمیگذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش میدهند و کاملاً نسبت به آن بیاعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام میشود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفتهاند و در باطل غوطهورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا میکردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم میشود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی اینطور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر میروید و فریب قرآن را میخورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را میداند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله میدهد.
هدف از آفرینش و عبادت
در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شدهاست. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت میکنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راهحق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کردهباشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا میفرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا میباشد و هر طور که بخواهد میتواند در آن تصرف کند و هیچکس نمیتواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همهچیز نشان میدهد که اگر انسان را امر به عبادت میکند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمیباشد و چیزی عاید خدا نمیشود. اصلاً چگونه میتواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمیشوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح میگویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمیدهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت میکنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد تا او هم هماهنگ با تمام موجودات، روبهسوی بندگی خدا آورد و خالصانه و مشتاقانه بدون هیچ احساس خستگی و سستی به عبادتش مشغول شود؟
الله یا ربهای دیگر
نزاع موحدان و بتپرستان برسر تعداد «الله» نبود چون هر دو گروه او را یکی میدانستند، دعوا سر این بود که موحدان میگفتند الله، هم خالق است وهم ادارهکنندة جهان در حالی که مشرکان اعتقاد داشتند که الله، فقط خالق است و جهان را ربها و خدایان دیگر اداره میکند به همین دلیل این خدایان را میپرستیدند تا نزد الله شفیعشان باشند. آیه 22 وجود خدایان را رد میکند و ثابت میکند الله، هم خالق و هم مدبر عالم است. اگر فرض شود در آسمانها و مزنی غیر از الله، ربهای دیگری هستند حتماً باید بین آنها تفاوت و اختلافاتی وجود داشتهباشد و الا چند خدا نمیشوند.
این تفاوتهای سبب میشد تا در ادارة عالم اختلاف کنند و تدبیر هریک تدبیر دیگری را فاسد نماید و در نهایت آسمانها و زمین رو به تباهی گذارند اما چون میبینیم در عالم تنها یک نظام حاکم است و هماهنگی شگفتآوری بین اجزاء آن وجوددارد پس میفهمیم که فقط یک خدا عالم را اداره میکند. منزه است الله از آنچه مشرکین توصیفش میکنند، همه مه صاحب عرش است و به تنهایی برتخت اداره عالم هستی تکیه زدهاست. مشرکانی که جز الله، برای خود خدایانی انتخاب کردند آیا دلیلی برای مدعای خود داشتند چون عقل اجازه نمی دهد انسان ادعای بدون دلیل را بپذیرد؟ و میگوید: اما اینکه من از شما دلیل مطالبه میکنیم به خاطر کتب آسمانی است که از نزد خدا بر شما نازل شده و هیچکدام ادعای شما را تأیید نمیکند بلکه برعکس، مخالف سرسخت شرک و بتپرستی هستند و پرستش را منحصر در خدا کردهاند. متأسفانه اکثر مردم اهل تشخیص و دلیل نیستند و نمیتوانند بین حق و باطل را تمیز دهند در نتیجه بدون دلیل از حق و پیروی آن گریزانند. مجدداً تأکید میکند که ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وی کردیم که معبودی نیز جز من نیست پس تنها مرا پرستش کنید. مشرکان میگفتند چون ملائکه فرزندان خدایند پس آنها را پرستش میکنیم اما قرآن صریحاً میفرماید: آنها گفتند خدای رحمان فرزندی برای خود برگزیده! خدا منزه از داشتن فرزند است زیرا نه جسم دارد و نه نیازمند است و نه احساس تنهای میکند.