در این تحقیق می خوانیم :
1) مقدمه
2) ظاهر و باطن در لغت
3) ظاهر و باطن در حدیث
4) ظاهر و باطن در نظر غلات
5) ظاهر و باطن در نظر متصوفه
6) ظاهر و باطن در نظر علامه طباطبائى
7) ظاهر و باطن در تحلیل عقلى
برای دانلود متن کامل تحقیق فوق از لینک زیر استفاده کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
یکى از مباحث گسترده و عمیق در عصر حاضر، مبحث قرآن و علوم جدید است که ذهن بسیارى از مفسران شیعه و سنى و حتى برخى دانشمندان غیر مسلمان را به خود مشغول کرده است .
از طرفى مباحث مربوط به ماهیت علم تجربى و رابطه آن با قرآن و قلمرو و حوزههاى علم و قرآن و تعارضات پندارى و ابتدایى در این مورد، و از طرف دیگر علاقه مردم و دانشمندان به این مبحث و دیدگاههاى متفاوت مفسران و از طرف سوم مثالهاى متنوع و زیاد که حدود هزار آیه قرآن را در بر مىگیرد، سبب شده که مبحثى گسترده به نام تفسیر علمى در روششناسى تفسیر علمى پیدا شود . البته در این باره موضوعها و مقدمههاى دیگرى هم وجود دارد که نیاز به کاوش دارد، مانند: آیا همه علوم بشرى در قرآن وجود دارد یا نه و آیا هدف مثالهاى علمى قرآن چیست؟
ما در این مقاله به ذکر مطالبى فشرده در این موضوع بسنده مىکنیم .
پیشنه تاریخى تفسیر علمى و علل رشد آن
خورشید اسلام، در سرزمین عربستان طلوع کرد و اعراب آن سرزمین را که تعداد افراد با سواد آنها، از تعداد انگشتان تجاوز نمىکرد، به دانش دعوت کرد و قرآن را، به عنوان معجزه معرفى کرد .
قرآن با دعوت به تفکر و تعمق در آیات الهى، خلقت آسمانها، زمین و . . . مردم را از خواب جهل و غفلتبیدار کرد . مسلمانان که با فتوحات عظیم در قرن اول هجرى، به سرزمینهاى تازهاى دستیافته بودند، هر روز با افکار نو و ادیان دیگرى آشنا مىشدند . با فروکش کردن نسبى جنگها، تبادل فرهنگى بین اسلام، ادیان و تمدنهاى ایران، روم و یونان آغاز شد و ترجمه آثار دیگر ملل، در دوره هارون الرشید و مامون شدت گرفت . (1)
مسلمانان علومى مانند: طب، ریاضیات، نجوم، علوم طبیعى و فلسفه را از یونان گرفتند و مطالب زیادى به آنها اضافه کردند و در طى چند قرن، خود را به اوج قله دانش رساندند . چنان که مسلمانان در قرن سوم و چهارم هجرى، بهترین کتابها را در باره طب (مانند قانون بوعلى سینا)، در باره فلسفه (مانند شفاى بوعلى سینا)، ریاضیات و نجوم نگاشتند . حتى غرب که اصل این علوم را از یونان گرفته و به مسلمانان وام داده بود، مجبور شد، دوباره آنها را از مسلمانان بگیرد . از این رو، در قرن دوازده میلادى به بعد، نهضت ترجمه در اروپا شکل گرفت و نظریههاى بوعلى سینا و ابن رشد، تا سالها در دانشگاههاى اروپا، تفکر حاکم بود .
برای دانلود متن کامل تحقیق فوق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
پرتوی از قرآن عنوان تفسیر چند جزء از قرآن اثر مرحوم آیت اللّه سید محمود طالقانی (1286-1358)است.این اثر ارزشمند را به حق میتوان تبلوری از اندیشه پویا،علم و ایمان والای ایشان دانست.وی پرتوی از قرآن را با همان صداقت و صفا،ذوق سلیم که در شخصیت و زندگی اجتماعی ایشان سراغ داریم به نحوی شایسته بررسی و تبیین کرده است.استقبال محققان و دانشپژوهان و قرآنشناسان و حتی عامه مردم از این اثر گرانقدر،ذوق و مهارت کمنظیر نویسنده را حکایت میکند،لذا در این مبحث جستاری به این اثر گرانقدر داریم.
1-انگیزه تفسیر:
آیت اللّه طالقانی در دوران تحصیل در قم بدین نتیجه رسیده بود که منشأ تعصب مذهبی که در اثر برخورد با تمدن غربی و عدم پویایی اندیشه اسلامی باعث انحطاط مسلمانان و رکود چند صد ساله مسلمانان شده،چیزه نبود جز بیتوجهی به قرآن به عنوان کتاب راهنمای عمل در همه شئون زندگی.ایشان به واسطه زندگی سیاسی و اجتماعی خاص خود،از مدتها پیش درد جامعه و مردم را حس کرده بود،داروی این درد جانسوز را یافته و تنها راه نجات مسلمین را دوری از جمود فکری و بهرهمندی از اندیشهای آزاد و پویا و راه نجات را بازگشت به اسلام ناب محمدی و قرآن میدانست.لذا پس از فراغت از تحصیل و بازگشت به تهران خود را متعهد و ملزم دید که قرآن را در متن زندگی مردم به خصوص جوانان و تحصیلکردههای دانشگاهی بیاورد.
آیت اللّه طالقانی شاهد مبارزه پدر بزرگوارشان با خفقان دیکتاتوری رضاخان بود.لذا بر آن شد مبارزه با ستمگری و استبداد و استعمار را در آموزشهای قرآنی خود به عنوان رکن اساسی وارد کند،اما این عمل به آسانی صورت نمیگرفت و رژیم وقت و مذهبیان قشری از دو سو،وی را تحت فشار روحی-روانی قرار میدادند.ایشان از این دوران چنین یاد میکند:«من خود به یاد دارم در حدود سال 1318 الی 1320 که از قم به تهران برگشتم،در جنوب تهران قسمت قناتآباد که محل ما بود و مسجد مرحوم پدر من بود،شروع کردم تفسیر قرآن گفتن.از دو طرف کوبیده میشدم.از یک طرف مجامع دینی که چه حقی دارد کسی تفسیر قرآن بگوید؟!این قرآن دربست باید خوانده بشود و به قرائتش مردم بپردازند...گاهی هم در مجالس فاتحه اگر یک آدم جانی،خائن،دزد و فاسد که یک عمری فساد کرده، چند آیهای قرآن،بعدش هم این خلد آشیان!جنت مکان! مدتی خدمت به کشور و مملکت کرده،خدا بیامرزدش!و چقدر من خودم فشار تحمل کردم تا بتوانم این راه را باز کنم که قرآن برای تحقیق است،برای تفکر و تدبر است نه برای صرف خواندن و تبرک جستن»1.آیت اللّه طالقانی درباره درد بیتوجهی به قرآن در زندگی فردی و اجتماعی مینویسد:«این کتاب هدایت که چون نیم قرن اول اسلام، باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد،یکسره از زندگی بر کنار شده و در هیچ شانی دخالت ندارد.دنیای اسلام که با رهبری این کتاب روزی پیشرو و رهبر بود،امروز دنبالهرو شده.کتابی که سند دین و حاکم بر همه امور بوده،مانند آثار عتیقه و کتاب ورد،تنها جنبه تقدس و تبرک یافته و از سر حد زندگی و حیات عمومی برکنار شده و در سر حد عالم اموات و تشریفات آموزش قرار گرفته و آهنگ آن اعلام مرگ است»2.
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
شماری از نویسندگان معاصر مسلمان چنین میاندیشند که قرآن،حاوی اطلاعات یا معرفت علمی است؛بنابراین از امکان آنچه تفسیر علمی قرآن خوانده میشود،سخن میگویند.این مقاله به طرح و بررسی دیدگاههایی میپردازد که در موافقت و مخالفت با تفسیر علمی،طرح شده است.عمده نتیجه حاصل آنکه،گرچه در حال حاضر مؤیدات چنین تفسیری کموبیش ضعیف است اما این امکان هست که در سنت فراگیر اسلامی،تفسیر علمی در خور اعتمادی پدید آید؛به شرط آنکه مبنای آن به درستی تثبیت شود.
مقدمه
به لحاظ تاریخی،رهیافتهای متعددی در حوزه تفسیر وجود دارد که میتوان گفت به خوبی در این عرصه نهادینه شده است.تفسیر روایی،روایت را به منزله دستمایه کار خود اختیار کرده است؛تفسیر کلامی، بر موضوعات الهیاتی متمرکز است؛تفسیر فقهی،با مضامین شرعی سروکار دارد، تفسیر نحوی،مسائل متعلق به دستور زبان را به بحث میگذارد؛و تفسیر ادبی،به موضوع زبان و اسلوب نگارش میپردازد.اگرچه در سنت کهن اسلامی میتوان عنوان علمی را به گرایشهایی مشخص اطلاق کرد و از دانشمندان مسلمان برجستهای مانند ابو حامد غزالی(504 قمری)،فخر الدین رازی(605 قمری)و جلال الدین سیوطی(910 قمری)و جلال الدین سیوطی(910 قمری)،به عنوان حامیان اندیشه تفسیر علمی قرآن نام برد اما مسلما تفسیر علمی از منظر تاریخی،حوزه کاملا نهادینه شدهای نیست؛تنها در دوران حاضر است که تلاش نسبتا مستمری صورت پذیرفته تا آن را به منزله شاخه علمی مستقلی،همطراز با سایر گونههای تفسیر،پابرجا سازد. انبوهی از آثار به چندین زبان انتشار یافته و همچنان انتشار مییابد تا ثابت کند که قرآن،حاوی اطلاعات با معرفت علمی است؛«علمی»به مفهومی که بیشتر در حوزه علوم تجربی به کار گرفته میشود.نظم محتوایی این آثار از اظهاراتی کلی درباره طبیعت و امکان و گستره تفسیر علمی تا ارائه برداشتهایی قرآنی از موضوعات خاص علمی را شامل میشود.1
در تایید تفسیر علمی قرآن
چون به لحاظ تاریخی،تفسیر علمی، حوزه عمل مشخصی ندارد،گویا نیست به طرحی که درافکنده،این تردید مطرح است که چنین تفسیری،تایید سنت را به همراه ندارد.در برابر چنین تردیدی،پاسخی در 4 بخش میتوان ارائه داد.
1-چنانکه در بالا اشاره رفت،وجود تفسیر علمی چندان هم در دوره کهن اسلامی غیرقابل اثبات نیست. 2-تکوین دانش در گرو پاسخ به نیازهای واقعی و عینی است؛از باب نمونه،تفسیر کلامی،در مواجهه با احساس نیاز به دست به گریبان شدن با مسائل خطیر الهیاتی پدید آمد.امروزه،به نظر میرسد که چیرگی علم و جهانبینی علمی به پشتیبانی از گسترش تفسیر علمی درآمده و حتی آن را ضروری ساخته است.
3-قرآن خود را کتاب هدایت(هدی) خوانده و منطقی است که تاکید کنیم عبارت «قرآن به منزله هدایت است».خصیصه ذاتی متن مقدس اسلامی را،آنطور که باید و شاید،شرح میدهد.میتوان گستره هدایت قرآن را به انواع خاصی از هدایت محدود ساخت اما معقولتر آن است که قرآن همه انواع هدایت،از جمله هدایت علمی را،شامل میشود.به تحقیق،در نظر گرفتن قرآن،مثلا به منزله منبعی برای فقه، تنها یکی از چندین برداشت ممکن از قرآن را باز مینمایاند و تفسیر علمی هم استنباط ممکن و البته معتبر دیگری را.2
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
ضرورت و امکان روشمند ساختن تفسیر قرآن کریم و چگونگی ارایه یک روش تفسیری دارای قواعد و سیستم و تفکیک آن از سلایق و ذوقیات اشخاص، و تبیین مؤلفه های روش صحیح تفسیری، روش تفسیری و زبان قرآن و چآسیب شناسی روش های تفسیری، شرایط دست یابی به یک روش علمی و هدفمند و رهیافت های مختلف در تفسیر و روش های تفسیر قرآن کریم از مسایل و موضوعات مهمی اند که هر محقق و تلاش گر عرصه معارف و علوم و تفسیر قرآن کریم شایق و راغب به آگاهی یابی از آنهاست. «کتاب روش» به منظور طرح دیدگاه های مختلف از اندیشمندان ا
دو تن از استادان و محققان علوم و تفسیر قرآن کریم جناب حجة الاسلام و المسلمین محمود رجبی و جناب حجة الاسلام و المسلمین علی اکبر بابایی به گفتگو نشسته است. آنچه در زیر می آید حاصل مناظره و گفتگوی چندین ساعته این دو استاد در محور و موضوعات فوق می باشد که تقدیم می گردد.
کتاب روش:
ضمن تقدیر و تشکر از حضور استاد محمود رجبی و استاد علی اکبر بابایی در این گفت وگو؛ مقوله مهم و پر دامنه «روش های تفسیر» را به بحث می گذاریم. درباره روش تفسیر قرآن کریم ـ به خصوص در سال های اخیر ـ گفت وگوهای زیادی مطرح بوده و گاه دیدگاه های متغایر و حتی متضادی بیان شده است مبنی بر این که آیا اساساً چیزی به نام روش تفسیر، قابل بحث و گفت وگو است یا نه. با توجه به این مباحث به نظر شما آیا اساساً برای تفسیر قرآن، امکان پیشنهاد یک روش وجود دارد؟
رجبی:
واژه تفسیر ممکن است کاربردهای مختلفی داشته باشد که اگر بخواهیم وارد این کاربردهای مختلف بشویم، در قالب این میزگرد نمی گنجد؛ لیکن فعلاً توافق می کنیم بر این که مقصود ما از «روش تفسیر»، در واقع شیوه ای است که مفسران برای فهم مراد خداوند از آیات قرآنی در نظر گرفته و به کار برده اند. حال این بحث مطرح است که آیا با چنین معنایی، می شود روش خاصی را ارائه کرد، یا این که نه اصولاً فهم و پی بردن به مراد خداوند ـ چنانچه عده ای گفته اند ـ شیوه معینی ندارد و طبق سلیقه افراد بوده و امری است ذوقی و افراد مختلف نسبت به ذوق و سلیقه و مهارت خودشان، روشی را انتخاب یا ابداع می کنند.
باید توجه کنیم که روش تفسیر قرآن، امری است که از دیرباز وجود داشته و مورد استفاده دانشمندان قرآن پژوه بوده است.
اگر ما درباره روش تفسیر قرآن و تعریف آن یا تعیین ضوابط و قواعد آن بحث می کنیم، در واقع در مقام تدوین و تنظیم هستیم؛ مانند منطق که روش فکر کردن است و تدوین علم منطق به معنای این نیست که خودمان قواعدی برای تفکر جعل و وضع کنیم. مکانیزمی برای تفکر وجود دارد و کسانی که علم منطق را تدوین کرده اند، آن مکانیزم را تدوین، سازماندهی و تنقیح کرده اند و دانشی به نام «علم منطق» به وجود آمده است.
باید به این نکته توجه شود که قرآن مجید، کتابی است بر اساس یک نظم بیانی خاص و هر جا نظمی وجود داشته باشد، روشی هم خواهد بود. ما معتقد به فصاحت و بلاغت خارق العاده قرآنیم؛ معنای این اعتقاد آن است که قرآن کریم، مانند شیوه معمول عقلا برای بیان مقاصد خود، دقیق ترین و رساترین واژه ها و عبارات را به کار گرفته است؛ لذا برای فهم این کتاب، روش دقیق و معینی وجود دارد که در سایر کتاب ها هم می توانیم این روش را به کار ببریم، ولی چون قرآن از دقّت، شفافیت، فصاحت و بلاغت خارق العاده ای برخوردار است، به کارگیری آن روش در قرآن، خیلی دقیق تر و معین تر از سایر متون است.
به اعتقاد ما روش بیانی و انتقال مفاهیم قرآن، روشی است که همه عقلا در گفت وگوهای خود به کار می گیرند، ولی در سایر موارد، احتمال اشتباه گوینده، دقیق نبودن واژه ها و عبارات و... وجود دارد. در بحث های اصولی می گویند اگر دلیلی بر آن نداشتیم، آن احتمالات را نادیده می گیریم و اصل را بر عدمشان می گذاریم. در خصوص قرآن این احتمالات هم به طور کلی منتفی است؛ یعنی نمی شود گفت در به کارگیری قالب های زبانی یا مفاد و واژه های قرآنی ـ نعوذ بالله ـ خطایی رخ داده یا کم دقتی شده است.
نتیجتاً به این می رسیم که خداوند در مقام بیان قرآن، همان اصولی را که انسان ها در گفت وگوهای خود به کار می گیرند، به کار گرفته است؛ لذا اگر آن اصول را مورد توجه قرار دهیم، به خوبی می توانیم به مقصود خداوند نایل شویم. ما معتقدیم که قرآن نه تنها روش خاص و معینی برای خود دارد، بلکه این روش در مقایسه با سایر متون و منابع دیگر، دقیق تر، معین تر و بدون هیچ انحراف و لغزشی، قابل به کارگیری است.
بنابراین، وقتی می گوییم که می شود روشی برای تفسیر قرآن پیشنهاد کرد، به این معنی نیست که خودمان روشی را بسازیم و بگوییم این روش پیشنهادی ماست. یا صرفاً ذوق و سلیقه خاص دانشمندان را منظور کنیم؛ بلکه «روش» مورد نظر ما، شیوه ای است که حتی پیش از نزول قرآن در سرشت انسان نهاده شده است و به تعبیری دیگر، این روش از زندگی اجتماعی و پایه های مناسبات و ارتباطات بیانی انسان اخذ شده است. اگر ما از ارائه و تدوین روشی سخن می گوییم، مراد کشف، تنظیم، تدقیق، تنقیح و ساماندهی این شیوه است، نه ابداع و ایجاد؛ پس روشی وجود دارد و این روش تابع سلیقه نیست و کشفی است نه ابداعی. اما روش های مختلفی که به کار گرفته شده است، به این جهت است که مفسران گاهی عناصر مختلفی را لحاظ می کنند و برای آن عنوان خاص روشی می گذارند.
استاد حجة الاسلام و المسلمین محمود رجبی معاون پژوهشی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس سره و رییس گروه علوم اجتماعی پژوهشکده حوزه و دانشگاه و استاد دروس علوم قرآن، تفسیر و مبانی، اعجاز قرآن، روش تفسیر و تفسیر موضوعی است که سال های زیادی در مراکز تخصصی حوزه علمیه قم و دانشگاه های تهران به تدریس پرداختند، استاد رجبی در کنار تدریس دروس تفسیر و علوم قرآنی و مباحث روش شناختی قرآن کریم دروس علوم اجتماعی را نیز در مراکز آموزش عالی و حوزه تدریس نموده اند. ایشان علاوه بر تدریس و مدیریت های آموزشی و پژوهشی در عرصه پژوهش و تحقیق نیز طرح های تحقیقاتی ارزشمندی را اجرا و به جامعه علمی کشور ارائه داده اند.
علاوه بر آثار مکتوب و طرح های تحقیقاتی به اجرا درآمده در ده ها پایان نامه و رساله های علمی و طرح های تحقیقاتی به عنوان استاد راهنما، مشاور و ناظر همکاری و حضور داشتند و 17 اثر تألیف و ترجمه در زمینه علوم و تفسیر و معارف قرآنی و جامعه شناسی به صورت کتاب و 20 مقاله نیز تألیف و ترجمه نموده اند و 6 جایزه و لوح تقدیر در عرصه پژوهش و تألیف را تا کنون دریافت کرده اند.
کتاب روش:
آقای بابایی! با توجه به بیان آقای رجبی، اساساً خود «روش»، با کوتاه ترین و روشن ترین بیان، چه تعریفی دارد؟
بابایی:
هر کار هدفمندی ـ چه تفسیر و چه غیر آن ـ برای رسیدن به هدف، نیازمند روشی است. قاعدتاً کسی که به تفسیر قرآن می پردازد، هدفش رسیدن به معنا و مقصود قرآن است؛ یعنی پیش فرض ما این است که خداوند متعال، کتابی را فرستاده و می خواهد معارف و احکامی را به انسان ها القا کند. ما برای پی بردن به معانی و مقاصد خداوند متعال، نیازمند تفسیر می باشیم؛ پس هدف مفسر رسیدن به معنا و مقصود آیات کریمه است و هر کار هدفمندی برای نیل به هدف، روش مخصوص خود را دارد؛ تفسیر قرآن نیز همین طور است. وظیفه ما این است که دقت و تأمل کنیم تا آن روش صحیح را بشناسیم.
برای دانبود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.