در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اختلاف نظرهای فکری و سیاسی میان بانیان و حامیان انقلاب اندک اندک شکل گرفت این اختلاف نظرها گرچه با وجود شخصیت نیرومند و پرنفوذ و مقبول امام خمینی (قدس سره) و نیز شرایط ویژه جنگ، کمتر زمینه بروز پیدا می کرد، اما قابل کتمان نبود و در پایان دهه اول انقلاب و آستانه انتخابات مجلس سوم به اوج رسید و انشعاب در جامعه روحانیت را در پی داشت.
در این برهه از زمان آقای محمدعلی انصاری نامه ای به امام می نگارد و نگرانی هایش را از این وضع ابراز می دارد.
امام در تاریخ 10/8/1367 در پاسخ، رهنمودهایی را مرقوم داشت که به "تحکیم برادری" موسوم شد، در این پاسخ بسیاری از این مباحث نظری مربوط به پیدایش اختلاف، ریشه ها، معیارها و اصول، اختلاف مجاز و ممنوع قید شده که مع الاسف تاکنون مورد تجزیه و تحلیل فقهی، عقیدتی و سیاسی قرار نگرفته است.
این مقاله تلاش می کند به عنوان درآمد، مبانی فقهی و دینی این رهنمودها را در شش بخش به بحث گذارد:
1. ضرورت اختلاف نظرهای فقهی 2. ضرورت گشوده بودن باب اجتهاد 3. اختلاف روا و ناروا 4. ریشه های اختلاف 5. ادب دینی اختلاف نخست متن نامه امام را ذکر می کنیم آنگاه به بحث، پیرامون محورهای ششگانه می پردازیم
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
واژه آزادى یا حرّیت و معادل هاى آن در زبان هاى دیگر همیشه از توجه برانگیزترین و مورد بحث ترین واژگان در جهان بوده است. به قول منتسکیو: (هیچ کلمه اى به اندازه کلمه آزادى اذهان را به خود متوجه نساخته است).1
اگر بتوان همه حرف هایى را که در طول تاریخ توسط دانشمندان جهان درباره آزادى بیان و یا نوشته شده, گردآورى کرد, خود شبیه دایرةالمعارفى خواهد شد. البته به همان نسبت نیز برداشت ها از مفهوم آزادى, متکثر, متفاوت و حتى متضاد بوده است. مرحوم دکتر عنایت عقیده دارد که:
آزادى, مانند شادى, نیکى وحقیقت, از آن گونه واژه ها در قاموس آدمى است که معانى بسیار دارد وتأویل هاى بى شمار مى پذیرد. لفظ آزادى در پارسى و حرّیت در عربى, در فرهنگنامه ها دست کم به ده معناى گوناگون آمده است, و واژه آزادى را در زبان انگلیسى نیز به حدود یکصد معناى گوناگون تفسیر کرده اند. در فلسفه اخلاقى و سیاسى به طور عام, دو مفهوم از آزادى بیش از مفاهیم دیگر رایج و معتبر بوده است که یکى را به صفت (منفى) و دیگرى را به صفت (مثبت) باز خوانده اند.)2
آیزایا برلین, دانشمند انگلیسى روسى الاصل و استاد دانشگاه آکسفورد حتى پا را از این نیز فراگذاشته و اظهار مى دارد:
آزادى, واژه اى با معانى فراوان است, به طورى که بیش از دویست معناى گوناگون نویسندگان تاریخ عقاید براى آن ضبط کرده اند.3
وى در جاى دیگر مى گوید:
معناى اصلى آزادى عبارت است از آزادى از بند و زندان, آزادى از بردگى غیر; باقى هر چه هست توسّع در این معنا یا معناى مجازى است.4
با این همه, برلین اظهار مى دارد که او از میان مجموع معانى آزادى, تنها به بررسى دو وجه آن به نام هاى آزادى منفى و آزادى مثبت اهتمام دارد و بخش گسترده اى از کتاب مهم خود را به تشریح و تبیین مفهوم منفى و مثبت آزادى اختصاص مى دهد که در ادامه همین نوشتار با دورنماى آن آشنا خواهیم شد.
با توجه به اینکه آزادى انواع و اقسامى چند دارد; مانند: آزادى منفى مثبت, آزادى طبیعى ووضعى و …, از این روى داراى مفهوم واحدى نیست که بتوان براى آن مفهوم, تعریف منطقى و جامع واحدى ارائه داد, بلکه هر یک از انواع آزادى به طور جداگانه قابل تعریف هستند. از این جهت به منظور اینکه دست کم با برخى از ابعاد مفهوم آزادى از نگاه دانشمندان صاحب نظر آشنا شویم, گزیده اى از تعریفات آنان را درج مى کنیم. جان لاک تعاریف چندى از آزادى دارد, از جمله:
آزادى, رها بودن از محدودیت و خشونت دیگران است5
تا آنجا که انسان قدرت فکر کردن یا فکر نکردن, حرکت کردن یا حرکت نکردن, بر اساس ترجیح یا هدایت ذهن خود را داراست, تا آن حد آزاد است.6
آزادى طبیعى انسان عبارت است از آزاد بودن از هرگونه قدرت برتر بر روى زمین و قرار نداشتن تحت اراده یا سلطه قانون گذارى بشرى, بلکه فقط در اختیار داشتن قانون طبیعى براى اداره کردن خود.7
سررابرت فیلمر از معتقدان آزادى منفى, آزادى را این گونه تعریف کرده است:
آزادى براى هر کس, که آنچه خوش دارد انجام دهد; آن گونه که خشنود است زندگى کند و توسط هیچ قانونى مقیّد نشود.8
توماس هابز, نیز در تعریف آزادى چنین مى گوید:
منظور من از آزادى آن است که در برابر هر کارى که انسان طبق قانون طبیعى مى خواهد انجام دهد, بدون ضرورت, ممانعتى وجود نداشته باشد. یعنى مانع و رادعى بر سر راه آزادى طبیعى نباشد, الاّ آنچه براى جامعه و دولت ضرورت دارد.9
آیةالله سید ابوالفضل مجتهد زنجانى آزادى را این گونه تعریف مى کند:
(آزادى و حرّیت, حد فاصل بین بردگى و بى بند و بارى قرار گرفته, وضع معتدلى میان خودسرى و بى ارادگى است و هیچ یک از این دو با فطرت اصیل انسان سازگار نمى باشد.)10
آیزایا برلین مى گوید: (آزادیى که من از آن سخن مى گویم, داشتن فرصت براى انجام عمل است, نه خود عمل.)11
باز او مى گوید: (آزادى عبارت است از فقدان موانع در راه تحقق آرزوهاى انسان).12
کاسالاپف به عنوان یک تئورسین مارکسیست در تعریف آزادى مى گوید:
(آزادى یک امر نسبى است, آیا ما آزادى را در ارتباط با چه چیزى مى خواهیم.)13
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
نمره بیشتری در این درس بگیرید!
در این تحقیق می خوانیم:
دلایل به کارگیری روش شناسی ویژه
برای ورود به اندیشه های حضرت امام(ره) به دلیل ماهیت خاص آنها، باید از روش شناسی ویژه ای استفاده کرد؛ زیرا:
اوّل آنکه، حضرت امام(ره) اندیشه های خود را در یک فضای دوگانه ارائه داده اند، فضای سنّتی پیش از جمهوری اسلامی و فضای موجود در آستانؤ انقلاب و پس از تاسیس یک دولت مذهبی نوین. در آثار ایشان این دوگانگی مشهود است. حضرت امام(ره) همچون پلی، ارتباط دهندؤ بین گذشته و حال یا حتی گذشته و آینده محسوب می شوند. به همین دلیل، نمی توان امام و آثار او را با شیوه های سنّتی تحلیل کرد.
دوّم، همان گونه که آثار حضرت امام(ره) نیز نشان می دهد، او یک متفکر بزرگ بود، و ویژگی یک متفکر بزرگ آن است که اندیشه هایش وجوهی دارد و تفاسیر متفاوتی را بر می تابد. در تاریخ تفکر اسلامی و حتی غیر اسلامی، شخصیتهای بزرگی همچون: ابن سینا، فارابی، افلاطون، ارسطو، هگل و مارکس به چشم می خورند که اندیشه های آنان دارای وجوهی است و لزوماً تفاسیر متفاوتی می پذیرند، این ویژگی در اندیشه های حضرت امام(ره) نیز به وضوح به چشم می خورد.
به عنوان مثال؛ در تفسیر اندیشه های هگل، به دلیل جنبه های متفاوت اندیشه های او سه گروه هگلی های جوان(چپ)، هگلی های پیر(راست) و هگلی های میانه(محافظه کار) به وجود آمدند. در اندیشه های حضرت امام(ره) نیز امکان چنین تفاسیری وجود دارد.
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در این تحقیق می خوانیم:
مسائل چندی سبب شدهاست تا موضوع «ثبات و تحول» در «اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. تمسک به بخشهایی از تفکر سیاسی امام، به سائقه تحکیم دیدگاههای جناحی و یا توجهاتی که از سرنقد و احیانا تاثیر پذیری از دیدگاهها و نظریات رئالیستی، به اندیشه سیاسی ایشان شدهاست، از مهمترین رهیافتها در این باب است. دیدگاه اول، عمدتا از سوی جناحها و گروههای داخل نظام جمهوری اسلامی و دیدگاه دوم، عمدتا از سوی کسانی که خارج از نظام قرار دارند، ارائه شدهاست. البته اندکی هم هستند که درون نظام قرار دارند و در ردیف گروه دوم قرار میگیرند. در این باره در ادامه سخن خواهیم گفت. گروه سومی هم هستند که سعی کردهاند به طور منصفانه و در واقع با بی طرفی و از سر «علم» و با تکیه بر «روش معتبر»، به توضیح موضوع «ثبات و تحول در اندیشه حضرت امام (ره)» بپردارند.
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
زندگی ازدید خردمندان امری است جاری ودرحال گذران ازجاده ی هموار و ناهموار که عبور ازآن نیاز به چشمانی باز ، انتخاب مسیر ورعایت ضوابط در کیفیت گذران وعبور دارد.
بدون داشتن راهنما وروش ، خطر سردرگمی درکمین است.
امام امیرامؤمنین (ع) در نهج البلاغه هشدارهایی دراین عرصه می دهد که اساس آن کسب بینش برای استفاده ازراه وروش افراد موفق وعبرت آموزی ازآنان که دچار سقوط وصدماتی دراین راه شده اند ، وقتی حرکت درخط اعتدال درعین خود نگهداری ومراقبت است.
درزمینه ی کارکرد عاطفی ، خداوند عواطفی چون ایمان ، اطمینان ، یقین ، انابه ، خشوع ، وجلت (استشعار الخوف یااحساس ترس ) ونیز عواطفی چون کینه ، حسرت غیظ ، شک و.....رابه قلب انسان نسبت می دهد درسوره ی حجرات (49) آیه ی 7 می فرماید :
« لکنُّ اللهُ اِلَیکُمُ وَزَیَّنهَ فی قُلوبِکم » « ولکن خداوند ایمان رابرای شما پسندید وآن رادر قلب های شما زینت بخشید » درایه ی 14 همین سوره خطاب به اعراب بدوی ، هنگامی که ادعای ایمان می کنند می فرمایند : « ایمان دردل های شما وارد نشده ، یعنی شما ایمان نیاورده اید بلکه بگویید که ما تسلیم شده ایم » قرآن عمل عمدی را نیز به قلب نسبت می دهد وآن چه مورد مواخذه یاثواب قرار می گرد ا« چیزی است که ازقلب انسان سرچشمه می گیرد.