مقدمه:
در جهان باستان، اعتقادات دینی و اسطورهای سر منشأ بسیاری حرکتهای انسانی بود. درون و ذات هر پدیدهای که رخ میداد به نوعی به اسطوره و دین پیوند میخورد و هنر بهترین وسیله برای نمایش این تفکر دینی و اسطورهای بود.
در هنر باستانی، برخی نقشها و نمادها صرفا تصویر نبودند بلکه نماد یک عقیده و سمبل دینی بودند. از میان این نشانههای دینی میتوان به دایره اشاره کرد. دایره در جهان باستان از جمله بینالنهرین، ایران، مصر، هند و تمدنهای بودایی مذهب نقش مهمی را به عنوان سمبل دینی به عهده گرفته است.
حضور دایره در ابتدا در ادیان خدا - خورشید، از بینالنهرین شروع شد و به ایران رفت. دایره نماد خدای خورشید بود ولی بعدها به عنوان نماد دینی و عقیدتی به مصر و چین و هند و... رفت و نقشهای متعددی به خود گرفت.
دایره و مرکز از جمله رمزهای اساسی محسوب میشوند. درخت زندگی و مار، در زمانی اساطیری و در بهشت روی زمین که مستدیر توصیف شده، نشانهها و نگاهبانان مرکز بودند. در غالب تمدنها، ابدیت به شکل دایره و چرخ و اروبوروس، ماری که دمش را گاز گرفته تصویر میشود. شکل مدور نمودار یکی از مهمترین جهات زندگی یعنی وحدت و کلیت و شکفتگی و کمال است. انسان غالبا در درون دایرهای که نشانگر تناسبات پیکر است تصویر شده است. در بسیاری سنن، به این شکل بسته که انسان را در برگرفته؛ محافظت میکند، کار ویژهای جادویی منسوب شده است.(مونیک دوبوکور،1376،ص77(
شامل 20 صفحه فایل word
مقدمه:
جامعه علمی جهانی امروز چگونه شکل گرفته ودین وایمان چه نقشی در جامعه کنونی داشته است؟عقل با هر مکتب و فکر واندیشه ای قدمی به سوی علم و معرفت و تحقیق خود برداشته و جهان طبیعی را جهان علمی و عقلانی نموده است. فیلسوفان و اندیشمندان هر کدام با دغدغه های ایمانی و عقلانی به این حرکت کمک نموده اند . افلاطون و ارسطو ودیگر عقل گرایان مانند ، دکارت ، اسپینوزا، لایپنیتس و مالبرانش وبار کلی و پاسکال با استفاده از مفاهیم مبهم و مشکل فلسفی به عقل و عقلانیت شکل داده اندو معرفت شناسانی مانند لاک وهیوم وکانت وهگل راه دشوار عقل گرایی را به پایان رسانده اندو معرفت عقلانی وزبان علمی را به فلسفه معاصر تقدیم نموده اند.دانشمندان و ریاضی دانان وجامعه شناسان وفیلسوفان معاصر نیز از این هدیه ی عقلانی استفاده نموده و به عقلانی وعلمی کردن جهان با تحقق زبان معرفتی وشناختی واحد پرداخته اند و آرمانها وآرزوهای انسان وبشریت جهان را برآورده می کنند.البته در این سیر معرفتی با دشواریهای فکری ومعرفتی وتقابل با جوامع مختلف و ادیان روبرو بوده اند که این مقاله در غالب پلوراالیزم دینی ، به این تقابلها اشاره می کند وحل معرفتی و علمی وشناختی این تقابلها و تضادها را می خواهد که با تعاریف دقیق و علمی و معرفتی وحذف معانی و گزاره های مبهم و بی معنا وآشنایی کامل با زبان معرفتی و علمی جهان و پرداختن به فلسفه معارف شیعه چنین معماهایی حل می شود ، با انجام این رسالت توسعه شناختی و معرفتی و علمی جای رفتارهای سیاسی و تعصبات دینی می نشیند و البته ایجاد دولت دینی و زمینه ساز جامعه ایده ال و تمرکز تصمیم گیری برای دین و دنیا و ولایت فقیه می تواند به حل معرفتی و شناختی تسریع بخشد.
افلاطون ( حدود 347-427 ق. م ) با گفتگوی افراد چه بسا خیالی ودراماتیک(2) مثل سقراط ودیگران به ایجاد نظام فلسفی و معرفت شناسی کمک شایانی کرد، در این گفتگوها همه افراد سعی در کلی کردن وکاستن (reduction) وتقلیل ویک دست کردن امور جهان داشتند. مثلاً بعضی تمام اجسام را به مواد چارگانه ی آب ، خاک و هوا وآتش کاستند ولی بعضی آتش را رقیقتر دانسته وآن را مادة المواد و عنصر اولیه گفتند ؛ البته در این سیر معرفتی بعضی با فراط برمعقول کردن امور حتی به انکار کثرت وحرکت قائل شدند وهمه امور را ثابت و مطلق انگاشتند ولی بعضی بر جزئیات واحساسات وفرد انسانی تاکید کردند. افلاطون خود جانب مطلق کردن امور را می گیرد و برای اولین بار به دستگاه معرفت شناسی انسان می پردازد. او به دمیوز و خدایی قائل است که به جزئیات جهان نظم و معرفت می دهد، و جزئیات را از مثل وکلیات وامور مطلق و ثابت بهره مند می کند.
2-1) دستگاههای فلسفی و عقل گرایی
1-2-1) دستگاه فلسفه دکارت
2-2-1) دستگاه فلسفه اسپینوزا
3-2-1) فلسفه لایپ نیتس
4-2-1) فلسفه مالبرانش
5-2-1) دستگاه فلسفه بارکلی وپاسکال
6-2-1) نقد دستگاههای فلسفی و عقل گرایی
3-1) دستگاه معرفت شناسی لاک
4-1) دستگاه معرفت شناسی هیوم
5-1) دستگاه معرفت شناسی کانت ودین
6-1) دستگاه معرفت شناسی هگل و عقل مطلق
7-1) فلسفه تحلیلی وزبان معرفتی واحد
8-1) فلسفه انفعالی اکزیستانسیالیسم
9-1) فلسفه اسلامی و اصالت وجود انسانی
10-1) بازی زبانی دین و فلسفه ی دین
2) فلسفه ی دین و پلورالیزم دینی
1-2) تعریف دین و پلورالیزم دینی
2-2) تجربه ی دین و پلورالیزم دینی
3-2) عقل گرایی و پلورالیزم دینی
4-2) علم و زبان دینی
5-2) بازی زبان دینی
6-2) فلسفه دین و تایید پلورالیزم دینی
3) پلورالیزم دینی و رسالتهای فرهنگی – فلسفی دولت زمینه ساز
1-3) جامعه ایده آل آرمان مشترک ادیان و بشریت
2-3) دولت زمینه ساز و شیعه
3-3) جوامع جهان و جامعه عملی جهانی
4-3) جامعه چین و روسیه و جامعه ی علمی جهانی
5-3) جوامع دینی وجامعه علمی جهانی
6-3) آینده شیعه و رسالت دولت زمینه ساز.
واژگان کلیدی :
پلورالیزم دینی – عقل گرایی – معرفت شناسی – فلسفه معاصر – فلسفه دین – زبان واحد معرفتی جهان- دولت زمینه ساز.
زندگی ازدید خردمندان امری است جاری ودرحال گذران ازجاده ی هموار و ناهموار که عبور ازآن نیاز به چشمانی باز ، انتخاب مسیر ورعایت ضوابط در کیفیت گذران وعبور دارد.
بدون داشتن راهنما وروش ، خطر سردرگمی درکمین است.
امام امیرامؤمنین (ع) در نهج البلاغه هشدارهایی دراین عرصه می دهد که اساس آن کسب بینش برای استفاده ازراه وروش افراد موفق وعبرت آموزی ازآنان که دچار سقوط وصدماتی دراین راه شده اند ، وقتی حرکت درخط اعتدال درعین خود نگهداری ومراقبت است.
درزمینه ی کارکرد عاطفی ، خداوند عواطفی چون ایمان ، اطمینان ، یقین ، انابه ، خشوع ، وجلت (استشعار الخوف یااحساس ترس ) ونیز عواطفی چون کینه ، حسرت غیظ ، شک و.....رابه قلب انسان نسبت می دهد درسوره ی حجرات (49) آیه ی 7 می فرماید :
« لکنُّ اللهُ اِلَیکُمُ وَزَیَّنهَ فی قُلوبِکم » « ولکن خداوند ایمان رابرای شما پسندید وآن رادر قلب های شما زینت بخشید » درایه ی 14 همین سوره خطاب به اعراب بدوی ، هنگامی که ادعای ایمان می کنند می فرمایند : « ایمان دردل های شما وارد نشده ، یعنی شما ایمان نیاورده اید بلکه بگویید که ما تسلیم شده ایم » قرآن عمل عمدی را نیز به قلب نسبت می دهد وآن چه مورد مواخذه یاثواب قرار می گرد ا« چیزی است که ازقلب انسان سرچشمه می گیرد.
مقدمه :
دین داری وجوه و ساحتهای متعددی است که تحقق اهداف عالیه و غایت آن در گرو حضور تمامیت آن و همه ی جلوه هایش در زندگانی بشر می باشد. اما درون در حیات تاریخی جوامع بشری این گونه نبوده است. گاهی وجه احساسی وشور افرینی آن بر جسته می شده و حرکت ها نهضت ها روزگاری جنبه آینی و تشریفاتی دین پر رنگ شده و رواج و رونق بیشتری داشته ، و فلسفه ، علم و دانش و بینش و بصیرت دینی می گردیده است. دین در حیات ذهنی و ساختار شخصیتی انسان ها نیز این چنین است افراد ، گروه ها و قشر های گوناگون تحت تاثیر عوامل و شرایط محیط خانوادگی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی به برخی ساحت های دین توجه بیشتری دارند و وجه ویژه ای در شخصیت و در زندگیشان رنگ و جلوه بیشتری دارد. این نقصان و عدم جامعیت دین در حضور روانی و اجتماعی اش اهداف عالیه دین را محقق نمی گرداند.
بنابراین شایسته است انسان ها همه ی جنبه های دین را به طور متعادل و هماهنک در نفس و درجریان زندگی خویش نفوذ دهند، و نیز بر کار گذاران و متولیان عرصه دین و فرهنگ است که همه ابعاد و جنبه های دین را مورد توجه قرار داده، به نشر و ترویج و رشد و غنای آن بپردازند. از آنجا که فرد و جامعه در مسیر حرکت خود تحت تاثیر عوامل و شرایط چندی دچار کندی در برخی جنبه ها یا غفلت از بعضی وجوه دین می گردند. نوعی بازنگری همیشگی و مراقبت و نظارت بر وضعیت تعادل و هماهنگی و جامعیت دین ضرورت دارد و تاکید و تکیه بیشتری نسبت به جنبه های مغفول دین اولیت می یابد. حال چنانچه شرایط کنونی ما اقتضای این را دارد که بعد شناختی و جنبه فکری و لایه های عمیق معرفت دینی مورد توجه قرار گیرد و زمینه های رشد و ارتقاء آن فراهم گردد ، لازم است ابعاد گوناگون این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.