کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

اثبات جرائم منافی عفت از نگاهی دیگر

اختصاصی از کوشا فایل اثبات جرائم منافی عفت از نگاهی دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

اثبات جرائم منافی عفت از نگاهی دیگر

ر قانون مجازات اسلامی برای اثبات بعضی از جرائم منافی عفت، به وجود دلایل خاص قانونی منوط شده است. چنانچه آن دلایل قانونی خاص وجود نداشته باشد، عمل منافی عفت ارتکابی قابل اثبات نخواهد بود. وجود این روش سبب می‌شود تا در بسیاری از موارد بزه ارتکابی قابل اثبات نباشد، زیرا تحصیل دلایل مورد نظر قانونگذار یا به سهولت امکان نمی‌یابد یا اساساً امکان‌پذیر نیست. در نتیجه حقوق قربانیان جرم و شکات خصوصی در جرائم منافی عفت تضییع می‌گردد و جامعه نیز در معرض ارتکاب جرائم مهم منکراتی قرار می‌گیرد. در این مقاله جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سعی شده که راهکارهای عملی موجود برای رهایی از این نارسائی‌ها مورد شناسایی قرار گیرد تا شاید در پرتو آن بتوان قربانیان جرائم منافی عفت را یاری نمود که بتوانند از حقوق قانونی و مشروع خود دفاع کنند.

اشـاره:

«جرائـم منافـی عفـت» بـه جـهت تعـرض بـه حـیات مـادی و معـنوی انسـان‎ها از اهـمیت خاصـی برخـوردار است. در راسـتای مـبارزه بـا این جرائـم، جامـع بودن ادلـه ثبـات نقـش به سزائـی ایفـا می‎نمـاید. ایـن مقالـه به ارزیـابی «ادلـه اثبات جرائم منـافی عفـت» پرداختـه است که حـاوی نکات مهـم و قابـل تأمـل می‎باشـد۶۱۴۸۶ در این مجال فرصـت را مغتنم دانـسته و صاحـب‎نظران فقهـی و حقـوقی را به هـم‎اندیشی، نقـد و نظـر و ارائـه راهکـار نسبـت بـه موضوع مطـروحـه بـا توجـه به توانمندی فقـه پویـای شـیعه دعوت می‎نمـاییم.

کشف جرم از راه‎های اصولی و متقن یکی از مهم‎ترین کارهای دادگاه بعد از گرفتن مجرم است. هرچه کشف جرم از راه‎های علمی، قانونی و اصولی انجام شود هم نسبت به مجرم احقاق حق می‎شود و هم تأثیر تربیتی و اجتماعی مجازات از بین نمی‎رود؛ چون حکومت با اعمال مجازات برای مجرم هدف تربیت، اصلاح و پیشگیری از مجرم شدن افراد دیگر جامعه را دارد. قبل از اعمال مجازات، کشف جرم مجرم از مهمترین مراحلی است که هر مجرمی باید آن را طی نماید. در این حال جرم‎های که به نحوی با عرض و آبروی انسان‎ها مرتبط است و غالباً این جرم‎ها را انسان‎ها از یکدیگر مخفی می‎کنند، اثبات آن بسیار سخت می‎باشد. به همین دلیل در شرع مقدس اسلام نسبت به این نوع جرائم حساسیت بیشتری اعمال شده است. البته گروهی معتقدند هدف شارع مقدس از محدود نمودن راه‎های اثبات جرم در اینگونه اعمال، عدم اثبات این جرم‎ها بوده است. زیرا با اثبات این‎گونه از جرم‎ها فقط تجری انسان‎ها نسبت به حدود الهی اثبات می‎شود و با عدم اثبات آن فساد و فحشا توسعه نمی‎یابد. اگر این هدف را بپذیریم که شاید تا حدی هم درست باشد. اما عدم اثبات این‎گونه از جرائم منافی عفت می‎تواند مجرم را در حصن عدم اثبات جرم قرار دهد و می‎داند هرچه این اعمال زشت را انجام دهد می‎تواند با عدم اقرار و عدم شهود از قانون بگریزد. عدم اجرای قانون می‎تواند منجر به رواج انواع انحراف‎ها و فسادها در جامعه شود. لذا برای پیشگیری از انحراف در جامعه و اجرای قانون و عدالت برای همگان ضروری است که برای «اثبات جرائم منافی عفت» راه‎های دیگری نیز که مورد تأیید شارع و فقه باشد بهره گرفته شود. این مقاله از سه بخش جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت، تشکیل شده است.

جرائم منافی عفت

تعریف

مقنن در قانون تعریفی از «جرائم منافی عفت» ذکر نکرده است �۶۱۵۳۱�۶۱۴۸۹�۶۱۵۳۳ و حتی ضابطه و معیار خاص قانونی نیز ارائه نداده است تا بر آن مبنا بتوان جرائم منافی عفت را شناخت. در نتیجه عناصر کلی تشکیل دهنده این نوع جرم‌ها مشخص نیست. قانونگذار به جای این که جرائم منافی عفت را تعریف نماید تا مصادیق آن معلوم شود، مصادیق را احصا کرده است تا تعریف آن مشخص گردد. این روش راتعریف به مصداق می‌نامند وآن غیر از تعریف کلی، جامع و مانع می‌باشد که مطلوب اهل علم بوده و کاربرد فراوان دارد. به علاوه احصا مقنن حصری نبوده و تمثیلی می‌باشد.

روش قانونگذار سبب شده است تا در قوانین موضوعه این نوع جرم‌ها یک جا و تحت یک عنوان تدوین نگردد که با یک نگاه اجمالی بتوان آنها را تشخیص داد و کلیه مصادیق آن را شناخت. در نتیجه برای یافتن مصادیق جرائم منافی عفت، در هر مورد باید به قانون مراجعه نمود و حکم مسئله را آموخت.

تعیین دقیق مصادیق جرائم منافی عفت با قاضی است. با توجه به مجازات‌های سنگینی که درباره بسیاری از جرائم منافی عفت مقرر می‌باشد و با عنایت به این که در جامعه کنونی برداشت‌های مختلف و متفاوتی از این نوع جرائم وجود دارد. بهتر بود که قانونگذار کلیه جرائم منافی عفت را با دقت تعیین و مـعرفی می‌کرد و آنـها را حـصری اعـلام می‌نمود یـا لااقـل ضابطه‌ای ارائـه می‌داد تـا به کـمک آن بـتوان این نـوع جـرائم را شناخت. بـدیهی است اتـخاذ این روش می‌توانست بر بـسیاری از ناهـماهنگی‌های مـوجود در ایـن رهـگذر پـاسخ دهـد. لـذا بـا عنایت به اصل قانونی بودن جرائم و مـجازات‌ها که مـورد احترام جـوامع بـشری اسـت و بـا فـقدان نـص خـاص، جـرم دانـستن بعضی از اعـمال مـنافی عفت محل تردید است. اعـمالی مـانند «صـنم‌پرستی»�۶۱۴۷۲«مـبدل پـوشی»، «پـوشیدن لـباس جـنس مـخالف» «حـیوان دوسـتی»، «حیوان‎بازی»، «بچه‌بازی»، «عورت نمایی»، «نظربازی جنسی» یا «چشم‌چرانی»، «خودآزاری جنسی»، «استمنا»، «پیردوستی» و ... از قلمرو کیفری خارج می‌باشند. حتی اعمالی مانند «ازاله بکارت»، «روسپی‌گری»، «اعاشه از عواید فحشا زنان»، «واداشتن افراد و جوانان به شهوت‌رانی» و... عنوان کیفری خاصی ندارد. مراجع قضایی این گونه اعمال را در بعضی موارد از مصادیق فعل حرام دانسته و بر آن مبنا برای مرتکبین مجازات تعیین می‌کنند. البته از نظر علمی و با توجه به لزوم تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق، عملکرد محاکم قضایی روش مطلوبی به نظر نمی‌رسد. زیرا این روش با اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها و تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق که مورد حمایت همه جانبه حقوق بشری و نیز مورد حمایت شرع است نادیده گرفته می‌شود.

با این وجود روش قانونگذار از خیلی جهات مطلوب به نظر می‌رسد؛ زیرا جرائم منافی عفت برخاسته از سنت‌ها و عرف‌های اجتماعی است. کمتر جرمی را می‌توان یافت که تا این حد، معیارهای عرفی، سنتی و مذهبی در ظهور آن تأثیر داشته باشد. در هر جامعه با توجه به اندیشه‌های سنتی، عرفی، فرهنگ اجتماعی و تاریخ تحول آن جرائم منافی عفت به وجود می‌آید و با تغییر عرف و دگرگونی فرهنگ اجتماعی این اعمال نیز رنگ عوض می‌کند. شاید به همین مناسبت باشد که قانونگذار جرائم منافی عفت را تعریف نمی‌کند و به معرفی بعضی از مصادیق آن بسنده می‌کند تا مصادیق موردی آن در عمل عرف وقاضی تعیین گردد.


دانلود با لینک مستقیم


اثبات جرائم منافی عفت از نگاهی دیگر

معاد در ادیان دیگر

اختصاصی از کوشا فایل معاد در ادیان دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

معاد در ادیان دیگر

ادیان بزرگ از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. اما معاد پرستان حکومتی که عموما خود بدون هیچگونه پای بندی اخلاقی از موقعیت اجتماعی شان بهره های مادی میگیرند، برای مردم آخرت را اصل دانسته، بهره گیری از فضائل دنیا را حقیر جلوه می دهند. آنها مردم را به ظهور امام غایب، معاد، رستاخیز و بهشت رجوع می دهند. به مردم می گویند اگر فقر، بیکاری، فساد، بی امنیتی، فقدان آزادی ها و همه گونه خطر را تحمل کنید به بهشت می روید و رستگار خواهید شد.

اسلام، مسیحیت و یهودیت از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. انسان هائی که در دنیا نیکوکارند به بهشت بشارت داده میشوند: "آنانکه ایمان آوردند و نیکو کار شدند بزودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر آن جاریست و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت، جفت های پاکیزه است و آنان را بسایه رحمت ابدی خود در آوریم"(قران النسا 57)(1). دنیائی که مملو از نیکو کاری باشد مسلما بهتر و انسانی تر است. در هیچ یک از ادیان سختی کشیدن در دنیا برای رسیدن به سعادت آینده توصیه نمیشود. در این ادیان روز معاد یا قیامت، مردگان به پا می خیزند و اعمال نیک و بد هرکدام به حساب می آید. انسان های خوب به بهشت میروند و آخرتی خوب دارند و دیگران راهی جهنم شده به آخرتی بد می رسند. اما در ادیان نامبرده مبحثی وجود دارد که اشاتولوگی (Eshatology) یا علم المعاد نام دارد. میتوان آن را فرجام شناسی(2) یا معاد شناسی ترجمه کرد. معاد شناسی مبحث "آخرین چیزها ،مرگ، رستاخیز، دوزخ و بهشت" است(3). موضوع آن بررسی معاد، مرز میان دنیا و آخرت است. معاد شناسی در ادیان مختلف معنای یکسانی ندارد. اسلام، مسیحیت و یهودیت هرکدام معاد شناسی خود را دارند.

در معاد شناسی زندگی در دنیا فرع و معاد یا آخرت که زمان آن معلوم نیست اصل است. عمده فعالیت های انسان برای سعادت در آینده است. بهره گیری از فضائل زندگی، لذت بردن و گاهی حتی بر آورده نمودن امیال و غرائز طبیعی انسانی دل بستن به مسائل حقیر به شمار میرود. رسیدن به بهشت موعود هدف زندگی انسان است.

در دین زرتشت انسان آزاد است که از خوبی که دائما با بدی در حال مبارزه است پشتیبانی کند. اما این دین معتقد به دوگرائی، ثنویت، یا دوآلیسم، خوبی یا بدی، سفیدی یا سیاهی پدیده ها است، مقوله ای که میتواند انسان را در این دنیای پیچیده و رنگارنگ به نتایج غلطی برساند.مبحث مکاشفه یوحنا بخشی از معاد شناسی تفکری را در بر می گیرد که "مکاشفه یوحنا" (apocalypse) نام گرفته است(5). یوحنا یکی از نام های خدا در انجیل، جان در انگلیسی، ژان در فرانسه، یوهانس در آلمانی ، نام یکی از مقدسین در کلیسای کاتولیک و ارتدکس و همچنین نامی است که اغلب پاپ های کاتولیک برای خود انتخاب می کنند. مبحث مکاشفه یوحنا در آغاز مسیحیت به وجود آمد. تصاویری از نبرد عیسی مسیح به نمایندگی خداوند از یکطرف و شیطان با طرفدارانش در روز معاد نقش شده است که مراحل پیروزی عیسی مسیح بر شیطان را نشان میدهند. این تصاویر در ضمن نشان می دهند که چگونه طی این نبرد جهان کنونی که یکی از صفات مشخصه آن کفر و مرکز فساد است (در آن زمان مسیحیان محل کفار یا مرکز فساد را بابل اطلاق می کردند)، بطور وحشتناکی از بین میرود و جهانی که حکومت خدا، کمال خلقت و مظهر عدل و داد است، جای آن را میگیرد. گفته میشود که ایده جنگ خوبی علیه بدی، نور علیه ظلمت و خدا علیه اهریمن از دین زرتشت به ادیان دیگر راه پیدا کرده است(5).چون در رابطه با مبحث مکاشفه یوحنا به کلیسا انتقادات زیادی شد، امروز کلیسا از آن فاصله می گیرد. در مبحث نامبرده دنیای ناقص و فاسد امروز در پی جنگ عیسی مسیح علیه شیطان در یک فاصله زمانی کوتاه (لحظه) به دنیائی کامل تبدیل میشود. اما کلیسا امروز معتقد است که رسیدن به آخرت در یک لحظه نیست و طی یک روند یا پروسه صورت میگیرد. حاکمیت خداوند با خلقت عیسی مسیح و در قسمت هائی از زمین (کلیسا) شروع شده و طی روندی همه جهان را در بر خواهد گرفت(5).

مارتین بوبر فیلسوف یهودی الاصل آلمانی می نویسد(7): "دو نوع معاد شناسی وجود دارد. یکی پیامبرانه که در آن هموار کردن راه نجات ابدی، در هر لحظه تا حد غیر قابل تعیینی در اختیار خود انسان است". برای مثال از نظر دین، انسان در اثر کارهای نیک که انجام و یا عدم انجام آن در گرو تصمیم و خواست خود او است یا به آخرت خوب یا به آخرت بد یعنی جهنم و نیستی کامل می رسد. او ادامه می دهد: "نوع دیگر، نوع مربوط به مکاشفه یوحنا (یا آپوکالیپتیک apocalyptic) است که در آن پروسه رهائی انسان با تمام جزئیاتش از آغاز جهان مشخص شده و برای اجرای آن از انسان ها فقط به عنوان ابزار استفاده میشود. به آنها حد اقل این حق داده میشود که آنچه بطور تغییر ناپذیر از قبل آنچه تعیین شده است را بشناسند، از آن آگاهی یابند و در مورد نقش خود از آن اطلاع حاصل کنند". به گفته زیگموند هورویتس (8): "یک فرد معتقد به مکاشفه یوحنا (Apokalyptiker) در واقع در لحظه حاضر که او آن را می گذراند زندگی نمی کند بلکه به خاطر آینده بهتری زنده است که با چشم خود آن را مشاهده نموده است". ژاکوب تاوبس(9) مینویسد: مبحث نامبرده برمبنای این تصور قرار دارد که "آنچه تصویر گردیده است بعلت ضرورت های درونی باید تحقق یابد. وظیفه بیننده فقط آنست که پرده از این ضرورت بگیرد و آنرا آشکار کند".

بنیاد گرائی اسلامی و معاد پرستی

بنیاد گرایان اسلامی از مکاشفه یوحنا باز هم فراتر می روند. آنها نه تنها دنیا را گذرا، بی ارزش و معاد را هدف غائی می دانند و رسیدن هرچه زودتر آن را خواهانند، بلکه علاوه بر این به نوعی معاد را می پرستند و معتقدند باید بطور فعال به فرا رسیدن آن سرعت بخشید. راه این سرعت بخشیدن را هم نابودی انسان ها و جهان خاکی می دانند. منطق بنیاد گرایان معاد پرست منطقی ساده، ابتدائی و جنایتکارانه است: مرگ و نابودی انسان ها را به آخرت می رساند. اگر مقتولی بی گناه باشد به بهشت می رود و اگر گناهکار باشد کشتن او به طریق اولی جائز بوده است. بنابراین نظر، کشتار هرچه وسیعتر باشد ثواب بنیادگرا نیز بیشتر است. با شناختن این سیستم فکری، جنایات مسلمانان افراطی در 11 سپتامبر در آمریکا، در الجزیره که بنیادگرایان مردم دهات را گروه گروه (حدود پنجاه تا صد نفر) سر می بریدند و نیز در عراق و سایر نقاط دنیا لااقل تا حدی قابل درک میشود.

هدف تبلیغات معاد پرستان چه کسانی هستند؟

برای جامعه شناسان روشن است که فقر، سرکوب، تحقیر و نداشتن امید به آینده زمینه مناسبی برای رشد این طرز فکر بخصوص در جوانان است. پس باید میان قربانیانی که از نا امیدی و فشار زندگی جذب تفکر بنیاد گرائی میشوند و آن هائی که مروجین اصلی این تفکر هستند، تفاوت قائل شد. غالب انسان هائی که جذب این تفکر میشوند، به تصور خود چیزی برای از دست دادن ندارند. عموما از وضع موجود ناراضی اند


دانلود با لینک مستقیم


معاد در ادیان دیگر

تحقیق درمورد فروغ فرخزاد 17 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درمورد فروغ فرخزاد 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد :

• فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز می کند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده.

مقدمه

بدون شک ما در تولدی دیگر، با تولد سر و کار داریم. اما تولد چیست؟ آیا تولد چارچوب است، وهم است، امید است و یا تولد نظم و یک پرانتز در بی نظمی است. چشم ما جهان است و جهان وهمی است که اسارت چشم ما آن را به عنوان یک جهان غیر قابل تردید و ملموس به ما تحمیل می کند. شاید جهان وهمی است که تنها در اسارت چشم ما می تواند پائیز باشد یا بهار، استکان چای روی میز باشد با گربه ای که در کنار گرمای شوفاژ پناه گرفته است. بدون در نظر گرفتن تعریف ما از تولد و بدون در نظر گرفتن چارچوب شاید بتوان ادعا کرد که تولد تنها در درون چهارچوب یا اسارت است که می تواند اتفاق بیفتد.

اگر ما تولد را وهم بودنی که چارچوب به ما تحمیل می کند بدانیم در قدم بعدی و شاید همزمان با وهم دیگری به نام رهایی روبرو خواهیم بود. اسارت می تواند تنها با تکیه به رهایی به تعریف و درک اسارت نزدیک شود. رهایی در بهترین حالتها تعریف اسارت است. رهایی چارچوب است که در دهان چارچوب نفس می کشد با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست. اسارت تابلو نقاشی میخ شده به دیوار، اسارت میخ شده به مکان و زمان است و رهایی، میل یا آرزوی تابلو برای کنده شدن از دیوار. من فکر می کنم رهایی بیش از هر چیزی به اسارت نزدیکتر است، رهایی به جز اسارت نمی تواند. رهایی وهمی است که در چارچوب اسارت نفس می کشد، تغذیه می کند، به پیاده روی می رود، زاد و ولد می کند و درنهایت در زیر بار اسارت به خاک سپرده می شود با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست.

واژه ی تولد چه درآستانه ی سرک کشیدن از دهانه ی بام رسیده ی یک رحم و چه در حوزه ی زبان و هنر آلوده به وهمی تب دار است. تولد، وهمی است که نوستالژی وهمی دیگر، رهایی را با دو پای درشت و چهارزانو می نشاند جلو روی اسیر. حس قفس، لمس واقعیتی زیبا در درون وهمی خانمانسوز است. قفس یک ضرورت است و حس قفس بدون قفس نمی تواند اتفاق بیفتد.

فروغ در تولدی دیگر، فروغ است و همزمان فروغ نیست. فروغ در تولدی دیگر دست به گریبان پارادوکس فروغ است. فروغ، آیه ی تاریکیست و همزمان فروغی است که رو به سوی درخت آب آینه چشم دارد. فروغ در تولدی دیگر چارچوبی است که به درک اسارت نزدیک می شود. فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز می کند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده .

تولد، در تولدی دیگر، وهمی است که وهم فروغ را بردوش گرفته به سوی وهمی دیگر کوچ می کند. تولدی دیگر، لب گرفتن از خود است برای درک بهتر و به زیر زبان آوردن خود. " من " در درون این وهم به دنبال تعریفی دیگر از قفس، چارچوب ، و بوم میخ شده ای به نام "من"است. فروغ در مقطع رودررویی با تولدی دیگر به بلوغ فکری لازم رسیده است که در قدم اول از خود "من" لب بگیرد و در قدم دوم و برای رسیدن تعریفی متفاوت از فروغ با فروغ همخوابه شود. بدون شک فروغ در تولدی دیگر حوصله و توان کافی برای باردار شدن را داراست . او در تولدی دیگر یک فروغ آبستن است. فروغ در تولدی دیگر فروغ را بو می کند، لمس می کند ،فروغ را روی زانو می نشاند و موهاش فروغ را با دقت و وسواس تمام و تا سر حد وسواس شانه می زند، در مقابل آینه چشم ها را تا آستانه ی درشت سرمه می کشد. فروغ در تولدی دیگر بام رسیده ی یک رحم با ظرفیت های بالای زایش است. فروغ تولدی دیگر، بازیگوش، مغرور، و به شدت دوست داشتنی است. در تولدی دیگر فروغ شاهد حضور پررنگ و پهلوانانه تفکر است. تفکر در تولدی دیگر تلاشی است برای تعریف دوباره ای از "من "، برای تعریف دوباره ای از " آیه تاریک". این تلاش برای بالا رفتن از دیوار طلسم غلیظ خارج از اسارت، مثل تب صمیمی و به شدت دوست داشتنی است.

به نظر من تم اصلی تولدی دیگر ، تولد است. نطفه ی تولدی دیگر، در درون یک دایره بسته می شود، تولد ی دیگر در درون همان دایره و در هفت بخش به ظاهر متفاوت و با تکیه به انسجام ذهنی قابل توجهی، به جز بخش پایانی، شکل می گیرد، رشد می کند و در نهایت در نقطه ای دیگر از همان دایره و رو به خودی که خود نیست ، چشم باز می کند. تولدی دیگر، نگاه فروغ است به خود در فاصله ی یک چشم برهم زدن. فروغ در فاصله این چشم بهم زدن با دو فروغ متفاوت دست به گریبان است، او با فروغی روبروست که فروغ نیست.

شاید تولدی دیگر فضای بیشتر، یا شکل و شمایل دیگری را برای نگاه به خود طلب کند. اما نگاه من به تولدی دیگر نگاهی است گذرا و شاید از روی تفنن و صرفا برای ایجاد فضایی است برای کنجکاوی های ذهن خودم. مانع اصلی در این پیاده روی، خود فروغ است که با حضور پررنگ خود ، رسیدن به نزدیکیهای یک نگاه بی طرفانه و چند بعدی به تولدی دیگر را شاید برای من به یک غیر ممکن تبدیل کرده باشد.

 

بخش اول

همه هستی من آیه تاریکیستکه ترا در خود تکرار کنانبه سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد بردمن در این آیه ترا آه کشیدم آهمن در این آیه ترابه درخت و آب و آتش پیوند زدم

در این بخش "من" سه بار و " ترا " سه بار تکرار می شود. "من اول" همه هستی من آیه تاریکیست که" ترای اول" را به بردن به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی، نوید می دهد. روی صحبت همه ی هستی" من"، رو به" ترا" دارد. این" من" می گوید که همه هستی او آیه تاریکیست. با این وجود به"ترا" نوید می دهد که " ترا" در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد"

در این بخش" من" رو به " تو" اعلام میکند؛ " من در این آیه ترا آه :کشیدم آه و من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم." شناسایی "من" شاید کار آسانی باشد. شاید شکی نباشد که " من " ، شاعر و فروغ است. در مورد" ترا" کار به این آسانی نیست. واژه ی تو می تواند حامل یک صمیمیت و نزدیکی بین دو نفر باشد. شاید شکی نباشد که" من" تولدی دیگر به " تو " احساس نزدیکی می کند، من با تو غریبه نیست و به او علاقه دارد و او را می شناسد. برای شناسایی " ترا" شاید طرح این سوال ضروری به نظر برسد که آیا" توی" تولدی دیگر یک مرد است یا زن؟ در ادامه به این پرسش خواهم رسید، ولی آنچه که مسلم است این است که " تو" در تولدی دیگر هم نسل فروغ است. و شاید سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی یک بار اروتیک هم داشته باشد. به عبارتی دیگر" تو" در تولدی دیگر نمی تواند مثلا پدر یا مادر، عمه یا عموی فروغ باشد. و اما در مورد جنسیت این" تو".

تصویر ما از فروغ اتوماتیک وار به ما تحمیل می کند که باید منطقا " توی" تولدی دیگر یک مرد باشد. مثلا یک معشوق. من و تو بسیار به هم نزدیک و دست در دست هم حرکت می کنند و ایندو " تو" و "من" در تولدی دیگر نه تنها سه بار تکرار می شوند که ایندو در ظرف زمانی واحدی هم نفس می کشند. با این وجود من فکر می کنم "تو " در تولدی دیگر یک معشوق یا مرد نیست چرا که تم شعر تولد ی دیگر عاشقانه نیست. یک فرق اساسی دیگر که بین "من" و" تو" جلب توجه می کند این است که این "من" است که اکتیو یا فعال است و "تو" در طول تولدی دیگر پاسیو و خاموش می ماند. این اکتیو بودن یک بعدی نیست. در تولدی دیگر نه تنها "من" سخن می گوید بلکه او مفعول هم هست. یک تفاوت دیگر اینکه ظاهرا وجود "تو" به" من" وابسته است."تو" توسط "من" و در یک آیه آه کشیده می شود . منظور از آیه همان "من" است که سعی در دمیدن " آه " به "تو" را دارد. منظور از آه ، دم، نفس یا زندگی است که "من"، در یک آیه، که تاریک است او را آه می کشد. بنابر آنچه گفته شد تو و من در تولدی دیگر یک فرد و در عین حال یک فرد نیستند. "من" در تولدی دیگر، فروع تعریف شده در چارچوب زمان و مکان، "من"، و" تو" در تولدی دیگر تصویری است سورئالیستی و کوششی است عقلانی برای رسیدن به تعریفی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد فروغ فرخزاد 17 ص

تحقیق و بررسی در مورد بلوغ تولدی دیگ12

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد بلوغ تولدی دیگ12 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

بلوغ تولدی دیگر

برخی معتقدند که دوره بلوغ بحرانی ترین مراحل زندگی به حساب می آید و دوران طوفان و تلاطم است. همه وجود نوجوان دستخوش جریانات سهمگین تحول و تغییر است. عده ای این بحران را وابسته به تغییرات جسمی، روحی و روانی نوجوان می دانند و عده ای اعتقاد دارند که عبور از مرحله بلوغ طبیعی است.

آنچه که موجب بحران می شود،‌عدم برقراری ارتباط صحیح و منطقی بزرگترها با نوجوان است. در شماره قبل به تعریف بلوغ و تغییرات جسمانی و فیزیولوژیکی در نوجوان به تأثیرات این تغییرات جسمانی در نوجوانان پرداختیم. در این شماره به یکی از واکنشهای روحی روانی بسیار شایع در نوجوان یعنی پرخاشگری و عصبانیت و نقش خانواده می پردازیم.

خانواده مهمترین و اصلی ترین نهاد تربیتی و نخستین آموزشگاه فرد محسوب می شود. پرداختن به مسائل دوره بلوغ بدون توجه به نقش حیاتی خانواده و تأثیر شکل تعاملات و ساختار خانواده ناقص و ناتمام تلقی می شود. یک خانواده سالم خانواده ای است که میان والدین و فرزندان، رابطه ای انسانی و سالم برقرار باشد.

وجود تنش، دعوا، عصبانیت و پرخاشگری در بین اعضاء خانواده نشانه ای است از آسیب در برقراری روابط سالم، شاید شما نیز با مواردی اینچنین برخورد داشته باشید.

مراجع: پسرم تا به حال هیچ مسئله و مشکلی نداشته، ولی نمی دانم چرا یک مرتبه عوض شده است؟

روانشناس: منظورتان چیست؟

مراجع: همیشه مؤدب و آرام بود. ولی مدتی است که بسیار عصبانی است و بیشتر اوقات بی حوصله است . مرتباً بهانه می گیرد و با خواهر کوچکتر از خودش همیشه جر و بحث دارد.

روانشناس: وقتی حالت عصبانیت و پرخاشگری دارد، شما چه می کنید؟

مراجع: دیگر خسته شده ام، چاره دیگری ندارم، گاهی او را تنبیه می کنم و سرش فریاد

می کشم و ...

روانشناس: آیا از تنبیه ها و فریاد کشیدن ها، نتیجه مثبت هم گرفته اید؟

مراجع: خیر، تازه آن وقت عصبانی تر و لجبازتر می شود.

روانشناس: برای برخورد با هر مشکلی ابتدا لازم است دلایل وقوع آن را شناسایی کنید، بنابراین باید اطلاعاتی در زمینه پرخاشگری نوجوانان در دوره بلوغ داشته باشید.

بلوغ دوران سرکشی:

سالهای بلوغ اغلب دوران سرکشی و تمرد و اضطراب است. سرکشی نوجوانان در برابر صاحبان اختیار و مقررات، مطلب تازه ای نیست و اگر علاقه ای به تربیت و آموزش و رشد فرزندانمان داریم باید آن را تحمل کنیم.

سالهای بلوغ سالهای سختی و مرارت والدین است. تماشای تبدیل کودکی شیرین و دوست داشتنی به نوجوانی بالغ و سرکش آسان نیست. تحمل ظاهر و حرکاتی مانند جویدن ناخنها، دست کردن در بینی، ضرب گرفتن و پر سر و صدا راه رفتن، پای بر زمین کوبیدن، صاف کردن گلو، زیر چشمی نگاه کردن، بی اعتنایی و دهن کجی، صبر ایوب می خواهد.

تنها مایه دلخوشی و شاید بهتر بگوییم، نیم مایه دلخوشی این است که، جنون و سرکشی اش از قانون بلوغ تبعیت می کند. رفتارش منطبق با رشد و بزرگ شدن است. راه تکامل را می پیماید.

منظور از بلوغ و سالهای بحران نوجوانی جز گذراندن این تحول نیست. شخصیتی شکل می گیرد و لازمه اش این تغییرات است. عبور از سازمان کودکی به سازمان نوجوانی و از آنجا به بلوغ که باید خود را از قید پدر و مادر آزاد کند و هویت تازه ای بیابد.

راهنمایی برای سرکشی :

پدر و مادر گرامی؛ سرکشی نوجوان خود را بپذیر. سالهای نوجوانی دوران دشواری است زمان سوء ظن و در خود به دیده تردید نگریستن و رنج بردن است. دوران آرزوهای دنیوی ، شهوت و مجاهده و رنج و عذاب شخصی است. زمان ناسازگاری ، دم دم مزاجی و دلسردی است.

به گفته آنافروید: سازگاری نوجوان و رفتار غیرقابل پیش بینی او طبیعی است. اگر با انگیزه اش می جنگد و آن را قبول می کند،‌اگر در عین حال هم پدر و مادرش را می پرستد و هم از آنها متنفر است، اگر در برابر دیگران به هیچ وجه حاضر به تصدیق حرف مادر خود نیست و با این حال به طور غیرمنتظره با او درددل می کند. اگر از دیگران تقلید می کند و در عین حال، بی وقفه در جستجوی هویت خویش می گردد، اگر بیش از هر زمانی در زندگی آرمان گرایی می کند و در قالب هنرمندان می رود، سخاوت به خرج می دهد و از خود گذشته می شود، اگر بر عکس با خود محوری و نفس پرستی، حسابگری را انتخاب می کند، کاری طبیعی انجام داده است.

تظاهر به دانایی بیش از اندازه نکنید

برای راهنمایی نوجوان دائم به آنها امر و نهی نکنید. بلکه با استدلال سعی کنید نوجوان در عمل خود به راه حل و نتیجه دست یابد. هرگز آن را حاضر و آ,اده در اختیارش قرار ندهید. نوجوانان از همه جیزدانها و کسانی که مدعی همه جیزدانی هستند، رابطه خوبی ندارند. تقریباً همه نوجوانان در برخورد با گرفتاریها، احساسی مشابه دارند. در نظر آنها احساساتشان بدیع، شخصی و منحصر به فرد است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بلوغ تولدی دیگ12

تحقیق در مورد بلوغ تولدی دیگر

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد بلوغ تولدی دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

بلوغ تولدی دیگر

برخی معتقدند که دوره بلوغ بحرانی ترین مراحل زندگی به حساب می آید و دوران طوفان و تلاطم است. همه وجود نوجوان دستخوش جریانات سهمگین تحول و تغییر است. عده ای این بحران را وابسته به تغییرات جسمی، روحی و روانی نوجوان می دانند و عده ای اعتقاد دارند که عبور از مرحله بلوغ طبیعی است.

آنچه که موجب بحران می شود،‌عدم برقراری ارتباط صحیح و منطقی بزرگترها با نوجوان است. در شماره قبل به تعریف بلوغ و تغییرات جسمانی و فیزیولوژیکی در نوجوان به تأثیرات این تغییرات جسمانی در نوجوانان پرداختیم. در این شماره به یکی از واکنشهای روحی روانی بسیار شایع در نوجوان یعنی پرخاشگری و عصبانیت و نقش خانواده می پردازیم.

خانواده مهمترین و اصلی ترین نهاد تربیتی و نخستین آموزشگاه فرد محسوب می شود. پرداختن به مسائل دوره بلوغ بدون توجه به نقش حیاتی خانواده و تأثیر شکل تعاملات و ساختار خانواده ناقص و ناتمام تلقی می شود. یک خانواده سالم خانواده ای است که میان والدین و فرزندان، رابطه ای انسانی و سالم برقرار باشد.

وجود تنش، دعوا، عصبانیت و پرخاشگری در بین اعضاء خانواده نشانه ای است از آسیب در برقراری روابط سالم، شاید شما نیز با مواردی اینچنین برخورد داشته باشید.

مراجع: پسرم تا به حال هیچ مسئله و مشکلی نداشته، ولی نمی دانم چرا یک مرتبه عوض شده است؟

روانشناس: منظورتان چیست؟

مراجع: همیشه مؤدب و آرام بود. ولی مدتی است که بسیار عصبانی است و بیشتر اوقات بی حوصله است . مرتباً بهانه می گیرد و با خواهر کوچکتر از خودش همیشه جر و بحث دارد.

روانشناس: وقتی حالت عصبانیت و پرخاشگری دارد، شما چه می کنید؟

مراجع: دیگر خسته شده ام، چاره دیگری ندارم، گاهی او را تنبیه می کنم و سرش فریاد

می کشم و ...

روانشناس: آیا از تنبیه ها و فریاد کشیدن ها، نتیجه مثبت هم گرفته اید؟

مراجع: خیر، تازه آن وقت عصبانی تر و لجبازتر می شود.

روانشناس: برای برخورد با هر مشکلی ابتدا لازم است دلایل وقوع آن را شناسایی کنید، بنابراین باید اطلاعاتی در زمینه پرخاشگری نوجوانان در دوره بلوغ داشته باشید.

بلوغ دوران سرکشی:

سالهای بلوغ اغلب دوران سرکشی و تمرد و اضطراب است. سرکشی نوجوانان در برابر صاحبان اختیار و مقررات، مطلب تازه ای نیست و اگر علاقه ای به تربیت و آموزش و رشد فرزندانمان داریم باید آن را تحمل کنیم.

سالهای بلوغ سالهای سختی و مرارت والدین است. تماشای تبدیل کودکی شیرین و دوست داشتنی به نوجوانی بالغ و سرکش آسان نیست. تحمل ظاهر و حرکاتی مانند جویدن ناخنها، دست کردن در بینی، ضرب گرفتن و پر سر و صدا راه رفتن، پای بر زمین کوبیدن، صاف کردن گلو، زیر چشمی نگاه کردن، بی اعتنایی و دهن کجی، صبر ایوب می خواهد.

تنها مایه دلخوشی و شاید بهتر بگوییم، نیم مایه دلخوشی این است که، جنون و سرکشی اش از قانون بلوغ تبعیت می کند. رفتارش منطبق با رشد و بزرگ شدن است. راه تکامل را می پیماید.

منظور از بلوغ و سالهای بحران نوجوانی جز گذراندن این تحول نیست. شخصیتی شکل می گیرد و لازمه اش این تغییرات است. عبور از سازمان کودکی به سازمان نوجوانی و از آنجا به بلوغ که باید خود را از قید پدر و مادر آزاد کند و هویت تازه ای بیابد.

راهنمایی برای سرکشی :

پدر و مادر گرامی؛ سرکشی نوجوان خود را بپذیر. سالهای نوجوانی دوران دشواری است زمان سوء ظن و در خود به دیده تردید نگریستن و رنج بردن است. دوران آرزوهای دنیوی ، شهوت و مجاهده و رنج و عذاب شخصی است. زمان ناسازگاری ، دم دم مزاجی و دلسردی است.

به گفته آنافروید: سازگاری نوجوان و رفتار غیرقابل پیش بینی او طبیعی است. اگر با انگیزه اش می جنگد و آن را قبول می کند،‌اگر در عین حال هم پدر و مادرش را می پرستد و هم از آنها متنفر است، اگر در برابر دیگران به هیچ وجه حاضر به تصدیق حرف مادر خود نیست و با این حال به طور غیرمنتظره با او درددل می کند. اگر از دیگران تقلید می کند و در عین حال، بی وقفه در جستجوی هویت خویش می گردد، اگر بیش از هر زمانی در زندگی آرمان گرایی می کند و در قالب هنرمندان می رود، سخاوت به خرج می دهد و از خود گذشته می شود، اگر بر عکس با خود محوری و نفس پرستی، حسابگری را انتخاب می کند، کاری طبیعی انجام داده است.

تظاهر به دانایی بیش از اندازه نکنید

برای راهنمایی نوجوان دائم به آنها امر و نهی نکنید. بلکه با استدلال سعی کنید نوجوان در عمل خود به راه حل و نتیجه دست یابد. هرگز آن را حاضر و آ,اده در اختیارش قرار ندهید. نوجوانان از همه جیزدانها و کسانی که مدعی همه جیزدانی هستند، رابطه خوبی ندارند. تقریباً همه نوجوانان در برخورد با گرفتاریها، احساسی مشابه دارند. در نظر آنها احساساتشان بدیع، شخصی و منحصر به فرد است.

[ آنطور که گویی احساسات ایشان به قدری خصوصی است، که قبلاً کسی آن را تجربه نکرده است. وقتی به آنها می گویید احساست را کاملاً درک می کنم وقتی من هم سن تو بودم همین احساس را داشتم انگار توهینی در حقشان کرده ای!

فهمیدن اینکه نوجوان چه موقع انتظار درک شدن و چه زمان انتظار درک نشدن دارد، وظیفه خطیری است.

واقعیت تلخی است که علیرغم همه دانایی هایمان نمی توانیم برای همیشه در نظر نوجوانها همه چیز دان باشیم.

تفاوت پذیرفتن و تأیید کردن

باید میان تحمل و تصدیق و به عبارتی پذیرفتن و تأیید کردن تقاوت قائل شویم. تحمل می کنیم، اما این تحمل نشانه تصدیق و تأیید نیست. ناراحت می شویم ولی با این حال شکیبایی به خرج می دهیم و رفتارهای ناخوشایند را تحمل می کنیم. اما تحمل کردن،‌تشویق کننده نیست، تنها تحمل است و بس.

وقتی پدری در روز تعطیل از سر و صدای توپ پسر بیدار می شود به پسر می گوید: می خواستم بیشتر بخوابم، ولی پسر به زدن ادامه می دهد و پس از چند بار توپ زدن اتاق را ترک می کند. پدر می داند که توپ زدنهای اضافی برای حفظ آبرو و خالی نبودن عریضه بوده و پسر می خواهد ثابت کند که چون خودش خواسته از زدن توپ به زمین خودداری کرده وگرنه اجباری در کار نبوده است.

نوجوان نیاز دارد لحظاتی عمل ناخوشایند خود را در ذهن بسنجد و متوقف کردن این قبیل اعمال به کمی وقت نیاز دارد. با صبر خود به نوجوانتان این فرصت را بدهید.

عیب جویی نکنید:

متأسفانه عیب جویی، هر چند صادقانه، رابطه میان نوجوان و والدین را خراب می کند. کمتر کسی را پیدا می کنید که از ایراد و انتقاد خوشش بیاید. برخورد نوجوان با حقیقت عریان و عیوب شخصی اش مهیب و ترساننده است. توجه بیش از حد، زیر ذره بین گذاشتن اوست. عیب و نقصش برای ما روشنتر می شود ولی نه برای او، زیرا چشمانش را بلافاصله می بندد. جدل بر سر عیب و ایراد و بر آن نامی گذاشتن بی فایده است. نوجوانی که به جبر و آشکارا به قبول عیب و نقص خویش رضایت میدهد، علاقه ای به اصلاح خود پیدا نمی کند. وقتی عیبی عیان و مشخص است، وظیفه طبیعی ما این است که نوجوان را در برخورد با بحران موجود یاری دهیم. آنگاه در بلند مدت وظیفه ما است که به اتکای تجربه و با اخلاق نیک و خلق خوش، رفتارش را بطور غیر مستقیم ، اصلاح کنیم.

مسخره نکنید:

هر نوجوانی را که در نظر بگیرید نواقصی دارد که نسبت به آن حساس است. اطرافیان هم که اغلب متوجه موضوع می شوند، از آن برای سر به سر گذاشتن و به اصطلاح برای دست انداختن استفاده میکنند. مثلاً اگر کسی قدش کوتاه باشد، کوتوله، خپله و نیم وجبی نامیده می شود.

اگر لاغر و قدبلند باشد،‌تیر چراغ برق، نردبان دزدها و لنگ دراز نامیده می شود. اگر چاق باشد، چاقالو، کپل، خیکی و سازمان گوشت خوانده می شود.

اگر ضعیف باشد، لاغر مردنی، بچه ننه یا جوچه و فستیوال پوست و استخوان نامیده می شود.

نوجوانها، حتی وقتی که وانمود به بی تفاوتی می کنند، به خاطر نامهایی که رویشان گذاشته می شود ناراحت می شوند. پدر و مادر حتی به شوخی باید از اینکار اجتناب کنند. تمسخر اگر از سوی پدر و مادر و مادها باشد، آزاردهنده تر است. اگر چه در میان نوجوانان خواندن این القاب به یکدیگر مرسوم است، ولی چنانچه از سوی پدر و مادر نیز تأیید شود، تأثیرات منفی در شخصیت نوجوان می گذارد.

انتقاد سازنده:

انتقاد سازنده، انتقادی است که بر حسب شرایط به اقدامی که باید صورت گیرد اشاره دارد. انتقاد سازنده به جای حمله به شخصیت اشخاص، مسئله را مورد توجه قرار می دهد. به عبارت دیگر به جای آنکه شخصی را آماج حمله قرار دهد، با مشکل برخورد می کند.

چگونه عصبانی شویم :

هنگام خشم پدر و مادر می توانند آن را به گونه ای سازنده و غیر مخرب بروز دهند، تا از یک سو اسباب تسلای خود و از سوی دیگر موجب بصیرت فرزندان نوجوان را فراهم آورند و هر دواز لطمات احتمالی مصون بمانند در ابراز خشم باید با آگاهی از به حرکت در آوردن امواج پشت سر هم عصبانیت، خودداری کنیم. هدف انتقال خواسته است و متعاقب آن باید طوفان خشم فرو نشیند.

برای برخورد با لحظات تشویش و اضطراب باید به نکاتی توجه نمود:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بلوغ تولدی دیگر