فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:16
مقدمه:
موضوع تحقیق در خصوص توماس رابرت مالتوس جمعیت شناس برجسته انگلیسی می باشد. در ابتدا ذکر این نکته که ازدیاد جمعیت اساسی ترین مشکل جهان امروزی است و جمعیت جهان همکنون در حال افزایش است و در سالهای بعد این افزایش به مرز نگران کننده ای خواهد رسید و ممکن است در طی چند سال آینده افزایش جمعیت فراتر از وضعیت کنونی خود برسد. با توجه به این موضوع تامین غذا، رفاه اجتماعی و کار برای چنین جمعیتی بدون تردید یکی از عظیمترین و حاد ترین معضلات جهان بشمار میرود و از همه مهمتر نا متناسب بودن توزیع افزایش جمعیت بین کشورهای در حال توسعه و ممالک توسعه یافته است و در حال حاضر نیز مسائل اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در تمام سطوح با موضوع جمعیت پیوند و ارتباط مستقیم حاصل کرده است.
توماس رابرت مالتوس:
توماس رابرت مالتوس در سال ۱۷۶۶ در انگلستان زاده شده پدر وی مردی مذهبی و روشنفکر بوده و مالتوس تحت توجهات پدر از تعلیم کافی علمی و مذهبی برخوردار گردید و پس از چندی از کالج عیسوی کمبریج فارغ التحصیل شد و سپس اداره امور مذهبی یکی از شهرستانهای انگلستان را بعهده گرفت. وی علاوه بر اداره امور مذهبی در سال ۱۸۰۷ به سمت استادی در کالج شرکت هند شرقی نائل و مشغول تدریس شد. وی در سن ۳۹ سالگی ازدواج کرده و حاصل آن ۳ پسر و یک دختر بود. مالتوس در دانشگاه علاوه بر تدریس اولین کتاب خود را تحت عنوان (( تحقیق درباره اصل جمعیت و تاثیر آن در پیشرفت آینده جامعه)) در سال ۱۷۹۸ منتشر کرد که بیشتر به عدم تعادل بین جمعیت و وسائل معیشت پرداخته بود که انتقادات زیادی را نیز به دنبال داشته و به همین جهت با تعدادی از اساتید در سال ۱۷۹۹ جهت تحقیق به کشورهای اسکاندیناوی و روسیه و اروپای غربی و شرقی رفته و به بررسی مسائلی پراخت که نشان دهد آیا با اندیشه ها و نظرات او در رابطه با جمعیت تطابق دارد یا خیر.
علاوه بر این مالتوس به مطالعه تحول جمعیت و چگونگی افزایش آن در قاره آمریکا نیز پرداخت و بر این اساس بود که کتاب دوم خود را در سال ۱۸۰۳ به رشته تحریر در آورد با عنوان (( تحقیقی درباره اصل جمعیت یا نظری درباره آثار گذشته و کنونی آن در شادکامی بشر)).
مالتوس علاوه بر کتابهای ذکر شده در بالا کتابهای دیگری نیز تالیف کرد که اغلب پیرامون مسائل اقتصادی بوده که از مهمترین آنها را می توان به کتاب (( اصول علم اقتصادی )) که در سال ۱۸۲۰ منتشر شده است اشاره کرد و در زمان خود با اقتصاددانان معروفی همچون (( استوارت میل و ریکاردو)) در رتباطط بوده و سرانجام در سال ۱۸۳۴ در سن ۶۸ سالگی بدرود حیات گفت .
نظرات مالتوس:
قبل از انتشار نظرات مالتوس جامعه انگلیس به شدت تحت تاثیر نظرات خوش بینانه و تساوی طلبانه ویلیام گودوین قرار داشته ویلیام گودوین در کتاب ((عدالت سیاسی)) خود از افزایش جمعیت طرفداری و مالکیت خصوصی را مانع آن شمرده بود و منشا اصلی نا بسامانیها و فلاکتهائی که بر جوامع انسانی حاکم است را عدم مالکیت خصوصی قلمداد کرده بود به گفته وی روزی فرا خواهد رسید که بشر غذای کامل خود را در فضائی به اندازه یک گلدان به عمل خواهد آورد و ترس ازدیاد جمعیت از بین خواهد رفت.
نظریات مالتوس در واقع واکنش به نظریات گودوین و سوسیالیستها بود و با شور و حرارت به دفاع از مالکیت خصوصی پرداخته و مدعی آن شد که تمام ثروتهای مادی و نتایج معنوی تمدن بشری زائیده مالکیت بوده است و برقراری تساوی و برابری افراد جامعه موجب تنبلی افراد خواهد شد و خود موجب عدم کوشش و فعالیتهای مردم می گردد و رخوت و سستی را در جامعه حکم فرما می گردد و این کار موجب می گردید که فقر و گرسنگی از بین نرود و حتی افزایش نیز خواهد یافت.
جامعه آن زمان انگلیس که مالتوس نیز عضو آن بود در اواخر قرن هیجدهم فئوالیسه را کنار گذاشته و به سوی صنعتی شدن گام بر میداشت که این موجب ازدیاد کارگران شده و این کارگران که بیشتر آنها مهاجرین روستائی بودند زندگی نا مساعدی داشتند.
در آن زمان دولت انگلیس مقدری ناچیزی به عنوان کمک به بیکاران و مستمندان پرداخت می کرد که به درخواست یکی از رجال معروف(( پیت)) در صدد افزایش این مقدار در آمد که طبقه ثروتمند در انگلستان مخالف این قانون بودند و عقیده داشتند افزایش مقدری به بیکاران موجب پرداخت مالیات بیشتر و تامین بخشی از این هزینه ها خواهند بود. لذا یکی از مخالفان سر سخت این قانون شالتون بود. زیرا معتقد بود که این اقدامات نتیجه عکس دارد چرا که قوانین حمایت از مستمندان عامل کثرت مستمندان می شود و معتقد بود که بایستی پرداخت مقدری به بیکاران لغو شود به نظر مالتوس تنها از طریق افزایش مواد غذایی ممکن است رفاه بیشتری برای مردم فراهم شود در حالی که کمک به مستمندان آنها را به داشتن فرزند بشتر ترغیب می کرد و از طرفی دیگر تحمیل مالیات برای تامین بودجه کمک به فقرا سبب دلسردی ثروتمندان و تجار را به دنبال داشته و از همه مهمتر اینکه کاهش سرمایه گذاری را به دنبال خواهد داشت.
مالتوس در واقع به نفع و نظر کسانی که معتقد بودن فقر و تیره روزی حاکم بر انگلستان به علت عدم تناسب میان جمعیت و منابع ثروت است و هیچ گونه ارتباطی با نظام اجتماعی و رژیم و حکومت کشور ندارد. مالتوس طرفدار و مبلغ فلسفه طبیعی فقر بود که فقر و بدبختی همنوعان خود را زائیده سازمان اجتماعی موجود می دانست و نه قانونگذاران و نه حکومت رابلکه علت اساسی فقر را در غرایز طبیعی انسان جستجو می نمود.
مالتوس در کتاب دوم خود نظریه خود را با طرح دو سوال بیان کرده:
۱: چه عواملی موجب پیشرفت و ترقی یک جامعه انسانی است.
۲: چگونه میتوان این علل و عوامل را پیش بینی کرد.
در پاسخ به سوال اول مالتوس مدعی بود که یکی از علل بدبختی و عدم پیشرفت بشر تماس و توانائی بیش از حد به تولید مثل و افزایش جمعیت است.مالتوس با استناد به وقایع قرن ۱۷ و ۱۸ نشان داده که اگر در ممالکی موانعی در راه تکثیر نسل وجود نداشته باشد جمعیت آن کشور هر ۲۵ سال ۲ برابر می شود و اگر موانعی و جود نداشته باشد این جمعیتها با تصاعد هندسی افزایش می یابد به این ترتیب که در آغاز ۲ و پس از آن ۴و۸ ۱۶و … را خواهیم داشت و افزایش مواد غذایی از نظر مالتوس رشد حسابی خواهد داشت یعنی به ترتیب ۲و۴و۶و۸و… و با توجه به این تناسب افزایش جمعیت با مواد غذائی برابر نیست. به نطر وی در طول تاریخ یک سلسله موانع و مشکلات موجب شده اند که افزایش جمعیت به طور تصائدی تحقق نیابد که این عوامل عبارتند از :
۱: عوامل مانع ۲:عوامل دافع
۱)عوامل مانع:
که جنبه پیشگیری دارند یعنی به مرحله قبل از تولید مثل می گویند و معتقد است که بشر در طول تاریخ در اثر احساس مسئولیت اخلاقی و روشنفکری و دانش خطرات ناشی از افزایش بی رویه جمعیت را تا حدودی واقف شده و بطور داوطلبانه در صدد جلوگیری از تولید مثل بر آمده.
۲) عوامل دافع:
که معمولا” جمعیت اضافی موجود را از این طریق از بین می برند و یا خواهند رفت مثل قحطی ، بیماریهای همگیر ، فقر، مشاغل غیر بهداشتی، کم غذائی و غیره.
نظریه بعضی از دانشمندان نیز در خصوص جنگ و عوامل دافع و کاهش جمعیت قابل توجه است.
فلسفه سیاسی مالتوس:
اگر چه وی درباره نظرات سیاسی خود مقاله ای ننوشته است لیکن از بررسی عقایدش اینطور استنباط می گردد که تا اندازه زیادی تحت تاثیر فلسفه بنتهام (( فلسفه لذت ودرد)) قرار گرفته است به نظر او هدف اساسی نظام اجتماعی فراهم کردن حداکثر رفاه برای حداکثر افراد جامعه است . برای نیل به این اهداف قانون یا نظام خاص جز مشاهده بر اساس تجربه وجود ندارد لذا ملت ملت انگلستان از نظر مالتوس چنین تجربه ای را بدست آورده بود.
پدر مالتوس یک انسان روشنفکر و از کسانی بود که شدیدا” تحت تاثیر عقاید ویلیام گادوین نویسنده کتاب عدالت سیاسی و کتاب آنارشیسم قرار گرفته بود از این رو خانواده خود را شدیدا” تشویق به مناظره می کرد تا نظرات جدید ارائه دهند اما مالتوس با اندیشه پدرش در مورد پیشرفت انسان به دیده تردید نگاه می کرد و سلاحی برای استدلال و بحث خود ابلاغ کرد که همان نظریه جمعیت است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
عقاید گادوین تاثیر ژرفی بر افکار مردم گذاشته بود و ی در کتاب (( عدالت سیاسی)) که در سال ۱۷۹۲ انتشار داده بود تمام مسائل بشر را در جامعه ناشی از وجود دولتهای فاسد و نهادهای ضعیف اجتماعی می دانست و معتقد بود انسان زمانی خواهد توانست بر مشکلات فائق آید که خود را بهتر بشناسد و بدین منظور تعلیم و تربیت صحیح ضرورت پیدا می کند به عبارت دیگر تعلیم و تربیت می تواند مسائل بشر از جمله جمعیت را حل کند در این اوضاع گادوین حتی پا را فراتر گذاشته و انتظار دارد که با فرا رسیدن بالاترین مراحل توسعه اقتصادی ، نرخ رشد جمعیت تنزل پیدا کند.و در چنین وضعیتی جمعیت بشر به حالت ایستا در آید و برای حل مسائل اجتماعی با انقلاب خونین مخالف است و جای آن عامل تفاهم و قدرت درک بشر برای رسیدن به یک زندگی آرام متوسل می شود و هنگامی که بشر قدرت درک بیشتر پیدا کند متوجه خواهد شد رفاه در زندگی و توزیع عادلانه ثروت آینده مملو از خوشبختی به بار خواهد آورد.
در واقع مالتوس در جواب گادوین ((نظریه جمعیتی)) خود را مطرح کرد . وی معتقد بود که بد بختی بشر ناشی از قوانین نهادهای جامعه نیست بلکه زائیده وضعیت خود افراد است از این جهت وی خواستار حفظ وضع موجود اقتصادی ، اجتماعی و حقوقی در انگلستان شده زیرا در واقع تامین سعادت این جامعه را در گرو حفظ چارچوب نهادهای موجود آن زمان دانست.
اگر چه نظرات و آثار وی فاقد زمینه های مذهبی است لیکن عقیده او را می توان در مورد فلسفه (( لذت ودرد)) که همان فلسفه اصالت مطلوبیت بنتهام می باشد نشات گرفته از فلسفه قدرت الهی دانست . به نظر مالتوس هدف و قصد پروردگار متعال رهبری بندگان خود به انجام کارهای خوب و دوری از کارهای بد است و بااین روش ما باید محرکهای خود را با الهام از معیارهای الهی برای توسعه و ترفیع سعادت اکثریت انسانها تنظیم کنیم.
نظریه جمعیتی مالتوس:
زمینه فلسفی نظریه جمعیتی مالتوس به عقاید گادوین مربوط می شود وی با نظریه گادوین که معتقد ((به ایجاد یک جامعه ای بدون دولت که جای آن عامل تفاهم و قدرت درک بشر موجب تکامل اجتماعی شود )) مخالفت کرده و فرض نموده که اولا” غذا برای زندگی انسان لازم است و ثانیا” ازدواج میان زن و مرد امری طبیعی است. با این ۲ فرض و مشاهده وضع نا بسامان فقرا در انگلستان و مطالعه روند روبه رشد جمعیت در کشورهای اروپائی و امریکا مالتوس به این نتیجه رسید که جمعیت جهان با تصاعد هندسی زیاد می شود و لی تولید مواد غذایی با تصاعد عددی بالا می رود و روزی فرا خواهد رسید که گرسنگی و فقر زندگی بشر را با خطر روبه رو خواهد کرد . کتاب مالتوس و سفرهایش به کشورهای مختلف به این نتیجه رسید که جمعیت قاره اروپا و الخصوص امریکا هر ۲۵ سال ۲ برابر می شود و هر گاه مانعی وجود نداشته باشد هر ۲۵ سال ۲ برابر و بعد از ۱۰۰ سال ۳۲ برابر خواهد شد بدین جهت مالتوس استدلال می کرد که افزایش سریع مواد غذایی غیر ممکن است زیرا عرصه زمین حاصلخیز محدود است و دانش فنی نیز پیشرفت نمی کند . بنابر این جمعیت جهان با تصاعد هندسی و تولید مواد غذایی با تصاعد عددی رشد می کند و در نهایت رشد جمعیت از رشد تولید مواد غذایی فراتر میرود .
دانلود مقاله کارایی بازدارندگی هسته ای رابرت جرویس با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 18
کارایی بازدارندگی هسته ای
رابرت جرویس
شاید برجسته ترین ویژگی جهان پس از جنگ همان باشد که - آن را می توان پس از جنگ نامید زیرا که قدرتهای بزرگ از سال 1945 با یکدیگر جنگ نکرده اند. چنین دوره طولانی از صلح در میان دولتهای قدرتمند بی سابقه است. چیزی که تقریباً غیر معمول است ، عبارت می باشد از احتیاطی که ابرقدرتها در مقابل یکدیگر بکار می بردند. اگر چه غالباً روابط ابرقدرت ها را به صورت بازی بزدل مطرح می کنیم ولی در حقیقت ایالات متحده و اتحاد شوروی هیچگاه همانند نوجوانان بی باک عمل نکرده اند. در حقیقت بحران های ابرقدرت ها همچون جنگ های گذشته به ندرت اتفاق می افتاد. اگر چه ممکن است کسی از بحران 1973 بگوید ولی در طول یک ربع قرن هیچ بحران جدی و شدید وجود نداشته است. به علاوه ،در همان بحران های ایجاد شده هم ، هر طرف به دنبال این بود تا امتیاز دهد که از نزدیک شدن به لبة جنگ جلوگیری شود. بنابراین چیزی که ما در بحران موشکی کوبا شاهد بودیم ، نوعی مصالحه بود تا پیروزی آمریکا ، کندی مایل نبود که از تمام مشوق ها دست بکشد و روس ها را به استفادة از زور مجبور سازد یا حتی باعث تدوام رویارویی شکننده گردد.
نسبت دادن این تأثیرات به وجود تسلیحات هسته ای معمولی و متعارف بوده است. به این دلیل که هیچ طرف نمی توانست با موفقیت در یک جنگ تمام عیار از خود حمایت کند، هیچ نوع پیروزی نمی توانست وجود داشته باشد یا همانطور که جان مولر بیان می دارد ،هیچ طرف نمی توانست از آن سود ببرد. البته این بدان معنی نیست که جنگ روی نخواهد داد. آغاز جنگی که انتظار پیروزی از آن نمی رود منطقی و عقلانی است ،اگر این اعتقاد وجود داشته باشد که نتایج احتمالی جنگ نکردن به مراتب بدتر از جنگ کردن باشد. جنگ همچنین می تواند از طریق اشتباه ، از دست دادن کنترل یا عدم عقلانیت روی دهد. اما اگر تصمیم گیرندگان منطقی باشند صلح محتمل ترین نتیجه خواهد بود. بعلاوه ،تسلیحات هسته ای می تواند توضیح دهندة احتیاط ابرقدرت ها باشد: زمانیکه هزینة دنبال کردن دستاوردها تخریب و نابودی کلی می باشد، تعادل و میانه روی منطقی می باشد.
برخی از تحلیلگران بحث کرده اند که این تأثیرات یا روی نداده است یا اینکه احتمالاً در آینده تداوم نخواهند داشت. پس فرد ایکل Fred Ikle در پرسیدن این سؤال تنها نیست که آیا بازدارندگی هسته ای می تواند تا آخر این قرن ادامه یابد یا نه .اغلب ادعا شده است که تهدید انتقام همه جانبه تنها به عنوان پاسخی برای حمله همه جانبة طرف دیگر باورپذیر است: از اینرو رابرت مک ناما را با تحلیل های محافظه کارتری که نظراتشان با نظر وی هیچ اشتراکی ندارند و بیان می دارند که تنها هدف نیروی استراتژیک خود برای استفادة نخست است ، موافقت می کند. بنابراین در بهترین حالت تسلیحات هسته ای ، صلح هسته ای را به بار خواهند آورد؛ آنها استفادة از سطوح پایین تر خشونت را جلوگیری نمی کنند – و حتی ممکن است این سطوح را نیز تسهیل کنند. از اینرو جای تعجب نیست که برخی ناظران ماجراجویی شوروی بویژه در آفریقا را به توانایی روسیه در استفاده از بن بست هسته ای به عنوان سپری می دانند که به دلیل آن می توانند کمک نظامی کرده و حتی نیروهای خود را در مناطقی که سابقاً کنترلی بر آن نداشتند مستقر سازند. به نظر می رسد که میانه روی ذکر شده تنها یک طرفه باشد. در حقیقت ، سیاست دفاعی آمریکا در دهة گذشته توسط نیاز به ایجاد انتخاب های هسته ای محدود برای بازداشتن هجوم شوروی جهت گیری شده بود، هجومی که ارزش های ما را تهدید و نابودی ایالات متحده را در پی داشت.
به علاوه ، درست است که تسلیحات هسته ای می تواند به نگهداشتن صلح بین ایالات متحده و شوروی کمک کرده باشد، ولی احتمالات ناخجسته برای آینده ، به تجربه های دیگر دولت ها مربوط می شود. متحدان دولت های دارای تسلیحات هسته ای مورد حمله قرار گرفته اند: ویتنام بر کامبوج غلبه کرد و چین هم به ویتنام حمله کرد . دو قدرت هسته ای با یکدیگر جنگ کرده اند البته در مقیاسی پایین : روسیه و چین در مرزهای مشترک خود زد و خورد داشته اند. حتی یک قدرت غیر هسته ای نیز سرزمین قلب یک قدرت هسته ای را تهدید کرده است: سوریه تقریباً اسراییل را در سال 1973 از بلندیهای جولان عقب راند و هیچ دلیلی برای اسراییل وجود نداشت که مطمئن باشد . سوریه مبادرت به حرکت به سمت اسراییل نخواهد کرد. برخی از آنهایی که انتظار ندارند ایالات متحده با چنین تهدیدی روبرو گردد ، پیش بینی کرده اند که تأکید مداوم بر تهدید تخریب متقابل نهایتاً به از بین رفتن روحیة غرب منجر خواهد شد. گفتن اینکه جمهوریهای دمکراتیک که امنیت شان به نابودی گستردة شهروندان وابسته است ، بدون ایجاد صلح و خلع سلاح یکجانبه می توانند به صلح برسند، غیر ممکن است.
جان مولر نوع دیگری از چالش برای ادعاهای یک انقلاب هسته ای را مطرح کردهاست. او نه وجود الگوی صلح و ثبات بلکه موضوع منتسب شده را مورد اعتراض قرار می دهد. تسلیحات هسته ای اساساً برای این تأثیر نامناسب هستند؛ مدرنیته و تسلیحات غیر هسته ای مخرب ما را تا حد زیادی به همان موقعیتی نزدیک کرده است که شکافت اتم ممکن نبوده است. برخی از تجدید نظر طلبی های اگاهانه ما را به تفکر در سوال هایی وادار می کند که جوابهایشان کاملاً واضح و آشکار است. ولی فکر می کنم که عقلانیت سنتی درستی و صحت خود را نشان می دهد. معهذا در بحث های مولر قدرت زیادی است بویژه در اهمیت آنچه که او ثبات کلی می نامد و این حقیقت را یادآور می سازد که فاجعه آمیز بودن جنگ هسته ای به معنی این نیست که جنگ های متعارف آسان و غیر مخرب می باشند.
گفته مولر در اینکه اتم دارای قدرت جادویی نیست ، صحیح و درست می باشد. اگر چه شکافت اتمی مسایل جانبی زیادی همچون بارش رادیواکتیو و امواج الکترو مغناطیسی ایجاد می کند ولی مورد مهمی در رابطه با این حقیقت که مردم ، تسلیحات ، صنعت و کشاورزی در نتیجة نوع ویژه ای از انفجار نابود می شوند وجود ندارد. چیزی که مهم است عبارت می باشد از تأثیرات سیاسی تسلیحات هسته ای نه صدمات و آسیب های فیزیکی و شیمیایی انفجار. ما نیاز داریم تا مشخص کنیم که این تأثیرات چه هستند ،چگونه ایجاد شده اند و اینکه آیا تسلیحات متعارف مدرن از آنها الگوبرداری خواهند کرد.
حل المسائل کتاب تحلیل و طراحی مکانیزم رابرت نورتون ویرایش سوم شامل حل همه ی فصول بوده و به صورت فایل PDF و به زبان انگلیسی می باشد.