فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:93
مقدمه
برای مدیریت موثر و مفید، کیفیت کار مدیر، بسیار مهمتر از کمیت آن می باشد. جزییات امور یک سازمان نباید مشی کلی مدیریت را منحرف کند و علیرغم اینکه مدیر باید به کلیه شئونات سازمان اشراف داشته باشد و توانایی مدیریت اتفاقات غیر مترقبه و بحران را داشته باشد، لیکن شالوده کلی مدیریت نباید به گونه ای باشد که کار و امور سازمان، مدیر را به دنبال خود بکشاند، بلکه مدیر باید با انتخاب چارت مناسب و تفویض اختیار، مسیر از پیش تعیین شده ای برای امور جاری سازمان تهیه کند و زمان و انرژی خود را به صورت بهینه برای مواردی که دخالت وی، لازم می باشد صرف نماید. آنچنان که علاوه بر گردش صحیح کار، توان شخصی مدیریت که وابسته به چگونگی تلاش او در محیط کار و سلامت زندگی شخصی اش می باشد حفظ شود.
قضیه:
داستان مربوط به مدیری است که علیرغم داشتن خصوصیات فردی و اخلاقی ممتاز و همت بالا و مصمم برای نائل شدن به اهداف بزرگ، در راستای موفقیت بیشتر سازمان تحت مدیریتش، مدیریت خلاق، موثر و با کیفیتی ندارد و هر روز پس از ساعتها تلاش بی وقفه، برای پرداختن به جزییات پراکنده و غیر پیش بینی شده روزمره، با فکری خسته و ناراضی از نائل نشدن به خلاقیتهای مدیریتی و نپرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان، به نزد خانوادهای می رود که خود را در قبال آنها، مدیون می داند و احساس می کند فرصت رسیدگی و توجه لازم به خانواده و خودش و مسائل روحی و معنویاش را نیز نداشته است. طی داستان به نکته ظریف دیگری نیز بر می خوریم و آن گویای اینست که او حتی از محیط و مسیر زیبای زندگی اش نیز لذت نمی برد، بلکه در حین رانندگی، احتمال پیشامد حادثه نیز می رود. از خصوصیات قابل توجه در این داستان ظرفیت بالای این مدیر در مواجه با انبوه کارها و مشکلات پراکنده و غیرمترقبه می باشد که نه تنها او را مشوش نمی کند، بلکه امور را با آرامش، یکی پس از دیگری هدایت می کند و توانایی بالایی در مدیریت بحران و باز کردن گرههای روزمره را دارد. منتها، اعتماد به نفس بیش از حد او و در همین راستا، عدم تفویض اختیار، باعث درگیر شدن بیش از اندازه او در امور جزیی و کم اهمیت می شود و به نوعی، بیانگر عدم تشریک مساعی و همچنین وجود نوعی خود محوری می باشد. در عین حال، مراحل ترقی شخصی را از یک expediter ، به مدیر کارخانه ای بزرگ، به سرعت طی کرده است، اما عملاً در پست مدیریتی نیز همان رفتار تسریع بخشی امور را دارد و به اموری که اغلب در حد یک کارمند تسریع بخش است یعنی کارهای غیر مهم و ضروری و فوری می پردازد. پس به این موضوع اشاره دارد که اگر یک کارمند به دلیل لیاقت، امانتداری، همت عالی و دلسوزی، سزاوار رشد و ارتقاء به پست های بالاتر مدیریتی باشد، این ارتقاء، بدون آموزش مدیریت، مخصوصاً آموزش مهارتهای عمومی مدیریت، منجر به عدم موفقیت وی و سازمان خواهد شد. لذا در داستان مشاهده می کنیم که چارت سازمانی این مدیر به نوعی است که شاخه های در ارتباط با وی بسیار متعدد و زیاد، ولی از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر کارخانه نیستند.
پاسخ به سئوالات بحث
1- کدام یک از ویژگیهای شخصی چت از مدیریت موثر او بر زمان جلوگیری می کند؟
1) عدم تفویض اختیار 2) عدم مدیریت کارا و مؤثر زمان
احساس مسئولیت غیر آگاهانه و اعتماد به نفس بیش از حد، از ویژگیهایی بود که باعث می شد چت، تفویض اختیار نکند. همچنین عدم استفاده از معاون و طراح و برنامه ریز و عدم تدوین فهرست انجام کار، (شاید حالا دارم با دلیل تراشی کارهایم را توجیه می کنم، زیرا کار را به طور ضعیفی زمانبندی می کنم، اما من فکر می کنم که برنامه ریز هوشیارانه ای دارم و به درستی تفویض اختیار می کنم. آیا به یک معاون نیاز دارم؟) همینطور ناتوانی وی در «نه گفتن» در مواجه با امور نامناسب برای سطح مدیریت وی، (اِل یک لحظه درنگ کرد: بسیار خوب چت، شما می توانید کسی را برای من پیدا کنید؟ من باید امروز، بار این دو ماشین را خالی کنم. چت جواب داد: تا نیم ساعت دیگر با شما تماس می گیرم و به شما خبر می دهم.) از جمله مواردی است که باعث پراکندگی و اتلاف وقت وی می شد و این از نتایج عدم مدیریت کارا و موثر زمان است. در یک جمله: کارها، چت را مدیریت می کرد و او را بدنبال خود می کشاند، نه چت، کارها را.
2- مسائل و مشکلات سازمانی او چه هستند؟
1) بیشتر مسائلی که به شکل اتفاقی حادث و مطرح می شدند، به علت عدم پیش بینی های لازم قبلی و برنامه های پیش گیرانه به شکل غیرمترقبه جلوه می نمودند (مارلین ادامه داد: می توانید به جای اپراور که به علت بیماری در حال استراحت است، اپراتور دیگری برای ماشین چاپ پیشنهاد کنید. همچنین به چت گفت که جین، مهندس صنایع تماس گرفته و منتظر جواب اوست.)
2) چارت سازمانی به شکلی است که اکثر شاخه هایی که مستقیماً با مدیر در ارتباط هستند از نظر کمیت زیاد و از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر شرکت نیستند.
3) نداشتن معاون یا معاونین
4) نداشتن سلسله مراتب سازمانی مناسب و تفویض اختیار و مشخص نبودن شرح وظایف مدیر و کارکنان
5) عمل کردن مدیر به عنوان یک expediter
3- کدام یک از اصول مدیریت زمان و استرس در این مطالعه مورد نقض شده است؟
هر سه عامل: تفویض اختیار، مدیریت مؤثر زمان و مدیریت کارآیی زمان در این مطالعه موردی نقض شده است. در مورد تفویض اختیار، چارت سازمانی طوری است که شاخه هایی که مستقیماً با مدیر در ارتباط هستند، از نظر کمیت زیاد و از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر شرکت نیستند یعنی او معاون یا معاونینی برای خود اختیار نکرده است به همین علت هر روز مجبور است، ساعتها وقت خود را به امور جزیی و مسائل متعدد و پراکنده غیر پیش بینی شده، صرف کند و در نتیجه، این مسائل، مانع نائل شدن وی به خلاقیتهای مدیریتی و پرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان می شود. در مورد مدیریت مؤثر زمان هم چت موفق نیست زیرا با کار زیاد و فقدان کنترل این کارها مواجه است و به همین علت دچار استرس زمانی میشود. او به عنوان مدیر شرکت «نوریس» قادر نیست مسائل مهم و مسائل ضروری را به وضوح تشخیص دهد و از هم تفکیک کند، (او ترتیب کارهای روزانه را مرور کرد، اول یک پروژه، بعد دیگری. تلاش می کرد که اولویتها را رعایت کند. بعد از چند دقیقه به این نتیجه رسید که برنامه زمان بندی واحد open-end احتمالاً مهمترین و مطمئناً ضروری ترین موضوع است، اما به یاد آورد که معاون مدیر کل به طور تصادفی از او پرسید آیا فکر بیشتری صرف پروژه کرده است) او بیشتر اوقاتش را به مسائل ضروری و فوری می پردازد و زمان کمتری برای امور مهم صرف می کند و فعالیتها را برحسب اهمیت و فوریت نسبی دسته بندی نمی کند.
چکیده
در این سمینار به بررسی انواع سیستم های مکاترونیکی بکار گرفته شده در ربات های امدادگر پرداختیم. از جمله سیستم های حرکتی و بازو های مکاترونیکی بکار رگفته شده در ربات های امدادگر که جهت انجام عملیات خاص بکار گرفته می شده اند. همچنین انواع سیستم های مکانیکی حرکتی نیز مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت سیستم های الگترونیکی و کنترلی این گونه از ربات ها نیز مورد بررسی قرار گرفت. از جمله سیستم های مورد بررسی قرار گرفته می توان سیستم های تامین انرژی مخابراتی و سیستم های کنترلی را می توان اشاره کرد. همچنین در مورد سیستم های مکان یابی و نقشه سازی بررسی انجام گرفت و در خصوص سیستم های مکان یابی با استفاده از ناوبری اینرسی و بکار گیری پردازش تصویر جهت مکان یابی نیز بررسی انجام گرفت.
مقدمه
در این سمینار ربات های امدادگر مورد بررسی قرار گرفتند. این ربات ها از نوع ربات های متحرک بوده و در آینده ای نزدیک در صوانح می توانند کاربرد بسیار زیادی داشته باشند. در فصل اول ابتدا انواع ربات ها مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت ربات های امداد گر نیز تعریف شده و انواع این ربات ها نیز مورد بررسی قرار گرفتند. سپس در فصل دوم انواع این ربات ها با جزئیات بیشتر بررسی شده و به محیط مسابقات برای این ربات ها نیز اشاره شده و انواع مصدم هایی که در این مسابقات جهت امتحان کردن و رقابت کردن بین انواع سیستم های این نوع ربات ها نیز مورد بررسی قرار گرفت. پس ارز آن در فصل سوم
ربات های نیمه هوشمند مورد بررسی قرار گرفته و انواع سیستم های حرکتی مکانیکی و الکترونیکی و کنترلی این ربات ها مورد بررسی قرار گرفته است و در انتها در فصل چهارم بررسی بر روی ربات های تمام هوشمند انجام گرفت. که در این بررسی سیستم های بسیار پیچیده کنترلی و مکان یابی و نقشه سازی بکار گرفته شده در این ربات مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین در انتها انواع سیستم های حسگر و سنسوری این سیستم ها مورد بررسی قرار داده شد.
فهرست مطالب:
چکیده 12
مقدمه 13
فصل اول : کلیات 14
1)پیشگفتار 15 -1
2) مقدمه ای بر انواع ربات ها 16 -1
3) مقدمه ای بر ربات های امدادگر 16 -1
فصل دوم : ربات های امدادگر 17
1) انواع ربات های امدادگر 18 -2
2) انواع محیط ها 18 -2
3) وضعیت های مصدومین 19 -2
4) علائم حیاتی و شناسه های مصدوم 19 -2
فصل سوم : ربات های امدادگر نیمه هوشمند 20
1) ربات های نیمه هوشمند 21 -3
2) انواع سیستم های مکانیکی 21 -3
3) انواع سیستم های حرکتی 21 -3
1-3 ) سیستم های حرکتی با استفاده از چرخ های گرد 22 -3
2-3 ) سیستم های حرکتی شنی 22 -3
3-3 ) سیستم های حرکتی ترکیبی 23 -3
4-3 ) سیستم های حرکتی عنکبوتی 23 -3
5-3 ) سیستم های حرکتی متفاوت 24 -3
4) انواع سیستم های بازو و انتقال قدرت 24 -3
1-4-3 ) انواع بازو های انتقال قدرت 24
5) سیستم های الکترونیکی 25 -3
1-5 ) سیستم ارتباط مخابراتی 25 -3
2-5 ) سیستم کنترل و الکترونیکی ربات 25 -3
3-5 ) سیستم های درایو موتور و ادوات مکانیکی 25 -3
4-5 ) سیستم های درایو موتور و ادوات مکانیکی 26 -3
5-5 ) سیستم های نقشه برداری و ناوبری 29 -3
٦
فهرست مطالب
عنوان مطالب شماره صفحه
30 Autonomous فصل چهارم : ربات های امدادگر تمام هوشمند
31 Autonomous 1) ربات های تمام هوشمند -4
2-4 ) انواع سیستم های مکانیکی 31
3) سیستم های الکترونیکی 31 -4
4-4 ) سیستم های هوشمند جستجو و الگوریتم های مربوطه 32
32 ( Localization ) 5-4 ) سیستم های موقعیت یابی
32 Localization در سیستم های Encoder 1-5 ) استفاده از -4
36 Localization در سیستم های INS 2-5 ) استفاده از -4
36 INS بکار رفته در IMU 1) بررسی سخت افزار سنسور -2-5 -4
36 ADXL 2-2-5-4 ) بررسی سنسور شتاب سنج 210
37 ADXRS 3-2-5-4 ) بررسی سنسور ژیروسکوپ 300
38 HMC 4-2-5-4 ) بررسی سنسور میدان مغناطیسی 1053
39 LM 5-2-5-4 ) سنسور اندازه گیری دما 35
39 IMU 6-2-5-4 ) اندازه گیری خروجی سنسور های بکار رفته در
39 LTC 7-2-5-4 ) مبدل آنالوگ به دیجیتال 1864
40 MAX 8-2-5-4 ) مالتی پلکسر آنالوگ 4617
40 MCP 9) تقویت کننده عملیاتی 6044 -2-5 -4
41 LTC 10-2-5-4 ) مبدل دیجیتال به آنالوگ 1665
41 IMU 11-2-5-4 ) مدار سنسور های بکار رفته در
41 Localization در سیستم های Optical Flow 3-5 ) استفاده از -4
42 Object-Based 1) روش -3-5 -4
47 Texture-Based 2) روش -3-5 -4
47 Mapping 6-4 ) سیستم های
48 Mapping 1-6-4 ) سیستم سونار برای
49 Mapping 2) سیستم لیزر اسکنر برای -6 -4
50 RTS 1-2 ) سیستم لیزر اسکنر سه بعدی -6 -4
7) الگوریتم های جستجو و کاوش 51 -4
8) سنسور صدا 52 -4
٧
فهرست مطالب
عنوان مطالب شماره صفحه
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات 55
خلاصه و نتیجه گیری 56
منابع و مراجع 57
مقدمه
در خودشناسی افراد، شرایط اجتماعی و فشارهای محیطی اثرگذار می باشد، البته بسته به اینکه افراد در چه مرحله ای از بلوغ ارزشهاشان باشند. بیشترین اثر محیط بر خودشناسی افرادی که در نخستین سطح بلوغ خود یعنی همان (قبل از سنت) قرار دارند، بوده و به ترتیب برای مرحله دوم (سنت) کمتر است و برای افراد در مرحله سوم (فراسنت) کمترین اثر را خواهد داشت. فشارها و عوامل محیطی مانند آنچه در زندان کمونیستی می بینیم، در افرادی که در مراحل اول و دوم بلوغ ارزشها هستند، باعث انهدام هویت شخص و خود فراموشی و به دنبال آن تغییر هویت و تبدیل شدن به انسانی با ارزشهای متفاوتی که دیگران برای او خواسته اند، می شود که آن ارزشها حتی در حقیقت ضد ارزش هم می توانند باشند. قضیه خلاصه تجربه زندان کمونیستی بر روند تغییر هویت انسانها، از طریق فشارهای شدید جسمی و روحی، تحقیر و تحریم می باشد که در طی آن، ابتدا باعث احساس ابهام و تناقض و بعد القای گناهکاری و احساس تقصیر در آنها می شد. به صورتی که زندانی پس از پرهیز غذایی کامل، بازجویی طولانی، انزوا، تحقیر و بی احترامی و حتی محرومیت از نیازهای اولیه انسانی، بدون اطلاع از جرم خود، تنبیه و تحقیر می شد تا به مرحله ای برسد که احساس ندامت و پشیمانی کند و شروع به اعتراف به جرم نماید. حتی به کارهایی که در اصل و واقع خود جرم نبودند، به خاطر فرار از تنبیه و ارضای ابزاری نیازهای خود و خشنود و راضی کردن دیگران، به چشم گناه نگاه کند. پس از آن در صورتیکه زندانی همراهی و همکاری نمی کرد، فشارهای روحی و جسمی را بیشتر کرده و در حد حیوان با او رفتار می کردند و او را برای نیازهای اولیه خود، محتاج هم سلولیهای خشن و بازجوها نموده و رفته رفته شخصیت انسانی او را منهدم و ویران می کردند. در صورتیکه پس از این مرحله در او ذلت و زبونی را احساس می کردند، او را با پاداشهای کوچک، در حد برآورده کردن نیازهای بسیار اولیه، او را برده خود نموده و پس از آن، در او شروع به ساختن شخصیتی که مدنظر خودشان بوده می کردند. در این مرحله زندانی برای گریز از انهدام فیزیکی و شخصیتی، شروع به اعتراف نموده و با معرفی و تقبیح دوستان و همدستان خود در ارتباط با جرائم مورد نظر، شروع به اثبات وفاداری خود می کرد. به این ترتیب زندانی پیش از پیش با دنیای گذشته خود بیگانه می شد و برای حفظ امنیت فردی خود، حتی در ذهنش نیز فقط در هویت جدید و روابط اجتماعی جدیدش سیر مینمود
وقتی که اشخاص، مدیران و گروه ها از یکدیگر و حوزه های مختلف محیط و سازمان خودشان مطلع باشند و یا از افکار و دیدگاه های متنوع برخوردار باشند و به مسائل از زوایای مختلف نظر کنند و در تصمیم گیریها و برنامه ریزیها، ابعاد بیشتر و نوظهورتری را مورد بررسی قرار دهند، می توانند به موفقیتهای عظیمی در همه سطوح دست پیدا کنند، چنانچه در این داستان واقعی، آقای ایبوکا با انبساط فکری و اطلاع از چند حوزه مختلف توانست به پیروزی بزرگی دست یابد. خلاصه ماجرا: ماجرای ایجاد واکمن سونی بوسیله شخصی به نام ایبوکا که نه تنها گرفتار انسداد ادراکی نبود، بلکه دارای یک هوشیاری عالی و تخیل فعال بود. بدین صورت بود که یک روز آقای ایبوکا، رئیس افتخاری شرکت سونی وارد اتاق واحد ضبط صوت شرکت سونی شده بود و کارمندان آنجا را در حال گوش دادن به (پرس من استریو) دید که طرح ناموفقی بود که در واحد ضبط صوت به علت به نتیجه نرسیدن، کنار گذاشته شده بود و به جای اینکه یک دستگاه ضبط و پخش کوچک باشد، فقط یک دستگاه پخش استریو بود و سیستم ضبط، در فضای کوچک این دستگاه جا نشده بود. آقای ایبوکا در ذهن خود تصور کرد، این طرح ناموفق با ترکیب شدن با طرح ناتمام دیگری که برای ساختن گوشیهای سبک قابل حمل در واحد گوشی در جریان بود می تواند از تلفیق این دو طرح ناقص و بی اهمیت به یک دستگاه جالب برسد، البته برای واحد ضبط که فقط به ساختن یک دستگاه ضبط و پخش کوچک فکر میکردند و به دنبال راه حلی برای گنجاندن این دو سیستم در محفظه کوچکی بودند، پیشنهاد آقای ایبوکا، پرت و بی اهمیت به نظر می رسید و برای گروه گوشی هم این اندیشه ناشناخته و بی اهمیت بود، لذا بی خبری 2 واحد از یکدیگر و غرق شدن در اهداف کوتاه و محدود خودشان نوعی انسداد فکری در آنها ایجاد کرده بود. ولی آقای ایبوکا که دارای اندیشه آزاد و متنوع فکری بود، توانست طرح تلفیقی خود را که ظاهراً فکری بی ارزش بود، بوسیله یافتن یک متحد که شریک و دوست قدیمی اش بود به بازرگانان محتاط بفروشند و توانست به تولید واکمن تحقق بخشد و به موفقیت بزرگی برسد. در صورتیکه مدیران واحدهای ضبط و پخش و سرمایه گذاران شرکت سونی، اینچنین طرحهایی را که مخالف اندیشه های معمول و محدودشان بود حمایت نمی کردند و یا حتی در نطفه، خفه می کردند
فرمت ورد تعداد صفحات 90
تهران کارآفرین را بخاطر بسپارید newtk.ir ، tkweb.ir ، در صورتی که نتوانستید به صورت آنلاین پرداخت و دانلود نمایید برای خرید تلفنی با شماره ی ٠٩٠١٠٥٩٣٦٠٧ تماس بگیرید.
هر فایلی با هر موضوعی یا آرشیو کاملی از پایان نامه های رشته ی خود را از تهران کارآفرین بخواهید.
می توانید با ارسال یک مقاله لاتین به همراه ترجمه ، 3 پایان نامه ی دلخواهتان را رایگان دریافت کنید: greenagahi@yahoo.com
دانلود متن کامل پایان نامه با فرمت ورد word در فایلی که دانلود می کنید.
دوره کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی
بررسی محتوای قضیه زمان از دست رفته ا ز کتاب مدیریت استرس
مقدمه
برای مدیریت موثر و مفید، کیفیت کار مدیر، بسیار مهمتر از کمیت آن می باشد. جزییات امور یک سازمان نباید مشی کلی مدیریت را منحرف کند و علیرغم اینکه مدیر باید به کلیه شئونات سازمان اشراف داشته باشد و توانایی مدیریت اتفاقات غیر مترقبه و بحران را داشته باشد، لیکن شالوده کلی مدیریت نباید به گونه ای باشد که کار و امور سازمان، مدیر را به دنبال خود بکشاند، بلکه مدیر باید با انتخاب چارت مناسب و تفویض اختیار، مسیر از پیش تعیین شده ای برای امور جاری سازمان تهیه کند و زمان و انرژی خود را به صورت بهینه برای مواردی که دخالت وی، لازم می باشد صرف نماید. آنچنان که علاوه بر گردش صحیح کار، توان شخصی مدیریت که وابسته به چگونگی تلاش او در محیط کار و سلامت زندگی شخصی اش می باشد حفظ شود.
قضیه:
داستان مربوط به مدیری است که علیرغم داشتن خصوصیات فردی و اخلاقی ممتاز و همت بالا و مصمم برای نائل شدن به اهداف بزرگ، در راستای موفقیت بیشتر سازمان تحت مدیریتش، مدیریت خلاق، موثر و با کیفیتی ندارد و هر روز پس از ساعتها تلاش بی وقفه، برای پرداختن به جزییات پراکنده و غیر پیش بینی شده روزمره، با فکری خسته و ناراضی از نائل نشدن به خلاقیتهای مدیریتی و نپرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان، به نزد خانوادهای می رود که خود را در قبال آنها، مدیون می داند و احساس می کند فرصت رسیدگی و توجه لازم به خانواده و خودش و مسائل روحی و معنویاش را نیز نداشته است. طی داستان به نکته ظریف دیگری نیز بر می خوریم و آن گویای اینست که او حتی از محیط و مسیر زیبای زندگی اش نیز لذت نمی برد، بلکه در حین رانندگی، احتمال پیشامد حادثه نیز می رود. از خصوصیات قابل توجه در این داستان ظرفیت بالای این مدیر در مواجه با انبوه کارها و مشکلات پراکنده و غیرمترقبه می باشد که نه تنها او را مشوش نمی کند، بلکه امور را با آرامش، یکی پس از دیگری هدایت می کند و توانایی بالایی در مدیریت بحران و باز کردن گرههای روزمره را دارد. منتها، اعتماد به نفس بیش از حد او و در همین راستا، عدم تفویض اختیار، باعث درگیر شدن بیش از اندازه او در امور جزیی و کم اهمیت می شود و به نوعی، بیانگر عدم تشریک مساعی و همچنین وجود نوعی خود محوری می باشد. در عین حال، مراحل ترقی شخصی را از یک expediter ، به مدیر کارخانه ای بزرگ، به سرعت طی کرده است، اما عملاً در پست مدیریتی نیز همان رفتار تسریع بخشی امور را دارد و به اموری که اغلب در حد یک کارمند تسریع بخش است یعنی کارهای غیر مهم و ضروری و فوری می پردازد. پس به این موضوع اشاره دارد که اگر یک کارمند به دلیل لیاقت، امانتداری، همت عالی و دلسوزی، سزاوار رشد و ارتقاء به پست های بالاتر مدیریتی باشد، این ارتقاء، بدون آموزش مدیریت، مخصوصاً آموزش مهارتهای عمومی مدیریت، منجر به عدم موفقیت وی و سازمان خواهد شد. لذا در داستان مشاهده می کنیم که چارت سازمانی این مدیر به نوعی است که شاخه های در ارتباط با وی بسیار متعدد و زیاد، ولی از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر کارخانه نیستند.
پاسخ به سئوالات بحث
1- کدام یک از ویژگیهای شخصی چت از مدیریت موثر او بر زمان جلوگیری می کند؟
1) عدم تفویض اختیار 2) عدم مدیریت کارا و مؤثر زمان
احساس مسئولیت غیر آگاهانه و اعتماد به نفس بیش از حد، از ویژگیهایی بود که باعث می شد چت، تفویض اختیار نکند. همچنین عدم استفاده از معاون و طراح و برنامه ریز و عدم تدوین فهرست انجام کار، (شاید حالا دارم با دلیل تراشی کارهایم را توجیه می کنم، زیرا کار را به طور ضعیفی زمانبندی می کنم، اما من فکر می کنم که برنامه ریز هوشیارانه ای دارم و به درستی تفویض اختیار می کنم. آیا به یک معاون نیاز دارم؟) همینطور ناتوانی وی در «نه گفتن» در مواجه با امور نامناسب برای سطح مدیریت وی، (اِل یک لحظه درنگ کرد: بسیار خوب چت، شما می توانید کسی را برای من پیدا کنید؟ من باید امروز، بار این دو ماشین را خالی کنم. چت جواب داد: تا نیم ساعت دیگر با شما تماس می گیرم و به شما خبر می دهم.) از جمله مواردی است که باعث پراکندگی و اتلاف وقت وی می شد و این از نتایج عدم مدیریت کارا و موثر زمان است. در یک جمله: کارها، چت را مدیریت می کرد و او را بدنبال خود می کشاند، نه چت، کارها را.
2- مسائل و مشکلات سازمانی او چه هستند؟
1) بیشتر مسائلی که به شکل اتفاقی حادث و مطرح می شدند، به علت عدم پیش بینی های لازم قبلی و برنامه های پیش گیرانه به شکل غیرمترقبه جلوه می نمودند (مارلین ادامه داد: می توانید به جای اپراور که به علت بیماری در حال استراحت است، اپراتور دیگری برای ماشین چاپ پیشنهاد کنید. همچنین به چت گفت که جین، مهندس صنایع تماس گرفته و منتظر جواب اوست.)
2) چارت سازمانی به شکلی است که اکثر شاخه هایی که مستقیماً با مدیر در ارتباط هستند از نظر کمیت زیاد و از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر شرکت نیستند.
3) نداشتن معاون یا معاونین
4) نداشتن سلسله مراتب سازمانی مناسب و تفویض اختیار و مشخص نبودن شرح وظایف مدیر و کارکنان
5) عمل کردن مدیر به عنوان یک expediter
3- کدام یک از اصول مدیریت زمان و استرس در این مطالعه مورد نقض شده است؟
هر سه عامل: تفویض اختیار، مدیریت مؤثر زمان و مدیریت کارآیی زمان در این مطالعه موردی نقض شده است. در مورد تفویض اختیار، چارت سازمانی طوری است که شاخه هایی که مستقیماً با مدیر در ارتباط هستند، از نظر کمیت زیاد و از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر شرکت نیستند یعنی او معاون یا معاونینی برای خود اختیار نکرده است به همین علت هر روز مجبور است، ساعتها وقت خود را به امور جزیی و مسائل متعدد و پراکنده غیر پیش بینی شده، صرف کند و در نتیجه، این مسائل، مانع نائل شدن وی به خلاقیتهای مدیریتی و پرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان می شود. در مورد مدیریت مؤثر زمان هم چت موفق نیست زیرا با کار زیاد و فقدان کنترل این کارها مواجه است و به همین علت دچار استرس زمانی میشود. او به عنوان مدیر شرکت «نوریس» قادر نیست مسائل مهم و مسائل ضروری را به وضوح تشخیص دهد و از هم تفکیک کند، (او ترتیب کارهای روزانه را مرور کرد، اول یک پروژه، بعد دیگری. تلاش می کرد که اولویتها را رعایت کند. بعد از چند دقیقه به این نتیجه رسید که برنامه زمان بندی واحد open-end احتمالاً مهمترین و مطمئناً ضروری ترین موضوع است، اما به یاد آورد که معاون مدیر کل به طور تصادفی از او پرسید آیا فکر بیشتری صرف پروژه کرده است) او بیشتر اوقاتش را به مسائل ضروری و فوری می پردازد و زمان کمتری برای امور مهم صرف می کند و فعالیتها را برحسب اهمیت و فوریت نسبی دسته بندی نمی کند.
(آل نورن سرکارگر انبار کالا به چت گفت: شما می توانید کسی را برای من پیدا کنید؟ من باید امروز بار این دو ماشین را خالی کنم.) (ماریلین مدیر دفتر از چت پرسید اینها باید فرستاده شوند یا بازرسی کنیم و ادامه داد به جای اپراتور که به علت بیماری در حال استراحت است، اپراتور دیگری برای ماشین چاپ پیشنهاد کنید؟ (چت به سرکارگر اتاق جلد در پیدا کردن فضای ذخیره موقت برای تثبیت محموله کارلود کمک کرد، با یک کارگر چاپخانه که کار کمتری بر عهده داشت درباره کنترل کیفیت بحث کرد. قرار گذاشت تعدادی از افراد را به طور موقتی به بخشهای مختلف انتقال دهد.) می بینیم که در این موارد و موارد مشابه دیگری که در کتاب ذکر شده، اولاً چت در پاسخ به خواسته های فوری اما غیرمهم قدرت نه گفتن ندارد، ثانیاً استراتژیهایش بیشتر بر روشهای انجام کارها متمرکز است تا بر نتایج. اما در مورد مدیریت کارای زمان هم، باز چت به کسب دستاوردهای بیشتر بدون اتلاف وقت نائل نشده است زیرا جزئیات امور، خط مشی کلی وی را منحرف می کند و کارهای سازمان، چت را بدنبال خود میکشاند، در حالیکه می بایست با تهیه فهرستی از کارهای روزانه و اولویت بندی وظایف و تعیین 20% از وظایف بسیار مهم و حساس که باعث به بار آمدن 80% نتایج می شود (قانون پارتو) و اختصاص بهترین اوقات برای مهمترین مسائل و همچنین تهیه گزارش روزانه و برهم زدن ملاقاتهای غیرمهم و کم ارزش، زمان و انرژی خود را به صورت بهینه برای مواردی که دخالت وی لازم می باشد، صرف کند.
4- اگر به عنوان مشاور چت استخدام می شدید، پیشنهاد شما به او چه بود؟
رعایت همه موارد ذکر شده، یعنی:
1) به او پیشنهاد می کردم که یک فهرست انجام کار برای کارهای روزانه اش تدوین کند تا طبق آن به وظایف مدیریتی اش عمل کند، نه به عنوان یک تسریع بخش
2) پیشنهاد انتخاب یک معاون یا معاونین به عنوان اولین زیر مجموعه برای تفویض اختیار
3) برنامه ریزی، پیش بینی و تمهیدات لازم برای بسیاری از اموری که می توان مسیر از پیش تعیین شده ای به آنها داد.
4) طراحی مجدد نمودار سازمانی به طوری که سلسله مراتب و تفویض اختیار رعایت شود و شرح وظایف هر موقعیت مشخص و واضح باشد.
5) پیشنهاد برای استفاده از طراحان و برنامه ریزان برای تدوین برنامه های زمان بندی شده
6) نهایتاً به او توصیه می کردم که در مواجه با امور نامناسب، امور جزئی و کم ارزش که در حد مطرح کردن با مدیریت ارشد نمی باشد و باعث اتلاف وقت و پراکندگی وی می شود، «نه گفتن» و دادن پاسخ منفی را بیاموزد.
نتیجه بحث
مدیریت برای استفاده بهینه از زمان، توان، تخصص و مهارتهای مدیریتی همراه با کاهش استرس، باید موارد ذیل را رعایت نماید:
1) دانستن و عمل نمودن به شرح وظایف مدیر با توجه به اهداف کلان سازمان و داشتن یک نگرش کل نگر، نه جزء نگر.
2) ایجاد چارت سازمانی مناسب به نحوی که وظایف هر موقعیت، درخور و مناسب آن باشد.
3) پیش بینی و برنامه ریزی برای امور، در کلیه موقعیتها جهت پیشگیری از بحران در حد امکان.
4) تعریف و شرح وظایف محوله برای هر فرد در سازمان به طوری که در حد توان، موقعیت، دانش، قابلیت و صلاحیت وی باشد و راندمان از کلیه جهان، حفظ شود و جوانب سلامتی جسمی و روحی و عدم وجود استرس، رعایت شود.
6) امور مهم و امور ضروری و فوری از هم تفکیک شوند و کارها اولویت بندی شوند و مسئولیتهای هر حوزه تفویض شود.
7) به آموزش و پرورش مهارتهای مدیریتی مدیران، پرداخته شود.