فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:170
پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته تاریخ
مقدمه:
یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول میداشت این بود که سرزمینهایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب میشدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی میباشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ـ ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزیاش ـ پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسیگوی نظامی گنجهای است از جمله نامهایی میباشند که هر ایرانی ـ حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی ـ با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند ـ که غالبا میدانند ـ آن سرزمینها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت میخورد.
از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بیاطلاعی از اوضاع جهانی و سیاستهای دولتهای خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشهدار کرد.
فهرست مطالب:
عنوان ………………………………………………………………………………………. صفحه
۱ـ مقدمه…………………………………………………………………………………………… ۲
۲ـ مسأله اصلی…………………………………………………………………………………. ۳
۳ـ سوالات و فرضیات پژوهش……………………………………………………………. ۳
۴ـ روش تحقیق………………………………………………………………………………….. ۳
۵ـ مشکلات تحقیق……………………………………………………………………………… ۴
۶ـ پیشینه و ادبیات تحقیق……………………………………………………………………. ۵
۷ـ شناخت و نقد منابع………………………………………………………………………… ۶
۸ـ ساماندهی تحقیق………………………………………………………………………… ۱۲
بخش اول:
۱ـ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه، افشاریه و زندیه (انگلیس، فرانسه، روسیه)
فصل اول:
۱ـ۱ـ روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
۱ـ۱ـ۱ـ آغاز روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه…………………….. ۱۹
۱ـ۱ـ۲ـ سفارت شرلی به اروپا…………………………………………………….. ۲۳
۱ـ۱ـ۳ـ اتحاد ایران و انگلیس علیه پرتغالیها و تصرف هرمز…………… ۲۷
۱ـ۱ـ۴ـ روابط ایران و انگلیس پس از مرگ شاه عباس…………………… ۳۰
۱ـ۱ـ۵ـ شاه عباس ثانی و شاه سلیمان…………………………………………. ۳۳
۱ـ۱ـ۶ـ روابط ایران و انگلیس در اواخر پادشاهی صفویه………………. ۳۴
۱ـ۱ـ۷ـ روابط ایران و انگلیس در دوره افشاریه……………………………. ۳۶
۱ـ۱ـ۸ـ روابط ایران و انگلستان در دوره زندیه…………………………….. ۳۸
فصل دوم:
۱ـ۲ـ روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
۱ـ۲ـ۱ـ آغاز روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه:……………………. ۴۶
عنوان ………………………………………………………………………………………. صفحه
۱ـ۲ـ۲ـ روابط ایران و فرانسه در دوره شاه سلطان حسین……………. ۵۵
۱ـ۲ـ۳ـ مقدمات قرارداد ۱۷۰۸…………………………………………………….. ۵۶
۱ـ۲ـ۴ـ سفارت فابر……………………………………………………………………. ۵۶
۱ـ۲ـ۵ـ سفارت میشل و عقد قرارداد ۱۷۰۸…………………………………… ۵۷
۱ـ۲ـ۶ـ سفارت محمدرضا بیک و نقش فرانسه در ایران پس از سقوط اصفهان ۶۲
۱ـ۲ـ۷ـ روابط ایران و فرانسه در دوره افشاریه…………………………… ۶۹
۱ـ۲ـ۸ـ روابط ایران و فرانسه در دوره زندیه………………………………. ۷۴
فصل سوم
۱ـ۳ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
۱ـ۳ـ۱ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه…………………………….. ۷۸
۱ـ۳ـ۲ـ روابط ایران و روسیه پس از شاه عباس اول…………………….. ۹۰
۱ـ۳ـ۳ـ روابط ایران و روسیه در زمان شاه سلطان حسین…………….. ۹۶
۱ـ۳ـ۴ـ سفارت اسرائیل اری و آرتمی والنسکی…………………………….. ۹۸
۱ـ۳ـ۵ـ روابط ایران و روسیه در دوره افشاریه…………………………. ۱۰۳
۱ـ۳ـ۶ـ روابط ایران و روسیه در دوره زندیه…………………………….. ۱۱۰
بخش دوم:
۲ـ جایگاه ایران در رقابتهای اروپایی اوایل قرن نوزدهم (انگلیس، فرانسه و روسیه)
فصل اول:
۲ـ۱ـ اوضاع اروپا و کشیده شدن ایران به دایره سیاست بینالمللی
۲ـ۱ـ۱ـ تحولات اروپا در قرون هیجدهم و نوزدهم:……………………… ۱۱۵
۲ـ۱ـ۲ـ انقلاب صنعتی………………………………………………………………. ۱۱۵
۲ـ۱ـ۳ـ علل و نتایج انقلاب صنعتی……………………………………………… ۱۱۵
۲ـ۱ـ۴ـ اوضاع اروپا در قرن هیجدهم………………………………………… ۱۲۰
عنوان ………………………………………………………………………………………. صفحه
۲ـ۱ـ۵ـ اوضاع اروپا در اواخر قرن ۱۸………………………………………. ۱۲۲
۲ـ۱ـ۶ـ ناپلئون و مصر…………………………………………………………….. ۱۲۴
۲ـ۱ـ۷ـ سیاست خارجی ناپلئون…………………………………………………. ۱۲۶
۲ـ۱ـ۸ـ از انقلاب فرانسه تا قتل تزار پل اول……………………………….. ۱۳۱
۲ـ۱ـ۹ـ از جلوس الکساندر تا عقد قرارداد تیلسیت……………………….. ۱۳۹
۲ـ۱ـ۱۰ـ از قرارداد تیلسیت تا کنگره وین…………………………………… ۱۵۱
فصل دوم:
۲ـ۲ـ سیاست خارجی ایران از سقوط اصفهان تا اواخر دوره فتحعلیشاه
۲ـ۲ـ۱ـ از سقوط اصفهان تا فتحعلیشاه………………………………………. ۱۶۶
۲ـ۲ـ۲ـ تحولات سیاسی ایران در اوایل دوره قاجاریه………………….. ۱۷۹
فصل سوم:
۲ـ۳ـ دخالت کشورهای اروپایی در اوضاع سیاسی ایران (فرانسه، انگلیس و روسیه)
۲ـ۳ـ۱ـ دوره دخالت فرانسه در اوضاع سیاسی ایران………………….. ۱۹۱
۲ـ۳ـ۲ـ جایگاه انگلستان در جنگهای ایران و روسیه…………………… ۲۰۷
۲ـ۳ـ۳ـ مذاکرات و شکست اصلاندوز………………………………………… ۲۱۷
۲ـ۳ـ۴ـ عهدنامه گلستان و پذیرش صلح……………………………………… ۲۲۳
۲ـ۳ـ۵ـ دوره دوم جنگهای ایران و روسیه………………………………… ۲۳۲
۲ـ۳ـ۶ـ نتیجه…………………………………………………………………………… ۲۳۶
منابع:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:170
فهرست مطالب:
بخش اول : بررسیهای اجمالی و کلیات نظری
فصل اول : طرح مسئله
پیشینة تحقیق
هدف پژوهش
سؤال اصلی
سؤالات فرعی
متغیرهای دخیل
فرضیه اصلی
فرضیههای فرعی
چارچوب تحقیق
روش آزمون فرضیه
اهمیت اثبات فرضیه
سازماندهی پژوهش
فصل دوم : مبانی نظری مفهوم رقابت و معانی لغوی
مفهوم رقابت
الف: رقابت سیاسی
۱ـ رقابت سیاسی از لحاظ لغوی
۲ـ رقابت سیاسی از لحاظ اصطلاحی
فصل سوم : ماهیت و چیستی رقابت سیاسی و مرزهای آن
ماهیت رقابت سیاسی
چیستی رقابت سیاسی
الف: تکثر سیاسی
۲ـ تکثر سیاسی متوازن
ب: آزادی
۱ـ آزادی فراقانونی
۲ـ پیشگیری از «استبداد اکثریت»
۳ـ حاکمیت مقتدر
۴ـ نهادمندی
۲ـ قانونمندی، اعتماد و امنیت در حوزه رقابت
۵ـ فرهنگ مشارکتی
نقش عوامل فرهنگی در گسترش مشارکت سیاسی و اجتماعی
مرزهای وفاق و رقابت سیاسی
فصل چهارم : آسیبشناسی رقابتهای سیاسی
استدلال منتقدان
۱ـ ضعف روحیه دگرپذیری
۲ـ تکثرگرایی مانع اقتدار نظام میشود
۳ـ ناپایبندی حزبها و گروهها به رعایت قوانین و مقررات و قاعده بازی سیاسی
۴ـ نبود نهادهای مدنی
۵ـ نبود جامعهپذیری سیاسی
ضعف جامعهپذیری سیاسی در میان مردم
ضعف جامعهپذیری سیاسی در بین نخبگان
ضعف جامعهپذیری سیاسی در نهاد دولت
فصل پنجم : الگوهای مختلف در رقابت سیاسی
الگوهای مختلف رقابت سیاسی
۱ـ الگوی تکثرگرا
۲ـ الگوی یکسان انگار
۳ـ الگوی تثبیتگرا
نهادهای رقابت سیاسی
رقابت سیاسی و مشارکت سیاسی
مشارکت، رقابت و توسعه سیاسی
۱) تمرکز منابع قدرت
۲- چند پارگی جامعه
۳- ایدئولوژی و فرهنگ سیاسی گروه حاکمه
عوامل تعیین کننده مشارکت سیاسی
مشروعیت، مقبولیت و مشارکت سیاسی
مشروعیت سیاسی
فصل ششم : رقابتهای سیاسی و شاخصهای آن
رقابت سیاسی و شاخصهای آن
شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی
فصل هفتم : جنبشهای ساختاری و چالشهای مربوط به آن
جنبشهای ساختاری و چالشهای مربوط به باز تقسیم قدرت در ایران
چالش مطبوعات در روند رقابتهای درون ساختاری
تجربه حزب در ایران
۱ـ زمینههای تاریخی
انواع حزب در ایران
انتخابات چیست؟
تاریخچه انتخابات
قبل از پیروزی انقلاب (اولین مجلس موقتی)
شرایط کاندیدها و رای دهندگان در اولین نظامنامه انتخاباتی
دومین انتخابات
پس از پیروزی انقلاب (اولین انتخابات)
انتخابات عمومی و سراسری
انتخابات مجلس خبرگان
انتخابات ریاست جمهوری
انتخابات مجلس شورای اسلامی
انتخابات شوراهای اسلامی کشور
همهپرسی
اهمیت انتخابات و ضرورتهای آن
دیدگاهها و آرمانها در ارتباط با انتخابات
رقابت سیاسی در زمان جنگ: از مجلس دوم تا مجلس سوم
رقابت سیاسی در دورة پس از جنگ
الف ـ از مجلس سوم تا مجلس چهارم
ب ـ از مجلس چهارم تا آغاز دورة ریاست جمهوری خاتمی
از تشکیل دولت خاتمی تا شکلگیری مجلس ششم شورای اسلامی
انتخابات ریاست جمهوری و تصاعد رقابتهای درون ساختاری
بخش دوم: دیدگاههای صاحبنظران سیاسی
فصل اول : دیدگاه دال و رقابت سیاسی
دیدگاه هانتینگتون و رقابت سیاسی
دیدگاه لوسین پای و رقابت سیاسی
فصل دوم : قواعد رقابت سیاسی پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی
۱ـ اصول کلی قواعد رقابت سیاسی
اسلام و رقابت سیاسی
الف: دیدگاه مخالف:
چند دیدگاه دربارة استدلال مذکور
ب: دیدگاه موافق
۱ـ شورا و رقابت سیاسی
بخش سوم : امنیت ملی
فصل اول : مفهوم، فرآیند، برآیند امنیت ملی
مفهوم امنیت ملی
فرآیند امنیت ملی
امنیت ملی برآیند اقتدار ملی
چهار نکته در امنیت ملی
ظرفیت بهرهبرداری
ظرفیت استراتژیک
فصل دوم : اصول بنیادین نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران
سیاستهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران
تأثیر رقابتهای سیاسی بر امنیت ملی
۱ـ چیستی منفعت ملی
۲ـ لوازم منافع ملی
اصل اول ـ رقابتهای سیاسی نباید وفاق ملی را مخدوش نماید
اصل دوم: رقابتهای سیاسی نباید استقلال کشور را مخدوش سازد
اصل سوم ـ رقابتهای سیاسی نباید به التزام به قانون اساسی لطمه وارد آورد
فرهنگ سیاسی و تأثیر آن بر امنیت ملی
تأثیر مشارکت سیاسی بر امنیت ملی
فصل سوم : آسیبشناسی ساختاری و امنیتی کردن رقابت
آسیبشناسی ساختاری (نبود مدیریت امنیت ملی در ایران)
امنیتی کردن رقابت سیاسی
فصل چهارم : دیدگاههای گروهها و احزاب مختلف در یک نگاه
فصل پنجم : نتیجهگیری
منابع
چکیده:
بخش اول
بررسیهای اجمالی و کلیات نظری
فصل اول
طرح مسئله
از آنجائیکه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یک اصل مسلم در فراشدهای سیاسی، آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی قرار میدهد که در شرایط مطلوب از کار ویژهی مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نکته که صرف وجود تکثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود که به پراکندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود. رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است که به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینکه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی کشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) کشور ایران از آنجا که از حکومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1ـ منفعتهای عام و ملی.
2ـ مصلحتهای شرعی و دینی.
3ـ منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی کشور محسوب میشوند که بیتوجهی به هر یک از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی کشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان کشور با ایجاد آمیزهای کارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1ـ بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها.
2ـ بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها.
3ـ بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4ـ بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی کشور و طراحی ساز و کارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه که گفته شد یکی از مشکلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یکی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی کشور است به گونهای که بتوان در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی که رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام برداشت؛ همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد. رسانههای جمعی، مطبوعات، خانواده و دین از جمله مجاری عمده و اساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید که بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشارکتی:
یکی دیگر از راهکارهایی که تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میکنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای کوچکتر و تعمیم آن در سطح اجتماعی ملی است. این گروه معتقدند قبل از آن که حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن که توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بکنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند. لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یک حوزه کوچکتر به آزمون گذاشته تا پس از آن که به شکل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی کشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه انتقال داده شود تا از این طریق فرهنگ مشارکتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو گیرند.
این شیوه ضمن آنکه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واکنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشکیل گروههای دوستی، تشکلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای کوچکی هستند که میتوانند تمرین مشارکت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یکی دیگر از راهبردهایی که برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد که:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی که افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مکانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی که تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی که کلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی ـ دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت کنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراکم ترسیم شوند که با گسترش دامنه این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراکم و تکثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند کرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاکید کرد.
1ـ محدود بودن این خطوط
2ـ تکیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و کارهای تضمینی طراحی شود به گونهای که سرپیچی و رعایت نکردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
هـ) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای کلان کشور، طراحی و تنظیم گردد که رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی کردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تکثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی؛ هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است که با کلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده، درصددند فضای رقابتی جامعه را آلوده، با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب کنند. در مرحله دوم؛ هدف، فراهمسازی شرایطی است که حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امکان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضا و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تکثر؛ به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد. حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امکانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش؛ رقابتهای سیاسی سالم است.
پیشینه تحقیق
در پژوهش حاضر مفروض گرفتن رقابت به عنوان یکی از مکانیزمهای مهم تکامل و پیشرفت جامعه سیاسی و کارآمد کردن نظام سیاسی با نگرش حفظ مصالح نظام در چارچوب امنیت و حفظ آن که یکی از اساسیترین دغدغههای اندیشهگران ایرانی بوده و هست.
با توجه به قومیتهای مختلف و متعدد در حوزه سرزمینی ایران پرداختن به رقابتهای مثبت و تحولآور آن که امنیت ایران به ثبات میرساند یکی از وظایف ملی و مهینی و تعهد اسلامی هر ایرانی است لذا بنظر میرسد در دهه قبل به صورت گسترده به این امور پرداخته نشده است و یا اگر هم کاری انجام شده محدود و در خود نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر قابل بهرهمندی کافی نیست لذا پژوهش حاضر در عین حال که یک مبحث از تاریخ رقابتهای ایران اسلامی را بررسی میکند و امیدوار هستیم با نگاه نقادانه و پژوهشگرانه بتوانیم نتایج علمی و مستدلی را ارائه نمائیم.
هدف پژوهش
این پژوهش بررسی علل رقابتهای مثبت و منفی و تأثیر آن بر امنیت ملی کشور ایران را دنبال میکند که رشد و آگاهی سیاسی ملت ایران و مشارکت سیاسی آنان در عرصههای مختلف سیاسی بعد از انقلاب میباشد که با بررسی جوانب، آن منافع این رقابت که باعث تصمیمسازیهای آگاهانه و ایجاد اقتدار بینالمللی و پذیرش نظام بینالملل و ثبات سیاسی چند برابر میکند و باعث وفاق اجتماعی و تسریع در بدست آوردن هدفهای بزرگ و بلند را که خواسته هر ملت در عرصههای اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی و … را بدنبال دارد خواهد شد.
سؤال اصلی
رقابتهای سیاسی چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟
سؤالات فرعی
1ـ شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی چیست؟
2ـ شاخصهای رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی چیست؟
3ـ شاخصهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی چیست؟
متغیر مستقل: رقابت سیاسی
متغیر وابسته: امنیت ملی
متغیرهای دخیل
1ـ رشد افکار عمومی، وجود افکار متنوع و اندیشهها و گرایشهای سیاسی متکثر در کشور.
2ـ منازعات لجام گسیخته و اختلافات غیر اصولی و نابهنجار فعالان سیاسی.
3ـ زایش ناقص تخرب و فرهنگ رقابتی و نیز برخی عوامل تاریخی سیاسی در حیات سیاسی کشور.
4ـ رقابتهای سیاسی عمدتاً شکل غیر اصولی و دور از عقل و اعتدال به خود گرفته و گاهی منجر به تضعیف همبستگی ملی، کاهش ضریب وحدت و امنیت ملی شده است.
از آنجائیکه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یک اصل مسلم در فراشدهای سیاسی آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی میگرداند که در شرایط مطلوب از کار ویژهای مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نکته که صرف وجود تکثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود که به پراکندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود.
رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است که به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینکه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی کشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است.
اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) کشور ایران از آنجا که از حکومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1ـ منفعتهای عام و ملی
2ـ مصلحتهای شرعی و دینی
3ـ منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی کشور محسوب میشوند. بیتوجهی به هر یک از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی کشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان کشور با ایجاد آمیزهای کارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1ـ بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها
2ـ بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها
3ـ بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4ـ بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی کشور و طراحی ساز و کارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه که گفته شد یکی از مشکلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یکی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی کشور است به گونه که بتواند در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی که رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام بردارد، همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد.
رسانههای جمعی، مطبوعات و خانواده و دین از جمله مجاری عمده و ا ساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید که بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشارکتی:
یکی دیگر از راهکارهای که تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میکنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای کوچکتر و آنگاه تعمیم آن به سطح اجتماعی ملی است.
این گروه معتقدند قبل از آن که حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن که توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بکنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند.
لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یک حوزه کوچکتر به آزمون گذاشته تا پس از آن که به شکل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی کشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه سرایت داده شود تا از این طریق فرهنگ مشارکتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو بگیرند.
این شیوه ضمن آنکه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واکنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشکیل گروههای دوستی، تشکلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای کوچکی هستند که میتوانند تمرین مشارکت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یکی دیگر از راهبردهای که برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد که:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی که افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مکانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی که تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی که کلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی ـ دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت کنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراکم ترسیم شوند که با گسترش دامنه این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراکم و تکثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند کرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاکید کرد.
1ـ محدود بودن این خطوط
2ـ تکیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و کارهای تضمینی طراحی شود به گونهای که سرپیچی و رعایت نکردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
هـ) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای کلان کشور، طراحی و تنظیم گردد که رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی کردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تکثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی، هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است که با کلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده در صددند فضای رقابتی جامعه را آلوده کنند و با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب کنند. در مرحله دوم، هدف، فراهمسازی شرایطی است که حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امکان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضاء و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تکثر به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امکانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش رقابتهای سیاسی سالم است
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:236
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
بخش نخست: بررسیهای اجمالی و کلیات نظری 1
فصل اول: طرح مسئله 1
فصل دوم: مبانی نظری مفهوم رقابت و معانی لغوی 14
فصل سوم: ماهیت و چیستی رقابت سیاسی و مرزهای آن 26
فصل چهارم: آسیبشناسی رقابتهای سیاسی 58
فصل پنجم: الگوهای مختلف در رقابت سیاسی 69
فصل ششم: رقابتهای سیاسی و شاخصهای آن 85
فصل هفتم: جنبشهای ساختاری و چالشهای مربوط به آن 98
بخش دوم : دیدگاههای صاحبنظران سیاسی 149
فصل اول: دیدگاه دال و رقابت سیاسی 149
فصل دوم: قواعد رقابت سیاسی پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی 156
بخش سوم : امنیت ملی 168
فصل اول: مفهوم، فرآیند، برآیند امنیت ملی. 168
فصل دوم: اصول بنیادین نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران 176
فصل سوم: آسیبشناسی ساختاری و امنیتی کردن رقابت. 205
فصل چهارم:دیدگاههای گروهها و احزاب مختلف در یک نگاه، 212
فصل پنجم: نتیجهگیری 225
منابع 232
بخش نخست: بررسیهای اجمالی و کلیات نظری فصل اول: طرح مسئله
از آنجائیکه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یک اصل مسلم در فراشدهای سیاسی آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی میگرداند که در شرایط مطلوب از کار ویژهای مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نکته که صرف وجود تکثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود که به پراکندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود.
رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است که به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینکه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی کشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است.
اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) کشور ایران از آنجا که از حکومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1ـ منفعتهای عام و ملی
2ـ مصلحتهای شرعی و دینی
3ـ منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی کشور محسوب میشوند. بیتوجهی به هر یک از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی کشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان کشور با ایجاد آمیزهای کارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1ـ بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها
2ـ بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها
3ـ بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4ـ بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی کشور و طراحی ساز و کارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه که گفته شد یکی از مشکلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یکی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی کشور است به گونه که بتواند در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی که رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام بردارد، همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد.
رسانههای جمعی، مطبوعات و خانواده و دین از جمله مجاری عمده و ا ساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید که بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشارکتی:
یکی دیگر از راهکارهای که تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میکنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای کوچکتر و آنگاه تعمیم آن به سطح اجتماعی ملی است.
این گروه معتقدند قبل از آن که حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن که توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بکنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند.
لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یک حوزه کوچکتر به آزمون گذاشته تا پس از آن که به شکل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی کشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه سرایت داده شود تا از این طریق فرهنگ مشارکتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو بگیرند.
این شیوه ضمن آنکه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واکنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشکیل گروههای دوستی، تشکلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای کوچکی هستند که میتوانند تمرین مشارکت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یکی دیگر از راهبردهای که برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد که:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی که افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مکانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی که تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی که کلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی ـ دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت کنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراکم ترسیم شوند که با گسترش دامنة این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراکم و تکثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند کرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاکید کرد.
1ـ محدود بودن این خطوط
2ـ تکیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و کارهای تضمینی طراحی شود به گونهای که سرپیچی و رعایت نکردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
هـ) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای کلان کشور، طراحی و تنظیم گردد که رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی کردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تکثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی، هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است که با کلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده در صددند فضای رقابتی جامعه را آلوده کنند و با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب کنند. در مرحله دوم، هدف، فراهمسازی شرایطی است که حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امکان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضاء و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تکثر به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امکانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش رقابتهای سیاسی سالم است.
پیشینة تحقیق:
در پژوهش حاضر مفروض گرفتن رقابت به عنوان یکی از مکانیزمهای مهم تکامل و پیشرفت جامعه سیاسی و کارآمد کردن نظام سیاسی با نگرش حفظ مصالح نظام در چارچوب امنیت و حفظ آن که یکی از اساسیترین دغدغههای اندیشهگران ایرانی بوده و هست.
با توجه به قومیتهای مختلف و متعدد در حوزه سرزمینی ایران پرداختن به رقابتهای مثبت و تحولآور آن که امنیت ایران به ثبات میرساند یکی از وظایف ملی و مهینی و تعهد اسلامی هر ایرانی است لذا بنظر میرسد در دهة قبل به صورت گسترده به این امور پرداخته نشده است و یا اگر هم کاری انجام شده محدود و در خود نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر قابل بهرهمندی کافی نیست لذا پژوهش حاضر در عین حال که یک مبحث از تاریخ رقابتهای ایران اسلامی را بررسی میکند و امیدوار هستیم با نگاه نقادانه و پژوهشگرانه بتوانیم نتایج علمی و مستدلی را ارائه نمائیم.
هدف پژوهش:
این پژوهش با بررسی علل رقابتها (مثبت و منفی) و تأثیر آن بر امنیت ملی کشور ایران را دنبال میکند که ناشی از رشد و آگاهی سیاسی ملت ایران و مشارکت سیاسی آنان در عرصههای مختلف سیاسی بعد از انقلاب را در پی آورده است که با بررسی جوانب آن منافع این رقابت که باعث تصمیمسازیهای آگاهانه و ایجاد اقتدار بینالمللی و پذیرش نظام بینالملل و ثبات سیاسی چند برابر میکند و باعث وفاق اجتماعی و تسریع در بدست آوردن هدفهای بزرگ و بلند را که خواسته هر ملت در عرصههای اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی و ... بدبنال دارد خواهد شد.
سؤال اصلی:
رقابتهای سیاسی چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟
سؤالات فرعی:
1ـ شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی چیست؟
2ـ شاخصهای رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی چیست؟
3ـ شاخصهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی چیست؟
متغیر مستقل: رقابت سیاسی
متغیر وابسته: امنیت ملی
متغیرهای دخیل:
1ـ رشد افکار عمومی، وجود افکار متنوع و اندیشهها و گرایشهای سیاسی متکثر در کشور
2ـ منازعات لجام گسیخته و اختلافات غیر اصولی و نابهنجار فعالان سیاسی.
3ـ زایش ناقص تخرب و فرهنگ رقابتی و نیز برخی عوامل تاریخی سیاسی در حیات سیاسی کشور
4ـ رقابتهای سیاسی عمدتاً شکل غیر قاعدهمند و دور از عقلانیت و اعتدال به خود گرفته و بعضاً منجر به تضعیف همبستگی ملی و کاهش ضریب وحدت و امنیت ملی شده است.
تعداد صفحات:238
بخش نخست: بررسیهای اجمالی و کلیات نظری فصل اول: طرح مسئله
از آنجائیکه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یک اصل مسلم در فراشدهای سیاسی آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی میگرداند که در شرایط مطلوب از کار ویژهای مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نکته که صرف وجود تکثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود که به پراکندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود.
رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است که به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینکه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی کشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است.
اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) کشور ایران از آنجا که از حکومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1ـ منفعتهای عام و ملی
2ـ مصلحتهای شرعی و دینی
3ـ منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی کشور محسوب میشوند. بیتوجهی به هر یک از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی کشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان کشور با ایجاد آمیزهای کارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1ـ بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها
2ـ بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها
3ـ بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4ـ بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی کشور و طراحی ساز و کارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه که گفته شد یکی از مشکلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یکی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی کشور است به گونه که بتواند در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی که رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام بردارد، همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد.
رسانههای جمعی، مطبوعات و خانواده و دین از جمله مجاری عمده و ا ساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید که بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشارکتی:
یکی دیگر از راهکارهای که تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میکنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای کوچکتر و آنگاه تعمیم آن به سطح اجتماعی ملی است.
این گروه معتقدند قبل از آن که حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن که توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بکنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند.
لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یک حوزه کوچکتر به آزمون گذاشته تا پس از آن که به شکل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی کشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه سرایت داده شود تا از این طریق فرهنگ مشارکتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو بگیرند.
این شیوه ضمن آنکه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واکنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشکیل گروههای دوستی، تشکلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای کوچکی هستند که میتوانند تمرین مشارکت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یکی دیگر از راهبردهای که برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد که:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی که افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مکانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی که تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی که کلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی ـ دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت کنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراکم ترسیم شوند که با گسترش دامنة این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراکم و تکثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند کرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاکید کرد.
1ـ محدود بودن این خطوط
2ـ تکیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و کارهای تضمینی طراحی شود به گونهای که سرپیچی و رعایت نکردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
هـ) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای کلان کشور، طراحی و تنظیم گردد که رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی کردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تکثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی، هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است که با کلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده در صددند فضای رقابتی جامعه را آلوده کنند و با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب کنند. در مرحله دوم، هدف، فراهمسازی شرایطی است که حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امکان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضاء و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تکثر به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امکانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش رقابتهای سیاسی سالم است.
فصل دوم: مبانی نظری مفهوم رقابت و معانی لغوی
مفهوم رقابت:
رقابت به معنای عام کلمه از قدمتی به درازای زندگی اجتماعی انسان برخوردار است، گردهمائی افراد بشر در نقاط مسکون دنیا که ابتدا تحت تأثیر ذات اجتماعی انسان صورت گرفت، زمینهساز بروز نیازهای دیگری نیز شد.
به مرور که انسانها حکومت داری را تجربه کردند رقابت به بخشهای دیگر نیز کشیده شد، دستجات مختلف انسانی در شکل قبیلهها با هدف دستیابی به ریاست قبیله یا تصرف قلمرو دیگران و تسلط بر آنان به رقابت با همقطاران یا افراد مقابل خود پرداختند.
دوران جدید که با حاکمیت مطلق انسان بر سرنوشت خود در دنیای غرب آغاز شد نوع جدیدی از حکومت را بنام دمکراسی به دنیای بشریت عرضه داشت که پایانی بر حیات نظامهای پادشاهی بود، از اولین ویژگیهای این حکومت مطرح کردن شعار اختصاص تعیین سرنوشت بشر به خود او بود که به تدریج به شکل حکومت نمایندگی خود را نشان داد.
اقتضای حکومت نمایندگان ملت، انتخاب آنها از سوی مردم بود، مردمی با سلایق مختلف، ادامة این روند پیدایش فرقههایی در جامعه انجامید که کار ویژة اصلی خود را طراحی و اجرای برنامة تصاحب و حفظ قدرت سیاسی بشکل مساعدت در انتخاب نمایندگان مردم قرار داده بودند.
گرچه جهان حداقل از لحاظ اسمی با عنوان جمهوری اسلامی موریتانی و جمهوری اسلامی پاکستان تا سال 1979 میلادی یا سال 1357 هجری ـ شمسی آشنا بود اما تشکیل جمهوری اسلامی شیعه مذهب در ایران و تأثیری که انقلاب اسلامی بر معادلات منطقهای و بینالمللی قدرت نهاد، اندیشیدن دربارة سوال پیش گفته از این لحاظ جدیتر و ضروریتر ساخته است.
بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران امور سیاسی مترصد مشاهدة چگونگی تعامل رقابت گروههای سیاسی با دوام نظام سیاسی و در نتیجه کارآمدی نظام در این جهت بودهاند.
مسئلهای که ناشی از شعارهایی است که توسط انقلاب اسلامی مطرح شده و در قانون اساسی نیز آمده است. علارغم اهمیت موضوع، بلحاظ بینالمللی و بویژه داخلی و افزایش مباحث مربوط به آن در سالهای اخیر پژوهشی قانع کننده دربارة آن صورت نگرفته است، البته نبود پژوهشی جامع در این باره اختصاص به دورة نوپایی جمهوری اسلامی ندارد بلکه دورة ماقبل آن نیز از همین نقیصه رنج میبرد.
دربارة احزاب سیاسی انتخابات یا سایر تحولات سیاسی سالهای 1375ـ1285 آثار فراوانی به رشته تحریر درآمده اما تلاش علمی با دورنمایی آنچه مطرح شد کمتر مورد توجه بوده و حالتی کاملاً فرعی داشت. گو اینکه در طول یکصد سال اخیر تنازع سیاسی طوری هوش از سر بازیگران عرصه سیاست ایران ربوده که تنها و تنها در فکر اختصاص سهم بوده و کمتر به تداوم حیات نظام سیاسی فکر میکردهاند.
رقابت که موصوف سیاسی واقع شده، از لحاظ لغوی و اصطلاحی قابل مطالعه است.
1ـ رقابت سیاسی از لحاظ لغوی:
در لغتنامه دهخدا دو کلمه رقابت و رقیب نزدیک بهم بکار رفته و معانی آن تا حد زیادی راهگشا و وافی به مقصود است برای واژه رقابت معانی نگهبانی کردن ـ انتظار کشیدن ـ انتظار و نگهبانی انتظار، چشم داشتن و همچشمی (دهخدا 1377، ج 8 و ص 12189) و مقابل واژه رقیب نگهبان، نگاهبان، حارث، نگاهبان بر هر چیزی، حافظ و نگهبان، پاسپان و مراقب ذکر شده است. (دهخدا 1377، ج 8، ص 12203) به علاوه توضیح داده شده که چون «دو کس بر یک نفر و یا یک چیز عاشق و مایل باشند، هر یک فرد دیگری را رقیب خواهد بود»، «دوکس که بر یک معشوق باشند، هر یکی فرد دیگری را رقیب باشد، چرا که هر یکی از دیگر نگهبانی و حفاظت معشوق میکند»، «ستارهای که چون طالع شود مقابل او غروب کند» با ستاره یا صورتی که فرو شود چون دیگری برآید.» «ستارهای که چون طلوع کند ستارة مقابل او فرو شود و همة منازل رقیباند مگر صاحب خود را»، «رقیب ستارهای است که غروب کند با طلوع دیگری مانند ثریا که رقیب آن اکلیل است و همین که ثریا موقع عشاء طلوع کرده اکلیل غرب میکند و برعکس همین که اکلیل هنگام عشاء طلوع کرد ثریا فرو شود» «چون ثریا که رقیب اکلیل است و بالعکس»، «گویا نام یکی از دو ملک که مواظب اعمال آدمی باشند و نیکو و بد عمل نویسنده در اشاره آیه شریفه «ما یلفظ من قول الالدیه رقیب عتید» «رقیب دست چپ: فرشته موکل بر اعمال بد شخص» «رقیب دست راست: فرشته موکل بر اعمال نیک شخص» دهخدا (1377، ج 8، ص 12204)
در فرهنگ فارسی عمید نیز به نوعی همان معانی رقابت بطور موجزتر ذکر شده و تنها واژههای چشمداشتن بر چیزی و همچشمی کردن به آن اضافه شده. «عمید، 1373، ص 704» و نیز در مقابل کلمه رقیب به معانی پیش گفته واژه «منتظر» افزوده شده است. «عمید، 1373، ص 705» از معانی ذکر شده در بالا نکات ذیل حاصل میشود:
اول ـ دو عبارت «چون دو نفر بر یک نفر» «دو نفر بر یک معشوق عاشق باشند» بیانگر چیزی هستند که موضوع رقابت واقع میگردد در عبارت دهخدا موضوع رقابت معشوق است و در سیاست امروزی قدرت سیاسی موضوع رقابت است.
دوم ـ عبارتهای «ستارهای که چون طلوع کند»، «ستارهای که چون طالع شود» و «ستاره یا صورتیکه فرو شود» حاکی از نتیجه نهایی رقابت است که پس از انجام رقابت یکی از دو رقیب به موضوع دست مییابد و دیگری از صحنه خارج میشود.
سوم ـ عبارات مواظب، نگهبان، یا نام ملکی است بر دست راست که حاکی است از دور مایه مراقبت دائمی است به نوعی نمایانگر کنش و واکنشها رقبا نسبت به یکدیگر است که در طول مدت رقابت یا چشم و همچشمی اتفاق میافتد.
وقتی صفت سیاسی به رقابت اضافه میشود معنای اصطلاح مزبور کاملتر میشود.
گرچه در متون قدیمی سیاست به معنای «پاس داشتن ملک، نگاه داشتن، حفاظت حراست، حکم راندن بر رعیت، رعیت داری کردن، مجازات کردن، حکومت، ریاست و داوری» آمده (دهخدا، 1377 ج 9 ص 13866)، امروزه از آن «فرایند مداوم مذاکرهای» استنباط میشود «که حل مصالحه آمیز منازعات را تضمین مینماید»[1]
همواره از رقابت سیاسی به همزاد با مشارکت سیاسی یاد میشود و بین آن دو تفکیکی صورت نمیگیرد، در متون متعددی که در این باره به رشته تحریر درآمده یکی لازمه دیگری دانسته شده و تحقق یکی بدون دیگری ناممکن قلمداد شده است.
همچنین به هنگام طرح مسئله ماشینهای انتخاباتی، یعنی احزاب سیاسی، از رقابت سیاسی سخن به میان آمده و ظاهراً کنشها و واکنشهای احزاب سیاسی در ساماندهی سیاسی امور عین رقابت سیاسی دانسته شده است[2]، به علاوه آنچه در این باره به رشته تحریر درآمده عموماً مقومات مقدمات، متفرعات، بنیادها و ملزومات رقابتسیاسی را مورد توجه قرار داده است.
[1]. دهخدا، علی اکبر ، لغتنامه، ص 13866
[2]. خواجه سروی، دکتر غلامرضا، رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی (تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382)، ص 39