52ص
هرجاجمعی از انسان ها گردهم آمده اند، برای رفع آسان تر و بهتر نیازهای خود به امنیت ، آسایش و سلامت
و هرنوع نیاز دیگری ، هنجارهایی ساخته اندو همه را به تبعیت از آن ها فراخوانده اند. مجموعه هنجارها، البته
به تبع تاریخ ، جغرافی و طبع و طبیعت انسان ها متفاوت و میزان تبعیت افراد و گروه ها از این هنجارها متغیر
بوده است .مطابق همان هنجارها، همیشه متخلفان را مجازات کرده و معمولاً به همنوایان پاداش داده اند. اما
از همان آغاز بر سر این موضوع که چه کسی متخلف است و علت تخلف او چیست ، مناقشات فراوانی
وجود داشته است . اینکه چه کسی هنجارها را ساخته ، چه کسانی متخلف را معرفی کرده و چه کسانی از
تخلف از هنجارها و به چه میزان متضرر شده اند نیز موضوعات مهمی بوده که همگی حوزه مباحث جامعه
شناسی انحرافات اجتماعی را تشکیل داده اند. اما تبیین این موضوع که چرا مردم از هنجارهای خاصی
سرپیچی کرده و می کنند، همیشه و مثل هر حوزه دیگری از مباحث علمی ، برعهده نظریه هاست .پرداختن
به مباحث نظری موضوع ،به ویژه زمانی ضرورت بیشتری پیدا می کند که حجم کج رفتاری های مردم از
سقف تحمل جامعه فراتر رفته و نگرانی هایی ایجاد کرده باشد. در زمانه موجود که برخی هنجارشکنی ها از
جمله تخلفات رانندگی ، سرقت ، نابهنجاری های اخلاقی ، اختلاس و رشوه خواری ، تقلب ، اعتیاد به مواد
مخدر، ایدز، کودکان و زنان خیابانی ، از حد معمول و آشنای جامعه بیشتر شده و نرخ فزاینده ای هم یافته
است ، همه جا و همه کس می پرسند چرا این همه از مردم کج رفتاری می کنند، اینکه چه کاری درست و
کدام یک غلط ، چه رفتاری بهنجار و کدام یک نابهنجار است نیز همیشه مورد سؤال و مناقشه وتابع شرایط
زمان و مکان و فرهنگ کنش گران و عوامل نظام کنترل اجتماعی و مردمی بوده که به رفتارهای آن ها
فصل اول مقدمه وبیان مسئله
واکنش نشان داده اند. همیشه افراد خاصی را داریم که درگیر جرم می شوند. در مقابل می توان گفت افرادی نیز
وجود دارندکه درطول عمر شاید برای یک بار نیز هنجارشکنی نمی کنند.مساله ای که دراینجا مطرح می شود این
است که آیا عواملی هستندکه تعیین کننده این مساله هستند.آیا عوامل خاصی را می توان یافت که در افراد مجرم به
شکل بارزتری نسبت به افراد بهنجاردیده می شوند.ویژگی هایی به زنان نسبت داده می شودکه معتقد است، آنان با
توجه به خصیصه های رفتاری و واقعی شان یا کار مهمی انجام نمی دهند یا کار خاصی ازپیش نمی برند از آنجایی
که این نسبت دادن ها به نقشهای واگذارشده،چسبیده است،مشروعیت شان یک برنامه درحال پیشرفت است. تغییر
چنین باورهایی شایدبه خلق فرصت هایی برای تغییروضع موجود و تهدید نهادهای اجتماعی می انجامد که در آن،
مردان با بیشترین خطر روبرو می شوند و بعضی از زنان منافع خود را باور می کنند ایا وضعیت زنان از وضعیت
مردانی که بصورت تصادفی به دلیل رنگ پوست، یا بعضی از موقعیت ها، در فشار و رنج از سوی قدرتمندان
هشتند، تفاوت دارد ؟ من ادعا میکنم بله ،چرا که آنان نه تنها محنت می کشند - گاهی مشقت های نسبی – که
[ساختارهای]همپوشان شناختی و ایئولوژیکی را که انقیاد آنان را مشروع و عادی تعریف می کند، را هم تحمل
می کنند. جنس و حنسیت، نشانگران سازماندهی کننده در تمامی جوامع هستند. در هیچ کشوری، گروه یا جامعه
سیاسی مردان رابعنوان "بشریت کمتر "یا "انسان مادون"آنگونه که زنان را تعریف می کند، توصیف نمی کند. چرا
چنین وضعیتی قابل پذیرش است ؟و چراچنین باوری (تا این حد)مقاومت میکند ؟منابع بسیاری درراستای مشروع
کردن موقعیت پایین تر زنان در جامعه، تخصیص داده می شود. تعداد معدودی از مردان سیاسی در ساخت قدرت،
حاضر به دعوت از زنان برای پیوستن به آنها می باشدند. زنان و دختران بسیاری مفهوم اورولی "Orwellian
notion " را که "محدودیت را آزادی "، "رنج رالذت "و "سکوت را قدرت "می پندارد، همصدا هستند.البته این
شرایط ایستایی نیست و من امیدوارم که وضعیت غیر قابل اجتنابی هم نباشد. زنان در جهان غرب، در بخشهای
مختلف دیگری ازدنیا،درحرکت بسوی زنجیره برابری، جهت گیری رو به بالایی دارند. سی و پنج سال پیش، من به
فصل اول مقدمه وبیان مسئله
این اشاره کردم که چکونه زنان در حرفه وکالت در ایالات متحده از شبکه های اطلاعاتی - که تحرک و در برگیری
زنان را ممکن می ساخت،بیرون نگهداشته می شدند. هم اکنون،تعداد قابل توجهی از این زنان جسارت عبور از این
مرزها را دارند. به همین طریق، افزایش قابل توجهی در تعداد زنان شاغل در رشته هایی همچون علوم، تجارت،
پزشکی ودامپزشکی بوجودآمده است (Cox & Alm 2006) این تغییرات نسبتا سریع اتفاق افتاده است. [این در
حالی است زنان ] نه مغزخودرابزرگتر کرده اند و نه استدلالشان از سمت چپ مغز به سمت راست مغز جابجا شده
است.ازناهیدبه مریخ هم نرفته اند. بلکه بیشتر، این را اموخته اند که می توانند به تحصیلات بالاتر و مشاغل مناسب
مدارج تحصیلی شان دست یابند.مشکل دیگر، صلاحیت نیست بلکه، ارتقاء و حضور در شبکه های اطلاعاتی است
که منجر به مدارج بالاتر می شود.اما موانع بزرگی همچنان درسر راه است. دی ماگیو در بازنگری پویشهای جامعه
شناسی شناختی (1997)بازمفهوم مورتون "جهالت تکثرگرایانه"رابه ماگوش زدمی کند.این مفاهیم تازمانیکه مردم
بارجوع به مفاهیم مشترک جمعی که به لحاظ تجربی نادرست هستند،دست به کنش می زنند، کاربرد دارد و بنیان
محکمی برای شرایط مطیع وانقیاد سازی زنان بشمار نمی رود.بویژه اینکه، این یک باور عام و گسترده است. جرائم
زنان بیشترریشه درفرهنگ مردم دارد که به لحاظ توانایی و احساسی که نسبت به جامعه دارندمرتکب جرم میشوند.
من کاملا می دانم که قرائت های اجتماعی کلانی وجود دارد که مورد پذیرش میلیونها مردم بیصدایی قرار دارد که
هیچ پایه ای در آنچه که دانشمندان علوم اجتماعی بعنوان شاهد مورد توجه قرار می دهند، ندارد. بهترین مثال این،
متون پایه بزرگترین مذاهب دنیاست.حال می تواند باورهای عام اجتماعی یا انواع دیگر، آن هم باشد. نظامهای باور
قدرتمند هستند باورهای ناراستین اثبات شده یا نشده اغلب میزان زیادی از این باورهارا شکل می دهدوگاهی، اینها
بسادگی فقط داستان های شنیدنی هستند. ما در علوم اجتماعی دروازه هایی را برای درک بهتر فرآیندهایی که در
خلال آن، گروههای به انحطاط کشیده شده بواسطه اعمال این "دسته بندی "ها مثل گروه بندی "نژادی "، یا گروه
"قومی "با اخراج یا بهره بردای از آنان، رنج کشیده اند، بازکرده ایم (Tilly1998). با اینوجود، روشن گری های
فصل اول مقدمه وبیان مسئله
صورت گرفته، بطور نسبی به مرزهای جنسیت یا جنس پرداخته است. تیعیض جنسی، آنچنان در زندگی اجتماعی
پذیرفته شده است که بسیاری ازمردم دردنیا درحمایت و تقویت آن دارای منافع و البته خطر هستند و از همین رو،
این مقاوم ترین دسته بندی تبعیض آمیز در مقابل تغییرات است. امروز هال و لامونت (2005)، بر این اعتقادند که،
تولید گراترین جوامع، جوامعی هستند که مرزهای میان دسته بندی مردم بسیار بسیار نفوذپذیر و قابل عبور است.
گروههای کوچک مردان شاید با خاموش و فرونشاندن توانایی های بالقوه زنان، کامیاب شوند. اما ملتهای موفق، از
مشارکت همه جانبه زنان وتوان تولیدکنندگی آنان درجامعه برخوردارهستند،جوامع احتمالا با موفقیت های بیشتری
روبروخواهندشداگر درها بروی زنان واقعا گشوده شوند. به لحاظ تاریخی، جامعه شناسان متعهد به تغییراجتماعی
برای نیل به برابری بیشتردردنیا در زندگی عمومی و خصوصی بوده اند. اما من در این پژوهش وظیفه حرفه خود را
دردو سطح زندگی حرفه ای ودانشگاهی به چالش کشیدم،برای طرح، آشکار سازی و حمله به دیوارهای مفهومی و
فرهنگی که نابرابری را بر پایه جنس در تمامی نهادهای جامعه توجیه می کند و البته، عبور از مرزهای کنونی یه
منظور رسیدن به دانش و عدالت.
:
هدف این تحقیق بررسی مقیاس های شخصیتی زنان مجرم می باشد . یافتن این مساله که آیا ارتباط هایی بین مقیاس های شخصیتی وجرم وجود دارد و اینکه در صورت وجود کدام یک ازمقیاس ها را شامل می شود عواملی است که پژوهش به قصد دست یابی به آنها صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای است که در آن نمونه ای شامل 50 نفر از زنان زندانی موجود در زندانهای لرستان در سال1385 انتخاب و با 50 نفر از گروه بهنجار با استفاده از آزمون شخصیتی مینه سوتا(MMPI) مورد بررسی ومقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که مقیاس های شخصیتی زنان مجرم با آزمودنی های بهنجاردر مقیاس های هیپوکندری، افسردگی، هیستری، انحراف اجتماعی روانی، پارانویا ، اسکیزوفرنی و هیپومانیا تفاوت معنی داری دارند. روش تحقیق با تکنیک پرسشنامه و مصاحبه با مددجویان بوده که به سنجش میزان اثرگذاری عوامل بروز جرم با 28 آیتم عاملی مادری، پدری، والدینی، فردی و اقتصادی به عنوان متغیرهای مستقل اثرگذار بر متغیر وابسته (جرم زنان) پرداخته شد. با روش آماری رگرسیون چند متغیره سطح و شیب اثرات متغیرهای عاملی در بروز جرم زنان بررسی و با فن تحلیل مسیر نمایة این اثرگذاری ترسیم گردید. با کمک این تکنیک نیز رابطة مداخله گرایانه متغیر مستقل ثانویه (رفاه اجتماعی خانوار) با فاکتورهای عاملی سنجیده شد. آیتمهای متغیر مداخلهگر متشکل از سواد مددجویان و مادرانشان، تعداد خانوار و میزان درآمد ریالی با توجه به فرضیههای پژوهش با فرض تأثیر مجموعه متغیرهای عامل مادری، پدری، والدینی، فردی و اقتصادی به ترتیب درجة اثرات با شیب بتا در تحلیل رگرسیونی متغیرها بودند. آزمون آماری فرضیهها نشان داد عامل اقتصادی بالاترین ضریب اثر (بتا48%) و بعد از آن به ترتیب عامل مادری 42%، پدری40%، والدینی 39% و عامل فردی 36% در بروز جرم زنان نقش داشته رد فرضیههای پژوهش در سطح معناداری معین با ضریب اطمینان 98% بدست آمد. شیب اثر تعدیلگرانه متغیر مداخلهگر بر متغیرهای مستقل به ترتیب به میزان 14/0- بر فاکتورهای مادری ، پدری 38/0- ، والدینی 35/0- ، اقتصادی 30/0- ، آموزشی 25/0- و فردی 14/0- بودند. تحلیلهای آماری نشان داد با وجود اهمیت الگوپذیری جنسیتی دختران از مادر و فرض اثرگذاری بیشتر فاکتورهای جرمزای مادری بر زنان بزهکار ولی این عوامل اقتصادی بودند.
با آغاز سلطنت سلسله ی پهلوی هر چند نهادهای دموکراتیک اجازه ی کمترین فعالیت سیاسی به کف نیاوردند، اما در زندگی فردی و اجتماعیِ زنان ایران وقایع و حوادث دگرگون ساز اتفاق افتاد که در پرتو آن نیازهای روز و مقتضیات اجتماعی آشکار شد. در عصر پهلوی بحران حقوق زن که مکتوم و نهفته و در خفا بود، در شکلهای خشونت آمیز، خود را نشان داد. زیرا در این عصر بود که تجددگرایی و سنت گرایی حول محور حقوق زن برای نخستین بار در تقابل آشکار با یکدیگر قرار گرفتند. زنان ایران نهادها و نمودهای زنده ی این رویارویی مقدر و اجتناب ناپذیر شدند. حساس ترین حرکت رضاشاه در جهت تجددگرایی کشف حجاب در 17 دیماه 1314 شمسی (1936 میلادی ) بود که بحران حقوق زن را برملا ساخت .
در جریان زمینه چینی برای کشف حجاب بود که مراجع دینی ، به مقابله ی صریح و رودررو با رضاشاه قیام کردند. بخش وسیعی از زنان ایران نیز به طرفداری ازمراجع دینی با کشف حجاب اجباری شاه مخالفت ورزیدند. شمه ای از این مقابله به روایت تاریخ در مسجد گوهرشاد مشهد اتفاق افتاد و درجریان آن جمعی ازمخالفان کشف حجاب کشته شدند. مورخین ، حتی کسانی که اختناق سیاسی رضاشاهی را به شدت مورد نقد قرار داده اند نسبت به تغییر موقعیت زنان در عصر او، به داوری مثبت پرداخته اند. از آن جمله گفته اند: «بی شک دوران حکومت رضاشاه به خاطر پیشرفت قابل ملاحظه ی زنان در حیات عمومی در یادها خواهد ماند، هر چند این پیشرفت بناگزیر بیشتر زنان طبقه ی بالا و متوسط را دربر می گرفت . زنان سست شدن قیودی را که هنجارها و ارزشهای سنتی بر آنها تحمیل کرده بود به چشم دیدند. آنها اکنون این فرصت را در اختیار داشتند که در مشاغل جدیدی از قبیل پرستاری ، آموزگاری و نیز در کارخانه ها به کار مشغول شوند. سیاست رسمی این بود که زنان خود را برای برآوردن انتظارات رژیم جدید پهلوی آماده سازند. اصرار بر این بود که زنان به لحاظ آموزش ، پوشش و فعالیتهای اجتماعی از خواهران غربی خود تقلید کنند و در سال 1936 میلادی (1314 شمسی ) پوشیدن چادر رسماً غیرقانونی اعلام شد. اما بعضی از این نوآوری ها آرایه ای بیش نبود. یک جامعه ی شدیداً مذکر که تکیه اش بر شرافت خانوادگی بود، نمی توانست نگرش خود را نسبت به زنانش تغییر دهد. در واقع ، قانون مدنی معروف رضاشاه ، تا آنجا که به زنان مربوط می شد، هنوز هم در مورد نقشهای جنسی و مناسبات میان دو جنس ، مفروضات سنتی را منعکس می کرد، و برای از میان بردن تابعیت قضایی دیرپای زنان از مردان ، کار زیادی نمی کرد. اما همه این ها نباید به مکتوم ماندن این واقعیت بینجامد که دوران حکومت رضاشاه به لحاظ ارتقاء منزلت زنان ، شاهد یکی از مهمترین پیشرفتهای تاریخ ایران نو بوده است . به اجرا در آوردن نظام آموزش اروپایی به معنی رواج آموزش در میان زنان نیز بود. دانشگاه تهران از آغاز کار خود، زنان را با شرایطی برابر با مردان می پذیرفت . به این ترتیب ، نسل جدیدی از زنان تحصیل کرده وارد میدان شدند که در حیات اقتصادی و فرهنگی کشور نقشهای هر دم مهمتری را بر عهده گرفتند. با گذشت زمان تعداد سازمانهای زنان افزایش می یافت ، زنان به درجاتی از ایفای نقش در زندگی عمومی دست می یافتند و جامعه به تدریج حضور زنان را در بازار کار می پذیرفت .»
«در سلطنت 16 ساله ی رضاشاه تغییراتی چند در ایران راه یافت ، در اوضاع داخلی مشکل مهمی نمانده بود جز فتنه ی کردهای آذربایجان غربی و تجاوزات اسماعیل آقا سیمیتقو و سرکشی بعضی از ایلات فارس و بلوچستان ، اسماعیل آقا در تیرماه 1309 هـ. ش به دست سپاهان دولتی به قتل رسید، بلوچستان در 1307 و فارس در 1308 هـ. ش امن گردید. اما اقدامات اساسی این دوره مشتمل است بر تأسیس دادگستری نوین به همّت علی اکبر داور وزیر دادگستری و عده ای از مطلعین و خبرگان ، تدوین قوانین مدنی و حقوقی با استفاده از اصول و مبانی حقوق و فقه اسلامی و بهره گیری از روش محاکمات حقوقی جدید. تدوین قانون جزا و اصول محاکمات جزایی با استفاده از روشهای غربی و اسلامی و حل و فصل دعاوی در دادگاه بخش ، بدایت ، استیناف و تمیز و استفاده از داوری قضاتی که در رشته های حقوقی و جزایی مطالعه و تخصص داشتند. علاوه بر این ، الغای کاپیتولاسیون ، توسعه و تقویت ارتش و پایان دادن به کلیه ی مظاهر فئودالیسم در سراسر ایران . برقرار شدن لباس متحدالشکل ، اعزام محصل به اروپا، ازدیاد مدارس ابتدایی و متوسطه ، تأسیس دانشگاه تهران ، توسعه ی راههای ارتباطی ، ساختمان راه آهن سرتاسری ، تأسیس نظام وظیفه ی عمومی ، تأسیس بانک ملی ، اقدام برای آزادی رأی زنان و اقدامات گوناگون دیگر در راه نفوذ تمدن جدید در ایران صورت گرفت ، ولی هیچ یک از این اقدامات حاصل رشد و تکامل اجتماعی زنان و مردان و در نتیجه ی مبارزات و تمایلات عمیق مردم نبود و بنیان و اساس حزبی ملی و مردمی نداشت . رضاخان به زور زنان را وادار به کشف حجاب کرد، در حالی که زنان به مقام و ارزش اجتماعی خود چنانکه باید واقف نبودند، و در راه آزادی و استفاده از حقوق فردی و اجتماعی خویش مبارزه و تلاشی انجام نداده بودند.»
بررسی روند قانون گذاری در دوران سلطنت رضاشاه پهلوی نمودار آن است که زنان در قلمرو و سیاست همچنان از حقوق انسانی خود بی بهره مانده اند.
در عصر رضاشاه ، اصولی از متمم قانون اساسی مورخ 29 شعبان 1325 هجری قمری اصلاح شد. این اصلاحات در سال 1304 شمسی انجام شد که به لحاظ ارتباط با جنسیت نقل می شود:
اصل سی و پنجم «سلطنت ودیعه ای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شد.»
اصل سی و ششم «سلطنت مشروطه ی ایران از طرف ملت به وسیله ی مجلس مؤسسان به شخص اعلیحضرت شاهنشاه رضاشاه پهلوی تفویض شده و در اعقاب ذکور ایشان نسلاً بعد نسل برقرار خواهد بود.»
اصل سی و هفتم «ولایت عهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود. در صورتی که پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد برحسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد مشروط بر آنکه ولیعهد از خانواده قاجار نباشد. ولی در هر موقعی که پسری برای پادشاه به وجود آید حقاً ولایت عهد با او خواهد بود.» نظر به اینکه تصمیم گرفته شد ولیعهد محمد رضا پهلوی یک شاهزاده مصری به نام فوزیه را به همسری انتخاب کند، اصل سی و هفتم در سال 1317 شمسی مورد بحث قرار گرفت و به منظور رفع مانع قانونی ، کلمه ایرانی الاصل در اصل مزبور به شرح زیر تفسیر شد و تفسیر صورت قانونی پیدا کرد: «ماده واحده ـ منظور از مادر ایرانی الاصل مذکور در اصل 37 متمم قانون اساسی اعم است از مادری که مطابق شق دوم از ماده 976 قانون مدنی دارای نسب ایرانی باشد یا مادری که قبل از عقد ازدواج با پادشاه یا ولیعهد ایران به اقتضاء مصالح عالیه کشور به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس شورای ملی به موجب فرمان پادشاه عصر صفت ایرانی به او اعطا شده باشد.
رضاشاه به قوه ی قهریه کشف حجاب کرد و با آنکه توانست با همین شیوه جامعه ی یکدست محجبه ی زنان ایران را برای همیشه تکان بدهد، اما هرگز مادر بزرگ و مادران ما نتوانستند چهره ی استبدادگر او را که در زمینه ی چهره ی غضبناک پلیس هایی که چادر از سر زنان در معابر عمومی بر می داشتند بازسازی شده بود، فراموش کنند. این است که رضاشاه نزد نسلهایی از زنان ایرانی دو چهره دارد. طرحی از این چهره ی مدافع پیشرفت های زنان در قلمرو حیات اجتماعی است و طرحی از این چهره مدعی آزادی آحاد مردم در انتخاب پوشاک است . رضاشاه با کشف حجاب و ایجاد مراکز آموزشی برای زنان و تشویق آنان به سوادآموزی و کسب تخصص و اشتغال ، بخشی از جمعیت زنان کشور را فعال کرد، اما از طرفی به علت شهرت به بی دینی و پرده برداری ازنوامیس،بخش بزرگی ازجمعیت ایران که مردمی پای بند به باورهای دیرینه بودند خصم او شدند و نوامیس خود را بیش از پیش در پستوی خانه ها از نظر نامحرمان دور نگاه داشتند. در نتیجه : جامعه دچار تضاد فرهنگی و دوگانگی شد. در تمام عصر 57 ساله حکومت پهلوی ، زنان نمود و نماد زنده و متحرک این تضاد و دوگانگی بودند. در گذار از مرحله ی کشف حجاب ، تضادها فزونی گرفت و هر یک از بخشهای دوگانه از جامعه ی متلاطم که درگیر نزاع فرهنگی با بخش دیگر شده بود، در تفکر و بینش انتخابی خود به افراط گرایید. تاریخ تحولات اجتماعی ـسیاسی ایران گزارشگر این تضادها و افراط گری هاست . چندانکه این سخن عطا هودشتیان که در سمینار «مسأله ی هویت در جامعه ی امروز ایران » پاریس در سال 1375 طرح شده به دل می نشیند که گفته است : «با ورود مدرنیته در ایران فضایی که در آن امکان مکالمه هماهنگ میان عناصر تشکیل دهنده ی جامعه ی ایرانی وجود داشت از میان رفت . تعادل پیشین دستخوش حادثه گردید و هویت جامعه ی ایرانی دچار بحران شد. ایران در طول سده ی اخیردرگیربرخوردهویت سنتی پیشین وعناصروارداتی مدرنیته ی غربی شد.این گونه درگیرشدن به تدریج تحقق یافت و مشخصه های خود را نیز به سختی ظاهر نمود. نهادها و اقداماتی که از حدود انقلاب مشروطه برپا گردید کم و بیش دستاورد آگاهانه یا ناآگانه ورود مدرنیته در ایران بودند. با وجود آنکه هیچ کدام از آن اقدامات به کمال تحقق نیافتند، لیکن مبانی ورود ایران به دوران جدیدی از حیات تاریخی خود را پایه ریختند. ایران جدید نه کاملاً سنتی است و نه تماماً مدرن ، بلکه جامعه ای است با هویت بحرانی . همزمان با دورانی که انواع تنش ها، مخالفتها و بحرانهای سیاسی به علت اقدامات رضاشاه در زمینه ی حضور زنان بروز کرد، یک نیروی ورزیده و تحصیلکرده از جنس زن نیز در ایران تربیت شد که لایق و فرهیخته و حق خواه بود و می خواست در موقعیت خود تغییرات مثبت دیگری را ایجاد کند. این نیرو که بالقوه مبارز و زیاده خواه بود، در فضای اختناق آمیز سیاسی نمی توانست آن گونه که توان و ظرفیت داشت ، در تشکل های آزاد فعال بشود. در نتیجه با وجود ورود به بازار کار و احراز مشاغل نوین که به ایجاد یک نظام ارزشی نوین در کنار یک نظام ارزشی کهن منجر شد، به دلخواه در عرصه ی سیاست ندرخشید. به خصوص که رضاشاه هرگز به ایجاد تغییرات مهم در قانون مدنی مصوب 1310 شمسی ایران توفیق نیافت . قانون مدنی از مرد تصویری برتر، رئیس ، صاحب حقِ ولایت بر همسر و فرزند ارائه داده است و زن را منفعل ، فرو دست ، مطیع و گوش به فرمان تصویر کرده است . این تصاویر در قانون مدنی امروز ایران همچنان باقی است .
بخش اول:کلیات فصل اول – تعریف مفاهیم - مفهوم مشارکت - تعریف مشارکت
- انواع مشارکت
- مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی
- مشارکت سیاسی در پهلوی دوم
فصل دوم -هدف ها وموانع
- اهداف
- فرضیه ها
- موانع
فصل سوم پیشینه
بخش دوم : مشارکت سیاسی زنان
فصل اول - مشارکت سیاسی زنان
- تفاوت مشارکت سیاسی زنان و مردان
فصل دوم – پیامد مشارکت سیاسی
فصل سوم – انواع مشارکت سیاسی
- مشارکت بین توده
- مشارکت بین نخبگان
بخش سوم :مشارکت سیاسی زنان در دو دوره مورد نظر
فصل اول-مشارکت سیاسی زنان در دوره پهلوی دوم
- پهلوی اول
- پهلوی دوم
- آزادی های سیاسی
فصل دوم – مشارکت سیاسی زنان در نظام جمهوری اسلامی
- بررسی آخرین سال های حکومت پهلوی و آغاز کار جمهوری اسلامی
- مسائل دخیل در امر توسعه
- نگاهی به وضعیت زنان در چند سال اخیر
- کلام آخر
فصل سوم – نقش زنان در تحولا اجتماعی ایران
فصل چهارم – مقام سیاسی زنا در ایران
بخش چهارم
فصل اول – نتیجه گیری
فصل دوم – پیشنهادها
فصل سوم- منابع
87ص
یکی از ویژگیهای مهم جمعیت شناختی دهههای اخیر، افزایش امید به زندگی و شمار سالمندان است (کاواناف[1]، 1997، فریس[2]، 1980، اسپنر[3]، 1989 و بلسکی[4]،1999) پژوهشها نشان میدهند که میزان سالمندی در دو جنس یکسان نبوده و شمار زنان سالمند بیشتر است (بلسکی، 1999؛ کاواناف، 1997).
با افزایش سن، بیماریهای مزمن و محدودیت فعالیت افزایش یافته به طوری که تحقیقات نشان میدهند بیش از 50 درصد سالمندان بالای 76 سال دارای محدودیتهای حرکتی و ناهنجاریهای روانی و اجتماعی هستند (دیلیسا[5]، 1993؛ بیرن[6] و اسکای[7]، 1990).
تغییرات مفاصل، ماهیچهها و استخوانها در دوران پیری باعث محدودیتهای حرکتی بویژه برای سالمندان غیر فعال شده و ممکن است با نوعی محرومیت از محرکها فضای اجتماعی و طبیعی همراه باشد.
کابلان و بارن[8] (1997) بیان میکنند که سلامت روانی حالتی از بهزیستی است که موجب بالا رفتن سازگاری فرد با جامعه میشود، به طوری که موقعیتهای شخصی و ویژگیهای اجتماعی برای وی رضایتبخش میشود (صالحی، 1380).
اگر مبنای آغاز سالمندی را 60 سالگی در نظر بگیریم. اصولاً افراد سالمند بخش کثیری از جامعه را به خود اختصاص داده و به عنوان نیرویی تعیینکننده در این راستا محسوب میشوند، زیرا اعتقاد بر این است که زمانی در جوامع شکوفائی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دیده میشود که این قشر نیز همانند سایر اقشار، فعال و از سلامتی کامل برخوردار بوده و در تمامی زمینهها نقش تعیینکنندهای ایفا نمایند.
بسیار جالب توجه است که افراد، غالباً سالمندی را دوره آغاز بیماریهای جسمانی و روانی مختلف میپندارند و بر این باورند که تمامی اندوختههای دوره جوانی و میانسالی را باید صرف درمان کنند. در مقابل آن دسته از افراد سالمند که در فعالیتهای ورزشی شرکت داشتهاند، معتقدند که میتوان بدون ترس و با سلامت کامل وارد این مقطع شد و از آن نیز لذت برد. مطالعات لاندرز و پتروزپلو[9] (1994) در زمینه بررسی نتایج 27 مطالعه بین سالهای 1960 تا 1999 نشان داد که 81 درصد پژوهشگران به این نتیجه دست یافتهاند که فعالیت جسمانی با کاهش اضطراب مرتبط است. همچنین بررسی فراتحلیلی کرافت[10] (1997) نشان داد که فعالیتهای ورزشی باعث کاهش معنیدار افسردگی و افزایش زمان کلی خواب میگردد.
بنابراین توجه به سلامت روانی افراد سالمند یکی از امور مهم دولتها بوده و اولین قدم بررسی وضعیت سلامت روانی آنان است. به همین دلیل این پژوهش به بررسی وضعیت سلامت روانی سالمندان پرداخته و زنان سالمند فعال را با غیر فعال مقایسه نموده است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه سلامت روانی درافراد سالمند فعال و غیرفعال زن انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع علی - مقایسه ای است که پس از توصیف سلامت روانی به مقایسه آن دربین افراد سالمند می پردازد.
جامعه آماری شامل تمامی زنان سالمند بالای 60 سال بود (3000N=) که نمونه نهایی این پژوهش از بوستانهای سطح شهر مشهد به روش نمونهگیری تصادفی و با استفاده از فرمولهای برآورد حجم نمونه به تعداد 222 نفر انتخاب شدند .
ابزار اندازهگیری پرسشنامه سلامت روانی GHQ-28 گلدبرگ و هیلر بود و آزمون یو مان ویتنی برای مقایسه میانگین دوجامعه (زنان سالمند فعال و غیرفعال ) استفاده شد. بنابر نتایج حاصل بین علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال کارکرد اجتماعی و افسردگی از دوگروه افراد سالمند فعال و غیرفعال تفاوت معنیداری مشاهده شد. همچنین زنان سالمند فعال نسبت به غیرفعال در سلامت روانی و مقیاسهای چهارگانه آن، در وضعیت مطلوبتری قرار دارند.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول- طرح تحقیق
مقدمه ....................................................................................................................................................... 2
بیان مساله ................................................................................................................................................ 4
ضرورت و اهمیت پژوهش ...................................................................................................................... 5
اهداف پژوهش ........................................................................................................................................ 7
هدف اصلی پژوهش ................................................................................................................................ 7
اهداف فرعی پژوهش .............................................................................................................................. 7
فرضیههای پژوهش .................................................................................................................................. 8
محدودیتهای پژوهش ........................................................................................................................... 9
تعاریف نظری ....................................................................................................................................... 10
تعاریف عملیاتی ..................................................................................................................................... 11
ج
فصل دوم- ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه ................................................................................................................................................... 14
فعالیت بدنی ........................................................................................................................................... 14
ورزش ................................................................................................................................................... 16
مفهوم سلامت روان ............................................................................................................................... 18
فعالیت بدنی و سلامت روان ................................................................................................................ 19
مفهوم سلامت روان در نظریههای روانکاوی ..........................................................................................23
نظریه آدلر ..............................................................................................................................................24
نظریه اریکسون ....................................................................................................................................... 24
نظریه کورت لوین.................................................................................................................................... 25
نظریه کارل راجرز ............................................................................................................................. .. 25
سلامت از دیدگاه زیستی، روانی و اجتماعی ..........................................................................................25
مفهوم سالمندی ...................................................................................................................................... 27
فعالیت بدنی و سلامت روان سالمندان ................................................................................................... 29
تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور ..................................................................................................... 32
تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور ................................................................................................ 36
فصل سوم- روش تحقیق
مقدمه ...................................................................................................................................................... 41
روش پژوهش ......................................................................................................................................... 41
جامعه آماری ........................................................................................................................................... 42
نمونه آماری ............................................................................................................................................ 42
ابزار پژوهش ........................................................................................................................................... 45
روایی و اعتبار ابزار ................................................................................................................................. 47
متغیرهای تحقیق ..................................................................................................................................... 49
روشهای آماری .................................................................................................................................... 50
ح
ملاحظات اخلاقی .................................................................................................................................. 50
آزمون فرض نرمال بودن متغیرها ........................................................................................................... 50
فصل چهارم- تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه ....................................................................................................................................................... 55
سن ......................................................................................................................................................... 56
وضعیت تأهل ......................................................................................................................................... 57
شغل ...................................................................................................................................................... 58
میزان فعالیت در هفته .............................................................................................................................. 59
بیماری قلبی ............................................................................................................................................ 60
فشار خون بالا .........................................................................................................................................61
بیماری آرتروز ........................................................................................................................................62
بیماری دیابت .........................................................................................................................................63
توصیف سلامت روانی آزمودنیها به تفکیک فعالیت .............................................................................64
توصیف بعد جسمانی سلامت روان آزمودنیها ......................................................................................65
توصیف بعد اضطراب و اختلال خواب سلامت روان آزمودنیها ...........................................................66
توصیف بعد کارکردهای اجتماعی سلامت روان آزمودنیها ...................................................................67
توصیف بعد افسردگی سلامت روان آزمودنیها .....................................................................................68
توصیف سلامت روانی آزمودنیها به تفکیک وضعیت تأهل ..................................................................69
بخش دوم : آزمون فرضیه .......................................................................................................................70
آزمون فرضیه اول ...................................................................................................................................71
آزمون فرضیه دوم ...................................................................................................................................72
آزمون فرضیه سوم ..................................................................................................................................73
آزمون فرضیه چهارم .............................................................................................................................. 74
آزمون فرضیه پنجم .................................................................................................................................75
آزمون فرضیه ششم .................................................................................................................................76
خ
فصل پنجم- بحث و نتیجهگیری
مقدمه ...................................................................................................................................................... 79
خلاصهی پژوهش ................................................................................................................................... 79
یافتههای پژوهش................................................................................................................................... 80
بحث و نتیجهگیری ................................................................................................................................. 82
نتیجهگیری کلی ......................................................................................................................................85
پیشنهادهای مبتنی بر یافتههای پژوهش ................................................................................................... 86
پیشنهادات برای پژوهش های آینده ........................................................................................................ 86
منابع و پیوستها ...................................................................................................................................87
د
83 ص
همه ما بارها و بارها در مورد مسئله دختران فراری یا خیابانی در روزنامه ها ، مجلات، سایتهای اینترنتی و سایر رسانه های داخلی و خارجی و یا از قول مسئولان سازمانهائی همچون بهزیستی، مطالب بسیاری را خوانده ، دیده و شنیده ایم . علل بسیار و متفاوتی برای فرار دختران به همراه آمار و سن و سال آنان بیان شده ، سازمانها، نهادها، دفاتر و اماکنی برای پیشگیری و برخورد با این مسئله ایجاد شده و...اما متأسفانه شاهدیم که تعداد دختران فراری روز به روز افزایش یافته و میانگین سنی آنها نیز هر روز پایین تر می آید.
دلایل اساسی و مهم فرار دختران که مطرح شده ، نشده و یا کمتر به آن پرداخته شده چیست ؟ نحوه برخورد و عملکرد سازمانها و ارگانهای دولتی، متولی این مسئله چگونه بوده و چه نتایجی داشته ؟ زندگی و عاقبت اکثر این دختران فراری چیست و به کجاها ختم میشود ؟ برای رفع و حل این آسیب و معضل اجتماعی دلخراش چه باید کرد ؟
145 ص
در این تحقیق به بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اینکه دو گروه 85 نفری نمونه های تحقیق، زنان سردمزاج و زنان عادی گزینش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گیری قرارگرفت. در نهایت پس از محاسبه شاخص های آماری، از آزمون t استودنت گروههای مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضیه تحقیق مبادرت ورزیده شد. با توجه به فرآیند آزمون فرضیه مشخص گردید که همه فرضیه های تحقیق رد و فرضیه های صفر تحقیق تایید گردیدند.
فهرست مطالب
فصل اول
1-1:مقدمه..............................................................................................................................
1-2: موضوع پژوهش.........................................................................................................
1-3: هدف پژوهش.............................................................................................................
1-4:فایده واهمیت پژوهش.............................................................................................
1-5: فرضیه های پژوهش................................................................................................
1-6:تعریف عملیاتی متغیرها...........................................................................................
فصل دوم:
پیشینه پژوهش.....................................................................................................................
الف:مبانی نظری.....................................................................................................................
ب:تحقیقات انجام شده.......................................................................................................
فصل سوم:
3-1: مقدمه............................................................................................................................
3-2:جامع آماری..................................................................................................................
3-3: نمونه و روش نمونه گیری.....................................................................................
3-4:ابزار اندازه گیری.........................................................................................................
3-5:روش آماری..................................................................................................................
فصل چهارم:
تحلیل داده ها........................................................................................................................
فصل پنجم:
5-1: بحث و نتیجه گیری.................................................................................................
5-2:محدودیت های تحقیق............................................................................................
5-3:پیشنهادات تحقیق......................................................................................................
5-4: خلاصه تحقیق............................................................................................................
منابع:
پیوست:......................................................................................................................................
آزمون شخصیتی چندوجهی مینه سوتا(MMPI).................................................