دیباچه............................................................................... ۹
بخش اول. «من در نخجوان به دنیا آمده ام...»............................ ١٧
۱۰ می سال ۱۹٢٣، نخجوان.............................................. ١٧
روزی در تاریخ............................................................... ١۹
خانه پدری...................................................................... ٢٢
بخش دوم. اینجا هم جبهه است................................................ ٣٧
۲۲ ژوئن سال ۱۹۴۱، نخجوان............................................. ٣٧
هیئت اعزامی شوروی به آذربایجان جنوبی............................... ۴٢
در این مورد سکوت می نمودند............................................. ۵٣
بخش سوم. حیدر و ظریفه...................................................... ۶٣
بخش چهارم. «من این حرفه را از سال های جوانی انتخاب نموده ام».. ۸٢
۲۱ دسامبر سال ۱۹۸۰، باکو............................................... ۸٢
١۵ جولای سال ۱٩٩۷، باکو................................................ ۸۸
ما در چه کشوری زندگی می کنیم........................................ ١١١
بخش پنجم. در رأس جمهوری............................................... ١٢۶
۱۴ جولای سال ۱۹۶۹، باکو ............................................. ١٢۶
«بگویید آیا این شخص انسان درستکاری هست؟»..................... ١٣٠
کادرهای ثابت همه مسائل را حل می کنند............................... ١٣۴
حس انجام وظیفه ........................................................... ١۴٠
«رفیق وکیل اف، آرزو دارم».......................................... ...١۵۴
پیروز باد عدالت............................................................. ١۶٧
۲ دسامبر سال ۱۹۸۲، باکو............................................... ١٧۶
بخش ششم. «سراسر اتحاد شوروی به تو نیاز دارد، حیدر»............ ١۸۴
آخرین سفر دبیرکل.......................................................... ١۸۴
۲۲ نوامبر سال ۱۹۸۲، مسکو............................................ ١۹٣
شورای وزیران، روزهای کاری.......................................... ٢٠٠
کودکان غریب............................................................... ٢١۸
ماندگاری و فراموشی....................................................... ٢٢۸
راه آهن بایکال ـ آمور....................................................... ٢٣١
نور ستاره ای خاموش....................................................... ٢٣۹
۲۲ آوریل سال ۱۹۸۵، مسکو............................................ ٢۴۴
۳۱ آگوست سال ۱۹۸۶، نووروسیسک.................................. ٢۵٢
وی می توانست نیکی را ارج بنهد........................................ ٢۶٠
مشغولیات و سرگرمی شما چیست؟....................................... ٢۶٣
پولیت بوروی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی.......... ٢۶۹
بخش هفتم. «من سنگ نیستم، آهن نیستم، انسانم»...................... ٢۹٣
۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷، مسکو............................................. ٢۹٣
تاریخچه یک حسادت....................................................... ٢۹۶
سرکوبی...................................................................... ٣٠١
قره باغ........................................................................ ٣٠٣
۲۸ ژوئن سال ۱۹۸۸، مسکو............................................. ٣٠۶
دفترچه یادداشت باکویی.................................................... ٣٠۹
«من تلاش می کردم تا ملاقاتی با گورباچف داشته باشم»............. ٣٢۵
۲۱ ژانویه سال ۱۹۹۰، مسکو............................................ ٣٢٧
ضربه «پراودا»............................................................. ٣٣٣
محاصره مسکویی........................................................... ٣٣٧
بخش هشتم. حق در کنار ملت خود بودن................................... ٣۴١
۲۲ جولای سال ۱۹۹۰، نخجوان......................................... ٣۴١
دیگر هدف مشخص شده است............................................. ٣۴٧
بازگشت به مبدأ.............................................................. ٣۵٣
شریک سرنوشت خلق...................................................... ٣۵٧
۱۹ جولای سال ۱۹۹۱، مسکو........................................... ٣۶۵
کودتا.......................................................................... ٣۶۹
نخجوان در محاصره........................................................ ٣٧٧
۲۴ ـ ۲۶ اکتبر سال ۱۹۹۲، نخجوان.................................... ٣۸١
«آذربایجان منتظر پاسخ شماست»........................................ ٣۸٧
بخش نهم. سال «نود و سه»................................................. ۴٠٣
می ـ ژوئن سال ۱۹۹۳، نخجوان ـ باکو.................................. ۴٠٣
تانک های سرهنگ حسین اف............................................ ۴٠۴
بازگشت....................................................................... ۴٠۹
فرار رئیس جمهور ایلچی بیک............................................ ۴١٢
تفویض اختیارات رئیس جمهور به حیدر علی اف...................... ۴١۴
آذربایجان حیدر علی اف را انتخاب کرد................................. ۴٣٠
۳٠ سپتامبر سال ۱۹۹۴، نیویورک....................................... ۴٣٢
«من به خلق تکیه می کنم»............................................... ۴٣٣
بخش دهم. نفت آذربایجان در سیاست جهان............................... ۴۴٠
اگر نفت ملکه است......................................................... ۴۴٠
۲۱ آوریل سال ۱۹۷۱، باکو............................................... ۴۴٣
درس هایی از علی اف..................................................... ۴۴۴
۲٠ سپتامبر سال ۱۹۹۴، باکو............................................. ۴۵٠
سفر بخیر «دده قورقود»................................................... ۴۵۵
راهی به سوی نفت فراوان................................................. ۴۵۹
یلتسین به باکو نیامد......................................................... ۴۶۴
درباره «قرارداد قرن»...................................................... ۴۶٧
۳ جولای سال ۱۹۹۷، مسکو............................................. ۴۶۹
ناممکن را هم «اراده» ممکن می سازد.................................. ۴٧٢
١ آگوست سال ۱۹۹۷، واشنگتن.......................................... ۴٧٣
افسانه ها و واقعیت های سه دریا.......................................... ۴٧۹
بخش یازدهم. خورشید از سوی دریا طلوع می کند....................... ۴۸٣
١۴ ـ ۱۵ جولای سال ۲۰۰۱، باکو....................................... ۴۸٣
وی دوستی با روسیه را به آذربایجان وصیت کرد...................... ۴۸۶
۲۱ سپتامبر سال ۱۹۹۹، باکو............................................. ۴۹٠
«از تن جدا کی گشته جان...»............................................ ۴۹٢
۹ ژانویه سال ۲۰۰۱، باکو................................................ ۵٠٠
حتی «دبیرخانه آسمان» تابع وی بود..................................... ۵١٠
«من همه کوچه های باکو را خوب می شناسم»........................ ۵١٢
بخش دوازدهم. سال رئیس جمهور.......................................... ۵١۸
تقویم را ورق بزنیم.......................................................... ۵١۸
۲۴ ژانویه سال ۲۰۰۲، مسکو............................................ ۵٢٠
دانلود مقاله با موضوع بررسی چند شخصیت برجسته در مدیریت که شامل 29 صفحه صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
لائوزی (قرن ششم قبل از میلاد)
لائوزی یا لائوتزو یکی از حکیمان افسانه ای چین باستان بود. او پدر و بنیانگذار حرکت فلسفی و مذهبی دائوایسم یا تااوایسم است. ماهیت این حرکت فلسفی در کتاب دائودجینگ که تحت عنوان «کتاب راه و پرهیزکاری» به انگلیسی برگردانده شده وجود دارد........
جیمز برنهام (1987-1905)
جیمز برنهام فلسفه دان محافظه کاری بود که اغلب در مورد خطرات تسلط یک دولت تک حزبی هشدار می داد. در مشهورترین اثر وی یعنی انقلاب مدیریتی که در سال 1941 منتشر نمود، به بیان این موضوع پرداخت که در جریان رشد و تخصص گرایی مدیریت و جدایی مالکیت از مدیریت، وضعیتی ایجاد می شود که جامعه را با خطر تحت سلطه قرار گرفتن مواجه می کند.
آبراهام مازلو
آبراهام مازلو روانشناسی بود که مکتب روانشناسی انسانی را بنا نهاد. موضوع مطالعه اصلی او انگیزش انسان بود. امروزه همگان او را بخاطر «سلسله مراتب نیازها» می شناسند که به توضیح انگیزش و رفتار انسانها در نتیجه مجموعه نیازهای متفاوت می پردازد........
دانلود روش تحقیق ارزشیابی شخصیت کودکان از روی نقاشی آنها با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 131
مقدمه:
نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمیتواند به لفظ درآورد و به ما انتقال دهد. بررسی و درک زبان نقاشی، اطلاعات ارزندهایی را در اختیار والدین، مربیان، روانشناسان و همه کسانی میگذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمز جهان کودک هستند اکتشاف نظامدار این قلمرو به آخرین دهههای قرن گذشته بازمیگردد و بر قوانینی متکی است که خطشناسی نیز از آنها سود جسته است. همچنین دیدگاه روان تحلیلگری براساس بررسی گستره معانی نمادهائی که در خوابدیدهها و اسطورهها، افسانهها و در زندگی بازیافت میشوند به غنای آن در قرن حاضر کمک کرده است. کودک همه مسائل خود را به واسطه نقاشی به تجربه درمیآورد و خود را میآزماید و من خویشتن را بنا میکند.
خطوط ترسیمی، انعکاسی از دنیای هیجانی او هستند و نقاشی به تنهایی به منزلة جهانی است که به موازات افزایش هشیاری و دگرگونیهای کودک متحول میگردد. (دادستان، پریرخ، 1374، ص 1)
بیان مسئله:
با توجه به گسترش پژوهشهای تجربی در زمینه روانشناسی کودک به ویژه به کمک دانش رفتاری و دادههای اساسی که روانشناسی سنجشی در مورد پرورش سیستم عصبی مرکزی ارائه دادهاند، نگرش بزرگسالان در جهات گوناگون رفتار کودکان دستخوش تغییرات مختلفی شده است. (فراری، 1371، ص 7)
نقاشی کودک نیز در مراحلی که حوادث را دستهبندی و عرضه میکند و روند تجدیدی و تکامل یافتهای را از زمان خط خطی کردن، تا زمانی که خطوطی معنادار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسکتیو و شالوده منطقی رسم میکند میتوان چیزی شبیه خواب و رویا معنی کرد. نقاشی نیز مثل خواب و رویا به کودک امکان میدهند تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیتها رها میسازد و با ما در حالتی ناخودآگاه دربارة مسائل کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را در پایه صحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم. «فراری، 1371، ص3)
پرورش قدرت بیان نقاشی، فقط وابسته به تکامل جسمی کودک نیست. بلکه با درک و شعور او نیز در ارتباط است. این ادراک در بدو تولد بسیار جزئی است. ولی با پیشرفت سن، مطبوع و ظریف میشود. در حقیقت چون میتوان گفت: که چون کودک هنوز مهارت کافی ندارد بنابراین نمیتواند خوب نقاشی کند. حتی یک فرد بالغ هم اگر بخواهد با پاهایش خانهای را رسم کند، خواه ناخواه، اثری درهم و برهم به دست خواهد آمد ولی این اثر بسیار کاملتر از نقاشی کودک خواهد بود. با وجود این کودک از همان آغاز خطنگاری از اینکه سه وجه چشم، مغز و دست خود را به کار میاندازد لذت میبرد. بنا به تحقیق (دورپیلو) دو روند اساسی در توسعه و پیشرفت درک کودک مؤثر واقع میشود که یکی تشخیص شناخت اشیاء و دیگری تشخیص تمایز آنهاست. «دادستان، پریرخ، 1374، ص 31)
اهداف پژوهش:
رشد شناختی به تغییراتی مربوط میشود که در حوزه فعالیت ذهنی روی میدهد و احساس و ادراک، حافظه، تفکر، استدلال و زبان را شامل میشود ما بتدریج تعداد زیادی مهارتهای ذهنی مهم کسب میکنیم. مثلاً در مقایسه با کودکان به راحتی میتوانیم درباره مفاهیم انتزاعی مثل دموکراسی عدالت و اخلاق فکر کنیم، علاوه برآن میتوانیم موقعیتهای فرضی در نظر بگیریم و برای یک مسئله معین به طور ذهنی راهحلهای بسیاری پیدا کنیم و تجربههای ذهنی خاص خود را پیش ببریم و به شیوههای تکرار خود جهت دهیم. (جیمز دبلیو و وند رزندن، 1376، ص 30) و نقاشی در حقیقت شکلی از کنش نشانهیی است که در حد فاصل بین بازی کنایهایی و تصویر ذهنی قرار دارد و از طرفی مثل بازی کنایهایی موجود همان لذت کنشی و همان خودمختاری در تعیین سرنوشت افعال خویش و از طرف دیگر مثل تصویر ذهنی در واقع یک قسم کوشش است برای تقلید از واقعیت. لوکه نقاشی را یک نوع بازی تلقی میکند اما این را هم باید گفت که نقاشی حتی در اشکال ابتدایی خود هر چیزی را با هر چیز دیگر وفق نمیدهد و شبیه نمیسازد بلکه مثل تصویر ذهنی بیشتر با سازگاری تقلیدی وفق دادن من با واقعیت قابل مقایسه است. (ژان، پیاژه، مترجم دکتر پورباقر، 1355، ص 90) و پژوهشگر در این تحقیق قصد دارد نقاشی را به عنوان وسیلهای برای سنجش رشد شناختی به کار برد و اهداف دیگری که پژوهشگر در این تحقیق در نظر دارد به شرح زیر میباشد:
1- استفاده از نقاشی به عنوان وسیلهای ساده برای سنجش رشدشناختی
2- به دست آوردن یک رابطه بین جنسیت و رشدشناختی
3- به دست آوردن یک رابطه بین سن و رشدشناختی
اردشیر بابکان موسس سلسلة ساسانی حکومتی را در ایران بنا نهاد که وجود تمرکز در حکومت، وحدت تمامی سرزمینهای ایران و برقراری دین زرتشتی به عنوان کیش رسمی ایرانیان از ویژگیهای عمدة آن بود.
برآمدن و ظهور ساسانیان سرچشمة یک سلسله دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی، دینی و اقتصادی در حیات مردم ایران گردید. بدیهی است که این تغییرات بدون سابقه و پیشینة اجتماعی عملی نشد و روی کار آمدن اردشیر بابکان و تاسیس سلسلة ساسانی، نمود ظاهری آمادگی جامعة ایرانی برای قرار گرفتن در جریان این تغییرات و تحولات بود.
با استقرار خاندان ساسانی بر تخت سلطنت ایران، ساختار تازه ای از قدرت و حاکمیت در ایران شکل گرفت.
این ساختار از ابتدا مبتنی بر اتحاد دین و دولت بود، اما در مدت بیش از چهار قرن حکمرانی این سلسله همواره روند یکنواختی نداشت و ساختار قدرت و حاکمیت ساسانیان به علت بروز رویدادهای داخلی و خارجی در تحول و تطور بود. قدرت سلطنت وقتی به اوج می رسید که قدرت روحانیون زرتشتی کاستی می گرفت و زمانی در نقطة ضعف بود که قدرت و حاکمیت در دست اشراف و موبدان قرار داشت. این کشش و کوشش پیوسته بین دو طرف در جریان بود.
در روزگار فرمانروایی ساسانیان، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران دستخوش تغییر و تحول بود و این مسئله در شکل سازمان و تشکیلات حکومتی نیز تأثیر می گذاشت. دهقانان از عهد خسرو انوشیروان به بعد نقش مهمتری در مسایل کشوری یافتند و قدرت این طبقه تاپایان عهد ساسانی رو به فزونی گذاشت. انوشیروان شاه خوش فرجامی است، که برخی از کارهای سودمند و متناسب با زمان موجب خوشنامی وی گردیده که معروفترین آنها عبارتند از: اصلاح آیین مالیات، توجه به آبادی و شهرسازی، سرکوبی دشمنان، دلبستگی به فرهنگ و دانش و بزرگداشت دانشمندان، اهمیت اقدامات وی و آرامشی که در حکومت وی بوجود آمد باعث شد تا وی را شاهی عادل بنامند. در این پایان نامه به تفضیل دربارة هر یک از اقدامات فوق به نقد و بررسی پرداخته می شود
چکیده یک
پیشگفتار سه
فصل اول: ساسانیان
1-1- دودمان ساسانی 1
1-2- پادشاهی ساسانیان تا قباد 3
1-3- مزدک و جنبش مزدکیان 25
1-4- خسروانوشیروان در تاریخ 27
1-4-1- جنگ اول با بیزانس 28
1-4-2- جنگ دوم با بیزانس 29
1-4-3- جنگ با هیاطله 30
1-4-4- دست نشاندگی یمن 30
1-4-5- جنگ با ترکها 31
1-4-6- جنگ سوم با بیزانس 31
1-5- اصلاحات خسرو انوشیروان 33
1-5-1- برقراری نظم و آرامش 33
1-5-2- مالیات 34
1-5-3- اصلاحات ارضی 36
1-5-4- اصلاحات در تقسیمات کشوری و نظامی 38
1-6- شخصیت و خصال انوشیروان 40
1-7- سکه های انوشیروان و جام خسرو 43
1-7-1- سکه های انوشیروان 43
1-7-1-1- کلیات 43
1-7-1-2- سکههای دوره انوشیروان 46
1-7-2- جام خسرو 54
1-8- دانش در دوره خسرو انوشیروان 55
1-9- ایوان مداین یا طاق کسری 61
فصل دوم : خسرو انوشیروان در ادبیات باستانی ایران
2-1- بررسی نام خسروانوشیروان 64
2-2- خسرو انوشیروان در آثار فارسی میانه زرتشتی 66
2-2-1- بندهش 66
2-2-2- زند وهمن یسن 67
2-2-3- کارنامه انوشیروان 70
2-2-4- اندرز خسرو قبادان 73
2-2-5- گزارش شطرنج و وضع نرد 75
2-2-6- توقیعات انوشیروان 77
فصل سوم: خسرو انوشیروان در کتابها و آثار دوران اسلامی
3-1- شاهنامه فردوسی 80
3-2- پادشاهی خسرو انوشیروان به روایت مورخان دوران اسلامی 120
3-2-1- مسعودی 120
3-2-2- دینوری 122
3-2-3- حمزه اصفهانی 123
3-2-4- گردیزی 125
3-2-5- ابن اثیر 126
3-2-6- ابن خلدون 127
نتیجهگیری 129
فهرست منابع فارسی 131
فهرست منابع تصاویر 136
فهرست منابع لاتین 137
چکیدة انگلیسی 138
مقدمه :
بحث و تحقیق را در روان شناسی می توان هم به صورت تحلیلی انجام داد، هم به صورت تألیفی یا ترکیبی. بحث تحلیلی که در روان شناسی عمومی و تجربی معمول است به این صورت است که حالات و فعالیت های گوناگون روانی را به اعتبارهایی دسته دسته کرده و آن ها را زیر عناوینی چون احساسات، تذکارات، تصورات، تصدیقات ذهنی تمایلات و انگیزه ها، عواطف و هیجانات، افعال ارادی وجزآن .... درآورده و هر دسته را جداگانه مورد بررسی و تحقیق قرار دهند و قوانین کلی آن را معلوم دارند.
شک نیست که این تحلیل عملی است انتزاعی، زیرا هیچ حالت یا فعالیت روانی وجود ندارند که با حالات و فعالیت های روانی دیگر آمیختگی یا بستگی نداشته باشد ومستقلاً تجلی نماید، و هیچ فرد آدمی نیست که منحصراً احساس باشد، یا تصور باشد یا عاطفه یا تمایل ... باشد، بلکه این ها همه را با هم است، یعنی وجود او معجونی است ساخته شده از همه این حالات و استعدادها و صفات وخصال مختلف بدنی و روانی که با یکدیگر آمیختگی پیدا کرده ، در یکدیگر فرورفته و از کثرت بوحدت تبدیل گردیده هیأت یا شخص واحدی را بوجود آورده اند .
بحث ترکیبی در روان شناسی عبارت خواهد بود از بررسی وتحقیق درباره کل این وجود، وجودی که ما ازآن به لفظ شخص یا شخصیت تعبیر می کنیم – و همچنین از اختلافاتی که افراد آدمی یا گروه هایی ازآنان از این حیث با یکدیگر دارند. بدین جهت این بحث را دربرابرروان شناسی عمومی، شخصیت شناسی یا روان شناسی شخصیت می نامیم.
بحث تحلیلی و بحث ترکیبی هردو در روان شناسی لازم و مفید هستند. بحث تحلیلی در واقع با توجه به قاعده دومی که دکارت در روش تحقیق متذکر گردیده است صورت می گیرد ومطالعه و تحقیق را تسهیل می کند و قواعد و اصول کلی بدست می دهد . بحث ترکیبی معلوم می دارد که ارتباط و بستگی آن حالات و فعالیت روانی با یکدیگر چیست و آن ها چگونه شخصیت هارا تشکیل می دهند و این شخصیت ها یا «تیپ » های شخصیت چه اختلاف هایی با هم دارند. باری در بحث تحلیلی «آدمی» منظور و موضوع است و در بحث ترکیبی افراد آدمیان. از این رو می توان گفت که نسبت روان شناسی عمومی به شخصیت شناسی مانند نسبت فیزیولوژی عمومی است به جانور شناسی.