فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 78طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993)
انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)
از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.
مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.
و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.
توتر اثر بخشی را چنین تعریف می کند:«اثربخشی فرایندی چرخشی و مداوم است که از طرح برنامه شروع و شامل تمام فعالیت هایی است که هم در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و هم تعیین می کند که انجام آن تا چه اندازه خوب و مطلوب صورت گرفته است.(شیرازی ،25،1373)
آنچه مسلم است اثر بخشی سازمان در گرو اثر بخشی مدیرریت است و میزان اثربخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب سازمانی باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است.
لذا شناسایی ویژگی های مدیر می تواند به مراجع تصمیم گیرنده جهت انتخاب مدیران مدارس کمک کند ، روی این اساس ، این تحقیق با هدف بررسی میزان عزت نفس مدیران و رابطه آنان صورت پذیرفته است.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
اکثر نظریه های روانشناختی کلاسیک و معاصر معتقدند که همه افراد نیاز فزاینده و فراگیری به عزت نفس بالا دارند. عزت نفس یکی از جنبه های مهم کلیت آدمی است که در دنیای فاعلی، معنی دار و از ارزشمندی بسیاری برخوردار است. افراد عزت نفس را با پایدار سازی مفهوم واقعیت حفظ کرده و با درونی ساختن ارزشهایی که توصیف کننده اعتقادات آنها است زندگی می کنند ، هر فرد بطور فزاینده به عزت نفس بالا نیازمند است. زیرا عزت نفس هسته مرکزی ساختارهای روانشناختی اوست که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می کند.
«بین تهدید روانی و عزت نفس رابطه معکوسی وجود دارد ، بدین معنی که با افزایش عزت نفس شدت و میزان تهدید روانی کاهش می یابد و با کاهش عزت نفس تهدید روانی افزایش می یابد».
نتایج تحقیقات و مطالعات انجام گرفته بر روی عزت نفس ، به نقش اساسی عزت نفس در رابطه با سازگاری عاطفی، هیجانی و شناختی تاکید کرده اند و عزت نفس پایین را به منزله یک عامل مستعد کننده ناراحتی ها و اختلالات روانی قلمداد نموده است. در راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی از عزت نفس پایین بعنوان نشانگان فرضی ، چندین اختلال در دوران کودکی و بزرگسالی نام برده شده است.(بیابانگرد،26،1379)
محسنی در را بطه با افراد با عزت نفس بالا می گوید:« افراد با عزت نفس بالا در برخورد اشخاص و موقعیت ها ، انتظار موقعیت و مورد پذیرش بودن دارند ، نسبت به ادراکات و قضاوت خود اطمینان دارند و اعتقاد دارند که کوشش و تلاش آنها در حل مسائل ، موفقیت آمیز خواهد بود نگرش مثبتی که نسبت به خود دارند موجب می گردد تا عقاید خود را بپذیرند و هنگامی که در برابر عقاید متفاوتی قرار می گیرند به قضاوت خود اعتبار بخشیده و به آن اطمینان داشته باشند چنین نگرش مثبتی موجب می شود تا عقاید جدید را نیز مد نظر قرار دهد. » (محسنی ، 273،1375)
مدیریت در هر سازمان عامل تلفیق کننده ، بارور سازی و بهره دهی منابع و امکانات مادی و نیروی انسانی موجود در جهت دست یابی به هدف های سازمانی است. مدیریت ار آموزش و پرورش نیز این وظیفه را بر عهده دارد، با این تفاوت که اهمیت و حساسیت نتیجه کار او به مراتب بیشتر است و اثرات نحوه کارکرد نیز مهم و قابل توجه است.( گنجی ،1370، 305)
جامعه به نظام آموزش امکانات و سرمایه می دهد و در مقابل انتظار دارد که نظام آموزشی نیازهای حرفه ای را بر آورده سازدو افرادی مفید تحویل جامعه دهد. پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه مستلزم تحقق هدفهای آموزشی است. که مبین آرمانهای آن جامعه می باشدو تحقق هدفهای آموزشی نیز مستلزم اقر بخشی سازمانی و آن دیز در گرو اداره اثر بخشی است. اگر مدیر مدرسه نتواند کارکرد ها و وظایف پیش بینی شده خود را بطور موثر درجهت تحقق اهداف به انجام رساند علاوه بر مدرسه ها جامعه نیز زیان می بیند و حتی عدم اثر بخشی مدیر مدرسه در سطح وسیع می تواند به بحرانهای اجتماعی بیانجامد.
بنابراین برای نظام آموزشی جامعه حائز اهمیت است که به اثر بخشی مدیران توجه نمایند و درصدد شناسایی و بکارگیری شاخص هایی برآیند که در افزایش اثربخشی مدیریت مدارس موثر واقع گردد.
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 92طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
مقدمه :
برای دست یافتن به نتایج مورد نظر در یادگیری ، تعیین و طبقه بندی اهداف آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت برای طبقه بندی اهداف آموزشی طرحهای مختلفی ارایه کرده اند . یکی از طبقه بندیهای مشهور در زمنیه اهداف آموزشی ، طبقه بندی بلوم (1965) است . وی اهداف آموزشی را به سه حیطه «شناختی» ، «عاطفی» و «روانی ـ حرکتی» تقسیم میکند . حیطه شناختی شش طبقه دانش ، نگهداری ، کاربستن ، تحلیل یا تجزیه ، ترکیب و ارزشیابی را در بر میگیرد و حیطه عاطفی بیشتر با مقوله های انگیزشی و هیجانی ، نگرش و قدردانی، ارزش دادن و نظایر آن سرو کار دارد . این طبقه بندی می تواند راهنمای تدریس و یادگیری باشد و می توان گفت که شناخت و عاطفه دو عنصر اساسی در یادگیری هستند .
اعتبار و ارزش بسیاری از پژوهشها انجام شده در موقعیتهای یادگیری به بررسی فرآیندهای شناختی در ارتباط با فرآیند انگیزشی دارد . عده زیادی از پژوهشگران فرآیندهای شناختی و انگیزشی دانشآموزان و رابطه آنها را با عملکرد تحصیل را هم به صورت مجزا و هم در ارتباط با یکدیگر مـورد پـژوهش قـرار داده اند . مرتبط کردن پژوهشها انجام شده بر روی انگیزش تحصیلی و مطالعات انجام شده بر روی شناخت دانشآموزان از کارهای مهم و ارزشمند روانشناسی تربیتی است (کرتور و دور کمپر 1985) .
در نظر عامه ، غالب معلمان و حتی برخی بررسی ها تمام مسئولیت شکستهای تحصیلی و در بعضی موارد پیشرفتهای تحصیلی بر عهده خود دانشآموزاست و به استناد داوریهای بدوی اتهام را تنها متوجه هوش یا همت دانشآموزمیکند . لذا سخنانی نظیر : «استعدادش کافی نیست» ، «در حد امکان کوشش نمیکند» ، «باهوش است ولی کار نمیکند» شنیده میشود. پس هوش یا شخصیت کودک بـدون تحلیل و توضیح و بدون آن که ارتباطهای مقابلشان روشن شود و بدون این که پرسشی درباره ریشه هـای عـدم کفایت یا فقدان آنها مطرح شود ، سخت در معرض اتهام قرار میگیرند و این خود شاهـدی بر فقـر آشکار روانشناسی و زندانی بـودن آموزش ها در چنین چاله ای است (توگال ترجمه شجاع رضوی 1380) .
برای برطرف کردن این مشکل باید به مسئولیت خطیر معلمان نیز پرداخته شود ، تعداد کثیری از معلمان آموزش ابتدایی برای تلاش آموزشی خود آماده نشده اند . لذا تجربه ثابت کرده است که صرفنظر برخی از استعدادهای شخصی و موقتی ، آوختن حرف معلمی آهنگی آرام دارد و بیشتر از مطالعات نظری از را سرمشق گرفتن دقیق و توضیحی از کلاسهای رسمی و با مدیریت مطلوب آموخته میشود.
پس استمداد از علم یا دانشی که روش آموزش مناسب را تعیین کند بدون تردید نخستین راه چاره خواهد بود . اما به رغم تلاشهای مقطعی و پراکنده ، این دانش (روانشناسی تربیتی) از دید کثیری از دست اندرکاران پنهان مانده است . واقعیت این است که در مورد بسیاری نکتههـا، روانشناسی تربیتی هنـوز ناگزیر به کنـار هم قـرار دادن نظـریه هـای آموزشی و روانشناسی بـه صورت مجمـوعه های نامنسجمی است که در عمل به دشواری در قلمرو یکدیگر جای میگیرند و مبـادله میشوند (نت 1979) .
معلمان خوب ، خوب به دنیا نمی آیند ، بلکه ساخته میشوند . نمی توان فرض کـردکـه هـرکس می تواند تدریس کند . بر این مهم، به دانش و مهارت وسیعی نیاز است تا آموزش و یادگیری دانشآموزتضمین شود، خود را در اختیار یک پزشک ، وکیل و ... قرار نمی دهیم مگر آن که حداکثر اعتماد را به مهارت او پیدا کنیم . بنابراین نباید تصور کرد که بدون آن که مهارت خود را اثبات کنیم . کودکان به ما اعتماد پیدا خواهند کرد . هیچ کس مایل نیست تحت آموزش معلمی قرار گیرد که فاقد کفایت است .
مـا اغلـب ، دربـاره این که معلمان برجسته چگونه مهارتهای خود را به دست می آورند و کامل میکنند فکر نمی کنیم . البته ، معلمان خوب ، غیر از مهارتهایی که در تدریس دارند از صفات فراوان دیگری نیز برخوردارند . آنها درباره دانشآموزان خود اطلاعات زیادی دارند . از کار با دانشآموزان لذت می برند و درباره موضوع درس خویش مطلع اند و به تدریس علاقه دارند . روانشناسی تربیتی برای این به وجود نیامده است که شما در یک موصوع درسی خاص صاحب تخصص شوید .
حرفه پیچیده و دشوار معلمی احتیاج به هنرمندی و اطلاعات علمی دارد . تدریس هنرمندانه مسلماً با عواطف و ارزشها ، و همان طور که برخی گفته اند با روح معلم خوب آمیخته است . برخی از معلمان چنان در کار خود غرق میشوند که به نقاشان درحالت خلق آثار هنری، شباهت پیدا میکنند . معلمان خوب خلاق هستند و مشکلات خود را با ابداع روشهای تدریس و تدوین مواد آموزشی مناسب حل میکنند . تعلیم و تربیت درمقام علم از روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، عادت شناسی و بسیاری علوم دیگر بهره میگیرد تا موجبات تدریس کارآمد را فراهم سازد. معلمان در فرآیند تدریـس از روش هـای علمـی متعددی مانند تولید فرضیه ، آزمایش فرضیه و مشاهده نتایج استفاده میکنند . در تدریس خوب ، علم و هنر به طور پیچیده در هم تنیده اند .
تدریـس خـوب فقـط ایـن نیسـت کـه توانائی های ذهنی دانشآموزان رشد داده شود (اورتسون و اسمیلای 1987) . معلمان کارآمد می توانند از آغاز کار رابطه خوبی با دانشآموزان خود برقرار سازند . آنها با آزادی و به آسانی با عضای کلاس برخورد میکنند و دانشآموزان ، آنها را معلمانی صمیمی و قابل اعتماد می یابند (راجرز 1983) . آنها به جای رقابت ، بر همکاری که تجارب یادگیری مثبت تری را برای دانشآموزان در بردارد تأکید میکنند به جای محصول یادگیری ، فرآیند یادگیری مورد تأکید آنهاست (جانسون 1988) . هدف کلی و مهم معلمان کارآمد بهبود رابطه بین دانشآموزان و رشد دایمی عزت نقس در ایشان است . معلمان کارآمد رشد خود پنداره را در دانشآموزان خـود درک میکنند و فعالیتهای کلاس را به نحوی سازمان میدهند که موجب شکل گیری خود پنداره مثبت در ایشان شود .
از سوی دیگر علاوه برخود دانشآموزان و معلمان آنها مسایل دیگری هم هست که بر یادگیری تأثیر می گذارد مسایلی که در سالهای اخیر بیشتر بدان پرداخته میشود . مواردی از قبیل نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی ، محیط داخلی مدارس ، محیط مدارس ، محیط اجتماعی کودک در آن مشغول یادگیری است و ... که از آن جمله است رابطه ای که کودک و معلم با یکدیگر برقرار می سازند .
پژوهشها مختلفی به بررسی رابطه میان فرآیندهای شناختی و همچنین ارتباط آنها با پیشرفت تحصیلی مبادرت کرده اند . بین درجه بندی که معلمان از آفرینندگی دانشآموزان به عمل آورده اند با همجنس بودن معلم رابطه داشته است (هولند 1959) و پژوهشها دیگری نشان می دهد که معلمان دانشآموزان همجنس خود را بهتر ارزیابی کرده اند ، البته در حیطه عاطفی (کروپلی 1967) . از طرف دیگر به نظر می رسد که فعالیتهای شناختی نظیر تبادل کلامی اطلاعات ، درک مطلب و ... بین دانشآموزان و معلمان همجنس او بهتر صورت میگیرد . از سوی دیگر کودکانی که دارای مشکلات عاطفی و روان شناختی بوده اند ، بهتر توانسته اند در مقابل معلمان همجنس پاسخهای خود را ارایه کنند تا معلمان غیر همجنس .
الف ـ بیان مساله :
موفقیت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در طی پژوهشها و پژوهشهای مختلفی که تاکنون صورت گرفته است به عوامل مختلفی چون: رابطه معلم با دانشآموزان ، برنامه درسی ، محتوی ، روش تدریس و از این قبیل نسبت داده شده است . اما در این میان رابطه دانشآموزان با معلم در این پژوهش بیشتر مورد بررسی قرار دارد .
شاید نظریه قدیمی گماردن معلمان زن برای تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی ، امروزه خیلی کاربرد نداشته باشد و این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا دانشآموزان پسر مقطع دوم ابتدایی با کدام یک از معلمان مرد یا زن بهتر پیشرفت تحصیلی نشان میدهند و آیا بهتر است که در آینده برنامه درسی این افراد به گونه ای طراحی شود که معلمان همجنس به تدریس بپردازند و یا معلمان غیر همجنس .
هدف پژوهش :
در چند سال اخیر که فکر تجدید نظر در برنامه های تحصیلی و روش اجرای آنها به میان آمد همواره این نکته در مد نظر بود که چه عواملی در مرحله اجرای برنامه های آموزش و پرورش باید وجود داشته باشد تا هدف های نهایی تعلیم و تربیت در تمام جهات به نحو مطلوب تأمین شود .
در جست و جوی این عوامل آن چه بیش از همه جلب توجه میکند وجود معلم بوده است زیرا به هیچ تردید کلیه دستگاههای فرهنگی مصروف بر این است که دو رکن مهم مدرسه یعنی «معلم» و «شاگرد» در شرایط مناسبی در برابر هم قرار گیرند و شاگرد به راهنمایی و همکاری معلم خود به سوی اهداف نهایی تعلیم و تربیت سوق داده شود .
پس در این نکته خلافی نیست که معلم قوی ترین عامل اجرای برنامه است و اوست که می تواند یک برنامه ناتمام و ناقص را برای شاگردان خود جالب و سودمند کند و هم اوست که به سبب بی خبری با عدم علاقه ممکن است بهترین برنامه را به بدترین صورت اجرا کند .
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 224طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
مقدمه
چون انسان موجودی است زیستی و روانی، لذا نیازهای او در قلمرو زیستی و روانی قرار دارد . سرشت نیازمند انسانی او را به زندگی اجتماعی سوق می دهدو به او می آموزد که باید روابط خود را با محیط و انسان ها برقرار سازد. محیط بی جان و جاندار قادر به تاثیر در او هستند، در سایه تاثیرات محیطی انسان ها ، عکس العمل نشان می دهند وبه زبان روان شناسی از خود بروز رفتار می کنند (عسکریان، 1383، ص 75 و 76).
شخصیت هر عضو سازمانی در قالب الگوهای رفتار سازمانی او مشخص می شود، الگوهای رفتاری فرد در سازمان می تواند تابعی از الگوهای مدیریتی آن سازمان باشد. شخصیتی که زیرساز آن، شخصیت خود فرد قبل از ورود به سازمان است و تاثیرات عوامل محیطی مختلف در سازمان در لایه های فرهنگی فرد از عوامل تشکیل دهندة شخصیت اوست. (عسکریان، 1385، ص 102)
پس رفتار سازمانی از کنش ها و واکنش هاییکه اعضای سازمان با در نظر گرفتن تاثیر فرهنگ و هویت سازمانی، ارزش های رایج، هدف مشترک سازمانی، هماهنگی یا فعالیت سایر افراد سازمان از خود بروز می دهند، تشکیل یافته است. به طور کلی زمانی که فرد وارد سازمان می شود، انتظار دارد در قبال در اختیار دادن انرژی و مهارت خود ، از سازمان دریافتی داشته باشد . یعنی یک مبادله و معامله ای بین فرد و سازمان پدید می آید و این رابطه زمانی موفقیت آمیز تلقی می شود که فرد احساس کند توانایی و مهارتی که در اختیار سازمان قرار می دهد کمتر از حقوق و مزایایی است که دریافت می کند و سازمان نیز با توجه به مخارجی که افراد می پردازند، منفعت قابل قبولی را به دست می آورد . بنابراین هنگامی که دو طرف موجود در رابطه سازمانی خشنود باشند، پدیده ای رخ می دهد که به آن سینرژی می گویند(نیاز آذری، 1381، ص 46 و ص 61)
به عبارت دیگر فرایند رهبریت اثری مستقیم بر توانایی سازمان در ارضای نیاز های کارمندان، ایجاد جو مطلوب کاری و اثر بخشی دارد. این فرایند شامل مباحثی از جمله مهارت های رهبریت، استراتژی ها ، رفتار، خط مش های مدیریت یا بوروکراسی: ارتباطات، حل درگیری ها و مسائل، انگیزش، تعهد به اهداف سازمانی و روحیه می باشد (شیرازی، 1373، ص 282).
یکی از عناصر عمده ای که تشکل سازمان های آموزشی بدون آن امکان پذیر نیستند ، نیروی انسانی آموزشی آن سازمان ها یعنی معلم است که صرفاً در امر تدریس و برخوردار بودن معلم از دانش وسیع نمی تواند، ملاک اصلی برای اشتغال پایگاه اجتماعی و مقام معنوی معلم باشد، بلکه شرایط خاص دیگری نیز می خواهد ، برخورداری از شرایط خاص، به منظور ایجاد دگرگونی های لازم در فتار دانش آموز و تکمیل استنتاجات او از مفاهیم است (عسکریان، 1385، ص 47).
بنابراین وجود نیروی انسانی وفادار به اهداف و ارزش های سازمان و تمایل به حفظ عضویت در آن تمایل خواهد داشت که با تمام تلاش و کوشش خود فراتر از وظایف و مسئولیت های تعیین شده در چارچوب شرح و شغل فعالیت می کند . چرا که احساس تعهد درونی و الزام عملی نسبت به وظیفه بزرگترین عامل اجرایی برای ممانعت از هر گونه قصور در انجام کار می باشد (بابایی،1376، ص 55).
از میان همه اشکال تعهد، تعهد سازمانی لذت بخش تر، پر جاذبه تر، رایج تر به نظر می رسد به طوری که این علاقه مندی و توجه از طریق مطالعات متعددی که روابط بین تعهد سازمانی و پیش شرطها و پیامدهایش را مورد بررسی قرار داده اند قابل مشاهده است (اشرفی، 1374).
اما انچه که به دنبال تلاش های علمی قابل ملاحظه ای که در دهه های اخیر صورت گرفته و در پی توضیح و سنجش جو اجتماعی مدارس بوده، بحث سلامت سازمانی جلب نظر می کند.
سلامت سازمانی به وضعی فراتر از اثر بخشی کوتاه مدت سازمان دلالت داشته و به مجموعه ای از خصایص سازمانی نسبتاً پر دوام اشاره می کند،یک سازمان سالم،به این معنا ، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند،بلکه دردراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده، توانائیهای لازم را برای بقای خود پیوسته ایجاد کند و گسترش دهد (مایلز، 1969).
در این تحقیق بحث سلامت سازمانی و رابطه آن با تعهد سازمانی از دیدگاه دبیران مطرح است.
که جهت رسیدن به وضع مطلوب و اثر بخش که ناشی از رضایت شغلی درسازمان (مدارس) است می توان به عوامل مختلفی از جمله سلامت سازمانی اشاره کرد که در راستای تحقق سلامت شازمانی، تعهد سازمانی نیز برآورده خواهد شد ، که این تحقیق رابطه بین این دو مقدار می باشد.
بیان مسئله
بسیاری از مردم در داخل یک سازمان متولدشده ، در سازمانی دیگر تحصیل کرده و بسیاری از دارایی خود را از سازمان کسب کرده اندو در درون یک سازمان از دنیا رفته اند. بسیاری از فعالیت های آنها توسط سازمانی به نام دولت تنظیم می شود اکثر افراد بالغ بهترین ایام عمرشان را به کار برای سازمان ها و داخل آنها می گذرانند . پس سازمان ها تاثیری بر زندگی انسان ها ندارند و توجه به علل و چگونگی اقدامات سازمان ها لازم است (الوانی، 1380، ص 16).
یکی از چار چوب های نظری مشهور سودمند در مورد تعریف و توضیح و سنجش جو اجتماعی مدارس سلامت سازمانی است اندیشه سلامت کامل در این سازمان ، توجه را به عواملی که رشد و شکوفایی آن را تسهیل و نیز به شرایطی که از پویا ییهای کامل آن جلویگری می کنند، جلب میکند.
بررسی سلامت سازمانی یک سازمان آموزشی ، احتمالاً در ایجاد تعهد سازمانی و رضایت شغلی نیز یاری بخش است.
یک سازمان سالم، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند، بلکه در دراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده، توانائیهای لزم را برای بقا خود پیوسته ایجاد کندو گسترش دهد (مایلز1999).
انسان کوشش می کند که بر اساس یک عمل فکری مبنای معقول برای رفتار خود بیاید. علت این است که انسان در بین صد ها هزار انواع موجودات که دارای مغز هستند، تنها موجودی است که در بسیار موارد باآگاهی نسبت به خود و دنیای اطراف تفکر می نماید و با توجه به عوامل ارثی و پرورش شخصیت خودرفتار خاصی را صحیح و منطقی جلوه می دهد. رفتار مفهوم هدفمدار است. یعنی جهت حصول هدف خاصی برانگیخته می شود و ممکن است همواره آگاهانه و به صورت ناخودآگاه سرزند. واحد اساسی رفتار فعالیت است. به عبارت دیگر رفتار سلسله ای از فعالیت ها است که در یک واحد زمانی از یک نفر بروز می کند (نیاز آذری، 1381، ص44).
پس فردی که به عضویت یک سازمان آموزشی درآمده، وظیفه وشغلی به اومحول شده و از ان پس ارتباط و تعهد بین او وسازمان آموزشی ایجاد می شود. (نیاز آذری، 1381،ص 47).
بنابراین یکی از دغدغه های بسیاری از سازمان ها به ویژه سازمان های آموزشی که رابطه تنگاتنگی با انسان ها دارد و از حساس ترین و پیچیچده ترین سازمان ها به حساب می آیند . تعهد نیروهای انسانی این سازمان ها به کار و حرفه خویش است چرا که بدون تعهد و دلسوزی مربی نمی تواند رابطه مطلوبی با کارکنان و به ویژه دانش آموزان برقرار کند و وظیفه ی خطیر آموزش و پرورش را در آن ها به منصه ظهور برساند و از آنجایی که عوامل بسیاری در این امر دخیل هستند پس مطالعه ی این عوامل به ما کمک می کند شرایط و ویژگی های محیط سالم را که از هر گونه فشار نابجا از طرف محیط خارجی بوده و نیز ارتباط منطقی با جامعه دارد، را بشناسیم و با استفاده ی بهینه از تمامی عوامل بتوانیم تمامی شرایط را برای تعلیم و تربیت فراهم سازیم.
تعهد سازمانی مقولة مهم و حیاتی در سازمان ها بوده که عمر نسبتاً کوتاهی از آن در مدیریت رفتار سازمانی سپری شده است. تعهد سازمانی افراد با توجه به ساختار سازمان از لحاظ تمرکز، تکراری بودن، ارتباطات مناسب، اندازه سازمان، حقوق و فرصت های ارتقاء،عادلانه بودن، توزیع انسجام، بار نقش و همچنین ویژگی های فردی شامل مشارکت شغلی،سابقه فرصت، میزان تحصیلات، تجربه خدمت و ویژگی های محیطی شامل فرصت های شغلی و مسئولیت خانوادگی تفاوت دارد (ساروقی، 1375، ص68).
هر اندازه فرد در شغل محوله دارای سطح بالاتری از مسئولیت ، استقلال و شغل مورد علاقه و غیر تکراری باشد تعهد سازمانی بیشتری ابراز می دارد، همچنین افرادی که از سرپرستان خود و عدالت ارزیابی بازده کاری خویش، رضایت بیشتری دارند و احساس می کنند که سازمان در مسائل رفاهی به آنان توجه بیشتری دارد، سطح تعهد بالاتر دارند،در مقابل فرصتهای ارتقاء شغل کمتر، تنش بیشتر و ابهامات مربوط به شغل تمایل به نشان دادن سطح پایین تر تعهد را به وجود
می آورد(استرون، 1377، ص 73)
عدم احساسات تعهد مشکل بزرگی درسازمان ها ایجاد می کند که عملکرد نیروی انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد که با عوامل زیادی در ارتباط است و یکی از ان ها عوامل محیط و جو سالمی است که در سازمان برقرار است.
بررسی سلامت سازمانی مدارس راهنمایی دخترانه در این پژوهش از این جهت اهمیت دارد که نشان می دهد وضعیت موجود این مدارس در ابعاد شش گانه سلامت سازمانی چیست ؟
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 142طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
مقدمه
دوران جدید که به عصر اطلاعات موسوم است، دوران فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد، بشر امروز جامعه¬ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT ) را تجربه می¬کند که از ویژگیهای خاص خود برخوردار است. چنین جامعه¬ای را جامعه اطلاعاتی می¬گویند (صرافی زاده، 1383 ، ص 5).
جامعه اطلاعاتی جامعه¬ای است که در آن زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افراد جامعه به فناوری اطلاعات و ارتباطات وابسته است و جامعه¬ای است که در آن مردم در محل کار ، منزل و حتی در اماکن تفریحی از این تکنولوژی¬ حداکثر استفاده را می¬برند.
بر خلاف دوران گذشته که اطلاعات و تکنولوژی در اختیار صاحب نظران فن و صنایع قرار داشت و مشروعیت آن نیز به تایید و تصدیق آنان مرتبط بود در جامعه جدید اطلاعات تکنولوژیستها علمای اجتماعی و مردم معمولی نیز مرتبط با تکنولوژی اطلاعاتی قرار گرفته و بخشی از زندگی روزمره آنان شده است. زیرا اطلاعات و اخبار در گروه نیازهای اساسی همه مردم قرار گرفته است و تولیدات آن استفاده همه جانبه دارد. در حالی که در دوران گذشته استفاده از تکنولوژی مرتبط با قشر خاصی بود و فراگیری زیادی نداشت (آذرخش، مهراد،1383،ص 25).
ویژگیدیگر جامعه اطلاعاتی کالا شدن اطلاعات است، اطلاعات کالا شده و به مدد تکنولوژی های جدید ارتباطی در دسترس هر کسی که طالب آن باشد قرار می¬گیرد. در این گونه جوامع مفاهیم سنتی موجود در زمینه¬هایی چون اقتصاد، آموزش ، کسب و کار، مدیریت و تجارت دچار تحول می¬گردد. با گذر از عصر صنعتی و ورود به عصر اطلاعات و به گفته الوین تافلر (عصر دانایی) نیاز روزافزون بشر برای آموزش متفاوت¬تر با آنچه در گذشته بوده است بیشتر حس می¬شود در همین راستا تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات که به طور فزاینده¬ای در حال گسترش است می¬تواند به نحو مطلوبی تمامی امور زندگی را تحت تاثیر قرار دهد (احمدی نژاد ، 1379 ، ص 24).
دنیای موجود با دستاوردهای متنوع خود همواره در معرض تحولات و تغییرات غیرقابل پیش بینی است. الوین تافلر اعتقاد دارد ورود به قرن بیست و یکم به عنوان عصر فرانظریه هنگامی برای انسانها جاذب خواهد بود که آدم کنونی بتواند در مقابل تغییرات آن قرن قدرت تحمل لازم را داشته باشد با شجاعت در مقابل آن ظاهر شود. تحقق این ایده¬آل هنگامی میسر خواهد بود که از هم اکنون بشر امروزی بتواند خودش را برای تغییرات در دنیای آینده آماده سازد این نیز مشروط به دانش، مهارت، بینش و پویایی است.
زندگی در دنیای جدید نیازمند شناخت کامل و کسب مهارتهای استفاده از این ابزارها و بدون داشتن چنین ابزاری رقابت و زندگی بسیار مشکل خواهد بود و مستلزم از دست دادن فرصتهای فراوانی در زندگی روزانه افراد و جوامع است.
سازمانها باید جهت به کار¬گیری و استفاده بهینه از تکنولوژی فن¬آوری اطلاعات زمینه سازی لازم و مطلوب را داشته باشند تا بتوانند در این راه گامهای مهم و صحیح را در عرصه سازمان بردارند. یکی از مهمترین عوامل موفقیت و شکست در این حرکت در "فرهنگ سازمان " است. فرهنگ سازمانی به تمام جنبه¬های سازمانی تاثیر می گذارد و بر اساس اعتقادات و ارزش¬های مشترک، به سازمانها قدرت می بخشد و بر نگرش رفتار فردی انگیزه و رضایت شغلی و سطح تعهد نیروی انسانی طراحی ساختار و نظام¬های سازمانی، هدف¬گذاری، تدوین و اجرای استراتژی¬ها و .... تاثیر می¬گذارد. همچنین فرهنگ سازمانی عامل موثر در ترویج خلاقیت و نوآوری است که از طریق ارزش نهادن به کار سخت و متمرکز و هدف¬دار ، پشتکار و سخت کوشی و تعهد عمل می¬کند.
نیروی انسانی به عنوان مهمترین منبع اصلی سازمان بااستفاده از اطلاعات، فناوری، مواد، تجهیزات و بودجه و... به تولید کالا و خدمات بپردازد و در صورتی که درست عمل کند سازمان نیز از عملکرد خوبی برخوردار خواهد شد.
لذا سازمان از طریق توجه به فرهنگ و شناخت فرهنگ موجود سازمان و تجزیه و تحلیل آن و خلق ارزش¬های مناسب در حمایت از فرهنگ مطلوب می¬تواند در راستای به کار گیری مؤثر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان نقش مهمی را ایفا نماید.
2-1- بیان مسئله
با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی نظام ارزشها، باورها و آداب و رسوم مشترک در بین اعضای سازمان است و تعاملات قسمتهای مختلف را بر قرار می کند بنابراین یک ابزار مؤثر در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان تلقی می شود.
در سازمانهایی که فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود ندارد آثار و تبعاتی بدنبال خواهد داشت که از آن جمله می توان نارضایتی ارباب رجوع، هزینه های گزاف، طولانی بودن جریان کارهاو ... را نام برد.تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عدم کارآیی که در یک سازمان پیش می آید ناشی از عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. زیرا رشد روز افزون اطلاعات به سازمانها کمک می کند که در میدان رقابت موفق عمل کنند. یکی از موانع اساسی عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات فقدان فرهنگ سازمانی بکارگیری آن می باشد.
فرهنگ سازمانی به دلیل ماهیت اثر گذاری قوی که می تواند بر رفتار و عملکرد اعضای سازمان داشته، نقش مهمی را در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایفا می کند.بنابراین فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مهمترین مسائل عصر حاضر در تمام جوامع می باشد پس بکارگیری آن در سازمانها جهت هماهنگی با جامعه بین الملل لازم و ضروری به نظر می رسد ولی متأسفانه هنوز شرایط و فرهنگ مناسب جهت استفاده مؤثر به جا و ماهرانه از این فناوری در سازمانها بوجود نیامده است، لذا مسأله این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات آموزش و پرورش می باشد. با این هدف که با روشن شدن رابطه فرهنگ سازمانی با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات آموزش و پرورش زمینه لازم برای توجه و اقدام جدی مسئولین جهت بالابردن فرهنگ سازمانی در ادارات آموزش و پرورش فراهم آید تا از آن طریق بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات و سازمان آموزش و پرورش افزایش یابد.
3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه اطلاعات شاخص قدرت است. آنچه کشوری را در سطح اول، دوم و سوم جهان قرار می دهد. میزان اطلاعاتی است که آن کشور تولید می کند، در دسترس قرار می دهد و به کار می گیرد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک فناوری غالب در هزاره جدید معرفی شده است. بدون هیچ شک و تردیدی در فرایند پذیرش پدیده جهانی سازی کشورهایی که زمینه و بستر لازم و مناسب را برای توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بوجود نیاورده اند، در حرکت هدایت شده و شتابان جهانی سازی از وضع موجود به سوی جامعه اطلاعاتی باز خواهند ماند.
اهمیت روز افزون علوم وابسته به اطلاعات، چنان بالا گرفته است که منتقدان و آگاهان را بر این باور رسانده که دانش اطلاعات و نقش و تاثیر آن شاخص ممتاز فعالیت های طراز اول جوامع بشری است. در حال حاضر در سازمان ها اطلاعات پس از عامل انسانی مهمترین منبع ارزشمند محسوب می شود و یک منبع حیاتی برای پیشرفت علمی و اقتصادی هر کشوری به حساب می آید. به بیان دیگر اطلاعات نیروی اصلی حرکت و شکل دهنده مردم، اجتماعات، سازمان ها و کشورهاست.
نقش مهم اطلاعات را می توان در زمینه های وسیعی از فعالیتهای حیاتی بشر جستجو کرد. اطلاعات به ابزار مهم اطلاعاتی و ارتباطی بسیار مهمی بدل گشته که توسط آن بسیاری از امور روزمره انسانها تسریع و تسهیل شده است.
در عصر جدید ، در انجام امور اداری به طریق سنتی ( معمول ) شاهد ظهور و گسترش مشکلات و نارسائی های گسترده تری هستیم که از آن جمله می توان به طولانی بودن جریان کارها،اشتباهات زیاد کارکنان، صرف هزینه های گزاف و قابل ملاحظه جهت ثبت و بایگانی اسناد، اوراق و تبادل اطلاعات نوشتاری، ریسک پذیری و خطر پذیری بالا، نارضایتی ارباب رجوع و موارد بسیاری از این قبیل اشاره نمود، که البته با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات شاهد موارد کمی از این قبیل خواهیم بود .
همچنین در عصر حاضر که دوره تغییر و تحول و بحران را در پیش روی داریم. (اگر بحرانی در دنیای امروز باشد، بیش از بحران اقتصاد و پول و نفت و نیرو ، بحران فرهنگ است) (اسلامی ندوشن ، 1354 ، ص 60).
لزوم توجه به فرهنگ به علت تاثیری که فرهنگ سازمانی بر تمام ابعاد سازمان می گذارد، فرهنگ سازمانی می تواند سازمان را به جلو راند و یا از حرکت بازدارد و این توان بالقوه به خاطر تاثیری است که فرهنگ بر رفتار دارد. لذا اگر بخواهیم علل موفقیت و عدم موفقیت سازمانهایمان را مطالعه کنیم باید به بررسی فرهنگ بپردازیم.
شاین ، اوچی ، پیترز و واترمن و بسیاری از علمای مدیریت دو حقیقت مهم را تبیین می کنند. اول آنکه فرهنگ سازمانی در سازمانهای مختلف متفاوت است . دوم آنکه فرهنگ سازمانی مختلف می تواند بر عملکرد ، موفقیت و اثر بخشی یک سازمان و موسسه تاثیر متفاوتی داشته باشد . با این حال اشاره به این نکته ضرورت دارد (سازمانهای موفق ) فرهنگ های ایجاد کرده اند که ارزشها و مدیریت رهبران خود را در هم آمیخته اند و به همین دلیل است که این ارزشها سالها دوام آورده اند و به نظر می رسد که نقش حقیقی مدیریت سازمانها ، اداره ارزشهای سازمان است. سازمانهای موفق به ایجاد فرهنگ مشترک میان کارکنان و ایجاد روحیه خوب بها می دهند . چارچوبی از همبستگی ایجاد می کنند که در محدوده آن افراد پر انگیزه ، خود را با شرایط انطباق می دهند .